صفحه 17 از 19 نخستنخست ... 78910111213141516171819 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 170 , از مجموع 181

موضوع: آلمان یا آمریکا

  1. #161

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من رو به حدود شش تا اسم توی فامیل صدا میزنن.
    و خب عادیه. اگه یه روز یکی ازون اسم ها رو بذارم به جای اسم واقعیم، اصلا فرقی نداره برام.
    ولی خب اسم تو باشه "قاسم" یا "عبدالحسین"، بیای خارج و بگی من ایرانی نیستم و ظاهرت رو کلا عوض کنی، انگلیسی رو با یک لهجه من دراوردی جدید که اصلا لهجه تو نیست حرف بزنی که فقط بگی ببین من خارجیم، و اسمتو بذاری "جان، جک، جو" و تند تند بگی آی رن فرام ای رن، و همه ش هم هم وطنات رو مسخره کنی فقط چون ایرانی هستن و از خودشون متنفر نیستن، اسم این ادم رو نباید گذاشت شجاع، این ادم یک سایکوپس کودن نارسیسیت با ای کیوی پایین هست که نمیفهمه اینقدر مشنگه.
    و من این تغییر نام رو فقط بین ایرانیا دیدم و یکی دو تا کشور دیگه.
    بعضی ایرانیا یه حس خاص نفرت از خود دارن و یک شخصیت سلف دیستراکتیو عجیب اگرسیو.
    یعنی تو میخوای پیشرفت کنی قدم اول این نیست که بری همه ظاهرت رو زرد کنی و اسمتو عوض کنی که.
    هزار تا کار باید انجام بدی که بری جلو.
    کل مسیر موفقیت و پیشرفت از عوض کردن اسم رد نمیشه.
    توی اقوام من تقریبا همه اسم های مستعار دارن. خب طرفو به اون اسم صدا میزنن. با اون اسم از میدل ایسترن به "وایت" تغییر نمیکنه هویت اون ادم و فامیلای من همزمان فراموشی نمیگیرن عین دوست بهروز پیرپکاچکی (پژمان بازغی) که میگفت من رفت خارج و زبان مادری فراموش کرد. بیل گیستم همینه. نیومده تمام ساختارهای بنیادینش رو تغییر بده که یهو از وایت به یه نژاد دیگه تبدیل کنه و بگه دیگه اسم امریکا رو جلوی من نیارید.
    مقایسه ادمهای موفق با این جور خز و خیل های از همه چیز فراری عین مقایسه دموکراسی مطلق با دیکتاتوری مطلق هست (این قدر تفاوت زیاده) و بعدم گفتن اینکه من افتخار میکنم که اینها اینجورین.
    نه من هیچ افتخاری بهشون نمیکنم. ادم خجالت میکشه تو امریکا دوست بهروز پیرپکاچکی رو میبینه که هر جا رفته کلی ماده قهوه ای ریخته و ازون استیت فرار کرده باز رفته یک استیت دیگه باز کلی گند زده الانم میگه کل مشکل من اینه که ایرانی هستم و اسمم عبدالحسین هست.
    مگه توی ایران امیرمحمودها و عبدالحسین ها رو از صبح تا شب جک جان جو ویلیام بیل صدا میزنن؟
    تهش به محمد میگن ممد.
    یا به محمود میگن ممود.
    من ندیدم حداقل که به عبدالحسین بگن hey brian i just wanted to discuss something with you.
    من یک معلم زبان داشتم اسمش ابولافضل بود و میگفت من فهمیدم بزرگترین مشکلم اسممه. و یخوام برم خارج. پس منو فعلا الکس صدا بزنید تا که برم خارج و اسمموو رسمی تغییر بدم.
    یه حالت هست طرف از اسمش نفرت داره (مثل اسم سنگ ساران که من دیدم طرف متنفره از اسمش) و اون ادم حق داره بره اسمش رو عوض کنه و به همه بگه عزیز من منوب ه این اسم صدا نزن.
    ولی طرف 35 سال ابولفضل بوده از اسمشم متنفر نیست و خارجم برای هیچ کس مهم نیست چی صداش بزنن. میاد گیر میده تنها مشکل من اسممه.
    در کل،
    این قدر مشکل و بدبختی توی دنیای اکنون زیاده که ای کاش مشکل و مبحث فقط گیر دادن به اینهایی بود که اسماشونو عوض میکردن.
    بعدم،
    ادم تغییر نمیکنه.
    انسان موجودی هست که تغییر نمیکنه مگه به طرز وحشتناک تراماتیز بشه و اون تراما ژنش رو میوتیت کنه.
    ادمها تا سن زیر چهارده تا شانزده سالگی منعطفن.
    این نظر منه.
    شما میتونید مخالف باشید.
    ضمنا عمو پورنگ اگه اسم مستعر داشته باشه برای بچه بهتره. برای شنونده.
    باور کنید من بچه بودم برام ساده تر بود گفتن عمو پورنگ تا "عمو داریوش فرضیایی". عمو پورنگ وقتی میاد مصاحبه میگه به نام خدا اسم من داریوش فرضیاییه.
    وقتی داره نقش بازی میکنه اسمش عمو پورنگه.
    با این حساب پس هر جا کیت وینسلت و لیو دیکاپرو رو ببین باید بگن کشتی تایتانیکت کو؟!
    ببخشید کلویی ژائو و جک ما و نیکی هیلی و بن کینگزلی که بخشی یا کل اسمشان را از چینی و هندی به انگلیسی تغییر دادند ایرانی هستند؟ سفید پوست ها که مسلمان می شوند و اسم خودشان را به عربی تغییر می دهند ایرانی هستند؟

  2. #162

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    یک چیز عجیبی که با ان برخورد کرده ام این هست که اخیرا با توجه به فضای مهاجرتی و همینطور فضای فرهنگی جدید در دنیا دچار پدیده عجیبی در کشورهای غربی شده ایم که مهاجرانی که رفتارشان هیچ سنخیتی با سنت ها و فرهنگ کشور مبدا خودشان ندارد و اگر به کشور مبدا خودشان برگردند بلافاصله از جامعه ترد خواهند شد و مورد غضب انها قرار خواهند گرفت ولی در عین حال همین افراد به شدت سر ستیز با سفید پوست ها و مخصوصا مردان سفید پوست دارند و هر نوع تلاش در مهاجران برای نزدیک شدن به فرهنگ سفید پوستان را استعمار فرهنگی می دانند!
    فمینیست افراطی که می گوید مرد با مرد و زن با زن و در عین حال مخالف امپریالیسم هست و عاشق اسلامگراها و عاشق حجاب و دشمن مردان سفید پوست! یک نفر دیگر مارکسیست هست ولی گوشی ایفون دستش گرفته و در خیابان های نیویورک در بین اعضای انتیفا در حال اتش زدن پرچم امریکا هست! و کلی مثال دیگر که اگر یک ذره اخبار بخوانید و یک چرخی در توییتر بزنید کاملا با این پدیده عجیب مواجه خواهید شد.

  3. #163

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط MR1993 نمایش پست ها
    یک چیز عجیبی که با ان برخورد کرده ام این هست که اخیرا با توجه به فضای مهاجرتی و همینطور فضای فرهنگی جدید در دنیا دچار پدیده عجیبی در کشورهای غربی شده ایم که مهاجرانی که رفتارشان هیچ سنخیتی با سنت ها و فرهنگ کشور مبدا خودشان ندارد و اگر به کشور مبدا خودشان برگردند بلافاصله از جامعه ترد خواهند شد و مورد غضب انها قرار خواهند گرفت ولی در عین حال ...!
    به‌نظر من عجیب نیست و‌ صحیح هم هست. با توجه به تمام کسانیکه در کشور خودشون مورد آزار واقع میشن به خاطر نوع انتخاب و رفتارشون (خلاصه به خاطر غربی بودنشون و ترجیح دادن یک سبک زندگی)

    چرا بیایم یکی که شبیه کشور مبدأ هست را مهاجر کنیم، وقتی این همه آدم تو کشور مبدأ موندن و نمی تونن ازش فرار کنن؟

    ببینید، ما شبیه کشوری که توش به دنیا اومدیم نیستیم، ما چیزی هستیم که می خوایم. خوبی غرب اینه که جور خاصی نیست و مجبور نیستی مطابق مبدأ خودت را سرکوب کنی و از ارزش های rigid اطاعت کنی

    اگر قراره همونی باشی که تو کشور خودت بودی، اصلن چرا ترکش کنی؟ چیزی که دوست داری می ذاری کنار و بعد جای دیگه سعی می کنی بسازیش؟ مثل اینه که از دریا بپری بیرون و بعد یک لیوان آب دستت بگیری هر جا میری. پری دریایی صداش را با پا عوض کرد که روی خشکی قدم بزنه، نرفت رو زمین که تو ماسه ها بال بال بزنه!

    قسمتی که کوت نگرفتم متوجه نشدم.

    من می خواهم چیزی نباشم که پاسپورتم یا اسمم دیکته می کنه همین. هر وقت چیزی را انتخاب می کنم خواسته خودم و راحتی و سلیقه و علاقه خودم را ملاک قرار میدم. نمی خواهم بهم بگن چون چهل سال پیش یک زن و مردی بدون کسب اجازه از تو، یه جای خاصی به دنیا آوردنت، تا آخر عمر باید محکوم به اون رویداد باشی.

    به نظرم چیزی که عجیبه اینه آدم بره خارج و شبیه مبدأ زندگی کنه. واقعا عجیبه
    به نظرم عجیبه ماهی ها برن بالای درخت و یه بشکه‌ آب سفارش بدن.‌
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  4. #164
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdizad88 نمایش پست ها
    من جسته گریخته این بحث رو دنبال می کردم و جالبه که از مقایسه آلمان و آمریکا و سویالیسم و کاپیتالیسم به اینجا رسید! حالا احتمالاً ادمین محترم عرض فضل ما رو پاک کنه چون بحث داره از عنوان اش دور میشه ولی چون در این زمینه تجربه شخصی دارم گفتم که دست و پا نشسته بپرم وسط بحث (امیدوارم اصطلاحی که استفاده کردم به جا بوده باشه!). من تا یه جایی با دوستمون dv1397 موافقم اما صحبت های chemistrymaste هم کاملاً نادرست نیست. نامگذاری فرزند در ایران (یا شاید در همه کشورها) تابع زمان، اتفاقات تاریخی، پیش زمینه فرهنگی خانواده، سطح مالی و خیلی مسائل دیگه بوده. مثلاً ببینید اسم دخترخانم ها از آزاده و مریم و طیبه و صدیقه (زمان جنگ) به سارا، سحر ، نیلوفر و بهار (دهه شصت و اوایل هفتاد) و بعد به شیما، ژیلا، آنیتا (دهه هفتاد) و بعدشم به کاملیا، کیانا، سارینا، آرشیدا (دهه هشتاد، نمی دونم چرا هرچی به ذهنم اومد تهش آ داشت!!) جهش کرده. من اوایل دهه نود دیگه خارج شدم از کشور دقیقاً در جریان نیستم سر این رشته به کجا رسیده) خب من فقط به اسم دخترخانم ها اشاره کردم و البته نام های مذهبی رو هم اصلاً ننوشتم ولی همون طور که عرض کردم به خاطر تغییرات فرهنگی و گسترش اینترنت و (ترند شدن!) خانواده هایی که خیلی سفت و سخت مذهبی نیستن دیگه واقعاً اسم های مذهبی برای بچه هاشون نمیذارن. حالاً تجربه شخصی خودم: من اسمم مِهدی است (به کسر م) و توی ایران خیلی مشکلی خاصی باهاش نداشتم. فقط گاهی که اسمم رو با فتحه صدا می کردن تصحیح می کردم که سوء تفاهم با جناب صاحب زمان نشه چون من ایشون نیستم! به هر روی، وقتی اومدم آمریکا دیدم که چقدر این موضوع به ظاهر پیش پا افتاده (به عقیده دوستمون) می تونه توی قضاوت دیگران تأثیر بذاره. خب اولاً که اینجا بیشتر (تقریباً بالای 98 درصد افراد) نمی تونن ه ساکن رو توی اسم های ایرانی (یا عربی) تلفظ کنن. بنابراین مهدی، بهروز، بهنام میشه مدی، بروز، بنام! مگر اینکه شما باهاشون کار کنید و هر دفعه بگید نه اینجوری نیست اونجوری تلفظ کن. که شاید اگه واقعاً براشون مهم باشه، مثلاً طرف همکار یا دوستتون باشه، خب سعی می کنه اونجوری که درسته تلفظ کنه (تضمینی نیست! مثه اینه که یه نروژی انتظار داشته باشه شما اسمش رو که آواهای خاص اون زبان رو داره درست تلفظ کنی!). اما وقتی شما میری توی یه جمع خودت رو معرفی می کنی یا طرف از پشت تلفن اسمت رو می خونه نمی تونی توقع داشته باشی که فلانی حالا بیا برات کلاس آموزش زبان فارسی بذارم اسم منو درست تلفظ کنی! اصلاً یه اسم مگه چقدر مهمه که کل زمان آشنایی و اصل مکالمه رو شما بخوای به این موضوع اختصاص بدی. تا اینجای کار به خودی خود این تلفظ نادرست اسم احساس بدی به آدم میده اما کاش فقط به همینجا ختم میشد. بعدش میرسه نوبت املاش. فور سام ریزن خیلی ها اسم من رو Medhi اسپل می کنن و علیرغم اینه طرف توی ایمیل یا فرم اسم درست منو می بینه ولی دیگه حال و حوصله نداره املا پنج تا حرف رو درست تایپ کنه (ناگفته نمونه همین دوست مون Chemistrymaste هم یک جا من رو Mahdi خطاب کردن!). خب این از تلفظ و املأ!
    ازونجایی که امریکایی ها عاشق قوم عرب و همین طور ما ایرانی ها ( که از نظر بیشتر امریکایی ها همون عرب هستیم!!!) نیستن، شنیدن یه اسم عربی یا اسمی که آوای عربی براشون داره خوشایند نیست و موجب پیش داوری میشه. حتی با اینکه اسم من محمد یا اساما نیست! ولی بیشتر آمریکایی ها (یا حتی افراد اهل آمریکای جنوبی و آسیایی ها) با دیدن اسمم این حدس رو میزنن که طرف از میدل ایست هست و مسلمونه، دیگه ظاهرمون هم که داد می زنه و مزید بر علت میشه. یعنی بدون اینکه شما لب باز کنید یه سری تصویر غالباً منفی اومده توی ذهن طرف. من ازینکه آدم ها من رو برای چیزی که نیستم قضاوت می کنن اذیت میشم، حالا شما هی بیا بگو من دانشجوی دکتری تاپ 10 ام، مقاله و کتاب نوشتم، فیلان و بیسار کردم! طرف پیش زمینه ذهنش اینه که تو یه عربی و مسلمونی و با آمریکایی ها مشکل داری! گفتن اینکه ایرانی هستی شاید حتی قضیه رو بدترم می کنه چون دیگه نه تنها مسلمون و عرب (!) هستی بلکه پرچم آمریکا رو هم توی خیابون هاتون آتیش می زنید و توی کشورتون هم که زن ها چادر سیاه و روبنده می پوشن! اینجا واقعاً توی آمریکا از ایران هرچی می دونن مربوط به خبرهایی یه که توی مدیا ترند میشه که معمولاً یا بحث هسته ای یه، یا شاخ و شونه کشیدن برادران عرزشی و پرچم لگد کردن، یا دخالت ایران توی منطقه و ... هیچ وقت توی سی ان ان یا فاکس نیوز گزارش از گلاب گرفتن توی کاشان یا کالسکه سواری توی میدان نقش جهان اصفهان پخش نمی کنن! توی کتاب های درسی شون هم که فقط یه داستان کمیک استریپ به اسم "پرسپولیس" خوندن که قستمی از کتابی به همین نام از مرجان ساتراپی یه. اونم قصه بعد از انقلاب و آشوب توی کشور و سرگذشت بدبختی های نویسنده توی ایران و بعد از خروجش هست (گل کم بود به سبزه هم آراسته شد!). خب چه انتظاری میشه داشت که تصویر مثبتی بیاد توی ذهنشون؟؟ به قول یه دوستی می گفت خود ما ایرانی هم وقتی اسم آفریقا رو می شنویم، اولین تصویری که توی ذهنمون نقش می بنده گرسنگی، بدبختی، مریضی و فقره! حالا طرف از یه کشور آفریقایی بیاد به شما لکچر بده که کشور ما سه هزار سال قدمت داره و ما فلان تمدن رو داشتم و بهمان کردیم. بازم شما همون تصویر اولیه توی ذهنته چون توی سال ها حک شده و تغییرش هم مستلزم زمان و یه عالم کار تبلیغاتی اون کشور در مورد خودشه...
    حالا در مورد اسم من، تغییر دادنش هم به این راحتی چیزی ازین تصویر منفی ای که در مورد کشور ایران و بگراند من وجود داره رو تغییر نمیده. من اون اوایل که اومده بودم خیلی زود این قضیه رو حس کرده بودم و گاهی خودم رو توی گروه ها به اسم مایک معرفی می کردم، بعد که طرف یه نگاه به قیافه مون می کرد و می فهمید از ایرانیم، می گفت "خب مایک که اسمت توی ایران نیست هست؟ اسم واقعیت چیه؟" حتی به نظرشون این مسخره میاد که تو اسم واقعیت رو نمیگی چون اینقدر می دونن که توی ایران اسم مایک نداریم (حالا اگه طرف ارمنی بود و اسمش مایک بود چی اصن؟؟) جالبه که این قضیه استثناهای خودش رو هم داره. مثلاً اگر طرف از چین باشه و اسم چیلیانگ باشه و خودش رو کریس معرفی کنه، علیرغم اینکه می دونن یارو لهجه داره و متولد چینه و اسمش هم کریس نیست اما چون با قطعیت بالا می دونن اسم چینی اش رو نمی تونن تلفظ کنن با کریس صدا کردن یارو مشکلی ندارن!
    کلاً این بار منفی اسم عربی توی قضایای مختلف برای من تکرار شده. توی دیتینگ اپ ها وقتی اسم مهدی رو میذارم درصد مچ شدن میاد زیر 1 درصد، بعد وقتی یه اسم خارجی یا اصن یه اسم غیرعربی ایرانی میذارم، با همون عکس ها می بینم ملت باهام مچ میشن (البته شاید این نتیجه گیری درست نباشه چون به قولی correlation doesn't mean causation ولی خب بر اساس تکرار یه الگو یا inductive reasoning هم یه جوری راحته نتیجه گیری کنیم). بخوام جمع بندی کنم من خودم هنوز به این نتیجه نرسیدم که آیا واقعاً تغییر نام به یه اسم آمریکایی نتایج مثبت اش برام بیشتر خواهد بود یا منفی. از طرفی هم وقتی شما سی و چند سال به یه اسم خودت رو می شناسی و باهاش مشکلی نداشتی، تغییر اون اسم به یه اسم دیگه فارسی راحت نیست. برای من راحت تره که اسمم مایک یا شان یا رابرت باشه و خودم رو قانع کنم که خب من توی آمریکام و این لازمه مهاجرت بوده که اسمم این باشه (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟) تا اینکه بخوام بگم من رو مهدی صدا نکنید من از امروز کوروش ام یا دارا ام! بعد ازون طرف با ایرانی ها که دوست میشی و آیدیت رو می بینن یا اسمت توی پروفایل یه سایت رو می خونن ازت می پرسن خب تو که اسمت مهدی بود چرا میگی کوروش! یعنی حتی خودمون هم هموطن های خومون رو قضاوت می کنیم که اگه اسمت فضل اله بود و کردیش نوید، این قابل قبوله ولی اگه اسمت مجید بود و کردیش بابک، این کار بی دلیل بوده! دیگه میشی سیخ دو سر سوز!
    من عذرخواهی میکنم که اسم شما رو نادرست تلفظ کردم.
    حقیقت اینه که اینجا ما فقط با نوشتن همو میشناسیم. و من به شخصه یک بار یک اشتباهی کردم به داداش یک دختر گفتم MEHDI و این دختر عصبانی شد که مگه داداش من لاته. و بعد ازون من توبه کردم به کسی بگم mehdi.
    اسم من رو تا میبینن همه فوری میگن عه اسم میدل ایسترن.
    و همیشه هم بهشون میگم هرجوری دوست دارید اسم من رو تلفظ کنید.
    دقت کنید اگه شما اسم عربی - میدل ایسترنی داشته باشید، اگه خوب کار کنید شما رو تکثیر میکنن و هی از منظقه شما دانشجو / کارمند میارن.
    میخوام بگم کسی براش مهم نیست اسم شما چی هست.
    شما هستید که باید برای خودتون اسمتون رو عوض کنید.
    من بارها دیدم که عوض کردن اسم در حقیقت به معنای این بوده برای طرف که من دیگه ایرانی نیستم.
    طرف هنوز میره ایران بهش میگن ابوالفضل. دوستاش همه میشناسنش و بهش میگن ابولافضل.
    بعد اینجا همون دوستای بدبختو مجبور کرده منو الکس صدا کنید.
    موهاشو زرد کرده چشماشو لنز میذاره و یک لهجه من دراوردی داره و میگه من نیتیو اینجام.
    میخوام بگم حداقل امریکاییا، کاناداییا، و المانیا که من دیدم، ادمهای باهوش و عاقل بینشون زیاده.
    خیلی احتمالش زیاده که اینو ببینن و بگن عجب ادم حامق و کودنیه.
    اینجور چیزها یعنی گول زدن خودت.
    حرف من اینه که ایرانیا معمولا به جای بهتر کردن خودشون و شخصیتشون (که کار سختی هست) بیشتر سعی میکنن چیزایی که راحت تر قابل تغییرن (رنگ مو، لنز، اسم) رو تغییر بدن. اگه واقعا برای میکس شدن در جامعه اینکارو میکنید بدونید که این کارگر نیست و فقط هزینه میذاره دستتون.
    اصلا گیرم همه اینکارارو کردید، با لهجه و رنگ پوست و استخون بندی چه میکنید؟ استخوان بندی ما میدل ایسترن ها (حداقل Persian ها) تفاوت بارزی با کشورهای نوردیگ داره.
    من اگه خودم اسمم سامانتا بود، یا مینا بود (به قول مهدی ا داشت اخرش) شاید برام درک این قضیه که اسم عوض کردن خیلی چیزی رو تغییر نمیده سخت بود.
    ولی اسم و فامیل من داد میزنه که از میدل ایست میام (داد میزنه ها، از دور میشنوی میگی میدل ایسترن کی بودی تو ها ها ها)، و دارم به شما میگم، بعد از سالها زندگی تو خارج، هرگز یک ایرانی دور و برم نبوده توی محیط درس و همیشه توی کامیوینتی سفیدها بودم و همیشه هم معضل بزرگم این بوده که هچجوری مردهای سفید رو از خودم دور کنم بدون اینکه بدمشون دست پلیس (دلم میسوزه وقتی یک مرد به خاطر دلش میره دست پلیس و برای همین دست پلیس نمیدم)، و این رو به حساب من نذارید. به این فکر کنید که این جوامعی که من باهاشون روبرو بودم و توشون زندگی کردم، حتی اگه تو کل زندگیشون یک ادم میدل ایسترنی ندیدن، چقدر باز هستن و چقدر بی تفاوتن. و خیی وقتها وقتی ازت میپرسن چه غذایی دوست داری یا اوکی هست ما فلان غذا رو درست کنیم، به منزله این نیست که تو رو بولد کنن که ببین، تو از خارج میای و تو مسلمونی. نه. به خاطر اینه که دارن درک و شعور رو نشون میدن.
    من هنوز این به صورت بولد توی ذهنم هست که توی کانادا در باز شد تو یک مهمونی، و یهو فلش دوربین ما رو کور کرد و یک اقا تند تند تند تند عکس میگرفت از همه ما (که محض ورود) و هیچوقتم عکسا رو نداد. و مهمه ما معذب شدیم. و خانومش یهو داد زد مگه من گیلکم که تو فکر میکنی این قدر بی غیرت و خرم؟
    خب یه امریکایی - کانادایی سعی میکنه شعورش ازین بالاتر باشه. اینکه سعی میکنه تا میتونه شما رو درک کنه و ملاحظه کنه به منزله قضاوت شما نیست که.
    دیگه ما از یک کشور با اون فرهنگ فعلی میایم بیرون.
    جایی که تهرانی به شهرستانی میگه "گرگ زاده" چون شهرستانیه و جایی که به شوخی های بد و عجیب میگن شوخی شهرستانی.
    اگه قرار باشه راه حل مواجهه نشدن با این چیزها عوض کردن رنگ مو و چشم و عوض کردن لهجه و اسم باشه، پس بفرما برو تو اسمت و همه چیت رو تو امریکا عوض کن.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  5. #165

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    به‌نظر من عجیب نیست و‌ صحیح هم هست. با توجه به تمام کسانیکه در کشور خودشون مورد آزار واقع میشن به خاطر نوع انتخاب و رفتارشون (خلاصه به خاطر غربی بودنشون و ترجیح دادن یک سبک زندگی)

    چرا بیایم یکی که شبیه کشور مبدأ هست را مهاجر کنیم، وقتی این همه آدم تو کشور مبدأ موندن و نمی تونن ازش فرار کنن؟

    ببینید، ما شبیه کشوری که توش به دنیا اومدیم نیستیم، ما چیزی هستیم که می خوایم. خوبی غرب اینه که جور خاصی نیست و مجبور نیستی مطابق مبدأ خودت را سرکوب کنی و از ارزش های rigid اطاعت کنی

    اگر قراره همونی باشی که تو کشور خودت بودی، اصلن چرا ترکش کنی؟ چیزی که دوست داری می ذاری کنار و بعد جای دیگه سعی می کنی بسازیش؟ مثل اینه که از دریا بپری بیرون و بعد یک لیوان آب دستت بگیری هر جا میری. پری دریایی صداش را با پا عوض کرد که روی خشکی قدم بزنه، نرفت رو زمین که تو ماسه ها بال بال بزنه!

    قسمتی که کوت نگرفتم متوجه نشدم.

    من می خواهم چیزی نباشم که پاسپورتم یا اسمم دیکته می کنه همین. هر وقت چیزی را انتخاب می کنم خواسته خودم و راحتی و سلیقه و علاقه خودم را ملاک قرار میدم. نمی خواهم بهم بگن چون چهل سال پیش یک زن و مردی بدون کسب اجازه از تو، یه جای خاصی به دنیا آوردنت، تا آخر عمر باید محکوم به اون رویداد باشی.

    به نظرم چیزی که عجیبه اینه آدم بره خارج و شبیه مبدأ زندگی کنه. واقعا عجیبه
    به نظرم عجیبه ماهی ها برن بالای درخت و یه بشکه‌ آب سفارش بدن.‌
    منظور من کاملا واضح هست. یک زمانی از افریقا برده می بردند امریکا و اسمش را هم عوض می کردند و شخصیتش را لگدمال می کردند و فرهنگش را هیچ می پنداشتند و هیچی ارزشی برای ان فرد قائل نبودند.
    الان به لطف فضای رسانه ای جدید و چپ افراطی همه چیز 180 درجه برعکس شده. سفید پوست بودن شده مساوی هیولا بودن. مرد بودن شده مساوی هیولا بودن!
    انسان وقتی مانعی نمی بینه شروع می کنه به افراط گری و فجایعی ایجاد می کنه تا اینکه به جایی ی رسه که افسوس می خوره.

  6. #166

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط MR1993 نمایش پست ها
    منظور من کاملا واضح هست. یک زمانی از افریقا برده می بردند امریکا و اسمش را هم عوض می کردند و شخصیتش را لگدمال می کردند و فرهنگش را هیچ می پنداشتند و هیچی ارزشی برای ان فرد قائل نبودند.
    الان به لطف فضای رسانه ای جدید و چپ افراطی همه چیز 180 درجه برعکس شده. سفید پوست بودن شده مساوی هیولا بودن. مرد بودن شده مساوی هیولا بودن!
    انسان وقتی مانعی نمی بینه شروع می کنه به افراط گری و فجایعی ایجاد می کنه تا اینکه به جایی ی رسه که افسوس می خوره.

    یه مثال از هیولا بودن سفید پوست بزنید. من بن کینگزلی را خبر نداشتم، ممنون.

    الان درک شاوین را می گین؟ مورد داشتیم ۲۸ سال طرف رفته زندان و بعد بیگناهیش ثابت شده. والنتینو دیکسون
    مرد بودن شده مساوی هیولا بودن را قبول دارم، قوانین حمایت از زنان بیش از افراطیه. یه زن اگر با تیغ تو تاکسی صورت یک مرد را ببره، بهش تذکر میدن. ولی اگر یه مرد انگشتش بوخوره به یک زن پنج سال می افته زندان و شغلش را از دست میده.
    من این قظیه جرج فلوید پیش اومد خیلی ناراحت شدم، ناخودآگاه تا یک ماهی در را برای سیاه پوست ها نگه می داشتم.

    زنها انسان هستند، و انسانها اکثراًً هیولا. خوبیش وقتیه یک زن میگه : من یک مهندس زن نیستم، من یک مهندس هستم. یا یک اسپانیایی بهم گفت من زن نیستم، آدمم.
    من خوشم نمی آد به بهانه زن بودن چیزی درخواست می کنن. یا اگر کاری براشون می کنی، فک می کنن چون زن هستن دنبالشون افتادی. مسخره است، نمی تونن دو دقیقه جنسیتشون را فراموش کنن.
    خیلی خوشحال شدم خبر شنیدم دختره تو تاکسی ماسک نمی زد و نهایتا uber اشتراکش را کنسل کرد، بعد دختره گفت بهتر، می رم lyft و بعد lyft هم کنسلش کرد، اصلن لذت بردم وصفش در حدیث نگنجد
    مثلن فک کرده راننده چون ازش خوشش اومده می خواد ببرتش ماسک بخرن. بیشین بینیم باوع، ماسکتو بزن یا پیاده برو. فک کردی جذابی
    بعضی ها از مؤنث بودنشون می خوان برای بهره کشی استفاده کنن، بعد پنجاه سالشون که میشه یهو یادشون می افته تو فیلم basic instinct ازشون بد فیلم برداری شده. جور دیگه ای نتونست تو این سن جلب توجه کنه، گیر داده به کارگردان دوران جوانیش. اگر استعداد دیگه ای برای در سطر خبرها ماندن داشت، عنقدر یاد جوونیهاش نمی افتاد.

    اسمش Arna Kimiai بود. اون یکیو هم خو شارون استونه

    یا مثلن جانی دپ را در فیلم هیولاهای شگفت انگیز از دست دادیم به خاطر شارون استون بازی درآوردن یک زن بیکار فرصت طلب.
    یا مثلن جرج لوکاس بعد از طلاقش پول نداشت فیلم بسازه. برین از یه جا دیگه پول در بیارین، عنقدر خودتون را پرت نکنین تو جیب مردها!
    دیگه نمی شه از پیاده روی لذت برد، باید اپ uber را دانلود کنیم. چه ورج و ورجه ای می کرد که عطسه هاش بپاشه به داشبورد.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  7. #167

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    یه مثال از هیولا بودن سفید پوست بزنید. من بن کینگزلی را خبر نداشتم، ممنون.

    خیلی خوشحال شدم خبر شنیدم دختره تو تاکسی ماسک نمی زد و نهایتا uber اشتراکش را کنسل کرد، بعد دختره گفت بهتر، می رم lyft و بعد lyft هم کنسلش کرد، اصلن لذت بردم وصفش در حدیث نگنجد
    مثلن فک کرده راننده چون ازش خوشش اومده می خواد ببرتش ماسک بخرن. بیشین بینیم باوع، ماسکتو بزن یا پیاده برو. فک کردی جذابی
    بعضی ها از مؤنث بودنشون می خوان برای بهره کشی استفاده کنن، بعد پنجاه سالشون که میشه یهو یادشون می افته تو فیلم basic instinct ازشون بد فیلم برداری شده. جور دیگه ای نتونست تو این سن جلب توجه کنه، گیر داده به کارگردان دوران جوانیش. اگر استعداد دیگه ای برای در سطر خبرها ماندن داشت، عنقدر یاد جوونیهاش نمی افتاد.

    اسمش Arna Kimiai بود. اون یکیو هم خو شارون استونه

    یا مثلن جانی دپ را در فیلم هیولاهای شگفت انگیز از دست دادیم به خاطر شارون استون بازی درآوردن یک زن بیکار فرصت طلب.
    یا مثلن جرج لوکاس بعد از طلاقش پول نداشت فیلم بسازه. برین از یه جا دیگه پول در بیارین، عنقدر خودتون را پرت نکنین تو جیب مردها!
    دیگه نمی شه از پیاده روی لذت برد، باید اپ uber را دانلود کنیم. چه ورج و ورجه ای می کرد که عطسه هاش بپاشه به داشبورد.
    واقعا از خوندن آن ماجرا متاسف شدم، منظور شما کلا زنان و خارجیان هست یا اون ایرانی نادان خطاکار؟! واقعا مغز ایرانی‌ها تو عقده مونده. این ابروی هر چی ایرانی هست و الجمله خود ما رو میبره، از این صحنه ها من بارها از ایرانیان در خارج دیدم. چرا مثل انسان نمیتونند باشند؟!

  8. #168

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط moh_sen نمایش پست ها
    سلام دوستان خوب سایت applyabroad
    من یک مشکلی دارم و ازتون خواهش میکنم که من را در این مشکل یاری فکری بدین چون من خیلی هم زمان برای تصمیم گیری ندارم و از همه ی دوستان میخوام که اگه میتونن لطف کنن و من را راهنمایی کنن.
    من از دانشگاهIdaho State University آمریکا برای مقطع لیسانس پذیرش دارم و ویزا هم گرفتم و با توجه به میزان واحدی که اینجا در یکی ار دانشگاه ها گذراندم یک چیزی در حدود 2.5 (دو و نیم)(یا نهایتا 3 ) سال باید امریکا بمونم و درس بخونم تا فارغ التحصیل بشم.
    اما از طرفی من برادرم در آلمان فوق میخونه و من این شانس را هم دارم که به المان برم. البته باید بگم که من در آلمان یا میتونم بروم یک دانشگاه معمولی که با توجه میزان واحدی که ازم قبول میکنن چیزی در حدود 1سال یا 1.5 سال طول میکشه یا اینکه بروم یک دانشگاه خیلی خوب که از الان در حدود 2.5 سال طول میکشه.البته باید بگم که هر دو این دانشگاه ها در شهرهای مختلفی هستن و من پیش داداشم نخواهم بود و داداشم هم در کمتر از یک سال دیگه فوقش را میگیره و حالا برنامه بعدیش معلوم نیست.
    اما من برای بعد از لیسانس برنامه دارم که برای مقطع فوق لیسانس ادامه بدم ولی خب نمیتونم و فکر هم نمیکنم خیلی معقول و منطقی باشه که صد در صد بگم کدام کشور مد نظر من هست. من به کانادا و امریکا هم فکر میکنم و البته به کشورهایی مثل آلمان و انگلیس ولی این مساله ای هست که من بعد از اتمام لیسانس و با توجه به نتایج پذیرش دانشگاه های مختلف از کشورهای مختلف باید تصمیم بگیرم. من رشته مهندسی مکانیک درس میخونم. از نظر احساسی باید بگم که تا الان تجربه مستقل زندگی کردن را نداشتم ولی روبط اجتماعیم بد نیست و حالا متاسفانه باید یک سری چیز ها را تحمل کرد.در امریکا فامیل خاصی نداریم و از نظر زبان خدا را شکر مشکلی ندارم.هزینه چه آلمان و چه آمریکا را باید خودم پرداخت کنم و هیچ گونه کمک هزینه ای وجود نداره.21 سال سن دارم. یک بار آلمان رفتم و به امید خدا برای ویزا نباید مشکلی داشته باشم. فکر میکنم بتونم برای آلمان ویزای چند بار ورود بگیرم که اگر دلک خواست بورم و بیایم. چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه که بخوام اضافه کنم. اول اینکه اگر شما جای من بودین کدام را انتخاب میکردین؟ دوم اینکه دانشگاهی که آدم برای لیسانس انتخاب میکنه چقدر مهم هستش؟ و سوال دیگه اینکه با وجود اینکه من ویزا گرفتم ولی اگر امریکا نروم اگر بعدا بخواهم برای ویزا آمریکا مثلا برای فوق اقدام بکنم به مشکل بر میخورم؟
    ازتون تشکر میکنم که تا آنجایی که میتونین من را راهنمایی کنین.
    با تشکر- محسن
    با این شرایط من آمریکا را انتخاب می کنم.

    اینکه کنار برادرم باشم یا نباشم اهمیتی نداره. اینکه تحصیل در یک دانشگاه بهتر، یک سال بیشتر طول بکشه اهمیتی نداره.
    idaho سیب زمینیش خوبه. کتاب educated نوشته tara westover زندگینامه دختری از آیداهو هست که پدرش مخالف تحصیل بود و تارا را مدرسه نفرستاد. ولی تارا خودش را homeschool معرفی کرد، وارد کالج شد، ارشد از کمبریج گرفت و الان در هاروارد اسیستنت هست.

    به نظر من اینکه جایی خانواده داشته باشیم یا برادرمون کجا رفته و خواهد رفت نباید در انتخاب مقصد تاثیری بگذاره.
    سال 2008 دلار چند بود؟ فک کنم با شرایط اقتصادی اون موقع، یک صندلی تو ناسا بهمون می دادن بیشینیم توش آب مریخ بوخوریم. فیروز نادری یک بار از این بطری ها توییت کرد، الان عکسش را یافت نکردم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط moh_sen نمایش پست ها
    بعد یک سوال من از Idaho پذیرش دارم و خب با توجه به میزان واحدی که قبول کردن در حدود 2.5 سال با ارائه پروژه من کار دارم.ایا این ارزش داره که بخواد لیسانس اینقدر طول بکشه چون همش فکر میکنم که Idaho هم معمولی هست و نسبت به دوستای خودم خیلی عقب میفتم و لیسانس خیلی طول میکشه.

    چه اشکالی داره طول بکشه؟ صد سال بکشه. مگه ویزای دانشجویی از کیک توت فرنگی بهتر نیست؟ تموم بشه که چی بشه؟ دوست داری درست تموم بشه بگن برگردی ایران؟
    گیرم آیداهو بدترین دانشگاه جهان، سیب زمینیش آدم نیست؟ باور کن نصف مصاحبه های شغلی ترجیح میدن فقط اسم آیداهو را بشنون به جای رنک توکیو و هلسینکی و برلین و میلان...


    moh_sen الان تقریبا همسن من هست. کاش من هم خانواده ای داشتم که در سال ۲۰۰۸ می گفتن قربونت برم آلمان برات بلیط بخریم یا آمریکا..... ولی خانواده من بهم گفتن : فک می کردیم قبول نمی شی. و برای رفتنم چیزی آماده نکردن چون فک می کردن شکست من حتمیه.
    کلن جایی خواستین من را بفرستین، یه جا باشه خانواده ام وجود نداشته باشن. میان فقیر و خسیس تفاوت معنی داری وجود داره.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  9. #169
    Global Moderator

    Simon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2007
    ارسال‌ها
    16,556

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    سلام

    ارسال های بی محتوی، بدون ارسال پیام خصوصی به کاربر حذف شدند. لطفا از ارسال پست تاکید، تایید و یا نامرتبط خودداری فرمایید.

    اطلاعیه مهم در بخش آمریکا
    اطلاعیه مهم در بخش کانادا

    شبیه ساز آزمون تافل را از کجا دانلود کنیم؟
    از پاسخ دادن به پیام خصوصی یا پیام بازدید کننده ایی که در سطح انجمن قابل مطرح کردن است معذورم.

  10. #170
    Senior Member MAHAN7 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    ارسال‌ها
    938

    پیش فرض پاسخ : آلمان یا آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من رو به حدود شش تا اسم توی فامیل صدا میزنن.
    و خب عادیه. اگه یه روز یکی ازون اسم ها رو بذارم به جای اسم واقعیم، اصلا فرقی نداره برام.
    ولی خب اسم تو باشه "قاسم" یا "عبدالحسین"، بیای خارج و بگی من ایرانی نیستم و ظاهرت رو کلا عوض کنی، انگلیسی رو با یک لهجه من دراوردی جدید که اصلا لهجه تو نیست حرف بزنی که فقط بگی ببین من خارجیم، و اسمتو بذاری "جان، جک، جو" و تند تند بگی آی رن فرام ای رن، و همه ش هم هم وطنات رو مسخره کنی فقط چون ایرانی هستن و از خودشون متنفر نیستن، اسم این ادم رو نباید گذاشت شجاع، این ادم یک سایکوپس کودن نارسیسیت با ای کیوی پایین هست که نمیفهمه اینقدر مشنگه.
    و من این تغییر نام رو فقط بین ایرانیا دیدم و یکی دو تا کشور دیگه
    .
    .
    .
    با این حساب پس هر جا کیت وینسلت و لیو دیکاپرو رو ببین باید بگن کشتی تایتانیکت کو؟!

    خیلی از کشورهای پیشرفته داشتن چند اسم خیلی عرف هستش و در بعضی موارد (فرانسوی ها) تو کارت ملیشون (که شبیه کارت ملی قدیمای ایرانی بزرگ هستش) هر سه اسم که معمولا یکی از طرف پدر مادر، یکی مادر بزرگ،‌یکی عمه و ... ذکر میشه.
    کسایی هستن که میرن خارج از کشور خودشون و دوست دارن ابرو پیوندیشون رو حفظ کنن، ایرانی دیدن مثل دهه ۶۰ ها برخورد کنن یا مواردی از این دست، ولی بگن من امریکا رفتم.
    این افراد همونهایی هستن که از لحاظ روابط اجتماعی/عاطفی به تنهایی و ... میرسن یا دور خودشون رو با شبه وطنی ها پر میکنن که البته ایرادی نداره!
    در مورد اسم:

    ‌Ben میتونه بنیامین باشه
    Jo یا جی میتونه جاوید باشه
    مایک همون میکاییل هستش
    دیوید همون داوود در ایران
    کووین همون کاوه ایرانی
    و ...
    و ...
    و ..
    ادعام شدن در جامعه هدف هنر هستش نه نشون دهنده ضعف!
    بیشتر اسامی در دنیا مثل میکاییل، میخاییل، میکِلهِ، میگل و ... همه یک اسم هستن.
    کسی هم از کسی پرسید مگه فلان اسم رو در فلان جا داریم باهاش رابطه رو ببرید چون فقط افراد فضول جهان سومی از این سوالات میپرسن.

    شما از شرکت پنیر فرانسوی معروف تر نیستید که اسمش رو در جامعه هدف (ایران) مستعار کرد به پنیر کیبی.

    متاسفانه شدت عدم علاقه به افراد مهاجر در کشورهایی نظیر امریکا در حال افزایش بسیار سریعی هستش.
    البته که در کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان و اسکاندیناوی این مسله اون قدر جدی نیست.

    چندید مقاله علمی هستن دیده شده که خانوارها به صندوقهای سرمایه گذاری ک مدیرش اسمش عربی بوده حتی با داشتن پرفورمنس خوب سرمایه گذاری نزاشتن.


    امریکا با سرمایه گذاری خوب روی فیلمهاش خوب میدونه چطوری کاخ پوشالی بسازه برای بچه های جهان سومی! و اونها رو جذب کنه.
    کاری که سایر کشورهای (بخصوص اروپایی) نمیکنن.
    Stand on the shoulders of giants
    Life is like riding a bicycle, To keep your balance, you must keep moving
    بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
    پستهای قبلیم رو برای درک عمیق از تفاوت امریکا و اروپا بخون


علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •