درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

[Jill]

و اما درمورد بنیان محکم خانواده در ایران:
درست میفرماید. درصد طلاق توی خانواده های ایرانی بخصوص هرچه میزان تحصیل خانمها پایینتره، کمتره. فکر میکنین بخاطر چی؟ حتی یک لحظه فکر نمیکنید بخاطر اینه که حمایتی ندارن که بتونن برعلیه شرایط موجودشون طغیان کنن؟ خانواده اصلیشون که روز ازدواج میگن با لباس سفید میری با کفن برمیگردی پس ساپورتی درکار نیست. دستشون هم که توی جیب خودشون نمیره. اگرم جسارت کنن و بگن که میخوان طلاق بگیرن که وجود بچه هاشون، موثر ترین اهرم فشاره که برشون گردونن به همون جهنم قبلی....پس ناچارن به یک مرگ تدریجی رضایت بدن.
پس توروخدا اینقدر عجولانه درمورد دردهای زندگی خیلی ها از دور قضاوت نکنید. اینقدر راحت نگید خانواده ها مستحکمتره. بله. آمار طلاق پایینتره. ولی ستم به زنها چی؟ اونم پایینتره؟!

یه بنده خدایی یه زمانی میگفت نبینین این خارجکی ها اینقدر کم خلاف میکنن. اینها به هیچی اعتقاد ندارن ولی قانون بسیار قویه و اونه که در کشورهاشون بازدارنده هست والا اگه اون بی قانونی (بیشتر منظور ضمانت اجرایی نداشتن قوانین) ایران و اگه داشتن همدیگرو میخوردن!!!

حالا کاری ندارم واقعا ذاتشون چطوره. حداقل در مورد کانادایی ها من به این شدت منفی فکر نمیکنم و احساس میکنم همین سفت و سخت بودن قوانین در درازمدت باعث ایجاد شدن یه سری ارزش ها و مشخص شدن یه سری ضد ارزش ها میشه که کم کم به داخل فرهنگ و اخلاقیات هم نفوذ میکنه.

حالا متناظر همین نظر اون بنده خدا من در تایید مطلب سما جان، برای این موضوع هم همینطور میگم که در ایران این ظاهر استحکام خانواده ها رو نبینین. اینها ظاهر خانواده هاست. خدا میدونه اگه یه شبه همه چی تغییر کنه و مثل اینجا بشه آمارشون چقدر میشه

[hooran]

اتفاقا آمار خیلی کمک کننده است .مثال : طلاق در جامعه ایرانی دو پیک سنی دارد و هرکدام دلایل جداگانه ای دارند یا اکثریت طلاقها در سال اول عقد است .آمارهای داخلی را براحتی می تونید پیدا کنید و در مواجهه با مسائل رهگشا است . ولی به شخصه برای من این جواب این پرسشها خیلی جالب و مهم است .با چراغ روشن در جاده های تاریک احتمال گم راهی کمتر است ،زندگی یک بار است و به اشتباه کردن نمی ارزد . ارادتمندم

یه روز من دیر کردم ها! ببینین چه خبر شده! عقب موندم.
فقط یه سوال جدی از شما دوست گلم. از داشتن این آمارها میخواین به چه نتیجه ای برسین؟ آمار مشابهش در ایران رو دارین که مقایسه کنین؟ منم میدونم، شماهم میدونین که آمار توی مملکت قشنگمون معنای یکسانی برای همه نداره. وقتی برای کم کردن عدد تورم، سبد کالای مصرفی خانوار (اگه اسمش رو اشتباه میگم، لطفا اصلاح کنین) رو تغییر میدن، یا برای کم کردن آمار بیسوادی، فقط سواد خوندن و نوشتن رو مبنا قرار میدن، دیگه هیچ شاخص قطعی برای سنجش وجود نداره.
اونوقت چی رو میخوایم مقایسه کنیم؟ با چندتا عدد مطلق که نمیشه به جایی رسید!

[.:HoDa:.]

در مواردی که گفتید باهاتون کاملا موافقم. ولی بازم من ایران رو سیاه سیاه و اینجا رو سفید سفید نمیبینم. اینجا خارج از خانه اش (منظورم در فرهنگ کانادایی هست) بهتر از ایرانه. در واقع قوانین اجتماعیش عالیه. جاهی که قانون حاکم نیست که عمدتا در روابط شخصی و خصوصی و خانوادگی خودش رو نشون میده. وضع ایران خیلی بهتره. در مورد بهداشت فردی هم اگه نگاه کنید ما ایرانی ها خیلی تر و تمیزتر هستیم.

می‌خواستم یه پاسخی شبیه به اینی که سما جون گفت بنویسم
اما دیدم دیگه تکرارش نیازی نیست

و اما درمورد بنیان محکم خانواده در ایران:
درست میفرماید. درصد طلاق توی خانواده های ایرانی بخصوص هرچه میزان تحصیل خانمها پایینتره، کمتره. فکر میکنین بخاطر چی؟ حتی یک لحظه فکر نمیکنید بخاطر اینه که حمایتی ندارن که بتونن برعلیه شرایط موجودشون طغیان کنن؟ خانواده اصلیشون که روز ازدواج میگن با لباس سفید میری با کفن برمیگردی پس ساپورتی درکار نیست. دستشون هم که توی جیب خودشون نمیره. اگرم جسارت کنن و بگن که میخوان طلاق بگیرن که وجود بچه هاشون، موثر ترین اهرم فشاره که برشون گردونن به همون جهنم قبلی....پس ناچارن به یک مرگ تدریجی رضایت بدن.
پس توروخدا اینقدر عجولانه درمورد دردهای زندگی خیلی ها از دور قضاوت نکنید. اینقدر راحت نگید خانواده ها مستحکمتره. بله. آمار طلاق پایینتره. ولی ستم به زنها چی؟ اونم پایینتره؟!

یه نکته‌ی ظریفی که هست، توی ایران، مخصوصن تو نسل‌های قبلی، همیشه اون خط بین زن و مرد وجود داشته... از توی همون مهدکودک و موقع بازی کردن، یاد بچه‌ها می‌دن که "پسرا با پسرا، دخترا با دخترا"
به همین صورت این فاصله تا بزرگسالی حفظ می‌شه و به همین دلیل هم هست که اکثرن دو جنس مخالف با درونیات و خواسته‌های قلبی همدیگه آشنایی مناسبی ندارن... در حالیکه اینجا دختر و پسر و زن و مرد نداره... رابطه‌ی دوستی (نه رابطه‌ی عاطفی، فقط دوستی) خیلی راحت بین هر دو نفری می‌تونه وجود داشته باشه... الان جوونای ما تازه دارن اکیپ‌های دختر و پسری رو کشف می‌:کنن و می‌بینن که بدون آسیب هم می‌شه با هم ارتباط داشت که به نظر من واقعن خوبه
برای همین می‌گم شما به عنوان یه آقا هرگز نمی‌تونید شرایط یه خانم تو ایران رو بطور درست و کامل درک کنید... به طبع من هم هیچ ادعای بر درک 100٪ شرایط آقایون ندارم (تازه من کسی هستم که مدت‌ها بین آقایون کار کردم و نصف کاسب‌های بازار شغلیم رو می‌شناسم و عین خودشون سال‌ها باهاشون سر و کله زدم)

و یه چیز خیلی مهم رو هم نباید فراموش کرد...
ماها که از اون فرهنگ میایم، اگر یواش یواش خودمون رو با فرهنگ این طرف تطابق ندیم، دچار شوک فرهنگی می‌شیم و از اونور بوم می‌افتیم و اونجوری می‌شه که همون بنیان خانواده‌ای که بقول شما تنها نکته‌ی مثبت جامعه‌ی ایرانه رو هم دستی دستی از هم می‌پاشونیم...

[s30min]

می‌خواستم یه پاسخی شبیه به اینی که سما جون گفت بنویسم
اما دیدم دیگه تکرارش نیازی نیست



یه نکته‌ی ظریفی که هست، توی ایران، مخصوصن تو نسل‌های قبلی، همیشه اون خط بین زن و مرد وجود داشته... از توی همون مهدکودک و موقع بازی کردن، یاد بچه‌ها می‌دن که "پسرا با پسرا، دخترا با دخترا"
به همین صورت این فاصله تا بزرگسالی حفظ می‌شه و به همین دلیل هم هست که اکثرن دو جنس مخالف با درونیات و خواسته‌های قلبی همدیگه آشنایی مناسبی ندارن... در حالیکه اینجا دختر و پسر و زن و مرد نداره... رابطه‌ی دوستی (نه رابطه‌ی عاطفی، فقط دوستی) خیلی راحت بین هر دو نفری می‌تونه وجود داشته باشه... الان جوونای ما تازه دارن اکیپ‌های دختر و پسری رو کشف می‌:کنن و می‌بینن که بدون آسیب هم می‌شه با هم ارتباط داشت که به نظر من واقعن خوبه
برای همین می‌گم شما به عنوان یه آقا هرگز نمی‌تونید شرایط یه خانم تو ایران رو بطور درست و کامل درک کنید... به طبع من هم هیچ ادعای بر درک 100٪ شرایط آقایون ندارم (تازه من کسی هستم که مدت‌ها بین آقایون کار کردم و نصف کاسب‌های بازار شغلیم رو می‌شناسم و عین خودشون سال‌ها باهاشون سر و کله زدم)

و یه چیز خیلی مهم رو هم نباید فراموش کرد...
ماها که از اون فرهنگ میایم، اگر یواش یواش خودمون رو با فرهنگ این طرف تطابق ندیم، دچار شوک فرهنگی می‌شیم و از اونور بوم می‌افتیم و اونجوری می‌شه که همون بنیان خانواده‌ای که بقول شما تنها نکته‌ی مثبت جامعه‌ی ایرانه رو هم دستی دستی از هم می‌پاشونیم...

کاملا موافقم.... قسمت تلخ قضیه اینجاست که این جداسازی ها باعث شده آقایونی که درک روشن و شناخت کافی از خانم ها ندارند برای خانم ها قانون گذاری می کنن، تصمیم میگیرن، مجازات می کنن و ...از همه بدتر از طرف خانم ها حرف میزنن و تعیین می کنن چی برای خانم ها بهتره چی بدتره ....و اونقدر اعتماد به نفس بعضی از خانم ها و حقوقشون لگدمال شده که بعد از یه مدتی خودشونم باور می کنن که اقایون بیشتر از خودشون میدونن که اونا چی می خوان و بعد از یه مدتی بر ضد خودشون عمل می کنن!!! یه سری شاخص هست که تساوی حقوق زنان و مردان و ...در کشورها نشون میده که مثلا یکی از شاخص ها تعداد نمایندگان زنان در مجلس یا مثلا تعداد زنان در کابینه و ...هست که متاسفانه تو جوامع سنتی اکثر مواقع نماینده های زن دقیقا به ضرر زنان جامعه عمل می کنند!!!و فکر می کنم با نمونه هاش کم و بیش آشنا هستیم...یعنی اصلا نمیشه به مسئله زنان در جامعه به صورت کمی نگاه کرد....خلاصه جامعه سنتی و مردسالار و درد زنان چیزی نیست که اینجا بشه در موردش بحث کرد ...اما مسئله روشن و بدیهی اینه که هر چی جامعه سنتی تر باشه وضعیت زنان بدتره....

[mina7]

آره واقعا خیلی وقتها این مسئله باعث خودستیزی خانمها شده. مثلا یه بار تو داروخونه یه خانمی داشت با فروشنده صحبت میکرد من در جریان صحبتشون نبودم اما یه جمله از خانومه شنیدم تو این مایه ها که "خوب ما خانوما که کلا عقلمون ناقص هست" خوب این بنده خدا احتمالا از بچگی تو محیط خانواده و بیرون هرجا رفته شنیده خانوما اینطوری خانوما اونطوری که دیگه به این باور رسیده. نمیدونم به این موضوع دقت کردین یا نه، که تو جامعه مثلا فروشگاهی جایی که میرفتی میشنیدی که یه عمل خیلی عادی یا حالا غیر عادی که ممکنه از هر کسی سر بزنه رو برمیداشتن، اول جمله شون یه "ماشالله خانوما که..." میذاشتن و تحویلت میدادن، که یعنی این عمل فقط از یه خانم سر میزنه.
به قول بهرام بیضایی: خرد تا به زنان میرسد ، نامش مکر می شود و مکر تا به مردان میرسد نام عقل می گیرد .
درخواست توجه به زنان میرسد ، نامش حسادت می شود و حسادت تا به مردان میرسد ، می شود غیرت .

کاملا موافقم.... قسمت تلخ قضیه اینجاست که این جداسازی ها باعث شده آقایونی که درک روشن و شناخت کافی از خانم ها ندارند برای خانم ها قانون گذاری می کنن، تصمیم میگیرن، مجازات می کنن و ...از همه بدتر از طرف خانم ها حرف میزنن و تعیین می کنن چی برای خانم ها بهتره چی بدتره ....و اونقدر اعتماد به نفس بعضی از خانم ها و حقوقشون لگدمال شده که بعد از یه مدتی خودشونم باور می کنن که اقایون بیشتر از خودشون میدونن که اونا چی می خوان و بعد از یه مدتی بر ضد خودشون عمل می کنن!!! یه سری شاخص هست که تساوی حقوق زنان و مردان و ...در کشورها نشون میده که مثلا یکی از شاخص ها تعداد نمایندگان زنان در مجلس یا مثلا تعداد زنان در کابینه و ...هست که متاسفانه تو جوامع سنتی اکثر مواقع نماینده های زن دقیقا به ضرر زنان جامعه عمل می کنند!!!و فکر می کنم با نمونه هاش کم و بیش آشنا هستیم...یعنی اصلا نمیشه به مسئله زنان در جامعه به صورت کمی نگاه کرد....خلاصه جامعه سنتی و مردسالار و درد زنان چیزی نیست که اینجا بشه در موردش بحث کرد ...اما مسئله روشن و بدیهی اینه که هر چی جامعه سنتی تر باشه وضعیت زنان بدتره....

[esiwind]

یه بنده خدایی یه زمانی میگفت نبینین این خارجکی ها اینقدر کم خلاف میکنن. اینها به هیچی اعتقاد ندارن ولی قانون بسیار قویه و اونه که در کشورهاشون بازدارنده هست والا اگه اون بی قانونی (بیشتر منظور ضمانت اجرایی نداشتن قوانین) ایران و اگه داشتن همدیگرو میخوردن!!!

حالا کاری ندارم واقعا ذاتشون چطوره. حداقل در مورد کانادایی ها من به این شدت منفی فکر نمیکنم و احساس میکنم همین سفت و سخت بودن قوانین در درازمدت باعث ایجاد شدن یه سری ارزش ها و مشخص شدن یه سری ضد ارزش ها میشه که کم کم به داخل فرهنگ و اخلاقیات هم نفوذ میکنه.

حالا متناظر همین نظر اون بنده خدا من در تایید مطلب سما جان، برای این موضوع هم همینطور میگم که در ایران این ظاهر استحکام خانواده ها رو نبینین. اینها ظاهر خانواده هاست. خدا میدونه اگه یه شبه همه چی تغییر کنه و مثل اینجا بشه آمارشون چقدر میشه

در تائید فرمایش شما. دقیقا همین روال در مورد قوانین اجتماعی اینجا هم صدق میکنه. اگر روزی مردم بفهمن که قانونی بالا سرشون نیست که مثلا در مورد رانندگی کنترلشون کنه اونوقت بیائید ببینید همین کانادایی که خیلی ماه رانندگی میکنه چه ها که نمیکنه. خصوصا جوونتراشون. آمار تصادف ایران رو ببینید و آمار اینجا رو ببینید. فکر میکنید به خاطر فرهنگ کاناداییه؟ اصلا ایرانم شما بدونید با یه تخلف برای پرداخت بیمه به جای سالی 300 هزار تومان باید ماهی 500 هزار تومان باید (باید) بدید اونوقت میبینید همونایی که ویراژ میدن چقدر مثل بچه آدم رانندگی میکنن و پشت پراغ زرد هم وایمیستند.

[esiwind]

می‌خواستم یه پاسخی شبیه به اینی که سما جون گفت بنویسم
اما دیدم دیگه تکرارش نیازی نیست



یه نکته‌ی ظریفی که هست، توی ایران، مخصوصن تو نسل‌های قبلی، همیشه اون خط بین زن و مرد وجود داشته... از توی همون مهدکودک و موقع بازی کردن، یاد بچه‌ها می‌دن که "پسرا با پسرا، دخترا با دخترا"
به همین صورت این فاصله تا بزرگسالی حفظ می‌شه و به همین دلیل هم هست که اکثرن دو جنس مخالف با درونیات و خواسته‌های قلبی همدیگه آشنایی مناسبی ندارن... در حالیکه اینجا دختر و پسر و زن و مرد نداره... رابطه‌ی دوستی (نه رابطه‌ی عاطفی، فقط دوستی) خیلی راحت بین هر دو نفری می‌تونه وجود داشته باشه... الان جوونای ما تازه دارن اکیپ‌های دختر و پسری رو کشف می‌:کنن و می‌بینن که بدون آسیب هم می‌شه با هم ارتباط داشت که به نظر من واقعن خوبه
برای همین می‌گم شما به عنوان یه آقا هرگز نمی‌تونید شرایط یه خانم تو ایران رو بطور درست و کامل درک کنید... به طبع من هم هیچ ادعای بر درک 100٪ شرایط آقایون ندارم (تازه من کسی هستم که مدت‌ها بین آقایون کار کردم و نصف کاسب‌های بازار شغلیم رو می‌شناسم و عین خودشون سال‌ها باهاشون سر و کله زدم)

و یه چیز خیلی مهم رو هم نباید فراموش کرد...
ماها که از اون فرهنگ میایم، اگر یواش یواش خودمون رو با فرهنگ این طرف تطابق ندیم، دچار شوک فرهنگی می‌شیم و از اونور بوم می‌افتیم و اونجوری می‌شه که همون بنیان خانواده‌ای که بقول شما تنها نکته‌ی مثبت جامعه‌ی ایرانه رو هم دستی دستی از هم می‌پاشونیم...

قسمت خیلی راحت و هرگز رو یه ذره تخفیفش بدید. اتفاقا مدافعین دو آتیشه خانم ها آقایون هستند. خیلی وقتا آقایون خیلی بهتر میفهمن. منتها به خاطر منافعشون خودشونو به کوچه علی چپ میزنن تا مبادا منافعی که در واقع حقشون نیست از بین بره. برای اغلب آقایون قضیه در ایران این شده که "لطف مکرر تبدیل به وظیفه میشه" . خانم ها خیلی از خود گذشتگی نشون میدن در ایران. منتها خروجی نهایی که در خانواده ها میبینیم خصوصا در قضیه ظلمی که دوستان گفتند. به نظر خیلی هم بد نیست. هر چند که باید کم کم اصلاحاتی انجام بشه تا به حق و حقوق مناسب برسند. نمیشه یهو قوانین کانادا رو بیاری ایران و پیاده کنی. شاید 90 درصد خانواده ها از هم بپاشن و بد هم بپاشن. چون ساز و کارهای بعدی که اینجا دیده شده در ایران هنوز وجود ندارد. در کل هم مقایسه تنها بخش خاصی از دو جامعه اصلا درست نیست.
به طور مثال همه میگن و خود منم معتقدم سیستم دسترسی به امکانات پزشکی (خصوصا پزشک متخصص) در صورت تمکن مالی متوسط در ایران بسیار بهتر از کانادا و آمریکاست. ولی آیا میشه گفت که سیستم پزشکی ایران بهتر از کاناداست؟ اینجا تا بخوای یه متخصص ببیندت بدبخت میشی. ایران دو سوت میتونی بهترین متخصص رو ببینی و نظرش رو بگیری.

[esiwind]

و اما درمورد بنیان محکم خانواده در ایران:
درست میفرماید. درصد طلاق توی خانواده های ایرانی بخصوص هرچه میزان تحصیل خانمها پایینتره، کمتره. فکر میکنین بخاطر چی؟ حتی یک لحظه فکر نمیکنید بخاطر اینه که حمایتی ندارن که بتونن برعلیه شرایط موجودشون طغیان کنن؟ خانواده اصلیشون که روز ازدواج میگن با لباس سفید میری با کفن برمیگردی پس ساپورتی درکار نیست. دستشون هم که توی جیب خودشون نمیره. اگرم جسارت کنن و بگن که میخوان طلاق بگیرن که وجود بچه هاشون، موثر ترین اهرم فشاره که برشون گردونن به همون جهنم قبلی....پس ناچارن به یک مرگ تدریجی رضایت بدن.
پس توروخدا اینقدر عجولانه درمورد دردهای زندگی خیلی ها از دور قضاوت نکنید. اینقدر راحت نگید خانواده ها مستحکمتره. بله. آمار طلاق پایینتره. ولی ستم به زنها چی؟ اونم پایینتره؟!

شما حاضرید حکم طلاق رو به راحتی برای همون خانم به قول شما با میزان تحصیلات پایین صادر کنید؟ به آخر قضیه باید نگاه کنید. فرض کنید مادر یا مادر بزرگ هر یک از ماها میتونست جسارت کنه و حقشو از پدران مثلا ظالممون با طلاق بگیره و خودشو راحت کنه ؟؟!! این بهتر بود یا تحمل ظلم و سعی در تغییر شرایط و کاهش ظلم. این چیزا رو نمیشه خیلی صریح نظر داد. شاید خیلی از دوستان مجردن و راحت میبرن و میدوزن. وارد زندگی متاهلی بشی میبینی که جاهایی هر دو طرف باید کوتاه بیان. حالا به چه قیمتی اونش دیگه بسته به شرایط داره. بله در کانادا از به جهت حمایت قانونی که از بچه ها و خانم ها میشه کمتر کسی به بچه و به خانم ها زور میگه. حالا اینکه خوبه یا بد. خوبی ها و بدی هایی داره. خانم دو سوته میتونه از همسرش جدا بشه و حق و حقوقشم محفوظه. اما آیا این باعث شده آدما بهتر رفتار کنن و شرایط اینجا بهتر از ایرانه از نظر خانواده, من مطمئن نیستم.
بهتره خود ماها سعی کنیم اون آدم ظالم درون خودمون رو ضعیف کنیم و خوبی های ایرانی را نگهداریم تا هم خودمون و هم نسل بعدی زندگی بهتری داشته باشیم.

[hooran]

البته در مورد آدم ظالم درون خودمون باید به حضور و نفوذ تفکرات و رفتارهای سادیستی و مازوخیستی و ترکیب آنها بصورت سادو مازوخیستی هم چه در سطح فرد و چه در سطح اجتماع توجه کرد.

شما حاضرید حکم طلاق رو به راحتی برای همون خانم به قول شما با میزان تحصیلات پایین صادر کنید؟ به آخر قضیه باید نگاه کنید. فرض کنید مادر یا مادر بزرگ هر یک از ماها میتونست جسارت کنه و حقشو از پدران مثلا ظالممون با طلاق بگیره و خودشو راحت کنه ؟؟!! این بهتر بود یا تحمل ظلم و سعی در تغییر شرایط و کاهش ظلم. این چیزا رو نمیشه خیلی صریح نظر داد. شاید خیلی از دوستان مجردن و راحت میبرن و میدوزن. وارد زندگی متاهلی بشی میبینی که جاهایی هر دو طرف باید کوتاه بیان. حالا به چه قیمتی اونش دیگه بسته به شرایط داره. بله در کانادا از به جهت حمایت قانونی که از بچه ها و خانم ها میشه کمتر کسی به بچه و به خانم ها زور میگه. حالا اینکه خوبه یا بد. خوبی ها و بدی هایی داره. خانم دو سوته میتونه از همسرش جدا بشه و حق و حقوقشم محفوظه. اما آیا این باعث شده آدما بهتر رفتار کنن و شرایط اینجا بهتر از ایرانه از نظر خانواده, من مطمئن نیستم.
بهتره خود ماها سعی کنیم اون آدم ظالم درون خودمون رو ضعیف کنیم و خوبی های ایرانی را نگهداریم تا هم خودمون و هم نسل بعدی زندگی بهتری داشته باشیم.

[esiwind]

البته در مورد آدم ظالم درون خودمون باید به حضور و نفوذ تفکرات و رفتارهای سادیستی و مازوخیستی و ترکیب آنها بصورت سادو مازوخیستی هم چه در سطح فرد و چه در سطح اجتماع توجه کرد.

خیلی تخصصی شد. من که نفهمیدم. به هر صورت توجه به هر یک از موارد جهت اصلاح مواردی که آمده خوبه.
یه تصور ذهنی در قبل اومدن کانادا هست که اینجا آخر تکنولوژیه، خصوصا در مورد موبایل و وسایل ارتباطی. در صورتی که از لحاظ تنوع گوشی های موجود در ایران و استفاده ای که در ایران از وسایل ارتباطی اینچنینی میشه خیلی بیشتر و وسیعتره. که بخشیش به خاطر فرهنگ ارتباطی ماهاست. قیمت استفاده از موبایل هم در سطح عمومی و برای مصارف متعارف، خیلی ارزونتر از کانادا هست. اینجا حواست به مصرفت نباشه کلاهت پس معرکه هست.