الان شش ماهه اینجام. اومدم بگم این تاپیک خیلی کمک به من کرد که به مرور زمان تصورات غیر واقعی م از کانادا رو دور بریزم. (دو سه سالی قبل اومدن مرتب میخوندم).
برای همین شوکه نشدم آنچنان
تشکر از همه ی اونهایی که به اشتراک گذاشته بودن.
امروز که تو خیابانهای کیچنر و واترلو رانندگی میکردم متوجه شدم که حتی یک خیابان این دو تا شهر (تا اونجایی که من میدونم) سالم نیست و پر از چاله های پر عمق هست که اگر مواظب نباشید ممکنه لاستیک ماشین بترکه. جالب اینجاست که شهرداری اینجا من رو یاد شهرداری های خودمون می ندازه و کلا میخواند ماست مالی کنند. یاد ناهید ننشی در کلگری بخیر که واقعا شهر کلگری به اون بزرگی رو نمونه کرده.
این تصور کاملا اشتباه هست اگر کسی فکر کنه که همه جای کانادا شبیه به همه. در برخی جاهای کانادا وضع دست کمی از ایران نداره. فکر میکنم که تنها تورم کم کانادا در همه جا تقریبا به یک نسبت حس میشه
یاد این تصور غلط از کانادا افتادم که همه جای کانادا یکجوره.
Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true
بله شما درست میگید , ولی صد در صد وضعیت یک مملکت روی نظرات افراد تاثیر میزاره !
چیزی که من حس کردم جدیدا کانادا اوضاع سختی برای کار داره و مخصوصا اگر تازه وارد باشی با پروژه های آزمایشی و حقوق نصف یا خیلی کم بدون بیمه باید کار کنی که به یک حد متعادلی برسی و بتونی بگی کارمند شدی و نیروی کار به حساب میای ....
در خصوص مسایل اجاره و آپارتمان هم ظاهرا خیلی به تازه واردین اعتمادی ندارن و باید چند میلیون اول کار بزاری وسط که بتونی یک آپارتمان فکستنی رو اجاره کنی !
البته میگم , اینها رو من تجربه نکردن و تجربیات دیگران هستش , در کل از 2 حالت خارج نیست : یا میری و شکست میخوری یا برنده میشی ...
البته اگر نری و از شکست بترسی بازنده هستی و تا عمر از چیزی که تجربه نکردی میترسیدی
مرگ ما زمانی فرا میرسه که در زندگی هیچ انگیزه ای نداریم !
شاید بهتر باشه یک مقدار برداشت تون از خارج کشور را تغییر بدید. کسی مبهوت هوش و تاریخ و مهارت ایرانی ها نیست و کسی برای ایرانی ها فرش قرمز پهن نکرده. فکر نکنید چون قبول زحمت کردید و اومدید کانادا باید فوری کار به شما بدن، مسکن به شما بدن و مزایای دیگه. خیر در واقعیت اینطور نیست. حتی می بینید به این راحتی به شما خانه اجاره نمی دن چون نه سابقه مالی دارید و نه صاحب خانه مطمئنه که بعد از دو ماه بدون پرداخت اجاره فرار نمی کنید. مهاجر نسل اول همیشه با سختی های زیادی روبروست. کار پیدا کردن برای یک مهاجر تازه وارد دشواره. نه زبان خوبی بلده نه با آداب و رسوم کار و فرهنگ جدید آشناست. باید سختکوش باشید، یکی راهش را در ادامه تحصیل می بینه و در کنارش پیتزا هم تحویل می ده و در پمپ بنزین هم کار می کنه که هیچ عار نیست و به شرف و اراده اش باید آفرین هم گفت، یکی در شروع کردن از مشاغل پایین تر یا حتی بی ارتباط اما مسیر را دنبال می کنه و بعد از مدتی اوضاع بهتر میشه. اینجا کشوریه که یک مهاجر نسل دوم از این کشور آفریقائی میشه شهردار همون شهری که دوست مون در پست بالا از عملکردش تعریف کردن.
Solitary trees, if they grow at all, grow strong.
چند سال پیش مثالی که من روی این فروم زدم این بود که برای بسیاری از افراد مهاجرت مثل اینست که فرض کنید یک افریقایی از کشور کنگو را بیاورند در میدان آزادی تهران پیاده کنند. سختیها و مشکلاتی که این فرد در بدو ورود باید با آن دست و پنجه نرم کند را در نظر بگیرید. این موضوع خیلی ربطی به بازار کار آسان و اعتماد و تخصص و غیره ندارد. بیشتر موضوع آشنایی با فرهنگ و جا افتادن در جامعه مقصد است. بازار کار کانادا الان در بیشتر رشته ها خوب است (و در رشته شما خیلی خوب)، ولی این بدان معنی نیست که شما بلافاصله می توانید وارد این بازار کار خوب بشوید. مثال فرد افریقایی در تهران را یادتان باشد.
برای همین است که با تجربه تر ها همیشه توصیه می کنند:
-زبان را خیلی خیلی قوی کنید بخصوص مهارتهای گفتاری و شنیداری.
-با جامعه مقصد و مقررات و قوانین و فرهنگ آن خوب آشنا شوید. همین فروم کمک زیادی می کند
-بازار کار در رشته تان را خوب مطالعه کنید و ببینید دقیقا چه مهارتهایی لازم دارند و آنها را تقویت کنید.
-در ابتدا نزدیک به جامعه ایرانی باشید که بتواند کمک بگیرید. اگر دوست یا فامیلی دارید نزدیک آنها باشید.
این فاکتورها کمک می کنند که در مهاجرت تان سختی کمتری تحمل کنید و شانس موفقیت بیشتری داشته باشید.
خیلی ممنونم
ولی مثال آفریقایی و تهران که زدید از نظر فرهنگی و بازار کار با مملکت درجه یکی مثل کانادا فرق می کنه !
یک آفریقایی بخواد تو مملکت جهان سومی مثل ایران کار کنه اول کلی ملت بخاطر رنگ پوست و ظاهرش مسخره اش می کنن ...
بعد از اینکه به این اذیت و آزارها عادت کرد باید تازه بیاد با شرکت های دزد ایرانی سر و کله بزنه و پولش رو بخورن و با تاخیرهای طولانی حقوق متوسط بگیره !
ولی خوب صد در صد تو جایی مثل آلمان یا کانادا قانون سفت و سختی از کارگر و نیروی کار حمایت میکنه و نمیزاره حقش ضایع بشه !
تو ایران دغدغه زیاده , کار پیدا میشه ولی اینکه حق و حقوقت رو نخورن یک جنگ اعصابه ولی ظاهرا در خارج کشور خیلی کم پیش میاد یا در جایی مثل کانادا حداقل فکر کنم صفر باشه احتمالش !
من میدونم اونجا قانون گرا و منظم هستن , بیشتر شبهات و نگرانی هام بخاطر مسایل اجتماعی هستش
مثلا هیچ وقت یادم نمیره یکی از آشنایان ما که دهه 70 شمسی به آلمان مهاجرت کرده بود چون اسم روی زنگ درب منزل فارسی بود بچه های محل زنگ آپارتمانش رو خراب میکردن یا رنگ میریختن روی درب منزلش !
یا مثلا میخوام بدونم دید و طرز فکر کانادایی و عمومی نسبت به نفر ایرانی اونجا چجوریه ؟
سوال مهم : مثلا نکته یک یونانی یا مثلا چینی اونجا بتونه 1 هفته ای با یک تخصص ثابت و شرایط یکسان با یک ایرانی استخدام بشه ولی یک ایرانی مثلا 2 ماه هم استخدام نشه و همش ازش پروژه تست بخوان یه یک آدم trust full بحساب بیاد !
مسایل مهاجرتی و قانونیش که معلومه , نهایت میرید سایت سفارت و می پرسید و مطالعه می کنید و یا وکیل هست راهنمایی میده و باید حتما پول خرج کرد !
ولی مسایل مهم درباره زندگی با خرج و وکیل میسر نمیشه و باید جسمی و روحی درکش کرده باشی
ببخشید البته زیاد توضیح دادم
ممنون
مرگ ما زمانی فرا میرسه که در زندگی هیچ انگیزه ای نداریم !
اون طور برخوردهای نژادپرستانه را در کانادا و بخصوص شهرهای بزرگ به ندرت خواهید دید. شهری چند میلیونی مثل تورنتو کمی بیشتر از 50 درصد جمعیتش خارج از کانادا متولد شدند بنابراین همه مهاجرند. ایرانی ها جزو اقشار محترم و کم مشکل جامعه هستند. بحث استخدام که فرمودید، به صرف نژاد چنین کاری نخواهند کرد و کسی با ایرانی ها پدرکشتگی نداره. حالا اگر استخدام کننده خودش چینی باشه دلش بخواد یک چینی را به یک ایرانی ترجیح بده در استخدام بحث دیگریست و کاملا ممکنه اتفاق بیافته. تا اینجا که من دیدم واقعا کسی کاری به نژاد شما نداره، کاری که می خوان را بلد باشید و مهارت های اجتماعی مطلوبی هم داشته باشید (زبان، برخورد ...) می تونید استخدام بشید.
Solitary trees, if they grow at all, grow strong.
منظور من از آن مثال نه از دیدگاه برخورد ایرانی ها بلکه از احساس و تجربه آن افریقایی در تهران بود. اینجا مسخره تون نخواهند کرد و تبعیض نژادی علنی هم کمه. ولی بهر حال همان خارجی بودن و مشکلات زبان و نداشتن تجربه کار کانادایی ممکنه باعث بشه که یک کارفرما به نیروی کانادایی بیشتر اعتماد کنه. بخصوص تجربه کار کانادایی اینجا برای کارفرماها مهم است و این موضوع گرفتن اولین کار را مشکل تر میکنه. ولی غیرممکن نیست و اکثر ما بنحوی بر این مشکلات غلبه کردیم. آن توصیه هایی که در پست قبل نوشتم را جدی بگیرید تا کارتان راحت تر شود.
شما برای درک واقعیت زندگی اینجا باید حتما حضور فیزیکی داشته باشی، با آدمها معاشرت کنی، کار پیدا کنی...،به مرور زمان متوجه خواهی شد که جنس نگرانی های اینجا قومی و نژادی نیست، تجربه من در مورد کانادایی ها و آمریکاییهایی که میبینمشون این بوده که به شدت مهاجرها رو دوست دارن و بهشون کمک میکنند،تو مقوله شغلی شما اگر کاربلد باشی کارفرماها شما رو ترجیح میدن،تنها مشکل جامعه مهاجر اینجا دانش زبان هست فقط همین و بس
علاقه مندی ها (Bookmarks)