صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 62

موضوع: درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

  1. #11
    Member keinman آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    رشته و دانشگاه
    Management
    ارسال‌ها
    308

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات مهم از اپلای کردن برای آلمان (پرسیدن سوال در این موضوع ممنوع است!)

    سلام. تجربیات دوستان رو خوندم. شاید برای دکتری واقعاً همین طور باشه و البته فکر میکنم این دوستان هم کمی بدشانسی آوردن و گیر آدمهای بدی افتادن...
    من خودم برای مستر اپلای کردم. راستش واقعاً پروسه خسته کننده و پر استرسی بود.
    اول اینکه من لیسانس مترجمی زبان انگلیسی داشتم و به جرأت میتونم بگم "هیچ" رشته به درد بخوری وجود نداشت که من بتونم براش توی آلمان اپلای کنم و شانس کار کردن و اینها داشته باشم... همه اش رشته هایی بود مثل ادبیات و مطالعات انسانی و از این چیزها که لااقل برای آینده من یکی که به درد بخور نبود.
    ضمن اینکه من متأهل هستم و اصلاً برام امکانش نبود که بخوام دوباره از لیسانس شروع کنم و برم سراغ یه رشته دیگه (جدا از اینکه قبولی کنکور و اینها رو میخواست)؛ پس باید میرفتم سراغ ارشد.
    خودم عاشق ریاضیات و کامپیوتر بودم، ولی متأسفانه تمام رشته های مرتبط با ریاضی و کامپیوتر لیسانس مرتبط میخواستن. در نهایت رسیدم به رشته های گروه مدیریت. شروع کردم با دانشگاه های مختلف مکاتبه کردن و شاید اغراق نباشه اگه بگم با حدود 20 تا دانشگاه مکاتبه کردم. واقعاً برام جالب بود که اینها هم همه شون میگفتن لیسانس مرتبط میخوان! با اینکه من هم چندین سال سابقه کاری مرتبط داشتم و هم دانش ریاضی داشتم. دیدم این طوری نمیشه. یه سری کتابهای مدیریت خوندم و رفتم GRE امتحان دادم (اولش میخواستم GMAT بدم ولی چون توی ایران نداشتیم بیخیالش شدم) و توی گوته هم امتحان TestAS ماژول اقتصادی دادم. همه اینها رو جمع و جور کردم به علاوه رزومه خیلی خوبی که داشتم و یه نامه انگیزه ای که واقعاً توش هر جوری که میتونستم با کلمات بازی کردم و کلی پر و پیمون نوشتم. مدرک B2 گوته ام رو هم که داشتم و بنابراین مشکلی از نظر مدرک آلمانی نداشتم.
    بازم شروع کردم با یکی دو تا دانشگاهی که یک کم شرایط انعطاف پذیرتری داشتن مکاتبه کردم مدارک جدیدی که گرفته بودم رو ارائه کردم... دو تا دانشگاه در نهایت بهم اوکی دادن که براشون مدرک بفرستم که یکیشون فقط GMAT میخواست که من نداشتم و اون یکی GRE هم قبول می کرد که من تونسته بودم حدنصاب نمره ها رو بیارم؛ ضمن اینکه نمرات ریاضی دیپلم و پیش دانشگاهیم هم همه عالی بود. رشته هم به زبان انگلیسی بود ولی حالا یک مشکل جدید این بود که من آیلتس یا تافل نداشتم. دوباره کلی باهاشون مکاتبه کردم و راضی شدند که لیسانس زبان انگلیسی و نمره GRE ام رو به جای آیلتس قبول کنند.
    بالاخره بعد از چندین ماه چک و چونه زدن تونستم از دانشگاه Otto-von-Guericke-Universität Magdeburg برای فوق لیسانس مدیریت پذیرش بگیرم. از اونجایی که این دانشگاه این برنامه فوق لیسانس رو به صورت MSc ارائه میکنه و لیسانس من هم غیرمرتبط هستش، یک ترم پیش نیاز برام گذاشتن که باید یه سری درسهای ریاضی و آمار و همچنین یه سری درسهای مربوط به اقتصاد و اینها رو بگذرونم.
    خدا رو شکر ویزام هم اومد و تا چند روز دیگه عازم هستم.

    امید داشته باشید و برای چیزی که میخواهید به دست بیارید واقعاً تلاش کنید... حتی اگه بارها و بارها به در بسته خوردید باز هم نا امید نشید.


  2. #12
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    این پستی که اغاز کردیدن خیلی خوب هست لطفا بقیه بچه ها که خارج رفتند و استادشون خوب بوده و یا بد بوده بیاند اسم استاد را بگذارند که مثل مورد شما تکرار نشه

  3. #13
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    سلام دوستان،
    من از سال 2011 تا 2015 در دانشگاه برانشوایگ در رشته CSE درس خواندم. خدا را شکر تمام واحدهای درسی ام رو پاس کردم و زبان آلمانی هم تا DSH-2 یاد گرفتم.
    چندین تجربه کسب کردم که می خواستم اینجا با شما در میان بگذارم.
    1. زبان آلمانی: یادگری زبان آلمانی سخت هست اما چیزی که آلمانی راسخت تر می کند سختگیری مردم نسبت به استفاده زبان هست. شما هیچوقت نمی توانید مثل یک آلمانی صحبت کنید چرا که حفظ کردن تمام اسامی با ارتیکل غیر ممکن است. اگر پذیرش از دانشگاه انگلیسی زبان دارید آن را در اولوییت قرار دهید.
    2. تحصیل در آلمان: از همه جای دیگر سخت تر است. در دوران دانشجویی عمدتا داوطلبان قشر جوان هستند ونیاز به تفریح و سرگرمی دارند این در حالی است که شما در دانشگاه کاملا تحت فشار هستید.
    3. موقعیت کاری: در تمام رسانه ها (به عنوان مثال دوچه وله) اعلام می کنند که ما به نیروی کار نیاز داریم. این در حالی است که تمام هم سال های من برای مدت طولانی به دنبال کار می گردند و حتی کریر سرویس دانشگاه به این موضوع اذعان دارند.
    4. نژاد پرستی: متاسفانه بعد از 100 سال هنوز به خارجی ها بی احترامی می شود. به عنوان مثال در خیابان به یکی از دوستان من گفتند برگرد برو چین یا به خود من در منزا گفتند می فرستیمت خونتون یا وقتی یکی از دانشجوهای جدید رو از ایستگاه قطار بر داشتم، یکی گفت رفته دنبال یک میمون! ، یا تمام بچه های CSE را مریض (Krank) خطاب کرده اند.

  4. #14
    Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    PhD in Electrical Engineering
    ارسال‌ها
    128

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    نمیدونم مدیر اسم اینجا رو تغییر میده جنرال بشه یا نه فقط واسه آلمان.
    در اسپانیا دیدم که یکی از همکارهامون (لهستانیه)، کلا فرد خیلی پرکاری نیست. اما اون هم به مشکل خورد و بهش گفتن دیگه قراردادت رو تمدید نمیکنیم!
    باید بگم که سوپروایزرش مشکل داره، چون تاحالا سه تای دیگه دانشجوی دکتری داشته و همشون ترک کردن اینستیتوت رو.
    چیزی که میخوام به اشتراک بزارم اینه که:
    منتظر سوپروایزرتون نشین هر چیزی گفت انجام بدین! باید، باید در دکتری شما از خودتون ایده بوجود بیارین، چیزی جدید، سوپروایزر اونقدر سرش شلوغه که وقت نداره (یا اصلا شاید ندونه) و به همین خاطر هم هست که شما رو استخدام میکنه. برای اینکه شما وقت دارید، اون راهنمایی کنه و با هم مشکلی رو حل کنین. (اگر سوپروایزر خیلی باحال باشه، همه چیز بلده و خوب راهنمایی میکنه)
    این همکار لهستانی ما، هر چیزی بهش میگفتیم این کار رو هم باید انجام بدی، اون کار رو هم باید انجام بدی، همش میگفت نه، اینا فقط از من این رو میخوان؛ بعد از یک سال ارزشیابی که انجام شد، بهش گفتن راضی نیستیم؛ تو هیچ کاری نکردی؛ اون هم گفت شما هر چیزی خواستین انجام دادم، اونا گفتن کافی نیست! به همین راحتی.
    حرف آخر اینکه، توی دکتری هم یه عرف داریم، یه مثلا حرف. درسته بهتون پروژه میدن انجام بدین، اما باید شما کارهای دیگه رو خودتون پیش ببرین در دکتراتون. همه چیز رو نمیگن. با افرادی که تجربه دارن، با اون استاد کار کردن، در اون اینستیتوت بودن، از اونا بخواین راهنماییتون کنن.

    * یه مساله دیگه! الآن در همه رشته ها بحث Interdisciplinary زیاده. مثلا، در رشته ما که برقه، یک نفری رو واسه دکتری برق گرفتن که ارشد کامپیوتر بود و برنامه نویسیش خوب بود. چون پروژه ای که برای دکتراش تعریف شده بود تقریبا همش برنامه نویسی بود. اما مساله اینجاست، این بنده خدا بعد از یک ساله اصلا هیچ ایده ای از برق نداشت و همش کد میزد، به جایی رسید که باید از مفاهیم برق (نه فقط در حد ساده) هم اطلاعات داشته باشی، والا نمیدونی به کدوم سمت بری و فقط کد زنی کافی نیست؛ گیر کرد و عذرش رو خواستن! پس حواستون باشه، پروژه تعریف شده رو بسیاااااار دقیق بخونین و بپرسین چه requirement هایی نیاز داره. هیچکس دوست نداره دو سال از عمرش رو بگذرونه و آخرش (درسته تجربه بدست میاد) ولی به اون هدفی که از اول داشت نرسه.

  5. #15

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    در یک جمله آلمان بدترین و بهترین کشور دنیاست. همزمان هم عاشقشی هم ازش متنفری!

  6. #16
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال‌ها
    14

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    ما توی ایران هم نژادپرستی داریم باید قبول کنبم که در تمام دنیا این حقایق وجود داره پس بنظرم بهتره حساس نباشیم وگرنه زندگی برای ما سخت تر میشه و نه برای اونها

  7. #17
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    رشته و دانشگاه
    architecture
    ارسال‌ها
    87

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    سلام
    من اومدم شهر مونستر برای تحصیل فوق لیسانس معماری. اینجا شهر خیلی قشنگیه اما ایرادش اینه که حداقل تو دانشکده معماری دانشجوی خارجی خیلی خیلی کمه و اونهاییم که من دیدم یا تو آلمان به دنیا اومدن یا سالها اینجا زندگی کردن. به همین خاطر سطح توقع استادا از زبان آلمانی خیلی بالاست و اصلا رعایت نمی کنن و خیلی تند درس می دن. از طرفی دوست پیدا کردن اینجا خیلی سخته باز به دلیل سطح زبان. با ایرانیها هم که من اینجا اصلا برخورد نکردم.

  8. #18
    Senior Member VividNed آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    533

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    نقل قول نوشته اصلی توسط red نمایش پست ها
    سلام دوستان،
    من از سال 2011 تا 2015 در دانشگاه برانشوایگ در رشته CSE درس خواندم. خدا را شکر تمام واحدهای درسی ام رو پاس کردم و زبان آلمانی هم تا DSH-2 یاد گرفتم.
    چندین تجربه کسب کردم که می خواستم اینجا با شما در میان بگذارم.
    1. زبان آلمانی: یادگری زبان آلمانی سخت هست اما چیزی که آلمانی راسخت تر می کند سختگیری مردم نسبت به استفاده زبان هست. شما هیچوقت نمی توانید مثل یک آلمانی صحبت کنید چرا که حفظ کردن تمام اسامی با ارتیکل غیر ممکن است. اگر پذیرش از دانشگاه انگلیسی زبان دارید آن را در اولوییت قرار دهید.
    2. تحصیل در آلمان: از همه جای دیگر سخت تر است. در دوران دانشجویی عمدتا داوطلبان قشر جوان هستند ونیاز به تفریح و سرگرمی دارند این در حالی است که شما در دانشگاه کاملا تحت فشار هستید.
    3. موقعیت کاری: در تمام رسانه ها (به عنوان مثال دوچه وله) اعلام می کنند که ما به نیروی کار نیاز داریم. این در حالی است که تمام هم سال های من برای مدت طولانی به دنبال کار می گردند و حتی کریر سرویس دانشگاه به این موضوع اذعان دارند.
    4. نژاد پرستی: متاسفانه بعد از 100 سال هنوز به خارجی ها بی احترامی می شود. به عنوان مثال در خیابان به یکی از دوستان من گفتند برگرد برو چین یا به خود من در منزا گفتند می فرستیمت خونتون یا وقتی یکی از دانشجوهای جدید رو از ایستگاه قطار بر داشتم، یکی گفت رفته دنبال یک میمون! ، یا تمام بچه های CSE را مریض (Krank) خطاب کرده اند.
    من بعد از ۳ سال زندگی در آلمان تقریبا با ۹۰% حرفهای شما مخالفم !
    ۱. قبول دارم که زبان آلمانی سخته والی به نظرم کسی که میخواهد بعد از تحصیل در آلمان کار کنه خیلی بهتره که آلمانی درس بخونه . چون باد از تحصیل به زبان انگلیسی تازه باید بیفتید دنبال آلمانی یاد گرفتن که وقت زیادی هم ندارید
    ۲. اینکه شما چه جوری بین درس و تفریح یه تعادل بر قرار کنید کاملا شخصیه . به عنوان مثال من خودم خیلی راحتر نسبت به ایران در آلمان درس خوندم . مشکل اینجاست که بعضی از ایرانیها فکر میکنند که در آلمان هم میشه درس رو گذاشت برای شب امتحان که خب اینجوری نیست .
    ۳. پیدا کردن کار واقعا سخته ولی اگه آلمانی تون خوب باشه شانس بیشتری خواهید داشت
    ۴. ما ایرانیها خودمون از همه نژاد پرست تر هستیم . نژاد پرستی همه جای دنیا هست.
    ... Stay Hungry ... Stay Foolish

  9. #19
    ApplyAbroad Senior Veteran
    mohammad_aria آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    رشته و دانشگاه
    Elektrotechnik - Automatisierungstechnik
    ارسال‌ها
    593

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    نقل قول نوشته اصلی توسط red نمایش پست ها
    سلام دوستان،
    من از سال 2011 تا 2015 در دانشگاه برانشوایگ در رشته CSE درس خواندم. خدا را شکر تمام واحدهای درسی ام رو پاس کردم و زبان آلمانی هم تا DSH-2 یاد گرفتم.
    چندین تجربه کسب کردم که می خواستم اینجا با شما در میان بگذارم.
    1. زبان آلمانی: یادگری زبان آلمانی سخت هست اما چیزی که آلمانی راسخت تر می کند سختگیری مردم نسبت به استفاده زبان هست. شما هیچوقت نمی توانید مثل یک آلمانی صحبت کنید چرا که حفظ کردن تمام اسامی با ارتیکل غیر ممکن است. اگر پذیرش از دانشگاه انگلیسی زبان دارید آن را در اولوییت قرار دهید.
    2. تحصیل در آلمان: از همه جای دیگر سخت تر است. در دوران دانشجویی عمدتا داوطلبان قشر جوان هستند ونیاز به تفریح و سرگرمی دارند این در حالی است که شما در دانشگاه کاملا تحت فشار هستید.
    3. موقعیت کاری: در تمام رسانه ها (به عنوان مثال دوچه وله) اعلام می کنند که ما به نیروی کار نیاز داریم. این در حالی است که تمام هم سال های من برای مدت طولانی به دنبال کار می گردند و حتی کریر سرویس دانشگاه به این موضوع اذعان دارند.
    4. نژاد پرستی: متاسفانه بعد از 100 سال هنوز به خارجی ها بی احترامی می شود. به عنوان مثال در خیابان به یکی از دوستان من گفتند برگرد برو چین یا به خود من در منزا گفتند می فرستیمت خونتون یا وقتی یکی از دانشجوهای جدید رو از ایستگاه قطار بر داشتم، یکی گفت رفته دنبال یک میمون! ، یا تمام بچه های CSE را مریض (Krank) خطاب کرده اند.
    نقل قول نوشته اصلی توسط VividNed نمایش پست ها
    من بعد از ۳ سال زندگی در آلمان تقریبا با ۹۰% حرفهای شما مخالفم !
    ۱. قبول دارم که زبان آلمانی سخته والی به نظرم کسی که میخواهد بعد از تحصیل در آلمان کار کنه خیلی بهتره که آلمانی درس بخونه . چون باد از تحصیل به زبان انگلیسی تازه باید بیفتید دنبال آلمانی یاد گرفتن که وقت زیادی هم ندارید
    ۲. اینکه شما چه جوری بین درس و تفریح یه تعادل بر قرار کنید کاملا شخصیه . به عنوان مثال من خودم خیلی راحتر نسبت به ایران در آلمان درس خوندم . مشکل اینجاست که بعضی از ایرانیها فکر میکنند که در آلمان هم میشه درس رو گذاشت برای شب امتحان که خب اینجوری نیست .
    ۳. پیدا کردن کار واقعا سخته ولی اگه آلمانی تون خوب باشه شانس بیشتری خواهید داشت
    ۴. ما ایرانیها خودمون از همه نژاد پرست تر هستیم . نژاد پرستی همه جای دنیا هست.
    من با تعدادی از حرفهای هر دو شما دوستان موافق و با تعدادیش مخالفم. من تا حالا توی 3تا شهر مختلف زندگی کردم و بد ندیدم نظرم رو اینجا بگم:

    1. من هم موافقم که کسانیکه بعدا قصد موندن در المان رو دارن حتما به المانی تحصیل کنند، چون حتی اگر شما بعدا تو یک شرکت بیم المللی هم کار پیدا کنید، (که احتمالش خیلی کمه که کاری پیدا کنید که فقط و فقط انگلیسی بخواد...) حلقه دوستان و جامعه ارتیاطی شما از تعداد نسبتا محدودی انگلیسی زبان فراتر نخواهد رفت.
    2. زبان المانی سخته، جدا از آرتیکل و گرامر خیلی سختترش نسبت به انگلیسی، دقیقا مثل فارسی خودمون تفاوت زبان عامیانه مردم با زبان رسمی و نامه نگاری اونها خیلی فاحش هست اینه که حتی شما مثلا اخبار ZDF رو 100% کامل متوجه بشید ممکنه که تو خیابون یکی یه سوال ازتون بپرسه و فقط یک کلمش رو بفهمید! چاره کار صحبت و همنشینی با المانی ها هستش...
    3. طبیعیه که دوست پیدا کردن توی فرهنگهای دیگه با ایران خودمون فرق بکنه. درستش اینه که خودمون با فرهنگ کشور میزبان آداپته کنیم (البته این به معنی پذیرش حتمی تمام اون فرهنگ نیست بلکه باید یاد بگیریم باهاش کنار بیایم). به نظرم دوستانی که کلا انتظار قواعد جاری و مردم با خلق و خوی ایران رو دارن یا بهتره تجدید نظر کنند یا قید خارج شدن از کشور رو بزنن.
    در کنار دانش زبان خوب باید از لحاظ فرهنگی هم بدنبال زمینه های مورد علاقه مشترک باشید...مردم بعضی فرهنگها ذاتا محتاط هستند و براحتی گرم نمیگیرن ولی تفاوتشون با ما به معنی بد بودنشون نیست وقتی که تعدادی دوست المانی پیدا کنید متوجه میشید که بعضیاشون(طبیعتا نه همگی) هم فوق العاده صمیمی و مهربون هستند.
    4. تحصیل کلا به یک زبان دیگه مشکل هست و فاکتورهای دیگه مثل توع رشته و کار دانشجویی و ... درس خوندن رو سختتر میکنه. ولی با توجه به چند درسی که به انگلیسی گذروندم باید بگم این رو کامل قبول دارم که درس خوندن به زبان انگلیسی واقعا ساده تره. علاوه بر این نوع دانشگاه هم مهمه،
    {{ شخصی که تصمیم میگیره بیاد تو یک دانشگاه با یک چهارم رنک شریف درس بخونه باید پی سختی کشیدن رو به تنش بماله. }}
    5. پیدا کردن کار نسبت بسیار مستقیم با زبان داره ... اینکه شما معدلتون خوب باشه و اطلاعاتتون خوب باشه یک چیزه ولی پرزنت کردن خودتون و دانشتون و علاقتون حتی برای گرفتن یک کارآموزی توی یک شرکت خوب چیزیه که باید تمرین بشه.
    6. بی احترامی و نژادپرستی متاسفانه توی همه جای دنیا و از جمله ایران خودمون هست (البته من با این مخالفم که ما از همه!!! نژادپرستتر هستیم...ولی شما الان چقدر توی توی شبکه های اجتماعی الفاظ برتری نژادی میبینید؟ توی خیلی از شهرای ایران وقتی با لهجه خودشون صحبت نمیکنید ممکنه برخوردایی ببینید) اینجا به جرات میگم که اکثر مردمش آدمای محترمین و البته نخاله هم توشن هست... طبیعیه که جایی مثل آمزیکا که مثلا 50% مردمش خارجی هستند رفتار با خراجی ها عادیتر هست...
    Wo ein Wille ist , gibt es einen Weg
    لطفا به قوانین احترام بگذارید - سوالها رو در جای مربوط مطرح کنید - برای تشکر ازدادن امتیاز استفاده کنید نه پست جدید یا پیام خصوصی!
    از جواب دادن به سوالات تکراری و پیامهای خصوصی قابل طرح در فروم جدا معذورم.


  10. #20
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : درج تجربیات تلخ از اپلای کردن برای آلمان

    نقل قول نوشته اصلی توسط VividNed نمایش پست ها
    من بعد از ۳ سال زندگی در آلمان تقریبا با ۹۰% حرفهای شما مخالفم !
    ۱. قبول دارم که زبان آلمانی سخته والی به نظرم کسی که میخواهد بعد از تحصیل در آلمان کار کنه خیلی بهتره که آلمانی درس بخونه . چون باد از تحصیل به زبان انگلیسی تازه باید بیفتید دنبال آلمانی یاد گرفتن که وقت زیادی هم ندارید
    ۲. اینکه شما چه جوری بین درس و تفریح یه تعادل بر قرار کنید کاملا شخصیه . به عنوان مثال من خودم خیلی راحتر نسبت به ایران در آلمان درس خوندم . مشکل اینجاست که بعضی از ایرانیها فکر میکنند که در آلمان هم میشه درس رو گذاشت برای شب امتحان که خب اینجوری نیست .
    ۳. پیدا کردن کار واقعا سخته ولی اگه آلمانی تون خوب باشه شانس بیشتری خواهید داشت
    ۴. ما ایرانیها خودمون از همه نژاد پرست تر هستیم . نژاد پرستی همه جای دنیا هست.

    اولا سلام
    دوما اینجانب جزو این دسته از افرادی که فرمودید نیستم. شما منظور من رو نفهمیدید. من عرض کردم درس خواندن در آلمان سخت تره به به عنوان مثال ساختار متفاوت آزمون. آزمون شفاهی در اینجا میتونه .تا چند ساعت طول بکشه در حالی که ما آزمون شفاهی در ایران حداقل در رشته های فنی نداریم.
    بله نژاد پرستی همه جای دنیا هست اما در آلمان سیاست مدار میاد تو تلویزیون میگه هر روز یک خانه پناهجویان در آلمان به آتش کشیده میشه. بعد میگن علت آتشسوزی پناهگاه پناهجویان دوسلدورف معلوم نیست.
    اینجا به دانشجوی دکترا تو خیابون توهین میکنند میگن کارتو ازت میگیریم، میندازیمت بیرون، باید بری پناهنده شی! البته که داد نمیزنه ولی یه جور میگه که تو بفهمی! اینها تو ایران و هیچ جای دیگه نیست آقای محترم ! هر چقد هم شما تحمل داشته باشی یه جایی دیگه حوصلت سر میره! بعد وقتی بگی اینا نژاد پرستن همه دشمنت میشن میگن به ما فحش داد! این نباید هیچی بشه!

    آلمان... آلمانِ پگیدا و آ اف د هست که فقط خودشو پشت چند تا دونر کبابی مخفی کرده! میگن ما اینترنشنالیم!

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •