استادی در آمریکا بعد از پایان دکتری

[ghlobe]

بسیار سپاسگذارم ازشما

البته منظور بنده مثلا به این صورت هستش که، رنک دانشگاه ماساچوست لوول در جهان مثلا اگر 700 باشه، حالا بنده از دانشگاهی در آلمان با رنک 500 میتونم برم برای تدریس؟ یا فقط این مورد بیشتر شامل حال دانشگاههای معروف اروپاست؟
و در مورد حقوقش هم اینکه، آیا این حقوق میتونه برای زندگی کافی باشه؟ حقوقی که به یک lecturer میدهند؟ در واقع هدف بنده رفتن به آمریکا و اقامت در اونجا هست حالا بیشتر از لحاظ راه تدریسی.

دوست عزیز کسی به رنکینگ اهمیت نمیده. مهم رزومه شما و سابقه پژوهشی تون است. الان وحید تارخ با دکترای دانشگاه واترلو کانادا (رنک 200 یا مثل این) استاد تمام دانشگاه هاروارد است و قبل از آن هم چند سالی استاد ام آی تی بود. یکی دیگر از بچه های شریف با دکترای بریتیش کلمبیا الان استاد میشیگان است که در رشته ایشون جزو ده دانشگاه اول امریکاست.

منتهی دقت کنید که هرچه دانشگاه مقصد معروف تر باشد رقابت برای گرفتن پوزیشن استادی بیشتر و طبعا رزومه قوی تری هم مورد نیاز است.

در مورد حقوق بله حقوق لکچرر هم از متوسط حقوق امریکا بالاتر و برای زندگی کافی است. حقوق tenured professor که خیلی بیشتر هم هست.

[candid]

به نظر من رنکینگ دانشگاه مهم هست. منطقی هم نیست یکی مثلا از میسیسیپی بیاد پرینستون درس بده.
حتی یک مثال بزنم دوست من از دانشگاه میسیسیپی دکتری گرفت٬ برای پست داک خیلی واضح استادها تو ایمیل میگفتن تو رنک دانشگاهت پایینه (بده) و نمیخوایمت با اینکه دوستم ۷-۸ مقاله هم داشت.
البته من یک چیزی شنیدم که اینا تو امریکا دانشگاههای امریکا را میدونن توش چه خبره ٬ ولی مثلا کانادا و اروپا زیاد خبر ندارن به خاطر همین اونا با یه رزومه متوسط هم شانس دارن.

[ghlobe]

به نظر من رنکینگ دانشگاه مهم هست. منطقی هم نیست یکی مثلا از میسیسیپی بیاد پرینستون درس بده.
حتی یک مثال بزنم دوست من از دانشگاه میسیسیپی دکتری گرفت٬ برای پست داک خیلی واضح استادها تو ایمیل میگفتن تو رنک دانشگاهت پایینه (بده) و نمیخوایمت با اینکه دوستم ۷-۸ مقاله هم داشت.
البته من یک چیزی شنیدم که اینا تو امریکا دانشگاههای امریکا را میدونن توش چه خبره ٬ ولی مثلا کانادا و اروپا زیاد خبر ندارن به خاطر همین اونا با یه رزومه متوسط هم شانس دارن.

به نظر من اینکه یکی نتونه از می سی سی پی بیاد پرینستون درس بده بیشتر موضوع اینه که ساختن رزومه ای در حد پرینستون در دانشگاهی مثل می سی سی پی مشکلتره. رنکهایی مثل 500و 700 که دوستمون اسم بردند از این نظر با هم فرق زیادی ندارند. این افرادی هم که بنده اسم بردم مستقل از دانشگاههای محل تحصیلشان رزومه هایی در حد جهانی دارند.

اینکه با کدام استاد کار کرده اید و کیفیت مقالات مهمتر از تعداد مقالات است. مطمئن باشید کمیته اساتیدی که استخدام میکنند کاملا از دانشگاهها و اساتید قوی در رشته خودشون در سراسر جهان اطلاع دارند و رزومه قوی را تشخیص میدهند. غیر از آن برای شغل استادی سابقه تدریس هم نقش مثبتی بازی میکند.

پست داک اصولا شرایط متفاوتی نسبت به شغل استادی دارد. باید رزومه شما به روز و قوی و در زمینه خیلی نزدیکی به استادی که پست داک استخدام میکند باشد. همین اخیرا دو نفر میشناختم که با دکترا از دانشگاههای متوسط و پایین کانادا یکیشان از استنفورد پست داک گرفت و دیگری از هاروارد. علت موفقیتشان زمینه کاری خیلی جدید و رزومه قوی بود.

[candid]

نظر شما درست. اینکه با کدام استاد کار کرده اید هم درسته٬ منتها واقعیت این هست که در دانشگاههای رنک پایین‌ (بد) امریکا٬ استادهای آنچنان خوبی وجود ندارد٬ و در زمینه امکانات تحقیقاتی و آرمایشگاهی هم ضعیف هستند٬ بنابراین امکان اینکه فردی رزومه قوی از چنین دانشگاههایی داشته باشد٬ پایین هست. به نظر بنده نمیشه اساتید و امکانات دانشگاههای رنک خوب را بی تاثیر یا کم تاثیر در آینده کاری دانست.

[iman7]

نظر شما درست. اینکه با کدام استاد کار کرده اید هم درسته٬ منتها واقعیت این هست که در دانشگاههای رنک پایین‌ (بد) امریکا٬ استادهای آنچنان خوبی وجود ندارد٬ و در زمینه امکانات تحقیقاتی و آرمایشگاهی هم ضعیف هستند٬ بنابراین امکان اینکه فردی رزومه قوی از چنین دانشگاههایی داشته باشد٬ پایین هست. به نظر بنده نمیشه اساتید و امکانات دانشگاههای رنک خوب را بی تاثیر یا کم تاثیر در آینده کاری دانست.

قطعا بی تاثیر نیست. اما نقش رزومه و همراستا بودن تحقیقات با استاد مورد نظر خیلی بیشتره.
به عنوان مثال دو تا از دوستان من پست داک رفتن UCLA. یکیشون Binghamton دکتراش رو خونده بود و دیگری Southern Illinois - Edwardsville
یکی دیگه از دوستان که دکتراش را ایران خونده و هیات علمی دانشگاه آزاد شهرستانه، پست داک رفته Wisconsin Madison

[tuxic]

دوستان یک سوالی داشتم.
آیا کسی که در یکی از دانشگاههای هلند یا آلمان یا سوئد درس خونده باشه که رنکش از رنک دانشکاه مورد نظر در آمریکا بسیار بالاتر یا بالاتر هستش، میتونه بره تدریس؟ طبق رنگینگ us news یا QS یا ....
مثلا یک نفر دانشگاه آخن المان با اون رنک و ... بره دانشگاه روچستر یا دانشگاههای سطح پایین تره کالیفرنیا و نیویورک؟!
و مورد بعدیم اینکه، یه مقدار در مورد این شرایط اولیه استاد شدن توضیح میدید؟ مثلا جه جوریه؟ یه سر استاد میکنن؟ assistant professor? یا اینکه اولش دستبیار ریسرچ و ... میشی و بعدش استاد؟ و این حالتی که مثلا محقق یا دستیار تحقیقاتی میشی حقوقش به چه نحوی هستش؟
و سوال اخرم اینکه، میشه مثلا دو استاد شدش بعدش، بری تو بازار کار حرفه ای و مشاور بشی؟

سلام، من در ایمیل هایی که اول کار با استادم رد و بدل می کردم یه اشاره ای هم به این کردم که واسه یه دانشگاه اروپایی هم اقدام کردم. نوشت «اگه دوست داری بری اروپا برو ولی اونجا چون پژوهش محورن و کورس آنچانی نمی گذرونن و امتحان جامع و این مسائل هم ندارن معمولا از پژوهشگرانی که از آمریکای شمالی فارغ التحصیل میشن ضعیف ترن». مسلما این حرف همیشه درست نیست و مثال نقض زیاد میشه واسش پیدا کرد، اما می خوام بگم این تصور وجود داره. به علاوه من اینجا یه دوستی دارم که دکتراشو اخیرا از دانشگاه اکلند گرفته و الان به عنوان پست داک با استاد من کار می کنه. خودش یه بار گفت من این ضعف پاس نکردن کورس رو در خودم حس می کنم. منم که باهاش کار می کنم گاهی حس می کنم به عنوان فردی که دکتراشو گرفته فرق چندانی با من که دانشجوی سال اول دکترا هستم نداره. اما همه این مسائل به کنار، مطلبی که ghlobe گفتن درسته یعنی در خیلی از موارد ضعف های این چنینی با تلاش شما و ساختن رزومه قوی ترجبران میشه. البته مواردی هم هست که ممکنه همون طور که سایر دوستان اشاره کردن رزومه شما اون قدر از نظر طرف مقابل چشم گیر نباشه که مثلا رنک پایین دانشگاهتونو جبران کنه. این نکته رو هم در نظر بگیرید که گذشته ادامه خطی حال و آینده نیست و بعضی مواقع موقعیت هایی پیش میاد که مسیر زندگی آدمو کاملا عوض می کنه، مخصوصا وقتی میاید در یه محیط بسیار وسیع تر و بازتر نسبت به جایی که الان هستید. از طرفی افکار و عقاید آدما هم معمولا یکسان نمی مونه. شما اگه از دانشگاه اروپایی پذیرش گرفتید برید خیلی غصه 4-5 سال دیگه رو از الان نخورید.

[iman7]

سلام، من در ایمیل هایی که اول کار با استادم رد و بدل می کردم یه اشاره ای هم به این کردم که واسه یه دانشگاه اروپایی هم اقدام کردم. نوشت «اگه دوست داری بری اروپا برو ولی اونجا چون پژوهش محورن و کورس آنچانی نمی گذرونن و امتحان جامع و این مسائل هم ندارن معمولا از پژوهشگرانی که از آمریکای شمالی فارغ التحصیل میشن ضعیف ترن». مسلما این حرف همیشه درست نیست و مثال نقض زیاد میشه واسش پیدا کرد، اما می خوام بگم این تصور وجود داره. به علاوه من اینجا یه دوستی دارم که دکتراشو اخیرا از دانشگاه اکلند گرفته و الان به عنوان پست داک با استاد من کار می کنه. خودش یه بار گفت من این ضعف پاس نکردن کورس رو در خودم حس می کنم. منم که باهاش کار می کنم گاهی حس می کنم به عنوان فردی که دکتراشو گرفته فرق چندانی با من که دانشجوی سال اول دکترا هستم نداره. اما همه این مسائل به کنار، مطلبی که ghlobe گفتن درسته یعنی در خیلی از موارد ضعف های این چنینی با تلاش شما و ساختن رزومه قوی ترجبران میشه. البته مواردی هم هست که ممکنه همون طور که سایر دوستان اشاره کردن رزومه شما اون قدر از نظر طرف مقابل چشم گیر نباشه که مثلا رنک پایین دانشگاهتونو جبران کنه. این نکته رو هم در نظر بگیرید که گذشته ادامه خطی حال و آینده نیست و بعضی مواقع موقعیت هایی پیش میاد که مسیر زندگی آدمو کاملا عوض می کنه، مخصوصا وقتی میاید در یه محیط بسیار وسیع تر و بازتر نسبت به جایی که الان هستید. از طرفی افکار و عقاید آدما هم معمولا یکسان نمی مونه. شما اگه از دانشگاه اروپایی پذیرش گرفتید برید خیلی غصه 4-5 سال دیگه رو از الان نخورید.

من هم دقیقا همین مطلب رو از دوستانم که الان دیگه خودشون استاد شدن شنیدم که برای پاس کردن کورس در دوره دکترا ارزش زیادی قائل هستن و به همین دلیل اروپایی ها رو خیلی به حساب نمیارن و برعکس کانادا رو قبول دارن.
یکیشون جمله اش دقیقا همین بود "اینجا دانشگاه های اروپایی رو خیلی قبول ندارن ، مگه اینکه ادم اونجا یه تحقیقات درست و حسابی انجام داده باشه" - در نهایت رزوم آدم باید به جای خود آدم حرف بزنه.

[salehpo]

دوست عزیز کسی به رنکینگ اهمیت نمیده. مهم رزومه شما و سابقه پژوهشی تون است. الان وحید تارخ با دکترای دانشگاه واترلو کانادا (رنک 200 یا مثل این) استاد تمام دانشگاه هاروارد است و قبل از آن هم چند سالی استاد ام آی تی بود. یکی دیگر از بچه های شریف با دکترای بریتیش کلمبیا الان استاد میشیگان است که در رشته ایشون جزو ده دانشگاه اول امریکاست.

منتهی دقت کنید که هرچه دانشگاه مقصد معروف تر باشد رقابت برای گرفتن پوزیشن استادی بیشتر و طبعا رزومه قوی تری هم مورد نیاز است.

در مورد حقوق بله حقوق لکچرر هم از متوسط حقوق امریکا بالاتر و برای زندگی کافی است. حقوق tenured professor که خیلی بیشتر هم هست.

عبارت

tenured professor دقیقا یعنی چی؟ ممنون

[maxi1]

عبارت

tenured professor دقیقا یعنی چی؟ ممنون

رسمی قطعی.موفق باشید

[ghlobe]

عبارت

tenured professor دقیقا یعنی چی؟ ممنون

مشاغل استادی در امریکای شمالی از رده Assistant Professor شروع میشه که معادل درجه استادیاری در ایران است. در این مقطع شغل استاد tenure-track است که تقریبا میشه گفت مثل رسمی آزمایشی است. یک استاد معمولا 5-6 سال در این رده هست و بعد برای tenure اپلای میکنه که خودش چندین مرحله و تصویب کمیته های متعدد رو لازم داره. در صورت موفقیت در این مرجله و تصویب دانشگاه، استاد به درجه Associate Professor (دانشیاری) ارتقا پیدا میکنه و اصطلاحا Tenured خوانده میشه که به معنی رسمی دائمی است. استادی که تنیور داشته باشه معمولا امنیت شغلی کاملی داره و دانشگاه فقط به دلیل قصور و تخلف میتونه اخراجش کنه نه به بهانه تعدیل نیرو.