متقاضیان مهاجرت FSW (گروه 38 شغله)-ویزا آفیس ورشو

[HosseinKazemi]

مهاجرت یک لطف است و نه یک وظیفه... از کشور پذیرنده فرد به او. پس ما بهتر است که به لطف چنین کشوری زیاد دل نبندیم کشوری که پذیرنده دزدان و کلاهبرداران و فراری های سیاسی است و همه ما هم می دانیم که با چه شرایطی به آنجا می روند و جالب اینکه با چه سرعتی... آنها نه مشکل مدیکال دارند و نه حساب بانکی و نه گواهی عدم سو پیشینه .... امروز در روزنامه جامجم آمده بود کانادا رتبه چهارم میزان جرم است البته باز هم باید بدانیم که...
ما نسل سوخته ایم بهتر آن است که از اواخر دوران جوانی امان بهتر و اثر بخش تر استفاده کنیم و به نوعی از زندگی امان قاافل نشویم مهاجرت انتخاب ما بود و ما آنرا پذیرفتیم اما باید بهای آنرا به اندازه پرداخت کنیم و التآه و فغان و تضعیع حالمان نخواهد بود.............خوش باشید......

دوست عزیز والا ما که تو سایتها خوندیم کانادا چهارمین کشور امن دنیاست:

http://iranto.ca/Fa/index.php?option...ada&Itemid=143

اون جماعتی هم که شما فرمودید قبل از پرونده دار شدن تو کشور مادریشون، شهروند کانادا بودن احتمالاً از راه سرمایه گذاری!!!! زن و بچه هاشون تو کانادا زندگی کردن چون کشور با در و پیکری هستش حداقل برای شهروندانش، ولی دزدیها و کلاه برداریهاشون رو تو جایی کردن که با عرض معذرت در و پیکر نداشته، یعنی کشور مادریشون!

در مورد این که "مهاجرت یک لطف است از کشور پذیرنده فرد به او" فکر کنم اولین بار این جمله رو جیسون کنی گفته که من جسارتاً اصلاً قبولش ندارم. کلیت قضیه مهاجرت برای کانادا یا کشور هایی نظیر اون یکجور سود دو طرفه هستش برای کشور پذیرنده مهاجر و خود مهاجر. مهاجر از سود زندگی در یک کشور جهان اولی بهره مند میشه و کشور میزبان از تخصص مهاجر. اغلب این مهاجران جزو نخبگان جامعه خودشون هستند و حتی اگر تخصصشون اونجا به کار کشور میزبان هم نیاد با گذروندن یک دوره توی کالج و یا دانشگاه می تونن بخشی از مشکل نیروی انسانی کانادا برطرف کنن. اگر قضیه لطف هستش کلاً باید این مسخره بازی امتیاز بندی و لیست مشاغل و هفت خوان رستم رو جمع کنن مثل آمریکا لاتاری ویزا برگزار کنن!

در این که ما نسل سوخته ایم هم شکی نیست!!! ولی کدوم اواخر جوانی؟ شما رو نمی دونم دوست عزیز بنده که تا 50 سالگی هم خودم رو جوون می دونم، چه برسه الان که 28 ساله هستم!

[armin494]

اگه بخواهیم از ادامه مهاجرت انصراف بدهیم به کجا باید ایمیل بزنیم و متن ایمیل باید حاوی چه اطلاعاتی باشد؟
ایا در این مرحله که این پراسس شدیم اگر از ادامه کار انصراف بدهیم ایاهزینه اولیه را که پرداخت نمودیم مسترد میکنند یا نه؟

[رخساره]

اگه بخواهیم از ادامه مهاجرت انصراف بدهیم به کجا باید ایمیل بزنیم و متن ایمیل باید حاوی چه اطلاعاتی باشد؟
ایا در این مرحله که این پراسس شدیم اگر از ادامه کار انصراف بدهیم ایاهزینه اولیه را که پرداخت نمودیم مسترد میکنند یا نه؟

شما که سال و ساختی ماهم بساز دیگه!!! نه پول نمی دن چون این پرسس فرمودن

[rafoone]

اگه بخواهیم از ادامه مهاجرت انصراف بدهیم به کجا باید ایمیل بزنیم و متن ایمیل باید حاوی چه اطلاعاتی باشد؟
ایا در این مرحله که این پراسس شدیم اگر از ادامه کار انصراف بدهیم ایاهزینه اولیه را که پرداخت نمودیم مسترد میکنند یا نه؟

دوست عزیز من هفته پیش انصراف دادم . یک نامه رو کاغذ بنویسید با همه مشخصاتی که وقتی آنلاین پرونده تون رو چک میکنید سیستم ازتون میپرسه بعد امضا کنید و اسمنشو براشون بفرستید. متنش رو هم بنویسید میخوام انصراف بدم. به ادرس سفارت کانادا در وروشو ایمیل کنید. اونا خودشون جواب بهتون میدن. یه فرم هم به من دادن که برای پول پس دادن شماره حساب معرفی کنم با وجود اینکه این پراسس شده بودم. که البته من سال 2007 از اون یکی پرونده ام انصراف دادم و هنوز پولش رو پس ندادن شما هم زیاد امیدی به پس گرفتن پولت نداشته باش. در ضمن مشخصات پرونده و شغل من و شما دقیقا یکی هست.

[kalampich]

آقایون خانوما، ما الان استرالیا هستیم... بابا مهاجرت نکنید! اینجا قاطیه!! زن و مرد همه توی هم دارن وول میخورن!! اینجا همه چی قاطیه!! (just for kidding)
الان اینجا زمستونه، ولی هیچ کس بخاری گازی یا برقی زیاد روشن نمیکنه چون پول برق گرونه، پول گاز گرونه، حتی برای خودشون هم با این درآمدشون گرونه! تازه اینجا سرمای کانادا رو هم نداره، اگر مثل کانادا سرد بود که الان قطعا ما مرده بودیم از سرما! اونجا بشینید کولر رو روی دور تند بزارید حالشو ببرید، تازه اگر هم سردتون شد میتونید پنجره ها رو باز کنید تا یه کم گرمای بیرون بیاد داخل خونه! اصلا هم نگران پول برق و گاز و این چیزها نباشید! من که واقعا دلم لک زده برای روی درجه آخر گذاشتن بخاری توی ایران!! ولی اینجا اگر جرات داری نیم ساعت بخاری برقی رو روی درجه آخر بذار تا ببینی پول برق چقدر میشه!
ولی از شوخی گذشته واقعا مهاجرت نیاز به پول زیادی داره و باید با دقت پول رو خرج کرد تا هشتت گرو نهت نباشه!

[naderm]

دوست عزیزم بدبین بودن یا خوشبین بودن به آینده مربوط میشه , با چه دیدی به سالهایی که از دست دادیم نگاه کنیم؟ به نظر من باید واقع بین بود, اگر 3 سال پیش میرفتیم باز هم باید سختی میکشیدیم , بازم باید بیکار بودن را تحمل میکردیم و ..... ولی تنها فرقش این بود که احساس نمیکردیم که( تا این تاریخ , اگه بیشتر نشه ) 3 سال از جوونیمون هدر رفته , الان دیگه تحملمون هم کمتر شده ؛ اگه همون موقع میرفتیم ,حداقل قبل از رفتن سختی نکشیده بودیم , قدرتمونو برا اونجا ذخیره میکردیم , ولی الان اگه پامون اونجا برسه با کوچکترین مشکلی میگیم این همه سختی تحمل کردیم واسه چی؟
اون سال ما دلار کانادا خریدیم 830 تومن ولی الان چی؟ ما همگی به خاطر دنبال کردن ارزوهایی داریم میریم اونجا , که اینجا نتونستیم بهشون برسیم حالا هر چی بیشتر طول بکشه , زمانمون کمتر میشه واسه لذت بردن از چیزهایی که امیدواریم اونجا بدستشون بیاریم.

همونطور که یکی از دوستان گفت شما شرایط الان خودتو با پارسال همین موقع مقایسه کن و برو خدارو شکر ، حداقلش اینه که پروندت از کشور اشفته سوریه بیرون کشیده شده و بالخره پراسس با قید یه تاریخی شروع شده ، خوب این خیلی پیشرفت خوبیه ، به نظر من ماها اون موقع خیلی نا امید تر از حالا بودیم ، حداقل الان می دونیم که پرونده هامون حداقال یه نگاهی بهش شده و تعداد نسبتا خوبی هم مدیکال گرفتن ، در ضمن همین انتظار از شما ادم صبوری ساخته که برای مهاجرت شما داروی خیلی خوبیه ، خوش باشی

[Behpad]

سلام ه دوست عزیز. بندم شرایط شما رو دارم.البته یک فایل کانادای اینپراسس شده رودستم مونده و فعلا یه چند ماهی که ملبورنم.کاش میشد به جای فرار از خونه، خونه رو آباد میکردیم. به امید موفقیت.

[vahid_vp]

سلام ه دوست عزیز. بندم شرایط شما رو دارم.البته یک فایل کانادای اینپراسس شده رودستم مونده و فعلا یه چند ماهی که ملبورنم.کاش میشد به جای فرار از خونه، خونه رو آباد میکردیم. به امید موفقیت.

ببخشید یعنی از ملبورن ناراضی هستین؟؟؟

[Accounting]

سلام به همگی
من معمولا کمتر تو این فروم مینویسم چون اشرافم به جزئیات به اندازه خیلی از دوستان نیست ولی با مطالعه چند صفحه اخیر یه مطالبی به ذهنم رسید که شاید بد نباشه با شما هم درمیون بذارم
1. انسان ها ذاتاً علاقه به سکون و حفظ شرایط کنونی دارند، پس شماهایی که جرات کردید و از جرگه این آدم ها خارج شدید یک فرق بسیار اساسی با دیگران دارید و اون اینه که سرتون بالاست و بدنبال تغییر برای آینده روشنی هستید.
2. سن مفهوم پیری نیست. خیلی ها رو می شناسید که هنوز 40 سالشون نشده. می گن از ما گذشته. الان این جا تو سوئد یک طرح جالبی رو در شهر قبلی محل سکونتم اجرا می کردند که به افراد مسن حدود 70 - 80 ساله نحوه گشتن تو فیسبوک و سایر شبکه های اجتماعی رو یاد میدادن و بهشون یاد می دادن که چه جوری کاراشون رو با اینترنت انجام بدن. و من می دیدم که این ها با چه شوری این کار رو می کردن. بنابراین تباهی عمر و این جور بحث ها فقط به دید آدم بستگی داره. همیشه می شه شور شروعی دوباره داشت.
3. یکی از دوستان از اوضاع بد ملبورن خبر داده بود. یکی از آینده مبهم در کانادا حرف می زد جواب همه این حرف ها یک جمله است "there is no country for old mans"
4. علت اصلی عدم کار پیدا کردن ما ایرانیها، نه سطح سواد و تجربه، بلکه نداشتن ارتباط با جامعه حرفه ای کاری مربوط به خودمونه. یک پاستانی یا هندی هر جای این کره خاکی که شغلی به پروفایلش بخوره اپلای می کنه و می ریره و همینه که وقتی سر از کانادا در می یاره دو صفحه رزومه اینترنشنال داره و باعث می شه که کار برای امثال ما سخت بشه. بنابراین شاید بهتر باشه یه تلنگر به نحوه نگاهمون به زندگی بزنیم.

[moby]

خواهر من ساکن سیدنیه . شیش ماه اول همش از اونجا بد میگفت و غر میزد که چرا کار به اون خوبی رو تو ایران ول کرده ... ...ولی الان که دو سال از اقامتش میگذره میگه درسته همه چی گرونه ولی عوضش حقوق ها هم بالاست... الان خیلی راضیه.... به منم میگه رفتی باید اولش طاقت بیاری... بعد که با شرایط منطبق شدی دیگه تا آخرش خوب پیش میره...