شرح مصاحبه های کبک

[mr-farshad]

با سلام
دو هفته ی پیش با جناب مارک در آنکارا هتل شرایتون مصاحبه داشتیم ، وقتی ما رسیدیم یک زن و شوهر تو اتاق بودند اونها اومدند بیرون - خیلی ناراحت بودند فکر کنم مشروط شده بودند - ابتدا افیسر اومدن بیرون دنبالمون و بهمون روز بخیر گفت و ما سریع رفتیم باهاش توی اتاق، اصلا هم اسم و فامیل همسرم که نفر اصلی بود را صدا نکرد، شاید برای اینکه فقط ما اونجام بودیم . تا رفتیم تو اتاق سریع خانمم گفت میشه مدارکمون و روی میز بگذاریم که اون هم گفت البته
ابتدا خودش و معرفی کردش و اینکه چی خونده و برای چی ما اینجا هستیم. بعدش گفتم خانم .... شما نفر اصلی هستید درسته و خانمم جواب دادش، پاسپورت ها رو خواستن و بعد گفتن شما مدرک زبان داشتید درسته ؟ همسر گفتند بله ، گفت B2 درسته؟! که ایشون گفتند بله - از من هم به عنوان همراه همینها را پرسیدند ، بعد پرسیدند از خانم مدرک زبان انگلیسی داری؟ خانمم گفت خیر - فقط نامه از آموزشگاه دارم -گفت نمی خواد و ندید که البته خانم بنده کمی اینجا شانس آورد(چون تو موسسه تا سطح ادونس گواهی داشت) یک دفعه به انگلیسی پرسید تحصیلاتت چیه؟ خانمم به فرانسه گفت - که افیسر گفتند من نگفتم به فرانسه بگی انگلیسی صحبت کن- گفت چند سال درس خوندی ؟! خانم باز با کلی من و من به انگلیسی جواب داد - چه کاری میخوام تو کبک انجام بدی ؟! اینجا دیگه صدای خانممم در اومد گفت می تونم به فرانسه بگم - گفت فعلا خیر به انگلیسی بگو من می خوام سطح زبان انگلیسیت و بسنجم - خلاصه به همین شکل 10 -12 سوال مهاجرت و به انگلیسی پرسیدند ..( نمره ای که خانمم از انگلیسی گرفت در بازه ایلس 5-7.5 بود)
همین طور به انگلیسی پرسیدند کدام درست و تو دانشگاه بیشتر از همه دوست داشتی که خانمم گفت نرم افزار 1- گفت می دونم رشتت نرم افزاره اما می گم چه درسی و دوست داشتی که خانم بنده توضیح داد که نرم افزار 1 درسه و الان هم کارش در ارتباط با همون درسه که خونده - بعد سوییچ کرد روی فرانسه گفت به فرانسه بگو - در رابطه با اینکه برنامت اونجا چیه ، آینده شغلیت چیه؟ کدوم شهر میخواین برین؟ چرا مونترال؟ چه کارایی برای آمادگیت و انطباقت با کبک قبل از رفتنت انجام دادی؟ هزینه ها در مونترال چه جوریه ؟( خانمم اینجا اومد داکیومنت ها را نشان بده آفیسر خندید گفت ببخشید من اونجا زندگی می کنم لازم ندارم ....) بلدی چه جوری کار پیدا کنی؟ و سوالهایی که بیشتر مربوط به انطباق پذیری بود و خانم به فرانسه پاسخ می داد.
بعد یک دفعه یک سوال پرسید که خانمم متوجه نشد و گفت میشه سوالتون و عوض کنید؟! (سوال را به انگلیسی پرسیده بود و خانمم فکر کرده بود فرانسه هستش: ) ) اونم به فرانسه گفت نظام مهندسی
که خانمم مراحل عضویت و به طور کامل براشون گفت.
بعد مجدد به خانمم گفت چه ویژگی ها و نقاط مثبتی برای کار پیدا کردن در کبک داری؟
خانمم مواردی و گفتند و در آخر با خنده به آفیسر گفتند فکر می کنم کافی باشه .. آفیسر گفت تو گفتی تو کارت جدی هستی، تو خونه هم همین جوری هستی؟ خانمم خندید رو کرد به من ، گفت تو خونه خانومت چه جوریه .... منم خوشحال از اینکه بالاخره نوبت به من هم رسیدششششش شروع کردم صحبت کردن.... و در آخر به شوخی بهش گفتم من به خاطر تساوی حقوق و زن و مرد دارم می رم کبک - کلی خندیدش... البته منم مدرک B1 فرانسه داشتم

و بعد هم لیسانسم و خواست و با یه دستگاه هم چکش کرد و همونجوری به خانمم که نفر اصلی بودش گفتش شما هم آماده کنید مدرکتون و ...

و در انتها هم بعد از پنج دقیقه سکوت یک دفعه بدون اینکه بگه قبول شدید گفت با این برگه ای که میدم میتونید برای مراحل فدرال اقدام کنید

.و گفت اگه سوالی دارید بپرسید-

رشته من و خانمم 12 امتیازی - البته خانمم کامپیوتر هستند که براشون 16 امتیازی رشتشون و حساب نکرد - من فقط یک توصیه دوستانه دارم -- نمی دونید نزدیک مصاحبه چه اتفاقی براتون ممکنه بیافته(مثل ما) معلوم نیست وقتتون برای خوندن چقدره ( مثل ما) از همنی امروز فقط فرانسه بخونید و از انگلیسی به هیچ عنوان غافل نشید - چون افیسر با جا به جایی فرانسه و انگلیسی در مصاحبه ما حسابی تمرکز خانمم و بهم ریخت. و مسئله بعدی بدون مدرک فرانسه اصلا مصاحبه نرید. مونترال یک جامعه فرانسه زبانه این و هیچ وقت فراموش نکنید . الان از وقتی ما برگشتیم همش تو فکر ارتقاء زبان هستیم.
مصاحبه خیلی سخته و واقعا استرس زیادی داره
سوالی بود در خدمتم

[afsanehrm]

سلام دوستان من چهارم ژوئن مصاحبه داشتم .قبول شدم کد 130 از من سوال زیادی نپرسید .چون شرح مصاحبه بسته است من اینجا اعلام کردم .کل مصاحبه من یکربع طول کشید یکربع هم تابپ کرد

[خوش شانس]

سلام به همه دوستاي گل اين فروم كه ما رو تا اين مرحله ياري كردن،حالا نوبت منه كه شرح مصاحبمون رو بنويسيم ما ١٨مي در آنكارا هتل شرايتون با خانم شانتل مصاحبه داشتيم و خدا رو شكر قبول شديم حالا شرح مصاحبه:
ما روز قبل با پرواز ايران اير رفتيم آنكارا و در هتل هيلتون كه خييلي نزديك به شرايتون است تقريبا پنج دقيقه پياده مونديم و انصافا هتل خوبي بود،روز ١٨ مي ساعت ده و نيم در هتل شرايتون بوديم مصاحبمون ساعت يازده بود قبلش من بدنبال بي بي سيتر به پذيرش هتل مراجعه كردم چون دختر سه ساله مونو با خودمون برده بوديم ولي گفتن بايد از قبل هماهنگ ميكردين من از قبل با يكي از بچه ها كه مصاحبه داشت هماهنگ كرده بودم كه دخترمو لطف كنه نگه داره ايشون هم لطف كردن و اين كارو انجام دادن ،مصاحبه در طبقه اول برگزار ميشه دقيقا سر ساعت يه خانم سياه پوست به اسم شانتل ما رو صدا كرد و به داخل اطاق مصاحبه راهنمايي كرد،اول پرسيد چيزي ميخوريد براتون بيارم قهوه كيك نسكافه آب كه ما گفتيم آب كافيه مرسي،اولين چيزي كه از ما درخواست كرد پاسپورتامون بود بعد اسم من و همسرم و تاريخ تولد هاي ما رو چك كرد در اصل تنها مدركي كه از ما گرفت تا پايان مصاحبه فقط و فقط پاسپورتامون بود و هيچ چيز ديگه اي از ما نگرفت با اينكه ما با مدارك و سرچهاي كامل رفته بوديم من اول جلسه ازش اجازه گرفتم و كل مدارك دسته بندي شده رو چيدم روي ميز ،از شوهرم در مورد بازار كار پرسيد كه چطوره بازار كارتون در كبك چرا كبك رو انتخاب كرديد چرا مونترال اگه مونترال كار پيدا نكرديد به كداميك از شهرها ميريد يكي از ارزشهاي كبك كه براي شما مهمتره فقط يكي رو بگو چقد فرانسه خوندي با دخترت چه فعاليتهايي انجام ميديد در اوقات فراغت از ايران تا اينجا چقد طول كشيد تا اومديد در مورد اينكه ميدوني برا كار پيدا كردن بايد چه كار كني كه همسرم نظام مهندسي كبك و سايتهاي كاريابي و اول كار پيدا كردن بصورت والنتير رو گفت كه براي تجربه كانادايي خوبه،كفت دوستي آشنايي در كانادا داريد كه ما گفتيم نه براي چي مدرك آيلتس گرفتيد كه همسرم راستش گفت كه ما اول ميخواستيم از طريق فدرال اقدام كنيم ازمنم پرسيد با دخترت تو خونه چكار ميكني چكاره هستي اونجا ميخواي چكار كني من كفتم ميخوام گلخونه بزنم و يسري چيزا كه اونجا توضيح دادم بكارم گفت پس چرا رفتي دانگاه درس خوندي كه به شوخي گفتم تا يه شوهر خوب پيدا كنم كه كلي خنديد و حرف زديم در اين مورد تقريبا ديگه چيز ديگهاي نپرسيد بعد از كمي تايپ كردن صداي پرينتر بلند شد و گفت فيليسيتسيون و برگه هاي csq رو داد بما و يكسري توضيحات برا مرحله فدرال و ثبت نام كلاسهاي آنلاين فرانسه داد همين پايان ،اميدوارم همه دوستاي گلم اين مرحله رو با موفقيت پشت سر بزارن و طعم خوش پيروزي رو بچشن

[sheidaa]

سلام بچه ها ....
من 4 نوامبر ابوظبی مصاحبه داشتم ... و اینکه زبانم اصلا خوب نبود . وقت مصاحبه آفیسر که اسمش مونیک بور . مدارکمو چک کرد . من کاردانی کامپیوتر دارم و با همون اقدام کرده بودم . اما پارسال یه مدرک کارشناسی معماری هم گرفته بودم که توی آپدیت فرستادم .با اینکه خیلیا میگفتن اون مدرکو نفرست چون ممکنه بگن شما که رشتت کامپیوتر ه پس معماری برای چیه . ولی به هر حال من فرستادم . خلاصه اینکه روز مصاحبه من تقریبا اصلا فرانسه متوجه نمیشدم .و هنون اول خانم مونیک گفت انگلیسی بلدی و تقریبا کل مصاحبه ی من به انگلیسی بود و در آخر گفت که تو زبان فرانست اصلا خوب نیس . وقتی مدارک دانشگاهمو خواست و من معماریو دادم گفت من این مدرکو ندیده بودم توی آپدیت ولی شاید بتونه کمکت کنه .اون موقع نتیجه ی قطعی نداد و گفت باید مدارکتو چک کنم یا با وجود مدرک جدیدت قبول میشی یا وقت میدیم واسه زبان . که یه ماه بعد مصاحبه من زنگ زدم و فهمیدم که قبول شدم ☺ اینو گفتم چون جوری که من متوجه شدم چون من اصلا امتیاز بالایی از زبان نمیگرفتم اگر مدرک معماریمو ارائه نمیکردم قبول نمیشدم . و جالب اینجاست که به من گفت این مدرک علاوه بر مدرک کامپیوترت 10 امتیاز داره . گفتم بهتون بگم شاید بهتر باشه مثل من اگر مدرک غیر مرتبط دارید ارائه بدید . شاید کمکتون کنه .

[Roshanaa]

سلام

من ماه نوامبر تو ابوظبی با خانم مونیک ( حدودا 60 ساله و زیبا و کمی تا اندکی جدی) مصاحبه داشتم.
راستش اولش خیلی استرس داشتم و خب طبیعیه. بعد از یه چک امنیتی خیلی ساده ( در مقایسه با سفارت امریکا) وارد سالن سفارت میشید. مسیول سالن یه اقای فیلیپنی بسیار مهبون بود که تلاش میکرد به من ارامش و روحیه بده.مرتب میگفت لبخند یادت نره و قبل از ورود حتما در بزن و با لبخند وارد اتاق شو.
مصاحبه ی من ساعت 10 بود و ساعت 10:30 اسم من رو از طریق بلندگو خوندن و اقای مهبربون فیلیپینی گفت برو و با نگاهش بهم انرژی خوبی داد.

در زدم. رفتم داخل. یک اتاق خیلی کوچیک شاید 2/5 در 2/5 بود.که از وسط با شیشه جای من و افیسر از هم جدا میشد.دقیقا مثل صرافی. حتی اون سینی صراقی هم بود برای دادن و پس گرفتن مدارک.
در رو هنوز نبسته بودم که افیسر شروع به سلام و احوالپرسی کرد.جوابش رو با خوشرویی دادم.اصل این مدارک رو ازم خواست , ریز نمره لیسانس و مدرک لیسانس و گواهی های بروز شده ی کارم و بیمه ام
بعد سوال عجیبی پرسید. بهمم گفت فرق بین اعشار و ویرگول و نقطه توی تهران و پاریس و کبک چیه و رسمشون برای این علامت چیه.
من راستش اولش شکه شدم و درست متوجه منظورش نشدم. یکم بعد ذهنمو جمع و جور کردمو گفتم فکر نمیکنم لزومی داشته باشه جواب این سوالو بدونم . من برای سنجش زبان و رویت اصل مدارکم توسط شما به اینجا اومدم.دقیقا هدفش به حرف کشیدن من بود فقط.
بعد از این من فقط میخندیدم تو اتاق و یادم رفته بود کجام.اونم اواز میخوند و کاغذا رو که از اینور میز کوچیکش مینداخت اونور هی میگفت شوووووووووووت. منم باز با صدای بلند میخندیدم.اونم زیر چشمی میخندید و ادای ادمای جدی رو درمیاوردش.
(تا یادم نرفته در مورد این خانم بگم که ایشون دوس دارن غافلگیرتون کنند, مثلا به یکی از بچه ها یهو گفته بود موهات چه رنگیه دقیقا...)
بعد رفت سراغ مدارک زبانم.گفت تا الان فقط ب1 برامون فرستادی و از ارسال اخرین مدرکتم بیشتر از 1 سال میگذره.ایا تو این مدت تلاش جدیدی کردی؟که منم گفتم بله و گفت مدرکتو بده (دقت کنید دقیقا به اندازه ای که ازتون سوال میشهه بهشون جواب بدید). خلاصه مدرکمو دادم و دیدشو چشماش کرد شد و کلی خندید و چند بار گفت بقاوو و پخفه...
مدرکم س1 بود و خیلی خوشش اومد و گفت واقعا خیلی بیشتر از ب2 داری با من حرف میزنی و در اینجا خندید و گفت میدونم باهات خیلی پیچیده مصاحبه رو شروع کردم.(ایشون کمی شیطنت دارن کلا)
بعد گفت وقتی 12 سالت بود به چی فکر میکردی؟ و در اینجا علنا بهم گفت میخوام سطح زبانتو ببینم و با زمانها بازی کن.
منم تا جایی که تونستم از سواد فرانسم استفاده کردم و گفتم داشتم به این فکر میکردم که زود بزرگ شم.دانشگاه برم.تو رشته ی مورد علاقم درس بخونم و کار کنم.ازدواج کنم و خونه و ماشین بخرم.ولی اون موقع به مهاجرت فکر نمیکردم و اصلا نمیدونستم کانادا وجود داره و ...

بعد گفت خب یکم انگلیسی حرف بزنیم.درباره ی اینکه مدرک زبان فرستادیو ... حرف زدیم.درباره ی اینکه چه جوری اومدی و ...
بهم گفت با اینکه همین الان از فرانسه یهو پریدیم به انگلیسی خیلی خوب حرف میزنی و تپق نداری.( منم تو دلم گفتم خداوند ما رو برای زبان خوندن خلق کرده )
بعد گفت قبول شدی.الان سی اس کیو رو پرینت میکنم میدم بهت.بعدش گفت حالا میخوای چه کار کنی؟منم گفتم با مامانم اومدم اینجا و اول با مامانم خوشحالی میکنم و زنگ میزنم تهران و خبر قبولیمو به خانواده میدم و بعد تو تهران با خانوادم خوشحالی میکنم. سی اس کیو رو داد بهم و منم تشکر کردم و گفتم لطفا اصل مدرک ایلتسم رو که تو اپدیت براتون فرستاده بودم بهم بدید.که گفت حالا بذار بگردمو ... حالا مگه اعتبار داره و این حرفا که منم گفتم بله معتبره و باشه صبر میکنم تا بهم بدید و در اخر هم یه کپی ازش گذاشت تو پروندمو اصلشو بهم پس داد.
من مدرک ایلتسم اکادمیکه و مارچ2015 امتحان داده بودم و گفتم شاید تا کارم درست شه و بخوام اونجا درس بخونم هنوز معتبر باشه و لازمم شه.

وقتی اومدم بیرون ساعت 10:55 بود و زمان بسرعت گذشته بود.



اینم مصاحبه من با خانم مونیک