صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28

موضوع: درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

  1. #11

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    یعنی زمان که می گذره و شما با همکلاسی ها و همخونه ای ها در ارتباطی باعث نمی شه زبانت خوب شه؟

  2. #12
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط samo نمایش پست ها
    منظورت اینه که غذاهاشون بدتر از اون چیزیه که فکر میکردی یا بهتر؟
    در مورد ازدواج و مسائلی از این قبیل همیشه یه سؤال تو ذهنم بوده که فکر کنم اینجا واسه پرسیدن مناسب باشه. کلاً من فیلمای هالیوودی خیلی نگاه کردم و میکنم. اون تصوری که با دیدن این فیلما تو ذهن انسان (حداقل من) نسبت به فرهنگ آمریکاییها ایجاد میشه اینه که لااقل تو بعضی جنبه های فرهنگی ما خیلی از اونا جلوتریم، مثلاً:
    _تو اکثر فیلما والدین کاراکترها از هم جدا شدن یا به قول دیگه تو بچگی یکی از والدین اونا را ترک کرده و رفته. به طور کلی زن و شوهر خیلی راحت از زندگی باهم خسته میشن و طلاق میگیرن.
    _مسائل ج.ن.سی اگه نگیم مهمترین چیز اما یکی از مهمترین محورای زندگیشونه که خیلی چیزا حول اون میچرخه و هیچ قید و بندی هم در این زمینه ندارن که این چیزا تو فیلمای تینیجری نمود خیلی بیشتری داره.
    _رابطه والدین و فرزندان و احترام فرزندان به والدین خیلی کمتر از فرهنگ ماست.
    _تعهد و وفاداری در ازدواج راحت زیر پا گذاشته میشه.
    _کلا ازدواج کردن براشون مهم نیست.
    _اعتقاد به مذهب و حتی خدا کمه.

    بازم میگم اینا فقط تصوراتیه که با دیدن فیلماشون تو ذهن من و خیلیای دیگه نقش میبنده و من بشخصه هیچ تجربه ای از آمریکا ندارم. حالا میخوام بدونم تا چه حد واقعیت هم همینطوره و اگه نیست پس چرا سعی دارن تو فیلماشون اینطور نشون بدن؟
    طبعا یک زندگی سالم و عادی که اکثر امریکاییها دارند چیزی نیست که بشه ازش فیلم درآورد. مثلا داستان یک خانواده تیپیکال امریکایی که پدرو مادر صبح سر کارشون برن وبچه ها مدرسه و بعد برگردن و با هم تفریح برن و شام بخورن و بخوابند که چیزی برای فیلم درست کردن نداره! مسلمه که فیلم ها همه جای دنیا روی صحنه ها و حالتهای دراماتیک و موارد خاص هیجان انگیز یا کمدی یا بهرحال داستانی تمرکزمیکنند. ایران هم همینطوره اگر کسی بر اساس فیلمهای ایرانی راجع به خانواده های ایرانی قضاوت کنه چی فکر میکنه.

    درصد طلاق بالاست ولی ازدواج مجدد بسیار رایج تر از ایرانه و این تصورکه غربی ها عموما تنها زندگی میکنند درست نیست. ما در خانواده در ایران بیشتر جوان سی وچند ساله مجردداریم تا در بین آشناها و همسایه هایمان در کانادا (که بنده زندگی میکنم).

    درمورد مسائل جنسی هم علتش اینه که فیلم ساختن ازش آسان و پرطرفداره. تصور اینکه در اینگونه مسائل قید و بندی ندارند اشتباه است و گاهی هم منجر به مشکلاتی برای ایرانیها و مهاجرینی که خارج میایند میشود مثل آن فارغ التحصیل شریف که برای دکترا کانادا آمده بود و در آسانسور بی اجازه دخترخانمی را بوسیده بود. وقتی به دو ماه زندان محکوم شد با تعجب گفته بود مگر یک بوسه هم اینجا چیز مهمی است. همینطور متاسفانه درصد قابل توجهی از تجاوزات در اروپا از طرف جوانان مهاجر بخصوص از کشورهای اسلامی اتفاق میفتد که خیال میکنند آزادی یعنی اینکه بدون رعایت حقوق و و اجازه طرف مقابل هرکاری میتوانند بکنند. آزادی هست ولی کاملا با رعایت حق سایرین.

    در مورد رابطه والدین و بچه ها بنظر من از ایران سست تر است ولی دلیل عمده آن اینست که افراد در یک جا نمیمانند یعنی مثلا یک خانواده با سه چهار بچه هرکدام ممکن است بعد از پایان تحصیل در یک جای امریکا یا دنیا کار بگیرند و مستقر شوند در نتیجه مثلا هر روز یا هر هفته همدیگر را نمیتوانند ببینند. البته در ایران هم با این وضعیت مهاجرت یواش یواش دارد همینطوری میشود.

  3. #13
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط samo نمایش پست ها
    منظورت اینه که غذاهاشون بدتر از اون چیزیه که فکر میکردی یا بهتر؟
    در مورد ازدواج و مسائلی از این قبیل همیشه یه سؤال تو ذهنم بوده که فکر کنم اینجا واسه پرسیدن مناسب باشه. کلاً من فیلمای هالیوودی خیلی نگاه کردم و میکنم. اون تصوری که با دیدن این فیلما تو ذهن انسان (حداقل من) نسبت به فرهنگ آمریکاییها ایجاد میشه اینه که لااقل تو بعضی جنبه های فرهنگی ما خیلی از اونا جلوتریم، مثلاً:
    _تو اکثر فیلما والدین کاراکترها از هم جدا شدن یا به قول دیگه تو بچگی یکی از والدین اونا را ترک کرده و رفته. به طور کلی زن و شوهر خیلی راحت از زندگی باهم خسته میشن و طلاق میگیرن.
    _مسائل ج.ن.سی اگه نگیم مهمترین چیز اما یکی از مهمترین محورای زندگیشونه که خیلی چیزا حول اون میچرخه و هیچ قید و بندی هم در این زمینه ندارن که این چیزا تو فیلمای تینیجری نمود خیلی بیشتری داره.
    _رابطه والدین و فرزندان و احترام فرزندان به والدین خیلی کمتر از فرهنگ ماست.
    _تعهد و وفاداری در ازدواج راحت زیر پا گذاشته میشه.
    _کلا ازدواج کردن براشون مهم نیست.
    _اعتقاد به مذهب و حتی خدا کمه.

    بازم میگم اینا فقط تصوراتیه که با دیدن فیلماشون تو ذهن من و خیلیای دیگه نقش میبنده و من بشخصه هیچ تجربه ای از آمریکا ندارم. حالا میخوام بدونم تا چه حد واقعیت هم همینطوره و اگه نیست پس چرا سعی دارن تو فیلماشون اینطور نشون بدن؟
    البته همونطور که ghlobe توضیح دادند اینطور چیزها رو نمیشه از فیلم ها در آورد٬ اگه چیزی غیرمعمول نباشه که فیلم نمیشه. ولی این نکات اصلا نشونه جلوتر بودن فرهنگ ما نیست٬ نشونه عقب بودن فرهنگ ماست که فکر می کنیم زن و شوهر باید تا قیامت با هم بمونن حتی اگه زندگی رو برای خودشون و بچه هاشون جهنم کنند. اینکه فکر می کنیم ابراز نیاز جنسی یا صحبت دربارش زشت و ناپسنده٬ اینکه فکر می کنیم ازدواج در زندگی هدفه و آدم باید به هر قیمتی ازدواج کنه و ازدواج بد بهتر از مجرد بودنه٬ اینکه فکر می کنیم فرزندان نسبت به والدین حقی ندارند و هدف زندگی فرزندان خوشحال کردن والدینشونه٬ اینکه والدین انتظار دارند فرزندانشون با استانداردهای خود والدین زندگی کنند٬ اینکه اعتقادات مذهبی خودمون رو بهتر از اعتقادات بقیه بدونیم و از روی این اعتقادات درباره افراد قضاوت کنیم (البته آمریکا یکی از مذهبی ترین کشورهای غربی است) و ...

    در آمریکا و اروپا (در خانواده های رده بالا و متمدن) روزی رو جشن می گیرند که فرزند برای اولین بار به پدر و مادرش میگه نه و اون تاریخ رو یه چیزی مثل جشن تولد در سال های بعد هم جشن می گیرند. در ایران اگه یه بچه به حرف پدر و مادرش گوش نکنه پدر و مادر طوری رفتار می کنند که انگار آبروشون رفته. احترام به معنی محترم شمردن و با ارزش دونستن والدین رو من در آمریکا بیشتر از ایران (و بیشتر از اروپا) دیدم (البته من اکثرا با خانواده های نسبتا رده بالا و متمدن آمریکایی در ارتباط هستم که شاید نمونه ایده آلی عموم جامعه نباشند)٬ ولی احترام به معنی کوچک کردن خود برای بزرگ کردن پدر و مادر و تصورات عجیبی که ما در ایران به معنی احترام می گذاریم و ... رو خیلی کمتر.

  4. #14
    Senior Member ali12345 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    رشته و دانشگاه
    Economics
    ارسال‌ها
    851

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط ProspectiveStu نمایش پست ها
    یعنی زمان که می گذره و شما با همکلاسی ها و همخونه ای ها در ارتباطی باعث نمی شه زبانت خوب شه؟
    تجربه شخصی من از همخونه ای امریکایی خیلی مثبت بوده و خیلی تاثیر گذاشته بر انگلیسیم منتها اون بخش انگلیسی آدم که خوب می شه در حد مکالمات روزمره است و مثلا من واسه جی.آر.ای عملا مجبور بودم که همون مشقات حفظ کردن لغات عجیبو غریب رو متحمل بشم....اینم اضافه کنم که من در کنار هم خونه ای امریکایی، هر زمان که فرصت داشته باشم سریال های امریکایی رو می بینم...در کنار این که فاند من تی. ای. هست و این هم یعنی اینکه باید حرف بزنم به صورت روزمره.....خلاصه به شخصه معتقدم که شرایط محیطی رو می شه طوری چید که خیلی به انگلیسی آدم کمک کنه وگرنه دوستان ایرانی دارم که تو لبی کار می کنن که چندتا دانشجوی ایرانی داره و هم خونه ای هاشونم ایرانیه و یکیشون می گفت می شه هفته می گذره و یه جمله انگلیسی هم نمی گن خوب یه همچین کسی انگلیسیش بدتر هم می شه که بهتر نمی شه ))
    ...If you're not part of the solution, you're part of the problem

  5. #15

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    سلام . سوال من در مورد کیفیت زندگی توی آمریکاست .
    ببینید آیا راسته که میگن توی این 5 سال دوره دکتری توی امریکا همش باید کار کنی ؟
    این موضوع برام خیلی مهمه چون میخوام تصمیم بگیرم . توی ایران همون طور که همه میدونیم دوره دکتری به این سختی ها نیست و شما عملا 2 سال درس داری و 3 سال بعد میری دنبال به اصطلاح تحقیق که تمام دوستان من که دارن دکتری میخونن همشون اینقدر وقت اضافه دارن که مشغول تدریس توی چند تا دانشگاه و موسسه غیرانتفاعی هستند و آخرشم بعد 5 سال میشن دکتر و اونقدری سختی نداره ولی شنیدم توی امریکا به این راحتی ها نیست و عین 5 سال باید کار کنی و زحمت بکشی تا دکتری رو بگیری .
    حالا به نظر شما که اونجایید چطوره ؟ اصلا میشه زندگی کرد یا همش کاره ؟ روزی چند ساعت به عنوان دانشجو باید کار کرد ؟
    مرسی

  6. #16
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط bioelectric نمایش پست ها
    سلام . سوال من در مورد کیفیت زندگی توی آمریکاست .
    ببینید آیا راسته که میگن توی این 5 سال دوره دکتری توی امریکا همش باید کار کنی ؟
    این موضوع برام خیلی مهمه چون میخوام تصمیم بگیرم . توی ایران همون طور که همه میدونیم دوره دکتری به این سختی ها نیست و شما عملا 2 سال درس داری و 3 سال بعد میری دنبال به اصطلاح تحقیق که تمام دوستان من که دارن دکتری میخونن همشون اینقدر وقت اضافه دارن که مشغول تدریس توی چند تا دانشگاه و موسسه غیرانتفاعی هستند و آخرشم بعد 5 سال میشن دکتر و اونقدری سختی نداره ولی شنیدم توی امریکا به این راحتی ها نیست و عین 5 سال باید کار کنی و زحمت بکشی تا دکتری رو بگیری .
    حالا به نظر شما که اونجایید چطوره ؟ اصلا میشه زندگی کرد یا همش کاره ؟ روزی چند ساعت به عنوان دانشجو باید کار کرد ؟
    مرسی
    در ایران هم همه پنج سال را باید کار کرد، منتهی بجای کار روی تزتون باید با کار خارج از دانشگاه و تدریس دانشگاه و غیر انتفاعی و غیره خرج تون رو در بیاورید. در امریکا و کانادا لااقل یک بورسی به شما میدهند که هزینه زندگی تان تامین شود و به کار تحقیق تان برسید.
    از نظر حجم ساعت کار هم بهر حال پروژه خودتان است و مثل یک بیزینس شخصی میماند. هرچه بیشتر کار کنید بهتر نتیجه میگیرید و بهره برداری آتی تان بیشتر خواهد بود.

  7. #17
    Member samare آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    رشته و دانشگاه
    Electrical Engineering-Control
    ارسال‌ها
    130

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    سلام. سوالی که برای من پیش اومده اینه که مثل ایران کلاس های فوق برنامه و دنبال کردن علاقه شخصی در کنار کار برای یک دانشجوی دکترای خارجی متداول هست یا اصلا از نظر هزینه و وقت امکان پذیره؟ منظورم شرکت تو کلاس های منظم و وقت گذاشتن و تمرین کردن و پیشرفت کردن تو اون زمینه در کنار کار و تحصیله. نه صرفا عضویت تو کلاب های خاص و شرکت تو بعضی برنامه هاشون. خصوصا منظورم هنر و موسیقی هست نه کلاس های ورزشی. مرسی

  8. #18
    Member samare آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    رشته و دانشگاه
    Electrical Engineering-Control
    ارسال‌ها
    130

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها


    کار کردن با آمریکایی ها راحت تره و محیط کارشون سالم تره.

    ....
    کار کردن با ایرانی ها تو محیط کار آمریکایی چطوره؟ امیدی هست که ایرانی ها تو مواجهه با فرهنگ آمریکایی با هم دیگه هم بی تعارف تر و کم ریا تر بشن و کمتر پشت سر هم حرف بزنن و داستان درست کنن؟

  9. #19
    Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    رشته و دانشگاه
    Eelectrical Engineering - POWER
    ارسال‌ها
    267

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط samare نمایش پست ها
    سلام. سوالی که برای من پیش اومده اینه که مثل ایران کلاس های فوق برنامه و دنبال کردن علاقه شخصی در کنار کار برای یک دانشجوی دکترای خارجی متداول هست یا اصلا از نظر هزینه و وقت امکان پذیره؟ منظورم شرکت تو کلاس های منظم و وقت گذاشتن و تمرین کردن و پیشرفت کردن تو اون زمینه در کنار کار و تحصیله. نه صرفا عضویت تو کلاب های خاص و شرکت تو بعضی برنامه هاشون. خصوصا منظورم هنر و موسیقی هست نه کلاس های ورزشی. مرسی
    این چیزها خیلی بسته به دانشگاهی که میرید داره و از اون خیلی مهمتر تو دوره تحصیلات تکمیلی به استادتون. استاد میتونه تمام شب و روز و آخر هفته آدم رو پر کنه و چون پول میگیرید ازش و نیازمند ریکامش برای کار آینده هستید محبورید قبول کنید. از اونطرف ممکنه استاد خیلی کاری به کارتون نداشته باشه (معمولا این حالت با استادهای مسن آمریکایی اتفاق میفته که البته شرط کافی نیست اما تا حد خوبی لازمه ! ) و کلی وقت آزاد داشته باشید.
    از لحاظ هزینه هم اگه کلاس ها مال خود دانشگاه باشه فکر میکنم قابل تحمل باشه اما شاید کلاس بیرون گرون در بیاد.

    ------
    در مورد خودم تاپیک به نظر من کلا جمله "انتظاری که از یک آمریکایی داشتید" غلطه. یه آمریکایی یه آدمه و هر آدم میتونه یه جور باشه. آمریکایی هست صد برابر ایرانی مذهبی و برعکسش هم موجود. آمریکایی هست که 3 تا بچه از خودش و 2 تا هم به فرزندی گرفته و جز به خانوادش به چیزی فکر نمیکنه و برعکسش هم هست.
    مساله اینجا اینه که ما تو ایران از فیلم ها یا حرفهایی که میشنیدیم میخواستیم نتیجه گیری در مورد "آمریکا" یا "آمریکایی کنیم که کار غلطیه.

    در مورد خود چیزی که تو ایران اصلا انتظار نداشتم این بود:
    شهر ما یه شهر دانشگاهیه و خوب خانواده دانشجوها اینجا نیستن و جدا از اینکه تعطیلات بچه ها میرن پیش خانواده؛ تو Mom's weekend و Dad's weekend کلی پدر مادرها میان پیش بچه هاشون و باهم میرن bar و ...
    یعنی تصور نمیکردم وقتی بچه از خونه رفت هنوز اینقدر ارتباط داشته باشن

  10. #20
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به آمریکا (فقط آمریکا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط samare نمایش پست ها
    کار کردن با ایرانی ها تو محیط کار آمریکایی چطوره؟ امیدی هست که ایرانی ها تو مواجهه با فرهنگ آمریکایی با هم دیگه هم بی تعارف تر و کم ریا تر بشن و کمتر پشت سر هم حرف بزنن و داستان درست کنن؟
    It's tough
    Not at all!
    they are becoming more conservative
    Lack of diversity is another thing that you can find in Iranian communities
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •