صفحه 12 از 19 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 181

موضوع: آلمان یا آمریکا

  1. #111
    Member Garibaldi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    رشته و دانشگاه
    Physics - SUT
    ارسال‌ها
    459

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    یه سری از دوستان یه طوری در مورد آدمها حرف میزنند که من هم تصمیم گرفتم حرفم رو بزنم،
    من منکر این نیستم که تعداد آدمهایی که تجربه خوبی در آمریکا داشتن نسبتا زیادتره، یا یه جور دیگه، تعداد تجربه های خوبی که آدمها توی آمریکا داشتن به نسبت زیاده،
    اما یادمون باشه داریم در مورد یک کشور با چند صد میلیون نفر جمعیت و وسعتی حدود 9 برابر وسعت ایران حرف می زنیم،
    حتی توی کشور خودمون هم که توش بزرگ شدیم، نمبتونیم با قاطعیت در مورد مردم جامعه ای به بزرگی یک استان و یا حتی شهر نظر بدیم، حتما شما هم قبول دارید تجربه کردید که صفت هایی که به آدمهای مناطق مختلف کشور نسبت داده میشه، وقتی از نزدیک باهاشون برخورد میکنید به نظرتون غیر واقعی میاد،
    برای همینه که من اصلا درک نمیکنم چظور میتونیم در مورد آدمهای کشوری به وسعت آمریکا اینطوری نظر بدیم، من هم زندگی در آمریکا رو تجربه نکردم اما منظورم صرفا آمریکا نیست، منظورم اینه در مورد آدمهای یک جامعه به این بزرگی اینطوری نمیشه نظر داد، اینها تجربیات شخصی هستند نه بیشتر.
    ویرایش: پ.ن. خود آمریکایی ها قبول دارند که هنوز که هنوزه حد قابل توجهی از تبعیض بر ضد سیاهپوستان وجود داره و حتی در بعضی مناطق خیلی بیشتر، و من اینو بارها در برنامه های مختلف آمریکایی دیدم که خودشون میگن.
    6 9 nine or six
    It depends on how you look at it

  2. #112
    Banned
    تاریخ عضویت
    Jan 2019
    ارسال‌ها
    794

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Garibaldi نمایش پست ها
    یه سری از دوستان یه طوری در مورد آدمها حرف میزنند که من هم تصمیم گرفتم حرفم رو بزنم،
    من منکر این نیستم که تعداد آدمهایی که تجربه خوبی در آمریکا داشتن نسبتا زیادتره، یا یه جور دیگه، تعداد تجربه های خوبی که آدمها توی آمریکا داشتن به نسبت زیاده،
    اما یادمون باشه داریم در مورد یک کشور با چند صد میلیون نفر جمعیت و وسعتی حدود 9 برابر وسعت ایران حرف می زنیم،
    حتی توی کشور خودمون هم که توش بزرگ شدیم، نمبتونیم با قاطعیت در مورد مردم جامعه ای به بزرگی یک استان و یا حتی شهر نظر بدیم، حتما شما هم قبول دارید تجربه کردید که صفت هایی که به آدمهای مناطق مختلف کشور نسبت داده میشه، وقتی از نزدیک باهاشون برخورد میکنید به نظرتون غیر واقعی میاد،
    برای همینه که من اصلا درک نمیکنم چظور میتونیم در مورد آدمهای کشوری به وسعت آمریکا اینطوری نظر بدیم، من هم زندگی در آمریکا رو تجربه نکردم اما منظورم صرفا آمریکا نیست، منظورم اینه در مورد آدمهای یک جامعه به این بزرگی اینطوری نمیشه نظر داد، اینها تجربیات شخصی هستند نه بیشتر.
    ویرایش: پ.ن. خود آمریکایی ها قبول دارند که هنوز که هنوزه حد قابل توجهی از تبعیض بر ضد سیاهپوستان وجود داره و حتی در بعضی مناطق خیلی بیشتر، و من اینو بارها در برنامه های مختلف آمریکایی دیدم که خودشون میگن.
    شما نگاه کنید ببینید چه کسی نظر میده در این مورد بعد متوجه قضیه میشید.

  3. #113
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال‌ها
    45

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Renault نمایش پست ها
    هدف زندگی رضایت هست. شما اگه از این آب و هوا و شرایط کلی اوکی هستی برات بهشته پس. دوستمون که از آمریکا میگه هدفش این نیست که رفاه زندگی کسی که توی آلمان هست و حال میکنه رو زیر سوال ببره. نسبی هست. من زمانی که ایران بودم واقعا نمیفهمیدم چرا همش ابری بودن معزل هست. روزی که در ایرلند آفتاب میبینم راحت بوی زندگی رو حس میکنم. واقعا اثر داره روی من. در ایرلند سالی 57 روز میانگین آفتاب هست. در ایالت ماساچوست که تازه سرد هم هست سالی 196 روز میانگین اگه خاطرم باشه. هوای 4 فصلی که مردمش انگلیسی حرف بزنن و اقتصادش قوی باشه یه چیز دیگس برای من. به هر حال شما آلمان اگه حال خوبی داری خیلی هم عالی هست.
    البته من فقط حس خودم رو گفتم. فرد خاصی مدنظرم نبود که نقل گرفته باشم حتی پست قبلی خودم رو نخونده نظرم رو ارسال کردم. اون آمریکا هم خوبه که آخرش گفتم هم به این خاطر هست که خوب موضوع آلمان یا آمریکا هست یعنی رد نمی‌کنم آمریکا می‌تونه برای بسیاری افراد عالی باشه. وگرنه همون اول اشاره کردم کلا به انتظارات، شرایط روحی و اخلاقی فرد مرتبط هست.

    مثلا موارد دیگه‌ای که برای من تاثیر گذار هست زبان های مختلفه. من دوست دارم رو زبان‌های مختلف تسلط نسبی داشته باشم (نه فقط آلمانی) ولی در عین حال درک می‌گنم یک کشور انگلیسی زبان چرا می‌تونه انتخاب خیلی بهتری برای افراد باشه. شرایط مختلف، انتظارات مختلف، انتخاب‌های مختلف...

  4. #114
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    ارسال‌ها
    832

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    امریکایی ها کلا یاد گرفتن همیشه لبخند بزنن٬ حتی از شما بدشون بیاد لبخند را میزنن٬ برخلاف ما ایرانی ها که از یکی بدمون دماغمون میکنیم اونور٬ امریکایی ها اگه کاری برای شما میکنن به این معنی نیست از شما خوششون اومده بلکه وظیفه خودشون میدونن هر جایی هستن کارشون را درست انجام بدن٬ ولی ما ایرانی ها از یکی بدمون بیاد کارشو انجام نمیدیم.

    یک مساله دیگه این هست که کسانیکه اینجان معمولا با جامعه آکادمیک و تحصیلکرده سر و کار دارن٬ کلا فرهنگ این قشر فرق میکنه بیشتر خارجی دیدن و هر چقدر نژاد پرست باشن نشون نمیدن چون طبعات داره. بازم آدم با آدم فرق میکنه٫ من یه دوست داشتم که استاد امریکایی داشت و این استاد واقعا مثل بچه اش تاتی تاتی تو پروژه اش کمکش کرد٬ حتی دوستم home sick شده بود٬ چند روز بردش پیش خانواده اش که حالش عوض بشه٬ از اونور یه دوست داشتم که استادش حتی بهش ریکام نداد که کار پیدا کنه٬ و تو امریکا استاد راهنما ریکام نده بقیه هم نمیدن و بدون ریکام هم نمیشه کار پیدا کرد. الان تجربه این دو نفر چقدر متفاوت هست٬ اگه هر کدوم بیان اینجا در مورد مردم امریکا نظر بدن آیا میشه از تجربیاتشون نتیجه گیری کرد؟

    ما نباید برای خودمون تصورات غلط بسازیم که بعدا اگر با تجربه دیگری روبرو شدیم تو ذوقمون نخوره و بتونیم قضیه را هندل کنیم٬ خصوصا که دیگه خانواده و ساپورت هاشون نیست و تنهایی باید گلیم خودمون را از آب بکشیم.
    امضا نامرئی

  5. #115
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    ببینید، من نمیتونم نظر ادمها رو عوض کنم.
    من فقط میتونم بنویسم، و تجربه نشون داده که ادمها بعد از پانزده شانزده سالگی کمتر عوض میشن.
    ادمها در نهایت چکیده همون چیزی هستن (ارزو، علاقه و..) که توی 15 شانزده سال اول دیدن یا یاد گرفتن یا توی ژن هاشون بوده.
    و فکر میکنم تفاوت افکار ما یا تشابه افکار ما توی این فروم هم از همین ناشی میشه.
    یک مشکلی که همیشه قلبم رو به درد میاره، این هست که ماها توی یک دیوار بزرگ شدیم.
    هیچوقت با محیط بیرون ارتباط برقرار نکردیم، مخصوصا توی بچگی،
    برای همین هرچی توی اون دیوار توی اون سالهای اولیه به ما دادن، همون رو یاد گرفتیم و الگو قرار دادیم.
    مثلا تمدن ایران قدیمی ترین تمدن هست (البته من منکر تمدن خودمون نیستم، اینو چند بار هم گفتم که توی کانادا یه رشته کتاب تدریس میشه به دانشجوهای تاریخ و علوم انسانی که درس تاریخ برمیدارن، اون سری کتاب، سری تاریخ پرشیا هست، و خود این دانشجوها اطلاعاتی به شما درباره ایران سابق میدن که لذت میبرید). یا ایرانیا همون اریاییا هستن (و اون ادمی که سی ساله خارج رو ندیده یهو توی سی چهل سالگی میاد بیرون میگه المانیا بهترین ادمهای کره زمین هستن و ما هم که به عنوان ایرانی ها المانی هستیم پس ما نژاد برتریم)، یا ایرانیا باهوش ترین ادمها هستن.
    حقیقتش من فکر میکنم، هر کدوم ما، به جای اینکه یک نفر رو بخوایم انکار بکنیم، و خوشی ها و تفریحاتش رو مسخره کنیم (کاری که از بچگی به ما یاد دادن، یک نفر رو بیارید به من نشون بدید که توی ایران از بچگی به خاطر قدش، نژادش، صورتش، رنگ پوستش، اسم و فامیلیش، عینکی بودنش، موی پرپشت نداشتنش، اینکه پدرش کارگر بوده و.. مسخره نشده. همه ما مسخره شدیم، تو بچگی شاید نشستیم غصه خوردیم بابت همه اینها و بعد حسمون بهتر شده، شاید درس گرفتیم که خب ببین این ها تو رو مسخره میکنن، پس مسخره کردن کار بدی هست، پس تو نباید بقیه رو مسخره کنی، شاید هم ترکیب ژنتیک و تربیت از ما یک ادم بولی کننده ساخته که میایم توی این فروم ها خودمون رو یک ادم توی اروپا / استرالیا / کانادا / امریکا جا میزنیم و بقیه رو مسخره میکنیم که شاید التیامی روی اون حقارت باشه. دقت هم بکنید بسیاری از اکانتها اینجا برای بولی کردن و مسخره کردن بقیه فقط ظاهر میشن. چون ساختن یک اکانت با اسم نامعلوم و ازار دادن بقیه با اون اکانت نامعلوم، و مسخره کردن خودشون و علایقشون، به اون ادم یک ارامش خاطر هرچند لحظه ای میده، که بتونه باور کنه که زندگی اون هم اوکی هست. متاسفانه coping mechanism دیگه ای تو بچگی یاد نگرفته. من حتی دیدم طرف وقتی دیده شما دارید ازدواج میکنید، به جای گفتن اوکی برات خوشحالم. یا اوکی. یا اصلا هیچی، اومده مسخره و انکار کرده. این ها همه روش های کوپ کردن هستن ولی خب همه شون هم درست نیستن. مسئله بعدی که من میبینم توی این فروم، که خب دقیقا نماد خود ایران هست، این اخلاق هست که ده تا مرد با اکانت های فیک (چون گفتم قبلا که سر تخم ها چه بلایی میاد وقتی تحت فشار قرار میگیری) به ادم حمله ور میشن و هی انکار میکنن. چون شخصیت های ضد زن دارن و زن توی چشم اونها پایین تر ازونهاست. و باورشون نمیشه که یک ادم / موجود پایین تر از اونها میتونه خوشحال باشه، و اونها نمیتونن.
    من اینو همیشه میگم، که شما دنیا رو درست به اون رنگی میبینید که رنگ عینک خودتون هست.
    همسر من هم همیشه اینو میگه که احتمالا اون درجه از خوشحالیو نشاطی که تو هرجا میری داری، بعد یک جای جدید میری و حست حتی بهتره، رو همه تجربه نکنن.
    میگه که اینها خیلی زیاد به نگاه تو بستگی داره.
    ولی خب همین نگاه مثبت خیلی چیزها رو برای من همینجوری داره میاره، و مهم تر ادمها مشکل دار رو از زندگی من دور میکنه.
    اگه که شما تو المان هستین و خوشحال هستین، چه بهتر. اگه فکر میکنید میخواید جاتون رو عوض کنید، حتما به امریکا فکر کنید.
    خوبی امریکا به این هست که دنیای کار کار کار ست.
    و شما باید کار کنید تا زنده بمونید و از حقوق دولت خبری نیست.
    نکته بعدیش اینه که توی امریکا این نگاه از بالا به پایین کمتر پیش میاد.
    ادمها کمتر به شما حمله ور میشن چون شما زن هستید و خوشحال هستید.
    ادمها کمتر به شما حمله ور میشن چون شما سفید نیستید.
    به نظر من حالا که ما توی زندگی حق انتخاب نداشتیم و همینطوری ما رو به دنیا اوردن، بریم یک جایی که کمتر تحت ازار قرار میگیریم و بیشتر خوشحال هستیم.
    برای همین به شخص من از امریکا خیلی خوشم میاد. جای خوبی هست.
    ادمهای ساده ای داره.
    من وقتی اومدم کانادا باورم نمیشد واقعا جای دیگه ای تو این دنیا باشه که ادمهاش اینقدر ساده و مهربون باشن ولی الان میبینم که امریکا هم اینجوریه.
    شاید هم همسرم درست میگه (البته یک نظریه فیزیکی هم همین رو میگه کم و بیش) و هرجا بری دنیا بازتاب خودت و افکارت هست. اگه واقعا همینه پس جاتون رو عوض نکنید. همون جا بمونید.
    انسان یک موجود بی اندازه پیچیده هست.
    دقت کنید بشر قادر هست مابین گلکسی ها رو ببینه و درک کنه، ولی هنوز نمیتونه یک اورگان رو بسازه.
    من فکر میکنم ادم باید ببینه و بخونه (من به شخصه هر وقت یک ادم لوزر اسپم اینجا میبینم، به این فکر میکنم که اگه بچه بیارم و بهش توجه نکنم شاید یک روزی بشه یه دروغگوی بولی کننده) و بعد تصمیم بگیره.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  6. #116
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    یکی از بچه ها اینجا یک حرفی زد (تا یادم نرفته بگم)، نمیدونم کی بود. گفت باید ببینی اصول اون سیستم به درد تو میخوره یا نه. من باهاش موافقم فقط نمیدونم این ادم کی بود.
    به نظر من خیلی از مشکلات روحی روانی ادمها توی ایران، با پول حل میشه. با کسب مقام و تحصیل حل میشه. درباره ادمهای عادی دارم صحبت میکنم نه کسی که از بچگی پول و مقام داشته و الان نمیدونه چیکار کنه.
    خیلی از مشکلات امریکای جنوبی با از بین رفتن کارتل مافیا حل میشه و مردم نفس راحت میکشن.
    خیلی از مشکلات امریکا با رفتن میدیا حل میشه.
    من به عنوان یک ساینیست خیلی شرمنده هستم که هر خزعبلی رو به اسم ساینس به خورد مردم میدن. و وقتی بگی نه این غلطه، میگن تلویزیون گفت. مخالفت میکنی میگن تو ترامپیتستی. مخالفت نمیکنی میگن بیا این هم پالون باهاش رفت و امد کن. بعدا همین حرف تو رو وقتی ابها از اسیاب میفته این میدیا تکرار میکنه، میگن وای سوئیچ کنیم به پلن جدید. آدم قلبش اتیش میگیره ازین درجه حماقت.
    قبول دارم. خیلی از مردم اینجا توی دوره بابابزرگهای ما زندگی میکنن حتی قدیمی تر. شاید دوره قاجار. شاید حتی قبل تر.
    ولی به جرات میگم، یکی از دلایل مشکلات روحی و روانی تموم نشدنی در اروپای غربی و شمالی این هست که اونها از اول مینیمم ها رو داشتن، و دیگه بعدش به خودشون ربط داشته که کار کنن یا نه. طرف بخواد بیکار بشینه هیچ کاری نکنه هم باز یه پولی میگیره از دولت.
    یادمه یکی از بزرگترین افتخارات یکی از ایرانیای دور و بر من این بود که میگفت من خودمو میزنم به خل و چلی و دولت میاد حتی علف جلوی خونه رو کوتاه میکنه! یعنی مردم المان کار میکنن، تکس میدن، که این مجانی علف جلوی خونه ش کوتاه شه.
    کانادا هم اینجوری بود. منتها کاناداییا کاری تر و کاسب ترن. و یک میکسچر از خاورمیانه و اروپا و امریکا بود. تا که جاستین اومد... تا قبل ازون سیستم کانادا هم یکمی کار کار کار بود.
    به نظر من، هرچی شما مغز رو بیکار بذارید، مغز شروع میکنه به تحلیل و تحلیل های بیشتر. باید همه ش کار بکشید از مغزتون تا که هر چند ماه یک بار از کار بیفته کامل و ریبوت کنید. یا هر هفته یک روز اف بگیرید و ریبوت کنید.
    برای همینه که میگم امریکا خیلی بهتر هست برای امثال من. باید کار کنی. هر هفته یک روز شاید وقت داری که مغز رو استراحت بدی.
    شما وقتی مجبور باشی کار کنی، دیگه برات مهم نیست همسایه ت رنگ پوستش چی هست، یا زن هست یا مرد، یا مال کدوم کشوره، یا تایم تیبلش هر روز چی هست. برای همینم هست که امریکا امریکا شد. چون همه دست به دست هم دادن و ساختنش.
    برای همین من این سیستم کار کار کار رو خیلی میپسندم.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  7. #117
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    ارسال‌ها
    52

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    یکی از بچه ها اینجا یک حرفی زد (تا یادم نرفته بگم)، نمیدونم کی بود. گفت باید ببینی اصول اون سیستم به درد تو میخوره یا نه. من باهاش موافقم فقط نمیدونم این ادم کی بود.
    به نظر من خیلی از مشکلات روحی روانی ادمها توی ایران، با پول حل میشه. با کسب مقام و تحصیل حل میشه. درباره ادمهای عادی دارم صحبت میکنم نه کسی که از بچگی پول و مقام داشته و الان نمیدونه چیکار کنه.
    خیلی از مشکلات امریکای جنوبی با از بین رفتن کارتل مافیا حل میشه و مردم نفس راحت میکشن.
    خیلی از مشکلات امریکا با رفتن میدیا حل میشه.
    من به عنوان یک ساینیست خیلی شرمنده هستم که هر خزعبلی رو به اسم ساینس به خورد مردم میدن. و وقتی بگی نه این غلطه، میگن تلویزیون گفت. مخالفت میکنی میگن تو ترامپیتستی. مخالفت نمیکنی میگن بیا این هم پالون باهاش رفت و امد کن. بعدا همین حرف تو رو وقتی ابها از اسیاب میفته این میدیا تکرار میکنه، میگن وای سوئیچ کنیم به پلن جدید. آدم قلبش اتیش میگیره ازین درجه حماقت.
    قبول دارم. خیلی از مردم اینجا توی دوره بابابزرگهای ما زندگی میکنن حتی قدیمی تر. شاید دوره قاجار. شاید حتی قبل تر.
    ولی به جرات میگم، یکی از دلایل مشکلات روحی و روانی تموم نشدنی در اروپای غربی و شمالی این هست که اونها از اول مینیمم ها رو داشتن، و دیگه بعدش به خودشون ربط داشته که کار کنن یا نه. طرف بخواد بیکار بشینه هیچ کاری نکنه هم باز یه پولی میگیره از دولت.
    یادمه یکی از بزرگترین افتخارات یکی از ایرانیای دور و بر من این بود که میگفت من خودمو میزنم به خل و چلی و دولت میاد حتی علف جلوی خونه رو کوتاه میکنه! یعنی مردم المان کار میکنن، تکس میدن، که این مجانی علف جلوی خونه ش کوتاه شه.
    کانادا هم اینجوری بود. منتها کاناداییا کاری تر و کاسب ترن. و یک میکسچر از خاورمیانه و اروپا و امریکا بود. تا که جاستین اومد... تا قبل ازون سیستم کانادا هم یکمی کار کار کار بود.
    به نظر من، هرچی شما مغز رو بیکار بذارید، مغز شروع میکنه به تحلیل و تحلیل های بیشتر. باید همه ش کار بکشید از مغزتون تا که هر چند ماه یک بار از کار بیفته کامل و ریبوت کنید. یا هر هفته یک روز اف بگیرید و ریبوت کنید.
    برای همینه که میگم امریکا خیلی بهتر هست برای امثال من. باید کار کنی. هر هفته یک روز شاید وقت داری که مغز رو استراحت بدی.
    شما وقتی مجبور باشی کار کنی، دیگه برات مهم نیست همسایه ت رنگ پوستش چی هست، یا زن هست یا مرد، یا مال کدوم کشوره، یا تایم تیبلش هر روز چی هست. برای همینم هست که امریکا امریکا شد. چون همه دست به دست هم دادن و ساختنش.
    برای همین من این سیستم کار کار کار رو خیلی میپسندم.
    موافقم با شما. کانادا هم در این روزها و هفته ها و ماه ها شبیه اروپا شده انگار. من در ایرلند هستم و میبینم که مردم متخصص سو کردن و کار نکردن هستن. یارو میره پاساژ لیز میخوره 25 هزار یورو سو میکنه و مابقی سال رو تفریح میکنه در سواحل پرتغال. کلا کسی کار نمیکنه و خیلی راحت همه رو میبینی که وسط روز میرن فروسگاه و دولت ها پول میدن. از این سیستم متنفرم. بچه هاشونم همینطوری بزرگ میشن. البته آلمان واقعا با مابقی اروپا فرق داره و کار میکنن مالیات میدن و جور بقیه اروپارو میکشن. به نظرم برگزیت در نهایت کمر اروپا رو خم خواهد کرد. کرونا اقتصاد ایتالیا و اسپانیا و حتی فرانسه رو به نقطه ای خواهد برد که دیگه از ورشکستگی بیرون نمیان. نمیدونم آینده اروپا چه خواهد شد ولی معتقدم اروپا در دهه های آتی به مشکل خواهد خورد.

  8. #118

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    از نظر ادامه تحصیل و بحثهای آکادمیک دانشگاههای آلمان و آمریکا:

    دوستان به رنکینگها اشاره کردن. در سال 2020 و 2021 هم دربین 100 دانشگاه برتر دنیا، طبق رنکینگ QS بالای 25 مورد و طبق رنکینگ شانگهای بیش از 40 دانشگاه از آمریکا وجود داره. درصورتیکه نهایتا 3 تا 7 دانشگاه آلمانی وجود داره.
    یکی از علتهای کم بودن تعداد دانشگاههای آلمانی در میان 100 دانشگاه برترجهان، (غیر از بحث توان مالی، وسعت و جمعیت بیشتر آمریکا) اینه که ، خیلی وقتها تحقیقات علمی سطح بالا در آلمان توسط موسسات تحقیقاتی مثل Max Plank و Fraunhofer و ... انجام میشه و تحقیقات در دانشگاهها متمرکز نیست و طبیعتا نتایج و مقالاتش به اسم دانشگاههای المان چاپ نمیشه. همین تعداد مقالات و ارجاعها یکی از معیارهای اساسی در رنکینگ دانشگاه ها هست.
    ولی اگر رنکینگها هم مهم نباشن، باز هم تفاوت بین دانشگاههای آلمان و آمریکا زیاده.


    در مورد تفاوتهای فرهنگی مربوط به روابط وجنسیت:

    بعضی تفاوتهای موثر در روابط زن و مرد بیولوژیکی هست و در بعضی موارد بین کشورهای غربی مثل اروپا و آمریکا تفاوت زیادی وجود نداره. مثلا در خانمها بطور متوسط عزت نفس پایینتر ، ناپایداری عاطفی بیشتر، افسردگی و اضطراب بیشتره (که ثابت شده دارای منشا بیولوژیکی و هورمونی است). جالبه که عزت نفس زنان در کشورهای غربی کمتره و شکاف جنسیتی هم بیشتر.
    از طرفی شکاف جنسیتی در مورد امید به زندگی در خیلی از کشورهای اروپایی در حال بسته شدن هست و در خیلی نقاط اروپا (بر خلاف گذشته)، حالا مردان از زنان عمر طولانی تری و سلامت جسمی بهتری دارن !!! که دلیلش بیشتر شدن گرایش به مصرف الکل، مواد مخدر، تغذیه ناسالم و استرس شغلی در بین زنان هست. سابقا این موارد عمدتا در مردان دیده میشد

    حالا در مورد بحث زن ستیز بودن بعضی از مردان که در این تاپیک مطرح شد:
    مرد ستیزی هم در بعضی زنان وجود داره. واضحه که عزت نفس پایینتر در زنان خودش می تونه باعث بروزاحساسات مردستیزانه در بعضی خانمها بشه (خیلی بیشتر از زن ستیزی در بعضی از مردان). مخصوصا اگر با مشکلات فیزیولوژیک مثل ع.ا.د.ت ماهانه وآسیبهای روانی دیگه همراه بشه.
    وقتی بعضی از خانمها راجع به زن ستیزی در میان مردان شکایت می کنن، خیلی وقتها در حقیقت فرافکنی می کنند (یک مکانیزم دفاعی) که برای سرپوش گذاشتن بر حس خودکم بینی و مردستیزی خودشون هست وبرای تسلی دادن اون فشاری که به ا.ن.د.ا.م زنانه شون اومده
    این فشارها به ا.ن.د.ام زنانه ، با قانون گذاری، حمایت و موفقیتهای اجتماعی در غرب حل نمیشه چون ریشه این مشکلات فراتر از بحثهای فرهنگی و اجتماعیه.

    .

  9. #119

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    آیا احتمالی که بعد از اتمام تحصیل آدم را برنگردونن کشورش، در آمریکا بیشتر از آلمان و بقیه کشورهاست؟
    می دونم آمریکا انگلیسی زبانه و کار بیشتر، ولی خب رقابت هم بیشتره.
    شاید دو تا موقعیت شغلی تو آلمان باشه با چهار تا داوطلب، ولی صد تا شغل تو آمریکا باشه با هزار تا متقاضی
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  10. #120
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    آیا احتمالی که بعد از اتمام تحصیل آدم را برنگردونن کشورش، در آمریکا بیشتر از آلمان و بقیه کشورهاست؟
    می دونم آمریکا انگلیسی زبانه و کار بیشتر، ولی خب رقابت هم بیشتره.
    شاید دو تا موقعیت شغلی تو آلمان باشه با چهار تا داوطلب، ولی صد تا شغل تو آمریکا باشه با هزار تا متقاضی
    توی اروپا میشه کار سیاه کرد. ازین جهت شاید بشه کار پیدا کرد.
    ضمن اینکه فکر میکنم ولی مطمئن نیستم، که مینیمم ویج وجود نداره توی اروپا.
    ولی رقابت توی اروپا وحشتناک زیاده. همه از کشورهای همسایه اومدن (یکیش خود ما ایرانیا) و باندبازی وحشتناکه. مخصوصا توی هلند، دانمارک، بلژیک و..
    سوئد مثل اینکه امریکایی تره. مثل ملبورن استرالیا.
    المان به نظر بینابین هست.
    کانادا هم که ازون وضعیت تعادل دراومده.
    کار کمه، متقاضی بی نهایت زیاده.
    ترجیحشون در درون خودشون اینه که کار رو به کسی که میشناسن بدن. یا به یک سیتیزن.
    توی امریکا، با پنجاه تا کشور طرف هستید.
    توی یکی ازین 50 تا کشور بلاخره کار پیدا میشه.
    ضمن اینکه اگه سخت تر کار کنید زودتر پیشرفت میکنید.
    تو کانادا هم همین بود کم و بیش. تا که جاستین تمام تعادلات رو به هم زد. با اوردن دانشجوی زیاد (یکیش خود من) و مهاجر زیاد.
    خوبی اوردن دانشجو و مهاجر زیاد و پناهنده زیاد این هست که سیستم امریکایی تر میشه.
    مهاجر فرهنگ جدید و پول میاره. و مهارت.
    پناهنده فرهنگ جدید میاره. مهارت میاره.
    دانشجو هم بلاخره درس میخونه و به تخصص میرسه.
    اگه زیر ساخت کاری کشور خوب باشه، این ها در دراز مدت به نفع سیستم هست.
    این پول های ده هزار تا بیست هزار تا که توسط مهاجر ورد میشه موقتا کشور رو از مشکلات بازار خراب نجات میده.
    بدیش به این هست که منابع محدود هست.
    و رو به توسعه و رشد نیست.
    بچه ای که الان به دنیا میاد تو کانادا، با بقیه بچه ها از هر رنگ و نژادی بزرگ میشه به لطف سیستم جاستین. و این خوب هست. همه میشن کانادایی. عین امریکا.
    از طرفی پدر و مادر اون بچه اسکرود شدن اینقدر بدبختی کشیدن برای یک لقمه نون.
    مشکل اروپا و کانادا این هست که منابع محدود هست.
    و به خاطر سیستم سوشالیستی خلاقیت درجا کشته میشه تو سیستم.
    و همه چیز مثل قبل میمونه ولی ورودی زیاده.
    تو امریکا کار زیاد هست.
    واقعا زیاده.
    ولی امریکایی یک تفکری داره:
    ترجیح میدم کار رو به کسی بدم، که یکمی بلده، و اراده داره و اشتیاق و میخواد یاد بگیره.
    تا که به یکی بدم که بیشتر هم بلده ولی با هیچ کس نمیسازه یا بی انگیزه هست یا میخواد دور بزنه.
    امریکایی کاسبه. امریکایی دنبال نون دراوردنه که بتونه سفرش رو بره، تفریحش رو انجام بده، خوش باشه، درسشو بخونه، کارشو بکنه. کاری بکنه که دوست داره. بره هاکی و فوتبال امریکایی تماشا کنه. بره رالی.
    در نتیجه اصلا بعید نیست که پوزیشن خالی وجود داشته باشه و نیروی کار اپلای کنه (حتی خود امریکاییا) ولی کار رو نگیره.
    این برعکس اروپاست.
    تو اروپا ممکنه یک پوزیشن باز بمونه تا سه سال. نه به خاطر اینکه نیروی کاری که میخوان پیدا نشده.
    بلکه نیروی کار ازون ملیت و نژادی که میخوان، پیدا نشده.
    اینها نظرات و دیده های منه.
    نمیدونم بقیه چطور فکر میکنن.
    اگه تجربه واقعای دارید خوشحال میشم بشنوم.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •