از تایتل این تاپیک اینطور برداشت میشه که کلماتی که دیکته مشابه و یا تلفظ مشابه دارن وا یا یک کلمه معنی که هیچ وقت به ذهنمون هم نرسیده بده را اینجا بنویسیم..وگرنه این جا میشه دیکشنری
از تایتل این تاپیک اینطور برداشت میشه که کلماتی که دیکته مشابه و یا تلفظ مشابه دارن وا یا یک کلمه معنی که هیچ وقت به ذهنمون هم نرسیده بده را اینجا بنویسیم..وگرنه این جا میشه دیکشنری
خیلی عالی بود فقط میخواستم آخری رو اصلاح کنم:
Arachnids = عنکبوتیان- تنندگان
Arthropod = بندپایان
چند تا کلمه دیگه در همین مبحث هم بد نیست اضافه کنم:
scavenger = جانور لاشخور
nocturnal = جانور فعال در شب(مثل خفاش)
diurnal = جانور فعال در روز
ruminant = جانور نشخوارکننده
viviparous = جانور زنده زا producing live babies from its body rather than eggs:
oviparous = ovoviviparous = جانور تخم گذار
-------------------------------------------------------------------
cow = گاو female
bull= گاو male
cattle = احشام - گله گاو Cows+ Bulls:
herd= گله- رمه :A group of cows
دقیقا درست میگین شما، از مسئولینی که امکان edit دارن خواهش میکنم که یه سر و سامانی به این پست ها بدن و پست های اضافی یا دیکشنری وار رو حذف کنن یا چند تا یکی کنن تا هم پست ها کم بشه و هم هدف تاپیک دنبال بشه... واقعا حیفه که تاپیک به این خوبی که بچه ها عصاره کاراشون رو میذارن به بی راهه بره.
با تشکر فراوان
حرف حساب جواب نداره، حق با شماست... نباید اینکار رو کرد.(میخواستم اشتباهی رو تصحیح کنم که بقیه اش فی البداهه اومد)
کلمات بسیار مشابه که احتمال اشتباه کردنشون با هم خیلی زیاده:
(اگه چند بار در کنار هم بخونین احتمال با هم اشتباه کردنتون کم میشه)
discreet= محتاط - با احتیاط
discrete= مجزا - جدا - گسسته
outcome= پیامد - نتیجه
income= درآمد
convergent= همگرا - نزدیک شونده
divergent= واگرا- دورشونده
elude= اجتناب کردن- دوری کردن
exclude= محروم کردن
defy= به مبارزه طلبیدن
deify= پرستیدن
physician= پزشک
physicist= فیزیکدان
omit= حذف کردن
emit= انتشار نور منتشر کردن
idle= تنبل - بیکار
idol= بت
ideal= دلخواه - ایده آل
oblique= غیرمستقیم- حاده یا منفرجه
opaque= کدر
cooperate= همکاری کردن / cooperation : همکاری
corporate= یکی شدن/ corporation : شرکت
mediocre= متوسط
moderate= معتدل
instantaneous= فوری
spontaneous= خود به خود- خودانگیز- بی اختیار
stimulate= تحریک کردن
simulate= وانمود کردن
میبینید که معنی بعضی هاشون راحته ولی بسیار به هم شبیه هستند و به راحتی میتونید مرتکب اشتباه بشید.
باز هم از این دسته بندی ها دارم، اگه استقبال بشه باز هم میذارم.
موفق باشید
inhabit= ساکن شدن
inhibit = مانع شدن- منع کردن
diverse = گوناگون- مختلف
adverse= مضر- مخالف
concise= مختصر- کوتاه
precise= دقیق
merge= ادغام کردن- ترکیب کردن- یکی شدن
emerge= پدیدار شدن- بیرون آمدن
aggregate= (عمران)سنگدانه- جمع- مجموع
aggravate= بدتر کردن
perspective= منظر- لحاظ- منظره- چشم انداز
perceptive= باهوش
interference=دخالت
inference= استنتاج
preference= ترجیح
rigor= سختگیری- دقت زیاد
vigor= قدرت- توان
confide= اطمینان کردن- اعتماد کردن- محرمانه گفتن
confine= محدود کردن
conceive= تصور کردن- فهمیدن
deceive= فریب دادن
perceive= درک کردن- فهمیدن- دیدن مشاهده کردن
vain= عبث- بیهوده- خودبین
vein= سیاهرگ
لطفاً دوستان دیگه هم خواهشاً اطلاعاتشون رو بیان با بقیه به اشتراک بگذارند، و صرفا این نباشه که بیان بخونن و برن...
در قبال اطلاعاتی که از این تاپیک بدست میارید خودتون رو متعهد بدونید، چون اگه اینجوری باشه، به نظرتون چه سودی داره من اینجا پست بذارم؟ فقط یک دینه که داده میشه...
موفق باشید
بنا به خواست دوستان کلماتی که تو متن ها و لیسینینگ میاد و ما اشتباه معنیشو می فهمیم یا معنی دیگه ای دارن رو میذارم:
Drill:سوراخ کردن ،مته کردن ،کندن ،حفر کردن ،دستگاه مته.....معنی دیگش تعلیم دادن- تمرین کردن
Expedition: تسريع ،سفر،اردوکشى ،هيئت اعزامى
Patriot: شخص ميهن پرست ،وطن دوست
Burglary: ورود بخانه اى درشب بقصد ارتکاب جرم ،دزدى
Bargain: چانه زنى در معاملات ،مذاکره ،معامله باصرفه ،معامله شيرين ،چانه زدن در معامله ،سودا،داد و ستد،خريد ارزان- چانه زدن ،قرارداد معامله بستن
Susceptible: در معرض ،اماده ،فروگير،حساس ،مستعد پذيرش
Suspect: بدگمان شدن از،ظنين بودن از،گمان کردن ،شک داشتن ،مظنون بودن ،مظنون ،موردشک
Constriction: تنگى ،ضيق ،انقباض ،فشار،تنگ شدگى
Construction: ساختمان ،عمارت ،ساخت...معنی دیگش که تو متنها اشاره میشه تفسير،تاويل ،تعبیر
With a grain of salt: بچه ها این Idiom رو دوبار تو لیسینینگ شنیدم به معنی بقيداحتياط،بااندک ترديد
Override: باطل کردن - نادیده گرفتن
Paleontology: مبحث زيست شناسى دوران قديم ،ديرين شناسى
Illude:ريشخند کردن ،مسخره کردن ،فريب دادن
Elude: اجتناب کردن از،طفره زدن ،دورى کردن از
Regress: پس رفتن ،پس رفت کردن ،برگشت ،پس روى ،سير قهقرايى کردن
Repress: باز فشردن ،باز کوفتن ،فرونشاندن ،سرکوب کردن ،در خود کوفتن
Occupy: ساکن شدن- مشغول کردن ،اشغال کردن ،تصرف کردن ،سرگرم کردن ،مشغول داشتن
Preoccupied: شیفته – مجذوب –گرفتار- پريشان حواس...اگه فعل باشه به معنی درگیر کردن – مشغول کردن
خیلی از دوستان ممنون...
یک پیشنهاد که اگر بشه خیلی خوب میشه...اگر دوستان، کلماتی را که اینجا تایپ میکنن هم زمان تو یک فایل اکسل هم کپی کنن لینکش را بگذارن اینجا خوب میشه..که خورد خورد به فایل اکسلی که داریم اضافه کنیم ...آخر سر همه share کنن
Clue: کليد،راهنما،اثر،نشان ،مدرک ،گلوله کردن ،بشکل کلاف يا گلوله نخ درامدن ،گلوله نخ ،گره ،گوى
Cue: سخن رهنما،ايماء،اشارت ،اشاره براى راهنمايى خواننده ياگوينده يا بازيگر،رديف ، اشاره کردن ،راهنمايى کردن ،باچوب بيليارد زدن ،صف بستن
Privileged: امتياز دار،داراى امتياز يا حق ويژه ،مصون
Prevalent: رايج ،شايع ،متداول ،فائق ،مرسوم ،برتر
Prevailing: غالب ،فائق ،عمومى ،متداول
Rapport:تفاهم ،نسبت ،ربط،توافق ،مناسبت ،سازگارى
Report: اطلاع دادن ،خبردادن ،معرفى کردن خود،گزارش دادن به ،صداى شليک ،شهرت ،انتشار،صدا،گزارش دادن ،گزارش
Offspring: زادو ولد،فرزند،اولاد،مبدا،منشا
plausible:باورکردنى ،پذيرفتنى ،قابل استماع ،محتمل
Larva: کرم حشره ،نوزاد حشره ،ليسه
lava: گدازه ،توده گداخته اتشفشانى ،مواد مذاب اتشفشانى
اطلاعیه مهم در بخش آمریکا
اطلاعیه مهم در بخش کانادا
شبیه ساز آزمون تافل را از کجا دانلود کنیم؟
از پاسخ دادن به پیام خصوصی یا پیام بازدید کننده ایی که در سطح انجمن قابل مطرح کردن است معذورم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)