صفحه 120 از 219 نخستنخست ... 2070110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130170 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,191 تا 1,200 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1191
    ApplyAbroad Hero ehsan1983 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Génie des Matériaux-Université du Québec(Material Eng. Msc)
    ارسال‌ها
    1,739

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahtob نمایش پست ها
    نوشته های شما که رفتید و رسیدید و بارتون رو پهن کردید خیلی به ما کمک می کنه و ممنونم بابت شر کردنشون
    فقط می خوام بگم من روزنامه نگارم (بودم). البته به دلیل خسارت های جسمی که کار سنگین بهم زد ول کردم و الان خانه دارم. دبیر سرویس بودم و جانشین سردبیر. هر روز تقریبن ساعت 10 صبح کارم شروع میشد با شدت تمام، تا ساعت 12-11 شب که کار برسه به چاپخونه. می خوام بگم همه ی کارها اونطور که دیدید راحت نیستند و نمیشه از زیرشون در رفت. کار اجرایی من تو حوزه تکنولوژی بود و کار نویسندگیم تو حوزه سینمایی. تازه میومدم خونه باید فیلم و سریال های روز رو میدیدم که بتونم نقد یا ریویو روشون بنویسم. حالا کار خونه رو فاکتور میگیرم )
    شخصن از کار ساعت 9 صبح تا 5 عصر با روی گشاده استقبال می کنم
    خواهش ميكنم.
    تو ايران هم ساعت كاريم همين خدودا بود، اما ميدونيد كه سيستم اداري و كاري ما پرت زياد داره ساعت كار مفيدش رو نگيم بهتره! اتفاقا منم خوشحالم...مفيد بودن حس خوبيه!
    من اتفاقا تنبل نيستم، بهواي ايران ، روزاي اول اينجا تا ميومدم يه قهوه اي خيزي ميشستم بخورم يه چك ميلي كنم تا اصطلاحا گرم شم، رييسم يدفه گفت پاشو ببينم پاشوووو!!!
    کربلایم آرزوست...

  2. #1192

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan1983 نمایش پست ها
    خواهش ميكنم.
    تو ايران هم ساعت كاريم همين خدودا بود، اما ميدونيد كه سيستم اداري و كاري ما پرت زياد داره ساعت كار مفيدش رو نگيم بهتره! اتفاقا منم خوشحالم...مفيد بودن حس خوبيه!
    من اتفاقا تنبل نيستم، بهواي ايران ، روزاي اول اينجا تا ميومدم يه قهوه اي خيزي ميشستم بخورم يه چك ميلي كنم تا اصطلاحا گرم شم، رييسم يدفه گفت پاشو ببينم پاشوووو!!!
    بله صد در صد موافقم. تو همون روزنامه ای که من بیشتر از 12 ساعت توش کار می کردمو سرپا بودم (اینقدر که بهم آرتروز زانو داد) بخش اداری و مالی وجود داشت با 10-15 تا کارمند که در طول روز شاید یک ساعت هم کار برای انجام دادن نداشتن... کلن سیستم ما تو ایران مریض و مشکل داره و آدمها بر اساس تونایی و لیاقتشون و حتا حجم کاری که انجام میدن اجرت نمیگیرن، نه مادی نه معنوی

  3. #1193
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    Jill عزیز اون هویته سر جای خودش هست کسی بهش دست نزده. دوم اینکه راه بی بازگشت نیست که ، هر وقت آدم پشیمون شد برمیگرده، تجربه هم که مجانی بدست نمیاد، هزینه داره...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Jill نمایش پست ها


  4. #1194
    ApplyAbroad Guardian

    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    1,138

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    دوستان عزیز این تاپیک برای بیان درستی یا نادرستی تصورات ذهنی کاربران در مورد کانادا می باشد. تعداد زیادی از پست های اخیر به دلیل نامرتبط بودن به موضوع بهتاپیک مربوطه منتقل شدند. لطفا پیش از ارسال پست به عنوان تاپیک دقت بفرمائید.
    ممنون از توجه شما دوستان.

    مدیریت فروم
    ویرایش توسط niyazahmadi : September 23rd, 2014 در ساعت 11:36 PM
    متاسفانه به هیچ عنوان امکان پاسخ گوئی به پیام های خصوصی رو ندارم.
    اطلاعیه مهم در بخش کانادا

  5. #1195
    ApplyAbroad Hero ehsan1983 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Génie des Matériaux-Université du Québec(Material Eng. Msc)
    ارسال‌ها
    1,739

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    من خيلي تصورات خوشي از روزهاي اول داشتم يعني يجورايي خوشحال بودم! اما حالا كه اينجام بايد بگم بچه ها بايد براي ماههاي اول كفش فولادي بپوشيد، كلي انرژي بسوزونيد از اينور به اونر، تازه غذاهاي رنگارنگ و تناسب بستن قيمت دلاري به توماني و نهايتا منصرف شدن! و چيزاي ديگه
    من كه از بس رفتم اينطرف و اونطرف ساق پاهام مثل زماني كه صف اول رژه تو خدمت ميرفتم قوي شده و باد كرده! اونايي كه خدمت رفتم ميفهمن چي ميگم يه حيزي تو اون مايه ها!
    البته نكته مثبت اينه كه با گذر زمان اوضاع بهتر ميشه.


    موفق باشيد.
    کربلایم آرزوست...

  6. #1196
    Banned
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    ارسال‌ها
    871

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan1983 نمایش پست ها
    من خيلي تصورات خوشي از روزهاي اول داشتم يعني يجورايي خوشحال بودم! اما حالا كه اينجام بايد بگم بچه ها بايد براي ماههاي اول كفش فولادي بپوشيد، كلي انرژي بسوزونيد از اينور به اونر، تازه غذاهاي رنگارنگ و تناسب بستن قيمت دلاري به توماني و نهايتا منصرف شدن! و چيزاي ديگه
    من كه از بس رفتم اينطرف و اونطرف ساق پاهام مثل زماني كه صف اول رژه تو خدمت ميرفتم قوي شده و باد كرده! اونايي كه خدمت رفتم ميفهمن چي ميگم يه حيزي تو اون مايه ها!
    البته نكته مثبت اينه كه با گذر زمان اوضاع بهتر ميشه.


    موفق باشيد.
    shoma quality assurance الان هستید ؟ من هم شغلم همینه ولی با این شرکت اصلا اکی نیستم میشه یک کم اطلاعات بدی اگر شما هم quality assuranci هستی ممنون. راسش از این که میگی راه زیاد میری و تحقیق هم میکنی اینطور تصور کردم

  7. #1197
    ApplyAbroad Hero ehsan1983 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Génie des Matériaux-Université du Québec(Material Eng. Msc)
    ارسال‌ها
    1,739

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamikamrani نمایش پست ها
    shoma quality assurance الان هستید ؟ من هم شغلم همینه ولی با این شرکت اصلا اکی نیستم میشه یک کم اطلاعات بدی اگر شما هم quality assuranci هستی ممنون. راسش از این که میگی راه زیاد میری و تحقیق هم میکنی اینطور تصور کردم
    نه دوست عزيز
    منظورم كارهاي اداري اوليه،خونه پيداكردن(اين يكي كمر ميشكونه ها!!!)، كالج ها، دانشگاه ها، فروشگاه هاي زير قيمت لباس گرم زمستون در نقاط پرت شهر و ....

    موفق باشيد.
    کربلایم آرزوست...

  8. #1198
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    قبل از اینکه بیایم کانادا هرگز فکر نمی کردم که روزی
    1- از پدرم بشنوم که رفتی و راحت شدی
    2- اینقدر احساس خوبی داشته باشم که بخوام با پدر و مادرم تقسیم کنم اما نتونم. آنها هزاران کیلومتر از من دور هستند و در زجری که می کشند خوشحالند که من اینور راحت هستم. ای کاش میشد آنها هم بعد از عمری، در مکانی مانند اینجا زندگی می کردند. واقعا حس بدی نسبت به این موضوع دارم
    3- بخوام همه رو به مهاجرت تشویق کنم تا آنچه من تجربه میکنم آنها هم تجربه کنند.
    4- آنچنان اشتیاق نوشتن در مورد تجربه های خودم قبل از اومدن و بعد از اومدن به اینجا داشته باشم که به دنبال بهانه برای نوشتن باشم. فردی که قبلا از نوشتن بیزار بود. الان که فکر می کنم چقدر زندگی عجیبی داشتم پر از تلاشهای بی وقفه ای که موفقیت رو جستجو می کنه آن هم با مشقت بسیار. امیدوارم روزی داستان زندگی خودم رو به زبان انگلیسی و فارسی بنویسم.
    5- حس خوب از زندگی حال و حس بطالت از زندگی گذشته رو با هم داشته باشم

    ای کاش زودتر می توانستیم بیایم و زودتر با واقعیت آشنا میشدیم واقعیتی که همیشه در ایران به عنوان دروغ می پنداشتیم.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  9. #1199
    ApplyAbroad Hero ehsan1983 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Génie des Matériaux-Université du Québec(Material Eng. Msc)
    ارسال‌ها
    1,739

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    قبل از اینکه بیایم کانادا هرگز فکر نمی کردم که روزی
    1- از پدرم بشنوم که رفتی و راحت شدی
    2- اینقدر احساس خوبی داشته باشم که بخوام با پدر و مادرم تقسیم کنم اما نتونم. آنها هزاران کیلومتر از من دور هستند و در زجری که می کشند خوشحالند که من اینور راحت هستم. ای کاش میشد آنها هم بعد از عمری، در مکانی مانند اینجا زندگی می کردند. واقعا حس بدی نسبت به این موضوع دارم
    3- بخوام همه رو به مهاجرت تشویق کنم تا آنچه من تجربه میکنم آنها هم تجربه کنند.
    4- آنچنان اشتیاق نوشتن در مورد تجربه های خودم قبل از اومدن و بعد از اومدن به اینجا داشته باشم که به دنبال بهانه برای نوشتن باشم. فردی که قبلا از نوشتن بیزار بود. الان که فکر می کنم چقدر زندگی عجیبی داشتم پر از تلاشهای بی وقفه ای که موفقیت رو جستجو می کنه آن هم با مشقت بسیار. امیدوارم روزی داستان زندگی خودم رو به زبان انگلیسی و فارسی بنویسم.
    5- حس خوب از زندگی حال و حس بطالت از زندگی گذشته رو با هم داشته باشم

    ای کاش زودتر می توانستیم بیایم و زودتر با واقعیت آشنا میشدیم واقعیتی که همیشه در ایران به عنوان دروغ می پنداشتیم.
    حقيقتا هيخوقت من هم فكر نميكردم مورد دوم شما اونقدر برام سنگين بشه كه دچار افسردگي بشم....
    کربلایم آرزوست...

  10. #1200
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    رشته و دانشگاه
    مهندسی عمران- فوق لیسانس جغرافیا و توریسم- دانشگاه آزاد
    ارسال‌ها
    12

    پیش فرض پاسخ : تجربه زندگی یا تحصیل در کانادا تاچه حد به تصورذهنی شما پیش از عزیمت نزدیک یا د

    سلام هموطن دیدگاهتان برایم جالب بود من هم منتظر مدیکالم هستم نمیدونم کی موفق به لندینگ آنجا شوم فقط یک سئوال مهم دارم و آن اینکه اگر کسی یک کاری رتین در ایران داشته باشه و بشه درامدی ماهیانه به اندازه زندگی درآنجا داشته باشه بگونه ای که دغدغه کار و تأمین زندگی را نداشته باشه باز هم مسئله کار نقش اساسی داره منظورم اینه که صرف کار کردن مهمه یا درامد آن .چون بعد از آن بقیه مسائلیست که انسان باید خودش را با شرایط محیط جدید تطابق بده .

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •