صفحه 178 از 219 نخستنخست ... 78128168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,771 تا 1,780 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #1771
    Junior Member Romero آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    ارسال‌ها
    45

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina7 نمایش پست ها
    اینهمه وایت‌هایی که موهاشون رو صورتی و های لایت و قهوه ای می کنن چرا فکر نمی کنیم نیاز دارن صورتی و دورنگ و اینا به نظر بیان؟ البته در مجموع قبول دارم که نحوه ی بزرگ شدن و فرهنگ رفتاری اینها مزایای زیادی به مدل ما و خیلی ملیت‌های دیگه داره. ولی آیا رواج بیش از حد گیر دادن به ملت خودمون هم نوعی از بلاند مسخی نیست؟
    برای غربیها ظاهر آدمها نشونه هیچی نیست یعنی به زبون خیلی ساده هرکسی حتما همون جوری هست که دلش میخواد،ما ایرانیها برای خودمون تفسیر میکنیم که مثلا هرکی خالکوبی داره حتما...، هر مردی گوشواره داره حتما...،اینجا بچه ها از روزی که به دنیا میان سرخ و سفید و سیاه همه باهم بزرگ میشن اصلا هم براشون عجیب نیست که کی چه شکلیه ولی ما تربیت شدیم که همه چیو یک جور ببینیم، شکلها و رنگهای متفاوت چشممون رو اذیت میکنه

  2. #1772
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering Azad from university
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : تجربه زندگی یا تحصیل در کانادا تاچه حد به تصورذهنی شما پیش از عزیمت نزدیک یا د

    خیلی ازتون ممنونم که نظراتتون رو به اشتراک میزارید .واقعا با نظرت موافقم وچقدر صادقانه گفتید
    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    من راستش شخصا خاطرم نیست تصور ذهنی من قبل از آمدن به کانادا چی بود. اینقدر سال پیش بود که یادم رفته! ولی بهرحال چون ابتدائا برای ادامه تحصیل آمده بودم خیلی هم اهمیتی نمیدادم که چه نوع جامعه یا کشوری هست یعنی خیلی برام فرقی نمیکرد.

    ولی این رو یادم هست که اولین بار که از داخل هواپیما (و بعدا داخل شهر) مونتریال را دیدم کلی توی ذوقم خورد! تصور من از شهرهای امریکای شمالی این تصویرهای هالیوودی مانهاتان و شیکاگو بود یعنی ساختمانهای عظیم فولاد و شیشه و همه چیز الکترونیک و چه و چه (مثل دوبی در ابعاد وسیع تر). در عوض شهری که دیدم یک شهر بسیار ساده بود با خانه های چوبی دوطبقه همه جا و پر از درخت و معدود ساختمانهای چند طبقه قدیمی. اولش فکر کردم : ای بابا اینجا که مثل دهات میمونه! (و این تصویر در باره همه شهر های کانادا منجمله تورنتو و اتاوا و ونکوور هم صادق است).

    اما بعد از چند وقت که کانادا بودم این سادگی بیش از هرچیزمجذوب کننده بود و بخصوص بتدریج درک کردم که اتفاقا پیشرفته و مرفه بودن این جامعه در درون و ساز و کارها و زندگی داخلی اش است نه در زرق و برق ظاهری اش. بطوریکه دفعات بعد وقتی تهران (یا از آن بدتر دوبی) را میدیدم حالم از این همه زرق و برق بی محتوا ولی بدون کیفیت زندگی بهم میخورد.

  3. #1773
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من یه چیزو درک نمیکنم
    قبلنا هم البته توی فروم مادران گرامی بهش اشاره کرده بودن
    اینکه توی ایران دیدین بچه های زیر 6 سال خیلی وقتا با گریه و زاری و نمیدنم کشون کشون توی خیابون راه میرن یا پدر و مادرشون امکان نداره اینا رو جایی ببرن و اینا گریه نکنن
    اوکی قبول ما میگیم فرهنگ و شرایط متفاوته با کانادا
    ولی اینجام آخه من بچه های این کاناداییا (وایت ها) رو میبینم که همه مستقل، آروم، محکم، بدون اینکه توجه کسی رو بخوان جلب کنن
    بازی میکنن
    راه میرن
    زندگی میکنن
    مادراشون یه بار میگن مثلا امی بیا اینجا
    و بچه خیلی محکم و قوی میره با آرامش
    این بچه های ایرانیا (یا کشورهای مشابه ایران) که اینجا به دنیا اومدن من میبینمشون گاهی توی خیابون یا توی سوپرمارکت
    گاهی وقتا میبینی بچه عینننننن ایران
    با گریه زاری
    داد زدن
    نمیدونم دعوا میخواد توجه جلب کنه یا یه چیزو به اون قیمت به دست میاره.
    این تفاوت از کجا میاد؟
    اینا که توی یه مهد میرن
    من با دوستم گاهی صحبت میکنم و میبینم بچه ش یا بالش میزنه سرش یا داره به صندلیش لگد میزنه یا داره جیغ و داد همینجوری برای تفنن درمیاره از خودش.
    واقعا درک نمیکنم این از کجا میاد.
    یادمه یه بار قبلنا توی فروم یکی از کاربران مجرب نوشته بود این وایتها چون اکثرشون بریتیش هستن از بچگی بچه با اون سیستم بزرگ شده.
    نمیخوام اونجوری فکر کنم
    ولی آخه این تفاوت از کجا میاد؟
    من اینو توی این یه سال و نیم دیدم چندین بار
    و فقط محدود به ایرانیا نیست
    میبینی بچه های این وایتها خیلی به آسونی میگن مامی اینو میخوام
    یا میخوام اینکارو بکنم
    و بعدش با استقلال تمام میره انجام میده
    ولی بچه های ما آخ و داد و بیداد و ناله آخرشم هیچی نمیخوان. فقط توجه میخوان.
    خیلی عجیبه.
    این نکته رو چند سال قبل یکی از مادران هم توی فروم متوجه شده بود ولی من به خودم میگفتم مگه میشه!؟!
    یا شاید من در اشتباهم؟
    چیکار کنم که بچه منم در آینده اینقدر محکم و قوی بشه؟
    تو این چند روز که این رفتارها مجددا تکرار شدن توی دور و بر من (هم ایرانیا و هم غیر ایرانیا) متوجه شدم که واقعا پدر و مادرای ایرانی تقصیری ندارن.
    برای این که بچه مستقل بار بیاد، اولین چیزی که کمک میکنه اینه که پدر و مادرشم مستقل و قوی باید بار اومده باشن. وقتی هیچ کدوممون حتی بلد نیستیم که چطوری باید مستقل و قوی بود (با اینکه تئوری و اون چیز درست رو میدونیم که: بچه رو باید مستقل و قوی بار اورد) اون بچه همونجوری بزرگ میشه. ما نه پدر و مادرامون آموزش دیدن نه اصلا توی ایران آدم جرات داره با یه روش نوین و جدید بچه بزرگ کنه (چون همین در و همسایه که مخالف هر تغییری هستن آتیشت میزنن، چون به قول romero ما یاد گرفتیم همه چیز رو یه مدل ببینیم) هم اصلا نمیشه all of a sudden مایندست رو عوض کرد و بچه رو یه جور دیگه بزرگ کرد. خود منم اگه بچه بیارم ممکنه بهش بگم مامان ندو میخوری زمین! با اینکه میدونم اینکار غلطه.
    دفعه دیگه اگه ازین چیزا ببینم فقط و فقط حق خواهم داد به پدر و مادرای ایرانی. اون ها دارن به حد کافی تلاش میکنن تو این کشور که بچه های خوبی تربیت کنن و همین بسه. ایشالا بچه های اونها، بچه های قوی تربیت میکنن.
    یه چیزم بگم، دوستم همسرش غیرایرانیه، و بچه اونها خیلی مستقل و قوی به نظر میرسه. زیر 5 ساله ولی مثل یه آدم بالغ رفتار میکنه و راه میره. دوستم احتمالا تو یه محیط با سیستم مستقل توی ایران بزرگ شده و یا اینجا خودش رو تغییر داده که همچین بچه محکمو قوی ای داره تربیت میکنه. دمش گرم!


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  4. #1774
    Junior Member Romero آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    ارسال‌ها
    45

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    تو این چند روز که این رفتارها مجددا تکرار شدن توی دور و بر من (هم ایرانیا و هم غیر ایرانیا) متوجه شدم که واقعا پدر و مادرای ایرانی تقصیری ندارن.
    برای این که بچه مستقل بار بیاد، اولین چیزی که کمک میکنه اینه که پدر و مادرشم مستقل و قوی باید بار اومده باشن. وقتی هیچ کدوممون حتی بلد نیستیم که چطوری باید مستقل و قوی بود (با اینکه تئوری و اون چیز درست رو میدونیم که: بچه رو باید مستقل و قوی بار اورد) اون بچه همونجوری بزرگ میشه. ما نه پدر و مادرامون آموزش دیدن نه اصلا توی ایران آدم جرات داره با یه روش نوین و جدید بچه بزرگ کنه (چون همین در و همسایه که مخالف هر تغییری هستن آتیشت میزنن، چون به قول romero ما یاد گرفتیم همه چیز رو یه مدل ببینیم) هم اصلا نمیشه all of a sudden مایندست رو عوض کرد و بچه رو یه جور دیگه بزرگ کرد. خود منم اگه بچه بیارم ممکنه بهش بگم مامان ندو میخوری زمین! با اینکه میدونم اینکار غلطه.
    دفعه دیگه اگه ازین چیزا ببینم فقط و فقط حق خواهم داد به پدر و مادرای ایرانی. اون ها دارن به حد کافی تلاش میکنن تو این کشور که بچه های خوبی تربیت کنن و همین بسه. ایشالا بچه های اونها، بچه های قوی تربیت میکنن.
    یه چیزم بگم، دوستم همسرش غیرایرانیه، و بچه اونها خیلی مستقل و قوی به نظر میرسه. زیر 5 ساله ولی مثل یه آدم بالغ رفتار میکنه و راه میره. دوستم احتمالا تو یه محیط با سیستم مستقل توی ایران بزرگ شده و یا اینجا خودش رو تغییر داده که همچین بچه محکمو قوی ای داره تربیت میکنه. دمش گرم!
    آدم از یک سنی به بعد باید خودش اختیار امور رو در دست بگیره، حالا شما همه چیو بنداز گردن پدر و مادر و جامعه و ...این از مسولیت خود افراد کم نمیکنه، همه‌جای دنیا هم ادم مستقل وجود داره هم آدم عاجز و در به در،از هرطور آدمی هرطور بچه ای ممکنه تربیت بشه، دنیا با صفر و یک اداره نمیشه کمیستری

  5. #1775

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    تو این چند روز که این رفتارها مجددا تکرار شدن توی دور و بر من (هم ایرانیا و هم غیر ایرانیا) متوجه شدم که واقعا پدر و مادرای ایرانی تقصیری ندارن.
    برای این که بچه مستقل بار بیاد، اولین چیزی که کمک میکنه اینه که پدر و مادرشم مستقل و قوی باید بار اومده باشن. وقتی هیچ کدوممون حتی بلد نیستیم که چطوری باید مستقل و قوی بود (با اینکه تئوری و اون چیز درست رو میدونیم که: بچه رو باید مستقل و قوی بار اورد) اون بچه همونجوری بزرگ میشه. ما نه پدر و مادرامون آموزش دیدن نه اصلا توی ایران آدم جرات داره با یه روش نوین و جدید بچه بزرگ کنه (چون همین در و همسایه که مخالف هر تغییری هستن آتیشت میزنن، چون به قول romero ما یاد گرفتیم همه چیز رو یه مدل ببینیم) هم اصلا نمیشه all of a sudden مایندست رو عوض کرد و بچه رو یه جور دیگه بزرگ کرد. خود منم اگه بچه بیارم ممکنه بهش بگم مامان ندو میخوری زمین! با اینکه میدونم اینکار غلطه.
    دفعه دیگه اگه ازین چیزا ببینم فقط و فقط حق خواهم داد به پدر و مادرای ایرانی. اون ها دارن به حد کافی تلاش میکنن تو این کشور که بچه های خوبی تربیت کنن و همین بسه. ایشالا بچه های اونها، بچه های قوی تربیت میکنن.
    یه چیزم بگم، دوستم همسرش غیرایرانیه، و بچه اونها خیلی مستقل و قوی به نظر میرسه. زیر 5 ساله ولی مثل یه آدم بالغ رفتار میکنه و راه میره. دوستم احتمالا تو یه محیط با سیستم مستقل توی ایران بزرگ شده و یا اینجا خودش رو تغییر داده که همچین بچه محکمو قوی ای داره تربیت میکنه. دمش گرم!
    من با این موضوغ موافق نیستم.. من ایرانی‌هایی رو دیدم که حتی توی همین چند ساله اومدن اینجا، ولی خیلی زیبا بچه تربیت می‌کنن... پسر سه ساله‌ی دوست من از نصف بچه مدرسه‌ای‌های ایران باادب‌تر و بادرک‌تر و مستقل‌تره. تنها کاری هم که مادرش کرده اینه که توی دوره‌ی بارداریش کلی مطالعه کرد درمورد بچه‌ها و استیح‌های مختلف رشد مغزی و روحیشون و خیلی اصولی باهاش برخورد کرده.

    به‌نظر من تنها چیزی که لازمه اینه پدر و مادر «تشخیص» بدن اون تربیت ایرانی غلطه، بعد از اون تغییر دادنش اصلن کار سختی نیست

    پدر و مادر ایرانی اگه ببینه بچه‌ی یکی دو ساله‌ش داره کف مغازه چهار دست و پا می‌ره سکته می‌کنه،می‌پره بغلش می‌کنه، از بالا تا پایین بچه رو هم می‌شوره که رو این زمین آدم رفته، سگ رفته، کثیفه.... پدر و مادر خارجی می‌ذاره بجه‌ش تجربه رو بکنه، مهارت رو یاد بگیره، بعد یه disinfictant wipe برمی داره دستاش‌و تمیز می‌کنه و می‌ره... مشکل اینه که توی کشور ما خیلی‌ها نشخثض نمی‌دن بچه مهارت‌های زندگیش رو از روزی که شروع به تجربه محیط حدید می‌کنه، یاد می‌گیره.. راه تحربه ی بچه‌ هم لمسه، توی‌دهن گذاشتنه، دویدن و زمین‌خوردنه... تا جایی که جون بچه به خطر نیفته نباید براشون محدودیت گذاشت و اجازه داد که با دنیایی که توش اومده آشنا بشه

    اونی که می‌گه ندو می‌خوری زمین، بیشتر به فکر خودشه که از زمین خوردن بچه‌ش غصه می‌خوره.. وگرنه بچه‌ای که می‌خوره زمین و پاش زخم می‌شه، آخر دنیاش نیست، فوقش یه گریه می‌کنه، بعد یاد می‌گیره که اگه اینکار رو بکنم، عواقبش اونه. دفعه‌ی بعد که بدوئه، وقتی بهش بگی «احتیاط کن»، یادشه برای چی بهش می‌گی مواظب باشه، نه که فقط چون پدر یا مادر بهش گفتن، بی‌دلیل اطاعت کنه

  6. #1776
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Romero نمایش پست ها
    آدم از یک سنی به بعد باید خودش اختیار امور رو در دست بگیره، حالا شما همه چیو بنداز گردن پدر و مادر و جامعه و ...این از مسولیت خود افراد کم نمیکنه، همه‌جای دنیا هم ادم مستقل وجود داره هم آدم عاجز و در به در،از هرطور آدمی هرطور بچه ای ممکنه تربیت بشه، دنیا با صفر و یک اداره نمیشه کمیستری
    باهات موافقم رومرو
    نمیدونم، شاید چون اون سری یه جورایی با حیرت آمیخته با انتقاد اون پست رو نوشتم اومدم تصحیحش کنم.
    با هدی خانم هم موافقم.

    گردن کسی تقصیر نمیندازم. حرفم اینه که انتقاد کردن از یه پدر و مادر ایرانی که 4 سال پیش رسیدن اینجا هم درست نیست. اونا هم آموزشهای لازم بهشون داده نشده. درگیر هزار تا چیزن همزمان و طرف الان هزار تا چیز توی مغزش داره میگذره و درگیر هزار تا کار هست. حالا اون بچه هم میفته. وقتی نداره که تصحیح کنه این رفتارها رو. توی ضمیر ناخوداگاهش هم دستورالعملی به جز مامان ندو میخوری زمین نیست.
    پس مطابق حرفت، دوستم که بچه ش با لگد میزنه به صندلیش یا بالش میزنه سرش یا هی داد میزنه و میخواد جلب توجه کنه، مقصر دقیقا دوستمه


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  7. #1777

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    پس مطابق حرفت، دوستم که بچه ش با لگد میزنه به صندلیش یا بالش میزنه سرش یا هی داد میزنه و میخواد جلب توجه کنه، مقصر دقیقا دوستمه
    بله، چون دو حالت داره
    یا مشکل بچه اینه که درست تربیت نشده و مهارت‌های زندگی احتماعی رو یاد نگرفته
    یا بیش‌فعاله و نیاز به توجه پزشک داره

    در هرحالتی فکرش رو بکنی، بچه‌ای که توی سن رشد و تربیته (معمولن تا ۵ سال) هر چی یاد گرفته از پدر و مادرش بوده... بعد از اون که وارد اجتماع می‌شه (از مهد کودک بگیر تا مدرسه و الی آخر) دیگه یه ذره از دست والدین خارجه و محیط هم روشون خیلی تاثیر می ذاره

  8. #1778
    Senior Member keshvari آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Electrical Engineering-Communications
    ارسال‌ها
    630

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط .:HoDa:. نمایش پست ها
    بله، چون دو حالت داره
    یا مشکل بچه اینه که درست تربیت نشده و مهارت‌های زندگی احتماعی رو یاد نگرفته
    یا بیش‌فعاله و نیاز به توجه پزشک داره

    در هرحالتی فکرش رو بکنی، بچه‌ای که توی سن رشد و تربیته (معمولن تا ۵ سال) هر چی یاد گرفته از پدر و مادرش بوده... بعد از اون که وارد اجتماع می‌شه (از مهد کودک بگیر تا مدرسه و الی آخر) دیگه یه ذره از دست والدین خارجه و محیط هم روشون خیلی تاثیر می ذاره
    با شما موافقم. بنده خودم فرزند ندارم اما از اونجایی که منم فکر کردم شیوه تربیتی ما خیلی ضعف توش هست، همیشه تزم این بوده که اول باید روی خودم کار کنم و به نوعی خودم رو یه پست-تربیت بکنم تا بتونم راههای صحیح تربیت رو درک کنم بعد فرزندی وارد دنیا بکنم تا او قربانی ضعف های تربیتی و فرهنگی من نشه. البته که این کار نیاز به زمان زیادی داره ولی خب شروع به درک این موضوع قبل از بچه دار شدن در خارج خیلی بهتره. پرواضح هست که روی صحبتم بیشتر با زوج هایی هست که اولین فرزندشون رو اینور آبها به دنیا میارن. همه ماهایی هم که اومدیم اینور خداروشکر هم از تحصیلات برخورداریم و هم دارای درک و موقعیت اجتماعی خوب هستیم و این به نظر من یعنی که مسئولیت بیشتری نسبت به اوردن انسان های درست و تحویلشون به دنیا به گردنمون هست. امکانات زیادی هم دراختیارمونه بنابراین بنده هم فکر میکنم اگر از این امکانات و اطلاعات دنیای امروز و علم روانشناسی در شناخت خودمون استفاده نکنیم و صرفا برای اینکه بخوام خانواده رو گسترش بدیم و نیاز غریزی خودمون به پدرومادر شدن رو ارضاکنیم اقدام به این کار بکنیم، خب قطعا مقصریم در تربیت بد و رفتار اشتباه اجتماعی و فردی فرزندمون!
    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست***********که هرچه برسر ما می رود ارادت اوست

  9. #1779
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    کبک واقعا زیباست!
    اصلا انتظار نداشتم مونتریال و کبک سیتی اینقدر با تورنتو متفاوت باشه!
    واقعا زیباست و زنده هست و خلاقیت توی ساختن کل شهر به کار رفته!
    و مهم تر ازون فکر نمیکردم 1000 islands ای وجود داشته باشه بین مرز کانادا و امریکا!
    بهشت هست، بهشت!
    اگه نرفتین اونجا پیشنهاد میکنم حتما حتما تشریف ببرین ببینینش.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  10. #1780
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    ارسال‌ها
    77

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    تو این چند روز که این رفتارها مجددا تکرار شدن توی دور و بر من (هم ایرانیا و هم غیر ایرانیا) متوجه شدم که واقعا پدر و مادرای ایرانی تقصیری ندارن.
    برای این که بچه مستقل بار بیاد، اولین چیزی که کمک میکنه اینه که پدر و مادرشم مستقل و قوی باید بار اومده باشن. وقتی هیچ کدوممون حتی بلد نیستیم که چطوری باید مستقل و قوی بود (با اینکه تئوری و اون چیز درست رو میدونیم که: بچه رو باید مستقل و قوی بار اورد) اون بچه همونجوری بزرگ میشه. ما نه پدر و مادرامون آموزش دیدن نه اصلا توی ایران آدم جرات داره با یه روش نوین و جدید بچه بزرگ کنه (چون همین در و همسایه که مخالف هر تغییری هستن آتیشت میزنن، چون به قول romero ما یاد گرفتیم همه چیز رو یه مدل ببینیم) هم اصلا نمیشه all of a sudden مایندست رو عوض کرد و بچه رو یه جور دیگه بزرگ کرد. خود منم اگه بچه بیارم ممکنه بهش بگم مامان ندو میخوری زمین! با اینکه میدونم اینکار غلطه.
    دفعه دیگه اگه ازین چیزا ببینم فقط و فقط حق خواهم داد به پدر و مادرای ایرانی. اون ها دارن به حد کافی تلاش میکنن تو این کشور که بچه های خوبی تربیت کنن و همین بسه. ایشالا بچه های اونها، بچه های قوی تربیت میکنن.
    یه چیزم بگم، دوستم همسرش غیرایرانیه، و بچه اونها خیلی مستقل و قوی به نظر میرسه. زیر 5 ساله ولی مثل یه آدم بالغ رفتار میکنه و راه میره. دوستم احتمالا تو یه محیط با سیستم مستقل توی ایران بزرگ شده و یا اینجا خودش رو تغییر داده که همچین بچه محکمو قوی ای داره تربیت میکنه. دمش گرم!
    با سلام
    البته من ساکن خارج ایران یا کانادا نیستم ولی بخاطر سفرهایی که به جاهای مختلف داشتم بنظرم شما نباید پدر و مادر ایرانی رو با خارجی مقایسه کنید و کلا ایران رو با کشورهای دیگه !
    شرایط کشور ما خیلی متفاوت نسبت به بقیه دنیا هست , حتی ترکیه و یا گرجستان !!!
    فرهنگی که ما داریم با کل دنیا شدیدا 180 درجه متفاوته و اصلا نمیشه جو و روحیه ایرانی هارو با اروپایی یا کانادایی مقایسه کرد و این کار شما کاملا اشتباه هست !
    مثلا در کشور ایرلند حتی برای Pet و سگ و گربه هم به شما دولت پول میده ولی در ایران حتی شما اونقدر مشکل اقتصادی داری که نمیتونی ازدواج کنی چه برسه بچه دار بشی و بخوای وقت برای تربیت اش بزاری !
    تا اونجایی که اطلاع دارم در مهد و دبستان و کلیه مقاطع آموزشی در کشورهای خارجی روانشناس و مشاوره رایگاه وجود داره و اگر ایرانی ها هم مشکل داشته باشن اونجا برن مطمئن تر هست و پدر و مادرهای ایرانی هم باید یکسری این کلاس هارو برن , چون از یک کشور عقب مونده خاورمیانه به دنیای مدرن و سریعتری قدم گذاشتن و تو هضم یکسری مسایل دچار مشکل میشن ...
    موفق باشید
    مرگ ما زمانی فرا میرسه که در زندگی هیچ انگیزه ای نداریم !

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •