من امروز اسپیکینگ دانشگاه آزاد داشتم( ۹ جون) اگزماینرم یک اقای فوق العاده مهربون و approachable بود که اسمش رو متوجه نشدم ولی ریز نقش و کمی کم مو بود و فوق الهعاده سریع حرف میزد و خودشو معرفی میکرد و همه اش لبخند به لب داشت اولش هم برای اینکه استرسم کم شه ۲-۳ دقیقه راجه به شغلم و اینکه چرا امتحان میدم و ... حرف زد بعد ازم پرسید آماده ای برای ضبط و ....
سوالام اینا بود
پارت۱. اسمت چیه؟ اهل کجایی؟شغلت چیه؟ دقیقا توی شغلت چی کار میکنی؟ چرا این شغل رو انتخاب کردی؟
پارت۲. هدیه ای رو که به کسی دادی توصیف کن چی بوده به کی دادی ؟ اون آدم چه برخوردی در مقابل هدیه اش داشته؟ کی بوده؟
پارت۳. آیا اون هدیه رو که توضیح دادی به کس دیگری هم میدی؟ چرا؟
چه موقع هایی تو کشور شما هدیه میدن؟ بعد من گفتم عروسی و .... که پرسید عروسی تو کشور شما چه جوری برگزار میشه؟
هدیه دادن از گذشته تا به امروز چه فرقی کرده؟
چه چیزهاای رو هدیه میدن؟
هدیه گرفتن به نظرت خوب تره یا هدیه دادن؟ چرا؟؟؟
اگه بخوای هدیه بدی چه جوری ترجیح میدی بدی؟
به چه شکل هدیه رو میدی؟
social condition امروزه چه تاثیری توی هدیه دادن داره؟!!!!!! سوال سختی بود خداییش
یه جایی یه سوالی کرد که جواب دادم هدیه دادن شده یه جور رقابت که بعد پرسید آیا این قابل اصلاحه؟!!!
در کل پارت یک رو خوب و روان صحبت کردم تو پارت دوم کمتر از دو دقیقه شد که با دست اشاره کرد ادامه بدم پارت سوم هم اولش خیلی روان و خوب صحبت کردم کلمات smart خیلی گفتم که هر بار با حرکت سر و لبخندش تایید میکرد حرفم رو... ولی دو تا سوال آخر خداییش سخت بود اول یه کم let me think و well ,... گفتم و بالاخره جواب دادم وسط حرف زدنم هم که داشتم جون میکندم منظورمو برسونم حرفم رو قطع کرد و گفت :
this is the end of speaking test
علاقه مندی ها (Bookmarks)