صفحه 154 از 219 نخستنخست ... 54104144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164204 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,531 تا 1,540 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1531
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    51

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    یادمه
    چندین سال قبل (دور و بر چهار پنج سال قبل شاید) خانم مرجان مهاجر اینجا تو چند تا پست توضیح دادن که چقدر حرص میخورن وقتی میبینن بچه ها کانادایی خیلی ریلکس میگن میخوام فقط تو زندگی فان داشته باشیم و بس!
    یادمه من ته دلم میگفتم بذار بچه من فقط دنبال فان و کار کردن تو مک دونالد باشه تا که همش به فکر اینده باشه و غصه روزای نیومده رو بخوره.
    از وقتی اومدم اینجا همش این حرفا تو مغزم میچرخید.
    بینی بین الله خانم مهاجر از جهاتی حق دارن
    این بچه هایی که کانادا به دنیا اومدن اکثرا سیستمشون نسبتا ساده هست، دروغ نمیگن، ریا میا ندارن، میگن و میخندن، سیستمشون ساده هست، همش به فکر تفریح و فان داشتن هستن، همش با اینا میریم بیرون. خیلی بچه های خوبین. خیلی صادقن. اهل بگو بخندن. خیلی ادمای خوبین. نمیدونم شاید اینا تو 40 سالگی بشن مثلا ادمای هفت خط چه میدونم خیلی ترسناک! نمیدونم، ولی الان که هممون زیر سی سالیم و دانشجوی graduate هستیم من واقعا لذت میبرم ازینکه یه همچین دوستا و همکارایی دارم. ولی خدا وکیلی یکمی بی هدفن، کل هدفشون همون تفریح داشتنه، یعنی واسه پس فرداشون برنامه ریزی ندارن.
    مثلا من میخواستم یه دونه کتونی بخرم که باهاش برم بدوئم. سه نفر آفر دادن که بیا بریم بخریم ما وقت داریم.
    بعد همین وقتو نمیذارن پای درس و مشق خودشون!!
    یعنی میشینن مثلا برات 3 ساعت و نیم از خونشون حرف میزنن، از اینکه میخوان کار پیدا کنن. ولی یه دونه سی وی یه جا نمیفرستن! بابا اون وقتی که میذاری با من حرف میزنی رو بذار یه دو جا اپلای کن برای کار!
    کلا اینجا ادم دلتنگ نمیشه. خوش میگذره. چون به شدت ادمای خوب و اهل بگو و بخند و خوش قلب دور و برت زیاده، حداقل تو محیط ما که همه دانشجوئن. ولی متعجبم ازینا که اکثرشون اصلا و ابدا دل به کار و درس و هدف داشتن نمیدن!!!
    پیش اینا بخوای بگی من بعدا میخوام در جهت پیشرفت بشریت گام بردارم یا مثلا نگران محیط زیست و گلوبال وارمینگ هستم فکر کنم حس کنن یه تخته آدم کمه که وقت میذاره رو این چیزا
    در کل اینا خیلی ادمای باحالین.
    هرچی من نگران اینده و بچه ها و نوه های اینده مم، اینا به همون اندازه بی خیال این چیزان.
    همشونم میخوان شوهر کنن بچه دار شن.
    خب تو که کار و تلاش نمیکنی به اون صورت،
    حوصله غذا پختن و این کارا رو هم نداری
    حال نداری بری سر کار
    از کدام خزانه میخوای هزینه کنی بعدا؟ بعضیاشون وام دارن در حد خدا میلیون تومن ایران ما، دختره 26 سالشه میگه باید 3 سال کار کنم، ماهی 3000 تا بذارم کنار تا وام هامو بدم!
    خیلی اینا سیستمشون جالبه
    بحث دنبال پول نبودنشون نیستا.
    برای یه قرون دوزارشون برنامه دارن.
    بحث بی هدفی شونه یه ذره.
    یعنی به اون صورت به جز تفریح داشتن هدف خاصی ندارن.
    دوست دارن اون وقتی که میذارن پای اماده کردن پرزنتیشنشون، بذارن برن ددر!
    از همینجا درود میفرستم به خانم مهاجر که چندین سال قبل از دست اینا حرص میخورد
    من اول از همه تشکر کنم از اینکه وقت میزاری و نظراتت رو مینویسی تا بقیه و من استفاده کنیم
    خواهش هم میکنم که در مسیر بودنت تو کانادا همیشه یک وقتی رو بزار و احوالات خودت رو بنویس.. استفاده میکنیم..

    من کانادا نیستم و نمیدونم اونجا چجوریه در عمل.. من آمریکا رو دارم میبینم که اون حالت Competitive بودن رو خیلی بیشتر بنظرم نسبت به کانادا داره.. اصلن نمیگم چیز خوب یا بدیه.. ولی داره اینو.. البته Graduate ها ..
    لیسانس ها رو من دم خور نیستم و اطلاع دقیق ندارم..
    بعدم شما سیستم فکریه Native ها رو اصلا ملاک وضعیت اقتصادی یک کشور نزار بنظرم.. وقتی اخرای دانشگاه شد شاید ادم بهتر بقهمه.. من یکی دوتا فامیل نسبتا نزدیک دارم کانادا که میگفتن ملت با دکترای مهندسی مکانیک بعد فارغ التحصیلی "شش ماه" مطلقا بیکار بودن.. به قسمت مطلقا دقت کن.. . بعد شدن "دلیوری" و بعدم کار گیر آوردن..
    قضیه برای دوسال پیشه احتمالا الان بهتر شده.. ولی کلا خنثی بره آدم جلو ا تو ذوقش نخوره

  2. #1532
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط TZMR نمایش پست ها
    من اول از همه تشکر کنم از اینکه وقت میزاری و نظراتت رو مینویسی تا بقیه و من استفاده کنیم
    خواهش هم میکنم که در مسیر بودنت تو کانادا همیشه یک وقتی رو بزار و احوالات خودت رو بنویس.. استفاده میکنیم..

    من کانادا نیستم و نمیدونم اونجا چجوریه در عمل.. من آمریکا رو دارم میبینم که اون حالت Competitive بودن رو خیلی بیشتر بنظرم نسبت به کانادا داره.. اصلن نمیگم چیز خوب یا بدیه.. ولی داره اینو.. البته Graduate ها ..
    لیسانس ها رو من دم خور نیستم و اطلاع دقیق ندارم..
    بعدم شما سیستم فکریه Native ها رو اصلا ملاک وضعیت اقتصادی یک کشور نزار بنظرم.. وقتی اخرای دانشگاه شد شاید ادم بهتر بقهمه.. من یکی دوتا فامیل نسبتا نزدیک دارم کانادا که میگفتن ملت با دکترای مهندسی مکانیک بعد فارغ التحصیلی "شش ماه" مطلقا بیکار بودن.. به قسمت مطلقا دقت کن.. . بعد شدن "دلیوری" و بعدم کار گیر آوردن..
    قضیه برای دوسال پیشه احتمالا الان بهتر شده.. ولی کلا خنثی بره آدم جلو ا تو ذوقش نخوره
    سلام
    من ازتون ممنونم. لطف دارین.
    حقیقتش من همیشه و همیشه اول پستهام مینویسم که من مثلا یه ماهه کانادام، دو ماه، سه ماهه، و... ویزام دانشجوییه.
    مطلقا درباره مالیات و ماشین خونه و بیمه حرف نزدم. چون به حیطه کاریم بی ربطه تقریبا یا سر و کار ندارم.
    سعی میکنم چیزای اموزنده یا بامزه گاهی که به نظرم خوبه رو بنویسم.
    یا گاهی وقتی میخوام بگم بابا این طرف کاربر فلانی حق داشتا... میام مینویسم نظرمو.
    چون من خودم به شخصه خیلی ازین فروم استفاده کردم.
    هیچوقت نیومدم درباره دوست خودم که الان دکتراش تموم شد و سوئیچ کرد به پست داک چون کاری پیدا نکرده بنویسم. این دغدغه هامو با سوال کردن میپرسم. یه بار تو فروم پرسیدم که چطوری با ویزای دانشجویی پی ار بگیرم؟ یا از چه سایتهایی دنبال کار پیدا کردن باشم؟ یا مثلا شوهر دوستم الان ایشونم 6 ماه دنبال کار گشت و الان رفته پست داک و من حتی این دغدغه هامو نوشتم تو این فروم وقتی سوال پرسیدم (و قلوب جان و بقیه بهم جواب دادن).
    در نتیجه من از کانادا چیزای واهی نمیگم.
    بله بیکاری هست، مخصوصا برای ما خارجیا.
    ولی من هنوز به این قسمت نرسیدم.
    من فعلا یه دانشجوام که دو ماه و بیست و چند روزه اینجام.
    ولی همین که نرسیده دنبال سایتهای کاریابیم این نشون میده که اینجا وضع خرابه از نظر کار پیدا کردن. وحشت میکنم ازین که برم دنبال تحصیلات عالیه به خاطر کار پیدا نکردن.
    وگرنه من خودمم این حرفاتونو قبول میکنم.
    و شما درست میفرمایین.
    ولی اخه من وقتی خودم یه دانشجوام، وقتی کل دغدغه ام بردن پروژه م به جلو هست و همینطور سر و کله زدن با دانشجوهام تو ازمایشگاه، وقتی کارم ریسرچه وقتی خودم هنوز بازارو لمس نکردم چرا بیام دربارش بشینم حرف بزنم؟
    من هرچی اینجا و هر جای دیگه نوشتم تجربه خودم بوده.
    برسم به شش ماه اخر تحصیلم و استارت بزنم مصاحبه هامو (چون اینجا تو سی ویتو میفرستی، 5 ماه بعد بهت ایمیل میزنن بیا مصاحبه) میام مینویسم تجربه هامو.
    برای همینه همیشه و همیشه مدت زمانی که اینجام و کلی پارامترای دیگه رو مینویسم.
    من دوستم بهم همیشه میگفت کمیستری، اینجوری در نظر بگیر، وقتی اومدی رسیدی کانادا، برات قراره عین ریگ بدبختی بباره. پس از الان خودتو واسه اون بدبختیا اماده کن.
    من انقدرررررر با امادگی فکری اومدم اینجا که وقتی اومدم جلو و این بدبختیای احتمالی پیش روم پیدا نشد، مغزم هنگ کرد... که نکنه چیزی غلطه که من هنوز به گریه کردن نیفتادم؟ حتی تو انتخاب شهرم، تو انتخاب رشته م (البته عاشق این چیزیم که الان دارم کار میکنم، اینو سوای اینده شغلی انتخاب کردم وبرای دل خودم بوده) دقت کردم. میدونم یه ایرانی اونقدر اپشن نداره برای انتخاب دانشگاه اونم با سی وی معمولی من، ولی خیلی دقت کردم و به هر قیمتی از ایران خارج نشدم. یادمه حتی وقتی اینجا سوال میپرسیدم گاهی بعضی کاربرا بهم تیکه مینداختن. ولی من خیلی حساب شده اومدم جلو. خیلی. خیلی. در نتیجه این زندگی برام قابل پیش بینی بود و خیلی خوسحالم از وضعیت الانم.
    نگفتم من فقط ازونجا بیام بیرون... اصلا. اینم مدیون تجربه بزرگترا هستم که میگفتن یه جاهایی تو کانادا هست، که اگه تو بشینی خونه بابات بهتره تا که بیای بری اونجور جاها درس بخونی.
    برسم به اون قسمت کار پیدا کردنو اینا، میام مینویسم که چه خبره اینجا. ولی چیزی که خودم تجربش نکردمو نمینویسم.
    ازتون ممنونم که پستمو خوندین.
    ویرایش توسط chemistrymaste : March 16th, 2017 در ساعت 07:13 AM


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  3. #1533
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    1,946

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    یادمه
    چندین سال قبل (دور و بر چهار پنج سال قبل شاید) خانم مرجان مهاجر اینجا تو چند تا پست توضیح دادن که چقدر حرص میخورن وقتی میبینن بچه ها کانادایی خیلی ریلکس میگن میخوام فقط تو زندگی فان داشته باشیم و بس!
    یادمه من ته دلم میگفتم بذار بچه من فقط دنبال فان و کار کردن تو مک دونالد باشه تا که همش به فکر اینده باشه و غصه روزای نیومده رو بخوره.
    از وقتی اومدم اینجا همش این حرفا تو مغزم میچرخید.
    بینی بین الله خانم مهاجر از جهاتی حق دارن
    این بچه هایی که کانادا به دنیا اومدن اکثرا سیستمشون نسبتا ساده هست، دروغ نمیگن، ریا میا ندارن، میگن و میخندن، سیستمشون ساده هست، همش به فکر تفریح و فان داشتن هستن، همش با اینا میریم بیرون. خیلی بچه های خوبین. خیلی صادقن. اهل بگو بخندن. خیلی ادمای خوبین. نمیدونم شاید اینا تو 40 سالگی بشن مثلا ادمای هفت خط چه میدونم خیلی ترسناک! نمیدونم، ولی الان که هممون زیر سی سالیم و دانشجوی graduate هستیم من واقعا لذت میبرم ازینکه یه همچین دوستا و همکارایی دارم. ولی خدا وکیلی یکمی بی هدفن، کل هدفشون همون تفریح داشتنه، یعنی واسه پس فرداشون برنامه ریزی ندارن.
    مثلا من میخواستم یه دونه کتونی بخرم که باهاش برم بدوئم. سه نفر آفر دادن که بیا بریم بخریم ما وقت داریم.
    بعد همین وقتو نمیذارن پای درس و مشق خودشون!!
    یعنی میشینن مثلا برات 3 ساعت و نیم از خونشون حرف میزنن، از اینکه میخوان کار پیدا کنن. ولی یه دونه سی وی یه جا نمیفرستن! بابا اون وقتی که میذاری با من حرف میزنی رو بذار یه دو جا اپلای کن برای کار!
    کلا اینجا ادم دلتنگ نمیشه. خوش میگذره. چون به شدت ادمای خوب و اهل بگو و بخند و خوش قلب دور و برت زیاده، حداقل تو محیط ما که همه دانشجوئن. ولی متعجبم ازینا که اکثرشون اصلا و ابدا دل به کار و درس و هدف داشتن نمیدن!!!
    پیش اینا بخوای بگی من بعدا میخوام در جهت پیشرفت بشریت گام بردارم یا مثلا نگران محیط زیست و گلوبال وارمینگ هستم فکر کنم حس کنن یه تخته آدم کمه که وقت میذاره رو این چیزا
    در کل اینا خیلی ادمای باحالین.
    هرچی من نگران اینده و بچه ها و نوه های اینده مم، اینا به همون اندازه بی خیال این چیزان.
    همشونم میخوان شوهر کنن بچه دار شن.
    خب تو که کار و تلاش نمیکنی به اون صورت،
    حوصله غذا پختن و این کارا رو هم نداری
    حال نداری بری سر کار
    از کدام خزانه میخوای هزینه کنی بعدا؟ بعضیاشون وام دارن در حد خدا میلیون تومن ایران ما، دختره 26 سالشه میگه باید 3 سال کار کنم، ماهی 3000 تا بذارم کنار تا وام هامو بدم!
    خیلی اینا سیستمشون جالبه
    بحث دنبال پول نبودنشون نیستا.
    برای یه قرون دوزارشون برنامه دارن.
    بحث بی هدفی شونه یه ذره.
    یعنی به اون صورت به جز تفریح داشتن هدف خاصی ندارن.
    دوست دارن اون وقتی که میذارن پای اماده کردن پرزنتیشنشون، بذارن برن ددر!
    از همینجا درود میفرستم به خانم مهاجر که چندین سال قبل از دست اینا حرص میخورد
    من با قسمتهایی از نوشته هاتون موافقم و با قسمت هایی نه.این که نوشتید بچه های اینجا ساده هستن و ریا ندارن درسته ولی این که میگید برنامه برای اینده شون ندارن فکر نمیکنم درست باشه. تنها نکته ای که هست اینه که اونها نیاز ندارن که مثل من و شما برای این چیزها وقت بزارن و بهش فکر کنن برعکس ما. اونها از راهنمایی یاد گرفتن که رزومه بنویسن و یک عالمه کار والنتیری انجام بدن و .... . نمونه اش دختر خود من .کلاس اول دبیرستانه , تا حالا چهار جا رفته برای مصاحبه و 160 ساعت تجربه کار والنتیری داره و رزومه اش هم که کامله کامله . شما ده ساله دیگه یک چنین آدمی را داری با ما مقایسه میکنی که برای نوشتن یک صفحه رزومه باید روزها وقت بزاریم و فکر کنیم و بالا پایینش کنیم.کلا راهی را که الان ماها میخوایم بریم اونها تو دبیرستان رفتن.اونها با مصاحبه رفتن و اپلای کردن مشکلی ندارن میخواد بره اونجا به زبان مادریش صحبت کنه و برای همین کار هم کلی آموزش دیده ولی ما حتی باید از قبل روی جمله بندی هامون هم فکر کنیم.

  4. #1534
    Senior Member KavehKaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    MBA - University of Toronto
    ارسال‌ها
    901

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط newapplicant نمایش پست ها
    من با قسمتهایی از نوشته هاتون موافقم و با قسمت هایی نه.این که نوشتید بچه های اینجا ساده هستن و ریا ندارن درسته ولی این که میگید برنامه برای اینده شون ندارن فکر نمیکنم درست باشه. تنها نکته ای که هست اینه که اونها نیاز ندارن که مثل من و شما برای این چیزها وقت بزارن و بهش فکر کنن برعکس ما. اونها از راهنمایی یاد گرفتن که رزومه بنویسن و یک عالمه کار والنتیری انجام بدن و .... . نمونه اش دختر خود من .کلاس اول دبیرستانه , تا حالا چهار جا رفته برای مصاحبه و 160 ساعت تجربه کار والنتیری داره و رزومه اش هم که کامله کامله . شما ده ساله دیگه یک چنین آدمی را داری با ما مقایسه میکنی که برای نوشتن یک صفحه رزومه باید روزها وقت بزاریم و فکر کنیم و بالا پایینش کنیم.کلا راهی را که الان ماها میخوایم بریم اونها تو دبیرستان رفتن.اونها با مصاحبه رفتن و اپلای کردن مشکلی ندارن میخواد بره اونجا به زبان مادریش صحبت کنه و برای همین کار هم کلی آموزش دیده ولی ما حتی باید از قبل روی جمله بندی هامون هم فکر کنیم.
    من با نظر کمیستری مستر بیشتر موافقم.
    در قیاس با بچه های ایران ، بچه های کانادایی خیلی بیخیال و راحت هستن. چون جامعه و دولت براشون فکر میکنه و اینا نباید هی صبح تا شب بشینن پازل حل کنن برای زندگی. تو ایران بچه ها استاد حل مسائل پیچیده مملکتی میشن تا به یه خواسته کوچیک برسن.
    کانادایی ها تا حد زیادی خلاقیت تو زندگیشون ندارن و انگار دارن یه خط مستقیم رو میرن جلو!
    حتی همون کار والنتیری رو هم که میگین اینقد کلیشه شده که ماشالله همه اشون میکنن!
    همه اشون یه ورزش رو خیلی جدی دنبال میکنن. یه کار عام المنفعه میکنن. یه درسی خوندن و دارن کار میکنن! ممکنه بگین خوب مگه دیگه آدم چی میخواد؟
    همین کلیشه دار بودن و عاشق زندگی و سیستم فکری ساده بودن باعث شده یه جامعه به شدت ریسک گریز داشته باشن. یکمی زیادی تکراری هستن.

    هدف من قیاس ایران با کانادا نیست. هدفم اینه که بگم گاهی اوقات راحتی فکر و خیال الزاما همیشه باعث پیشرفت و پویایی نمیشه
    تازه تصمیم گرفتین -کانادا- اپلای کنین؟ دوست دارین ببینین رشته شما در کدوم دانشگاه های -کانادا- ارائه میشه؟
    1. این پست برای شروع
    2. این سایت برای جستجو بین تمام دانشگاه ها

  5. #1535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط KavehKaveh نمایش پست ها
    من با نظر کمیستری مستر بیشتر موافقم.
    در قیاس با بچه های ایران ، بچه های کانادایی خیلی بیخیال و راحت هستن. چون جامعه و دولت براشون فکر میکنه و اینا نباید هی صبح تا شب بشینن پازل حل کنن برای زندگی. تو ایران بچه ها استاد حل مسائل پیچیده مملکتی میشن تا به یه خواسته کوچیک برسن.
    کانادایی ها تا حد زیادی خلاقیت تو زندگیشون ندارن و انگار دارن یه خط مستقیم رو میرن جلو!
    حتی همون کار والنتیری رو هم که میگین اینقد کلیشه شده که ماشالله همه اشون میکنن!
    همه اشون یه ورزش رو خیلی جدی دنبال میکنن. یه کار عام المنفعه میکنن. یه درسی خوندن و دارن کار میکنن! ممکنه بگین خوب مگه دیگه آدم چی میخواد؟
    همین کلیشه دار بودن و عاشق زندگی و سیستم فکری ساده بودن باعث شده یه جامعه به شدت ریسک گریز داشته باشن. یکمی زیادی تکراری هستن.

    هدف من قیاس ایران با کانادا نیست. هدفم اینه که بگم گاهی اوقات راحتی فکر و خیال الزاما همیشه باعث پیشرفت و پویایی نمیشه
    راستش من كانادا نيستم ولي همكلاسي كانادايي دارم، به نظرم هم اين كانادايي هاي تويه كلاسم و هم بيشتر دانشجوهايه ديگه چه از كشوراي پيشرفته چه از كشورايه فقيرتر و بدبختتر از ايران، اكثرشون ( به جز كشورهاي جنگ زده و چند تا مليت خاص) بقيشون همين جورين كه شما مي گيدمثل كانادايي ها هستن. خيلي خوش و به فكر زمان حال و بي خيال. نسبت به يه دانشجو ايراني انگار يه آدم شاد رو گذاشتين كنار يه آدم با كمي افسردگي و استرس. به نظر من ايراني ها كلا خيلي مادي گرا هستن و همين هم دليل ميشه كه همش در حال برنامه ريزي براي آينده هستن و از زمان حال خيلي هامون كمترين لذت رو مي بريم. يه روز جمعه كه فقط ٢ ساعت كلاس داشتيم، همكلاسي هاي كاناداييم همش دنبال ورزش و يه جورايي تخليه انرژي جواني و شادي بودن ولي من و همكلاسي هاي ايرانيم ٨ ساعت رويه تمريناي كلاسي كار مي كرديم. فكرً كنم اكثر خارجي ها آموزش ديدن كه از اين فرصت زندگيشون نهايت استفاده رو ببرن و فقط به يه جنبه زندگي نپردازن چيزيكه براي سلامت روح و روان واقعا لازمه و يكي از عوامل آرامششون هم اينه كه به زندگي از جنبه هاي مختلف نگاه مي كنن . در كل يه آرامشي دارن كه تا وقتي آدم باهاشون مواجه نشه نميتونه اين حجم از آرامش و خيال آسوده و در زمان حال زندگي كردن رو تجربه كنه. راستش اين زندگي بي دغدغه براي كسيكه تازه مهاجرت كرده به قول شما شايد تكراري باشه ولي بايد ديد بعد از ٢٠ سال زندگي در كانادا اگه به گذشته فكر كنيد ترجيح ميديد كدوم سبك زندگي رو داشته باشيد

  6. #1536
    ApplyAbroad Hero anihoo آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    1,695

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh1368 نمایش پست ها
    راستش من كانادا نيستم ولي همكلاسي كانادايي دارم، به نظرم هم اين كانادايي هاي تويه كلاسم و هم بيشتر دانشجوهايه ديگه چه از كشوراي پيشرفته چه از كشورايه فقيرتر و بدبختتر از ايران، اكثرشون ( به جز كشورهاي جنگ زده و چند تا مليت خاص) بقيشون همين جورين كه شما مي گيدمثل كانادايي ها هستن. خيلي خوش و به فكر زمان حال و بي خيال. نسبت به يه دانشجو ايراني انگار يه آدم شاد رو گذاشتين كنار يه آدم با كمي افسردگي و استرس. به نظر من ايراني ها كلا خيلي مادي گرا هستن و همين هم دليل ميشه كه همش در حال برنامه ريزي براي آينده هستن و از زمان حال خيلي هامون كمترين لذت رو مي بريم. يه روز جمعه كه فقط ٢ ساعت كلاس داشتيم، همكلاسي هاي كاناداييم همش دنبال ورزش و يه جورايي تخليه انرژي جواني و شادي بودن ولي من و همكلاسي هاي ايرانيم ٨ ساعت رويه تمريناي كلاسي كار مي كرديم. فكرً كنم اكثر خارجي ها آموزش ديدن كه از اين فرصت زندگيشون نهايت استفاده رو ببرن و فقط به يه جنبه زندگي نپردازن چيزيكه براي سلامت روح و روان واقعا لازمه و يكي از عوامل آرامششون هم اينه كه به زندگي از جنبه هاي مختلف نگاه مي كنن . در كل يه آرامشي دارن كه تا وقتي آدم باهاشون مواجه نشه نميتونه اين حجم از آرامش و خيال آسوده و در زمان حال زندگي كردن رو تجربه كنه. راستش اين زندگي بي دغدغه براي كسيكه تازه مهاجرت كرده به قول شما شايد تكراري باشه ولي بايد ديد بعد از ٢٠ سال زندگي در كانادا اگه به گذشته فكر كنيد ترجيح ميديد كدوم سبك زندگي رو داشته باشيد
    من با شما موافقم. ايران هم كه بوديم همه ي تلاشم اين بود بچه هاي شادتري داشته باشم و هميشه با مدرسه شون مشكل داشتم. بچه ها رو ديوونه ميكردن به خاطر نمره و من سعي ميكردم خنثي كنم. آدم هرچي سنش ميره بالاتر بيشتر متوجه ميشه تمام تلاشها و برنامه ريزي ها بخاطر اينه كه زندگي شادتري داشته باشيم و اصلا مهم نيست با چه درآمد و مدرك تحصيلي يا جايگاه اجتماعي. اصلا هم در اين زمينه اصلاح پذير و قابل بحث و گفتگو نيستم.
    به هرکجا که روی آسمان به رنگ شیشه های عینکی ست که به چشم زده ای.

    Landing :2014



  7. #1537

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    ما از بچگی یاد گرفتیم که نمیشه همزمان آدم خوش بگذرونه و تفریح کنه و در عین حال به فکر آینده هم باشه به خاطر اینکه ما ایرانیها به آینده به چشم یک دیو خطرناک و غیر قابل پیش بینی نگاه می کنیم، ولی واقعیت اینه که تو شرایط اینجا یه آدم معمولی با یک شغل معمولی هیچ استرس اضافه ای بابت آینده خودش و خانواده اش نداره،من خیلی ها رو میشناسم که میتونن برن سراغ شغلهای بهتر ودر آمد بیشتر ولی ترجیح میدن به جای جون کندن برای پول بیشتر از زندگی لذت ببرن،چیزی که ما ایرانیها بلد نیستیم

  8. #1538
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط alikanosala نمایش پست ها
    ما از بچگی یاد گرفتیم که نمیشه همزمان آدم خوش بگذرونه و تفریح کنه و در عین حال به فکر آینده هم باشه به خاطر اینکه ما ایرانیها به آینده به چشم یک دیو خطرناک و غیر قابل پیش بینی نگاه می کنیم، ولی واقعیت اینه که تو شرایط اینجا یه آدم معمولی با یک شغل معمولی هیچ استرس اضافه ای بابت آینده خودش و خانواده اش نداره،من خیلی ها رو میشناسم که میتونن برن سراغ شغلهای بهتر ودر آمد بیشتر ولی ترجیح میدن به جای جون کندن برای پول بیشتر از زندگی لذت ببرن،چیزی که ما ایرانیها بلد نیستیم
    به نظر من دلیل اینکه مردم در ایران نگران آیندهشون هستند خیلی ساده است. کوچکترین اشتباه یا سهل انگاری در ایران تاوان جبران ناپذیری داره در حالی که در کانادا اینطور نیست. همین الانش ما خیلی محتاطانه در کانادا زندگی میکنیم چون هنوز پی آر نیستیم. و همش نگرانیم که بهترین شرکت ما رو استخدام کنه تا بتونیم پی آر بشیم.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  9. #1539
    Local Moderator

    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    ارسال‌ها
    1,356

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    به نظرم خیلی کلی اگر بگیم اینها به فکر اینده نیستن ، چون خیلی از خانواده ها را دیدم که وقتی بچه دبستانی دارن حساب پس انداز تحصیلی برای بچه باز میکنند که در اینده بتونه تو بهترین دانشگاههای امریکا درس بخونه و مشکل مالی نداشته باشه ، این یعنی اینکه به فکر اینده اند
    خیلی ها هم کارشون عوض نمیکنند برای اینکه میگن اگر بیشتر کار کنم باید بیشتر مالیات بدم و در اخر حقوق دریافتیم تفاوت چندانی نکنه

  10. #1540
    Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    رشته و دانشگاه
    کارشناسی, مهندسی نرم افزار
    ارسال‌ها
    226

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh1368 نمایش پست ها
    راستش من كانادا نيستم ولي همكلاسي كانادايي دارم، به نظرم هم اين كانادايي هاي تويه كلاسم و هم بيشتر دانشجوهايه ديگه چه از كشوراي پيشرفته چه از كشورايه فقيرتر و بدبختتر از ايران، اكثرشون ( به جز كشورهاي جنگ زده و چند تا مليت خاص) بقيشون همين جورين كه شما مي گيدمثل كانادايي ها هستن. خيلي خوش و به فكر زمان حال و بي خيال. نسبت به يه دانشجو ايراني انگار يه آدم شاد رو گذاشتين كنار يه آدم با كمي افسردگي و استرس. به نظر من ايراني ها كلا خيلي مادي گرا هستن و همين هم دليل ميشه كه همش در حال برنامه ريزي براي آينده هستن و از زمان حال خيلي هامون كمترين لذت رو مي بريم. يه روز جمعه كه فقط ٢ ساعت كلاس داشتيم، همكلاسي هاي كاناداييم همش دنبال ورزش و يه جورايي تخليه انرژي جواني و شادي بودن ولي من و همكلاسي هاي ايرانيم ٨ ساعت رويه تمريناي كلاسي كار مي كرديم. فكرً كنم اكثر خارجي ها آموزش ديدن كه از اين فرصت زندگيشون نهايت استفاده رو ببرن و فقط به يه جنبه زندگي نپردازن چيزيكه براي سلامت روح و روان واقعا لازمه و يكي از عوامل آرامششون هم اينه كه به زندگي از جنبه هاي مختلف نگاه مي كنن . در كل يه آرامشي دارن كه تا وقتي آدم باهاشون مواجه نشه نميتونه اين حجم از آرامش و خيال آسوده و در زمان حال زندگي كردن رو تجربه كنه. راستش اين زندگي بي دغدغه براي كسيكه تازه مهاجرت كرده به قول شما شايد تكراري باشه ولي بايد ديد بعد از ٢٠ سال زندگي در كانادا اگه به گذشته فكر كنيد ترجيح ميديد كدوم سبك زندگي رو داشته باشيد
    درود
    تا حدودی حرفاتون درسته ولی باهم تناقض داره!
    ابدا به زندگی از دیدگاه های مختلف نگاه نمیکنن بله همه ی رخدادهای یک زندگیو توی یک دیدگاه قرار میدن!
    یعنی اینجور نیست بگیم یه دیدگاهشون اینه که ورزش کنن، یکی اینه که شاد باشن و... بلکه همه یچیزارو کنارهم جمع بندی میکنن و میشه زندگیشون
    همه چیز درکنار هم حالا شاید یچیز کمتر یچیزبیشتر
    منتها یک مثلا ایرانی نمیتونه همزمان که تو فرزانگان درس میخونه کاپیتان تیم بسکتبالم باشه! چون یا اینوری یا اونوری... منتها این که ما دیدگاه های مختلف داریم یا نه؟
    برمیگرده به این که ما میگیم: خب اگه الان درس نخونم کنکور قبول نمیشم و اگه کنکور قبول نشم چنین و چنان میشه و...
    People wait
    all week for friday,
    all year for summer,
    all life for happiness

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •