سلامسلام دوستان
من دیروز با یکی از اساتید در یکی از دانشگاههای کانادا اسکایپ داشتم بد ندیدم تجربه ام رو در اختیارتون بزارم شاید براتون مفید باشه!
حدود چند هفته قبل من اولین ایمیل را به ایشون زدم و پرسیدم ایا پوزیشن خالی برای دکترا دارند یا خیر و اصلا جوابی نداد بعد از یک هفته ایمیل یاداوری رو فرستادم و جوابی که گرفتم این بود : من فعلا دنبال دانشجوی مستر میگردم و نه دکترا . من هم بلافاصله ایمیل زدم که اصلا مهم نیست چون من واقعا میخوام در گروه شما باشم حتی حاضر مستر دوم بخونم و جواب داد که من برای اپلیکیشنت فایل باز کردم تا سپتامبر اپلیکنت جمع میکنم بعد از اون سه نفر رو انتخاب میکنم باهاشون اسکایپ میکنم و بعد یک نفر رو انتخاب میکنم بعلاوه لینک پستش رو برام فرستاد که ما دنبال دانشجوی ارشد میگردیم افراد سی وی ترنسکریپت و موتیویشن لتر برام بفرستند. یعنی کاری که اروپایی ها میکنن که ظاهرا این کار در کانادا مرسوم نیست من هم مدارک خواسته شده رو براش ایمیل کردم و اون هم تشکر کرد . بعد از دو روز به من ایمیل زد ایا میتونی یکشنبه صبح با من یه مصاحبه unofficial داشته باشی و من هم گفتم اکی. دیشب ساعت هفت و نیم به وقت ایران اسکایپ کردیم نیم ساعت . سوالاتی که پرسید البته بیشتر خودش حرف زد :
1- روزها چکار میکنی ؟ از 9 صبح میرم ازمایشگاه تا 5 بعد از ظهر ( رشته من زیست شناسیه)
2- ایا برای کشورهای دیگه اپلای کردی یا فقط کانادا ؟ المان.
3- ایا اقوامی در کانادا داری ؟ فامیل نه چند تا دوست در وینیپگ و تورنتو
4- بعد از اینکه درست تموم شد میخوای چیکار کنی؟ (این سوال رو تقریبا همه استادهایی که باهاشون اسکایپ داشتم پرسیده بودند) اما جواب : دکترا - پست داک - international principal investigator . البته اصلا همچین قصدی رو ندارم ولی چون میخوام پوزیشن رو بگیرم احساس کردم این جوابیه که همه خوششون میاد!
حرفهایی که زد :
1- من مطمئن نیستم مستر دوم برای تو گزینه خوبی باشه . من هم بلافاصله چند تا دلیل محکم که از قبل روی کاغذ نوشته بودم و چسبونده بودم رو دیوار براش گفتم مثل طوطی که چرا میخوام مستر دوم بخونم ( گفتم بکگراند من بیولوژی عفونی هست و چون کار شما هم همینه من علاقه دارم بعلاوه شما دارید روی فلان ویروس کار میکنید که من خیلی علاقه دارم و ایجاد مدلهای حیوانی برای این ویروس خیلی جالبه عاشق این حوزه هستم و ....) گفتم بعد از مستر ترجیح میدم در ازمایشگاه شما دکترا بخونم و گفت همه چی بستگی به این داره که شرایط مالی من چطوری باشه تا اون موقع.
2- از اینجا به بعد شروع کرد به سختی ها کار و میگفت
1- اینجا از نه صبح تا 5 بعد از ظهر کفایت نمیکنه باید تا ده شب وایستی. بعد توی اسکایپ برام نوشت 1- Hardworking
2- قراره با بافتهای انسانی مثل جنین کار کنی. دوباره تو اسکایپ نوشت اینو
3- قراره با حیوون کار کنی بخصوص pig . اینم نوشت تو اسکایپ
(اصلا یه مدلی بود استاده منکه شاخ دراورده بودم)
در عوض وقتی فارغ التحصیل شی فلان تکنینکها رو یاد میگیری. اگر در کارها به پست داکم کمک کنی و سخت کوش باشی اسمت میره تو مقالات ولی اسم اول نیستی. تو کانادا دانشجوی مستر خیلی کم پیش میاد مقاله داشته باشه ولی تو داری اونوقت با مقالاتت دکترا هر جا خواستی میتونی بری حتی امریکا.
ما اینجا قراره در سال 22000 تا بهت حقوق بدیم باید هم شهریه ات رو بدی هم هزینه زندگیت رو . اجازه شغل دوم رو نداری باید تموم تمرکزت روی کارت باشه. برو تو سایت شهریه ات رو چک کن.
باید برای اکسترنال فلوشیپها اپلای کنی، اینجا ازم GPA ام رو پرسید و منم گفتم گفت خوبه اگر بگیری هم برای خودت خوب میشه تو رزومه ات مینویسی هم ما.
منم این دم اخر بهش گفتم که اره من وقتی ارشد بودم تا دیر وقت توی ازمایشگاه وایمیستادم و زود از تزم دفاع کردم خلاصه کلی از خودم تعریف کردم اینم گفت اره اگر تو رزومه خوبی نداشتی که ما اصلا با تو مصاحبه نمیکردیم.
اخرش گفت حسابی فکرکن راجع به چیزهایی که بهت گفتم . با افراد دیگه هم مصاحبه میکنم نتیجه رو دو هفته دیگه بهت میگم که ایا مصاحبه رسمی بکنیم یا نه.
بعد از ده دقیقه ایمیل زد گفت تو کاندیدای قوی ای هستی دوباره همون نکات رو تو ایمیل تکرار کرد! سخت کوشی و .............
اخر هم گفت بهت خبر میدم
یه نکته ای که فراموش کردم بنویسم این بود که ای استاد adjunct professor هست و دو سال هم نشده که استاد شده . چون زیاد شنیدم که adjunct professor اصلا دانشجو نمیگیره و بهش ایمیل نزنید
ولی نمیدونم چطوریه که این میخواد دانشجو بگیره
adjunct نمیتونه دانشجو بگیره چون نه میتونه گرنت بگیره و نه lab داره. PI تصمیم گیرنده هست. لطفا قبل از مصاحبه یا ایمیل به تایتل ها توجه کنید. موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)