معنی کلماتی در ریدینگ و لیسنینگ که فکر میکنیم می دونیم! و کلمات تخصصی دیگر!

[torkanturk]

Beige: رنگ قهوه اى روشن مايل بزرد و خاکسترى (دو سه بار تو ریدینگ و رایتینگ دیدم)
Appetite:ميل و رغبت ذاتى ،اشتها،ارزو،اشتياق
Skeptical: شکاک ،کم باور،ايرادگير
Abstract: خلاصه کردن – چکیده - مجمل (در علوم هنری که تو تافل هم خیلی استفاده میشه به معنی عاری از کیفیات واقعی- معنوی و به دور از واقع گرایی)
Context: سابقه ، زمينه ، مفاد، مفهوم ، متن
Portrayal: تصوير،نمايش ،مجسم سازى ،تجسم ،تعريف

[torkanturk]

Invent: اختراع کردن
Advent: ظهور
Ribbon: روبان - تسمه
Decipher: گشودن سر – کشف رمز – کد شکنی
cipher: کد بچه های کدنویس باهاش آشنان تو نرم افزارmatlab
Inscription: سنگ نوشته – کتیبه

[torkanturk]

Deferred: معوق – عقب افتاده
Arrear: بدهى معوق ،به عقب ،درپشت ،بدهى پس افتاده
Gingivitis: اماس و التهاب لثه دندان ، ورم لثه
Saliva: بزاق – آب دهان
Cavity: کرم خوردگی دندان
منتظر کلماتی که تو لیسینینگ آدمو اذیت میکنه باشین....

[torkanturk]

Enigma: معما ،چيستان ، لغز، رمز، بيان مبهم
Seismic: وابسته به زمين لرزه ،مرتعش ،متزلزل
Jovian planets: سياره هاى مشترى مانند
Encounter: مواجه شدن – رویارو شدن - روبرو شدن

[salazar716]

با تشکر از torkanturk که این تاپیک رو زنده نگه داشتن!
ار اونجایی که پست های ایشون دارای کلمات کمی هست و تعدادشون زیاده و منجر به زیاد شدن تعداد صفحات شده، من فکر میکنم اگه پست های ایشون در این تاپیک رو به پست های طولانی اما کم تبدیل بکنیم خیلی بهتر باشه، عملا اگه کسی یه نگاه به تعداد صفحاتش بندازه ممکنه بیخیال این تاپیک بشه...کل تاپیک هم یه قالب کلی داشته باشه بد نیست...
نظر دوستان چیه؟

[torkanturk]

Infringe: نقض کردن ،تخلف کردن از،تجاوز کردن از،تعدى
Employer: کارفرما،استخدام کننده
Employee: کارگر،مستخدم زن ،کارمند
Fluctuation: افت و خيز،ترقى و تنزل ،ترقى و تنزيل ،نوسان ،تغيير
Mercy: رحم ،بخشش ،مرحمت ،شفقت ،امان (به خاطر املاش گذاشتم)

[torkanturk]

Warren:جاى نگاهدارى خرگوش و جانوران ديگر
Fumigate:بخاردادن ،دود دادن ،ضد عفونى کردن
Discredit:بى اعتبارى ،بدنامى ،بى اعتبار ساختن
Admission: پذيرش ،قبول ،تصديق ،اعتراف ،دخول ،درامد،اجازه ء ورود،وروديه
Elude:اجتناب کردن از،طفره زدن ،دورى کردن از
Illude:ريشخند کردن ،مسخره کردن ،فريب دادن
Spontaneous: خود به خودى ،خود بخود،خود انگيز،بى اختيار،فورى
Decay:از بين رفتن ،ضعيف شدن ،پوسيدن نقصان ،تجزيه ،پوسيدگى ،فساد،زوال ،خرابى ،پوسيدن ،فاسد شدن
Devise: تدبير کردن ،درست کردن ،اختراع کردن ،تعبيه کردن ،وصيت نامه ،ارث برى ،ارث گذارى
Advise: مشاوره کردن ،مستشارى ،نصيحت کردن ،اگاهانيدن ،توصيه دادن ،قضاوت کردن ،پند دادن ،رايزنى کردن

[torkanturk]

Bulk:قسمت عمده ،يک جا،عمده ،جسم ،جثه ،لش ،تنه ،جسامت ،حجم
Balk:مرز،زمين شخم نشده ، مانع ،مايه ء لغزش ،طفره رفتن از،امتناع ورزيدن ،رد کردن ،زيرش زدن
Gala:خوشى ،شادى ،جشن و سرور،مجلل ،با شکوه
Hilarious:خنده دار،مضحک
Improvisation: تعبيه ،ابتکار
Incompetent: بی مهارت،ناشايسته ،بى کفايت ،نالايق
Skit:هجو ادبى ،مسخره
Zeal: شهوت ،اشتياق وعلاقه شديد،احساسات تند وشديد،تعصب شديد
Exotic: نابومى ،بيگانه ،عجيب وغريب ،مرموز (بچه های biologyحتما باهاش آشنان)
Vanity:غرور،خودبينى
Cumbersome:سنگين ،طاقت فرسا،مايه زحمت
Capricious:هوسباز،دمدمى مزاج ،بوالهوس

[torkanturk]

Rash: تند،عجول ،بى پروا،بى احتياط،محل خارش يا تحريک روى پوست ،جوش ،دانه
Feeble: ضغيف ،کم زور،ناتوان ،عاجز،سست ،نحيف
Cease: موقوف کردن ،قطع کردن عمليات ،ايستادن ،موقوف شدن ،دست کشيدن ،گرفتن ،وقفه ،ايست ،توقف
Halt: متوقف کردن ،متوقف ،درنگ ،سکته ،ايست کردن ،مکث کردن ،لنگيدن
Monarch: سلطان ،پادشاه ،ملکه ،شهريار (اونایی که تازه لیسینینگ شروع کردن کم کم حالشون از این کلمه به هم خواهد خورد!)
Underestimate:ناچيز پنداشتن ،دست کم گرفتن (رایتینگ به دردتون میخوره- البته فک نکنین من خودم تا حالا تافل داده باشم ها!)
Divert: منحرف شدن ،منحرف کردن ،متوجه کردن ،معطوف داشتن
Distract: اغفال کردن ،منحرف کردن توجه ،حواس (کسي را) پرت کردن ،گيج کردن ،پريشان کردن ،ديوانه کردن
Censor: مامور سانسور،بازرس مطبوعات و نمايشها
Sensor: رادار مراقبتى ،وسيله اکتشافى وسيله مراقبتى ،حساس ،گيرنده يا دريافت کننده خاطرات حسى ،ضبط کننده (احوال بچه های برق! ؟)
Culprit: متهم ،مقصر،ادم خطاکار يا مجرم
Bait: طعمه دادن ،خوراک دادن ،طعمه رابه قلاب ماهيگيرى بستن، دام
Juvenile: نوجوان (حتما adolescent و یادتون میاد)
Offend: تخطى کردن ،رنجاندن ،متغير کردن ،اذيت کردن ،صدمه زدن ،دلخور کردن
Offender: متخلف ،تخطى کننده ،متجاوز

[mehrnazme]

با تشکر از torkanturk که این تاپیک رو زنده نگه داشتن!
ار اونجایی که پست های ایشون دارای کلمات کمی هست و تعدادشون زیاده و منجر به زیاد شدن تعداد صفحات شده، من فکر میکنم اگه پست های ایشون در این تاپیک رو به پست های طولانی اما کم تبدیل بکنیم خیلی بهتر باشه، عملا اگه کسی یه نگاه به تعداد صفحاتش بندازه ممکنه بیخیال این تاپیک بشه...کل تاپیک هم یه قالب کلی داشته باشه بد نیست...
نظر دوستان چیه؟

سلام
به نظرمنم اگه تبديل به چند پست بلند ( نه صرفا يك پست) بشه خوندنش هم راحت تر مي شه،‌ضمن اينكه از اين دوست عزيز براي زنده نگه داشتن اين تاپيك تشكر مي كنم من خودم خيلي كلمات اينجا ياد گرفتم
ممنون