متاسفانه یک علامت غلو کردن همین است که بجای مدرک حرفهای شعارگونه ای نظیر بی هویتی و عرق میهنی و غیره پیش بکشیم. نکته دوستمان عطا کاملا بجاست. واقعیت اینست که اگرکورش را مظهر حقوق بشر و تساهل بدانیم هم حداقل باید بپذیریم این نگرش در فرهنگ ایران و پادشاهان آن در آن زمان نهادینه نبوده و از این رو کورش استثنا بشمار میاید. نگاهی به فهرست رفتار پادشاهان بعدی دوره هخامنشی گویاست: کمبوجیه بسیاری از معابد مصر را ویران کرد. خشایارشا آتن و آکروپولیس بزرگ را به آتش کشید. داریوش بزرگ که شاید از نظر توانمندی در اداره حکومت سرآمد زمان خود بود و اولین امپراتوری چند ملیتی جهان را با صلابت وهوشمندی مدیریت می کرد، در عین حال سه هزار تن از بزرگان بابل را پس از طغیانی در آن شهر به نیزه کشید و اصولا چندین نوع شکنجه معروف مانند به نیزه کشیدن (impaling)، گوش و بینی بریدن و چهارشقه کردن (Quartering) توسط حکومت او برای اولین بار بطورگسترده بکار گرفته شد. تساهل دینی زمان کورش بعد از رسمی شدن زرتشتیگری در ایران عملا از بین رفت. در واقع شاید کورش برای آن زمان تاریخ ما استثنایی زودگذر بود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)