امتحان اول اشپرشن:
واقعا کار خاصی نکرده بودم و تنها سرمایه ای که اون زمان داشتم پررویی بود که گویا برای قبولی در این قسمت کافی نیست. البته یکسری جمله برای شروع و پایان قسمت پرزنت حفظ کرده بودم. همونطوری که در پست قبلی گفتم من چون معلم نداشتم اصلا صحبت نکرده بودم. موضوع امتحان برای تایل اول برگزاری یک جشن خانوادگی بود و برای تایل دوم مرکز خرید بود و موضوع پرزنت پارتنرم که یک خانم بود ممنوعیت سیگار کشیدن بود. خلاصه جلسه امتحان شروع شد و ممتحنین دو تا خانم بودن. پارتنرم توی قسمت اول وقت زیادی برای حرف زدن به من نداد(البته من هم کلا عرضی نداشتم) و کلا بنظرم یکسره جمله رو حفظ کرده بود ولی خوب حفظ نکرده بود. منظورم اینه شما وقتی یکسری جمله رو حفظ می کنید باید بتونید متناسب با پاسخ پارتنرتون از این جملات استفاده کنید نه طوطی وار.
این قسمت که تموم شد تقریبا مطمئن بودم همونطوری که عابدزاده نتونست توپ استاد اسدی رو بگیره من هم نمی تونم نمره لازم رو بگیرم یعنی اینقدر دور از دسترس بود. رفتیم سر قسمت دوم با موضوع مرکز خرید واقعا نمی دونم چی گفتم فکر کنم توی پرزنت از رفتگر محلمون هم تشکر کردم. بعد از پایان پرزنتم نوبت پارتنرم بود که از من سئوال کنه، یه سئوالی ازم پرسید که نکیر و منکر هم از آدم نمی پرسن، هنوزم هرچی توی اینترنت می گردم جوابی براش پیدا نمی کنم. البته یه نطق کوتاهی کردم ولی کاشکی گفته بودم عرضی ندارم. تو موسسه گوته بعضی بچه ها می گفتند اگه سئوالی که از پارتنرتون می پرسید سخت باشه از نمرتون کم میشه حالا نمی دونم واقعا اینطوره یا اینکه بچه ها از هم می ترسیدند و می خواستند با ایجاد این شایعه پارتنرشون ازشون سئوال سخت نپرسه. در مورد سئوالی که ممتحن ازم پرسید راحتر بود یعنی خدا پدرش بیامرزه چون لااقل جواب سئوالش را بطور بالقوه می دونستم ولی خوب دونستن جواب سئوال بصورت بالقوه یه چیزه و تبدیل کردن این جواب به حالت بالفعل یعنی بیان آن به زبان آلمانی یه چیزه دیگست که متاسفانه من توی قسمت دوم ضعیف بودم البته بازم یه نطقی کردم که با توجه به نمره ای که کسب کردم فکر کنم همین نطق روی نمره پایینم تاثیر بالایی داشته. البته من هم اومدم در پایان پرزنت پارتنرم یه سئوال اساسی بپرسم که هم عمل ناجوانمردانه پارتنرم را تلافی کنم و همینکه کورسوی امیدی برای خودم ایجاد کنم که فکر کنم دقیقا چشم امیدم رو کور کور کردم چون سئوالی رو که پرسیدم گویا خانم توی پرزنتش درباره اش توضیح داده بود ولی خب من موقع پرزنت ایشون اصلا گوش نمی دادم یعنی سر سئوالی که ازم پرسیده بود هنوز ازش دلخور بودم. من ازش پرسیدم آیا کسی هست که در خانواده شون سیگار بکشه؟ ولی گویا خانم توی پرزنتش گفته بوده که بجز گربه اشون همه شون دودی هستن. نتیجه اخلاقی داستان اینه که حتما به پرزنت پارتنرتون گوش بدین. امتحان تموم شد و فردا ساعت چهار عصر نتایج رو توی سایت زدن و متعاقب اون توی پروفایلم توی سایت گوته سرود دلاوران نام آوران رو بمدت چهل و هشت برام پخش کردن.

امتحان دوم اشپرشن:
برای امتحان دوم دیگه تقریبا دستم اومده بود که برای قبولی توی این تایل با توجه به ضعفم توی صحبت کردن و اینکه موضوعات صحبت کاملا تکراریه باید یکسری جملات را آماده می کردم و حفظ می کردم برای قسمت اول یک روز وقت گذاشتم و یکسری جمله از اینترنت درآوردم که کار خیلی سختی نبود ولی برای قسمت پرزنت کار خیلی سخت شد چون تعداد موضوعات زیاد بود ( هیجده موضوع) که برای هرکدام باید یک ساختار مشابه آنچه توی پست های قبلی گفتم باید آماده می کردم خلاصه شش روز کامل توی اینترنت گشتم(روزی سیزده چهارده ساعت) و برای پانزده موضوع متنشون را آماده کردم حالا دو روز نیم وقت داشتم که حفظشون کنم با هر بدبختی بود تونستم دوازده تاشون را حفظ کردم و نرسیدم سه تای دیگشون را حفظ کنم. البته بنظرم اگه چهار روز وقت داشتم می تونستم همشون رو طوری حفظ کنم که استرش فراموش کردن هم نداشته باشم ولی خوب من اگه یه بار وقت کم نیارم دیگه من نیستم اصولا احساس می کنم با استرس و انجام هول هولکی کارها بیشتر راحتم. روز سرنوشت ساز فرا رسید توی موسسه گوته دعا می کردم جز هشت نفر اول نباشم. اینکه دوست نداشتم جز هشت نفر اول نباشم بخاطر اینه که موضوعات امتحان توی هر روز تکراریه و شما اگه بدونین قبلی ها چه موضوعاتی تو پرزنتشون بوده به احتمال زیاد برای شما هم تکرار میشه توضیحش طولانیه فقط می تونم بگه موضوعات چهار نفر اول با موضوعات چهار نفر سوم یکیه و موضوعات چهار نفر دوم با موضوعات چهارنفر چهارم یکیه البته بخاطر همین موضوع معمولا افراد رو می برن توی یک اتاق که البته بار اولی که من امتحان دادم اینکار را نکردن و یکی از نفراتی که اومد بیرون موضوع امتحانش با من یکی بود و دفعه دوم یه خانمی قبل از امتحانش موضوعات پرزنت امتحان رو از ما پرسید و پیشبینی کرد که یکی از موضوعات ما براش بیاد که دقیقا موضوع من اومد.