مصاحبه از طریق تلفن، Skype و ...

[Ali7788]

با سلام
دوستان یه سوال داشتم ممنون میشم جواب بدین. یکی از اساتید دانشگاه کوینزلند این درخواست رو برای اسکایپ داده
Dear Hamid,
I feel honoured that you want to work with me.
We need to SKYPE and get to know each other a little bit.
I am under a lot of time pressure until the 1^st of December, are you available to SKYPE on Friday the 2^nd of December at 4 pm Brisbane time?
Best wishes
حالا میخام بدونم من باید تو این ساعت تماس بگیرم یا استاد خودش تماس میگیره به جهت خرید اشتراک منظورمه؟

He/she will contact and you need to be online/ready for the meeting.

[nvar]

سلام دوستان
میخام از تجربه م بنویسم. امروز برای دومین بار (بعد از دو سال اپلای کردن) دعوت به مصاحبه شدم. دفعه ی قبل دانشگاه ایتالیایی بود و سوال نپرسید فقط راجع به پایان نامه م در حد 5 دقیقه حرف زدم. همه هم با هم بودیم شرکت کننده ها که از طریق یک برنامه حرف می زدیم. و به خطر کانکشن خوب من دو بار وسط همون 5 دقیقه حرفم قطع شد!اخرشم فقط وویس دادم بدون تصویر. اونام یک نفر میخاستن که من سوم شدم و خلاصه قبول نشدم.
این سری فرق داشت. از المان بود برای پی اچ دی پروگرام شرکت کرده بودم. قبلش گفتن پاورپوینت اماده کنم برای 10 دقیقه از اخرین کارم (که من متاسفانه همون تزم بود مال 2 سال پیش!). خلاصه ... از دیشب استرس عین خوره به جونم افتاده بود. ی پروپرانونول خوردم (قبلش برای ایتالیا هم خورده بودم و دیدم ساید افکت انچنان نداره). صبحم علی الطلوع بیدار شدم از استرس. ساعت 11.5 قرار بود شروع شه من از 10 اماده نشستم و جم نخوردم. با 8 دقیقه تاخیر شروع شد بخاطر تاخیر یکی از اساتید که قبلش خبر دادن با اسکایپ. 3 تا استاد بودن که یکیشون از اساتیدی بود که اسمشون رو اول نوشته بودم و کارشون رو خیلی دوست دارم که از روی چهره شناختمشون. دو نفر دیگه از دپارتمان های دیگه ای بودن که اونام خودشون رو معرفی کردن البته من فقط اسم دپارتمانشون رو متوجه شدم و اسم خودشون سخت بود! بعد از پرزنتیشن برام دست زدن! بهم روحیه دادن چون بنظر خودم کار پایان نامه م ریالی نمی ارزه و بالاجبار روش کار کردم. چندین سوال راجع بهش پرسیدن که چالشی بود و انتقادی و حقم داشتن البته و جواب دادم تا جایی که می دونستم. بعد چند تا سوال عمومی که بچه ها نوشتن. مثلا خودت رو در 5 و 10 سال اینده کجا میبینی. چرا این رشته و این دپارتمان به نظرت چه کمکی بهت میکنه. یک دانشجوی دکترا باید چطور باشه که کلا گند جواب دادم. دقیقا رو چی دوست داری کار کنی وسه تا چالش اساسی این موضوع چین؟ که من دو تا شو گفتم و سومی رو خیلی مسخره گفتم. پس قبل مصاحبه حتما کارای استاد رو چک کنید که من چک کرده بودم خیر سرم و مقاله هاش رو هم دوست داشتم. خیلی تمرین کرده بودم ولی بازم مدل سوالا شاید چون یکم فرق داشت و بیشتر جو مصاحبه گرفته بودتم خوب جواب نمیدادم و الان که فکرشو میکنم چرت و پرت میگفتم. یعنی جوابهایی رو که اماده کرده بودم رو ندادم بعد از این همه تمرین! یکیشونم سوال درسی پرسید خیلی هم تابلو عین احمق ها ذهنم قفل شده بود با وجود این که ی ساعت قبل مصاحبه بازم پروپرانونول خورده بودم ولی این استرس لعنتی نمیذاشت فکر کنم حتی. البته ی لبخند رو لبم بود همش. استادی هم که اسمشون رو داده بودم گفت اصلا خودت رو نگران این سوال نکن مهم نیست و ازین صحبتا. تازه یک بارم وسط حرف یکیشون پریدم! یعنی گند زدم. یاد اسپیکینگ ایلتس افتادم که اونجام همین گند رو زدم تازه قرصم نخورده بودم که بدتر. خلاصه دعا کنید ب وجو این بازم قبولم کنن. استاد مربوطه گفت خیلی خوب بود که بنظرم دلگرمی داد. و در نهایت دوستان اگر برای کاهش استرس راهی سراغ دارن دریغ نکنن لطفا.
راستی بعدشم ایمیل تشکر به دو تا از استادا فرستادم ولی سومی رو پیدا نکردم تو دپارتمانی که گفته بود. از دکتری هم که کارا رو میکرد به عنوان منیجر فک کنم تشکر کردم.

[Ali7788]

سلام دوستان
میخام از تجربه م بنویسم. امروز برای دومین بار (بعد از دو سال اپلای کردن) دعوت به مصاحبه شدم. دفعه ی قبل دانشگاه ایتالیایی بود و سوال نپرسید فقط راجع به پایان نامه م در حد 5 دقیقه حرف زدم. همه هم با هم بودیم شرکت کننده ها که از طریق یک برنامه حرف می زدیم. و به خطر کانکشن خوب من دو بار وسط همون 5 دقیقه حرفم قطع شد!اخرشم فقط وویس دادم بدون تصویر. اونام یک نفر میخاستن که من سوم شدم و خلاصه قبول نشدم.
این سری فرق داشت. از المان بود برای پی اچ دی پروگرام شرکت کرده بودم. قبلش گفتن پاورپوینت اماده کنم برای 10 دقیقه از اخرین کارم (که من متاسفانه همون تزم بود مال 2 سال پیش!). خلاصه ... از دیشب استرس عین خوره به جونم افتاده بود. ی پروپرانونول خوردم (قبلش برای ایتالیا هم خورده بودم و دیدم ساید افکت انچنان نداره). صبحم علی الطلوع بیدار شدم از استرس. ساعت 11.5 قرار بود شروع شه من از 10 اماده نشستم و جم نخوردم. با 8 دقیقه تاخیر شروع شد بخاطر تاخیر یکی از اساتید که قبلش خبر دادن با اسکایپ. 3 تا استاد بودن که یکیشون از اساتیدی بود که اسمشون رو اول نوشته بودم و کارشون رو خیلی دوست دارم که از روی چهره شناختمشون. دو نفر دیگه از دپارتمان های دیگه ای بودن که اونام خودشون رو معرفی کردن البته من فقط اسم دپارتمانشون رو متوجه شدم و اسم خودشون سخت بود! بعد از پرزنتیشن برام دست زدن! بهم روحیه دادن چون بنظر خودم کار پایان نامه م ریالی نمی ارزه و بالاجبار روش کار کردم. چندین سوال راجع بهش پرسیدن که چالشی بود و انتقادی و حقم داشتن البته و جواب دادم تا جایی که می دونستم. بعد چند تا سوال عمومی که بچه ها نوشتن. مثلا خودت رو در 5 و 10 سال اینده کجا میبینی. چرا این رشته و این دپارتمان به نظرت چه کمکی بهت میکنه. یک دانشجوی دکترا باید چطور باشه که کلا گند جواب دادم. دقیقا رو چی دوست داری کار کنی وسه تا چالش اساسی این موضوع چین؟ که من دو تا شو گفتم و سومی رو خیلی مسخره گفتم. پس قبل مصاحبه حتما کارای استاد رو چک کنید که من چک کرده بودم خیر سرم و مقاله هاش رو هم دوست داشتم. خیلی تمرین کرده بودم ولی بازم مدل سوالا شاید چون یکم فرق داشت و بیشتر جو مصاحبه گرفته بودتم خوب جواب نمیدادم و الان که فکرشو میکنم چرت و پرت میگفتم. یعنی جوابهایی رو که اماده کرده بودم رو ندادم بعد از این همه تمرین! یکیشونم سوال درسی پرسید خیلی هم تابلو عین احمق ها ذهنم قفل شده بود با وجود این که ی ساعت قبل مصاحبه بازم پروپرانونول خورده بودم ولی این استرس لعنتی نمیذاشت فکر کنم حتی. البته ی لبخند رو لبم بود همش. استادی هم که اسمشون رو داده بودم گفت اصلا خودت رو نگران این سوال نکن مهم نیست و ازین صحبتا. تازه یک بارم وسط حرف یکیشون پریدم! یعنی گند زدم. یاد اسپیکینگ ایلتس افتادم که اونجام همین گند رو زدم تازه قرصم نخورده بودم که بدتر. خلاصه دعا کنید ب وجو این بازم قبولم کنن. استاد مربوطه گفت خیلی خوب بود که بنظرم دلگرمی داد. و در نهایت دوستان اگر برای کاهش استرس راهی سراغ دارن دریغ نکنن لطفا.
راستی بعدشم ایمیل تشکر به دو تا از استادا فرستادم ولی سومی رو پیدا نکردم تو دپارتمانی که گفته بود. از دکتری هم که کارا رو میکرد به عنوان منیجر فک کنم تشکر کردم.

سلام دوست عزیز،

ممنون از به اشتراک گذاشتن تجربتون.
استرس در این موارد با تمرین و اعتماد به نفس بالا میره. تکنیک های مختلفی هم پیشنهاد میشه که کارایی هاشون میتونه برای افراد مختلف فرق کنه. اما براساس چیزی که گفتیم شما خیلی خوب پیش رفتید و اساتید هم درک میکنند این موقعیت برای دانشجو استرس زا هست.
درضمن حتما به استاد هایی که باهاتون مصاحبه کردن، مخصوصا اونیکه این اول داده بودید و میگید از چهره شناختید، ایمیل بزنید و تشکر کنید و به نحوی ابراز علاقه مجدد بکنید و بگید مشتاقانه منتظر هستید و ...
موفق باشید

[nvar]

سلام دوست عزیز،

ممنون از به اشتراک گذاشتن تجربتون.
استرس در این موارد با تمرین و اعتماد به نفس بالا میره. تکنیک های مختلفی هم پیشنهاد میشه که کارایی هاشون میتونه برای افراد مختلف فرق کنه. اما براساس چیزی که گفتیم شما خیلی خوب پیش رفتید و اساتید هم درک میکنند این موقعیت برای دانشجو استرس زا هست.
درضمن حتما به استاد هایی که باهاتون مصاحبه کردن، مخصوصا اونیکه این اول داده بودید و میگید از چهره شناختید، ایمیل بزنید و تشکر کنید و به نحوی ابراز علاقه مجدد بکنید و بگید مشتاقانه منتظر هستید و ...
موفق باشید

خیلی ممنونم از دلگرمیتون. راستش اعتماد بنفس خیلی پایینی دارم و مشکل استرسمم از همین جا منشا میگیره متاسفانه, باید به فکر چاره جدی باشم.
آخرش ایمیل تشکر دادم ولی راستش خیلی ادامه ندادم فک نکنه پاچه خواری میکنم! کاش ولی این کار و میکردم.

مرسی از راهنمایی تون

[ali66h]

سلام دوستان بالاخره منم دیروز مصاحبمو با اون استاد آلمانی که منتظرش بودم انجام دادم.تجربمو مینویسم ایشالا که بدردتون بخوره.

اول که از وقتی من بهش ایمیل فرستادم تا دیروز که باهم مصاحبه کرد 2هفته طول کشید.کل هفته قبل رو بخاطر سرماخوردگی توو تخت بودم دیروزم خیلی تب داشتم حالمم خوب نبود اما گفتم بزار تموم شه استرسش داشت میکشتم.این اولین بارم بود مصاحبه دقیقا سرساعتی که گفته بود شروع شد 3تا استاد باحالو خیلی خودمونی بودن وخیلی ام مشهور که هم آلمان تدریس میکنن هم آمریکا اولش بخاطر گرفتگی صدام ازشون معذرت خاستم بعد پی دی اف ارائمو شیر کردم و کلش 20 دقیقه طول کشید فقط یک سوال پرسیدن که منظورشونو نفهمیدم گفتم اصل مطلبو واستون میفرسم کلی ام ازین سوالای چرا اینجا چرا دکتری خونده بودم که اصلن هیچیشو نپرسیدن.آخرش بهم گفتن مطمعنی میخوای روی این موضوع کارکنی سخته ها!منم گفتم میدونم و برای همه چی آمادم چون هدفم پروفسور شدنه کلی تشویقم کردن بعدم خداحافظی کردیم.
کلش همینقدر بود بعدش فوری به استاد اصلیه که قبل مصاحبه با ایمیل باهاش در ارتباظ بودم ایمیل زدم و تشکر کردم و ازینکه اگه اشتباه لفظی داشتم عذر خواهی کردم و گفتم بخاطر مریضیم حالم زیاد خوب نبود که اونم جواب داد گفت عالی بودی و ازم پی دی اف انگلیسی پایان ناممو خواست که براش فرستادم دوباره ایمیل زد و پیدی اف ارائمم خواست اونم فرستادم ازم پرسید ++C رو گذروندی که گفتم بله توو کارشناسی این درسو داشتم و اخرشم گفت هفته آینده چندتا موضوع واست میفرستم ببین کدومش بیشتر ترغیبت میکنه و دوست داری روش کار کنی منم گفتم اوکی خلاصه یک ساعتی ام با ایمیل با هم حرف زدیم و اینجوری شب مصاحبه ی منم تموم شد.خداروشکر اصلن استرس نداشتم همین ک اسکایپمو روشن کردم با دلگرمی هایی که همسرم بهم داد به خودم گفتم توکل به خدا هرچی شد خیره.
خداروشکر بعد مصاحبه مریضیه هم رفت و حالم نیم ساعت بعد خوب شد.دوستان به خدا توکل کنید و اعتماد بنفس داشته باشید جلوی استادا خودتونو زاروضعیف نشون ندید به قول استادراهنمام خودتوطلبکارشون نشون بده نه بدهکار.من هنوز آیلتسمو نگرفتم تازه یک ماهو نیمه دارم می خونم مقاله آی اس آ هم نداشتم دوتا مقاله ارائه شفاهی کنفرانس داخلی داشتم ولی خدا خواست و از دانشگاهی که آرزوشو داشتم دعوت به مصاحبه شدم خودم که خیلی امیدوارم قبولم کنن اگر نظرشون عوض نشه!امیدوارم برای همتون اتفاقای خوب بیفته منم یکم بعد خبر پذیرشمو واستون اینجا بنویسم.

[nsr8362]

سلام دوستان
من حدود دو ماه پیش برای یکی دانشگاه های نیوزیلند اپلای کرده بودم. در این دانشگاه، تمام تصمیمات برای پذیرش و فاند با یک کمیته پذیرش هست و در نتیجه، من انتظار مصاحبه نداشتم ولی دو هفته پیش استادی که می خواستم باهاش کار کنم ایمیل زد و درخواست مصاحبه فوری از طریق اسکایپ و به صورت مشترک با من و دو استاد دیگه رو کرد. قبل از روز مصاحبه، کلی در مورد روند مصاحبه تو این سایت و سایت های دیگه مطالعه کرده بودم و در مورد کلیات روند مصاحبه حدس هایی داشتم و بر این اساس، خودم رو آماده کرده بودم ولی روند مصاحبه من تا حد زیادی با چیزی که انتظار داشتم فرق داشت. قرار مصاحبه من ساعت 9 صبح بود و من از ربع ساعت قبل آماده بودم ولی استادها به ترتیب با 10، 20 و 45 دقیقه تاخیر اومد. با شروع مصاحبه هم، استاد اولی مستقیم رفت سراغ سوال های درسی و فنی. کل روند مصاحبه هم به همین شکل بود و در حدود یک ساعت و نیم، سوالهای درسی مختلف از من پرسیدند: در ابتدا یک سوال کلی و ساده می پرسیدند و بعد با هر جواب، سوال های بعدی جزئی تر و جزئی تر میشد. بیشتر زمان مصاحبه من به همین شکل بود. فقط در اواخر مصاحبه بود که سوالهای غیر فنی پرسیدند، مثلاً اینکه برای دوره PhD، به چه چیزهایی احتیاج داری، دوست داری گروهی کار کنی یا فردی، آیا همراه داری، کی می تونی شروع کنی و ... . در طول مصاحبه چند بار اینترنتم قطع شد و من ازشون عذرخواهی کردم. بعد از مصاحبه، خودم احساس زیاد خوبی نداشتم و فکر می کردم که مصاحبه ام خوب نبود. بعد از دو هفته، نتیجه اومد و به من با یکی از همون اساتید پذیرش دادن ولی متاسفانه بدون فاند (تا جایی که من می دونم فاند این دانشگاه بر اساس معدله و من معدلم زیاد خوب نیست). به هر حال، برای اولین مصاحبه ام، تجربه سخت ولی خوبی بود.
در مورد مصاحبه اسکایپ تو این فروم اطاعات خیلی خوبی هست که من استفاده زیادی ازشون کردم و نمی خوام همه اونها رو تکرار کنم. فقط در طول مصاحبه بد نیست که یک لیوان آب دم دست داشته باشید تا اگر که مصاحبه طول کشید و یا سوال های عجیب و غریبی پرسیدن، بتونید گلویی تازه کنید. در ضمن، اگر سوالی پرسیدن و شما جواب رو نمی دونستید، قبل از اینکه بگید نمی دونید، تو اینترنت سرچ کنید. این کار در مورد من خیلی کمک کرد چون یکی دو تا سوال پرسیدن که کاملاً برام ناآشنا بود ولی با جستجو، فهمیدم که منظورشون چی بوده و تونستم جواب بدم.
موفق باشید.

[e133218228]

منم امروز مصاحبه کردم با یه استاد دانشگاه آمریکایی. همون سوالات عمومی را سوال کرد که چی کار می کنی؟ موضوع تزت چی بوده؟ توانایی ات چیه؟ و ... من هم گفتم که از ریسرچ خیلی خوشم میاد و از چالش های مقالات لذت می برم. گفت پس من هم یه مقاله بهت میدم و تو هم یه هفته وقت داری که اونو بخونی و واسه من توضیح بدی حالا هم منتظر مقاله اش هستم.

[Anseh]

سلام دوستان. من به یک استادی در امریکا ایمیل زدم و در جواب به من گفت که ژانویه میتونیم ملاقات داشته باشیم. ولی اطلاعات بیشتری نداد. الان با توجه به اینکه حدود 10 روز تا ژانویه مونده میخواستم بهش ایمیل بزنم تا ساعت و روز ملاقات رو تعیین کنه. میخواستم ازتون کمک بگیرم که تو ایمیلم چی بنویسم؟ متنش چی باشه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید.

[Ali7788]

سلام دوستان. من به یک استادی در امریکا ایمیل زدم و در جواب به من گفت که ژانویه میتونیم ملاقات داشته باشیم. ولی اطلاعات بیشتری نداد. الان با توجه به اینکه حدود 10 روز تا ژانویه مونده میخواستم بهش ایمیل بزنم تا ساعت و روز ملاقات رو تعیین کنه. میخواستم ازتون کمک بگیرم که تو ایمیلم چی بنویسم؟ متنش چی باشه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید.

I would say reply to his last email and mention what you already said. You don't need to explain too much. Be short and concise. Let him know you are very eager and excited and look forward to meet him.

Best

[pascal2015]

سلام به همه. خوشحال میشم به سوال من هم جواب بدید.
من یه دانشگاهی توی آمریکا اپلای کردم که رنکینگ خوبی داره. قبل از اپلای به یک استادی که ریسرچش به من شباهت داشت میل زدم و ایشون رزومه ی من رو خوندن و بشدت تشویق کردن که اپلای کنم. 15 دسامبر ددلاین اون دانشگاه بود و امروز استاد به من میل زده که میخواد با من اسکایپ کنه. مساله ای که هست اینه که این استاد به این مشهوره که همه مدارک یک اپلیکنت رو مو به مو مورد بررسی قرار میده و من چند مورد حذف درس و نمره ی پایین در کارنامه ام دارم. حذف درسهام چند تاش به دلایل پزشکی بوده (توی اون برهه در حال درمان یک بیماری طولانی بودم) ولی چند تاش دلیل خاصی داشته جز نگرفتن نمره ی دلخواه در تمرینات و میان ترم. در ایمیلی که امروز به من زده در مورد این نمرات هم از من پرسیده که چرا نمراتم پایینه. من دو تا سوال دارم:
1- خودم رو برای چه چیزی و پاسخگویی به چه سوالاتی آماده کنم؟
2- چه دلیلی می تونم برای نمرات پایینم بیارم بدون اینکه تاثیر منفی بگذاره؟ آخه این استاد از من خیلی خوشش اومده و از ایمیل هاش مشخصه که شانس بالایی دارم که منو قبول کنه.
به غیر از نمرات پایین بقیه ی چیزهای رزومه ام (اعم از ریسرچ و نمره ی زبان) خوب هستن.