من فکر میکنم شما در این مورد هم اشتباه میکنیدنوشته اصلی توسط latech
من فکر میکنم شما در این مورد هم اشتباه میکنیدنوشته اصلی توسط latech
every thing is possible, but you must pay for it
سلام
Latech
من با چند نفر که صحبت میکردم در این مورد-بچه های فرووم یا بیرون از فرووم- -چون خودم هم خیلی نگران این موضوع بودم چون زندگی راحتی دارم اینجا (ایران)- اونها هم روزهای اول اینطور شدند ولی بعدا اقرار کردند که تنها مشکلمون نهایتا دلتنگی و کلاهمون هم بیفته دیگه بر نمیگردیم برش داریم- منم مثل بقیه توصیه میکنم چند صباح دیگه تحمل کنی و فعلا اون جریان سبز و ... رو هدف بلند مدتت بگذاری و تا رسیدن به اون با اهداف کوتاه مدتت رمان رو سپری کنی
پسر خوب معلومه که یکی به انگیزه اون چیز سبزه پاشه بره امریکا یحتمل شرایط تو ذوقش میزنه
من یه جا دیگه هم گفته بودم-خودم شخصا شبیه سازی های برعکسی رو انجام میدم تا زیاد بهم سخت نگذره: فرض میکنم تو یه جای ناامنی دارم میرم که برخی از سیاه ها و redneck ها خوف دارند-چند روز اول غذا هم ندارم- تفریحم هم اینترنته نهایتا- همش یه جا تو انفرادیم- 100% مدینه فاضله ساختن ازونجا اشتباهه
من فعلا فقط به امید یه درس و مدرک دارم میرم حتی اگه تو یه کارتن قرار باشه بخوابم
امید است که اگه گووش شیطون کر اومدم اونجا پشیمون نشم
كانادا هم همين مشكلات رو داره فقط سرماى هوا رو هم بهش اضافه كن. به نظر من اصلا گرفتن اقامت هدف خوبى براى اومدن نيست. چون اقامت هم كه داشته باشيم اول و آخر بايد تو اين كشور ها كار كنيم و اگر تحصيلات خوب يا پول نداشته باشيم، حتى اون چيز هايى كه تو ايران داشتيم رو هم نميتونيم داشته باشيم. زندگى بهتر كه بماند!نوشته اصلی توسط sandbad
من يك نمونه آمارى از كانادا براتون بگم:
جمعيت كانادا الان 40 ساله كه 30 ميليون هست. و تمام تلاش حكومت اين هست كه جمعيت رو بالا ببرند. كانادا سالى 250 هزار مهاجر ميگيره ولى 150 هزار نفر از اين تعداد بعد سرخوردگى به آمريكا ميرن يا به كشوره اصليشون بر ميگردند!
به نظر من آدم بايد براى خودش اصولى داشته باشه و همون ها رو دنبال كنه و گرفتن اقامت يك كشور نبايد مسير زندگى آدم رو عوض كنه. چون اگه آدم زندگيش رو اين قضييه بزاره و بعد چندين سال تلاش و انتظار نتونه نتيجه بگيره، واقعا زندگيش رو باخته!
من فقط این رو بگم که 3 تا از دوستان من رفتن دانمارک (همون کشوری که شما میخوای بری) و الان دکترا می خونن
الان تنها هدفشون اینه به یک طریقی بتونن برن امریکا . ضمنا شهروند دانمارک شدن هم به این راحتی نیست که شما میگین.
در وصف نیویورک هم همین بس که فقط تو یک خیابونش اقتصاد دنیا رو هر روز ای ور اون ور میکنن!!
اگر خیلی عذاب اور هست امریکا موندن همین هفته تشریف بیارین وطن در خدمتیم
Dear Latech
I just remember that, u were the one who wanned write a letter to the USA embassy when U had not have ur clearance yet
There was so many " Do u know this and that" which was addressed to the embassy , that what happens if u dont get ur clearance
you are a very good example of BEFORE and AFTER
u saw NY and there were just people, cars, highways , buildings? U did nt mention the BLUE SKY!!! ... have a look its blue also over there
what u expected to see? martians? .....z
what u said here was not something unknown for so many who apply for studying in USA as far as I know
So you did not know this?
add it to ur letter
hope u find ur way soon buddy
جناب Latech خان من 3 ساله که تو دالاس هستم و خیلی هم با این شهر و مردمش حال می کنم. اینجا وقتی که من اومدم یه برنامه ای بود که یه خانواده امریکایی برای چند روزی دانشجوی جدید رو تو خوتش پذیرا می شد و کلا هم رفتارشون دوستانه هست. قبول دارم که نیویورکیها یه کم فرق دارن و کلا شهر خر تو خره ولی همونجوری که بقیه گفتن کمی زمان لازمه که عادت کنی. تو کدوم کشورو می تونی از همه فرهنگها و ملتها توش پیدا کنی و همه با صلح با هم زندگی کنن. در ضمن کی گفته گرین کارد 12 سال طول می کشه؟! پروسه گرین کارد برای دکترا سریعتره و اگه کار بگیری بیشتر از 2-3 سال طول نمیکشه. در ضمن من یه وبلاگ دارم که خاطرات خودمو تو این 3 سال نوشتم:http://alimoslemi.persianblog.ir/1387/5/ برو تو آرشیو و از اول بخون
thank u aarianno. I remember that furious letter too!!! v
اولش که آدم وارد می شه خوب یه سختیهایی داره ... کسایی که همه عمر مواظب آدم بودند دیگه نیستند .. من الان دستام همه تاول زده از بس وسیله سنگین بلند کردم و پیچ و مهره بستم ...
ولی برای کسی که می خواد درس بخونه امریکا خیلی خوبه .. من از محیط شهر و دانشگاه که خیلی خوشم اومده ..
اینجا اینقدر کار و درس هست که واقعا اگه کسی برای fun و گردش و اینای محض اومده باشه خوب خیلی سخته ...
ولی در کنار درس اینجا به اندازه لازم تفریح هم هست.
من که به نظرم اساسی ترین مشکل دوری خانواده است که اونم با تلفن و چت و اینا کاملا کنترل می شه !
سلام دوست عزیز
نه من بلکه مطمئنا" بعضی از بچه های دیگه ناراحت میشیم وقتی احوال دانشجویانی مثل شما را میبینیم که صد البته سالی پر از کشمکش رو پشت سر گذاشتن تا به هدفشون برسن و وقتی که همه این سختی ها رو به سلامتی پشت سر گذاشتن الان راضی نیستن. این میتونه یک زنگ خطری برای همه ما باشه. هر چند که من امیدوارم این شرایط موقتی باشه و شما هر چه زودتر به حالات ارامش روحی برسی. تمام این top ten درس خوندن یا این که گرفتن ویزا و گرین کارت و صد ها چیز دیگه فقط به خاطر اینه که ما بیشتر از زندگیمون لذت ببریم ایا غیر از اینه؟ ما در شرایط شما نیستیم که بدونیم دقیقا" چه تصمیمی درسته اما فقط باید از خدا بخواییم که اون چیزی که خودش میدونه برامون بهترین حالت پیش روی هممون قرار بده!!!!!
مخلصیم
اگر علم در ثريا باشد مرداني از پارس آن را به چنگ خواهند آورد.
اگر انسان چرایی برای زیستن داشته باشد با هر چگونه ای خواهد ساخت........ کل این مبحث رو دوست خوش ذوقی اینجا خلاصه کرده. حتما بخونید. قصه رفتن:
http://inusa.blogfa.com/post-34.aspx
علاقه مندی ها (Bookmarks)