صفحه 104 از 219 نخستنخست ... 454949596979899100101102103104105106107108109110111112113114154204 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,031 تا 1,040 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1031

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    دوستان من سر دو راهى عجيبى قرار گرفتممن توى آزمايشگاه كار ميكنم و خوب بالطبع اگر اونجا هم بتونم بعد از مدتى همين كار رو پيدا كنم شرايطم از الانم بهتر ميشه ولى ديشب كه شيفت بودم توى بيمارستان يكى از همكارا پيشنهاد كرد كه بيا و يه آزمايشگاه واسه خودت باز كن. تخمينى كه زديم حدودا ١٥٠ ميليون تومان هزينه داشت ولى سود ماهيانش از ماهى ٢٠ ميليون شروع ميشد و خوب حتى تا ماهى ١٠٠ ميليون هم ميرسيد
    حقيقتش نميدونم چه كنم. برم و يه مدت سختى بكشم و بعدش يه مار مثل همينجا پيدا كنم و دخل و خرجم تقريباً مساوى بشه و يا اين كارو شروع كنم
    CIO 1/8/2013,PER 4/11/2013,AOR 18/11/2013
    Medical requested 14/10/2014 decision made 18/12/14
    Pass Request:22/12/2014
    Landed:12/5/2015

  2. #1032
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    1,946

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Kiarash_212002 نمایش پست ها
    دوستان من سر دو راهى عجيبى قرار گرفتممن توى آزمايشگاه كار ميكنم و خوب بالطبع اگر اونجا هم بتونم بعد از مدتى همين كار رو پيدا كنم شرايطم از الانم بهتر ميشه ولى ديشب كه شيفت بودم توى بيمارستان يكى از همكارا پيشنهاد كرد كه بيا و يه آزمايشگاه واسه خودت باز كن. تخمينى كه زديم حدودا ١٥٠ ميليون تومان هزينه داشت ولى سود ماهيانش از ماهى ٢٠ ميليون شروع ميشد و خوب حتى تا ماهى ١٠٠ ميليون هم ميرسيد
    حقيقتش نميدونم چه كنم. برم و يه مدت سختى بكشم و بعدش يه مار مثل همينجا پيدا كنم و دخل و خرجم تقريباً مساوى بشه و يا اين كارو شروع كنم
    من اگر جاي شما بودم ازمايشگاه اونجا را را مي انداختم و سر وسامان بهش ميدادم و بعد ميامدم كانادا .

  3. #1033

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط newapplicant نمایش پست ها
    من اگر جاي شما بودم ازمايشگاه اونجا را را مي انداختم و سر وسامان بهش ميدادم و بعد ميامدم كانادا .
    منم می‌خواستم همینو بگم.... مخصوصن که یه کاری مثل دکتر آرمایشگاه یا رادیولوژی رو از راه دور هم می‌شه انجام داد (کسی رو می‌شناسم رادیولوگه، اینجا روزی ۷-۸ ساعت توی Home Officeـش داره نتیجه سونو و عکس و ام آر ای می‌خونه و می‌فرسته برای ایران! ماهی شیرین ۴۰ میلیون درمیاره!)

  4. #1034
    ApplyAbroad Veteran
    araliabadi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    رشته و دانشگاه
    مهندسی عمران / آزاد تهران مرکز
    ارسال‌ها
    1,118

    Exclamation حذف پست

    دوستان عزیز
    لطفا از ارسال پست ها خارج از موضوع و مکالمه و صحبت شخصی با سایر کاربران در فضای عمومی فروم خودداری کنید. برای این منظور می‌توانید از پیام خصوصی استفاده کنید. تعدادی از ارسالهای اخیر حذف شد.

    لطفاً یک بار دیگر مقررات فروم را مطالعه فرمایید.
    ممنون از همکاریتون
    ارسال دمشق: 2011/3 فایل کبک: 2011/7 آپدیت: 2014/3 CSQبدون مصاحبه: 2014/7 ارسال سیدنی: 2014/10 فایل فدرال: 2015/2 پاریس: 2015/3 مدیکال و آپدیت: 2015/5

  5. #1035
    Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    رشته و دانشگاه
    برق- قدرت
    ارسال‌ها
    329

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    سلام به دوستان
    حدود دو ماهی میشه که اومدوم کانادا ( کلگری), یه چیزی که در تصورات من پیش از اومدن به کانادا بود: این بود که فکر میکردم شهر و خیابوناش خیلی تمیزو پاکیزه باشه اما , حداقل کلگری, خیابوناش خیلی تمیز نیست مثلا در باغچه هاش پر از ته سیگار و آشغال هست. البته داخل اماکن عمومی مثل مالها و مراکز دیگه خیلی خوبه ولی خیابونها و کوچه ها نه. این یه کم تو ذوق میزنه

  6. #1036
    ApplyAbroad Hero ali.1361 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    1,020

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak54 نمایش پست ها
    سلام به دوستان
    حدود ومدوم کانادا ( کلگری), یه چیزی که در تصورات من پیش از اومدن به کانادا بود: این بود که فکر میکردم شهر و خیابوناش خیلی تمیزو پاکیزه باشه اما , حداقل کلگری, خیابوناش خیلی تمیز نیست مثلا در باغچه هاش پر از ته سیگار و آشغال هست. البته داخل اماکن عمومی مثل مالها و مراکز دیگه خیلی خوبه ولی خیابونها و کوچه ها نه. این یه کم تو ذوق میزنه
    کلگری رو نميدونم ولی تو تورنتو من آشغال تو خیابان و پیاده رو ندیدم. البته قبل از اینکه بیام فکر نمیکردم اینقدر آسیای شرقی ببینم! مثل اينه که وارد پکن یا هنگ کنگ شده اید


  7. #1037
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط babak54 نمایش پست ها
    سلام به دوستان
    حدود دو ماهی میشه که اومدوم کانادا ( کلگری), یه چیزی که در تصورات من پیش از اومدن به کانادا بود: این بود که فکر میکردم شهر و خیابوناش خیلی تمیزو پاکیزه باشه اما , حداقل کلگری, خیابوناش خیلی تمیز نیست مثلا در باغچه هاش پر از ته سیگار و آشغال هست. البته داخل اماکن عمومی مثل مالها و مراکز دیگه خیلی خوبه ولی خیابونها و کوچه ها نه. این یه کم تو ذوق میزنه
    تابستون که بشه نظرتون نسبت به خیلی چیزها در کلگری عوض خواهد شد.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  8. #1038

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    سلام - متن زیر را یکی از دوستان مهاجر فرستاده که بنظرم جالب هست. اگر به تاپیک نامربوطه قبلا عذرخواهی میکنم.
    مهاجرت تجربه سنگینی وجود است. وقتی که در وطن هستی برگرده شبکه عظیم و درهم تنیده ای از روابط آشنا و مألوف نشسته ای- شبکه ای که وزن وجودت را توزیع و تحمل پذیر می کند. اما در موقعیت مهاجرت این شبکه حمایت کننده از دست می رود، و یکباره تمام وزن وجودت به پاهای خودت منتقل می شود، و سبکی تحمل پذیر وجود یکباره به سنگینی گاه تحمل ناپذیری بدل می شود. به این معنا مهاجرت خصلت معرفت بخش دارد- یعنی فرد برای نخستین بار وزن خود را مستقیماً تجربه می کند، و امکان تازه ای برای خودشناسی می یابد. اما سنگینی وجود، موقعیت تهدیدآمیزی است- وقتی که تمام سنگینی وجود یکباره بر دوش خودت می افتد، زیر بار آن به سمت فروپاشی می روی، و این زنگ خطر تمام وجودت را به وضعیت تدافعی می برد- مثل خارپشتی که در رویارویی با خطر به خود می پیچید. اما وقتی که فرد به آستانه فروپاشی می رود، یعنی رشته های صلب وجودش سست می شود، امکان بازآرایی و بازآفرینی هم بر او گشوده تر می شود. می توانی در این موقعیت تازه آرایش وجودت را تاحدّی تغییر دهی. درست است که در جهان بیگانه فقدان شانه های حمایتگر ع...زیزان حس عمیق ناامنی را در ما دامن می زند، اما فقدان چشمهای کنجکاو و قضاوت پیشه آشنایان فضای تازه ای برای تغییر و بازآفرینی خودی تازه فراهم می آورد. هویت ما تاحدّ زیادی در گرو نگاه دیگران است. وقتی که آن "دیگران" را پشت سر می گذاریم، گویی بخش مهمی از هویت مان را پشت سرنهاده ایم. اما این غیبت "دیگران" و به تبع تعلیق هویت در جهان تازه به ما امکان می دهد که در برزخ میان رفتن "دیگران" قدیم و هنوز-نیامدن "دیگران" تازه دوباره در ساختار وجودمان تأمل کنیم، و از این فرصت میان پرده ای برای تغییر ساختار و حدود خود بهره بجوییم. یعنی موقعیت تهدید (تهدید هویت قدیم) را به موقعیت امکان (امکان آفریدن هویتی تازه) بدل کنیم. مهاجرت به این معنا "موقعیتی مرزی" است، برزخ نه این و نه آن است، فضای تعلیق و بی تعلقّی است. و همین آن را به مجالی برای تغییر حدود "من" بدل می کند. و شاید این از جمله عواملی بوده است که سنت هجرت و سفر را برای سالکان طریق تجربه ای دردناک اما غالباً شکوفاننده می کرد
    CIO: May 2010 ,F1: Oct 2010 ,F2:March 2011 , In process:Apr 2012 ,Medical:October 2013 ,Pass request: Feb 2013

  9. #1039
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    شاید قبل از اینکه بیام اینجا هرگز فکر نمیکردم که موارد زیر رو اینچنین تجربه کنم:

    هر روز که از بودن من در کاناد میگذره بیشتر به این مثل میرسم که
    خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج!!!
    و این یه یعنی اینکه کم کم دارم به این نتیجه میرسم که هرگز امکان نداره که جایی که ازش اومدیم اصلاح بشه و همه چیز به درستی مدیریت بشه. مثلا وقتی که سیستم مالیاتی کانادا رو نگاه می کنید میبینید که چقدر دقیق و درست و حسابی هست به طوری که کیفیت زندگی همه رو در تقریبا در یک سطح نگه میداره و فاصله طبقاتی در کمتری مقدار خود نگاه میداره. نمونه چنین نظمی بسیار در این سرزمین وجود داره نمیدونم که این همه نظم از کجا اومده اما چیزی که مسلم هست نه ناشی از قدمت سرزمین و نشانه ای از قدمت فرهنگ. شاید ناشی از هوش مدیران و یا مسولان. نمیدونم اما هر چی که هست من رو یاد آیه زیر مینداره (آیه 97 از سوره نسا)

    "همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح می کنند ( به آنها ) گویند: در چه حالی بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم . فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است."
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  10. #1040
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    قدمت سرزمین و فرهنگ را هم دست کم نگیرید. تاریخ کوتاه خود کانادا مهم نیست سیستم بر اساس فرهنگ و تجربه طولانی انگلستان است. در قرن 12-13 میلادی در انگلستان ماگنا کارتا را نوشتند تا قدرت پادشاه را محدود به اراده مردم کنند -هفتصد سال قبل از مشروطیت ما.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •