شرح مصاحبه من:
پرده اول:
( ميدان تقسيم - در حال زدن چرخ بيهوده)
همسر: احمد بريم هتل بشينيم فرانسه بخونيم ، مصاحبه داريم ها
من: باشه عزيزم بريم
همسر: ولي كفشم چي...
پرده دوم:
(هتل- روي تخت در حال خوندن فرانسه)
من: عزيزم ولواق كبك رو بگو ببينم حفظي!؟
همسر با چهره متفكر : احمد به نظرت من چه كفشي بپوشم فردا...
پرده سوم:
( لابي هتل هيلتون- ساعت٩/٥ صبح)
من: به نظر من آفيسر ما ژوليانه!
همسر: احمد كفش اون خانم رو ببين چقدر قشنگه...
پرده چهارم:
( لابي هتل هيلتون-ساعت ١٠:٤٠- يه جوون خوش تيپ از آسانسور خارج ميشود)
آقاهه: موسيو آحمد مرادي؟
من رو به بقيه: ديديد گفتم آفيسر من ژوليانه
پرده پنجم
( داخل آسانسور)
من: آقا من يه سوال دارم! ميتونم سطح زبان رو تغيير بدم قبل از مصاحبه ؟
ژولي: چرا؟ زبانت بهتر از سطح ادعاته يا بدتره؟ من سطح زبانتو ميسنجم بهت ميگم
من: دمت گرم و لبخند
پرده ششم
( اتاق ژولي)
ژولي: بشينيد
من واسه لوس كردن خودم: آقا من خيلي استرس دارم ها...
ژولي: طبيعيه! (توضيح پروسه)شما يا قبول ميشيد يا رد ميشيد( انگار مثلا يه حالت ديگه هم هست مثلا ما سوسك ميشيم) ميفهميد چي ميگم؟
ما: آره داداش راحت باش
ژولي: پاسپورت ها
ما: عكسو صفا كن
ژولي: فوق ديپلمت رو بده بينيم
ما: نمره ها رو صفا كن- معدل ١٢/٤٥-
ژولي: كجاكار ميكني؟ نامه آپديت سابقه كارت كو؟ بيمه داري؟ ببينم! قبلا كجا كار ميكردي؟ چرا نامه سابقه بيمه ات به اسم مركز نمايشهاي آيينيه ولي سابقه بيمه ات خورده آقاي فرهنگ مظفر؟
من: ديگه داري سوال بيجا ميپرسي ها...
ژولي: زبانت خوبه ها، البته بيشتر ميفهمي. حرف زدنت يه خرده شوته. همون ب١ خوبه واست، تغيير نميديم سطحت رو
من: برو بابا
ژولي به زهره: خوبي؟ كجا كار ميكني؟ چي كار ميكني؟ قبلا كجا كار ميكري؟ چرا از اونجا اومدي بيرون؟ از رييست راضي هستي؟
زهره: احمد اين يارو چه خوش تيپه ها
ژولي به من: انگليسي بلدي؟ كي اومدي استانبول؟ دفعه اولته؟ كجاها رفتي؟ تقسيم واسه چي رفتي؟ تا حالا كبك رفتي؟چرا كبك؟ چرا مونترال؟
من: (همه جواب هايكي دو كلمه اي غلط قولوت چرت و پرت) مثلا نوز اويزيون اقيوون اي سي
ژولي: ولمون كن بابا با اين حرف زدنت، اين همه كاغذ پاغذ چيه اوردي با خودت!؟
من: سرچ هامه ديگه، ميخواي ببيني!؟
ژولي: نه اينا تكراريه، چيز خاص چي داري!؟
من: با چند تا از اين شركت كبكي ها مكاتبه كردم اونام منو ميخوان
ژولي: آره بازار رشته ات خوبه، ولي توي انگيزه نامه ات نبايد از وضعيت تاهل چيزي بنويسي، اين تو كبك مرسوم نيست
من: ميخواي برات از كارم بگم!
زهره در حال زدن به پاي من از زير ميز: چقدر حرف ميزني! ول كن ديگه الان ميفهمه بلد نيستي چيزي...!
من: :-(
ژولي: خب داداش، شما قبولين فليسيتسيون
ما: كي ويزامونو ميدي پس!؟
ژولي: اوضاع رديف نيس، بين ١تا٢ سال طول ميكشه
من: همسر عزيزم تبريك ميگم بهت، دستتو بده من ببوسم اين يارو اجنبي ببينه احترام به زن يعني چي
ژولي: wwwwwowwwww
اعتراف ميكنم از اينجا به بعد هيچي نفهميدم، فقط سرم تكون ميدادم
ژولي: احمد جون، تو كمپقسيونت خيلي خوبه ها، بعضي ها ميان اينجا اصلا نميفهمن چي ميگم. بريد به سلامت
من : دست گلت درد نكنه، بوس بوس
همسر: كاشكي اون يكي كفش رو...
پرده هفتم
( لابي هتل - منتظرين مصاحبه - ما خروج از آسانسور)
من:ما هورررررررررا شديم...
دوستاي ما: جيغ سوت هورا كف...
رسپشن هتل: هيس!
همسر: كفش....
سوالي بود پيغام خصوصي بدين در خدمتم
علاقه مندی ها (Bookmarks)