خب همه حرف های دوستمون farveh درست است. فقط با این تفاوت که با عینک بدبینی نگاه شده اند. من توی سیدنی هستم. تعداد برج های سیدنی از تهران خیلی کمتره. خونه هاش هم دقیقا مثل نقاشی بچه هاست . ولی من مثل farveh به شهر نگاه نمی کنم. خونه هاش رو با این سبک خاص خیلی دوست دارم. چون کلا هر چی توی این شهره یک جورایی دوست داشتنی و خودمونیه مثل همین خونه هاش. ماشین درست و حسابی نمی بینین ولی وقتی می خواهین از خیابون رد شین از 20 متری ماشین ترمز می کنه تا شما با خیال راحت رد شین. قیمتاش خیلی گرونه.ولی در عوض مردمش خیلی دوست داشتنی است و خیلی زود با آدم دوست می شن. من زبان اصلا بلد نیستم اینجا کلی دوست پیدا کردم باهاشون می رم بیرون. همین الانم بیرون بودم. هیچ کدومم ایرانی نیستن. در ضمن مدرک دکترای استرالیا رو وزارت علوم قبول می کنه. پس مشکلی نداره. کلا مثلا دانشگاه خود من همچین شیک و لوکس نیست. ولی همه جاش بادکنک و مبل های فانتزی گذاشتن. دانشگاه بیشتر از 50 سایت کامپیوتر داره و همه درب هاش با رمز و کارت باز میشه. ولی دکورش یک جوریه انگار توی یک ساختمون خیلی ساده و به دور از تکنولوژی قدم می زنید.کلا استیل سیدنی خودمونی و دوست داشتنیه. هیچ چیز لوکسی اینجا نمی بینید. همه فروشگاهاش دوربین دارند ولی یک جوری دکورش رو تنظیم کردند که دوربین ها اصلا به چشم نیان. کلا شهر پیشرفته ایه ولی همه چیش یک جوری ساخته شده انگار که اصلا وسیله الکترونیکی و لوکس توش نیست. آدماشم حتی توی رسمی ترین ملاقات باهات مثل پسر خالت صحبت می کنن. تیرای چراغ برقش از جنس تنه درخت ساخته شده. پس تا بالاش رو نگاه نکنید متوجه نمی شید که تیر چراغ برقه یا درخت. روی درختاش رو نگاه کنید کلی پرنده خوابیده. حتی وقتی می رید توی رستوران می بینید چند تا پرنده اومدن تو. پارکاش مثل جنگل طبیعی ساخته شده. حتی چراغ قرمزاش بر عکس ایران که با رنگ آلومینیم ساخته شده سیاه رنگ و همرنگ محیطن و به چشم نمیان. تابلوهای خیابوناش برعکس ایران که بزرگ و چشم گیرن خیلی کوچولو به همون تنه های درخت بسته شدن و تا دقت نکنید نمی بینیدشون . ساختار شهر سعی شده همه چیز طبیعی و به دور از تکنولوژی باشه. کلا اینجوریه دیگه
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)