بالا منشين كه هست پستي خوشتر . . .
هشيار مشو كه هست مستي خوشتر . . .
در هستي دوست، نيست گردان خود را . . .
كان نيستي از هزار هستي خوشتر . . .
سلام دوستان
چند روز پیش به یه استاد ایمیل زده بودم برای PhD ، فردا شبش جواب ایمیلمو داد که می خواد باهام مصاحبه تلفنی کنه و از من اختلاف ساعت رو پرسید و اینکه تلفن راحتتره برام یا اسکایپ. من جواب ایمیلشو دادم و توی ایمیلم خواهش کردم تلفنی باشه و اینکه روز و ساعت رو تعیین کنه و به من اطلاع بده. با اینکه دو روز از آخرین ایمیلی که من بش زدم میگذره، هنوز جوابمو نداده؟ به نظرتون بش ایمیل بزنم و یاد اوری کنم یا بازم صبر کنم؟ نکنه منو یادش رفته باشه؟))))
سلام من امروز مصاحبه داشتم با دانشگاه TUM آلمان رشته MSPE
3 نفر باهام صحبت میکردند که یکی شون پروفسور و 2 تا دیگه هم دانشجوی phd بودند
یه سری سوالای کلی پرسیدن مثلا
1- چرا میخای مستر بخونی
2- چرا آلمان
3- چرا این رشته
4- یه سری سوالای تخصصی راجع به برق مثل ( انواع نیروگاه ها در ایران انواع ماشینهای الکتریکی ، تفاوت ماشین سنکرون و القایی ، تاثیر افزایش فرکانس بر سلف خازن و مقاومت ، سری فوریه ، تاثیر فیدبک بر کنترل سیستم و ... )
این سوالارو ازم پرسیدن
دو نفر لهجشون بد بود و خوب نمیفهمیدم چی میگن . فکر کنم دوتاشون هندی بودن . دهنم سرویس شد تا بفهمم . بعضی مواقه نفر سومی برام مجددا ترجمه میکرد !!!!
ولی کلا راضی نیستم با اینکه جواب سوالاشونو دادم ولی فکر نکنم از speak نمره بگیرم
اسکایپ هم افتضاح بود مجبور شدم از تلفن خونه استفاده کنم
بالا منشين كه هست پستي خوشتر . . .
هشيار مشو كه هست مستي خوشتر . . .
در هستي دوست، نيست گردان خود را . . .
كان نيستي از هزار هستي خوشتر . . .
سلام من امروز مصاحبه تلفنی داشتم با یه استاد از آلمان برای Phd
اولش که گفت پروژه ارشدت رو خیلی خیلی مختصر بگو
بعد من کلی وراجی کردم گفت این که گفتی مختصر بود؟:ِ بد کلی خندیدیم با هم
بعدش گفت چرا ارشدت سه سال طول کشیده؟ بعد گفت چرا تو ایران 7 سال درس می خونین تا قبل از دکتری. گفتم نرمش 6 ساله حالا من یکسال ارشدم بیشتر طول کشید بعد گفت چرا 6 سال چرا اینقد زیاد؟
من:O گفتم بابا 4 سال لیسانس 2 ساله ارشد دیگه.
بعد گفت بین لیسانس و ارشدت 1 سال فاصله است چرا؟ گفتم برای ورودی کنکور لعنتی می خوندم
بعد گفت چرا ما رو انتخاب کردی؟ و یکم توضیح راجع به کارشون داد
بعد گفت از وقتی ارشدت تموم شد چی کار کردی 2 سال رو که خوب من کار می کردم و براش تو ضیح دادم
بعد گفت چرا می خوای از کار برگردی به درس؟
کلن گیرش تو سال و ماه بود و می خواست بدونه من 1 روز رو هم در حالتی غیر کسب علم به سر نبرده باشم
بعدم اینهمه مغز منو خورد گفت زمینه کاریت خیلی شبیه نیست و ضمنن از 3 تا ریفرنسی که معرفی کردی یکیشون جواب نداده من هنوز منتظرشم.
بعد گفت پیشنهادم برات اینه که یه دور هintership سه تا شش ماهه بیای و بعدش ما ببینیم تو رو میخوایم یانه. نظرت چیه؟ گفتم والا من نمی دونم باید فکر کنم همین الان نمی تونم بگم.
کلن با اینکه دفه دومی بود که مصاحبه تلفنی داشتم خیلی راضی نبودم خیلی من من کردم. ولی کلن ادم نایسی بود همش سعی می کرد بخنده که من استرس نگیرم
حالا دوستان ایا اینتر شیپ با هزینه منه یا اونا میدن .معمولش رو تا جایی که می دونم طرف باید خودش هزینشو بده.حالا باز دوستان راهنمایی کنن ممنون می شم؟
امروز با یه استاد تو امریکا مصاحبه داشتم
البته بعد از 2-3 بار قرار گذاشتن و کنسل شدن.
نیم ساعت طول کشید. اولش خیلی می ترسیدم حرفاشو متوجه نشم و خراب کنم. ولی وقتی شروع شد دیدم که مشکلی ندارم و سوالایی که می پرسه رو راحت متوجه می شم. البته یه جاهایی که متکلم وحده بود و زیاد حرف می زد تک تک جمله هاشو نمی گرفتم اما مفهوم واضح بود
اولش گفت یه کم از خودت بگو و این که چرا می خوای بیای اینجا دکتری بخونی.
منم گفتم خیلی به ریسرچ علاقه مندم و بعد در مورد ریسرچ ارشدم گفتم و دیگه اون شروع کرد به سوال کردن. مثلا مقاله هامو پرسید چه تفاوتی با هم دارن . علت این که موضوع پروژه ام رو انتخاب کردم پرسید. تجربه های کاری و پژوهشی. کنفرانسها. آشنایی با روش های آنالیز مواد و خلاصه کلی سوال کرد
بعد آخرش خودش از کارهایی که تو گروهش میشه گفت و گفت به نظرم تو خیلی به درد ما می خوری و حتما اپلای کن. زبانتم خیلی خوبه
بعد گفت خودم هم احتمالا برای سال بعد در زمینه مرتبط با تو فاند بگیرم
کلی تعریف دیگه کرد و گفت با من در تماس باش و در جریان اپلایت بذار منو
یه دانشجوی ایرانیش رو هم بهم معرفی کرد که سوالامو ازش بپرسم
منم کلی ذوق مرگ شدم
خلاصه این که اصلا استرس نداشته باشید.
سلام
می خوام از یک تجربه براتون بگم مصاحبه حضوری . برای تعطیلات امدم زوریخ . رفتم پیش یک استاد تا در مورد پذیرش دکترا باهاش صحبت کنم. سر زده رفتم اتاقش . خودمو معرفی کردم و گفتم می خوام باهتون حرف بزنم در مورد پذیرش . گفت الان وقت ندارم برو ساعت 2 بیا. تا اون لحظه خیلی خوب بود. بعد یک دفعه استرس گرفتم تا ساعت 2 بشه. راس ساعت رفتم پیشش . البته روز قبل رزومه ام را براش فرستاده بودم. روزمه ام را دید و اولش گفت متاسفانه ما هفته پیش دانشجو گرفتیم و الان موقعیت خالی نداریم. خیلی سریع حرف می زد و با اینکه المانی بود خیلی انگلیسی اش عالی بود. ده دقیقه ایی با هم حرف زدیم. تمام مدت فقط به لباش نگاه می کردم. گفت باید رایتینگ قوی داشته باشی. اسپیکینگ مهم نیست . و در مورده کارش حرف زد. بعد از اون تشکر کردم و امدم. تمام بدنم خیس عرق بود. به نظرم تلفنی بهتره. ولی دیگه ترسم ریخت .
علاقه مندی ها (Bookmarks)