صفحه 101 از 219 نخستنخست ... 51919293949596979899100101102103104105106107108109110111151201 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,001 تا 1,010 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1001
    ApplyAbroad Hero dexoey آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    رشته و دانشگاه
    HTW Berlin - Construction and Real Estate Management
    ارسال‌ها
    1,070

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    یک وبلاگ معروف همچین پستی داره:

    " سياست هاى كانادا سمت و سويى را تعقيب ميكند كه به زن شخصيت كاذبى داده و از اين سياست در راه منافع خود استفاده ميبرد......در عين اينكه در سطوح بالاى مديريتى تعداد زنان بسيار بسيار اندك هست ، ولى در سطوح پايينى سعى در افزايش تعدادمديران زن دارد....علت آن واضح هست.....زنان با وفادارى بيشترى ، كار انجام ميدهند و قانون را مو به مو اجرا ميكنند و معمولا ابتكار يا نواوريى كه با قانون در تضاد باشد، نمى پذيرند.......در نتيجه در عين اينكه از موقعيت خود راضى بوده مثل يك ربات ،كار ها را انجام ميدهند ....
    ..اما سياست هاى كانادايى مردان جامعه در سطوح پايينى هرم را، راهى مشاغل غير مديريتى يا كارخانجات كرده و قدرت مانور به آنان نميدهد....چرا كه اگر مردان وارد سطوح مديريتى دست پايين شوند، نه حرف شنوى زنان را دارند ، نه حاضر به اجراى قانون بصورت چشم بسته هستند........و درامد هاى بالاترى را نيز طلب ميكنند.......
    سياست هاى كانادايى، با اين روش ، چند هدف را با يك تير ميزنند.... خود را حامى و مدافع حقوق زنان نشان ميدهند ، از آنان كار بيشترى با حقوق معمول ميكشند , بصورت ويترينى از آنان استفاده ميكنند ، مضافا مردان را به علت نياز عاطفى به زنان , تحت كنترل در مياورند و مهمتر از همه در سطوح بالاى مديريتى باز هم مردان هستند كه حكمرانى ميكنند و خود زنان هم راضى هستند!...بطور ساده، استفاده ابزارى كه در كانادا از زن ميشود به قدرى ماهرانه طراحى شده كه خود زنان هم از آن برداشت آزادى و برابرى حقوق زن و مرد ميكنند...
    ...متاسفانه امروز ، اين سياست در حال گسترش است.....حتى سازمان ها و فرقه ها و دولت هاى به ظاهر انقلابى ميهنى با دادن پست هاى صورى به زنان در عين اينكه خود را مدافع برابرى حقوق زن و مرد نشان ميدهند، به سو استفاده از ايشان مشغولند..... و مديران مرد , بر خر مراد سوار....."

    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟
    ویرایش توسط araliabadi : February 23rd, 2014 در ساعت 05:44 PM دلیل: حذف نام وبلاگ
    از ایرانی بودنم بسیار متنفرم.
    به علت جو حاکم بر این سایت، حضور من بسیار کمرنگ می باشد.

  2. #1002
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها

    " سياست هاى كانادا سمت و سويى را تعقيب ميكند كه به زن شخصيت كاذبى داده و از اين سياست در راه منافع خود استفاده ميبرد......در عين اينكه در سطوح بالاى مديريتى تعداد زنان بسيار بسيار اندك هست ، ولى در سطوح پايينى سعى در افزايش تعدادمديران زن دارد....علت آن واضح هست.....زنان با وفادارى بيشترى ، كار انجام ميدهند و قانون را مو به مو اجرا ميكنند و معمولا ابتكار يا نواوريى كه با قانون در تضاد باشد، نمى پذيرند.......در نتيجه در عين اينكه از موقعيت خود راضى بوده مثل يك ربات ،كار ها را انجام ميدهند ....
    ..اما سياست هاى كانادايى مردان جامعه در سطوح پايينى هرم را، راهى مشاغل غير مديريتى يا كارخانجات كرده و قدرت مانور به آنان نميدهد....چرا كه اگر مردان وارد سطوح مديريتى دست پايين شوند، نه حرف شنوى زنان را دارند ، نه حاضر به اجراى قانون بصورت چشم بسته هستند........و درامد هاى بالاترى را نيز طلب ميكنند.......
    سياست هاى كانادايى، با اين روش ، چند هدف را با يك تير ميزنند.... خود را حامى و مدافع حقوق زنان نشان ميدهند ، از آنان كار بيشترى با حقوق معمول ميكشند , بصورت ويترينى از آنان استفاده ميكنند ، مضافا مردان را به علت نياز عاطفى به زنان , تحت كنترل در مياورند و مهمتر از همه در سطوح بالاى مديريتى باز هم مردان هستند كه حكمرانى ميكنند و خود زنان هم راضى هستند!...بطور ساده، استفاده ابزارى كه در كانادا از زن ميشود به قدرى ماهرانه طراحى شده كه خود زنان هم از آن برداشت آزادى و برابرى حقوق زن و مرد ميكنند...
    ...متاسفانه امروز ، اين سياست در حال گسترش است.....حتى سازمان ها و فرقه ها و دولت هاى به ظاهر انقلابى ميهنى با دادن پست هاى صورى به زنان در عين اينكه خود را مدافع برابرى حقوق زن و مرد نشان ميدهند، به سو استفاده از ايشان مشغولند..... و مديران مرد , بر خر مراد سوار....."

    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟
    نظر کاملا چرندی است برای توجیه شرایط در ایران. اگر قرارست خانمها در کانادا پستهای مدیریتی بالا نداشته باشند پس اینهمه رهبران احزاب، وزرا و نخست وزیران ایالتی که خانم هستند در این پست ها چکار میکنند؟
    الان نخست وزیران کبک، آلبرتا و بریتیش کلمبیا یعنی سه تا از چهار ایالت پرجمعیت کانادا خانم هستند.

    آن وبلاگ کذایی اصولا تمرکزش را گذاشته برای اثبات اینکه ایران بهتر ازخارج است. همه داستانهایش هم در همین راستاست.
    ویرایش توسط Bernadot : February 24th, 2014 در ساعت 09:33 AM

  3. #1003
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering - Senior Software Developer
    ارسال‌ها
    653

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    یک وبلاگ معروف همچین پستی داره:

    " سياست هاى كانادا سمت و سويى را تعقيب ميكند كه به زن شخصيت كاذبى داده و از اين سياست در راه منافع خود استفاده ميبرد......در عين اينكه در سطوح بالاى مديريتى تعداد زنان بسيار بسيار اندك هست ، ولى در سطوح پايينى سعى در افزايش تعدادمديران زن دارد....علت آن واضح هست.....زنان با وفادارى بيشترى ، كار انجام ميدهند و قانون را مو به مو اجرا ميكنند و معمولا ابتكار يا نواوريى كه با قانون در تضاد باشد، نمى پذيرند.......در نتيجه در عين اينكه از موقعيت خود راضى بوده مثل يك ربات ،كار ها را انجام ميدهند ....
    ..اما سياست هاى كانادايى مردان جامعه در سطوح پايينى هرم را، راهى مشاغل غير مديريتى يا كارخانجات كرده و قدرت مانور به آنان نميدهد....چرا كه اگر مردان وارد سطوح مديريتى دست پايين شوند، نه حرف شنوى زنان را دارند ، نه حاضر به اجراى قانون بصورت چشم بسته هستند........و درامد هاى بالاترى را نيز طلب ميكنند.......
    سياست هاى كانادايى، با اين روش ، چند هدف را با يك تير ميزنند.... خود را حامى و مدافع حقوق زنان نشان ميدهند ، از آنان كار بيشترى با حقوق معمول ميكشند , بصورت ويترينى از آنان استفاده ميكنند ، مضافا مردان را به علت نياز عاطفى به زنان , تحت كنترل در مياورند و مهمتر از همه در سطوح بالاى مديريتى باز هم مردان هستند كه حكمرانى ميكنند و خود زنان هم راضى هستند!...بطور ساده، استفاده ابزارى كه در كانادا از زن ميشود به قدرى ماهرانه طراحى شده كه خود زنان هم از آن برداشت آزادى و برابرى حقوق زن و مرد ميكنند...
    ...متاسفانه امروز ، اين سياست در حال گسترش است.....حتى سازمان ها و فرقه ها و دولت هاى به ظاهر انقلابى ميهنى با دادن پست هاى صورى به زنان در عين اينكه خود را مدافع برابرى حقوق زن و مرد نشان ميدهند، به سو استفاده از ايشان مشغولند..... و مديران مرد , بر خر مراد سوار....."

    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟
    خیر. با یه نگاه حتی سرسری به پست های این نویسنده خط فکری و سمت و سوی هدف ایشون مشخص میشه. از دید من خوندن و اعتماد صد در صد به نوشته های شخصی که کاملا مشخصه از شرایطش به هر دلیلی ناراضیه و به قول معروف نه راه پس داره نه راه پیش، نمیتونه دید منطقی و بی جهتی به ما بده. درسته که از اون سمت هم نمیشه فقط و فقط نوشته های افراد موفق و خوشحال از مهاجرت به این کشور رو ملاک قرار داد چون اون دید هم باز یه سمت رو نشونه گرفته. دیدن و شنیدن واقعیت هاست که منطقیه. واقعیاتی که دوستان در زندگی روزمره باهاش درگیرند و میان و از اونها میگن. بخواین به تفاسیر توجه کنین هر کی با عینک خودش اونو بیان میکنه.

    پی نوشت: یه زمانی یه نویسنده بود به نام خداحافظ کانادا. تنفر و بی ادبی و سوء نیت از تک تک پست ها و کامنت های ایشون در کل وبلاگستان دیده میشد. ایشون داره راه اون خدا بیامرز رو ادامه میده
    بارها گفتم بازم میگم. این دو روز دنیا ارزش زندگی با اینهمه تنفر و زجر روزمره رو نداره. من یکی الان و حال حاضر از شرایط و زندگی در این کشور راضیم و از لحظه لحظه اون با همه سختی ها و چالش هاش لذت میبرم(چون کفه سنگین تری برام داره) ولی به هر دلیلی اگه روزی احساس کردم بودنم در ایران یا هر جای دیگه ای از این دنیا آرامش و احساس رضایت از زندگی بیشتری برام به ارمغان میاره، در صورت توان، بی درنگ به اونجا میرم.

  4. #1004
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    ارسال‌ها
    31

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Khatereh_or نمایش پست ها
    سلام
    من چند سوال دارم که ممنون میشم اگر دوستان با تجربه جوابم رو بدن
    من و شوهرم هر دو بالای چهل سال هستیم و یک پسر 16 ساله داریم . همسرم روانشناس هستن و اوضاع کارش هم خیلی خوبه. من هم خانه دار هستم ولی رشته ام ریاضی بوده...و در حال حاضر فقط دارم زبان میخونم..... اینروزها دیگه نوبت ماست که مدیکالمون بیاد ولی واقعیتش ما نمیدونیم این مهاجرت برای ماکار درستی هست یا نه؟ من تقریبا تمام پیجهای این فروم را برای پیدا گردن جوابم خوندم ولی هنوزم نمی دونم چه کار باید کرد!
    میشه لطفا به من بگید که ما با این شرایط میتونیم در اونجا کار پیدا کنیم یا خیر؟ منظورم کار تخصصی نیست
    آیا گرفتن دکتری برای همسرم در رشته ی خودش کار خیلی سختیه؟
    آیا اگر یا بتونیم ماهیانه 2500 $ از ایران داشته باشیم میتونیم برای شروع فقط با این مقدار زندگی کنیم؟
    میشه بگید میزان پول لازم برای زندگی (اجاره خونه و هزینه های ماهیانه برای 3 نفر) در تورنتو یا شهر های اطرافش چه قدره؟
    و کلا هر چیزی که اضافه بر اینها قکر می کنید لازمه که ما قبل ازتصمیم بدونیم را لطفا بگید......
    مطمئنا تنها خواننده ی شما من نخواهم بود و جواب کامل شما راهنمای خیلی از دوستانی میشه که مثل من به علت عدم اطلاع کامل مردد هستن.........چون حقیقتش این بلاتکیفی و این تردید بریم یا نریم ؟؟؟ کدوم راه درست تره داره منو دیوانه میکنه! هزار تا دلیل دارم که بریم ! هزار تا هم برای اینکه نریم!
    نظر شما به عنوان یک کسی که تجربه دارین چیه؟؟؟؟
    به نظر من این یه تجربه است و به هر حال تبعات و هزینه هایی داره.. برای هرکدوم ما به یک شکل و به یک نحوی.. شاید اینطوری فکر کنی که از ما گذشت ولی آیا از پسرت 16 ساله ات هم گذشته؟ مطمئن هستی بعد ها که بزرگتر شد به خاطر منصرف شدن از این قضیه سرزنشت نمیکنه؟ ضمن اینکه مگه چهل سال چقد سنه؟ آخه چرا ما ایرانیها زود give up میکنیم.. به نظر من تو ایران پلهای پشت سرت رو اصلا خراب نکن و اینکه بخاطر پسرت تسلیم هم نشو بعد که به سلامتی رفتین اونجا بهتر میتونی تصمیم بگیری که چه کاری درست تره. یه بار مدیرمون یه حرفی به من زد که تا آخر عمرم یادم نمیره. ایشون گفتن شانس مثل یه آدم کچل با ریش بلندی میمونه وقتی داره میاد اگه از ریشش گرفتی که گرفتی وگرنه وقتی رد شد از پشت سر نمیتونی بگیریش. زیاد غصه نخور به موقعش حل می شه

  5. #1005
    Member negnegy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    رشته و دانشگاه
    Instrumentation Eng -NAIT
    ارسال‌ها
    281

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    یک وبلاگ معروف همچین پستی داره:

    " سياست هاى كانادا سمت و سويى را تعقيب ميكند كه به زن شخصيت كاذبى داده و از اين سياست در راه منافع خود استفاده ميبرد......در عين اينكه در سطوح بالاى مديريتى تعداد زنان بسيار بسيار اندك هست ، ولى در سطوح پايينى سعى در افزايش تعدادمديران زن دارد....علت آن واضح هست.....زنان با وفادارى بيشترى ، كار انجام ميدهند و قانون را مو به مو اجرا ميكنند و معمولا ابتكار يا نواوريى كه با قانون در تضاد باشد، نمى پذيرند.......در نتيجه در عين اينكه از موقعيت خود راضى بوده مثل يك ربات ،كار ها را انجام ميدهند ....
    ..اما سياست هاى كانادايى مردان جامعه در سطوح پايينى هرم را، راهى مشاغل غير مديريتى يا كارخانجات كرده و قدرت مانور به آنان نميدهد....چرا كه اگر مردان وارد سطوح مديريتى دست پايين شوند، نه حرف شنوى زنان را دارند ، نه حاضر به اجراى قانون بصورت چشم بسته هستند........و درامد هاى بالاترى را نيز طلب ميكنند.......
    سياست هاى كانادايى، با اين روش ، چند هدف را با يك تير ميزنند.... خود را حامى و مدافع حقوق زنان نشان ميدهند ، از آنان كار بيشترى با حقوق معمول ميكشند , بصورت ويترينى از آنان استفاده ميكنند ، مضافا مردان را به علت نياز عاطفى به زنان , تحت كنترل در مياورند و مهمتر از همه در سطوح بالاى مديريتى باز هم مردان هستند كه حكمرانى ميكنند و خود زنان هم راضى هستند!...بطور ساده، استفاده ابزارى كه در كانادا از زن ميشود به قدرى ماهرانه طراحى شده كه خود زنان هم از آن برداشت آزادى و برابرى حقوق زن و مرد ميكنند...
    ...متاسفانه امروز ، اين سياست در حال گسترش است.....حتى سازمان ها و فرقه ها و دولت هاى به ظاهر انقلابى ميهنى با دادن پست هاى صورى به زنان در عين اينكه خود را مدافع برابرى حقوق زن و مرد نشان ميدهند، به سو استفاده از ايشان مشغولند..... و مديران مرد , بر خر مراد سوار....."

    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟

    یه چیزی که خیلی تو ایران متاسفانه مرسوم هست کلی دادن به مسئله و به قانون صادر کردن طبق گفته ها و شنیده هاست. برعکس اینجا که هر ادعایی بکنی باید منبع و دلیل مستند بیاری. به نظر من متن بالا کاملا تحریف شده و یک سویه نوشته شده. از نظر قانون اینجا وقتی برای کاری اقدام میکنی کسی حق نداره حتی جنسیتت رو بپرسه چه برسه طبق جنسیت حقوقت رو تامین کنه ! برای اینکه درصد مشارکت زنان را در اقتصاد و درامدشان را ببینید به لینک زیر یه نگاه بندازید :
    دولت آلبرتا امسال درامد تمامی کارمندان دولت که بالای 100 هزار دلار در سال درامد دارند علنی کرده و جلوی اسم هر شخص دارمد و نوع اشتغال مشخص است.
    نه تنها نفر اول لیست خانوم است بلکه از 10 نفر اول لیست 6 نفر خانم هستند:

    http://alberta.ca/salarydisclosure.cfm

  6. #1006
    Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    رشته و دانشگاه
    Industrial Engineering - PhD of Mechatronic Systems Engineering
    ارسال‌ها
    244

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    یک وبلاگ معروف همچین پستی داره:
    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟
    منم در ادامه صحبت دوستان بگم که این طرز فکر بدجوری ایراد داره و ابدا نمیشه باهاش موافق بود.
    تجربه شخصی خودمو بهتون میگم:
    من الان توی یه سلسله ورکشاپ هایی دارم هر سه هفته یه بار شرکت میکنم با جماعتی از خانمها که از دانشجو بگیر تا خانم خیلی مسن هفتاد هشتاد ساله بینمون هست (از بین کسانی که توی علوم، مهندسی، ریاضیات و رشته های مرتبط با تکنولوژی تربیت شدن). هدفشم اینه که اولا موانعی که از نظر خود خانمها، تاکنون باعث بوده که کمتر توی بعضی عرصه ها باشن شناسایی بشه.
    موانعشم تا حالا هیشکی نگفته نذاشتن بالا بریم یا مردها همه پستهای کلیدی رو دارن و از این دست حرفا! خود شرکت کننده ها مثلا یه سری چیزایی مث دغدغه بیشتر خانمها برای رسیدگی به خانواده و بچه ها رو جزو مهمترین عوامل میدونستن که به نظرم ربطی به تخیلات اون وبلاگ نداره.

    در کنارش از خودمون که تنوع زیادی توی بک گراند شغلی و تحصیلی مون هست، میخوان که با فعالیت های گروهی و بخث و تبادل نظر به ایده هایی برسیم برای اینکه چطور میشه زنها رو یاری کرد، و بهشون تعلیم داد تا توی فیلد مورد نظرشون بتونن با سرعت بیشتر و راحت تر جا بیفتن و پیشرفت کنن.
    احتمالا خیلیها اینجا مفهوم mentorship رو میدونن چیه.
    شما همین کلمه رو برای زنان در کانادا سرچ کنید میبینید که چقدر داره روش وقت و انرژی گذاشته میشه برای گسترش حضور زنها.

    از اونور توی دانشگاه هم واسه جذب هیئت علمی به شدت دنبال افزایش دایورسیتی هستن، به معنی اولویت دادن به متقاضی های خانم،(و اقلیت های ملیتی و ناتوان های جسمی که مختص دانشگاه هم نیست البته: http://en.wikipedia.org/wiki/Employment_equity_(Canada)) و همچنین برای جذب بیشتر دانشجوهای دختر توی رشته های تکنیکی و مهندسی خیلی کمک هزینه ها و گرنت های خاص برای فقط زنها هست که حضور بیشترشون رو ترغیب کنه.

    این نشون میده که اولا از این افکار محیر العقولی که این جناب بهش اشاره کردن خبری نیست، ثانیا بر خلاف این تفکرات عجق وجق که فقط توی فکر ایشون میگذره، دولت به فکر کشف دلایل و انگیزه بعضا کمتر خانمها تا به اکنون برای ورود برابر به همه عرصه هاست. و نه به فکر اینکه به صورت ژانگولری بخواد حضورشون رو کنترل کنه.

  7. #1007
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering - Senior Software Developer
    ارسال‌ها
    653

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط zhila594 نمایش پست ها
    منم در ادامه صحبت دوستان بگم که این طرز فکر بدجوری ایراد داره و ابدا نمیشه باهاش موافق بود.
    تجربه شخصی خودمو بهتون میگم:
    من الان توی یه سلسله ورکشاپ هایی دارم هر سه هفته یه بار شرکت میکنم با جماعتی از خانمها که از دانشجو بگیر تا خانم خیلی مسن هفتاد هشتاد ساله بینمون هست (از بین کسانی که توی علوم، مهندسی، ریاضیات و رشته های مرتبط با تکنولوژی تربیت شدن). هدفشم اینه که اولا موانعی که از نظر خود خانمها، تاکنون باعث بوده که کمتر توی بعضی عرصه ها باشن شناسایی بشه.
    موانعشم تا حالا هیشکی نگفته نذاشتن بالا بریم یا مردها همه پستهای کلیدی رو دارن و از این دست حرفا! خود شرکت کننده ها مثلا یه سری چیزایی مث دغدغه بیشتر خانمها برای رسیدگی به خانواده و بچه ها رو جزو مهمترین عوامل میدونستن که به نظرم ربطی به تخیلات اون وبلاگ نداره.

    در کنارش از خودمون که تنوع زیادی توی بک گراند شغلی و تحصیلی مون هست، میخوان که با فعالیت های گروهی و بخث و تبادل نظر به ایده هایی برسیم برای اینکه چطور میشه زنها رو یاری کرد، و بهشون تعلیم داد تا توی فیلد مورد نظرشون بتونن با سرعت بیشتر و راحت تر جا بیفتن و پیشرفت کنن.
    احتمالا خیلیها اینجا مفهوم mentorship رو میدونن چیه.
    شما همین کلمه رو برای زنان در کانادا سرچ کنید میبینید که چقدر داره روش وقت و انرژی گذاشته میشه برای گسترش حضور زنها.

    از اونور توی دانشگاه هم واسه جذب هیئت علمی به شدت دنبال افزایش دایورسیتی هستن، به معنی اولویت دادن به متقاضی های خانم،(و اقلیت های ملیتی و ناتوان های جسمی که مختص دانشگاه هم نیست البته: http://en.wikipedia.org/wiki/Employment_equity_(Canada)) و همچنین برای جذب بیشتر دانشجوهای دختر توی رشته های تکنیکی و مهندسی خیلی کمک هزینه ها و گرنت های خاص برای فقط زنها هست که حضور بیشترشون رو ترغیب کنه.

    این نشون میده که اولا از این افکار محیر العقولی که این جناب بهش اشاره کردن خبری نیست، ثانیا بر خلاف این تفکرات عجق وجق که فقط توی فکر ایشون میگذره، دولت به فکر کشف دلایل و انگیزه بعضا کمتر خانمها تا به اکنون برای ورود برابر به همه عرصه هاست. و نه به فکر اینکه به صورت ژانگولری بخواد حضورشون رو کنترل کنه.
    دقیقا. تا اونجا که منم در این مدت کوتاه حضورم در این کشور دیدم، اتفاقا به شدت از پیشرفت و حضور خانمها در همه جا استقبال میکنن. دید این نویسنده به حدی مشکل داره که گاهی تمام قیافه ام با خوندن پست های ایشون علامت تعجب بزرگ میشه. گاهی اونقدر از اون طرف بوم میافتن در مورد حق و حقوق و اهمیت دادن کانادا به خانومها و اغراق بیش از حد و گاهی از این ور بوم. تناقضات شدیدی در نوشته های بیمارگونه ایشون دیده میشه. گاهی با خوندن نوشته هاشون یاد اخلاق خاص بعضی ها میافتم که همش دنبال مقصر و دشمن میگردن و همیشه برای هر اتفاقی دنبال دستهای پنهان هستن و همش فکر میکنن همه بیکارن و فقط و فقط موندن دارن به اونها فکر میکنن و اصلا اونها رو عددی حساب میکنن

  8. #1008
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    یک وبلاگ معروف همچین پستی داره:

    " سياست هاى كانادا سمت و سويى را تعقيب ميكند كه به زن شخصيت كاذبى داده و از اين سياست در راه منافع خود استفاده ميبرد......در عين اينكه در سطوح بالاى مديريتى تعداد زنان بسيار بسيار اندك هست ، ولى در سطوح پايينى سعى در افزايش تعدادمديران زن دارد....علت آن واضح هست.....زنان با وفادارى بيشترى ، كار انجام ميدهند و قانون را مو به مو اجرا ميكنند و معمولا ابتكار يا نواوريى كه با قانون در تضاد باشد، نمى پذيرند.......در نتيجه در عين اينكه از موقعيت خود راضى بوده مثل يك ربات ،كار ها را انجام ميدهند ....
    ..اما سياست هاى كانادايى مردان جامعه در سطوح پايينى هرم را، راهى مشاغل غير مديريتى يا كارخانجات كرده و قدرت مانور به آنان نميدهد....چرا كه اگر مردان وارد سطوح مديريتى دست پايين شوند، نه حرف شنوى زنان را دارند ، نه حاضر به اجراى قانون بصورت چشم بسته هستند........و درامد هاى بالاترى را نيز طلب ميكنند.......
    سياست هاى كانادايى، با اين روش ، چند هدف را با يك تير ميزنند.... خود را حامى و مدافع حقوق زنان نشان ميدهند ، از آنان كار بيشترى با حقوق معمول ميكشند , بصورت ويترينى از آنان استفاده ميكنند ، مضافا مردان را به علت نياز عاطفى به زنان , تحت كنترل در مياورند و مهمتر از همه در سطوح بالاى مديريتى باز هم مردان هستند كه حكمرانى ميكنند و خود زنان هم راضى هستند!...بطور ساده، استفاده ابزارى كه در كانادا از زن ميشود به قدرى ماهرانه طراحى شده كه خود زنان هم از آن برداشت آزادى و برابرى حقوق زن و مرد ميكنند...
    ...متاسفانه امروز ، اين سياست در حال گسترش است.....حتى سازمان ها و فرقه ها و دولت هاى به ظاهر انقلابى ميهنى با دادن پست هاى صورى به زنان در عين اينكه خود را مدافع برابرى حقوق زن و مرد نشان ميدهند، به سو استفاده از ايشان مشغولند..... و مديران مرد , بر خر مراد سوار....."

    دوستان، نظر ایشون رو تایید می کنید یا خیر؟
    ببینید اینکه از زنان در رسیدن به پستهای بالا حمایت میشه درش شکی نیست. و من هم نمیخوام بگم که خوبه یا بده. اما نکته ای که ایشون نوشتن و به نظر من چندان درست نیست هدف از این حمایت هست. آیا هدف اینه که زنان به پستهای بالاتری برسند چون حرف شنوی بیشتری دارند؟ به نظر من هدف این نیست.
    این تحلیل من از این حمایت هست. در کل در کانادا هر چیزی که باعث رضایت گروهی بشه ازش حمایت خواهد شد دلیلش هم اینه که رضایت موجب افزایش کارایی و بازدهی در جامعه و البته شادابی در جامعه خواهد شد. نمیشه یک جامعه رو ناراضی نگه داشت و کشور هم پیشرفت کنه. این از اصول اولیه جامعه شناسی است. رضایت و شادی تک تک افراد در رشد یک جامعه موثر هست حتی اگر اون فرد در رده های پایین شغلی باشه. برای چه در کانادا، افراد در سیستم اداری با شما خوش برخورد هستند و اصولا حتی یک راننده اتوبوس هم به شما صبح بخیر و ... میگه. دلیلش اینه که دارای درصدی از رضایتمندی هست. برای چه مردم به هم احترام مقابل میگذارند؟ و برای چه مردم اینقدر منظم رانندگی میکنند و برای چه .... اینها همگی نشانه ای از رضایت مندی هست. حتی، من دانشجو رو هم راضی نگه میدارند!!
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  9. #1009
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نباید از جوانب گوناگون پاترنالیسم پنهان و آشکار در بعض چوامع غافل بود. زینی جان علت اینکه مردم اینجا خوب رانندگی می کنند اینه که اگر قانون را بشکنن براشون خیلی گران تموم میشه . در بعضی مواقع چنان قوانینی دارند که فرد خاطی ممکن تمام هستی و نیستی اش بالاش بدهد لذا سعی می کنند تخلف نکنند
    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    ببینید اینکه از زنان در رسیدن به پستهای بالا حمایت میشه درش شکی نیست. و من هم نمیخوام بگم که خوبه یا بده. اما نکته ای که ایشون نوشتن و به نظر من چندان درست نیست هدف از این حمایت هست. آیا هدف اینه که زنان به پستهای بالاتری برسند چون حرف شنوی بیشتری دارند؟ به نظر من هدف این نیست.
    این تحلیل من از این حمایت هست. در کل در کانادا هر چیزی که باعث رضایت گروهی بشه ازش حمایت خواهد شد دلیلش هم اینه که رضایت موجب افزایش کارایی و بازدهی در جامعه و البته شادابی در جامعه خواهد شد. نمیشه یک جامعه رو ناراضی نگه داشت و کشور هم پیشرفت کنه. این از اصول اولیه جامعه شناسی است. رضایت و شادی تک تک افراد در رشد یک جامعه موثر هست حتی اگر اون فرد در رده های پایین شغلی باشه. برای چه در کانادا، افراد در سیستم اداری با شما خوش برخورد هستند و اصولا حتی یک راننده اتوبوس هم به شما صبح بخیر و ... میگه. دلیلش اینه که دارای درصدی از رضایتمندی هست. برای چه مردم به هم احترام مقابل میگذارند؟ و برای چه مردم اینقدر منظم رانندگی میکنند و برای چه .... اینها همگی نشانه ای از رضایت مندی هست. حتی، من دانشجو رو هم راضی نگه میدارند!!


  10. #1010
    Senior Member sama7452 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه فردوسی - الکترونیک
    ارسال‌ها
    950

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    یه مطلبی که برای خودم مجموعه ای از احساسات مختلف رو آورد، بد نیست با دوستان عزیزم به اشتراک بذارم:
    چندی پیش توی مدرسه دخترم اعلام کردن که قراره فیلم آرگو بخش بشه و ظاهرا آقای بن افلک رو هم دعوت کرده بودن که بیاد و براشون صحبتی داشته باشه. ظاهرا بچه های ایرانی یک کمپینی تشکیل میدن و به این مطلب اعتراض میکنن و متعاقبا این برنامه ازطرف مسئولین مدرسه کنسل میشه! به همین سادگی! به همین خوشمزگی!
    حالا من موندم میون این چندتا حس مختلف: نمیدونم باید از این اتحاد بچه ها خوشحال بود؟ واسه مملکتمون متاسف بود که پخش یک فیلم باعث سرشکستگی بچه هاشه؟ از مسئولین کانادایی سپاسگزار بود که به عقیده بچه ها احترام میذارن؟ یا اینکه اصلا بچه های ما "واقعا" این حس ناسیونالیستی رو نسبت به سرزمین مادریشون دارن؟
    جمع جبری همش واسه من این بود که خدایا شکرت! ما دانشجو بودیم، بزرگترین دغدغمون این بود که از کمیته انضباطی اخطار نگیریم. یادمه اگه یه وقتی یه کلاسی رو غایب میشدم و گاهی چون تنها دختر کلاس بودم، باید میگشتم بنجلترین و ژولیده ترین همکلاسی پسر رو پیدا میکردم تا ازش جزوه جلسه پیشو بگیرم تا مبادا پایه های اسلام به خطر بیفته و برادران برامون گزارش رد کنن! اونوقت اینا تو دبیرستان چقدر به نظراتشون اهمیت میدن.
    خدایا شکرت! از ما که گذشت. حداقل به بچه هامون رحم کردی!
    به سلامتی زندگی ، که اگه خوش بگذره اسمش میشه " خاطره " اگه پدرت دربیاد اسمش میشه " تجربه " !!

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •