دوستان پیشنهاد میکنم برای اینکه پستتون حذف نشه توسط ادمینهای محترم، به فرصتها و یا احیانا تهدیدهای موجود در کانادا بپردازید. اونور قضیه هم خودبخود مشخص میشه چرا که همه قبلا در ایران زندگی کردیم
Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true
از دید من به عنوان یه خانوم که هنوز مدت زیادی نیست به این کشور اومدم ولی واقعا احساس ارزش داشتن و مهم بودن رو تا حالا بارها داشتم و همونطور که دوستان خانوم دیگه هم گفتن فقط یه خانوم میدونه حس واقعی یه خانوم در ایران به چه شکله...امیدوارم همه زنهای سرزمینم روزی این حس ارزشمند بودن و دارای حق و حقوق انسان بودنو حالا یا با مهاجرت یا در همون ایران شرایط طوری بشه که تجربه کنن
ادامه جمله رو بخونید. حمایت خانواده و فامیل در ایران خیلی بهتر از کاناداست. شما خانواده های جدید کانادا رو ببینید. به تعداد مادران مجرد نگاه کنید. همه جا خوبی ها و بدی هایی داره و به طور مطلق نمیشه گفت که یه خایی از حای دیگر بهتره. اثباتش ساده هست. پدر و مادران خیلی از ماها مدت زیادی نمیتونن اینجا زندگی کنن. اینجا بیرون خانه خیلی خوبه. ولی درون خانواده هاش لااقل با فرهنگ ایرانی ماها همخوانی نداره و حتی خود بزرگتر هاشونم از این موضوع شاکی هستند و بنیان خانواده به شکلی که در ایران اهمیت داره اینجا نداره و این یکی از مضرات دراز مدتی هست که اتفاقا به ضرر خانم هاست. خانم های متاهلی که ازدواج موفقی در ایران داشتند, قطعا این موضوع دغدغه آنها نیست.
یک آقایی یکبار در جمع ما همین صحبت را مطرح کرد که در ایران خانمها چقدر وضعشان بهتر است چون توسط آقایان و خانواده ساپورت میشوند و احتیاج نیست کار کنند و نظیر آن. خانم یکی از دوستانم که درجمع بود جواب داد: یعنی دقیقا احترامی که به بچه ها گذاشته میشود: خرج شان را میدهیم و ساپورتشان میکنیم ولی در همه امورما برایشان تصمیم میگیریم. در ایران خانمها را مثل بچه باهاشان رفتار میشود، و در کانادا مثل آدم بالغ و مستقل. اگرکسی ترجیح میدهد مثل بچه از او نگهداری شود ولی قدرت تصمیم گیری نداشته باشد بله ایران جای بهتری است!
بنظر من مثال ایشان دقیق و واقعیت بود.
درمورد تهدید بنیان خانواده هم اینجا تعریف خانواده تغییرکرده است. بنیان خانواده بخودی خود دارای ارزش نیست. وقتی افراد مستقلا بتوانند روی پای خودشان بایستند و زندگی موفقی داشته باشند نیازی به حمایت همه جانبه خانواده نیست. منظورم البته مسائل عاطفی نیست چون آن که همیشه وجود دارد بلکه عدم نیاز به حمایت مادی است.
اتفاقا بنیان خانواده اصل ارزشه. اگر به نظرتون ارزش نیست که معیار سنجش شما با من متفاوته و این دقیقا همون نکته ای هست که عرض کردم و بسته به نوع نگاه شما میتونه یه جامعه ای برای عده ای که کم هم نیستند بهتر از جامعه دیگری باشه که شما بهتر میدونیدش و ایرادی هم نداره. ولی قبول کنیم که نطرات متفاوتی هم هست و بسته به آدمش و محیطش و خانواده اش و اینکه چه چیزی براش مهمه، جاهای متفاوت بهتر و بدتر از هم میشوند.
کاملا قبول دارم که به نحوه نگرش بستگی داره ولی توجه بفرمایید که تغییرات ساختار خانواده اختراع غربی نیست و بخشی از تحول جامعه مدرن بوده است. این تحولات دیر یا زود در ایران هم اتفاق میفتد و ساختار سنتی خانواده را تغییر میدهد کما اینکه آمار طلاق و زندگی های مجردی در تهران این ترند را نشان میدهد.
دوست عزیز هر شرایط و قوانینی خوبی ها و بدی های خودشو داره ولی این ما هستیم که میتونیم موارد خوبشو استفاده کنیم. مسلما اگه با یه پایه خانوادگی محکمی مهاجرت کرده باشیم و بچه هامونم همونطور تربیت کنیم شاید تا حدی بتونیم اون ارزش های سنتیمونو حفظ کنیم...
در مورد حمایت خانواده از زنها در ایران فقط اگه به این سوالم جواب بدین به قولی من پرچم سفید رو بالا میبرم. اگه خانومی در ایران یه خانواده ای نداشته باشه یا اونقدر ضعیف باشن که نتونن خوب حمایتش کنن تکلیف این زن در اون کشور چیه؟ آیا لزوم بهره برداری یه زن از شرایط و بافت سنتی ایران همین داشتن خانواده و مخصوصا خانواده قویه؟ آیا بهتر نیست قوانین جامعه طوری باشه که صرفنظر از اینکه پدرت کیست؟ چقدر توانایی حمایتتو داره؟ آیا برادری داری که بقیه ازش حساب ببرن و نظایر این بتونه به جا و به موقع از زن و اصولا انسان در مواقع سختی و مشکلات حمایت کنه؟
نمونه دیگرش همین قوانین حمایتی از آینده بچه هاست فارغ از اینکه پدرش کیه و چقدر توانایی داره! درسته توانا بودن خانواده بچه مهمه ولی یه بچه در صورت داشتن پدر ضعیف از حداقل ها محروم نیست!!!
بله وقتی به مادرهای مجرد و زن های مطلقه اینجا نگاه می کنیم هیچ فرقی با بقیه ندارند و جامعه و خانواده اشون ازشون حمایت میکنه...من قبل از اینکه بیام اینجا فکر می کردم اینجا خانواده مفهوم نداره اما وقتی با کانادایی آشنا شدم دیدم هر چقدر پدر و مادرهای ما احساس دارن اینا هم نسبت به بچه هاشون احساس دارن...نمونه اش همکار کانادایی من که دخترش با دو تا بچه از شوهرش جدا شده بود و تو خونه همکار من زندگی میکرد و بخشی از هزینه زندگی اشم همکار من میداد چون دخترش داشت درس میخوند ...اما تو ایران به محض اینکه یکی طلاق بگیره همون خانواده و فامیل که به نظر خیلی حامی میان!!با رفتار دوستی خاله خرسه اشون به اندازه کافی بهش زخم زبون میزنن و قضیه رو تراژدی می کنن...دیگه جامعه که بماند چه انگ هایی به یه خانم مطلقه یا خدایی نکرده مادر مجرد میزنه!!!فکر کنم تو ایران مادر مجرد مرگ به زنده موندنش ترجیح بده ...و با این طرز تفکر که بنیان خانواده تو ایران خیلی بهتر از کاناداست پس میشه نتیجه گرفت بنیان خانواده در ایران تو روستا ها هم خیلی بهتر از شهرهاست چون آمار طلاق پایین تره و خانواده ها منسجم تر هستند و لابد خانم ها هم خوشحال تر هستند!!!!!!اما فکر کنم فقط خدا میدونه زنان روستایی چه خون جگری از جامعه سنتی و مردسالار میخورن...و به همون نسبت ماها چه نفسی میکشیم اینجا!!
لندینگ در تورنتو July 2012
Thank God
علاقه مندی ها (Bookmarks)