صفحه 59 از 219 نخستنخست ... 9495051525354555657585960616263646566676869109159 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 581 تا 590 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #581
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    ارسال‌ها
    2

    پیش فرض پاسخ : تجربه زندگی یا تحصیل در کانادا تاچه حد به تصورذهنی شما پیش از عزیمت نزدیک یا د

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash3000 نمایش پست ها
    دوست عزیزم من اینجور که متوجه شدم نتیجه مهاجرت به فاکتورهای مختلفی بستگی داره مثلا بر ای من بعنوان پزشک عمومی که سه سال پیش بعنوان Skill Worker به کانادا مهاجرت کردم تجربه بسیار رضایت بخشی بود و بعنوان من کانادا خیلی کشور عالی برای مهاجرت هست. من در طی 2 سال و نیم گذشته امتحان mcce و mccqe1 را دادم و بعد از یکسال اقامت در BCموفق شدم که امتحان عملی ایالتی را بدهم و بعدش وارد برنامه 3 ماهه ارزیابی در محیط کاری و کاز بعنوان پزشک شدم و نهایتا در پاییز سال 2012 برای برنامه ای رزیدنتی تقاضا دادم و سرانجام چند تا مصاحبه از BC گرفتم و وارد دوره رزیدنتی شدم که همراه با حقوق خوب هم هست. باید اقرار کنم در این مدت امتحان زبان بزرگترین سد بود چون ایالت مرتبا حداقل نمره قبولی را افزایش داد و حداقل 10 بار امتحان زبان دادم. به عقیده من کانادایی ها نسبت به بقیه کشورها تبئیض قائل نیستند و بسیار دوستانه هستند. آب و هوای ونکور خیلی عالی هست و مردم خیلی گرم و دوستانه اند و سیستم های مهاجرتی هم خیلی کمک میکنند از هزینه امتحانات تا برنامه ای ورزشی و تفریحی. بنظر من مهم طرز نگرش مثبت ما بعنوان مهاجر میتونه موقعیت ما را مساعد بکنه برای دریافت فرصت های موفقیت آمیز. به عقیده من ولو اینکه بعنوان مهاجر ما با سد های مختلف مواجه میشیم نباید هیچوقت شک و تردید بخودمون را بدیم و نا امید بشویم. هیچوقت نباید پیش قضاوت گرد و همیشه باید دید مثبت داشت. مثلا چند بار من واقعا داشتم نامید میشدم از امتحان زبان ولی هر بار بخودم گفتم اینهم یکی از سدهایی هست که باید ازش گذر کنم تا به هدفم برسم و این بدیهی هست وقتی عرضه کمتر از تقاضا هست سیستم سد بیشتری را برای کم کردن تعداد متقاضیان بکار میبرد. کانادا کشور خیلی خوبی هست با مردم گرم و طبیعت و آب هوای متنوع و زیبا و امکانات فراوان برای مهاجرت چرا که بیشتر افرادی که اینجا هستند مهاجرند و بیشتر افراد وضعیت مهاجران را دارک میکنند. فقط نباید نامید شد و تلاش کرد و همیشه به اطراف باید با دید مثبت نگاه کرد.


    با نبریک برای موفقیتی که داشتید به عنوان پزشکی که تازه بعد از 4 سال انتظار مدیکالش اومده و تو این مدت هم جز شرایط بد ورود به سیستم پزشکی کانادا چیزی نشنیده واقعا از خواندن این پست خوشحال شدم من هم در صورتیکه بقیه مراحل به خوبی پیش بره قصد افامت در ونکور را دارم و می خواستم اگه براتون مقدور باشه کمی در مورد جزییات مراحل امتحانات و مخصوصا گرفتن observation-ship اطلاعاتی داشته باشم.

  2. #582

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط sama7452 نمایش پست ها
    خیلی برام جالبه که ببینم کسی با این عقیده وجود داره. البته نظر شماست و قابل احترام ولی من واقعا بخاطر دخترم اینهمه سختی رو به خودم قبول کردم و میکنم. نظر شما از این جهت برام جالبه که فکر میکنین که قراره بچه هاتون کار خاصی برای شما انجام بدن. بنظر من اصلا قرار نیست اونا درک کنن که ما چه ها و چه ها براشون نکردیم. قرار هم نیست تمام عمر سپاسگزار ما باشن. ما بعنوان پدر و مادر و بعنوان عاملی که باعث شدیم پای اون طفلکیا به این دنیای پرآشوب باز بشه، وظیفه ای داریم که اگه از دستمون بربیاد و نکنیم، کوتاهی کردیم.
    درسته. منم پدر و مادر خودمو ول کردم به امید اینکه بتونم یه آینده بهتر برای بچه خودم بسازم که قطعا این دقیقا همون چیزیه که پدر و مادر منم میخوان. خوشبختی من و بچه من. پس این ماجرا زنجیروار ادامه داره. حداقل برداشت من از عواطف مادرانه یا حتی عواطف پدری، بهیچ عنوان توی قالبی که شما اشاره کردید، نمیگنجه. این لغت جالب "فرافکنی" هم دیگه تیر خلاص بود که اصلا نتونستم هضمش کنم؛ شاید به کمک بیشتری ازجانب شما احتیاج دارم تا درک کنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    بنظر من فرافکنی نیست. مگر آدم با هدف قدرشناسی بعدی برای بچه هاش کاری را انجام میده؟ یکی از دوستان صمیمی من همیشه میگه بزرگترین قدرشناسی که بچه ام از من میتونه بکنه اینه که بچه های خودش رو خوب بزرگ کنه. در واقع کاری که برای بچه هامون انجام میدیم جواب زحماتی است که پدر و مادر برای ما کشیده اند.
    نمی دونم چه طوری می تونم مفهومی رو که دقیقاً در دلم دارم بیان کنم. برای من قدرشناسی مهمه، بیشتر از اونی هم که بخواهم به بچه ام فکر کنم، به خودم فکر می کنم و پدر و مادری که سر پیری ولشون کردم، زمانی که به من احتیاج دارند. این موضوعیه که خیلی ناراحتم می کنه.
    راجع به فرافکنی هم باید بگم به نظر من، اگر ته تهش من نوعی به عنوان پدر یا مادر، نتونم خودم رو راجع به مهاجرت اقناع کنم، اینجا هست که تصمیم آخر رو می گیرم و اصلاً وارد وادی مهاجرت نمی شوم و به این هم فکر نمی کنم که بچه هام چی می شن.
    آن که حقیقت را نمی داند، فقط بی شعور است، اما آن که حقیقت را می داند و آن را دروغ می نامد، تبهکار است (برتولت برشت)

  3. #583
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    ارسال‌ها
    845

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    خوب مساله اینجاست که آزادی که اینجا وجود داره در حد همون ازادی های فردی و کمی ازادی های اجتماعی هست!!و مهفوم ازادی مقدس در کانادا که پیدا نمیشه مگر تو کتب فلسفه بشه پیدا کرد... از نظر آزادی سی*یاسی تا جایی که من دیدم اصلا کسی تو باغ نیست که کانادا دست کیه و رفتار سیاستمدارهای کانادایی هم خیلی انتقاد برانگیزه...و مردم هم خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنید تو لاک خودشون هستن و از دید من کلا میزان توسری خوری مردم اینجا خیلی خیلی بالاتر از ایرانه ...
    اولین و مهمترین انتظاری که مردم یه کشور از حکو/متشون دارن اینه که امکانات اولیه زندگی و آزادیهای ساده فردی و اجتماعی رو براشون فراهم کنه به طوری که درصد زیادی از جامعه رفاه و رضایت نسبی در زندگی داشته باشن. که در کانادا این مورد به طرز غیر قابل مقایسه ای بیشتر دیده میشه. و چون مردم این رضایت اولیه رو دارن کسی لزومی نمی بینه از 6 ماهگی پیشونی بند با شعار حق طلبی به سر بچه اش ببنده.
    درسته که سی/استهای غلط در سایر زمینه ها هم میتونه بعد از احقاق این ابتدایی ترین حقوق مورد انتقاد و توجه قرار بگیره، ولی اینکه ما هنوز داریم برای همون حقوق اولیه می جنگیم
    (ما خود کلمه سی/ا/ست رو هم باید طوری بنویسیم که کسی نفهمه)، اما باز کمتر توسری خور هستیم.......به قول فامیل دور تو کلاه قرمزی من دیگه حرفی ندارم
    ویرایش توسط mina7 : June 25th, 2013 در ساعت 05:23 AM
    Culture lives in everything we do

  4. #584
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    ارسال‌ها
    1,445

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    مردم هم خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنید تو لاک خودشون هستن و از دید من کلا میزان توسری خوری مردم اینجا خیلی خیلی بالاتر از ایرانه ...
    چند ماه تظاهرات و سر و صدا توي مونترال به خاطر چند دلار گرون شدن شهريه دانشگاه اون هم در طول 5 سال و سرانجام به كرسي نشوندن خواسته شون براي مني كه از اينجا مي بينم زياد با مفهوم توسري خوري مردم اونجا جور در نمياد!!

  5. #585
    Senior Member s30min آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    ارسال‌ها
    797

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط sh00ca نمایش پست ها
    چند ماه تظاهرات و سر و صدا توي مونترال به خاطر چند دلار گرون شدن شهريه دانشگاه اون هم در طول 5 سال و سرانجام به كرسي نشوندن خواسته شون براي مني كه از اينجا مي بينم زياد با مفهوم توسري خوري مردم اونجا جور در نمياد!!
    منظورم در مقیاس فردی بود...مثلا بارها شده منتظر اتوبوس بودم قرار بوده سر موقع بیاد بعد 3 تا اتوبوس اومدن رد شدن زدن نو سرویس، بعد اتوبوس چهارم که اومده کسی اعتراض نکرده و همه بدون هیچ اعتراضی رفتن سوار اتوبوس شدن... کلا برداشت شخصی من در این مدت این بوده که اینا اعتراض نمی کنن مگر اینکه تشکلی که در اون عضور هستن اعتراض راه بندازه (با مجوز وزارت کشور!!!) اون موقع همه به صورت سر به زیر میرن شرکت می کنن.....البته من اصلا نمیگم که این اخلاق خوبه یا بده و قضاوتی هم ندارم ولی کلا به نظرم میاد در مقیاس فردی راحت تر زیر بار زور میرن....
    لندینگ در تورنتو July 2012
    Thank God

  6. #586

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    منظورم در مقیاس فردی بود...مثلا بارها شده منتظر اتوبوس بودم قرار بوده سر موقع بیاد بعد 3 تا اتوبوس اومدن رد شدن زدن نو سرویس، بعد اتوبوس چهارم که اومده کسی اعتراض نکرده و همه بدون هیچ اعتراضی رفتن سوار اتوبوس شدن... کلا برداشت شخصی من در این مدت این بوده که اینا اعتراض نمی کنن مگر اینکه تشکلی که در اون عضور هستن اعتراض راه بندازه (با مجوز وزارت کشور!!!) اون موقع همه به صورت سر به زیر میرن شرکت می کنن.....البته من اصلا نمیگم که این اخلاق خوبه یا بده و قضاوتی هم ندارم ولی کلا به نظرم میاد در مقیاس فردی راحت تر زیر بار زور میرن....
    خب به نظرم، اقلن در این یه مورد درک مردمشون رو میرسونه... کلی دلیل ممکنه باشه که اتوبوس کار نکنه... ایراد فنی داره، ساعت کار راننده تموم شده، دستگاه ولیدیت کردن بلیط کار نمیکنه،.....
    اینجا یکی از مواردی که من خیلی لذت میبرم همینه که مثل ایران همه عجله ندارن و زندگی روی دور تند نیست... برای من که اینطوری بوده که آرامشی که دارم، صبرم رو هم زیادتر کرده و حالا 5 دقیقه بیشتر وایستم، اشکالی نداره

  7. #587
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    ارسال‌ها
    845

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    منظورم در مقیاس فردی بود...مثلا بارها شده منتظر اتوبوس بودم قرار بوده سر موقع بیاد بعد 3 تا اتوبوس اومدن رد شدن زدن نو سرویس، بعد اتوبوس چهارم که اومده کسی اعتراض نکرده و همه بدون هیچ اعتراضی رفتن سوار اتوبوس شدن... کلا برداشت شخصی من در این مدت این بوده که اینا اعتراض نمی کنن مگر اینکه تشکلی که در اون عضور هستن اعتراض راه بندازه (با مجوز وزارت کشور!!!) اون موقع همه به صورت سر به زیر میرن شرکت می کنن.....البته من اصلا نمیگم که این اخلاق خوبه یا بده و قضاوتی هم ندارم ولی کلا به نظرم میاد در مقیاس فردی راحت تر زیر بار زور میرن....
    به نظر من اینی که میگی عین مدنیت و مدرنیته است! من فکر میکنم دلیل این رفتار، یکیش اطمینان مردم به سیستم هست، یعنی وقتی یه اتوبوس زده no service خوب no service هست چون به هر حال همه جا مشکل پیش میاد. حالا اگه این مساله تا حد اعتراض آمیزی زیاد بشه، به قول شما ازطریق تشکل خاص پیگیری میشه.
    اما اینکه در یک کشوری اعتراض مردم رو بیشتر می بینیم هم چند دلیل داره. یکی اینکه تعداد مسائل اعتراض برانگیز بیشتره.
    دوم اینکه چون بیشتر افراد به سیستم اعتماد ندارن و فکر میکنند که هر لحظه داره سرشون کلاه میره (که میشه از مکالمات روزمره مردم متوجه شد) بای دیفالت حالت اعتراضی دارن.
    سومین و مهمترینش هم همینه که خودت گفتی یعنی تشکل خاصی برای پیگیری مطالبات بصورت مدنی وجود نداره و هر کسی مجبوره شخصا تلاش خودشو بکنه.
    ویرایش توسط mina7 : June 26th, 2013 در ساعت 01:25 AM
    Culture lives in everything we do

  8. #588
    Senior Member sama7452 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه فردوسی - الکترونیک
    ارسال‌ها
    950

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina7 نمایش پست ها
    به نظر من اینی که میگی عین مدنیت و مدرنیته است! من فکر میکنم دلیل این رفتار، یکیش اطمینان مردم به سیستم هست، یعنی وقتی یه اتوبوس زده no service خوب no service هست چون به هر حال همه جا مشکل پیش میاد. حالا اگه این مساله تا حد اعتراض آمیزی زیاد بشه، به قول شما ازطریق تشکل خاص پیگیری میشه.
    اما اینکه در یک کشوری اعتراض مردم رو بیشتر می بینیم هم چند دلیل داره. یکی اینکه تعداد مسائل اعتراض برانگیز بیشتره.
    دوم اینکه چون بیشتر افراد به سیستم اعتماد ندارن و فکر میکنند که هر لحظه داره سرشون کلاه میره (که میشه از مکالمات روزمره مردم متوجه شد) بای دیفالت حالت اعتراضی دارن.
    سومین و مهمترینش هم همینه که خودت گفتی یعنی تشکل خاصی برای پیگیری مطالبات بصورت مدنی وجود نداره و هر کسی مجبوره شخصا تلاش خودشو بکنه.
    نمیدونم دوستان، قبل از ورود به کانادا اخبار مربوط به اعتصاب کارکنان اتوبوسرانی رو دنبال میکردن یانه (فکر میکنم حدود دوسال پیش یا کمتر بود) ولی یادم میاد که یکنفر نوشته بود که همیشه از نظم و ترتیبی که آدما توی سوارشدن به اتوبوس رعایت میکردن و نداشتن عجلشون لذت میرده ولی وقتی بخاطر اعتصاب، تعداد اتوبوسا کم شده بود و مردم برای رسیدن به سرکارشون باید از روی سروکول همدیگه بالا میرفتن تا بتونن بموقع خودشونو سرکارشون برسونن، همون آدمای متمدن و خونسرد تبدیل شده بودن به یه عده وحشی که دستگیره اتوبوس رو ول نمیکردن و به بقیه اجازه عبور نمیدادن.
    نتیجه اینکه امکانات و اطمینان فرد از سرویسی که قراره بهش ارائه بشه، بعبارتی همون فراوونی نعمت خودمون، باعث میشه که آدما "خوش اخلاق" تر باشن یعنی رفتار بهتری از خودشون نشون بدن.
    چون قرار نیست سرومغز همدیگه رو بشکنن تا به چیزی برسن. اعتراض نمیکنن چون به سیستم اعتماد دارن.
    یکبار من با چشمای خودم یک خانم راننده اتوبوس جوون تی تی سی رو دیدم که بزور ممکن بود سنش به 22 برسه. وقتی دیر رسید به ایستگاه، یک مسافر اینقدر بهش بدوبیراه گفت و باهاش بد حرف زد که اشک توی چشمای اون طفلکی جمع شده بود. الان فکر میکنید که این اعتراض خیلی خوب و بجا بوده؟ طرف حقشو گرفته؟ یا بنوعی شخصیت خودشو حراج کرده؟ بنظر من که دومی به حقیقت نزدیکتر میاد.
    به سلامتی زندگی ، که اگه خوش بگذره اسمش میشه " خاطره " اگه پدرت دربیاد اسمش میشه " تجربه " !!

  9. #589

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    منظورم در مقیاس فردی بود...مثلا بارها شده منتظر اتوبوس بودم قرار بوده سر موقع بیاد بعد 3 تا اتوبوس اومدن رد شدن زدن نو سرویس، بعد اتوبوس چهارم که اومده کسی اعتراض نکرده و همه بدون هیچ اعتراضی رفتن سوار اتوبوس شدن... کلا برداشت شخصی من در این مدت این بوده که اینا اعتراض نمی کنن مگر اینکه تشکلی که در اون عضور هستن اعتراض راه بندازه (با مجوز وزارت کشور!!!) اون موقع همه به صورت سر به زیر میرن شرکت می کنن.....البته من اصلا نمیگم که این اخلاق خوبه یا بده و قضاوتی هم ندارم ولی کلا به نظرم میاد در مقیاس فردی راحت تر زیر بار زور میرن....
    به نظر من هر چیزی به اندازه اش خوبه. من هم مثل خانم سیمین فکر می کنم اینجا مردم کم توسری خور نیستند، مسئلهء مهم اینه که دولت تو سر مردم نمی زند، به رغم این که این مردم خیلی کم اعتراض می کنند، یک مثال می زنم. فرض کنید که توی تهران دمای هوا زیر صفره و مردم نیم ساعته منتظر اتوبوس ایستادند، بچه ها گریه می کنند و تمام مردم یخ زند، این موضوع برای یک بار شاید واکنش چندانی ایجاد نکنه، ولی بعد از 3-4 دفعه، مردم کار رو به برنامه در شهر و ستون با مردم روزنامه ها و غیره ... می کشونند و این قدر اعتراض می کنند که این مشکل حداقل با ارسال اتوبوس از خطوط دیگه مرتفع می شه. اون وقت اینجا مردم نیم ساعت، بلکه هم بیشتر تو سرمای زیر صفر منتظر اتوبوس می مانند، این داستان هر روز تکرار می شه، ولی کسی چیزی نمی گه. صدا از دیوار در می آید ولی از این مردم نجیب نه. به نظر من همون طوری که اول حرفم هم نوشتم، هر چیزی به اندازه اش خوبه.
    آن که حقیقت را نمی داند، فقط بی شعور است، اما آن که حقیقت را می داند و آن را دروغ می نامد، تبهکار است (برتولت برشت)

  10. #590
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط h10h10 نمایش پست ها
    به نظر من هر چیزی به اندازه اش خوبه. من هم مثل خانم سیمین فکر می کنم اینجا مردم کم توسری خور نیستند، مسئلهء مهم اینه که دولت تو سر مردم نمی زند، به رغم این که این مردم خیلی کم اعتراض می کنند، یک مثال می زنم. فرض کنید که توی تهران دمای هوا زیر صفره و مردم نیم ساعته منتظر اتوبوس ایستادند، بچه ها گریه می کنند و تمام مردم یخ زند، این موضوع برای یک بار شاید واکنش چندانی ایجاد نکنه، ولی بعد از 3-4 دفعه، مردم کار رو به برنامه در شهر و ستون با مردم روزنامه ها و غیره ... می کشونند و این قدر اعتراض می کنند که این مشکل حداقل با ارسال اتوبوس از خطوط دیگه مرتفع می شه. اون وقت اینجا مردم نیم ساعت، بلکه هم بیشتر تو سرمای زیر صفر منتظر اتوبوس می مانند، این داستان هر روز تکرار می شه، ولی کسی چیزی نمی گه. صدا از دیوار در می آید ولی از این مردم نجیب نه. به نظر من همون طوری که اول حرفم هم نوشتم، هر چیزی به اندازه اش خوبه.
    آخ از اتوبوس گفتید که دلم خونه!!!
    حالا نه تنها به موقع نمیان بعضی اوقات هم بین راه نگه میدارن و با موبایلشون ور میرن کلا فکر کنم خیلی علاقه به بازی کردن angry bird با موبایل دارن!! بعضی ایستگاه های اتوبوس حتی صندلی نداره شما بشینید. فکرشو کنید تو سرمای منفی 25 درجه و 40 دقیقه هم منتظر اتوبوس!! نمیدونم دوستانی که آب شربشون فرق میکنه چه طوری میخوان از این مورد نکته مثبت استخراج کنند؟
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •