شرح مصاحبه های کبک

[Ahmad4576]

شرح مصاحبه من:

پرده اول:
( ميدان تقسيم - در حال زدن چرخ بيهوده)
همسر: احمد بريم هتل بشينيم فرانسه بخونيم ، مصاحبه داريم ها
من: باشه عزيزم بريم
همسر: ولي كفشم چي...


پرده دوم:
(هتل- روي تخت در حال خوندن فرانسه)
من: عزيزم ولواق كبك رو بگو ببينم حفظي!؟
همسر با چهره متفكر : احمد به نظرت من چه كفشي بپوشم فردا...


پرده سوم:
( لابي هتل هيلتون- ساعت٩/٥ صبح)
من: به نظر من آفيسر ما ژوليانه!
همسر: احمد كفش اون خانم رو ببين چقدر قشنگه...


پرده چهارم:
( لابي هتل هيلتون-ساعت ١٠:٤٠- يه جوون خوش تيپ از آسانسور خارج ميشود)
آقاهه: موسيو آحمد مرادي؟
من رو به بقيه: ديديد گفتم آفيسر من ژوليانه


پرده پنجم
( داخل آسانسور)
من: آقا من يه سوال دارم! ميتونم سطح زبان رو تغيير بدم قبل از مصاحبه ؟
ژولي: چرا؟ زبانت بهتر از سطح ادعاته يا بدتره؟ من سطح زبانتو ميسنجم بهت ميگم
من: دمت گرم و لبخند


پرده ششم
( اتاق ژولي)
ژولي: بشينيد
من واسه لوس كردن خودم: آقا من خيلي استرس دارم ها...
ژولي: طبيعيه! (توضيح پروسه)شما يا قبول ميشيد يا رد ميشيد( انگار مثلا يه حالت ديگه هم هست مثلا ما سوسك ميشيم) ميفهميد چي ميگم؟
ما: آره داداش راحت باش
ژولي: پاسپورت ها
ما: عكسو صفا كن
ژولي: فوق ديپلمت رو بده بينيم
ما: نمره ها رو صفا كن- معدل ١٢/٤٥-
ژولي: كجاكار ميكني؟ نامه آپديت سابقه كارت كو؟ بيمه داري؟ ببينم! قبلا كجا كار ميكردي؟ چرا نامه سابقه بيمه ات به اسم مركز نمايشهاي آيينيه ولي سابقه بيمه ات خورده آقاي فرهنگ مظفر؟
من: ديگه داري سوال بيجا ميپرسي ها...
ژولي: زبانت خوبه ها، البته بيشتر ميفهمي. حرف زدنت يه خرده شوته. همون ب١ خوبه واست، تغيير نميديم سطحت رو
من: برو بابا
ژولي به زهره: خوبي؟ كجا كار ميكني؟ چي كار ميكني؟ قبلا كجا كار ميكري؟ چرا از اونجا اومدي بيرون؟ از رييست راضي هستي؟
زهره: احمد اين يارو چه خوش تيپه ها
ژولي به من: انگليسي بلدي؟ كي اومدي استانبول؟ دفعه اولته؟ كجاها رفتي؟ تقسيم واسه چي رفتي؟ تا حالا كبك رفتي؟چرا كبك؟ چرا مونترال؟
من: (همه جواب هايكي دو كلمه اي غلط قولوت چرت و پرت) مثلا نوز اويزيون اقيوون اي سي
ژولي: ولمون كن بابا با اين حرف زدنت، اين همه كاغذ پاغذ چيه اوردي با خودت!؟
من: سرچ هامه ديگه، ميخواي ببيني!؟
ژولي: نه اينا تكراريه، چيز خاص چي داري!؟
من: با چند تا از اين شركت كبكي ها مكاتبه كردم اونام منو ميخوان
ژولي: آره بازار رشته ات خوبه، ولي توي انگيزه نامه ات نبايد از وضعيت تاهل چيزي بنويسي، اين تو كبك مرسوم نيست
من: ميخواي برات از كارم بگم!
زهره در حال زدن به پاي من از زير ميز: چقدر حرف ميزني! ول كن ديگه الان ميفهمه بلد نيستي چيزي...!
من: :-(
ژولي: خب داداش، شما قبولين فليسيتسيون
ما: كي ويزامونو ميدي پس!؟
ژولي: اوضاع رديف نيس، بين ١تا٢ سال طول ميكشه
من: همسر عزيزم تبريك ميگم بهت، دستتو بده من ببوسم اين يارو اجنبي ببينه احترام به زن يعني چي
ژولي: wwwwwowwwww


اعتراف ميكنم از اينجا به بعد هيچي نفهميدم، فقط سرم تكون ميدادم


ژولي: احمد جون، تو كمپقسيونت خيلي خوبه ها، بعضي ها ميان اينجا اصلا نميفهمن چي ميگم. بريد به سلامت
من : دست گلت درد نكنه، بوس بوس
همسر: كاشكي اون يكي كفش رو...


پرده هفتم
( لابي هتل - منتظرين مصاحبه - ما خروج از آسانسور)
من:ما هورررررررررا شديم...
دوستاي ما: جيغ سوت هورا كف...
رسپشن هتل: هيس!
همسر: كفش....


سوالي بود پيغام خصوصي بدين در خدمتم

[mu3040]

بچه ها ما هم با خانم کلمانس مصاحبه داشتیم و قبول شدیم
مصاحبه کلاً 45 دقیقه طول کشید اما طوفانی مدارک را چک کرد ولی هیچ چیز راجب سرچ هام نپرسید حتی نگاه هم نکرد اما تا دلتان بخواد از فرانسه جنرال بود از روزهای هفته شروع شد و به چرا فکر میکنی در کانادا کار پیدا میکنی ختم شد البته وقتی پرسید که برای اولین بار است که برای مهاجرت اقدام کردی کفتم آره و امید وارم که برای آخرین بار باشه اینجا بود که مادام دیگه نتونست جلوی خنده اش را بگیره و شروع کرد به قاقاه زدن و گفت که شما می خواهید مرا وادار کنید که شمارو بپذیرم ؟ و اینجا بود که من گفتم قطعاً و اصلاً برای همین اینجا هستیم. البته این بعد از چندبار ردو بدل شدن تکه کلماتی مثل "کشور شما و بعد از این جلسه مصاحبه کشور ما" یا " وقتی من برسم به کشور مشترکمون" خلاصه که جلسه ای همراه با خنده شوخی بود تنها سوال انگلیسی این بود که چرا کبک را انتخاب کردی ومن خیلی مطمئن شروع کردم و گفتم "بیکاز کبک ستون پی دولوپه" و همینطور 1 دقیقه ادامه دادم و دیدم که مادام داره مرا نگاه میکنه و میگه که انگلیسی کفتی ؟ ومن گفتم که فکر میکنم . ایشون هم خندید و گفت فقط فکر میکردی و همه اش فرانسه بود . اینجا بود گه گفتم واقعا دوسال است که انگلیسی نخوندم و ایشون گفت که مشخصه. و بعد از آن صدای دل نواز پرینتر آمد و بعدش هم در هنگام خدا حافظی بود که ایشان گفت تبریک میگم و به کبک خوش آمدید من هم کفتم " ابینتو او کبک".

[moonlight]

دوستان من این هفته مصاحبه داشتم و قبول شدم
فقط می خوام بهتون بگم آرامش داشتن خیلی مهمه
امیدوارم خبر قبولی همتون رو بشنوم
رشتم 12 امتیازی بود-سطح فرانسه : 10-11 در فرم آپدیت شده
انگلیسی :9-10
مدرکم رو 3 سال پیش گرفتم

[غزال]

با سلام
دوست من(رشته مکانیک ، 12 سال سابقه کار با بیمه ،متاهل، دارای دو فرزند) پنج شنبه 15 نوامبر ساعت 11/30 مصاحبه داشت و قبول شد.مصاحبه بسیار عالی بود با خانم آفیسر نسبتاً جوان.(اسم آفیسر رو یادش نیست میگه فکر کنه کمیل یا یه چیزی شبیه این).چهارتا آفیسر مصاحبه می کنند 2 تا آقا و 2 تا خانم. ایشون زودتر از زمانشون مصاحبه شدن با آفیسر بسیار مهربان.اول درخواست پاسپورتها ، چک کردن مدرک دانشگاه (مدرکشون عکس هم نداشته)،مدرک دیپلم ،عقدنامه و بعد نامه سابقه کار و بیمه.(همه را پس دادن)در مورد کار پرسیدن کجا کار می کنی ، آیا تغییر کار داشتی،چی کار می کنی،چه جور شرکتی کار می کنی،از کجا مطمئنی تو کبک کار پیدا می کنی.در مورد بچه ها پرسیده چند سالشونه و شناسنامه هاشون رو دیده(پاسپورت بچه ها رو نبرده بودن)از همسر پرسیده چی کار می کنه و کجا کار می کنه؟(همسر اصلاً نتونسته جواب بده و آفیسر زبانش رو 0 داده)نه سرچی خواسته نه ارزشهای کبکی پرسیده و نه گیری به زبان همسر داده هیچی.به همین راحتی و 45 دقیقه تمام.به انگلیسی هم پرسیده کی اومدین آنکارا و چی کار کردین.(ایشون انگلیسیش خوب نبود در حد 4 از 6 زده بود ولی فرانسه رو 7 زده بود هر دو اسکل)
ایشون مدرک زبان نداشتن.

[sinatra]

سلام به همه دوستان در انتظار،

من 8 نوامبر مصاحبه داشتم بعد از 2 سال انتظار(دریافت مدارک 30 سپتامبر 2010 و فایل نامبر 7 دسامبر 2010) ... رشته لیسانسم دبیری زبان انگلیسی هستش ولی سابقه کارم در زمینه تدریس نبود و صرفنظر از این مساله کلا رشته من 0 امتیازی بودش .7 سال سابقه کار بابیمه داشتم ومدرک زبان
TCFQ C1، B2
شرح مصاحبه :
کلا مصاحبه 40 دقیقه طول کشید....با سیمون .. تو آسانسور کمی باهام خوش و بش کرد وبهم گفت تو مصاحبتو کانفرم نکرده بودی ،فکر کردم نمییای ... منم در حالیکه تعجب کرده بودم پرینت ایمیل اکسپت رو نشونش دادم رفتیم داخل دفترش تو هتل... اول از همه خودشو معرفی کرد و به فرمی که 2 سال پیش فرستاده بودم اشاره کرد ،گفت من همه این ادعاهاتو چک میکنم اگه درست باشه که قبولی اگر نه که رددی.. منم خیلی محکم پذیرفتم.
اول از همه پاسپورتم رو خواست و معنی اسمم رو پرسیدو منم یه سری داستان در مورداسمم براش گفتم.. بعد مدرک تحصیلی لیسانس و ترجمش رو خواست.... بعد رفت سراغ فرمم و چک کردن سوابق کارم. ازم پرسید بعد از گرفتن لیسانس چیکار کردی ..منم عینا به ترتیب همون فرم براش توضیح دادم. بعد ازم نامه های کاریم رو. خواست وپرسید که برای این کارهایی که انجام دادی بیمه پرداخت کردی؟ که من بیمه و ترجمش رو نشونش دادم(نگاهی سرسری انداخت)... گفت میخوای اونجا چیکار کنی ؟ منم گفتم اول دنبال کاری که مربوط به سابقه کارم باشه میگردم.بهش گفتم من سرچ کردم اوضاع کار تو کبک خیلی بهتر از ایران و برای مثال iran talent رو با emploi quebec ,Job boom مقایسه کردم سرچها رو ازم نخواست ..پرسید تا بحال کبک بودی؟ ..گفتم نبودم ولی تا 2 روز ذیگه دارم میرم .خیلی تعجب کرد .منم پاسپورتم و باز کردم و ویزا رو نشونش دادم و اضافه کردم دارم برای کنفرانس میرم و میخوام کبک رو قشنگ بگردم اونم آدرس محل کنفرانس رو ازم پرسید.. با هیجان بهم گفت پس تو خودتو برای رفتن به کبک آماده کردی ! پرسیدمدرک زبان داری منم TCFQ رو بهش نشون دادم ...( قابل توجه دوستان : بعد از دیدن مدرک زبان به وضوح دیگه ازم سوالی نپرسید) ...به انلیسی گفت انگلیسیت که بایدخوب باشه منم گفتگ من 7 سال اخیر تمام مدیرام غیر ایرانی بودن، و گفت آره ادونس هستی بهم گفت چه ویژگی داری که من بهت CSQ رو بدم منم گفتم من کاری هستم . مسولیت پذیرم و کارم و همیشه به بهترین نحو انجام میدم. بعدش بهم تبریک گفت که قبول شدم
در کل مصاحبه چیز خاصی نبودش البته استرس داشتن طبیعی ولی باور کنین اصلا غولی که برای ما ازش تو ایران ساخته بودن نیست.
سعی کنید همه مدارکتون کامل باشه گر چه 2/3 مدارک من و اصلا نگاهم نکرد بیمه برای هر 4 افیسر مهم بود و بهتون توصیه میکنم یه مدرک فرانسه(TCFQ,TEAAQ ...)با خودتون داشته باشین.. چون میتونه ضامن قبولیتون باشه. من 4 نفر و دیدم که رد شده بودن 3 تا زوج 12 امتیازی و یه آقا 6 امتیازی ... دلیل ردشدن 3 زوج ضعف زبان اعلام شده بود و اون آقا بیمه نداشت و ظرف 15 دقیقه ردش کرده بودن (آفیسرشم آقا جوون بود)
هر 4 آفیسر تقریبا ساختار سوالاتشون یکسان هستش ...گر چه تو جزییات فرق داره... 2 تا جوونترا سوالات فرمال تر و کلیشه ای تر پرسیده بودن سیمون به مدارک کاری بیشتر توجه داره و بیشتر تست روانشناسی میکنه و گپ میزنه و اون خانوم پیر مهربون ظاهرا مصاحبه ها روخیلی خوب برگزار میکنند ...چون من 2 روزی که بخاطر مصاحبه خودم، خواهرم و دوستم تونستم کمی آمار بگیرم ایشون ریجکتی نداشتن البته این تجربه 2 روزه است .... ولی در مجموع همشون nice هستن و باور کنید اصلا فرقی نمی کنه آفیسرتون کی باشه... در کل طول مصاحبه با اعتماد به نفس باشین ... حس کردم تلاششون و میکنن که همه رو قبول کنن ....
این رو برای دوستانی که پرسیده بودن میگم :من چون برای ادامه تحصیل ایران نیستم دارم سعی میکنم فایلم رو به کشور محل اقامتم منتقل کنم ... میدونم که امکان پذیر هست ولی هنوز انجامش ندادم ،،، در صورتیکه اطلاعات بدست آوردم و کارام انجام شد...خبر میدم

برای همه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

[فاطمه آقایی]

امروز 22 نوامبره
امروز مصاحبه داشتم و قبول شدم
الان تو استانبول هستم
البته بیشتر به دلیل سطح زبان فرانسم، فرانکفون شدم و کد 130 گرفتم
با آقای سیمون مصاحبه داشتم طبق معمول گفت باید به عنوان مترجم زبان انگلیسیتو بالا ببری چون سطح زبانت متوسطه
زیاد سئوال نکرد بیشتر من به فرانسه وراجی کردم مدارکم رو چک کرد آخر هم با خونسردی تمام بهم گفت قبول شدم البته من هم زیادی خونسرد بودم
امیدوارم همه ی دوستان موفق بشن چون خیلی لذت بخشه
به امید اون روز و روزهای بهتر

[azee]

سلام
منهم 16 نوامبر خوشبختانه مصاحبه رو قبول شدم
مصاحبه با اون آقا جوونه بود که خیلی خیلی هم خوش برخورد بود
طبق معمول اول خودشو معرفی کردو اهداف مصاحبه رو گفت و پاسپورتو خواست و با مدارک قبلیم چک کرد
مدارک کاریو خواست که من کامل برده بودم منتهاش من از هیچکدوم کارهام بیمه ندارم
به هر دو زبان و چند بار ازم پرسید و گفتم هیچ کدوم از شرکتها منو بیمه نکردن ولی قرار داد و حقوقو دارم.یه نگاه کرد ولی اخرش گفت من هیچ سابقه کاری برات نمیتونم رد کنم.یعنی امتیاز سابقه کار صفر!من با فرانسه براش توضیح دادم که وضعیت ایران برای شرکتهای خصوصی وضعیت جالبی نیست و درسته که غیر قانونیه ولی هیچ شرکتی منو بیمه نکرده و حتی من توی یه دانشگاه معتبر غیر انتفاعی هم چند واحدی درس میدم ولی منو بیمه نکرده ن.که اینجا گفت این قانون کبکه و اگه من از شما سابقه کار بدون بیمه قبول کنم منو اخراج میکنن!که من دیگه گفتم حق باشماست و حرفت منطقیه.همه ی این بحثا خیلی دوستانه بود.اینکه دوستان میگن تصمیمشونو توی لحظه ی اول مصاحبه میگیرن کاملن درسته چون خودش هم از اینکه سابقه بیمه ی منو قبول نکرد استرس داشت و خودشم اشاره کرد که بخاطر بیمه ت استرس داشتم ولی خوشبختانه امتیاز اوردی
سوال خیلی خیلی زیاد ازم پرسید و مصاحبه ی من یه ساعتی شد چون فکر کنم میخواست امتیاز انطباق رو بهم بده .تموم سرچهای کاریمو گرفت و نگاه کرد کامل و با دقت.از وضعیت مسکن و اجاره ش توی مونترال پرسید و منهم تموم پرینتام قیمت مسکنو بهش نشون دادم. پرسید چرا مونترال که خوب جوابام واقعا عالی بود!
پرسید اخبار کبک و مونترال رو دنبال مبکنم و منهم کامل از انتخابات جدید کبک گففتم و گفتم این خانوم مال کدوم حزبه و حتی نظر خودمم گفتم که بنظرم کبک مستقل برای کسایی که بعنوان نیروی کار مهاجرت میکنن بهتره که خوب بنظرم خوشش اومد که با پررویی دارم نظر میدم!
در ضمن به من گفته بودن یه جوری وانمود کن که فرانسه ت بهتره و اونها خیلی خوششون نمیاد انگلیسیت بهتر باشه ولی اصلا در مورد افیسر من اینجوری نبود.برای فرانسه به من 5 و 6 و برای انگلیسی 7 و 8 داد.حتی گفت هر جوری که میخوای توضیح بده یا فرانسه یا انگلیسی یا مخلوطی از جفتش!
فضای مصاحبه خیلی خیلی دوستانه س و اونها بی طرفانه به ما نگاه میکنن و همونجور که قبلا اینجا زیاد شنیدیم اونها دوست دارن ما قبول بشیم.
موقعیکه داشت سرچهامو نگاه میکرد یه اطلاعات کلی از رشته ی آمار و تخصص اکتوئق بهش دادم که بدونه تفاوتش را میدونم که بنظرم خوشش اومد.دوستانی که آمار هستن اگه خواستن تا توضیح بیشتر بدهم خدمتشون.
درسته مرتب حواسش تو اون مونیتور بود ولی واقعا روانشناسای تیزی هستن.تموم حالات منو توی اسانسور تا بریم بالا هم زیر نظر داشت
اصلا استرس نداشتم حتی وقتی گفت برای سابقه هیچی امتیاز نمیتونم بدم بهت
راستی امضای پاسپورتمو با امضای فرم فرستاده شده هم چک کرد و گفت ایتها با هم فرق دارن که من گفتم نه. یکی هستن!بیشتر میخواست عکس العمل منو ببینه گمونم!
بهرحال زیاد معطلم کرد و الته معذرت خواهی هم کرد براش
چون مدرکم از دانشگاه اصفهان بود گفت قبولی ولی باید مدرکت استعلام بشه و اگه موردی نباشه تا سه ماه دیگه نامه ش بهت میرسه که من ازش پرسیدم چرا این جریان پیش اومده برای اصفهانیا ؟؟(نه اینکه خودم نمیدونستم!!!)که توضیح داد تقلب توی همه ی رشته های دانشگاههای اصفهان زیاد بوده چه تو پرستاری یا امار یا مخصوصا شیمی .که من واقعا متاسفو شرمنده م از این سابقه ی بد!!!
این اتفاق توی سه هفته اخیر برای دو سه تا از دوستان من که مصاحبه داشتن افتاده فقط باید مدارک را استعلام کنن که اصلا جای نگرانی نیست.
منهم مثل بقیه از اطلاعات خوب دوستان فروم ممنونم .
حس و حال خودتون مهمتر از امتیاز رشته س و در واقع سرچهای کاری بهتر و زبان بهتر نتیجه ی بهتری میده.
در ضمن این چیزی که من دیدم سابقه ی کار فقط و فقط با بیمه.

[azee]

همزمان با مصاحبه ی من یه خانوم و اقای میانسال بودن که با پواسن بودن و بعد از گرفتن مدارک از خانومه که مین بوده میپرسه رنگ ژاکت شوهرت چه رنگیه و ایشون نتونسته جواب بده و ردشون میکنه.البته واقعیت اینه که اونها هم از کلی وقت قبل جزوه هاشون رو داشتن مرور میکردن که این کار خطاییه. افیسرها حس و حال ما رو موقع مصاحبه کاملا میفهمن و برای همین بعضیها رو زود رد میکنن.مصاحبه شون یکربع هم نشده بود!
یه خانوم مجرد هم که مدرک ب 1 داشت هول شده بود و تموم جوابها رو به انگلیسی داده بود ولی خوب جواب داده بود که قبولی اونهم مشروط به استعلام مدرک فرانسه ش شد.بنظرم افیسر شک کرده بود به اینکه اگه مدرک اصله چرا فرانسه حرف نمیزنه و همینم توی صحبتاش گفته بود.در واقع بنظرم باید طوری برخورد کنیم که به چیزی شک نکنن.

[mreza_1360]

سلام به دوستان و همراهان همیشگی این فروم
ما هفته پیش مصاحبه داشتیم و قبول شدیم. مصاحبه ما با آقای جولیان بوای گرامی بود. با وجود اینکه 2 روز قبلش به محل مصاحبه رفتیم در روز مصاحبه به ترافیک خوردیم و این به دلیل پروژه مترو بود که ترافیک منطقرو بهم زده.
حدوداً 20 دقیقه قبل مصاحبه رسیدیم هتل و سعی کردیم خیلی قاطی صحبت با بقیه نشیم ولی جو اونجا خوب بود. قبلش هم با خانم کلمانس و آقای سیمون یک صحبت کوتاه داشتیم و همشون خیلی با کلاس و محترم هستن به نظر من.
حتی خانم کلمانس از بعضی دوستان که در لابی بودن و مصاحبشون تموم شده بود خواستن که اونجارو ترک کنند و برای ما جا خالی کردند که بشینیم.
سر ساعت آقای بوا از آسانسور اومدند بیرون و اسم مارو خوندند و ما هم به همراه ایشون رفتیم طبقه بالا.
توی آسانسور یکم سر صحبت رو باهاشون باز کردیم و وقتی که وارد اتاق شدیم از ما خواستند که پشت میز بشینیم، واقعاً اینقدر مودب و با کلاس و آرام بودند که همه استرس ما یهو از بین رفت.
در ابتدا از ما فرم های جدید رو خواستند که من هم پر کرده بودم و تحویل دادم و همونجا سوال کردم که آیا می تونیم امتیاز زبانمون رو تغییر بدیم؟ ایشون پرسید چرا که من هم گفتم آخه TCFQ دادیم و همون موقع مدرک فرانسمون رو دادیم که خیلی خوششون اومد و به نظر من برگ برندمون بود.
بعد توضیح دادند که ما اینجا هستیم که مدارک شما رو چک کنم و فرانستون رو بسنجم، که البته مدرک دارید، و اطلاعاتتون رو در مورد کبک و بازار کار در اونجا رو چک کنم و در نهایت بهتون میگم که آیا قبول هستید یا نه. پرسیدند که آیا حرفهای من رو متوجه شدید که ما هم گفتیم بله.
سپس مدارک ما رو یکی یکی بعلاوه ترجمه هاش از من خواستند، پاسپورت، سند ازدواج، فوق لیسانس و ریز نمرات، لیسانس و ریز نمرات، گواهی های کاری، سابقه بیمه و ترجمه هاش و مدارک تحصیلی همسرم، البته ایشون دانشجو هستند و این مسألرو مطرح کردند و آقای بوا گفتند که فقط آخرین مدرکت رو که پیش دانشگاهی هست با ریز نمراتش بده.
بعد از چک کردن مدارک شروع کردند به سوال در مورد اطلاعات کاری، که بازار کار اونجارو میشناسی ؟ منم گفتم بله و انجمن هایی رو که میشناختم نا م بردم و اطلاعاتی در موردشون دادم و ایشون پرسیدند که آیا نام شرکتی رو هم میدونی؟ من چند تارو اسم بردم و خیلی از سرچ هامو که فقط به سایت های کاریابی محدود نمی شد بهشون نشون دادم و ایشون هم استقبال کرد. اطلاعات آماری هم در مورد بازار کار کانادا بهشون دادم.
بعد در مورد مونترال و اینکه چرا اونجا رو انتخاب کردیم سوال کردند. در مورد مخارج زندگی در اونجا سول کردند و با سرچ هایی که داشتم پاسخ دادم و اینکه حقوقم در اونجا برای زندیگمون کافیه.
باخانمم هم کمی در مورد رشتش و اینکه اونجا چجوری میشه کار پیدا کرد صحبت شد.
در آخر هم ازم سوال کردند که در مورد اخبار کبک چیزی میدونی ؟ که من در مورد دولت جدید و چند تا خبر دیگه که خونده بودم توضیح دادم.
راستی انگلیسی هم ازم سوال کردند که دیروز چیکار کردی که منم یکم صحبت کردم ولی همش با فرانسه قاطی میشد، توضیح دادم که خیلی درگیر فرانسه بودم و یکم قاطی می کنم و خودشون گفتند که فعل و بقیه کلمات رو در جمله به خوبی استفاده می کنی که نشون میده که بلدی و این قاطی کردن با فرانسه طبیعی هست.
بعد بهمون گفتند که میتونید مدارکتون رو جمع کنید و من بررسی نهایی رو انجام میدم و نتیجه رو بهتون اعلام می کنم و بعد از چند دقیقه گفتند: " félicitation "
ما هم خندیدیم و ابراز خوشحالی کردیم و ایشون CSQ ها رو برای هر نفر دو نسخه امضا کردند و به همراه نامه قبولی و یک صفحه در مورد مسائل مالی مربوز به ایرانی ها به ما دادند.
گفتند که آیا سوال دیگه ای ندارید ؟ من در مورد مدت زمان تا ویزا گفتم که ایشون هم گفتند حداکثر 2 سال طول میکشه که بهتره تو این مدت خودتونو بیشتر آماده کنید.
بعد هم خداحافظی کردیمو رفتیم.

باید بگم که اینقدر جو مصاحبه خوب و منطقی بود و اینقدر آفیسر با شخصیت و کمک رسان بودند که اگر کسی به مدارکش اشراف کامل داشته باشه و فرانسه رو هم به صورت جنرال کار کرده باشه، هیچ نگرانی نباید داشته باشه.

در آخر چند نکته :
- فرانسه بسیار مهم است، نه حفظ کردن بلکه فرانسه به صورت جنرال. در ضمن مدرک فرانسه تأثیر خوبی بر ذهنیت آفیسر دارد.
- کامل بودن مدارک و همراه داشتن همه اونها، حتی ترجمه هایی که قبلاً فرستاده بودید.
- اشراف به مدارک و طبقه بندی آنها بسیار مهم است، به گونه ای که در مقابل آفیسر سردر گم نشوید. کسی رو دیدیم که نتونسته بود مدارکش رو پیدا کنه، و همین باعث تأثیر منفی بر آفیسر شده بود.
- داشتن اطلاعات کلی در مورد کبک و بازار کار خودتون.
- صادق بودن در همه موارد به معنای واقعی.

در انتها برای همه دوستان آرزوی موفقیت درام و باز هم میگم که روی فرانسه خیلی کار کنید و بدونید که آفیسر ها آدم های مثبت، منطقی و وظیفه شناسی هستند، بنابر این بدون هیچ استرسی سعی کنید که خودتون رو برای زندگی در کبک آماده کنید و نه فقط صرفاً مصاحبه.

باز هم اگر سوالی بود بنده در خدمت هستم و خوشحال میشم اگر بتونم کمکی بکنم.

سپاس

[MILAD111]

سلام
من میلاد هستم .رشته شیمی کابردی سابقه کار همراه با بیمه 256 روز تقریباً 9 ماه ارسال مدارک آذر 90 نامه انتظار مصاحبه خرداد 91 و دعوت به مصاحبه شهریور 91 تاریخ مصاحبه آول آذر 91 .
در ابتدا می خوام از لیلای عزیر که منو تو این پروسه خیلی کمک کرد تشکر کنم بعدشم از اساتید عزیز فرانسم قدردانی کنم.
من ساعت 11.30 با خانم کمیل مصاحبه داشتم یه دختر جون و به نظر من بین آفیسر های اونجا از همه بهتر این خانم هست(اونجا 4 تا آفیسر هست یه آقای مسن و یه خانم مسن و همچنین یه دختر جوون(کمیل) که من باهاش مصاحبه داشتم و یه آقای جوون ) تو راهرو که میرفتیم به من گفت تو تهران زندگی می کنی اما یه شهر دیگه بدنیا اومدی منم ok دادم.بعد پرسید غذای سنتی اونجا چیه؟ منم یکم اولش از این سوال شوکه شدم یکم مکث کردم گفتم دیزی بعد گفت چطوری درسته میشه منم یکه توضیح دادم که گوشت ،آب و.... درست میشه بعد گفت با برنج می خورن یا نه؟ شب عیدم این غذارو می خورن که گفتم نه ماهی می خورن.
بعد منم گفتم که زبان انگلیسی و میخوام تغییر بدم قبلاً intermediate زدم میخوام الان debutane کنم که گفت فرم جدید که پر کردی به زبان فرانسه بهم بده بعد ازم پاس خواست گفت پاستو تا حالا عوض نکردی ؟ مدارک دانشگاه خواست و دیپلم و بعدش که من مدرک TCFQ بهش دادم دید b1 دارم دیگه زیاد رو فرانسه مانور نداد بعد سابقه کار ازم خواست و بیمه که کم بود من بیمم مال جایی دیگه بود و سلبقه کارمربوط به شر کت دیگه که گفت چرا فرق داره منم توضیح دادم این شرکت واسه بیمه کردن با یه شرکت دیگه قرارداد داره بیمه اون رد می کنه که قبول کرد بعد گفت واست مهم نیست که این جا کار کنی بیمت جایی دیگه رد بشه که من گفتم نه چون تسهیلات یکی فرقی نداره چه این شرکت باشه چه شرکت دیگه.بعد گفت کسی و کانادا داری یا از دوستات کسی رفته که من گفتم آره بعد مصاحبه رفت روی انگلیسی از اینجا به بعد گفت اونجا چیکار میکنه ؟اسمشو پرسید و یادداشت کرد؟ رشتش چیه بود؟چند سال اونجاست؟ حتی اصرار کرد میخوای بری اونجا بری پیشش که من گفتم واسه یه هفته اول آره اما بعدش میخوام خونه اجار کنم واسه خودم. من گفتم شیمی خونده اما تویه شرکت کامپیوتری کار می کنه؟ که زود گفت پس چطوری تومی خوای کار پیدا کنی اونجا .من گفتم که اولاً جوونم دوماً پول می برم چند ماه اول خرج کنم بعد کار مناسب پیدا می کنم اما اون زن و بچه داره مجبوره بوده کار کنه از روز اول. اما الان خیلی از کارش راضی.با همه این حرف ها نه سرچ کاری ازم خواست نه سرچ شغلی .قبل از من یه نفردیگه رفته بود همینطوری مصاحبه کرده بود مصاحبه برده بود روکسی که الان کاناداست رشتش چیه کارش چیه تومیخوای از اون کمک بگیری روزای اول یا نه.هیچ سوالی از ارزش کبک هیچی از مونترال، کانادا میدونی ازم اصلاً نپرسید.در باره مجرد بودنم ازم پرسید نمی خوای ازدواج کنی که گفتم نه برم اونور بهش فکرمی کنم.من سابقه کار جدیدم تو سر برگ شرکت بردم وخودم همون سابقه کار قبلی توش تایپ کردم بعد مهر امضا دادم شرکت زد وقبول کرد فقط گفت مگه شرکت به زبان انگیلسیه توش فعالیت می کنید که گفتم نه اما چون وظایف کاریم تغییرنکرده منم خواستم پول ندم واسه دارالترجمه واسه همین این طوری آوردم که قبول کرد گفت مشکلی نداره.حتی از من درباره کاری که اونجا می کنم تو شرکت وظایف شغلی سوال نکرد اصلاً.اما مدرک دانشگاه پیش دانشگاهی و دیپلم با سابقه کار و بیمه به دقت نگاه کرد.بعد که usb پرینتر وصل کرد فهمیدم قبول شدم که پرینت گرفت.گفت قبول شدی.بعد گفت میخوای توضیح بدم واسه مراحل بعدی که من گفتم نه مرسی میدونم.گفت سوالی داری بپرس.که گفتم واسه کسایی که جولای 2011 مدارک فرستادن رشته 6 امتیازی کی دعوت میشن به مصاحبه که گفت تقریباً بهار 2013 دعوت میشن.بعد بهم گفت 2 سال طول میکشه که ویزات بیاد منم اصرار کردم 2سال زیاد گفت چاره ای نیست واسه ایرانی ها این زمان هست البته من بهش گفتم من زودتر می خوام برم اما گفت حتماً باید این زمان سپری بشه با اینکه رشته من شیمی وتاپ لیستم هستم.
در کل محیط کاملاً دوستانست وهدف این که شما قبول بشید مگه اینکه خلافشوخودتون ثابت کنید اون روزهمه قبول شدن تا ساعت 12.30 هرکسی که مصاحبه داشت من اما 2روز قبل که رفتم اونجا یه زوج بودن که نفراصلی شیمی بود اما قبول نشدن اونم بیشتر به خاطر زبان بود به نظرم تو راهرو که از من درباره غدای سنتی پرسید سطح زبان من و سنجید و اگه مدرک داشته باشید خیلی موثر (این ومدیون لیلا عزیز هستم که گفت مدرکزبان حتماً بگیر با اینکه از من اصلاً مدرک نخواسته بودن)چون تا مدرک زبان ودید مصاحبه کمکم رفت سمت انگلیسی .اگه کسی اونجا دارید سعی کنید بگید روش مانور بدید اگه با این خانم مصاحبه داشتید چون خیلی موثر به نظر من.اگه بیمه داشته باشید خیلی خوب حتی مثل من که اسم شرکتم با جایی که بیمه رد میشه یکی نبود و بیمه من کلاً 9 ماه بود.در ضمن به نظرم اگه واسه رفتن به محل مصاحبه ماشین بگیری خیلی بهتره.اگه با تراموا برید آخرین ایستگاه kabatas پیاده بشید تاکسی از اونجا 7 لیر میگیره پیش هتل Hilton park SA پیاده میشید.از میدان تقسیم تا هتل تقریباً همین قدر میگیرن.فکر پیاده رفتن نباشید که مسیرش یکم گنگ و سر بالایی سر پایینی زیاد داره.