بهرحال من معتقدم بچه های داخل با پوزش در 99 درصد موارد بی سواد هستند..دستگاههای روز دنیا مثل NGS , ... در خیلی از مراکز علمی دنیا وجود نداره و کارهای وابسته رو مراکز ثانویه با پرداخت هزینه انجام میدن. به فرض موجود بودن هم دانشجوی phd الزاما با این دستگاهها کار نمیکنن. هر کسی فقط تو حیطه تز خودش کار میکنه. چقدر احتمال داره که شما نیاز داشته باشی NGS انجام بدی برای پروژه خودت؟ چقدر احتمال داره که هزینه انجام اون در داخل دانشگاه ارزون تر و به صرفه تر باشه از کمپانی خارج از دانشگاه ؟ احتمال این موارد خیلی کمه.
real time PCR تکنیک خاصی نیست. خیلی از دانشگاههای شهرستان ایران که حتی دانشجوی دکتری نمیگیرن تمام وسایلش رو دارن و به شکل روتین این کارها رو انجام میدن.
دانشجوی phd زنتیک ممکنه از هیچ کدوم این موارد استفاده نکنه. ممکنه تز شما کاملا حالت انالتیکال داشته باشه و هرگز pipet هم به دستتون نخوره. انچه که یاد خواهید گرفت فقط تزتون خواهد بود. اموزش دیگه ای وجود نداره. اصولا phd ها رشته های اموزشی نیستن و هدف اموزش نیست. هدف phd فکر کردن، نظریه علمی تولید کردن، نقد کردن، و ... در یک حیطه پژوهشی مشخص هست. هدف این نیست که شما بری NGS یاد بگیری و یا microarray یاد بگیری. هدف این هست که شما توانایی فکر کردن و تولید ایده های نو و ... رو بدست بیاری. NGS فقط یه وسیله هست که ممکنه به درد شما نخوره تو این راه. در داخل ایران هم میشه به این هدف رسید. و شما فکر نکنید که دانشجوهای phd اینجا دارن شق القمر میکنن. خیلی هاشون تو پرژه هاشون گیر کردن و جواب نگرفتن پس از سالها. خیلی ها درگیر اساتید بسیار بی نظم شدن و وسط راه ول کردن. اکثرا هم با 2 تا مقاله در ژورنالهای معمولی فارغ التحصیل میشن. اینجا هم کسایی که کارهای خارقالعاده میکنن در اقلیت هستن. اکثرا با یک پایان نامه معمولی که داخل ایران هم به راحتی قابل انجام هست فارغ التحصیل میشن.
سیتوزنتیک خیلی رشته تاپ تحقیقاتی نیس این روزها. من تا به حال با چنین مواردی بر نخوردم که کسی کار پژوهشی سایتوژنتیک انجام بده. سیتوژنتیک از جهات بالینی مطرح هست. که اون هم کار پزشکهایی هست که تخصص ژنتیک میگیرن.
دانشجویان phd ایران چندین واحد تئوری مشاوره ژنتیک پاس میکنن و چندین ماه برای کارورزی و اشنایی با اصول مشاوره و تشخیص بالینی به بیمارستن ها میرن. در بد ترین شرایط اموزشی انتظار میره که از دکتری ژنتیک هاروارد در این زمینه بیشتر بلد باشن ،که این چیزها به گوشش هم نخورده در دوره phd.
پژوهش هر چه هم که بد باشه برای یه مدرک phd و نیز داخل ایران کافی هست. کیفیت پژوهش هم خیلی به نوع پروژه و چیزهای دیگه بستگی داره. امکانش هست که پروژه یه نفر در هاوارد خیلی بدتر از یه پروژه دانشگاه تهران باشه.
پست داک گرفتن اصلا چیز پیچیده ای نیست. من ادمهای بسیاری رو دیدم که از ایران مدرک گرفتن و برای پست داک اومدن اینجا. نمونه هاش داخل همین سایت هم هست (قسمت نتایج پذیرش رو نگاه کنید) برای پست داک مدرکتون رو هم نمیخوان. پست داک یه چیزی مثل کار خصوصی برای یه استاد یا دپارتمان هست. همین قدر که اون استادی که شما رو استخدام میکنه قانع بشه که شما علاقه داری و پایه ها رو بلدی براش کافیه. تکنیک های ازمایشگاهی وظیفه شما نیستن که بلد باشی. کار تکنسینه. خیلی ها پست داکهای کاملا بی ربط میگیرن و همه چیز رو از صفر شروع میکنن. همیشه فرصت در این زمینه وجود داره.
در مورد مسائل خاله زنکی و ... من اطلاعی ندارم. به هرحال تو پست قبلی هم گفتم اگر میخواهید در خارج کار کنید بهتر هست که از الان برید. وگرنه phd ایران برای ایران بسیار بهتره.
اون چیزی که من دارم می بینم سواد عملی صفر
فقط یک مشت محفوظات بی کاربرد
علاقه مندی ها (Bookmarks)