صفحه 16 از 19 نخستنخست ... 678910111213141516171819 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 181

موضوع: آلمان یا آمریکا

  1. #151

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    به قول دوستان، اینکه در آلمان با زندگی کردن طولانی مدت باز هم شهروند درجه چندم محسوب می شوی، با عزت ما مغایر است و اصلا فایده نداره همچین زندگی و من که اصلا با این قضیه نمی توانم کنار بیام و ترجیح خواهم داد در همین کشور خودم بمانم.
    پویا در چند پست پیش گفت که، اینکه وقتی یک افغانی و یا شهروند کشور دیگه می آد خواستگار دختر ایرانی، ما پدرش رو در می آوریم! خوب همین کار رو هم باید بکنیم، چون ما روی دختر ایرانی غیرت داریم! خود من که یک موی دختر ایرانی(خوب اش رو البته) با کل دخترهای اروپایی و ... عوض نمی کنم.
    به نظر با توجه به عدم وجود عدالت در آمریکا و شهروند چندم شدن در آلمان و همچنین تمایز فرهنگی، ایا باز مهاجرت به این کشور به صلاح ما ایرانیان است رو باید متخصصان و کسانی که به مدت طولانی در این جاها زندگی کردند، جواب بدهند.
    As a Mazani, I invite you to Enjoy & Get familiar with our vegetation, Hyrcanian forest, sysangan, 1, 2, 3, 4, 5
    Others: a, b, c






  2. #152

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Plus_Energy نمایش پست ها
    به قول دوستان، اینکه در آلمان با زندگی کردن طولانی مدت باز هم شهروند درجه چندم محسوب می شوی، با عزت ما مغایر است و اصلا فایده نداره همچین زندگی و من که اصلا با این قضیه نمی توانم کنار بیام و ترجیح خواهم داد در همین کشور خودم بمانم.
    پویا در چند پست پیش گفت که، اینکه وقتی یک افغانی و یا شهروند کشور دیگه می آد خواستگار دختر ایرانی، ما پدرش رو در می آوریم! خوب همین کار رو هم باید بکنیم، چون ما روی دختر ایرانی غیرت داریم! خود من که یک موی دختر ایرانی(خوب اش رو البته) با کل دخترهای اروپایی و ... عوض نمی کنم.
    به نظر با توجه به عدم وجود عدالت در آمریکا و شهروند چندم شدن در آلمان و همچنین تمایز فرهنگی، ایا باز مهاجرت به این کشور به صلاح ما ایرانیان است رو باید متخصصان و کسانی که به مدت طولانی در این جاها زندگی کردند، جواب بدهند.
    میشه بپرسم وقتی شهروند اروپایی آمریکایی می‌آید خواستگاری دختری ایرانی، چه عکس العملی نشون میدید؟
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  3. #153
    Member Garibaldi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    رشته و دانشگاه
    Physics - SUT
    ارسال‌ها
    459

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    این کار آدما که آدمای دیگه رو بر اساس به دنیا اومدن درون مرزهای توافقی که میتونست اصلا وجود نداشته باشه قضاوت می کنند رو اصلا نمیفهمم،دقیقا از کی آدما اینطوری شدن؟ یاد گرفتن دور خودشون مرز بکشن و از اون محدوده دفاع کنند و روش تعصب داشته باشند؟خیلی شبیه رفتار شیر نر یا بسیاری حیوانات دیگر هست، اصلا اگر این مرزها را درست نمیکردیم شاید این همه اختلاف ظاهری و نژادهای مختلف هم به وجود نمیومدن، چون آدمای درون یک مرز به ناچار بیشتر با هم ازدواج میکنند، روز به روز بیشتر شبیه به هم میشن، اصلا گوناگونی نژادی و ترکیب ژن های مختلف باعث تکامل بهتر خواهد شد، کی گفته انسان هوشمنده؟
    6 9 nine or six
    It depends on how you look at it

  4. #154
    ApplyAbroad Superstar Tarkan78 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    ارسال‌ها
    2,729

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Pouya12 نمایش پست ها
    دوستان من الان وارد سال پنجم میشه که از ایران اومدم بیرون و تجربه زندگی در اروپا و آمریکا رو دارم. توی این سالها خیلی از لحاظ شخصیتی عوض شدم و خیلی چیزها دیگه برام اون جذابیت گذشترو نداره. متوجه شدم به عنوان یک ایرانی واقعا بدبختیم بدبخترین آدم روی زمین از نظر وجهه فرهنگ و اعتبار تو دنیا ولی خیلی ادعا داریم و الکی خودمون رو دست بالا میگیریم در حالی که واقعا هیچی نیستیم. نه تو کشورمون به هم دیگه احترام میذاریم نه اینجا میایم به هم احترام میذاریم و نه دولتمون بهمون احترام میذاره. من چند ماه پیش پستی رو در مقایسه امریکا و المان گذاشتم و هنوزم پای حرفام هستم. درباره نژاد پرستی و تبعیض درغرب نوشتم در حالیکه تو ایران ما خودمون از همه نژاد پرست تر بودیم و پدر افغانی هارو در اوردیم بدبختا حتی هویت هم تو ایران ندارن چه برسه اعتبار. زمانیکه این تجارب بد رو در غرب داشتم یاد اون افغانی میفتادم که تو ایران بیچارش کردیم و کلی اذیتش کردیم در حالیکه خیلی بهتر از ماها کار میکردن. ما همیشه میگیم آدمای مهمان نوازی هستیم ولی ما فقط واسه اروپایی ها و آمریکایی ها مهمان نواز و مهربان هستیم و همیشه میپرستیمشون و نه هر کشور و آدمی. اینا هر چقدر هم تبعیض کرده باشن چنین بلاهایی رو سر ما نیاوردن من حتی بدترین روزام تو آلمان قابل مقایسه با یه افغانی تو ایران نبود. من خیلی از المان انتقاد کردم و میکنم ولی همون المان با یه کار معمولی میتونستی یه زندگی معمولی رو داشته باشی حتی ازدواج کنی حتی با یه دختر المانی. حالا خدا نکنه تو ایران یک افغانی بیاد خواستگاری یه دختر ایرانی پدرش و در میاریم. خود من تو ایران از یه خانواده متوسط بودم خیلی از دخترها چه تحصیل کرده و چه غیره اصلا ادم حسابمون نمیکردن درحالیکه من تو المان با اون همه نژاد پرستی کلی دوست دختر اروپایی داشتم که قضاوتم نکردن به خاطر کشورم و حتی وضعیت اقتصادیم. من از اروپا متنفر بودم به خاطر خیلی از مسایلی که تو پست قبلیم گفتم. باید باور کنیم که هر فرصتی که الان تو خارج به ما داده شده از سرمون هم زیاده و تو کشور خودمون کسی چنین فرصتی و بهمون نداد مگرنه اینجا نبودیم. همش دولت نیست. خودمون به خودمون رحم نکردیم. از همدیگه متنفریم و از موفقیت همدیگه اصلا خوشحال نمیشیم و وقتی این اتقاقات رو میبینم واقعا میگم حقمونه هرچی سرمون بیاد. ما هندی پاکستانی هارو مسخره میکنیم میگیم کثیفن در حالیکه من کلی چیز از اینا یاد گرفتم. همیشه توی کار سعی میکنن هموطنشون رو بیارن در حالیکه تو المان من لنگ کار بودم خیلی از ایرانیها کار پیدا کردن و به ما نگفتن در حالیکه اونجا دنبال نفر میگشت بازم و هر موقع هم میریم سر کار تنهاییم در حالیکه هندی ها و پاکستانی ها باهم میرن و همیشه کار و میگیرن دستشون. من خیلی تو انجمن اپلای ابرود فعال بودم زمانیکه المان بودم چند نفر به من مسیج دادن و راهنماییشون کردم اومدن تو همون دانشگاهی که من بودم پاشون که رسید اونجا به من حتی سلام هم نمی کردن وقتی منو تو دانشگاه میدیدن روشون رو میکردن اونور. این چیزارو گفتم که اینقدر فکر نکنیم خوبیم و بقیه بدن. ما از همه بدتریم. سگ رفتاریکه المانیا با من کرده شرف داره به اون رفتاریکه ماها تو ایران میکنیم. بازم میگم ایران مثل یه کابوس بود واسه من همه چیزش. یه جامعه مریض بود که همه ماهارو روانی کرد. هرجای دنیا که رفتم نتوستم خوشحال باشم دیگه هیچ وقت نمیتونم خوشحال باشم تظاهر میکنم خوشحالم. همیشه احساس میکنم هیچ هویتی ندارم نه زمانی که تو ایران بودم و نه زمانی که خارج از کشور بودم. همیشه زندگی من مثل یه موش ازمایشگاهی بود همیشه با سختی و رنج. هر جا هم رفتم به اسم یه ایرانی باید بهشون ثابت میکردم که ادم خوبی هستم و همیشه قضاوت میشدم. بحث زندگی من الان فقط خوشحالی پدر مادرم هست از راه دور سالهاست که ندیدمشون و شاید هم دیگه نبینمشون. فقط میخوام اونا رو خوشحال کنم ولی خودم هیچ وقت دیگه هیچ وقت خوشحال نمیشم. چون پر از عقده ها و افسردیگی هایی هستم که از زندگی تو ایران و ایرانی بودنم با خودم به همراه دارم. میدونم سخته خوندن این جملات ولی واقعیته.
    اینجا پر از فرصته برای ما ایرانیا که خودمون رو شخضی بکشیم بالا و پیشرفت کنیم. آمریکا واقعا کشور فرصت هاست و همیشه دلم میخواد هموطنام بیان اینجا و موفق بشن. هیچ وقت ادم حسودی نبودم من از چند دانشگاه پذیرش داشتم و چند تا استاد میخواستن با من کار کنن اخر سر مجبور شدم یکی رو انتخاب کنم و بقیه رو بپیچونم. یکی از دوستای ایرانیم ازم خواست که بهش کمک کنم. بچه با استعدادی بود واقعا. با یکی از همون استادا که می خواستن کار کنم صحبت کردم و استاده راضی شد فاندی که واسه من در نظر گرفته بود بده به این طرف که بره اونجا. حالا کاری ندارم این طرف پاش برسه امریکا چطور با من برخورد میکنه. دیگه برام اصلا مهم نیست. فقط خواستم دل مادر پدرش شاد باشه همین. امیدوارم هرکدوم از ماهایی که اینجا هستیم به نحوی به هموطنامون کمک کنیم که بیان و پیشرفت کنن. آخر سرش پرچم خودمون میره بالا.
    در آخر هر جای دنیا هستید چه آمریکا چه المان و چه ایران امیدوارم موفق باشید.
    این متنت رو دیدم یکم حالم گرفت. از اینکه چرا مردم ما اینطورن! چرا ما ایرانیا این ریختی هستیم! توی همین سایتش (حالا داخل و خارج کشورش پیشکش) بعضا میبینی ی فروم شده صحنه قشون کشی و شاخ و شونه کشیدن یکی (من اسمشون رو میزارم بچه) بر علیه ی بچه دیگه که من الم تو الی، من بالاترم تو پایین تری! تازه برای ادعاش هم کاری به سند اینا نداره، صاف میره از انواع و اقسام رفتارهای زشت و پست استفاده میکنه، که چی؟ که من بهتر از توام! حالا چرا؟ راستش نمیدونم اسم این بیماری یا دیسوردر چیه!
    ایشالله که همیشه امیدوار و خوشحال باشی. چیزهایی که گفتی رو تا حد بسیار زیادی قبول دارم اما خوب، این تبعیض همه جا هست، ربطی هم به کشورش نداره و ما نیز در ی همچین محیطی هستیم چه بخواهیم چه نخواهیم. توی ایرانش قطعا این تبعیض شدیدتره، نمونه هاشم پره (همون مثل افغانی بهترین مثال بود). حتی توی آمریکاش هم ممکنه آدمهای ی ایالتی به دیده بدی به اون یکی ها نگاه کنند. این یک بیماری جدی ی هست و معلوم نیست کی میخواد برچیده بشه (البته حدس خودم اینه که حالا حالاها این داستان ها در همه جای دنیا هست و خواهد بود). چیزی که از صحبت هات قبول نداشته و ندارم، اون حس ناامیدی بود که همیشه تورو وا میداره صورت مسیله رو پاک کنی (شاید البته من اینطور از حرفات برداشت کردم) چون فکر نمیکنم درست باشه برای کسی که هیچ شناختی ازت نداره بشینی توضیج بدی که من اینطوریم اونطوری نیستم. خصلت Adaptive بودن شاید خیلی جاها خوب نباشه ولی بعضی وقتا بد هم نیست. در شرایط اجتماعی ای که شما نمیتونی تغییری در فکر مریض دیگری (ولو اون فرد کل جامعه باشه) بدی، بهتره ایگنورش کنی (میدونم سخته ولی چاره ای هم نیست)، مثلا نیاز نیست بعد از اینکه وارد ی جمعی میشی که پیش فرض بدی نسبت به ایران دارن خودتو ثابت کنی. عزت نفس رو باید داشت. میخاد اون جمع تورو پس بزنه میخاد نزنه.
    بالا منشين كه هست پستي خوشتر . . .
    هشيار مشو كه هست مستي خوشتر . . .
    در هستي دوست، نيست گردان خود را . . .
    كان نيستي از هزار هستي خوشتر . . .


  5. #155

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Garibaldi نمایش پست ها
    این کار آدما که آدمای دیگه رو بر اساس به دنیا اومدن درون مرزهای توافقی که میتونست اصلا وجود نداشته باشه قضاوت می کنند رو اصلا نمیفهمم،دقیقا از کی آدما اینطوری شدن؟ یاد گرفتن دور خودشون مرز بکشن و از اون محدوده دفاع کنند و روش تعصب داشته باشند؟خیلی شبیه رفتار شیر نر یا بسیاری حیوانات دیگر هست، اصلا اگر این مرزها را درست نمیکردیم شاید این همه اختلاف ظاهری و نژادهای مختلف هم به وجود نمیومدن، چون آدمای درون یک مرز به ناچار بیشتر با هم ازدواج میکنند، روز به روز بیشتر شبیه به هم میشن، اصلا گوناگونی نژادی و ترکیب ژن های مختلف باعث تکامل بهتر خواهد شد، کی گفته انسان هوشمنده؟
    دوست من، لازم دوستم جواب این پست رو بدهم. متاسفانه زمانه حساسیت خیلی موضوعات را در میان انسانها از بین برده است.در یکی از مصاحبه های دیکاپریو، ، اقای دیکاپریو از خاطرات کودکی اش از مشاهده مسائل غیر اخلاقی در تپه های کالیفرنیا، موجود در آن زمان می گفت و شکایت می کرد... این رو باید گفت که برعکس حرف شما، اگر انسان خیلی از حساسیت ها و خصایص خود را حفظ نکند، به حیوانی بیش تبدیل نمی شد و بر اساس غرایز فقط زندگی می کرد!
    ویرایش توسط Plus_Energy : April 26th, 2021 در ساعت 05:33 PM
    As a Mazani, I invite you to Enjoy & Get familiar with our vegetation, Hyrcanian forest, sysangan, 1, 2, 3, 4, 5
    Others: a, b, c






  6. #156

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Garibaldi نمایش پست ها
    این کار آدما که آدمای دیگه رو بر اساس به دنیا اومدن درون مرزهای توافقی که میتونست اصلا وجود نداشته باشه قضاوت می کنند رو اصلا نمیفهمم،دقیقا از کی آدما اینطوری شدن؟ یاد گرفتن دور خودشون مرز بکشن و از اون محدوده دفاع کنند و روش تعصب داشته باشند؟خیلی شبیه رفتار شیر نر یا بسیاری حیوانات دیگر هست، اصلا اگر این مرزها را درست نمیکردیم شاید این همه اختلاف ظاهری و نژادهای مختلف هم به وجود نمیومدن، چون آدمای درون یک مرز به ناچار بیشتر با هم ازدواج میکنند، روز به روز بیشتر شبیه به هم میشن، اصلا گوناگونی نژادی و ترکیب ژن های مختلف باعث تکامل بهتر خواهد شد، کی گفته انسان هوشمنده؟

    در گذشته ارتباط خیلی کمتر بوده، تکیه افراد روی منابع غذایی بوده که همون روز می تونستن پیدا کنن. ذخیره کردن را بلد نبودن، چیزی را نمی پختند و کالری غذا کمتر بوده (آتیش غذا را قابل هضم تر میکنه برای تمام حیوانات، بادی بیلدر هایی که تخم مرغ را خام می خورن، عُصکل هستند حتی خود آرنولد)، بنابراین به غذا با حجم بیشتری لازم داشتن و که زود پوسیده میشد و حتی شکارش هم انرژی بیشتری نسبت به الان لازم داشت. بنابراین جنگ برای تصاحب منابع حیاتی شدیدتر بود، بی رحم تر بودن. افراد به صورت گروه های چند نفری بودند، زبان خیلی پیشرفته نبود و بیشتر از ده نفر نمی تونستن دور هم جمع بشن. بنابراین بسیار بسیار خودخواه میشدن در مقابله با گروه ده نفری صد متر اونورتر. وقتی یکی به یکی می رسید کلمه ای برای سلام چطوری وجود نداشت. تو فقط کسیو دوست داری که تمام روز لیست می زده تا کک ها از پشمهات برن بیرون. احوال پرسی در حد delousing بوده. نمیشده بری پیش دو تا آدم کوچه پایینتر بگی لطفن دو کیلو آرد بدید، نونمون تموم شده

    شما الان بهت بگن کرونا اومده، می بینی دستمال توالت تو استرالیا قحطی میشه. حالا فرض کن یک انسان اولیه به یکی دیگه می رسه. هیچ کدوم برای دو روز دیگه غذا ندارن.

    میگه وقتی هموساپین از آفریقا وارد اروپا شد با ژن Neanderthal قاطی شدن که اونها سفید پوست بودن. نمی دونم این Neanderthal از کجا اومدن! ولی بعدا منقرض شدن. اونها هم آدم هستن و قابل ازدواج با هموساپین. فرض کن ژرمن شپرد با پیتبول ازدواج کنه و بعدها پیتبول منقرض بشه.
    anyway
    میگه تعداد Neanderthal ها یک شصت هزارتایی بیشتر نبود. عجیبه یعنی اینها از میمون پیدا شدن جدای از ما، و ما هم جدا تو آفریقا داداش شامپانزه بودیم.
    فک نمی کردم ما از دو جای مختلف بتونیم شروع بشیم و تازه با هم سازگاری ژنتیکی داشته باشیم. انگار بری یک سیاره دیگه و اونجا آدمیزاد پیدا کنی مثل تو بیست سه تا کروموزوم داشته باشه (چرا که نه، مریخ هم دی اکسید کربن داره، کسی از اینجا نبرده اونجا، پس کفترش هم ممکنه مث ما باشه)

    هموساپین سیاه بود، چون رنگدانه سیاه جلوی نفوظ اشعه ماورای بنفش را می گیره. Neanderthal سفید بود چون تابش افتاب کم بود و بدنش باید ویتامین D تولید می کرد. امروز بعضی اروپایی ها هنوز تا سه درصد ژن Neanderthal منقرض شده دارند.

    ببین DNA خیلی مهمه، چون اگر یه استخون تو غار پیدا کنی، فقط با dna میشه فهمید ماله گوسفند نیست و حتی میشه فهمید طرف زبان مکالمه خوبی داشته یا نه. چون امروزه کسانیکه ناهنجاری گفتار دارن، ژنهای خاصی رو کم دارن. بنابراین یه استخون پیدا کردی، میشه از رو ژنش فهمید طرف لال بوده یا شکسپیر

    چون نگفت Neanderthal از کدوم گوری پیدا شدن، به این کتاب ۹ امتیاز میدم

    کلن مرزها برای این است که منابع حیاتی و غذا خیلی محدود بوده و تاریخ انقضاش همه ماله فردا. بنابراین کشور که هیچی، هر گروه پونزده نفری هم باسه خودش غیرت و تعصب ویژه داشته
    کلن شما با هرکی ۲۳ تا کروموزوم داشته باشه می تونی قاط بزنی. میمون هم ۲۴ تا داره، ما همه چیو ساده کردیم دو تا کروموزوممون باهم ترکیب شدن. عین آیفون که سولاخ شارژ و میکروفون را یکی کرد. باسه همین بعضی ها میگن ما نیم کروموزوم با میمون فرق داریم


    آره من هم از مرز متنفرم. دفاع از محدوده ها ناشی از جدی و کشنده بودن کوچکترین خطرات در گذشته بوده

    اینکه آدمهای درون یک مرز با هم ازدواج می کنن به خاطر زبان هست. متاسفانه هموطن ها که بهم می رسن شروع می کنن زبانی صحبت می کنن که بقیه متوجه نمی شن و همین تدریجا اونها را داخل آکواریومی از هموطنان خودشون در هر کشوری می کنه. شما به ایرانی برسی، جالب نی انگلیسی حرف بزنی، فارسی هم بزنی بقیه مجبور میشن برن کنار مزاحم معاشرت شما نشن. بعد دو تا ایرانی میشین پنج تا (منظورم با تولید مثل نیست، جذب شدن هموطن ها در هر محیط متنوعی) و نهایتا وارد آکواریوم میشی. بقیه ملیت ها هم همین کار رو می کنن. من از این فرآیند خیلی بدم می آد. شاید پویا میگه به یکی کمک کرده بره خارج، محلش نمی گذاره، چون اون طرف نمی خواد وارد آکواریوم بشه. پیدایش زبان کلن بیشتر باعث جدا شدن آدم ها شده. مخصوصا وقتی فاصله‌ ها بیشتر بود و تفاوت مفهومی زبان ها بیشتر. حتی انجیل عهد عتیق میگه زبان ها به وجود آمدند تا مردم confuse بشن و نتونن برج بسازن برسن به آسمون. niel degrasse tyson گفته اگر یه روز موجودات فوق هوشمند به زمین بیان، قطعا یک زبون خواهند داشت. چون داشتن دو زبون عامل مزاحمی برای پیشرفته.

    یه چیز دیگه، شیر و ببر می تونن با هم ازدواج کنن. هر دو ۱۹ کروموزوم دارند. تا مجبورشون نکنی این کار رو نمی کنن ولی راه حلش نیازی به القای مصنوعی نداره. طبیعت اوکی داده، دیگه تار موی ببر را به شیر نمی دم ناشی از تعصبات قومی هست. عین اسب و خر که میشه قاطر اگر اسب ها غیرتی نشن. اسمش هست Liger یا Tion بسته به اینکه مادر یا پدر کدوم ببر یا شیر باشن.
    شیر و پلنگ هم هر دو ۱۹ کروموزوم دارند. و خیلی حیوانات دیگه می تونن با هم ترکیب بشن که متاسفانه از تعداد کروموزوم همدیگه خبر ندارن یا شاید هم تعصب جلوی تعامل پویا را گرفته. از نتیجه اعمال موجودات مختلف میشه فهمید سگ ها خیلی دربند مسائل فرهنگی نیستن، حتی لازمه بهشون بگی بابا مرغ ... ای وای، مرغ و سگ هر دو ۳۹ کروموزوم دارند.

    leopon
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  7. #157
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    قضیه تغییر اسم چیز خیلی عادی هست. مهمترین مثالش را آخر می گم، و اما سایر مثال هاش:
    george orwell در ابتدا اریک بلر بوده
    جکی چان در ابتدا چان کونگ سانگ بوده

    (دقت کنید از واژه در ابتدا/از قبل به جای واژه در اصل و در واقع استفاده می کنم چون معتقدم اصالت و واقعیت هر زندگی را خود شخص انتخاب می کنه، نه باورهای جامعه از گذشته اون فرد)
    همون طور که بهتون گفتم آدم ها می تونن تغییر کنن در هر سنی، اگر بقیه اذیت نکنن...
    از شما که می گید آدمها بعد از یک سنی (نسبتا خیلی پایین) دیگه نمی تونند تغییر کنند، بعید نیست تغییر اسم را با لفظ "عزیز من آخرش بفهمی" نقد کنید.
    آدم ها همیشه می تونند تغییر کنند، البته بعضی دیگران دائم گذشته اون افراد را جلوی چشمش می آرن و با بهانه اصل و نصب و ریشه و فرهنگ و قوانین و انتظارات و عبارت "تو که قبلن اینطوری، حالا چرا اونطوری" .... در تلاشند فرد را از تغییر منصرف و رنجور نمایند.

    فک کن جکی چان بیاد فیلم بسازه بگه من را مایک صدا نکنید، علی چان هستم
    جد لری الیسون هنگام ورود به آمریکا فامیلش را تغییر داد، کشتی در جزیره الیس متوقف شد و ایشون اسم خودشون را گذاشتن الیسون در بدو ورود، و الا الان رییس اوراکل اسمش لری شولپوفسکی بود
    اتفاقا cofounder شرکت اوراکل و دوست لری الیسون هم اسمش باب ماینر بود که پدر و مادرش از استان آذربایجان ایران مهاجرت کردند و اسم فرزند بینهایت موفقشون را علی نگذاشتن.

    بیل گیتس در ابتدا ویلیام هنری بوده. لابد دوستهاش ویلی صداش می کردند ناراحت شده گفته بیلی صدام کنید (این حدس منه از علت تغییر نام)
    جی کی رولینگ، کی را به اسمش اضافه کرده تا همه فک کنن نویسنده مذکر هست و کتاب بهتر فروش بره

    اینشتین فرار بود اسمش آبراهام باشه، ولی یکی از والدینش خواست اسم مذهبی روی بچه اش نباشه و در دقیقه نود به آلبرت تغییر کرد
    بهروز شد برایان و با ونسا کری ازدواج کرد
    داریوش فرضیایی شد عمو پورنگ
    محمد تقی بهار شد ملک الشعرا

    مثال آخر، ری کراگ ۲ ملیون دلار به برادران مکدونالد داد تا اسم اونها را بالای مغازه اش بزنه و برادارن مکدونالد تابلوی بالای رستورانشون را بیارن پایین. در واقع اسمشون را خرید تا محصول خودش را کراگ برگر نفروشه. در حالیکه مکدونالد هنوز به نام بزرگی تبدیل نشده بود. پرداخت دو ملیون خیلی سنگین بود، وقتی پشت تلفن مبلغ را شنید فریاد زد، آقای مکدونالد پرسید: صدای چیه؟ کراگ جواب داد : صدای من که دارم خودم را از پنجره پرت می کنم پایین. (این به نقل از کتابی نوشته ری کراگ) اما در فیلم، طوری نشون داده که پرداخت دو ملیون خیلی هزینه سنگینی نبود (هوی جو قرارداد را امضا کرد و رفت پایین تو urinal جیش کرد) و فقط روی عدم تمایل کراگ از استفاده از نام نه چندان دلچسب کراگ برای فروش همبرگر تاکید شده. از دید اون مدیر موفق، اسم مایک از علی بهتره. و البته اون در سن بالا تغییر بزرگی کرد و از فروشندگی لیوان کاغذی به پدر مکدونالد تبدیل شد، که البته زنش مخالفت می کرد و می گفت تغییر نکن و .... fortunately طلاق گرفتند، مبارک باشه


    من از همین جا تمام کسانیکه تغییر نام دادن را به همبرگر مهمان خودم دعوت می کنم به پاس شجاعت و تدبیرشون. شما هم می تونید برید نصیحتشون کنید که به نام قلی غضنفر پسرفت کنند. quote قُلی، خشت انسان در پانزده سالگی تماماً بنا میشه و بعد از اون فقط کشیده میشه end of quote

    نمی دونم کی بهتون گفته عوض شدن (محاله) بدجور جا افتاده انگاری

    لانا واشوفسکی گفت: ما همیشه در جدال بین تصویر خودمون و انتظاری که جامعه ازمون داره هستیم. نمی دونم بعدش چی گفته، ولی اگر بگه باید خودمون را به خاطر جامعه trim کنیم، prune کنیم و تغییر نکنیم چون محاله... قطعا همچین چیزی نمی گه. وقتی شنیدم چی گفته دوعیدم ازش کتاب یافت کنم، پیدا نشد یادم رفت بقیه speech را گوش بدم
    این ایموجی نمایانگر ندامت من از گوش ندادن به بقیه حرف های لانا می باشد، توأم با حسی پرسشگر از اینکه چرا زندگینامه ات را چاپ نمی کنی لانا
    من رو به حدود شش تا اسم توی فامیل صدا میزنن.
    و خب عادیه. اگه یه روز یکی ازون اسم ها رو بذارم به جای اسم واقعیم، اصلا فرقی نداره برام.
    ولی خب اسم تو باشه "قاسم" یا "عبدالحسین"، بیای خارج و بگی من ایرانی نیستم و ظاهرت رو کلا عوض کنی، انگلیسی رو با یک لهجه من دراوردی جدید که اصلا لهجه تو نیست حرف بزنی که فقط بگی ببین من خارجیم، و اسمتو بذاری "جان، جک، جو" و تند تند بگی آی رن فرام ای رن، و همه ش هم هم وطنات رو مسخره کنی فقط چون ایرانی هستن و از خودشون متنفر نیستن، اسم این ادم رو نباید گذاشت شجاع، این ادم یک سایکوپس کودن نارسیسیت با ای کیوی پایین هست که نمیفهمه اینقدر مشنگه.
    و من این تغییر نام رو فقط بین ایرانیا دیدم و یکی دو تا کشور دیگه.
    بعضی ایرانیا یه حس خاص نفرت از خود دارن و یک شخصیت سلف دیستراکتیو عجیب اگرسیو.
    یعنی تو میخوای پیشرفت کنی قدم اول این نیست که بری همه ظاهرت رو زرد کنی و اسمتو عوض کنی که.
    هزار تا کار باید انجام بدی که بری جلو.
    کل مسیر موفقیت و پیشرفت از عوض کردن اسم رد نمیشه.
    توی اقوام من تقریبا همه اسم های مستعار دارن. خب طرفو به اون اسم صدا میزنن. با اون اسم از میدل ایسترن به "وایت" تغییر نمیکنه هویت اون ادم و فامیلای من همزمان فراموشی نمیگیرن عین دوست بهروز پیرپکاچکی (پژمان بازغی) که میگفت من رفت خارج و زبان مادری فراموش کرد. بیل گیستم همینه. نیومده تمام ساختارهای بنیادینش رو تغییر بده که یهو از وایت به یه نژاد دیگه تبدیل کنه و بگه دیگه اسم امریکا رو جلوی من نیارید.
    مقایسه ادمهای موفق با این جور خز و خیل های از همه چیز فراری عین مقایسه دموکراسی مطلق با دیکتاتوری مطلق هست (این قدر تفاوت زیاده) و بعدم گفتن اینکه من افتخار میکنم که اینها اینجورین.
    نه من هیچ افتخاری بهشون نمیکنم. ادم خجالت میکشه تو امریکا دوست بهروز پیرپکاچکی رو میبینه که هر جا رفته کلی ماده قهوه ای ریخته و ازون استیت فرار کرده باز رفته یک استیت دیگه باز کلی گند زده الانم میگه کل مشکل من اینه که ایرانی هستم و اسمم عبدالحسین هست.
    مگه توی ایران امیرمحمودها و عبدالحسین ها رو از صبح تا شب جک جان جو ویلیام بیل صدا میزنن؟
    تهش به محمد میگن ممد.
    یا به محمود میگن ممود.
    من ندیدم حداقل که به عبدالحسین بگن hey brian i just wanted to discuss something with you.
    من یک معلم زبان داشتم اسمش ابولافضل بود و میگفت من فهمیدم بزرگترین مشکلم اسممه. و یخوام برم خارج. پس منو فعلا الکس صدا بزنید تا که برم خارج و اسمموو رسمی تغییر بدم.
    یه حالت هست طرف از اسمش نفرت داره (مثل اسم سنگ ساران که من دیدم طرف متنفره از اسمش) و اون ادم حق داره بره اسمش رو عوض کنه و به همه بگه عزیز من منوب ه این اسم صدا نزن.
    ولی طرف 35 سال ابولفضل بوده از اسمشم متنفر نیست و خارجم برای هیچ کس مهم نیست چی صداش بزنن. میاد گیر میده تنها مشکل من اسممه.
    در کل،
    این قدر مشکل و بدبختی توی دنیای اکنون زیاده که ای کاش مشکل و مبحث فقط گیر دادن به اینهایی بود که اسماشونو عوض میکردن.
    بعدم،
    ادم تغییر نمیکنه.
    انسان موجودی هست که تغییر نمیکنه مگه به طرز وحشتناک تراماتیز بشه و اون تراما ژنش رو میوتیت کنه.
    ادمها تا سن زیر چهارده تا شانزده سالگی منعطفن.
    این نظر منه.
    شما میتونید مخالف باشید.
    ضمنا عمو پورنگ اگه اسم مستعر داشته باشه برای بچه بهتره. برای شنونده.
    باور کنید من بچه بودم برام ساده تر بود گفتن عمو پورنگ تا "عمو داریوش فرضیایی". عمو پورنگ وقتی میاد مصاحبه میگه به نام خدا اسم من داریوش فرضیاییه.
    وقتی داره نقش بازی میکنه اسمش عمو پورنگه.
    با این حساب پس هر جا کیت وینسلت و لیو دیکاپرو رو ببین باید بگن کشتی تایتانیکت کو؟!


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  8. #158
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    1,015

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من رو به حدود شش تا اسم توی فامیل صدا میزنن.
    و خب عادیه. اگه یه روز یکی ازون اسم ها رو بذارم به جای اسم واقعیم، اصلا فرقی نداره برام.
    ولی خب اسم تو باشه "قاسم" یا "عبدالحسین"، بیای خارج و بگی من ایرانی نیستم و ظاهرت رو کلا عوض کنی، انگلیسی رو با یک لهجه من دراوردی جدید که اصلا لهجه تو نیست حرف بزنی که فقط بگی ببین من خارجیم، و اسمتو بذاری "جان، جک، جو" و تند تند بگی آی رن فرام ای رن، و همه ش هم هم وطنات رو مسخره کنی فقط چون ایرانی هستن و از خودشون متنفر نیستن، اسم این ادم رو نباید گذاشت شجاع، این ادم یک سایکوپس کودن نارسیسیت با ای کیوی پایین هست که نمیفهمه اینقدر مشنگه.
    و من این تغییر نام رو فقط بین ایرانیا دیدم و یکی دو تا کشور دیگه.
    بعضی ایرانیا یه حس خاص نفرت از خود دارن و یک شخصیت سلف دیستراکتیو عجیب اگرسیو.
    یعنی تو میخوای پیشرفت کنی قدم اول این نیست که بری همه ظاهرت رو زرد کنی و اسمتو عوض کنی که.
    هزار تا کار باید انجام بدی که بری جلو.
    کل مسیر موفقیت و پیشرفت از عوض کردن اسم رد نمیشه.
    توی اقوام من تقریبا همه اسم های مستعار دارن. خب طرفو به اون اسم صدا میزنن. با اون اسم از میدل ایسترن به "وایت" تغییر نمیکنه هویت اون ادم و فامیلای من همزمان فراموشی نمیگیرن عین دوست بهروز پیرپکاچکی (پژمان بازغی) که میگفت من رفت خارج و زبان مادری فراموش کرد. بیل گیستم همینه. نیومده تمام ساختارهای بنیادینش رو تغییر بده که یهو از وایت به یه نژاد دیگه تبدیل کنه و بگه دیگه اسم امریکا رو جلوی من نیارید.
    مقایسه ادمهای موفق با این جور خز و خیل های از همه چیز فراری عین مقایسه دموکراسی مطلق با دیکتاتوری مطلق هست (این قدر تفاوت زیاده) و بعدم گفتن اینکه من افتخار میکنم که اینها اینجورین.
    نه من هیچ افتخاری بهشون نمیکنم. ادم خجالت میکشه تو امریکا دوست بهروز پیرپکاچکی رو میبینه که هر جا رفته کلی ماده قهوه ای ریخته و ازون استیت فرار کرده باز رفته یک استیت دیگه باز کلی گند زده الانم میگه کل مشکل من اینه که ایرانی هستم و اسمم عبدالحسین هست.
    مگه توی ایران امیرمحمودها و عبدالحسین ها رو از صبح تا شب جک جان جو ویلیام بیل صدا میزنن؟
    تهش به محمد میگن ممد.
    یا به محمود میگن ممود.
    من ندیدم حداقل که به عبدالحسین بگن hey brian i just wanted to discuss something with you.
    من یک معلم زبان داشتم اسمش ابولافضل بود و میگفت من فهمیدم بزرگترین مشکلم اسممه. و یخوام برم خارج. پس منو فعلا الکس صدا بزنید تا که برم خارج و اسمموو رسمی تغییر بدم.
    یه حالت هست طرف از اسمش نفرت داره (مثل اسم سنگ ساران که من دیدم طرف متنفره از اسمش) و اون ادم حق داره بره اسمش رو عوض کنه و به همه بگه عزیز من منوب ه این اسم صدا نزن.
    ولی طرف 35 سال ابولفضل بوده از اسمشم متنفر نیست و خارجم برای هیچ کس مهم نیست چی صداش بزنن. میاد گیر میده تنها مشکل من اسممه.
    در کل،
    این قدر مشکل و بدبختی توی دنیای اکنون زیاده که ای کاش مشکل و مبحث فقط گیر دادن به اینهایی بود که اسماشونو عوض میکردن.
    بعدم،
    ادم تغییر نمیکنه.
    انسان موجودی هست که تغییر نمیکنه مگه به طرز وحشتناک تراماتیز بشه و اون تراما ژنش رو میوتیت کنه.
    ادمها تا سن زیر چهارده تا شانزده سالگی منعطفن.
    این نظر منه.
    شما میتونید مخالف باشید.
    ضمنا عمو پورنگ اگه اسم مستعر داشته باشه برای بچه بهتره. برای شنونده.
    باور کنید من بچه بودم برام ساده تر بود گفتن عمو پورنگ تا "عمو داریوش فرضیایی". عمو پورنگ وقتی میاد مصاحبه میگه به نام خدا اسم من داریوش فرضیاییه.
    وقتی داره نقش بازی میکنه اسمش عمو پورنگه.
    با این حساب پس هر جا کیت وینسلت و لیو دیکاپرو رو ببین باید بگن کشتی تایتانیکت کو؟!
    من جسته گریخته این بحث رو دنبال می کردم و جالبه که از مقایسه آلمان و آمریکا و سویالیسم و کاپیتالیسم به اینجا رسید! حالا احتمالاً ادمین محترم عرض فضل ما رو پاک کنه چون بحث داره از عنوان اش دور میشه ولی چون در این زمینه تجربه شخصی دارم گفتم که دست و پا نشسته بپرم وسط بحث (امیدوارم اصطلاحی که استفاده کردم به جا بوده باشه!). من تا یه جایی با دوستمون dv1397 موافقم اما صحبت های chemistrymaste هم کاملاً نادرست نیست. نامگذاری فرزند در ایران (یا شاید در همه کشورها) تابع زمان، اتفاقات تاریخی، پیش زمینه فرهنگی خانواده، سطح مالی و خیلی مسائل دیگه بوده. مثلاً ببینید اسم دخترخانم ها از آزاده و مریم و طیبه و صدیقه (زمان جنگ) به سارا، سحر ، نیلوفر و بهار (دهه شصت و اوایل هفتاد) و بعد به شیما، ژیلا، آنیتا (دهه هفتاد) و بعدشم به کاملیا، کیانا، سارینا، آرشیدا (دهه هشتاد، نمی دونم چرا هرچی به ذهنم اومد تهش آ داشت!!) جهش کرده. من اوایل دهه نود دیگه خارج شدم از کشور دقیقاً در جریان نیستم سر این رشته به کجا رسیده) خب من فقط به اسم دخترخانم ها اشاره کردم و البته نام های مذهبی رو هم اصلاً ننوشتم ولی همون طور که عرض کردم به خاطر تغییرات فرهنگی و گسترش اینترنت و (ترند شدن!) خانواده هایی که خیلی سفت و سخت مذهبی نیستن دیگه واقعاً اسم های مذهبی برای بچه هاشون نمیذارن. حالاً تجربه شخصی خودم: من اسمم مِهدی است (به کسر م) و توی ایران خیلی مشکلی خاصی باهاش نداشتم. فقط گاهی که اسمم رو با فتحه صدا می کردن تصحیح می کردم که سوء تفاهم با جناب صاحب زمان نشه چون من ایشون نیستم! به هر روی، وقتی اومدم آمریکا دیدم که چقدر این موضوع به ظاهر پیش پا افتاده (به عقیده دوستمون) می تونه توی قضاوت دیگران تأثیر بذاره. خب اولاً که اینجا بیشتر (تقریباً بالای 98 درصد افراد) نمی تونن ه ساکن رو توی اسم های ایرانی (یا عربی) تلفظ کنن. بنابراین مهدی، بهروز، بهنام میشه مدی، بروز، بنام! مگر اینکه شما باهاشون کار کنید و هر دفعه بگید نه اینجوری نیست اونجوری تلفظ کن. که شاید اگه واقعاً براشون مهم باشه، مثلاً طرف همکار یا دوستتون باشه، خب سعی می کنه اونجوری که درسته تلفظ کنه (تضمینی نیست! مثه اینه که یه نروژی انتظار داشته باشه شما اسمش رو که آواهای خاص اون زبان رو داره درست تلفظ کنی!). اما وقتی شما میری توی یه جمع خودت رو معرفی می کنی یا طرف از پشت تلفن اسمت رو می خونه نمی تونی توقع داشته باشی که فلانی حالا بیا برات کلاس آموزش زبان فارسی بذارم اسم منو درست تلفظ کنی! اصلاً یه اسم مگه چقدر مهمه که کل زمان آشنایی و اصل مکالمه رو شما بخوای به این موضوع اختصاص بدی. تا اینجای کار به خودی خود این تلفظ نادرست اسم احساس بدی به آدم میده اما کاش فقط به همینجا ختم میشد. بعدش میرسه نوبت املاش. فور سام ریزن خیلی ها اسم من رو Medhi اسپل می کنن و علیرغم اینه طرف توی ایمیل یا فرم اسم درست منو می بینه ولی دیگه حال و حوصله نداره املا پنج تا حرف رو درست تایپ کنه (ناگفته نمونه همین دوست مون Chemistrymaste هم یک جا من رو Mahdi خطاب کردن!). خب این از تلفظ و املأ!
    ازونجایی که امریکایی ها عاشق قوم عرب و همین طور ما ایرانی ها ( که از نظر بیشتر امریکایی ها همون عرب هستیم!!!) نیستن، شنیدن یه اسم عربی یا اسمی که آوای عربی براشون داره خوشایند نیست و موجب پیش داوری میشه. حتی با اینکه اسم من محمد یا اساما نیست! ولی بیشتر آمریکایی ها (یا حتی افراد اهل آمریکای جنوبی و آسیایی ها) با دیدن اسمم این حدس رو میزنن که طرف از میدل ایست هست و مسلمونه، دیگه ظاهرمون هم که داد می زنه و مزید بر علت میشه. یعنی بدون اینکه شما لب باز کنید یه سری تصویر غالباً منفی اومده توی ذهن طرف. من ازینکه آدم ها من رو برای چیزی که نیستم قضاوت می کنن اذیت میشم، حالا شما هی بیا بگو من دانشجوی دکتری تاپ 10 ام، مقاله و کتاب نوشتم، فیلان و بیسار کردم! طرف پیش زمینه ذهنش اینه که تو یه عربی و مسلمونی و با آمریکایی ها مشکل داری! گفتن اینکه ایرانی هستی شاید حتی قضیه رو بدترم می کنه چون دیگه نه تنها مسلمون و عرب (!) هستی بلکه پرچم آمریکا رو هم توی خیابون هاتون آتیش می زنید و توی کشورتون هم که زن ها چادر سیاه و روبنده می پوشن! اینجا واقعاً توی آمریکا از ایران هرچی می دونن مربوط به خبرهایی یه که توی مدیا ترند میشه که معمولاً یا بحث هسته ای یه، یا شاخ و شونه کشیدن برادران عرزشی و پرچم لگد کردن، یا دخالت ایران توی منطقه و ... هیچ وقت توی سی ان ان یا فاکس نیوز گزارش از گلاب گرفتن توی کاشان یا کالسکه سواری توی میدان نقش جهان اصفهان پخش نمی کنن! توی کتاب های درسی شون هم که فقط یه داستان کمیک استریپ به اسم "پرسپولیس" خوندن که قستمی از کتابی به همین نام از مرجان ساتراپی یه. اونم قصه بعد از انقلاب و آشوب توی کشور و سرگذشت بدبختی های نویسنده توی ایران و بعد از خروجش هست (گل کم بود به سبزه هم آراسته شد!). خب چه انتظاری میشه داشت که تصویر مثبتی بیاد توی ذهنشون؟؟ به قول یه دوستی می گفت خود ما ایرانی هم وقتی اسم آفریقا رو می شنویم، اولین تصویری که توی ذهنمون نقش می بنده گرسنگی، بدبختی، مریضی و فقره! حالا طرف از یه کشور آفریقایی بیاد به شما لکچر بده که کشور ما سه هزار سال قدمت داره و ما فلان تمدن رو داشتم و بهمان کردیم. بازم شما همون تصویر اولیه توی ذهنته چون توی سال ها حک شده و تغییرش هم مستلزم زمان و یه عالم کار تبلیغاتی اون کشور در مورد خودشه...
    حالا در مورد اسم من، تغییر دادنش هم به این راحتی چیزی ازین تصویر منفی ای که در مورد کشور ایران و بگراند من وجود داره رو تغییر نمیده. من اون اوایل که اومده بودم خیلی زود این قضیه رو حس کرده بودم و گاهی خودم رو توی گروه ها به اسم مایک معرفی می کردم، بعد که طرف یه نگاه به قیافه مون می کرد و می فهمید از ایرانیم، می گفت "خب مایک که اسمت توی ایران نیست هست؟ اسم واقعیت چیه؟" حتی به نظرشون این مسخره میاد که تو اسم واقعیت رو نمیگی چون اینقدر می دونن که توی ایران اسم مایک نداریم (حالا اگه طرف ارمنی بود و اسمش مایک بود چی اصن؟؟) جالبه که این قضیه استثناهای خودش رو هم داره. مثلاً اگر طرف از چین باشه و اسم چیلیانگ باشه و خودش رو کریس معرفی کنه، علیرغم اینکه می دونن یارو لهجه داره و متولد چینه و اسمش هم کریس نیست اما چون با قطعیت بالا می دونن اسم چینی اش رو نمی تونن تلفظ کنن با کریس صدا کردن یارو مشکلی ندارن!
    کلاً این بار منفی اسم عربی توی قضایای مختلف برای من تکرار شده. توی دیتینگ اپ ها وقتی اسم مهدی رو میذارم درصد مچ شدن میاد زیر 1 درصد، بعد وقتی یه اسم خارجی یا اصن یه اسم غیرعربی ایرانی میذارم، با همون عکس ها می بینم ملت باهام مچ میشن (البته شاید این نتیجه گیری درست نباشه چون به قولی correlation doesn't mean causation ولی خب بر اساس تکرار یه الگو یا inductive reasoning هم یه جوری راحته نتیجه گیری کنیم). بخوام جمع بندی کنم من خودم هنوز به این نتیجه نرسیدم که آیا واقعاً تغییر نام به یه اسم آمریکایی نتایج مثبت اش برام بیشتر خواهد بود یا منفی. از طرفی هم وقتی شما سی و چند سال به یه اسم خودت رو می شناسی و باهاش مشکلی نداشتی، تغییر اون اسم به یه اسم دیگه فارسی راحت نیست. برای من راحت تره که اسمم مایک یا شان یا رابرت باشه و خودم رو قانع کنم که خب من توی آمریکام و این لازمه مهاجرت بوده که اسمم این باشه (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟) تا اینکه بخوام بگم من رو مهدی صدا نکنید من از امروز کوروش ام یا دارا ام! بعد ازون طرف با ایرانی ها که دوست میشی و آیدیت رو می بینن یا اسمت توی پروفایل یه سایت رو می خونن ازت می پرسن خب تو که اسمت مهدی بود چرا میگی کوروش! یعنی حتی خودمون هم هموطن های خومون رو قضاوت می کنیم که اگه اسمت فضل اله بود و کردیش نوید، این قابل قبوله ولی اگه اسمت مجید بود و کردیش بابک، این کار بی دلیل بوده! دیگه میشی سیخ دو سر سوز!
    ویرایش توسط mehdizad88 : May 2nd, 2021 در ساعت 09:20 AM
    ای کسانی که ایمان آورده اید، آیا پیش از ارسال پیام، صندوق پیام خود را خالی کرده اید؟!

  9. #159

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdizad88 نمایش پست ها
    من
    یک مثال دیگه می زنم راجب اسم ‌نیست، راجب تغییره و اینکه دیگران مسخره کنن یا نکن:

    Babak ferdowsi تو ناسا کار می کنه و موهاش معمولاً آبی یا صورتی با مدل خیلی خارق العاده است. آیا اون می آد موهاش را سیاه کنه و فکلش‌ را بکنه مثل شصت ملیون آدم دیگه؟ شاید بعضی ها مسخره اش کنن، چه ایرادی داره. خیلی راحت از کساییکه به خاطر تغییر مسخره ات می کنن دوری کن.

    اتفاقا بهتره شما مایک باشید و از کسانیکه با کنجکاوی در گذشته شما فهمیدند مهدی هستید، دوری کنید. هر کی گفت شما مایک نیستید، افتخار دوستی با شما را از دست میده.
    خوبی مایک بودن اینه که ایرانیان کمتری دورتون جمع میشن. ایران یکی از دویست کشور دنیاست، بنابراین نیم درصد از دوستان شما می توانند ایرانی باشند، چرا بیشتر از نیم درصد؟ وقتی مایک باشید، انگلیسی حرف می زنید و همه مردم دنیا متوجه میشن. هر لهجه ای داشته باشید، چه بگن کیوت چه بگن مسخره، چه بگن عین نیتیو. من لهجه چینی ها را بیشتر از نیتیو دوست دارم! و هر کی گفت لهجه اتون مسخره هست هم دیگه باهاش معاشرت نکنید. خوب شد مسخره اتون کرد، چون ذاتش را نشون داد و دیگه وقتتون را باهاش تلف نمی کنید.

    وقتی با یک آفریقایی، انگلیسی حرف میزنی، یک هندی و عراقی و مصری هم می تونن وارد بحث شما بشن. ولی اگر بگی مهدی هستی، همه این خارجی ها می رن می زارنت کنار جمشید و ابوالفضل که باهاشون فارسی حرف بزنی. بالاخره ما یه زبونی زحمت کشیدیم یاد گرفتیم، نمی شه چون لهجه امون مسخرس ازش استفاده نکنیم و با نام مهدی در میان فارسی زبانان به فسنجون متعصب بشیم.

    پدر من یک دوستی دارن اسمش را عوض کرده. خارجی نکرده. فرض کن جبار بوده کرده باغچه بان (موسس اولین مدرسه ناشنوایان)
    هر وقت زنگ می زنه خونه ما، مامانم گوشی بر می داره، بعد می ذاره زمین دنبال بابام‌ می گرده و میگه جباره. بعد می آد پیش ما هر هر می خنده می که جباره. تنها چیزی که مادرم از جبار می دونه اینه که اسمش را عوض کرده و باید هر بار مسخره اش کنه.

    پدرم همیشه اون آقا را باغچه‌بان صدا می زنه جلو هر کی و اصلن موضوع تغییر نام را هم بازگو نمی کنه.
    در خانواده ما، تحت فرماندهی مادرم، همه تشویق شدیم از بابام متنفر باشیم. به هزار و یک دلیل. ولی من بابام را بیشتر دوست دارم علارغم تعجب دیگران
    به نظرم شما مایک باش، فارسی هم حرف نزن و از تنوع محیط استفاده کن و لذت ببر.
    اینکه راست بگی یا دروغ مهم نیست. موی آبی هم میشه گفت داره دروغ می گه و اصل را پنهان می کنه. ولی چیزی که مهمه انتخاب خودته و بقیه در صورتیکه به انتخاب تو احترام بگذارن، لیاقت (شرایط) دوستی با تو را پیدا می کنند. هیچ وقت برای رضایت دیگران یا فرار از تمسخرشون خودت را تغییر نده.

    من کسیکه لهجه اش نیتیو نباشه را بیشتر دوست دارم، چون فکر می کنم هزینه معلم نیتیو را نداشته بده و امکان سفر به کشورهای انگلیسی زبان در سن پایین را نداشته. بنابراین مهربون تر هست و با وجود محدودیت ها تونسته خودش را بالا بکشه. اونهایی که لهجه اشون موج نمی زنه، پول داشتن هر وقت هر آرزویی داشتن تالاپی برآورده شده، رفتن اروپا باد اومده رفتن کانادا، برف اومده رفتن امریکا، دو دقیقه معطل هیچ محدودیت مالی نشدن و هر چیز غیر از خودشون براشون بی کلاسه
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  10. #160

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من رو به حدود شش تا اسم توی فامیل صدا میزنن.
    و خب عادیه. اگه یه روز یکی ازون اسم ها رو بذارم به جای اسم واقعیم، اصلا فرقی نداره برام.
    ولی خب اسم تو باشه "قاسم" یا "عبدالحسین"، بیای خارج و بگی من ایرانی نیستم و ظاهرت رو کلا عوض کنی، انگلیسی رو با یک لهجه من دراوردی جدید که اصلا لهجه تو نیست حرف بزنی که فقط بگی ببین من خارجیم، و اسمتو بذاری "جان، جک، جو" و تند تند بگی آی رن فرام ای رن، و همه ش هم هم وطنات رو مسخره کنی فقط چون ایرانی هستن و از خودشون متنفر نیستن، اسم این ادم رو نباید گذاشت شجاع، این ادم یک سایکوپس کودن نارسیسیت با ای کیوی پایین هست که نمیفهمه اینقدر مشنگه.
    و من این تغییر نام رو فقط بین ایرانیا دیدم و یکی دو تا کشور دیگه.
    بعضی ایرانیا یه حس خاص نفرت از خود دارن و یک شخصیت سلف دیستراکتیو عجیب اگرسیو.
    یعنی تو میخوای پیشرفت کنی قدم اول این نیست که بری همه ظاهرت رو زرد کنی و اسمتو عوض کنی که.
    هزار تا کار باید انجام بدی که بری جلو.
    کل مسیر موفقیت و پیشرفت از عوض کردن اسم رد نمیشه.
    توی اقوام من تقریبا همه اسم های مستعار دارن. خب طرفو به اون اسم صدا میزنن. با اون اسم از میدل ایسترن به "وایت" تغییر نمیکنه هویت اون ادم و فامیلای من همزمان فراموشی نمیگیرن عین دوست بهروز پیرپکاچکی (پژمان بازغی) که میگفت من رفت خارج و زبان مادری فراموش کرد. بیل گیستم همینه. نیومده تمام ساختارهای بنیادینش رو تغییر بده که یهو از وایت به یه نژاد دیگه تبدیل کنه و بگه دیگه اسم امریکا رو جلوی من نیارید.
    مقایسه ادمهای موفق با این جور خز و خیل های از همه چیز فراری عین مقایسه دموکراسی مطلق با دیکتاتوری مطلق هست (این قدر تفاوت زیاده) و بعدم گفتن اینکه من افتخار میکنم که اینها اینجورین.
    نه من هیچ افتخاری بهشون نمیکنم. ادم خجالت میکشه تو امریکا دوست بهروز پیرپکاچکی رو میبینه که هر جا رفته کلی ماده قهوه ای ریخته و ازون استیت فرار کرده باز رفته یک استیت دیگه باز کلی گند زده الانم میگه کل مشکل من اینه که ایرانی هستم و اسمم عبدالحسین هست.
    مگه توی ایران امیرمحمودها و عبدالحسین ها رو از صبح تا شب جک جان جو ویلیام بیل صدا میزنن؟
    تهش به محمد میگن ممد.
    یا به محمود میگن ممود.
    من ندیدم حداقل که به عبدالحسین بگن hey brian i just wanted to discuss something with you.
    من یک معلم زبان داشتم اسمش ابولافضل بود و میگفت من فهمیدم بزرگترین مشکلم اسممه. و یخوام برم خارج. پس منو فعلا الکس صدا بزنید تا که برم خارج و اسمموو رسمی تغییر بدم.
    یه حالت هست طرف از اسمش نفرت داره (مثل اسم سنگ ساران که من دیدم طرف متنفره از اسمش) و اون ادم حق داره بره اسمش رو عوض کنه و به همه بگه عزیز من منوب ه این اسم صدا نزن.
    ولی طرف 35 سال ابولفضل بوده از اسمشم متنفر نیست و خارجم برای هیچ کس مهم نیست چی صداش بزنن. میاد گیر میده تنها مشکل من اسممه.
    در کل،
    این قدر مشکل و بدبختی توی دنیای اکنون زیاده که ای کاش مشکل و مبحث فقط گیر دادن به اینهایی بود که اسماشونو عوض میکردن.
    بعدم،
    ادم تغییر نمیکنه.
    انسان موجودی هست که تغییر نمیکنه مگه به طرز وحشتناک تراماتیز بشه و اون تراما ژنش رو میوتیت کنه.
    ادمها تا سن زیر چهارده تا شانزده سالگی منعطفن.
    این نظر منه.
    شما میتونید مخالف باشید.
    ضمنا عمو پورنگ اگه اسم مستعر داشته باشه برای بچه بهتره. برای شنونده.
    باور کنید من بچه بودم برام ساده تر بود گفتن عمو پورنگ تا "عمو داریوش فرضیایی". عمو پورنگ وقتی میاد مصاحبه میگه به نام خدا اسم من داریوش فرضیاییه.
    وقتی داره نقش بازی میکنه اسمش عمو پورنگه.
    با این حساب پس هر جا کیت وینسلت و لیو دیکاپرو رو ببین باید بگن کشتی تایتانیکت کو؟!
    ببخشید ولی کلویی ژائو و جک ما و بن کینگزلی و نیکی هیلی که اسامی اصلیشون هندی و چینی هست و کلی مثال دیگر ایرانی هستند؟ این همه سفید پوست که مسلمان می شوند و نامشان را به عربی تغییر می دهند دقیقا متعلق به کجا هستند؟ تغییر نام همه جا هست.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •