امتحان سطح B1 (پست اول حتما خوانده شود)

[nimabg]

تا جایی که من اطلاع دارم هر فصل یک بار اونم آخر فصل برگزار میشه.

امروز بالاخره با کلی استرس جواب آزمون اومد.

Schreiben : 100
Sprechen : 94
Lesen & Hören : 73

خداروشکر نتیجه یک سال تلاش بی نتیجه نموند.

ولی من به شخصه از Sprechen انتظار بیشتری داشتم و انتظار داشتم با وضعیتی که پارتنرم بوجود آورد نمره منو کم نکنن. یه نکته برای اینکه استرستون کم بشه بگم که پارتنرمم با اینکه اصلا حرف نزد نمره 75 گرفت و تقریبا همه قبول شده بودن. یه جورایی آزمون شجاعته تا صحبت کردن چون واقعا تو B1 کسی انتظار نداره کسی به درستی حرف بزنه. بخش Hören و Lesen هم با توجه به آمار کم قبولیشون و سختی امتحان برای من قابل قبول بودش.

در آخر امیدوارم مطالبم برای کسایی که می خوان این راهو برن کمک کنه. به امید موفقیت همه.

[Ilaria]

تا جایی که من اطلاع دارم هر فصل یک بار اونم آخر فصل برگزار میشه.

امروز بالاخره با کلی استرس جواب آزمون اومد.

Schreiben : 100
Sprechen : 94
Lesen & Hören : 73

خداروشکر نتیجه یک سال تلاش بی نتیجه نموند.

ولی من به شخصه از Sprechen انتظار بیشتری داشتم و انتظار داشتم با وضعیتی که پارتنرم بوجود آورد نمره منو کم نکنن. یه نکته برای اینکه استرستون کم بشه بگم که پارتنرمم با اینکه اصلا حرف نزد نمره 75 گرفت و تقریبا همه قبول شده بودن. یه جورایی آزمون شجاعته تا صحبت کردن چون واقعا تو B1 کسی انتظار نداره کسی به درستی حرف بزنه. بخش Hören و Lesen هم با توجه به آمار کم قبولیشون و سختی امتحان برای من قابل قبول بودش.

در آخر امیدوارم مطالبم برای کسایی که می خوان این راهو برن کمک کنه. به امید موفقیت همه.

بله حق با شماست. من اشتباه دیده بودم اسم آزمون رو. عذر میخوام
خیلی نمره های عالی گرفتید. تبریک میگم. نمره نهایی از مینگین 4 تا نمره حستب میشه؟ مثله آیلتس یا نه هر بخش جدا جدا؟
من که خیلی اط همین الان ک دارم میخونم استرس امتحان و نتیجه ش رو گرفتم

[SecIT]

سلام به همه
دوستان کتابی هست که نمونه سوالات شبیه به گوته یا osd یا telc رو همراه با جواب تشریحی ( مخصوصا مربوط به grammar) رو داشته باشه؟
مرسی

[nimabg]

بله حق با شماست. من اشتباه دیده بودم اسم آزمون رو. عذر میخوام
خیلی نمره های عالی گرفتید. تبریک میگم. نمره نهایی از مینگین 4 تا نمره حستب میشه؟ مثله آیلتس یا نه هر بخش جدا جدا؟
من که خیلی اط همین الان ک دارم میخونم استرس امتحان و نتیجه ش رو گرفتم

ممنونم. نمیدونم دقیقا چون هنوز درخواست سرتیفیکیت کلی ندادم ولی حتما جدا جداست. استرس نداشته باشین به امید خدا راحت حتی از من بهتر پاس میکنید. فقط تا وقت دارید روی هوقن و لزن کار کنید چون معمولا سخت ترن و برای اشپقشن به هیچ عنوان استرس نداشته باشید.

[yaserbah]

سلام. من کلاس نرفتم و در طول تابستون کتابهای منشن رو روزی یه درس خوندم تا تموم شد. الان شروع کردم تستهای کتاب so geht's noch besse zum Goethe-/OSD-Zertificat B1 رو انجام بدم. توی اولین تستی که زدم از سی تا سوال لزن و هوقن هر کدوم ده دوازده تا غلط داشتم که به نظرم خوب زدم. میخوام بدونم کسی آیا این کتاب رو کار کرده که بدونه آیا آزمون اصلی هم در سطح همین کتابه یا سختتره؟ من خودم فکر میکردم خیلی باید دشوارتر باشه چون توی جدول آمار قبولی توی سایت فارسی گوته دیدم آمار مردودیها خیلی بالا بود.

[yaserbah]

آقا من تا حالا هر سوالی درباره آزمون زبان آلمانی توی صفحات متعدد پرسیدم هیچ کس جواب نداده. اونوقتا لااقل ادمینها یه رسیدگی میکردن. الان یه سوال خیلی مهم دارم. انصافا هر کس اطلاعی داره جواب بده. من ساکن اصفهان هستم. الان توی جدول زمانبندی سایت گوته برای آبان ماه یه آزمون اعلام کرده. اول میخوام بپرسم چند وقت یه بار برگزار میشه؟ من ددلاین دانشگاهم اول مارچ یعنی دهم یازدهم اسفند سال دیگه است. بعدش اینکه توی جدول دیدم هر ماژول توی یه روز جداگانه است و حدود یه هفته طول میکشه. چرا اینجوریه؟ یعنی من باید امکان اقامت در تهران برای مدت یه هفته رو داشته باشم؟ و فقط در تهران برگزار میشه؟

[QE_LiHiUm]

سلام دوستان، ( این متن رو من 6 ماه پیش نوشتم )
من دیروز امتحان Sprechen در موسسه گوته داشتم، که میخوام تجربیاتم رو بگم.

اول اینکه من قرارنبود برای این امتحان ثبت نام کنم، ولی وقتی توی سایت موسسه دیدم که امکان برگزاری امتحان Sprechen قراره باز بشه و اینکه تعداد کمتری از افراد میتونن ثبت نام کنن، خواستم شانسم رو امتحان کنم، که اگه تونستم ثبت نام کنم و سعی کنم همه امتحانام رو جمع و جور کنم.

سایت روز آخر دی ماه باز شد و من در کمال خونسردی، برای تست شروع به ثبت نام کردم و در کمال ناباوری دیدم که تونستم غول ثبت نام رو شکست بدم. امتحان هم تاریخش 12 روز بعدش بود.
من به خاطر استرسی که گرفتم ( چون اصلا دوره Vorbereitung رو شروع نکرده بودم، فقط یکی دو مورد تست از این ور و انور برای لزن و هوقن زده بودم ) یکی دو روز اصلا نتونستم درس بخونم و همه اش دنبال جمع آوری مطالب بودم که چی بخونم و چی نخونم.
این ده روز، من تقریبا 5 روز اول، شروع کردم با آرامش مطالب رو دسته بندی کردم برای تایل 2 ( پرزنتاسیون )، و بعدش شروع کردم به حفظ کردن مطالبی که دوستان در همین تاپیک به عنوان مطالب پرتکرار گذاشتن. کم کم داشتم آماده میشدم و تقریبا 3 روز مونده به امتحان، وقتی کتاب 15 Übungsprufung رو ورق میزم، دیدم تقریبا یک چهارم موضوعاتشو دارم میخونم.
دوباره با استرسی زیاد، شروع کردم و بعد از کلی گشتن توی انواع سوشیال مدیاها، مخصوصا تلگرام، چندین منبع جدید پیدا کردم. ولی اینبار موضوعات حدودا 50 موضوع شده بود و سه روز وقت داستم و بیشتر از نصف موضوعات رو اصلا نشنیده بودم حتی. خلاصه با استرسی خیلی خیلی بیشتر، شروع کردم به خوندن و حفظ کردن مطالب، و چون دیدم واقعا نمیتونم این همه رو بخونم و حفظ کنم، نکات کلیدی موضوعات رو دسته بندی میکردم و اونا رو حفظ میکردم. ( خواهشا شما هم سعی نکنین همه رو حفظ کنین، چون ممکنه سر جلسه یادتون بره و کلا امتحان تون به فنا بره، اتفاقی که برای یکی از دوستام چند ماه قبل افتاد. )
تمرکزم بیشتر روی موضوعات پرتکرار بود ولی موضوعات جدید رو هم میخوندم که نکنه روز امتحان موضوعات من رو خود گوته خدابیامرز از اون دنیا مستقیم بفرسته.

اینم اضافه کنم، من برای تایل 1 و برای تشکر و دسته بندی موضوعات کلا نصف روز وقت گذاشتم و یکی دو تا قدمیتل مخصوص خودم پیدا کردم، و از اونا استفاده میکردم.

روز آزمون، من وارد اتاق انتظار شدم و بعد حدود یک ساعت و نیم گوش کردن به حرف های بقیه دوستان، که در باره تمام مسایل از آزمون ها گرفته تا مهاجرت با هم حرف میزدن، بالاخره اسمم رو گفتن و من به اتاق بغلی رفتم برای آماده شدن. ( این نکته رو اینجا اضافه کنم که هرچیزی موسسه گوته میگه و جایی نوشته بی دلیل نیست، من وسط زمستون، چون نمیخواستم با کاپشن برم سر جلسه که حجم لباسام زیاد نشن و جمع و جورتر باشم، بدون کاپشن رفتم، که توی اتاق Vorbereiten، چون خودشونم گفته بودن که همه پنجره ها بازن، و حتما با لباس گرم بیاین، تمام پنجره ها تا آخر باز بود و دمای اون اتاق از دمای بیرونم چندین درجه سردتر و در دمای فریز بود، که این باعث شد من گلو درد بدی بگیرم )

خلاصه، برگه ها رو دادن و من اولین کاری که کردم این بود که فقط رفتم سروقت صفحه پرزانتاسیون و دیدم موضوع من در مورد زبان های بیگانه هستش. در این موقع واقعا خوشحال بودم که نتیجه دسته بندی ها و طبقه بندی هامو دارم میبینم، چون همه چی رو کامل به یاد میاوردم.

شروع کردم به نوشتن و حواسمم به ساعتی که با پروژکتور روی دیوار جلومون بود بود. موضوع پرزنتاسون رو که نوشتم، شروع کردم به نوشتن نکات در مورد تایل اول که در مورد پارتی سورپرایزی یکی از همکلاسی ها بود.

15 دقیقه آماده سازی تموم شد و ما رو به طبقه پایین بردن.

اونجا دوتا ممتحن نشسته بودن که فکر کنم یکی شون آلمانی بود.

اول از پارتنرم شروع کردن به معرفی و بعدشم من. پارتنرم سعی کرد که یه کم جملاتش رو طولانی ترکنه و من که اونجا بودم، دیدم داره به مشکل میخوره، تصمیم گرفتم با ساده ترین و بهترین حالت، و با ساختارهای نهایتا دو جمله ایی ( نبن زتز )، خودمو معرفی کنم که فکر کنم روش من بهتر جواب داد.
بعدش نوبت پلن شد، پارتنرم شروع کرد و به صحبت کردن در مورد پلن، ولی بعد دو سه جمله دیدم خیلی داره گیر میکنه، واسه همین سعی میکردم برای اینکه آرومتر بشه، تو سوال و جواب ها، سوالها رو آسونتر بگم و توی بعضی جوابها، که میدیم خیلی استرسس گرفته، خودم یه پیشنهادی میدادم که اون بتونه تایید یا رد کنه. ( بماند که من هرچی میگفتم بنده خدا با اصرار دوست داشت فقط مخالفت کنه، و خودشم بعضی وقتا تو مخالفت خودش گیر میکرد. ) ( از من به شما پیشنهاد فقط سعی کنین یکی دو بار مخالفت کنین، چون ممحتن ها حتی با یکبار هم متوجه میشن که شما توانایی مخالفت کردن رو دارین )