صفحه 5 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 115

موضوع: شرح مصاحبه های کبک

  1. #41

    پیش فرض پاسخ : اصول مصاحبه برای متقاضیان مهاجرت به کانادا (کبک)

    سلام به دوستان خوبم
    من هم در مصاحبه قبول شدم
    خیلی راحت و بدون درد سر انجام شد- من با تفنگ فشنگ پر رفته بودم اونجا ولی یه هفت تیر ساده فقط لازم بود!
    ژولین بوا افیسر بود و فقط مدارک رو چک کرد و روش های کار پیدا کردن رو پرسید و اصلا مثل شرح مصاحبه های بقیه بچه ها نبود که بخواد سوال پیچ کنه
    از دوستان خوبم که تا اینجا کمکم کردند تشکر می کنم

  2. #42
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    89

    پیش فرض پاسخ : اصول مصاحبه برای متقاضیان مهاجرت به کانادا (کبک)

    ما دیروز قبول شدیم، خیلی ساده و راحت
    1_شروع مصاحبه با معرفی آفیسر(خانم مقشان) و توضیحات
    2-بررسی مدارک پاسپورتها، ارشد و لیسانس، ریز نمرات، بیمه،نامه کاری
    3-سوالهایی درباره شرح وظایف،شرایط کار کبک، مدرسه بچه ها (من هم از انجمن شیمی کبک نامه داشتم و هم از اداره آموزش و پرورش مونترال که با نشان دادن این دو نامه کل مصاحبه پایان یافت)
    کل زمان مصاحبه 20 دقیقه
    کلا شرایط خیلی راحتتر و دوستانه تر از چیزی بود که تا حالا فکر میکردم .

  3. #43
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    رشته و دانشگاه
    nursing
    ارسال‌ها
    18

    پیش فرض پاسخ : اصول مصاحبه برای متقاضیان مهاجرت به کانادا (کبک)

    سلام ما روز جمعه مصاحبه داشتیم با کمیل بوانو خیلی راحتتر از اونی بود که فکرش رو میکردم مصاحبه جو دوستانه ای داشت فقط مدرک تحصیلی دیپلم و بیمه و نامه کاری رو خواست با اینکه دارالترجمه ترجمه سال ۲۰۰۹ تا حال رو از قلم انداخته بودو ما یک روز قبل از تعطیلی آلودگی متوجه شدیم اصلا بهش نگاه نکرد فقط چند ثانیه روی مدرکم تمرکز کرد و مهرش رو لمس کرد حتی در مورد بیمه هم من دوجا کارکرده بودم بایک کارفرما .برای توضیح آماده بودم که خودش گفت کارفرمات یکی بوده .سوالهاش بیشتر عمومی بود وقتی حرف میزدم به صندلی تکیه میداد و خوب گوش میکرد بعد باهام در مورد او موضوع بحث میکرد من چون تو دانشگاه ادبیات فرانسه میخوندم بیشتر در مورد ادبیات و کتاب سوال کرد انگلیسی هم هرچی پرسید به فرانسه جواب دادم البته نصفش رو اخر سر هم از همسرم پرسید که اونهم اینقدر استرس داشت نه انگلیسی جواب میداد نه فرانسه به من گفت بهش بگو چی گفتم مدارکشو بده فقط هم دیپلم و فوق دیپلم و نامه کارش رو نگاه کرد بعد پرینترش رو روشن کرد گفت قبولید ازش تشکر کردم گفت تلاش خودت بوده فقط یادم رفت نمره رو بپرسم بهم فرانکوفن داد اصلی خودم :پرستاری نمره زبان درخواستی ۸.۸ انگلیسی ۷.۸همسر تکنسین مکانیک۲.۲ انگلیسی ۴.۴ تاریخ فایل نامبر ۲۱ دسامبر ۲۰۱۱

  4. #44
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    ارسال‌ها
    11

    پیش فرض پاسخ : اصول مصاحبه برای متقاضیان مهاجرت به کانادا (کبک)

    با سلام به همگي دوستان،
    من هم روز جمعه با آقاي سيمون فوقه مصاحبه داشتم و قبول شدم، و كلاً مصاحبه خيلي راحت تر از چيزي بود كه فكر مي كردم، و فضاي مصاحبه خيلي خوب و دوستانه و صميمي بود و بدون استرس. مصاحبه من 1 ساعت طول كشيد كه بيشترش صرف راهنمائيها و توصيه هاي صميمانه آقاي سيمون شد كه واقعاً خيلي مرد خوب و مهربونيه با برخورد خيلي خوب. پاسپورت و مدرك آخر تحصيلي و نامه سابقه كار و بيمه رو خيلي مختصر و سريع چك كرد و از زبانم خيلي راضي بود و با اينكه مدرك زبان از من خواسته نشده بود من امتحان TCFQ داده بودم و با خودم برده بودم كه گفت بالاتر از اين سطح هستي. در همون اوايل مصاحبه گفت كه شرايط لازم رو داري و من شما رو قبول مي كنم و بقيه زمان مصاحبه بيشتر صرف راهنماييهاي آفيسر و يه سري سوالات من شد، و از كل سرچ هاي زيادي كه انجام داده بودم و برده بودم هم فقط يكي دو برگشو ديد كه خيلي خوشش اومد. كل امتياز زبان انگليسي يعني 6 امتياز رو بهم داد و فرانسه هم برام فرانكوفون زد. در كل امتيازم 64 شد. در آخر من هم بايد بگم كه مصاحبه كلاً خيلي راحت تر از اونيه كه فكرشو مي كرديم و دوستاني كه مصاحبه در پيش دارن، به شرط كامل بودن مدارك و داشتن حداقل امتياز قبولي جاي هيچ گونه نگراني و استرس نبايد داشته باشن، چون آفيسرا تا حدي كه قانون بهشون اجازه بده كمك مي كنن به همه كه قبول بشن. با آرزوي موفقيت براي همگي دوستان.

  5. #45

    پیش فرض پاسخ : شرح مصاحبه های کبک

    سلام ما 5 شنبه ، 6 دسامبر با آقای سیمون مصاحبه داشتیم و قبول شدیم. اول از همه از همه دوستان و مسوولین این سایت واقعا ممنونم چون به کمک این سایت مصاحبه برای ما مثل آب خوردن انجام شد. چون حتی عکس لابی و هتل محل مصاحبه رو هم اینجا دیده بودیم و کاملا آماده بودیم. این رو هم بگم که ما بخاطر اصفهانی بودنمون خیلی نگران بودیم ولی خداروشکر مشکلی نبود.

    شرح مصاحبه:
    ساعت 2 مصاحبه داشتیم. 1:55 یه پیرمرد چاق و نسبتا قد کوتاه با موهای فرفری و قیافه کاملا جدی اومد. و اسم شوهرم رو صدا زد. ما دنبالش رفتیم در آسانسور.تو آسانسور نگاه زونکنا و مدارک ما کرد و گفت اووو چه خبره؟ (با خنده) من گفتم ما خیلی سرچ کردیم .

    وارد اتاقش شدیم که یه اتاق کوچیک با یه میز گرد کوچیک. اصلن شبیه یه اتاق رسمی نبود. خلاصه جو خیلی راحت بود فقط یه مشکلی بود که لهجه خیلی بدی داشت. "ر" رو "ر" تلفظ میکرد. و ما خیلی از حرفاشو نمیفهیمدیم. ( ما هر دومدرک b1و a2 یک سال پیش گرفتیم) 50 % حرفاش رو متوجه نمیشدیم یا بهش میگفتیم تکرار میکرد یا الکی تائید میکردیم یا حدس میزدیم چی گفته... خودشو معرفی کرد . البته اسمش روی میزش بود و مازودتر فهمیدیم. شوهرم همون اول گفت ما چند تا تغییر کوچیک داشتیم ، فرمهای جدیدو پر کردیم. بعد فرمها رو بهش دادیم که نگرفت. گفت لازم نیست. ( اصلن نپرسید چه تغییری ؟)

    بعد شروع کرد اول پاسپورتامون رو خواست. بعد سند ازدواج رو. بعد تاریخ تولدهامون رو ازمون پرسید و با فرم چک کرد. بعد مدرک لیسانس شوهرم و بعد ریزنمرات رو. از شوهرم پرسید چرا این رشته رو انتخاب کردی .
    شوهر من حدود 9 سال سابقه کار داره. از آخر شروع کرد و برای 3 تای آخر گواهی کار خواست. و بیمه مربوط به اونها رو .( چون اون 3 تا 5سال رو پر میکردن دیگه بقیه رو اصلن نخواست .و فیش حقوقی هم اصلن نخواست) فکر کنم از سوابق کاری شوهرم خوشش اومد چون گفت توی فولاد کار کردی و سیمان و.. خوبه خوبه.

    از شوهرم پرسید بعد از اینکه درست تموم شد چکار کردی؟ وقتی برسی کبک چکار میکنی؟چطوری کار پیدا میکنی؟ این وسط شوهرم بحث CLE و Organismes de regionalisation رو مطرح کرد. که خیلی خوشش اومد. بعد اومد سراغ من. گفت شما توی فرمها نوشته بودین که دانشجوی فوق لیسانسی الان درست تموم شده؟ گفتم بله 2ساله که تموم شده. گفت چه رشته ای؟ خلاصه بعدش گفت مدرک زبان دارین؟ مدرکو که دادیم شوهرم گفت البته مال 1 سال پیشه و فکر کنم ما الان خیلی پیشرفت کردیم. یه خنده ای کردو گفت خیلی. من دیگه مرده بوودم از ترس گفتم ردمون میکنه. بعد گفت خوب حالا یه سوال برای تست زبانت میپرسم. بعد انگار از یجا نگاه کردو گفت: اگه مبلغ زیادی پول داشته باشی میزاری تو بانک یا خونه میخری؟ من پرسیدم تو ایران؟ گفت نه. تو ایران که میدونم کسی پول تو بانک نمیزاره . دلار میخرن. منم خندیدم و گفتم طلا میخریم. گفت تو کانادا. خلاصه شوهرم دست و پاشکسته یه چیزای جواب داد. بعد افسر گفت خوب اینجا تو فرمها سطح زبانتو نوشتی 5 و6 . ولی 5و6 نیستی 7و7 هستی.

    بعد گفت بریم سر انگلیسی. انگلیسیت چطوره. شوهرمم یه چیزایی از قبل آماده کرده بود همونا رو گفت: ما از بچگی تو مدرسه انگلیسی میخوندیم و تو کارمم هم چون با خارجی ها کار میکردم مجبور بودم انگلیسی بلد باشم....دیگه نزاشت ادامه بده گفت اکی پس انگلیسیت خوبه. نمره انگلیسی هم کامل به شوهرم داد فکر کنم گفت 6 از انگلیسی و 12 از فرانسه. بعد گفت فرمهای metier reglomentaire رو امضا کردین و وقتی بهش گفتیم بله و بهش دادیم فرمها رو خیلی خوشش اومد و تعجب کرد گفت اصلن میدونین چیه. من بگفتم بله میدونیم و روش عضو شدنشو هم میدونیم. راستش چون اینو شوهرم خیلی خوب بلد بود گفتم که بگه شوهرم توضیح بده. ولی نگاه من کرد و گفت بگو. من نگاه شوهرم کردم . گفت نه خودت بگو. منم جواب دادم.

    بعد دیگه سرش رفت تو لپ تاپش و امتیازا رو داشت جمع میزد . برای شوهرم گفت 6 از انگلیسی و 12 از فرانسه. بعد یه چیزایی گفت که ما نفهیمیدیم که وقتی دید ما متوجه نشدیم دستشو به نشونه پیروزی چندبار برد بالا. یعنی بابا قبول شدین. دیگه ماهم هی تشکرو خوشحالی و..

    بعد اومد نشست کنارمون .csq ها رو امضا کرد و گفت چک کنین. ما گفتیم ما فرم مالی رو هم امضا کرده بودیم بهش دادیم .بازم کیف کرد.یه توضیحاتی داد که دیگه ما خیلی گوش ندادیم.من پرسیدم چقد طول میکشه تا ویزا. گفت نمیدونم. زیاد. گفتم بیشتر از 2 سال گفت شاید. گفت دیگه وقت دارین پول جمع کنین و فرانسه تون رو تقویت کنین. مام اینجا FEL رو مطرح کردیم که اینجا دیگه خیلی خوشش اومد. چون وقتی بعد مصاحبه اومده بود تو لابی دنبال نفر بعدی اومد ازمون پرسی کسی از دوستاتون تو ایران از FEL استفاده میکنه گفتیم نه. گفت پس از کجا میشناسین گفتیم توسایت مهاجرت باهاش آشنا شدیم.

    دیگه بعدش سوال کرد کی برمیگردیم ایران؟ کجاها رفتین؟ امشب کجا میرین و..
    درکل با حرف دوستان که میگفتن اگه زبانتون خوب نیست با انطباق پذیری جبرانش کنین موافقم. نمیدونم شایدم واقعا اومدن که همه رو قبول کنن. چون خدارو شکر من تو این چند روز هرکسی رو میدیدم قبول شد. اصلن نگران نباشین. دقیقا مثل یه جلسه کنترل مدارک میمونه. و انگار فقط میخوان ماها رو ببینن خیالشون راحت بشه آدم حسابی هستیم یا نه. پس اگر اون چیزایی که توی فرمهاتون نوشتین همش واقعیت باشه حتما قبولین.
    درضمن من چند ماهی برای سرچامون زحمت کشیده بودم و یک زونکن سرچ پرینت رنگی و کامل کامل داشتم. همون اول گذاشتیمش رو میز. گفت اینو بزار رو زمین. اصلن نگاه نکرد.
    ویرایش توسط M1KE : December 30th, 2012 در ساعت 01:33 AM دلیل: ویرایش برخی قسمت ها به درخواست کاربر
    فايل کبک: دسامبر 2010 -تاریخ مصاحبه : دسامبر 2012 - فایل فدرال: فوریه 2013 _ مدیکال 29 آپریل 2014
    6 امتیازی

  6. #46
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    65

    پیش فرض پاسخ : شرح مصاحبه های کبک

    سلام دوستان
    ما 7 دسامبر جمعه با خانم کامیل مصاحبه داشتیم و قبول شدیم...
    مصاحبه خوبی بود .لی از اون جا که خانم ها خیلی جزیی نگر ترند، ایشان همه چیز را به دقت چک می کرد...توصیه من اینه که حتما مدارکتون کامل باشه ، در این صورت جای استرس نیست، البته من و همسرم هردو رشته مکانیک و 6 امتیازی هستیم و همسرم مین بود، دو تامون TCFQ داشتیم، همسرم B1;B1 داشت و منB2 و A2... قبل از شروع مصاحبه هر دو استرس داشتیم ولی بعد تو لابی چند تا دیگه از بچه های ایرانی را دیدیم که باعث شد استرسمون کم بشه...ایشون ما را صدا کرد و رفتیم پایین، اتاق قشنگی داشت، واقعیت اینه که از من و همسرم به یک اندازه سوال کرد...برعکس چیزهایی که من تا حالا خونده بودم، نمی دونم شاید چون من سطح زبانم را هم سطح همسرم اعلام کرده بودم..در ابتدا پرسیدند آیا تغییری در فرم ها دارید که ما گفتیم بله و فرم های جدید را ازمون گرفت بعد شناسنامه، بعد مدارک تحصیلی دانشگاه، پیش دانشگاهی و دیپلم را ..ازمون علل مهاجرت را پرسید و اینکه با اینکه کار خوبی داریم چرا می خواهیم کارمون را ول کنیم و با مشکل نوستالژی چه جور کنار می آییم...که ما در خصوص عدم ثبات اقتصادی و به عنوان مثال افت ارزش پول ایران در چند وقت اخیر حرف زدیم،بعد مصاحبه به صورت انگلیسی ادامه پیدا کرد و در خصوص کار همسرم، نامه سابقه کارها و بیمه به انگلیسی سوال کرد، دوباره این قسمت مصاحبه با بقیه کمی متفاوت بود ، چون حدودا 20 دقیقه فقط با همسرم انگلیسی صحبت کرد و بعد چند سوال انگلیسی هم از من کرد...نمی دونم شاید چون ما نمره انگلیسیمون را 9 از 12 اعلام کرده بودیم طولانی مدت از مون انگلیسی پرسیدند...دوباره شیفت کردند رو فرانسه و از همسرم پرسیدند که درباره کبک چی می دونی تا همسرم اومد توضیح بده که کبک 17 تا ایالت است و ...گفت این ها را نمی خوام دیگه چه اطلاعاتی دارین که ما سرچ خونه و موقعیتش را نسبت به خونه دوستامون و مترو نشونشون دادیم، سرچ های کاریمون را ندیدند، راجع به انجمن مهندسی هم سوالی نکردند و پس از حدودا 1 ساعت مصاحبه گفتند که قبول شدید، فقط چون توی CSQ ما نوشته بود NF من سوال کردم آیا سطح زبان ما در سطح فرانکوفون نیست؟ که ایشون گفت از نظر من بله ، زبان شما در سطح C1 به بالاست ولی چون مدرک دارید من نمی تونم این نمره را بدهم، من گفتم آخه همسر من 1 سال پیش آزمون داده ، گفت بله می دونم و الان سطح زبانتون در سطح فرانکوفون ولی من بر اساس آزمون نمی تونم این سطح را بدم...هر چند بعد که او مدیم بیرون دیدیم آقای سیمون به یکی دیگه از بچه ها هم که مدرک B1 داشته فرانکوفون داده...یعنی بستگی به فرد مصاحبه کننده باشه که چقدر سختگیر باشه...در آخر من ازشون تشکر کردم و گفتم که شما خوش برخورد و مهربان هستید که ایشون گفت من با آدم هایی مثل شما که مدارکشون کامل باشه و با آمادگی اومده باشند مهربونم....
    خلاصه این که برای همتون آرزوی موفقیت دارم...خیلی استرس نداشته باشید و مدارکتون کامل باشه...چون آدم های منطقی هستند...

  7. #47
    Junior Member Aphrodite آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته و دانشگاه
    Building Engineer
    ارسال‌ها
    70

    پیش فرض پاسخ : شرح مصاحبه های کبک

    سلام دوستان
    ما امروز با جولین بوآ مصاحبه داشتیم و قبول شدیم
    خیلی مثبت اندیش بود و در عین حال خیلی دقیق . به سابقه کار من فقط قسمتی که بیمه داشتم امتیاز داد و قسمتی که پاره وقت بودم رو حساب نکرد
    و همچنین من همسرم رو چند ماهه به پروندم اضافه کردم و از اونجایی که همه میگفتن نیازی به مدرک نیست و بر طبق اصول پرونده خودت باهاش برخورد میشه چون ایشون مدرک زبان نداشت بهش امتیاز نداد اما اون خیلی خوب صحبت کرد با اینکه دو ماه بیشتر فرانسه نخونده بود فکر کنم روی انطباق پذیری تاثیر داشت
    در نهایت در مورد اوضاع کبک و شهرهای استان کبک هم دو تا سوال پرسید
    در کل اکثر مصاحبه سکوت بود و فقط مدارک رو میخواست و توی لپتابش تایپ میکرد
    انگلیسی هم چون من آیلتس داشتم اصلا ازم نپرسید



  8. #48
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    رشته و دانشگاه
    computer -karaj azad university
    ارسال‌ها
    75

    پیش فرض پاسخ : شرح مصاحبه های کبک

    سلام
    ما قبول شدیم
    مصاحبه سختی بود ما با بابک ذولفقاری مصاحبه داشتیم بسیار آقای منطقی وخوبی بودند میتونم بگم از همسرم(مین ) هیچ کدوم از سوالای روتین پرسیده نشد وبه چک کردن مدارکش گذشت ازش پرسید اسم واحد های درسی رشته ات رو بگو تنها سوالی که از قبل اصلا کار نکرده بود ،سطح زبانش رو که فهمید نوبت من شد :کدوم دانشگاه- کی فارغ التحصیل شدی -اسم واحدهای درسی به فارسی ازم پرسید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!_ ارزش های کبک- تو چه موردی در کبک فکر میکنی زن ومرد با هم برابرند منم گفتم مثلا در کارشون حق برابری دارند ولی در ایران اینطوری نیست -رومیزی چه رنگیه -چند نفر الان تو اتاقیم
    مصاحبه عجیبی بود همسرم از استرس گلوش خشک شده بود نمیتونست ادامه بده ازش درخواست آب کرد به منم تعارف کرد گفتم مرسی وادامه ارزشهای کبک رو گفتم به من جاهایی که یه کم مکث میکردم میگفت راحتی فارسی بگو من ترسیدم فکر کردم تله است گفتم نه فرانسه ادامه میدادم
    ما چون 2 قلو 2 ساله داشتیم برامون درس خوندن خیلی سخت بود خوشبختانه این موضوع رو درک کرد وقبول شدیم
    اصلا باورمون نمیشد
    دوستان چند تا نکته استرس نداشته باشید با اعتماد به نفس صحبت کنید
    به تمام تاریخاتون و ترجمه هاتون مسلط باشید (تاریخ بیمه همسرم رو دارالترجمه 3 سال کم زده بود و خودمون اصلا متوجه نشده بودیم ولی خوشبختانه تو آپدیتش درست بود وهمون آپدیت رو ازمون گرفت )
    تمام دوستانی که مصاحبه داشتند زیر 1 ساعت و 5-1 ساعت از مصاحبه بیرون نمیومدن خیلی رو مدارک دقیق شدن
    آفیسرها بابک -خانم مونیکا (پیرزن مو سفید که از سوریه اومده بسیار سخت گیر(مدارک یه خانم قبل از مارو با ذره بین نگاه میکرده وبه مدرک اصل دانشگاه دولتی گیر داده ونگه داشته کفت باید بررسی کنیم ممکنه 6 ماه طول بکشه ) از سوریه تازه اومده ویه خانم جوان دیگه که اسمشو متوجه نشدم)
    به امید موفقیت همه دوستان

  9. #49
    Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته و دانشگاه
    مهندسی صنایع
    ارسال‌ها
    252

    پیش فرض پاسخ : شرح مصاحبه های کبک

    سلام
    ما امروز جمعه مصاحبه داشتیم با خانم لورا بوس
    یکم دیر اومد دنبالمون البته من قبلش تو لابی دیدمش ولی وقتی یامد دنبالمون فهمیدم افیسر است . اولش پاسپورتامون را خواست که ما رسپشن هتل جا گذآشته بودیم گفت اشکالی نداره کپی برابر اصلش را به ایشون دادیم قبول کرد. بعدش لیسانس و شناسنامه و گواهی سابقه کار را خواست . من قبلا مدارکم را اولویت کرده بودم که وقتی لیسانسمو خواست اونم دادم . بعد از خانمم همین مدارک را خواست همسرم هول شده بود دقیقا متوجه نشد من به فارسی به ایشون گفتم و برعکس اینکه می گن افیها حساسند اصلا چیزی نگفت . بعد از من پرسید سرچ کاری داری که من یه چند تا سرچ کاری نشنش دادم بعد پرسید اگر من یک کارفرما باشم شما برای استخدام شدن چه چیزی هایی باید بلد باشی که از روی سرچ های کاری که پیشم بود براش توضیح دادم . پرسید فکر می کنی چه جاهایی بتونی کار پیدا کنی که من گفتم در همه سازمان ها دولتی و خصوصی می تونم خدمات بدم گفت سازمان پوبلیکی هم درخواست کار داشتیکه گفتم نه باید اونجا مقیم باشم تا بتونم کار بگیرم . وظایف کاریمو پرسید .که خلاصه توضیح دادم . بعد پرسید بچتون کجاست که خانم گفت مریض شده ایران مونده گفت خونه مادربزگشه فتیم اره . از خانمم در مورد وظآیف کاریش پرسید خانمم یکمی توضیح داد بعد نفهمید که اصل کار خانمم به عنوان حسابدار چیه دوباره پرسید کی گزارشات مالی را امضا میکنه خانمم فکر کرد میگه گزارش ها را به میده گفت رییسم بعد اون پرسید یعنی در بخش حسابداریچهار نفرین خانمم گفت اره من گفتم نه خانمم با دو تا کارمند سه نفرند گفت مگه رییس نداره گفتم نه خودش رییسه منم مدیر عامل شرکتم ایشون گزارش ها را به من میده اینجا بود که گفت بالاتر از پست شما در شرکتت هست گفتم نه گفت گواهی کارتون را که امضآا کرده که من دوستان اینجا راهنمایی کردن من داده بودم مسءول منابع انسانی شرکت امضا کنه که اسمشو گفتم گفت شرکت را شما دو نفردتاسیس کردین که گفتم اره ولی با دو نفر دیگه . بعد ریز نمرات خانمم را خواست که دانشگاه ازاد بروی کاغذ کپی کرده بود و امضا و مهر زده بود گفت این اصل نیست من فکر کردم باز ایران جا گذاشتیم یکم دنبالش گشتم پیدا نکردم اینجا بود که اولویت کردن مدارک به دردم خورد گفتم خود شما وقتی مدرک ما رو بررسی کردین و ارزیابی کردین ریز نمرات را هم بررسی کردین . پرسید اصلش را برایدارزیابی ارسال کردین گفتم اره بعد گفتم می تونم مدارکی به شما دادم را ببینم شاید لا اونا باشه گفت اره نگاه کردم ریز نمرات را دیدم بهش دادم گفتم این اصله گفت نه اینکه کپی است مهر برجسته را نشونش دادم گفتم نه امضا داره و مهر برجسته داره یه دستی روی مهر کشید گفت ولی اینکه کپی است . راست می گفت دانشگاه ازاد اول کپی کرده بود بعد روی کپی را مهر برجسته زده بود، قبول کرد یه جوارایی . بعد به اگلیسی پرسید چرا می خواهی بری کبک که یه جورایی به زحمت جوابش را دادم . بعد سرچ خونه را پرسید من تو محله پلاتو خونه پیدا کرده بودم نشونش دادم . بعد واسه مدرسه بچه پرسید که مدرسه ای که تو پلاتو پیدا کرده بودم را نشونش دادم بعد گفت واسه مدرسه بچه چیکاری
    ارسال : 2010/10/05 - فايل نامبرکبک :2011/01/02 - انتظار مصاحبه : 29 اوت 2012 - مصاحبه و سی اس کیو: 2013/01/25 - رشته : غیر دیمند -فایل نامبر فدرال : 19 ژوئن 2013 - اپدیت : 26اوت 2013 مدیکال 16 اکتبر 2013

  10. #50
    Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته و دانشگاه
    مهندسی صنایع
    ارسال‌ها
    252

    پیش فرض

    کردی قبل از این وقتی پرسید واسه مدرسه قرار بود هر وقت مدرسه را پرسید خانمم جواب بده منم گفتم اگر می شود خانمم توضیح بده که همسر گرامی هم هول شده بود یک جمله گفت که برسیم اونجا بچمون باید بره مدرسه ابتدایی و بعد هیچی نگفت اینجا بود که گفتم می تونم من توضیح بدم گفت اره خودت بگو براش نامه نگارکه کرده بودم با اونجا نشونش دادم بعدش گفت چقدر بایذپول بدی واسه مدرسه گفتم 250 دلار ماهانه واسه مدرسه پوبلیک .بعد گفت واسه فرانسه بچتون چی کار کردین گفتم هنوز هیچی چون کوچیکه وموسسه ای که توی این سن فرانسه یادبده پیدا نکردیم . وقتی اگهی خونه ای که پیدا کرده بودم را نشونش دادم گفتم اینجا نوشته نزدیک ایستگاه مترو است واقعا نزدیکه که با دقت اگهی را خوند گفت نه زیاد نزدیک نیست . بعد گفت دوستی مونترال داری چرا مونترا ل را انتخاب کردی که جوابتوی فرم من دادم فقط گفتم مونترال متروپول است و هر هفته هم جشن دارن دوستی که اونجا دارم میگه با حالترین شهر امریکا شمالی است که یک خنده ای کرد گفت اره مونترال خیلی با حاله . اصلا سریع صحبت نمی کرد و لهجه هم نداشت . خبلی خیلی اروم و شمرده صحبت می کرد شاید به خاطر این بود که من اولش چند بار خواستم سووالشو تکرار کنه. یکبارم از همسرم چیزی را خواست فکر کنم ریز نمراتشو که داشت دنبالش می گشت من گفتم می تونم کمکشون کنم گفت اره منم به فارسی به خانمم گفتم چی می خواد که بهش داد.دو سه بارم من از پوشه خانمم مدارک را در اوردم یک بارم خانمم از پوشه من چیزی را بهش داد برعکس اینکه بعضی از افیسرها را بچه ها می گفتن بدشون می اید ازداین کار ایشون که اصلا ناراحت نشد و اجازه داد به هم کمک کنیم . بعدش گفت بهتون تبریک میگم قبولین بعدش باز پرینترش خراب شد .و بدش شروع کرد به توضیح اینکه بعدش باید چیکار کنیمکه دیگه اینجا با اینکه تند تر حرف می زد همه را می فهمیدم .به خانمم گفت باید فرانسه بیشتر بخونی بعدش ازش پرسیدم شما تو همین هتل زندگی می کنید یک خنده ای کرد و گفت ) فکر می کنم( گفت نه بابا اینجا گرونه تو سفارت کانادا هستسم یا اینکه جایی که سفارت کانادا گرفته هستیم . بعد پرسیدم همه کبکی ها اینقدر به لهجه صحبت می کنند گفت اصلا ما لهجه داریم گفتم مونترال زندگی می کنید گفت اره من تو همون محله پلاتو زندگی می کنم اون خونه ای هم که پیدا کردیداز مترو دوره. من محله پلاتو را خیلی دوست دارم پرسیدم واسه زتدگی برای ما خوبه گفت محله خیلی خوبیه. گفتم چقدر طول می کشه ما ویزا بگیریم گفت حداکثر سی و یک ماه واسه اینکه خیلی پرونده ایرانی داریم و کلا تعداد پرونده ها هم زیاده و بک گراند چک ایرانی ها به علت تعداد زیاد پرونده هاشون زیاد طول می کشه ما تمام تلاشمون را می کنیم ولی بازم زیاد طول می کشه بعد گفتم امتیازم چند شد گفت من برنامه را بستم بعدش اصلا مهم نیست این مهمه که قبول شدین .
    -------------------------
    متاسفم من با تبلت تایپ می کنم بعضی جاها بد تایپ می شه .
    تو فرم ها واسه من زده فرانوفن با اینکه به نظر خودم زیاد هم خوب صحبت نکردم بعدش هم کد 130 زده داخل فرم
    ویرایش توسط M1KE : January 27th, 2013 در ساعت 02:22 AM دلیل: ترکیب پست ها
    ارسال : 2010/10/05 - فايل نامبرکبک :2011/01/02 - انتظار مصاحبه : 29 اوت 2012 - مصاحبه و سی اس کیو: 2013/01/25 - رشته : غیر دیمند -فایل نامبر فدرال : 19 ژوئن 2013 - اپدیت : 26اوت 2013 مدیکال 16 اکتبر 2013

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •