صفحه 102 از 219 نخستنخست ... 2529293949596979899100101102103104105106107108109110111112152202 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,011 تا 1,020 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1011
    ApplyAbroad Veteran
    araliabadi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    رشته و دانشگاه
    مهندسی عمران / آزاد تهران مرکز
    ارسال‌ها
    1,118

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    شاید بد نباشه همون بچه ها دوباره جمع بشن و درخواست کنند که فیلم The Physicianرا پخش کنند تا همه ببینند اون زمان که بیماری و طاعون همه غرب رو فرا گرفته بود، ابن سینا در ایران چه میکرد.

  2. #1012
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    مطلب کاملا بدیهی است. تصمیم نا آگاهانه و کارشناسی نشده مطرح شده و بدون در نظر گرفتن جوانب آن عمومی شده است. اساس اون تصمیم چون ایجاد تبعیض و تفرقه در بین دانش آموزان بوده مردود است و خیلی هم ارتباطی به اتحاد و این حرفها ندارد حتی اگر یک دانش آموز از اون دیسکریمینیشن رنجور میشد برنامه را باید لغو می کردند. در هر صورت مدرسه جای اغراض اینگونه نبوده و می تواند موضوع از طریق اسکول دیویژن مربوطه مورد پیگیری و باز خواست قرار گیرد.
    نقل قول نوشته اصلی توسط sama7452 نمایش پست ها
    یه مطلبی که برای خودم مجموعه ای از احساسات مختلف رو آورد، بد نیست با دوستان عزیزم به اشتراک بذارم:
    چندی پیش توی مدرسه دخترم اعلام کردن که قراره فیلم آرگو بخش بشه و ظاهرا آقای بن افلک رو هم دعوت کرده بودن که بیاد و براشون صحبتی داشته باشه. ظاهرا بچه های ایرانی یک کمپینی تشکیل میدن و به این مطلب اعتراض میکنن و متعاقبا این برنامه ازطرف مسئولین مدرسه کنسل میشه! به همین سادگی! به همین خوشمزگی!
    حالا من موندم میون این چندتا حس مختلف: نمیدونم باید از این اتحاد بچه ها خوشحال بود؟ واسه مملکتمون متاسف بود که پخش یک فیلم باعث سرشکستگی بچه هاشه؟ از مسئولین کانادایی سپاسگزار بود که به عقیده بچه ها احترام میذارن؟ یا اینکه اصلا بچه های ما "واقعا" این حس ناسیونالیستی رو نسبت به سرزمین مادریشون دارن؟
    جمع جبری همش واسه من این بود که خدایا شکرت! ما دانشجو بودیم، بزرگترین دغدغمون این بود که از کمیته انضباطی اخطار نگیریم. یادمه اگه یه وقتی یه کلاسی رو غایب میشدم و گاهی چون تنها دختر کلاس بودم، باید میگشتم بنجلترین و ژولیده ترین همکلاسی پسر رو پیدا میکردم تا ازش جزوه جلسه پیشو بگیرم تا مبادا پایه های اسلام به خطر بیفته و برادران برامون گزارش رد کنن! اونوقت اینا تو دبیرستان چقدر به نظراتشون اهمیت میدن.
    خدایا شکرت! از ما که گذشت. حداقل به بچه هامون رحم کردی!


  3. #1013
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    ارسال‌ها
    75

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    سلام،
    میشه نظر بدید؟ کانادا یا استرالیا؟ راستش یه چند وقتیه برای اولین بار تو زندگیم احساس می کنم به حس انتخابم ارزش گذاشته شده!!!
    بعد از اینکه برای استرالیا اپلای کردم (6 سال پیش) مطمئن نبودم که چی بشه، دو سال بعدش برای کانادا اقدام کردم. حالا در حالی که هیچ خبری از هیچ کدومشون نبود، یکیشون سه ماه پیش مدیکال خواست (استرالیا) و روز بعد از ارسال الکترونیک مدیکال ویزا صادر شد
    کانادا هم که یه بیست روزی هست حسودیش شده درخواست مدیکال کرده (امروز داریم میریم مطب دکتر) حالا بماند که عجیبه..... استرس زاست، گیج کننده ست و .... این آماده شدن برای هر دو مسیر تا یکیشون انتخاب بشه، ولی دوست دارم اگه کسی پیشنهادی داره لااقل راجع به کانادا بدونم تا با دید بازتری بتونیم تصمیم بگیریم
    ممنون

  4. #1014
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behzad9256 نمایش پست ها
    سلام،
    میشه نظر بدید؟ کانادا یا استرالیا؟ راستش یه چند وقتیه برای اولین بار تو زندگیم احساس می کنم به حس انتخابم ارزش گذاشته شده!!!
    بعد از اینکه برای استرالیا اپلای کردم (6 سال پیش) مطمئن نبودم که چی بشه، دو سال بعدش برای کانادا اقدام کردم. حالا در حالی که هیچ خبری از هیچ کدومشون نبود، یکیشون سه ماه پیش مدیکال خواست (استرالیا) و روز بعد از ارسال الکترونیک مدیکال ویزا صادر شد
    کانادا هم که یه بیست روزی هست حسودیش شده درخواست مدیکال کرده (امروز داریم میریم مطب دکتر) حالا بماند که عجیبه..... استرس زاست، گیج کننده ست و .... این آماده شدن برای هر دو مسیر تا یکیشون انتخاب بشه، ولی دوست دارم اگه کسی پیشنهادی داره لااقل راجع به کانادا بدونم تا با دید بازتری بتونیم تصمیم بگیریم
    ممنون
    به تاپیک زیر مراجعه کنید و اگر سوال بیشتری داشتید همانجا بپرسید:
    http://www.applyabroad.org/forum/sho...AA%D8%A8%D8%B7

  5. #1015
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    با کسی که ادعا می کرد که بیش از سی سال است که کانادا ست صحبت می کردم و از شواهد و قرائن هم پدیدار بود که مدید مدتی است در این کشور است نکنه جالبی در پاسخ پرسش بنده مبنی بر اینکه چگونه دیدی این چند سال را ؟ راضی هستی یا دوست داشتی نمیومدی ؟ گفت: وقتی میایی انگار عنکبوت اینقدر تار و پود دور خودت می تنی که یک وقت بخود میایی می بینی که در داخل اون تار خودت حبس شدی. نه راه پس داری و نه راه پیش .

    قبل از اومدن فکر می کردم سخته ! الان که اومدم می بینم خیلی خیلی سخته !!!

    نوروز باستانی تان فرخنده باد !


  6. #1016
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط hooran نمایش پست ها
    با کسی که ادعا می کرد که بیش از سی سال است که کانادا ست صحبت می کردم و از شواهد و قرائن هم پدیدار بود که مدید مدتی است در این کشور است نکنه جالبی در پاسخ پرسش بنده مبنی بر اینکه چگونه دیدی این چند سال را ؟ راضی هستی یا دوست داشتی نمیومدی ؟ گفت: وقتی میایی انگار عنکبوت اینقدر تار و پود دور خودت می تنی که یک وقت بخود میایی می بینی که در داخل اون تار خودت حبس شدی. نه راه پس داری و نه راه پیش .

    قبل از اومدن فکر می کردم سخته ! الان که اومدم می بینم خیلی خیلی سخته !!!

    نوروز باستانی تان فرخنده باد !
    سال نو مبارک.

    والا ما که بیش از ۱۵ ماه هست اینجا هستیم احساس می کنم ساده تر از اونچیزی هست که فکرشو می کردم.
    البته همه این تصورات بر می گرده به این که قبل از اومدن اینجا چقدر آماده تحمل سختی ها هستیم. قبل از اینکه بیایم اینجا ما فکر می کردیم که اینجا ماهی ۱ سیب هم گیرمون نمیاد اما ...
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  7. #1017
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering - Senior Software Developer
    ارسال‌ها
    653

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    سال نو مبارک.

    والا ما که بیش از ۱۵ ماه هست اینجا هستیم احساس می کنم ساده تر از اونچیزی هست که فکرشو می کردم.
    البته همه این تصورات بر می گرده به این که قبل از اومدن اینجا چقدر آماده تحمل سختی ها هستیم. قبل از اینکه بیایم اینجا ما فکر می کردیم که اینجا ماهی ۱ سیب هم گیرمون نمیاد اما ...
    البته شرایط کسانی که در سنین بالاتر مهاحرت میکنن و در ایران زندگی به نسبت جا افتاده ای داشتن و با داشتن بچه و مسوولیت های بیشتری پا در این راه میذارن خب مشکلات بیشتر خواهد بود. ضمن اینکه اصولا حتی با داشتن کار خوب و مرتبط هم بازم از نظر روحی و قابلیت تطبیق این گروه آسیب پذیر تر هستن.

    در کل به نظرم بازم با همه این شرایط و نقطه نظرها شرایط و احساسات خاص افراد هم بسیار در داشتن چگونگی احساس ادم نسبت به این مقوله تاثیرگذاره ولی به هر حال ارزش تجربه کردنش رو داره.

  8. #1018
    ApplyAbroad Superstar
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    ارسال‌ها
    4,779

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    دقیقا. من خودم در سن چهل سالگی و با خانواده ام اومدم. ایران زندگی جا افتاده بود. اینجا ظرف چند ماه هم خودم و هم خانمم خدا رو شکر با تلاشی که کردیم مشغول کار تخصصی خودمون شدیم و از هر لحاظ که فکر بکنید جا افتادیم ولی هنوز متقاعد نشدم که برای همیشه بمونم. مهلتی برای خودم تعیین کردم و اگر در اون مهلت هنوز کفه ایران برام سنگین تر بود مطمئنا بر خواهم گشت.

  9. #1019
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    زینی عزیز اگر بخوام مطلب مورد نظرم رو کمی بیشتر بشکافم می تونم اینجوری بگم که بحث متن و حاشیه است. معمولا افرادی که مهاجرت می کنند یک سرو گردن از اطرافیانشان بالاتر قرار دارند حالا دلیلش هرچه هست خیلی اهمیت ندارد اهمیتش تا زمانی است که فرد در درون متن جامعه اش قرار دارد و با خروج از آن، آن نقش از بین می رود و در جامعه جدید تبدیل به حاشیه می شود ، برای تصور بهتر همون مفهوم رایج حاشیه نشینی در متن اصلی را در نظر میی گیرم، گرچه حاشیه نشینی در متن جدید مفهوم خودش را دارد. فکر نمی کنم حاشیه نشینی احساس خوبی باشه اون بنده خدا که خاطره اش را آوردم در خانواده خودش بواسطه اینکه فرزندانش با جامعه اصلی همخو شده اند خودش و همسرش در درون خانواده هم تبدیل به حاشیه شده اند به وضع نامطلوب ... !!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    سال نو مبارک.

    والا ما که بیش از ۱۵ ماه هست اینجا هستیم احساس می کنم ساده تر از اونچیزی هست که فکرشو می کردم.
    البته همه این تصورات بر می گرده به این که قبل از اومدن اینجا چقدر آماده تحمل سختی ها هستیم. قبل از اینکه بیایم اینجا ما فکر می کردیم که اینجا ماهی ۱ سیب هم گیرمون نمیاد اما ...


  10. #1020
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering - Senior Software Developer
    ارسال‌ها
    653

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط hooran نمایش پست ها
    زینی عزیز اگر بخوام مطلب مورد نظرم رو کمی بیشتر بشکافم می تونم اینجوری بگم که بحث متن و حاشیه است. معمولا افرادی که مهاجرت می کنند یک سرو گردن از اطرافیانشان بالاتر قرار دارند حالا دلیلش هرچه هست خیلی اهمیت ندارد اهمیتش تا زمانی است که فرد در درون متن جامعه اش قرار دارد و با خروج از آن، آن نقش از بین می رود و در جامعه جدید تبدیل به حاشیه می شود ، برای تصور بهتر همون مفهوم رایج حاشیه نشینی در متن اصلی را در نظر میی گیرم، گرچه حاشیه نشینی در متن جدید مفهوم خودش را دارد. فکر نمی کنم حاشیه نشینی احساس خوبی باشه اون بنده خدا که خاطره اش را آوردم در خانواده خودش بواسطه اینکه فرزندانش با جامعه اصلی همخو شده اند خودش و همسرش در درون خانواده هم تبدیل به حاشیه شده اند به وضع نامطلوب ... !!!
    اگه بخوام این مورد متن و حاشیه رو حداقل در محیط اجتماعی و کاری برای خودمون مقایسه کنم به جرات میتونم بگم برای ما اتفاقا به اون شکل نشده هیچ تاره وضعیت بسیار بسیار بهتر هم شده. من و همسرم دو مهندس نرم افزار بودیم که مهاجرت کردیم. در ایران همسرم شغل مدیریتی داشتن و من برنامه نویس ساده. اینجا ایشون همچنان مدیر پروژه هستن و من برنامه نویس ولی فرق بزرگی که برای ما حداقل داشته اینه که در ایران با تلاش وحشتناک تونسته بودیم کمی خودمون رو از سطح متوسط بالاتر برسونیم. در حالیکه شاهد از ما بهترانی بودیم که با حداقل تلاش و به واسطه مواردی که خودتون بهتر میدونین به چه سطحی از زندگی و امکانات میرسیدن. حالا مرتبه اجتماعی و دید ظاهری احتماعی در ایران که بیشترش با رفاه و سطح مادی گره خورده به کنار.

    در اینجا با داشتن کار تخصصی و به اصطلاح مهاجر موفق و خوب، بالاترین احترام احتماعی رو داریم. هم در محیط کار و هم در احتماع. جالبه همون هموطن های خودمونن که اکثرا از طبقه مرفه ایران بودن چون میدونن اینجا چقدر سخته به این مرحله رسیدن و خودشون نتونستن برسن، احترام و ارزش بیشتری برامون قائلن که مطمئنم در ایران عمرا چنین شرایطی نمیبود و در ایران شرایط ما بسیار پائین تر از اونها بود.

    میدونم ارج و قرب و منزلت انسانها به مسائل مادی و موقعیت های اجتماعی نیست و انسانیته که مهمه ولی خواستم از این دیدگاه و منظر هم شرایط رو توضیح بدم.

    بازم میرسم به همون نقطه نظری که شرایط و احساسات و موقعیت های افراد در داشتن احساس خوب در این کشور نقش بسیار داره و مسلمه این شرایط هم به موقعیت قبلی در ایران وابسته هست هم به شرایطمون در این جا از همه نظر...

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •