صفحه 8 از 219 نخستنخست 12345678910111213141516171858108 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 2190

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

  1. #71
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    ارسال‌ها
    616

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    مطالب جالب و بسیار مفید این تالار رو چند روزه دارم دنبال میکنم.من و همسرم تقریبا 7 سال پیش اپلای کردیم برای کانادا . اون موقع نظرمون در مورد زندگی در ایران خیلی با الان فرق داشت.هر دو به شدت موافق مهاجرت بودیم.تقریبا میشه گفت که هنوز زیاد چیزی برای از دست دادن نداشتیم.الان من حاضرم از موقعیتهایی که در ایران دارم دل بکنم و هنوز نظر بسیارمثبتی به مهاجرت دارم(ولی با هزاران ترس و لرز) ولی خانومم به خاطر شغل مورد علاقه اش در ایران و مسایل عاطفی(که البته به شدت هم بهش حق میدم) تقریبا دیگه خیلی موافق مهاجرت نیست.من خودم تمام خانوادم تورنتو هستند از اونطرف هیچکدوم از خانواده همسرم پیشبینی میشه حتی توریستی هم به کانادا سر نزنند! در ضمن به تازگی اقامتمون رو گرفتیم و هنوز ایران هستیم .حالا برام سوال پیش اومده که واقعا همه دوستانی که در این تالار حضور دارند،همگی روزی که داشتید ایران رو ترک میکردید با اهل خانواده همفکر و همقدم بودید؟ اگه بودید که واقعا خوش به سعادتتون و به نظرم بقیه مشکلات مهاجرت به مرور زمان قابل حل شدنه.اگه هم قدم نبودید ،پس این بزرگترین مشکل رو چطوری هندل کردید؟


  2. #72

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    از اون مطلب وبلاگی که دوستان گذاشته بودن من فقط با یه جاش 100٪ موافقم، چون حرف منطقی زده، باقیش مسائلیه که به خودش مربوطه و از آدم تا آدم فرق می‌کنه

    الان هم همين توصيه را به كساني كه مشورتي چيزي براي رفتن مي‌خواهند مي‌كنم كه از اول نگوييد مي‌خواهيد برويد و بمانيد. بگوييد موقتي است و برمي‌گرديد. بلكه رفتيد و ديديد به ذايقه‌تان سازگار نيست. اين‌طور نشود كه برگشت برايتان نوعي شكست تلقي شود و خدا نكند كه ترس از اين شكست و رودربايستي و نگاه و انتظار ديگران شما را وادارد يك عمر در جا و راهي كه دوست نداريد بمانيد.
    ما ایرانیا بدبختیمون اینه که "حرف مردم" برامون از آیه‌ی نازل شده هم مهم‌تره!
    اگر تحمل حرفای صد تا یه غاز این مردم رو ندارید، حتمن این روشی که دوستمون گفته رو اجرا کنید... اونجوری لااقل اگر اومدین و خوشتون اومد و موندید، می‌تونید کلی هم پز بدید که به‌به، ما چه جای خوبی اومدیم


    نقل قول نوشته اصلی توسط savisj نمایش پست ها
    مطالب جالب و بسیار مفید این تالار رو چند روزه دارم دنبال میکنم.من و همسرم تقریبا 7 سال پیش اپلای کردیم برای کانادا . اون موقع نظرمون در مورد زندگی در ایران خیلی با الان فرق داشت.هر دو به شدت موافق مهاجرت بودیم.تقریبا میشه گفت که هنوز زیاد چیزی برای از دست دادن نداشتیم.الان من حاضرم از موقعیتهایی که در ایران دارم دل بکنم و هنوز نظر بسیارمثبتی به مهاجرت دارم(ولی با هزاران ترس و لرز) ولی خانومم به خاطر شغل مورد علاقه اش در ایران و مسایل عاطفی(که البته به شدت هم بهش حق میدم) تقریبا دیگه خیلی موافق مهاجرت نیست.من خودم تمام خانوادم تورنتو هستند از اونطرف هیچکدوم از خانواده همسرم پیشبینی میشه حتی توریستی هم به کانادا سر نزنند! در ضمن به تازگی اقامتمون رو گرفتیم و هنوز ایران هستیم .حالا برام سوال پیش اومده که واقعا همه دوستانی که در این تالار حضور دارند،همگی روزی که داشتید ایران رو ترک میکردید با اهل خانواده همفکر و همقدم بودید؟ اگه بودید که واقعا خوش به سعادتتون و به نظرم بقیه مشکلات مهاجرت به مرور زمان قابل حل شدنه.اگه هم قدم نبودید ،پس این بزرگترین مشکل رو چطوری هندل کردید؟
    به نظر من این مسئله خیلی بزرگتر از اینه که ما بتونیم با راهنمایی‌هامون کمکی بهتون بکنیم
    روحیات و خواسته‌های فردی هر انسانه که باعث می‌شه احساس خوشبختی یا بدبختی، آرامش یا استرس داشته باشه.
    اگر توی خانواده، کسی باشه که مهاجرت رو نخواد یا براش سخت باشه، با کوچکترین سختی‌ای که تو کشور مقصد ببینه دلسرد می‌شه و هوای یار و دیار به سرش می‌زنه و این می‌تونه برای هر دو رنج‌آور باشه
    توصیه‌ی من اینه که یه مدت کوتاه بیاین... مثلن 2-3 ماه...
    اینجوری نه طوری می‌شه که خدای نکرده شما ممکنه بعدن بگید "تو نذاشتی بریم" و نه ایشون مجبور می‌شه برخلاف میلش از همه‌چیز بکنه و بیاد... خدا رو چه دیدی، شاید تو این مدت مزایای اینجا هم چشم ایشون رو گرفت و راضی به موندن شد.

  3. #73
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    8

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط baharsama نمایش پست ها
    دوستان عزیز سلام

    قطعا همه ما قبل از رفتن به جایی، یک تصور ذهنی نسبت به اونجا خواهیم داشت. اینکه بعد از عزیمت، مکان واقعی تا چه حد به تصورات ما نزدیک و یا از اون دور ه، مثلما میتونه جنبه های مثبت یا منفی رو در زندگی جدید ما در پی داشته باشه و روی پیشرفت ما، روحیه ما، احساس رضایت از زندگی و ............... تاثیر چشمگیری داشته باشه

    بنابراین در این تاپیک قصد داریم از دوستانی که الان در کانادا به سر میبرن بخوایم تا تصورات ذهنی شون رو قبل از ورود به کانادا و واقعیاتی که در زندگی اونجا به عینه با اون روبرو هستن (چه مثبت و چه منفی) برامون شرح بدن و بگن که اگر به گذشته برگردن باز هم کانادا رو برای زندگی یا تحصیل انتخاب میکنند یا خیر.

    این موضوع میتونه کمک شایانی باشه به دوستانی که در انتخاب کشور و حتی خروج از اون دچار تردید هستن و همچنین به دوستانی که تصمیم خودشونو گرفتن و قصد دارن با دونستن واقعیات، خودشونو برای یه زندگی واقعی (و نه بر مبنای خیالات) بیش از پیش آماده کنن.

    پیشاپیش از همکاری همه دوستان متشکرم
    وقتی یه پرنده باشی تو قفس چه تفاوتی با یه پرنده داری که آزاده ،کی میدونه!! پرنده ای که تو قفس بدنیا اومده و اونجا بزرگ شده یا اونی که اونقدر تو قفس زندگی کرده که حتی اگه آزادش کنی جلد قفسش شده دنیاش تو قفسه ؟!! فرق اونجا و اینجا همینه "آزادی" ، و تفسیری که هر کدوم از ما از این کلمه داریم شاید این جواب این سوالتون باشه که چرا بعضی ایرانیها بعد سالها زندگی تو مدرنیت ترجیح میدن برگردن......... ننوشتم رفاه بیشتر اخه تو کانادا مثل ایران رفاه دادنی نیست رسیدنیه ، تو همون ایرانم بنزو بی ام و ساختمانهای بلند و مدرن و تفریحات اونچنانی هست ، من وقتی 25 سالم بود اومدم کانادا ، تصورات از دنیای غرب داشتم خیلی نزدیک به بقیه هموطنام بود ،چون بیشتر ما ایرانی ها اونورو مدینه فاضله میدونیم حتی اگه به زبون بگم اره میدونم همچین آش دهنسوزیم نیست با برای رفتن ثانیه شماری میکنیم ، بعد یک سال و نیم که اینجام حس خاصی ندارم دلم باسه خانوادم و دوستام تنگ شده ولی نمی تونم حالا که طعم آزاد زندگی کردن رو چشیدم برگردم
    به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم

  4. #74
    Senior Member s30min آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    ارسال‌ها
    797

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط newapplicant نمایش پست ها
    دوستان شما شاید چون دور هستید یه مقدار دیدتون نسبت به ایران عاطفی شده باشه ولی من به شخصه اتفاقی که ماه گذشته برام افتاد براتون میگم بعد شاید بهتر بتونید راجع به ایران نظر بدید.من در عرض یک روز که رفتم آژانس و بلیط خریدم و 13 میلیون هم نقد دادم .به فاصله کمتر از 24 ساعت آژانس تماس گرفت و گفت بلیط ها یک شبه گران شد و 9 میلیون باید من پول اضافه تر بدم.حالا شما حساب کنید 9 میلیون معادل 9 ماه حقوق متوسط تو ایرانه که همه اش را هم پس انداز کنی.فکر میکنید جایی دیگه هم تو دنیا باشه که یه همچین اتفاقی بیافته .من که خودم اینقدر از این جور مسائل تو این مدت برام افتاده که اصلا دیگه به موندن فکر نمیکنم و حاضر بودم همون هفته تمام وسایلم را جمع کنم و فقط فرار کنم.
    دوست عزیز در این مسئله شکی نیست که الان اوضاع ایران اصلا جایی رو برای برگشت باقی نمیذاره و متاسفانه هر روز هم بدتر میشه...البته این وضعیت فقط برای ایران نیست شما پای صحبت عراقی بشینید معنی بی ارزش شدن پول رو متوجه میشید....درسته عاطفی شدن و هوم سیک شدن و غربت و ...هم وجود داره و اگه وجود نداشت این همه در باره غم غربت و جریان هوم سیکی حرف نمی زدند... اما یه معادله ساده است کار بخش مهمی از زندگیه و شما بر اساس استانداردهای ایران درس خوندین و برای اینکه به جایگاه واقعیتون از نظر کاری برسید اینجا واقعا باید مبارزه و تلاش کنید و خیلی صبر و پشتکار داشته باشید...و به قول قلوب عزیز ممکنه مجبور بشید از صفر شروع کنید...خوب همه این ها وقتی وارد عمل میشید کمی سخت تر از چیزی که فکر می کردید...البته و صد البته اگر با جیب پر پول بیاید به راحتی می تونید با گذروندن یه سری دوره زبان و دوره های تخصصی و کمی صبر و تلاش کار مورد علاقه اتون پیدا کنید...اما در غیر اینصورت فکر نمی کنم خیلی دلچسب باشه که ببینید هر روز پولتون داره تموم میشه و شما مجبور بشید برای مدتی نامعلوم برید سر یه کاری که دوستش ندارید... به نظر من کسی هم نمیگه اینجا بدتر از ایرانه که اگه بود خیلی ها بر میگشتن ....اما به قول اون کاریکاتوری که یه مدتی تو فضای وب بود، کاش وطن جای بهتری برای ماندن بود...
    لندینگ در تورنتو July 2012
    Thank God

  5. #75

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    خداییش خوشی زده زیر دلت، آخه کجای دنیا پراید 21 میلیونه؟ کجای دنیا چشم رو هم میزاری قیمت ها مثل (نمی دونم چه مثالی بیارم ، فکر کنم اصلا مثالی وجود نداشته باشه) بالا میره و یه نفر مثل من که با بدبختی چندرغاز جمع کرده ارزش پولش 1/4 میشه. ببین این مشکلاتی که میگی این جا انگشت کوچیکه ما هم نمیشه. کار باشه مهم نیست علاقه باشه یا نه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    دوست عزیز در این مسئله شکی نیست که الان اوضاع ایران اصلا جایی رو برای برگشت باقی نمیذاره و متاسفانه هر روز هم بدتر میشه...البته این وضعیت فقط برای ایران نیست شما پای صحبت عراقی بشینید معنی بی ارزش شدن پول رو متوجه میشید....درسته عاطفی شدن و هوم سیک شدن و غربت و ...هم وجود داره و اگه وجود نداشت این همه در باره غم غربت و جریان هوم سیکی حرف نمی زدند... اما یه معادله ساده است کار بخش مهمی از زندگیه و شما بر اساس استانداردهای ایران درس خوندین و برای اینکه به جایگاه واقعیتون از نظر کاری برسید اینجا واقعا باید مبارزه و تلاش کنید و خیلی صبر و پشتکار داشته باشید...و به قول قلوب عزیز ممکنه مجبور بشید از صفر شروع کنید...خوب همه این ها وقتی وارد عمل میشید کمی سخت تر از چیزی که فکر می کردید...البته و صد البته اگر با جیب پر پول بیاید به راحتی می تونید با گذروندن یه سری دوره زبان و دوره های تخصصی و کمی صبر و تلاش کار مورد علاقه اتون پیدا کنید...اما در غیر اینصورت فکر نمی کنم خیلی دلچسب باشه که ببینید هر روز پولتون داره تموم میشه و شما مجبور بشید برای مدتی نامعلوم برید سر یه کاری که دوستش ندارید... به نظر من کسی هم نمیگه اینجا بدتر از ایرانه که اگه بود خیلی ها بر میگشتن ....اما به قول اون کاریکاتوری که یه مدتی تو فضای وب بود، کاش وطن جای بهتری برای ماندن بود...

  6. #76
    Senior Member s30min آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    ارسال‌ها
    797

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط savisj نمایش پست ها
    مطالب جالب و بسیار مفید این تالار رو چند روزه دارم دنبال میکنم.من و همسرم تقریبا 7 سال پیش اپلای کردیم برای کانادا . اون موقع نظرمون در مورد زندگی در ایران خیلی با الان فرق داشت.هر دو به شدت موافق مهاجرت بودیم.تقریبا میشه گفت که هنوز زیاد چیزی برای از دست دادن نداشتیم.الان من حاضرم از موقعیتهایی که در ایران دارم دل بکنم و هنوز نظر بسیارمثبتی به مهاجرت دارم(ولی با هزاران ترس و لرز) ولی خانومم به خاطر شغل مورد علاقه اش در ایران و مسایل عاطفی(که البته به شدت هم بهش حق میدم) تقریبا دیگه خیلی موافق مهاجرت نیست.من خودم تمام خانوادم تورنتو هستند از اونطرف هیچکدوم از خانواده همسرم پیشبینی میشه حتی توریستی هم به کانادا سر نزنند! در ضمن به تازگی اقامتمون رو گرفتیم و هنوز ایران هستیم .حالا برام سوال پیش اومده که واقعا همه دوستانی که در این تالار حضور دارند،همگی روزی که داشتید ایران رو ترک میکردید با اهل خانواده همفکر و همقدم بودید؟ اگه بودید که واقعا خوش به سعادتتون و به نظرم بقیه مشکلات مهاجرت به مرور زمان قابل حل شدنه.اگه هم قدم نبودید ،پس این بزرگترین مشکل رو چطوری هندل کردید؟
    من تو این مدت نسبتا کوتاهی که اینجا بودم چند تا زوج دیدم که سر این قضیه از هم جدا شدند و یکیشون برگشته ایران...معمولا هم به خاطر مردسالاری که در ایران وجود داره سطح رضایت زندگی در اینجا به نظر میرسه در خانم ها بیشتر از آقایونه...یکی از دوستامون که چند ساله اینجاست میگفت آقایون تو ایران سوار بنز هستن وقتی میان اینجا میشن عابر پیاده... خانم ها تو ایران پیاده هستند وقتی میان اینجا سوار اتوبوس میشن..,و واقعا هم به نظر من از نظر اجتماعی زندگی در اینجا برای یه خانم خیلی بهتر از ایرانه...اما از اون طرف هم معمولا خانم ها عاطفی تر هستند و خوب دوری از خانواده واقعا سخته به خصوص اگه پدر و مادر آدم سن و سالی ازشون گذشته باشه....اما خوب به نظر من هم بد نیست حالا که اقامت دارید یه مدتی به خصوص تو تابستون که همه چی اینجا خیلی قشنگ تره بیاید بمونید شاید خانمتون نظرشون تغییر کنه...
    لندینگ در تورنتو July 2012
    Thank God

  7. #77
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط savisj نمایش پست ها
    مطالب جالب و بسیار مفید این تالار رو چند روزه دارم دنبال میکنم.من و همسرم تقریبا 7 سال پیش اپلای کردیم برای کانادا . اون موقع نظرمون در مورد زندگی در ایران خیلی با الان فرق داشت.هر دو به شدت موافق مهاجرت بودیم.تقریبا میشه گفت که هنوز زیاد چیزی برای از دست دادن نداشتیم.الان من حاضرم از موقعیتهایی که در ایران دارم دل بکنم و هنوز نظر بسیارمثبتی به مهاجرت دارم(ولی با هزاران ترس و لرز) ولی خانومم به خاطر شغل مورد علاقه اش در ایران و مسایل عاطفی(که البته به شدت هم بهش حق میدم) تقریبا دیگه خیلی موافق مهاجرت نیست.من خودم تمام خانوادم تورنتو هستند از اونطرف هیچکدوم از خانواده همسرم پیشبینی میشه حتی توریستی هم به کانادا سر نزنند! در ضمن به تازگی اقامتمون رو گرفتیم و هنوز ایران هستیم .حالا برام سوال پیش اومده که واقعا همه دوستانی که در این تالار حضور دارند،همگی روزی که داشتید ایران رو ترک میکردید با اهل خانواده همفکر و همقدم بودید؟ اگه بودید که واقعا خوش به سعادتتون و به نظرم بقیه مشکلات مهاجرت به مرور زمان قابل حل شدنه.اگه هم قدم نبودید ،پس این بزرگترین مشکل رو چطوری هندل کردید؟
    ببینید دوست عزیز، خوشبختی چیزی نیست که شما بخواید در کانادا یا آمریکا یا هر کشور دیگه پیدا کنید. یکی رو ممکنه در ایران ببینید حتی خونه و ماشین نداشته باشه اما خوشبخت تر از کسی باشه که در آمریکا هست و میلیاردره.
    اگر در ایران زندگی خوبی دارید اما توافق ندارید سر این مساله تا زمانی که به توافق نرسیدید پاتون رو اینجا نزارید چون بعدا جبرانش چه از لحاظ مادی و چه روحی سخته.
    این نظر من هست. البته دوستان با سابقه تر بیشتر میتونن کمکتون کنند
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  8. #78
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    فرزند دارید ؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط savisj نمایش پست ها
    مطالب جالب و بسیار مفید این تالار رو چند روزه دارم دنبال میکنم.من و همسرم تقریبا 7 سال پیش اپلای کردیم برای کانادا . اون موقع نظرمون در مورد زندگی در ایران خیلی با الان فرق داشت.هر دو به شدت موافق مهاجرت بودیم.تقریبا میشه گفت که هنوز زیاد چیزی برای از دست دادن نداشتیم.الان من حاضرم از موقعیتهایی که در ایران دارم دل بکنم و هنوز نظر بسیارمثبتی به مهاجرت دارم(ولی با هزاران ترس و لرز) ولی خانومم به خاطر شغل مورد علاقه اش در ایران و مسایل عاطفی(که البته به شدت هم بهش حق میدم) تقریبا دیگه خیلی موافق مهاجرت نیست.من خودم تمام خانوادم تورنتو هستند از اونطرف هیچکدوم از خانواده همسرم پیشبینی میشه حتی توریستی هم به کانادا سر نزنند! در ضمن به تازگی اقامتمون رو گرفتیم و هنوز ایران هستیم .حالا برام سوال پیش اومده که واقعا همه دوستانی که در این تالار حضور دارند،همگی روزی که داشتید ایران رو ترک میکردید با اهل خانواده همفکر و همقدم بودید؟ اگه بودید که واقعا خوش به سعادتتون و به نظرم بقیه مشکلات مهاجرت به مرور زمان قابل حل شدنه.اگه هم قدم نبودید ،پس این بزرگترین مشکل رو چطوری هندل کردید؟


  9. #79

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط s30min نمایش پست ها
    من با بخش اینکه نگران تحریم و قیمت دلار و...کاملا موافقم (البته همه امون میدونیم که مسئول این کار قطعا مردم نیستند)...در مورد اینکه به خیلی جاها قراره برسیم چون هنوز یه سال شده اومدم نمی تونم بگم که واقعا میشه اینجا به یه جای خوبی رسید یا نه...چون تا اینجای کار که هیچ کدوم از کسایی که میشناسم و مهاجرتی اومدن اگه در خوش بینانه ترین حالت کار مرتبط پیدا کردن در حد یه entry level دارن حقوق می گیرن...و در هنگام layoff هم جزو گزینه های اول شرکت هستند...
    اتفاقا یکی از چیزهایی که من تو این مدت اینجا بهش رسیدم اینه که ریا، دروغ و ...همه خصوصیات انسانی هستند و ربطی به نشنالیتی ندارند اینه که این خصوصیات تو ایران بیشتر دیده میشه به خاطر اینه سیستم بر این اساس داره مردم ارزشیابی می کنه مطمئن باشید یه امریکایی ببرید تو سیستم ایران اونم شروع می کنه به پاچه خواری همون طور که در میان ایرانی هایی که اینجا هستند شما پشتکار و تلاش زیاد میبینید چون به پشتکار شما امتیاز میدن پس مقصر بازم مردم نیستند بلکه سیستم هست ...در صورتی که من قبلا فکر می کردم چرا فلانی اینطوری چرا اون یکی اینطوریه الان که دور شدم میبینم اینجا هم جاش بیوفته همه خصوصیات منفی که از هم وطنام سراغ داشتم تو تک تک اینا بروز می کنه... در مورد کار از دست دادن هم فقط در همین حد بگم که تو کتابخونه یه آیل بزرگ فقط در مورد کاریابی و ..هست و فقط خدا میدونه چند تا مرکز خدمات برای جست و جوی کار تو تورنتو هست که همه اینا نشونه اینه که اصلا اصلا کار پیدا کردن و از همه بدتر کار نگه داشتن اینجا کار راحتی نیست....در مورد دانشگاه نظری ندارم چون کاملا از فضای دانشگاه دور افتادم...در مورد ماشینم در تورنتو فقط ماهیانه بایت 500 دلار بابت هزینه بنزین و بیمه بدید که مینیمم حقوق فکر کنم 1500 تا بعد از تکس باشه و مینمم اجاره هم 800-900 حالا چه جوری میشه با اولین حقوق بدون داشتن پس انداز از ایران ماشین خرید؟درسته هزینه اولیه خرید ماشین اینجا کمتره اما در عوض شما هر ماه 500 دلار میدید به بنزین و بیمه که اگه از کار بیرونت کنن باید بیمه اتون فریز کنید و ماشینتون روشن نکنید!!!
    جالبه که شما تا الان اونجا موندید ولی:
    1- سیستم رو فرهنگ و مردم میسازند و از آسمون نمیاد. چند تا از داستانای مرحوم جمالزاده رو بخونید و می بینید که از قدیم و ندیم همین دروغ و ریا در فرهنگ ما جاافتاده
    2- کیفیت زندگی و امنیت دلیل اصلی بسیاری از مهاجرت هاست
    3- احترام و عزت واسه خیلیا از نون شب هم واجب تره
    4- همون جوری که عرب ها متعصب تر از هندی ها هستند(تو خیلی از زمینه ها)، حتما خیلی از ویژگی های انسان ها به ملیت و فرهنگشون بستگی داره
    5- حس اینکه جامعه و خانواده و ... شخصیت و زندگی شخصی فرد رو به رسمیت میشناسه واسه خیلیا دلیل کافی ای واسه مهاجرته
    در کل دوست عزیز رفتارها در جوامع مختلف فرق میکنن. مسلما همه جا دروغ و ریا و ... هست ولی باید بتونید پاسخ بدید چقدر هست؟ نمیشه من بگم خب تو آمریکا هم آدم کش زیاده پس آمریکا با افغانستان فرقی نداره. حتما شما باید بگید تو افغانستان و آمریکا از هر هزار نفر چند نفر آدم کشه؟
    نکته مهم: تو دنیایی که میلیاردها نفر(به جرأت میگم و با اطمینان) آرزوی زیستن توی اون کشور رو دارن، دوست عزیز از امکانات به اندازه ی توان استفاده کن و کمتر فکر سختی ها کن .........................
    با آرزوی موفقیت

  10. #80
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    رشته و دانشگاه
    mechanical engineering University of Alberta
    ارسال‌ها
    61

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    منم لینک آقا یا خانوم almat رو خوندم
    http://www.gaahak.com/2012/09/blog-post_7.html
    و به نظرم بسیار اخساساتی و غیر واقعی نوشته شده بود
    آدمها در ایران بسیار خوشحالترند؟؟؟ کدام آدمها ؟ وقتی شما بعنوان یک خانوم جامعه هیچ حرمتی واست قایل نیست و تمام دوست های دخترت هم که رفتند امریکا یا کانادا واسه درس خوندن بهت می گن پاشو بیا این جا واسه خانوما خیلی خوبه و بعد شما می بینی یکی از دوستات واسه اینکه خودشو هیات علمی کنه تو ایران با اینکه اصلا چادری نیست رفته تو فلان دانشگاه چادری بسر کرده که فقط نوک دماقش پیداست!!!! و ............
    هر چقدر هم سخت باشه تجربه ی غربت نه پدر و مادر ما همیشه پیش ما ماندنی هستند و تنها خداست که باید محافظشون باشه و مسلما از شنیدن و دیدن موفقیت فرزندشون در جای دیگه خیلی خوشحالتر خواهند بود تا 24/7 نشستن ور دلشون و هی نق و نوق اوضاع را کردن ..و همچنین تنها خداست که می تونه محافظ تک تک ما در غربت باشه تا شاید این هجرت راهی برای برگشتن به اصل خودمان باشه ...
    چو با تخت منبر برابر کنند / همه نام بوبکر و عمر کنند/

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •