نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 311

موضوع: کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    ارسال‌ها
    53

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    نقل قول نوشته اصلی توسط Michael82 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز،

    مرسی به خاطر لطفتون
    برای اینکه بهتر بتونم به سوالاتتون پاسخ بدم لطفا بفرمایید که:
    در مورد سوال اولتون: چه کشور یا کشور های دیگری را برای اپلای در نظر دارید؟
    در مورد سوال دومتون: استادی که مکاتبه کردین برا کدوم کشور بوده؟ و آیا گفته من پروپوزالمو در مورد فاند نوشتم و الان منتظر جوابش هستم که منبع مالی ردیف شده یا نه، و یا اینکه گفته قصد دارم بعدا پروپوزالو بنویسم و اگه تصویب بشه دور و بر 2015 میشه؟
    اگه دوست داشتین در مورد GPA یا همون معدل و در مورد سوابق کاری هم خواستین بگین بهتر کمک میکنه تا جواب بهتری رو بدم.

    با سپاس
    راستش کشور خاصی مدنظرم نیست ولی انگلیسی زبان ها ترجیح دارند... به ترتیب فکر می کنم کانادا، استرالیا-نیوزلند، کشورای اروپایی انگلیسی زبان (ایرلند نه حکما) و بقیه (دانش زبان دیگه ای ندارم اما پایه ی اینکه زبان آلمانی مثلا بخونم هم هستم)
    رزومه من شامل چهار پنج تا آبسترکت تو کنگره های اینترنشنال داخلی و حدود هفت تا ملی هست، همچنین دو سال سابقه کار تو آزمایشگاه دامپزشکی و یک سال مسئول فنی یک شرکت رو دارم، معدلم هم 16.9 هست.
    به نظر شما با حذف گزینه آمریکا کلا دارم شانسم رو از دست می دم؟
    ضمنا شما برای رزومه کردن سوابق کاریتون پروانه تون رو دادید برای ترجمه یا این که باید گواهی چیزی از اداره دامپزشکی بگیریم؟ و این که ترجمه شدن به تنهایی کافیه یا این که ترجمه ش باید به تأیید جایی برسه؟
    استادی که صحبتش بود استرالیایی هست، طوری که من برداشت کردم این گزینه صحیح هست: "گفته قصد دارم بعدا پروپوزالو بنویسم و اگه تصویب بشه دور و بر 2015 میشه"
    فکر می کنم قبل از مزاحم شما شدن از خودش باید می پرسیدم... حالا اگه جواب داد لابد سر کار نیستم

    سپاس بسیار فراوان

  2. #2

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    نقل قول نوشته اصلی توسط zivet نمایش پست ها
    راستش کشور خاصی مدنظرم نیست ولی انگلیسی زبان ها ترجیح دارند... به ترتیب فکر می کنم کانادا، استرالیا-نیوزلند، کشورای اروپایی انگلیسی زبان (ایرلند نه حکما) و بقیه (دانش زبان دیگه ای ندارم اما پایه ی اینکه زبان آلمانی مثلا بخونم هم هستم)
    رزومه من شامل چهار پنج تا آبسترکت تو کنگره های اینترنشنال داخلی و حدود هفت تا ملی هست، همچنین دو سال سابقه کار تو آزمایشگاه دامپزشکی و یک سال مسئول فنی یک شرکت رو دارم، معدلم هم 16.9 هست.
    به نظر شما با حذف گزینه آمریکا کلا دارم شانسم رو از دست می دم؟
    ضمنا شما برای رزومه کردن سوابق کاریتون پروانه تون رو دادید برای ترجمه یا این که باید گواهی چیزی از اداره دامپزشکی بگیریم؟ و این که ترجمه شدن به تنهایی کافیه یا این که ترجمه ش باید به تأیید جایی برسه؟
    استادی که صحبتش بود استرالیایی هست، طوری که من برداشت کردم این گزینه صحیح هست: "گفته قصد دارم بعدا پروپوزالو بنویسم و اگه تصویب بشه دور و بر 2015 میشه"
    فکر می کنم قبل از مزاحم شما شدن از خودش باید می پرسیدم... حالا اگه جواب داد لابد سر کار نیستم

    سپاس بسیار فراوان
    خواهش میکنم دوست من، اصلا مزاحمتی نیست، ما اینجاییم که به همدیگه کمک کنیم، پس این تعارفات و ایرانی بازیهارو بزاریم کنار، اگه جواب سوالات پرسیده شده رو بدونم که بر اساس وقتم یکی دو روز اینور و اونور جواب میدم و اگه ندونم که میگم اطلاعی در اون مورد ندارم و تشویق میکنم که از طریق سایتشون و تماس با اونها به این اطلاعات برسین. خب بزن بریم سراغ سوالاتتون

    در مورد کشور هایی که فرمودین ابتدا باید عرض کنم که :
    نیوزلند اصلا نمیتونید اقدام کنید چون نیوزلند فقط یک دانشکده داره و اونم اصلا هیچ پروگرم مربوط به post graduate مثل MSc , Ph.d و غیره را نداره، به دلیل اهمیت موضوع و چون ممکنه سوال خیلی از دوستان در مورد ادامه تحصیل رشته دامپزشکی در نیوزلند باشه(چیزی که اصلا امکان پذیر نیست)، در مورد نیوزلند درست حسابی در یک پست جداگونه در پایان صحبت میکنیم.

    در مورد بقیه کشورها از دو منظر به این قضیه نگاه میکنیم، یکی منظر گیر آوردن فاند و کمک هزینه ها و دیگری منظر نوع امتحان زبان:

    در مورد انگلیس اگه اقدام کنید میگن همین فردا صبح اینجا باش ولی با یه کیف پر پول، یعنی گیر آوردن فاند از انگلیسی ها از کندن مو از پشت خرسهای ماقبل تاریخ هم سخت تره. ناشدنی نیست، ولی خیلی خیلی خیلی سخته.
    در مورد بقیه کشورهای اروپایی، گیر آوردن فاند سخته. یعنی سختیش از انگلیس کمتره، ولی واقعا سخنه.
    در مورد کانادا، گیر آوردن فاند در حال حاضر کمی سخت شده ولی از کشورهایی که بالا گفته شد بهتر گیر میاد.
    در مورد آمریکا، از هر کشور دیگه ای گیر آوردن فاند راحتتره و از اون طرف زحمت بیشتری برای نمرات زبان و مخصوصا GRE که قلب آمریکاست احتیاج داره. لطفا اشتباه نکنید، عرض نکردم گیر آوردن فاند راحته، بلکه گفتم گیر آوردن فاند در آمریکا از کشورهای دیگه لیست شده در بالا راحت تره. ولی گیر آوردن فاند همیشه سختی و پشتکار خاص خودشو میخواد، چه برای آمریکا یا هر کشور دیگر. اساسا هر چیز competitive گیر آوردنش سخته. (کمی در مورد GRE: از ما آزمون GRE General که نصف نمرش ریاضی هست میخوان، من تقریبا چهار ماه هر روز 4 ساعت ریاضی خوندم تا نمره 154 یا همون 690 فرم قدیم نمره دهی در این بخش بیارم. چون دوازده سیزده سال بود که بعد کنکور عدد ندیده بودم و حتی جدول ضربم فراموش کرده بودم. تاکید میکنم که این نمره برای رشته های فنی یک نمره بسیار بسیار پایین و برای رشته ما یک نمره بالا و preferred هست. یعنی درسته که اونها برامون دادن نوع جنران آزمون GRE را لازم کردند، ولی از اون طرف نمره 155 یعنی 700 فرم قدیم ریاضی را یه نمره تاپ میدونند. به نظرم من در این بخش کمی بد عمل کردم و نتونستم قابلیتمو نشون بدم چون تحت فشار زمانی تست نزدم، و مطمئنم دوستان میتونند با کمی برنامه ریزی بهتر و با تست زدن در محدودیت تایم نه بصورت آزاد تست زدن، به راحتی یک نمره بالاتر از 730 تا 750 را بگیرند که این نمره برای رشته ما از تاپ هم تاپ تره، ما میتونیم این نمره را با کمی تلاش به راحتی بدست بیاریم، ولی برای اونها یعنی بچه های تجربیشون آوردن نمره ریاضی بالای 700خیلی سخته، چون نه تنها در دبیرستانهای ما در روی ریاضیات برای بچه های تجربی خوب کار شده، بلکه امتحان کنکور خودش مزید بر علت برای کار کردند هر چه بیشتر در این بخش شده و بدین ترتیب بچه های تجربی ایران در ریاضی خیلی قویتر از اونهان. در واقع حتی من بعد این همه سال وقتی کتابهای مربوطه رو میخوندم خیلی راحت مباحث یادم میمود و هر چند اوایل طبق نحوه حل کردنی که در کتابهاشون توضیح داده شده سوالاتو حل میکردم، ولی بعد مدتی تموم اون نحوه حل کردنهایی که معلمهامون بهمون یاد دادند و یه راه کوتاهتری از راههای گفته شده در کتابهای اونهاست به یادم اومدند و تقریبا هیچ مشکلی با هیچ مبحث ریاضی مربوط به GRE نداشتم، مگر اینکه چون با تایم سوالاتو نمیزدم، به شدت سر جلسه وقت کم آوردم. یعنی از 20 سوال سکشن دوم 8 تا رو نرسیدم حل کنم. اینها همه رو عرض کردم که اولا بهتون خاطر جمعی بدم که اگه سراغ GRE میایین اصلا از فشاری که اوایل برای به خاطر آوردن مباحث ریاضی که سالها ازشون دور بودین روتون میاد نترسین، به زودی روی تمام مسائل مسلط میشین، و ثانیا حتما با تایمینگ تست بزنین، که اگه اینکار رو بکنین نمره بالای 750 این بخش را آوردن راحت میشه. و این نمره برای شما یعنی یک گام بزرگ به طرف آمریکا برداشتن).
    در مورد استرالیا: تقریبا حدسم درست بود و با سوالم خواستم مطمئن بشم که استادی که بهتون جواب داد از استرالیا بوده یانه. ببینین استرالیایی ها همشون اگه جواب بدند همینگونه که دریافت کردین جواب میدند. یعنی واسه اسکولارشیپ اقدام کن. شما معدلتون عالیه، اگه فقط یه دونه مقاله ISI داشتین و همچنین نمره زبان، مطمئن باشین استرالیا گیر آوردن این استادا برای افرادی مثله شما راحته و اتفاقا اسکولارشیپم میگرین.
    من هم برای بار اولی که به استرالیایی ها میل زدم CVمو براشون نفرستاده بودم، و دقیقا جوابی مثله اینی که دریافت کردین میگرفتم و طرف میگفت CVتو بفرست. بعدش که CVمو میفرستادم، دیگه از جواب خبری نبود. چرا؟ چون CVمن یه فرق اساسی با شما داشت و اونم معدل بسیار بسیار پایینش بود. یکی بعد از دو سه بار خواهش و تمنا جواب داد که علاوه بر اینکه ISI نداری، یک ضعف بسیار عمده CVت داره که اونم معدل بسیار پایینت هست که اصلا شانسی برات برای اسکولارشیپ نمیذاره، واسه همین من دیگه جوابتو ندادم. حالا شما میبینین که معدلتون نسبت به من که دورازده و خردی بود چقدر عالی تره. پس راه زیادی را با این معدل پیمودین یعنی معدل تقریبا 17 یه معدل خیلی خوب واسه دامپزشکی برای اقدام کردن برای استرالیا و همچنین بقیه کشورها هست.
    شاید با ابسترکت هایی که فرمودین و با همین معدل موفق به کسب اسکولارشیپ بشین. ولی من بهتون پیشنهاد میکنم که موازی با کارهای دیگه ای که دارین میکنین مثله زبان خوندن و میل زدن، روی دادن یک مقاله ISI هم فکر و هم کار کنین. در رشته ما دادن ISI ممکنه سختی خودشو داشته باشه، ولی از اون طرف محاسنش هم فوق العادست.
    از همین حالا شروع کنید به ساختن و نوشتن یک CV واسه خودتون. فرستادن و یا نفرستادن CV همراه میلی که به استاد میزنیم چیزیه که البته نظرات در موردش متفاوته. برخی میگن همراه میل اول CV را نفرستین و اگه استاد گفت CV تو بفرست حالا بفرستین. برخی میگن فرستادن CV همون اول همراه ایمیل بهتره. من خودم اولا نمیفرستادم، ولی در یک سال گذشته هر چی میل زدم همراش CV را فرستادم و اتفاقا جوابها در زمانی که CV را همراه میل اول میفرستادم بیشتر و بهتر دریافت کردم تا اینکه بخوام از اون روش فقط یه متن ایمیل فرستادن بگیرم.
    برای مورد شما، با این معدل خوب + ابسترکت ها + این همه کار و تجربه، ساختن CVتون و فرستادنش همراه میل اول بیشتر استادارو مجذوب میکنه و به نظرم اینطوری بهتر باشه و میزان جوابهایی که میگیرین هم تعدادش بالاتر میره. ضمن اینکه یه بدی روش اول رو نداره که اونم اینه که طرف میگه من میخوام و حالا CVتو بفرست ببینمش، بعد ما میفرستیم و دیگه جواب نمیده و یا جواب میده که من با این CV نمیخوامت. این حالت یک حالتی مثل امیدوار شدن و سپس نا امید کردن بوجود میاره و یه چند تا مورد اینطوری پیش بیاد کلی آدم روحیش خراب میشه. این چیزی بود که خودم تجربش کردم. و تصمیم گرفتم CV داغونمو همون اول بفرستم که لااقل اگه یکی گفت آره، دیگه مشکلش با پیشینه کاریم نباشه، بلکه مشکل سر فاند و پول و جا و اینها باشه باز قابل تحمل تره.
    در مورد استرالیا مطمئن باشین موقعیتتون خیلی خوبه و برای بهتر شدنش حتما به فکر یه ISI باشین.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  3. #3
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    با سلام
    یه سوالی داشتم اینکه منظور از part time and full time graduate students چیه؟ و اینکه دپارتمانایی که ددلاین مخصوص به خودشون نگذاشتن یعنی ددلاین وشرایطشون همون ددلاینیه که سایت کلی دانشگاه میده؟ و این که احساس کردم پروگرمای مهمترشون ددلاینشون زودتر شروع میشه؟
    ممنون از راهنماییتون

  4. #4

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    نقل قول نوشته اصلی توسط fygy نمایش پست ها
    با سلام
    یه سوالی داشتم اینکه منظور از part time and full time graduate students چیه؟ و اینکه دپارتمانایی که ددلاین مخصوص به خودشون نگذاشتن یعنی ددلاین وشرایطشون همون ددلاینیه که سایت کلی دانشگاه میده؟ و این که احساس کردم پروگرمای مهمترشون ددلاینشون زودتر شروع میشه؟
    ممنون از راهنماییتون
    سلام دوست عزیز,

    یه سوالی داشتم اینکه منظور از part time and full time graduate students چیه؟

    دانشجوی تمام وقت و دانشجوی پاره وقت. پاره وقتی ها علاوه بر دانشگاه و تحصیل, در بیرون کار و کاسبی هم میکنند.
    ما هممون دانشجوی تمام وقت هستیم. دقت کنید که همیشه در اپلایتون گزینه تمام وقت را بزنید.

    و اینکه دپارتمانایی که ددلاین مخصوص به خودشون نگذاشتن یعنی ددلاین وشرایطشون همون ددلاینیه که سایت کلی دانشگاه میده؟

    بله

    و این که احساس کردم پروگرمای مهمترشون ددلاینشون زودتر شروع میشه؟

    این موضوع که کاملا قطعی باشه و لزوما پروگرم مهمتر ددلاینش نزدیکتر نیست. چون در قاموس اونها هیج پروگرمی مهمتر نیست و همه پروگرم ها مهم هستند. فقط علاقه هر فرد متفاوته و یکی رو برای خودش مهمتر میدونه, نه اینکه اهمیتشون در علم دامپزشکی و رسالتشون در جامعه بر همدیگه برتری ای داشته باشه و در نزد اونها تفاوتی بین پروگرم ها به دلیل مهمتر بودن یکی وجود داشته باشه.

    موفق باشید
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  5. #5
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    سلام دوست عزیز نمیدونم شاید درست نبود اینجا پیام بدم..به هر حال معذرت میخوام اگه چندان مرتبط نیست:
    چند سوال داشتم اول اینکه از نظر شما گرفتن تخصص تو کدوم یک از فیلد های داخلی دام کوچیک یا جراحی یا حیات وحش در ایران یا خارج از کشور بهتره(از نظراقتصادی،کاربردی ) و آیا تخصص های قلب و چشم رو میشه در خارج از ایران در ادامه تحصیل دامپزشکی خوند یا خیر،تا جایی که متوجه شدم آمریکا و استرالیا به مراتب راحت تر پذیرش میدن تو این کشور ها کدوم رشته هاارزش وقت و هزینه صرف کردن رو دارند،چه معدلی مناسب ادامه تحصیل در این دانشگاه ها هست آیا تحصیل در دانشگاه آزاد مانعی محسوب میشه یا خیر ،برای آزمون ریاضی مباحث مورد مطالعه چیه،آیا این درسته که کشور آلمان مدرک دانشگاه آزاد رو قبول نداره چون شنیدم اگه زبان آلمانی رو بلد باشی تقریبا هزینه تحصیل 0 میشه. ...اگه اطلاعاتی در مورد نحوه پذیرش کشور آلمان هم دارید ممنون میشم که بگید..

  6. #6

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    منظر دیگه ای که به این کشور ها نگاه میکنیم، منظر مدرک زبان هست، یعنی تافل بدم یا ایلتس.
    ببینین، اینجا دو تا مسئله مطرحه، یکی گزینه قبول داشتن یا نداشتن یک مدرک زبان گرفته شده برای دانشکده مورد نظرتون، و دیگری Preferred بودن یک نوع مدرک زبان برای اون دانشکده.
    تقریبا تمام دانشگاههای دنیا هر دو مدرک ایلتس و تافل را قبول دارند، به استثنای اینکه، طبق آنچه یه سال پیش چک کرده بودم و اگه اشتباه نکنم، فقط یکی دو دانشکده آمریکا هستند که فقط و فقط تافل میخوان، و ایلتس راقبول ندارند. به غیر از این یکی دو دانشکده، بقیه دانشکده های دنیا هر دو مدرک را قبول میکنند. بنابراین اگه نگران پذیرفته بودن مدرکمون هستیم، چنانچه به این یکی دو تا دانشکده امریکا اپلای نمیکنیم، جای هیچ نگرانی نیست چون همه جا هم تافل رو قبول دارند و هم ایلتس را.
    ولی با این حال چک کردن با دانشگاه های مورد علاقه را فراموش نکنیم.
    اما Preferred بودن کمی قضیش متفاوت هست. ایلتس در کشور های وابسته به سیستم آموزشی انگلیسی ارجح تره و تافل برای کشور های وابسته به سیستم آموزشی امریکایی ارجح تره. بنابراین استرالیا، ایرلند و خیلی از کشور های اروپایی ایلتس را ترجیحا کمی بالاتر از تافل میدونند ولی امریکا و کانادا تافل را کمی بالاتر میدونند. خب دوست من، حالا این نظر شماست که کدوم امتحان رو بدین. ولی با توجه به اینکه جدول تبدیل نمره تافل به ایلتس و برعکس وجود داره، و همچنین مخصوصا چون دانشکده ها در سایتشون در قسمت admission requirements و بخش language requirements گفتند که اگه تافل بهمون میدین مثلا نمره 80 مینیمم ماست، ولی اگه ایلتس بهمون میخوایین بدین 6.5 مینیمم ماست (حالا شما هر کدوم رو میخوایین بدین، باید مینیمم اون نمره که گفتیم رو حداقل بهمون بدین) نکته اساسی اینه که آوردن یک نمره متمایز در هر کدوم از این امتحانات میتونه نظر Preferred بودن یک امتحان در یک دانشکده را برگردونه. به عنوان مثال اگه در یک دانشکده ای ایلتس Preferred باشه، و از اون طرف نمره تافلی که میخواد مینیمم 80 باشه، حالا اگه شما نمرتون بالای 100 بشه، نظر دانشکده در مورد قدرت شما معلومه و شما رو در این زمینه کاملا قوی میدونند و اتفاقا جزو نقاط قوت رزومتون حساب میکنند.
    در هر صورت، زیاد نگران اینکه کدوم امتحان رو بدین نباشین. هر دو مورد قبول هستند. شما رزومتون با توجه به معدل و موارد دیگه خوبه و زیاد به نظرم نگران این نباید باشین که وقت زیاد بزارین که یک نمره خیلی خیلی بالا بیارین. همون نمره مین هم که بیارین واستون کافیه، ولی اگه نمره بالایی بیارین که چه بهتر. فرقی نمیکنه که در کدوم امتحان نمره بالا بیارین، فقط همون آوردن نمره بالا چه در ایلتس چه در تافل، به قدرت هر چه بیشتر رزومتون کمک میکنه.
    بحث اینکه تافل سخت تره یا ایلتس، به نظرم نه جاش توی این تاپیکه و نه اساسا درسته. چون به اندازه کافی جنگ بین شرکتهای برگزار کننده این دو امتحان برای اینکه بگن ما کار درست تریم وجود داره. به نظر بنده کسی که دانش زبان نداشته باشه یا تلاش برای خوندن اون نکنه، هر دو امتحان براش سخته، از طرف دیگه، کسی که دانش زبان داره، یا برای فراگیریش بخواد تلاش کنه، هیچ فرقی نداره تافل بده یا ایلتس. فقط تکنیک های خوندن و سوالات امتحاناتش با هم متفاوته، نه میزان تلاش مورد نیازشون متفاوت باشه. اینها رو اشتباه نگیرین.

    در مورد اصطلاح سر کار بودن یا سر کار گذاشتن، باید عرض کنم که این موضوع باید همین الان براتون حل شده باشه و تبدیل به یه چیز کاملا عادی بشه. یعنی به استادا این حق رو بدین که بخوان بهترین نفری که فکر میکنند به تیم کاریشون کمک میکنه را بردارند و همچنین این حق را برای خودتون قائل بشین که بهترین پوزیشنی که واستون امکانش بوجود میاد رو انتخاب کنید. مثلا در نظر بگیرین که سه موقعیت فول فاند بهتون اکی دادند، به همشون اپلای میکنین، چرا؟ چون معلوم نیست که آیا در هر سه پذیرش میگیرین یا در یکیشون. حالا در نظر بگیرین که هر سه پذیرششون هم اکی شده. خب، حالا شما این حق رو دارین که اون موقعیتی که براتون از همه بهتره رو انتخاب کنید. اگه هر سه پذیرش مال یک کشوره، که یکی که از بقیه بهتره رو انتخاب کرده و میرین سفارت اون کشور واسه کارای ویزا. ولی اگه مال سه کشور مختلف هست که واسه هر سه کشور برای ویزا میرین. چرا؟ چون کاره دیگه، ممکنه خدای نکرده اون کشوری که انتخاب اولتون هست ویزاش ردیف نشه، خب لااقل یه راه دومی واسه خودتون میزارین.
    ببینین، لزوما این کارتون با کاری که استادا توی میلها میکنند و اول به ظاهر موافق هستند و حتی هفته ها هم موافقند و یه دفعه خبری ازشون نمیشه مشابه هم نیست. اما اینم یه جورشه دیگه. فقط واسه خودتون حل شده باشه که اگه احیانا این موارد پیش اومد تو ذوقتون نخوره.
    ضمنا مسیر اپلای و رسیدن به جایگاهی که دوست دارین برسین، یه مسیری هست که کارها رو باید موازی همدیگه انجام بدین.ممکنه لازم بشه همزمان میل بزنین، زبان بخونین و حتی برای مقاله کار کنین. ممکنه لازم بشه موازی همدیگه با چند استاد که همشون اکی دادند در تماس باشین (ولی هرگز و هرگز نباید این موضوعو بگین. چون به محض گفتن و فهمیدن استاد، همونجا کار تموم میشه)، ولی لزومی نداره فقط یکیو انتخاب کنین و اگه خدای نکرده تا گرفتن ویزا و رسیدن به مقصد برای این یه مورد اتفاقی پیش بیاد و چوبی لای چرخ مسیر رسیدنتون بره،دیگه راه دیگه ای براتون نمونده باشه و کلا یک سال عمر و زحمتتون همه بر باد بره. بنابراین باید موازی همدیگه چشم به چند مورد داشت.
    خب تمام این موارد گفته شده نباید اینگونه تلقی بشه که تا یه استادی یه روز در جوابش تاخیر داشته یا لحنش عوض شده ما اینو به حساب سر کار بودنمون بزاریم، بلکه اول کمی صبر میکنیم و در تماسهای بعدیمون دنبال جوابهای واضح تری ازش هستیم. چگونه؟ با پرسیدن سوالات واضح تر. یعنی وقتی سوالتمون رو از حالت کلی به جزئی تبدیل میکنیم، قاعدتا جواب جزئی و واضح تری دریافت میکنیم. اگه در دریافت پاسخ تاخیر داشتین، ابتدا باید بدونیم که 24 ساعت اصلا تاخیر حساب نمیشه، اگه 4-5 روز گذشته و جواب نداده، مودبانه یه بار دیگه سوال میپرسین. ضمنا اگه یه موقع جمعه میل میزنین، باید بدونیم که اونها اکثرشون اینطورین که شنبه و یکشنبه جون به جونشون کنین جواب نمیدند چون این تایم رو برای خودشون و خانوادشون و تفریحاتشون اختصاص میدند، و تا دوشنبه یعنی روز کاری شروع میشه جواب میدند. البته گاهی پیش میاد که استثنائاتی وجود داشته باشه و شنبه و یکشنبه هم جواب بدند که اغلب موارد این جوابها مربوط به استادای اهل آسیای شرقی یعنی همون چینیهای اسب کار خودمون هستند که تعطیلی معطیلی حالیشون نیست.
    یه دوستی داشتم که در دانشگاه Auburn یک سال و نیم در یک پوزیشن فول فاند درس خوند و بعدش رفت نیویورک و کل یک سال و نیم خونده شده را بیخیال شد، چون فیلدی که داشت میخوند رو دوست نداشت و صرفا فقط واسه اینکه بتونه از اینجا بره و پاش به اونجا برسه استفاده کرد، بعد یه سال و نیم، تونست حضورا با استادای دانشکده ها صحبت کنه و چون اونها اونو می دیدند، و قاعدتا میفهمیدند که این فرد مشکلات یک دانشجوی اینتر نشنال مثله گرفتن یا رد شدن ویزا و غیره را نداره، بهتر با آدم راه میان، و تونست یه موقعیت فول فاند در نیویورک گیر بیاره و کلا زمینه کاریش رو عوض کرد. یعنی حتی اگه الانم نتونستین یه موقعیت مورد علاقتونو گیر بیارین و توی فیلد دیگه طرف میخوادتون اشکال نداره، فعلا برین، بعدا که پای آدم میرسه اونو کارهای مختلفی میشه انجام داد.
    القصه اینکه، این جور مسائل براتون حل شده باشه و نه به حساب سرکار بودن بزارین و نه به حساب سر کار گذاشتن. یعنی این چیزها رو زیاد میبینین، و زیاد پیش میاد، پس با اینها روحیتونو خراب نکنین.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  7. #7

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    به نظر شما با حذف گزینه آمریکا کلا دارم شانسم رو از دست می دم؟
    به هیچ عنوان کلا شانستونو از دست نمیدین، ولی از اونجایی که اولا بهترین فاند رو امریکا میده و ثانیا تعداد دانشکده های همین یک کشور همونطور که قبلا عرض کردم از کل قاره اروپا (به غیر ایتالیا، اسپانیا و ترکیه که کشورهای ضعیفی هستند) بیشتره قسمت عمده ای از شانستونو از دست میدین.
    اما نکته اساسی، دلیلتون واسه حذف این کشور هست که منو بیشتر متعجب کرده. شاید اگه در مورد خرج و مخارج ادامه تحصیل از الان که در حال آماده شدن برای اپلای هستین تا پایان تحصیلتون در دانشکده مورد نظر بیشتر صحبت کنیم و این قضیه کمی بازتر بشه، خودتونم به این موضوع برسین که حذف امریکا ممکنه کار درستی نباشه. بنابراین ابتدا ما میاییم میگیم شما در این مسیر با چه هزینه هایی رو برو هستین که از میان این هزینه ها، شما اومدین هزینه رفتن به سفارت و گرفتن ویزا رو دلیل اصلی برای حذف امریکا از لیستتون قرار دادین.
    ببینین، هزینه های ادامه تحصیل رو به طور خیلی کلی به دو قسمت قبل از رسیدن به دانشگاه و بعد رسیدن به دانشگاه تقسیم میکنیم.
    هزینه های بعد از رسیدن به دانشگاه:
    قرار بر اینه که مخارج قسمت بعد از رسیدن به دانشگاه را که شامل دو بخش tuition یا همون شهریه و living expenses یا همون مخارج زندگی هست را فاند پوشش بده.
    پس فاند مسئول پوشش = tuition + living expenses
    هزینه های قبل از رسیدن به دانشگاه:
    تمام هزینه ها تا گرفتن مدرک زبان اعم از ثبت نام آزمونها و تهیه منابع مطالعاتی + هزینه آزاد سازی مدرک تحصیلی + ترجمه مدرک تحصیلی + application fee + رفتن به سفارت کشوری که سفارتش در ایران نیست برای مصاحبه و بعدا pick up ویزا + پرواز و هزینه های جانبی دیگر.

    از بین دو قسمت هزینه های قبل از رسیدن به دانشگاه و بعد از رسیدن به دانشگاه، مهمترین هزینه قسمت بعد از رسیدن به دانشگاه هست که واقعا زیاده. یعنی حداقل حداقل بین هشتاد تا صد میلیون لازمه. ما داریم تلاش میکنیم که با گرفتن فاند و یا کمک هزینه های دیگر این هزینه لااقل گریبانمون رو نگیره.
    خب، برای بحث هزینه های قبل دانشگاه، اگه برای هر کشوری اقدام کنید که سفارتش داخل ایران هست، تمام هزینه های لیست شده در بالا که برای قبل از رسیدن به دانشگاه لازمه پرداخت بشه را دارد به غیر از رفتن به سفارت برای مصاحبه و بعدا برای پیک آپ ویزا، اما اگه برای هر کشوری اقدام کنید که سفارتش در ایران نیست، تمام موارد لیست شده در بالا که برای قبل از رسیدن به دانشگاه گفتیم را لازمه پرداخت کنه.
    خب اینجا دو تا موضوع مطرح هست:
    1- مقصود شما کشور های انگلیسی زبانه، اما متاسفانه نه تنها امریکا بلکه یکی دو تا از کشور های دیگه که شما گفتین هم سفارتشونو از ایران جمع کردند، مثل کانادا و اگه اشتباه نکنم انگلیس هم جمع کرده. خب، پس برای اینها هم مجبورین از ایران به یک کشور دیگه برای مصاحبه برین.
    2- آیا از بین اون همه هزینه، هزینه رفتن برای مصاحبه و سپس پیک آپ ویزا اینقدر ارزش داره (دقت کنید که نمیگم اینقدر زیاده یا کمه، عرض میکنم اینقدر موضوع ارزشمندی هست) که ما کل آینده و زندگیمونو به خاطرش به خطر بندازیم و همچین ریسکی بکنیم. ببینین دوست من، گیر آوردن یه paid position اینقدر سخته، اینقدر تلاش میخواد و اینقدر استقامت لازم داره، که اصلا این هزینه ای که فرمودین در مقابلش تو چشم نمیاد.
    حتی این همه خرج و مخارج قبل از رسیدن به دانشگاه وجود داره، حالا دو سه میلیون هم روش، مگه چی میشه. ببینین، افراد زیادی هستند که الان دانشجو هستند و حتی در کوچکترین مخارج زندگی روزمرشون هم به خونوادشون وابستند. از بین این دانشجوها، درصد کمیشون هستند که خانوادهاشون وضعیت توپی دارند ولی اغلبشون یا وضعیت متوسطی دارند و یا وضعیت ضیعیفی دارند. ولی همگی میدونند که گیر آوردن یک funded position یعنی چی و چه ارزشی داره. بنابراین دارند براش حتی الان که در حال تحصیل هستند هم تلاش میکنند. بهتره از یه نمونه عینی که دیدم براتون مثال بزنم چون شاید بهتر باشه.
    یکی از دوستام سال 2008 رفت آمریکا. این بنده خدا یه روز اومد بهم گفت پنجاه هزار تومن داری به من بدی. گفتم بفرما، بعد گفتم چی شده؟ گفت دارم اپلای میکنم برای application fee میخوام. بعد ها زمانی که قبل پرواز میخواستیم خداحافظی کنیم صحبت که به میون اومد، گفت من 3 تا استاد واسه فاند بهم اکی دادند، ولی من واسه دو تا فقط اپلای کردم، چون دیگه پول واسه اپلای سوم نداشتم، و تا اونموقع دیگه از اکثر بچه ها به نوعی برای آزاد کردن مدرک و امتحان زبان و غیره پول گرفته بودم. برای رفتن به سفارت و حتی پروازش هم برای بار چندم از بقیه پول گرفت، از تمام خاله و دایی و برادر و هر قوم و خویشی پنجاه تومن پنجاه تومن و صد تومن صد تومن جور کرد. اونموقع خیلی کار سختیو داشت انجام میداد ولی این هدفش بود و اینکارو کرد. اما الان توی امریکا بهترین شغل را داره و بهترین زندگی رو. توی همون سال اول با همون پولهایی که از استاد گرفت قرضهاشو داد. یعنی به حساب داداشش میریخت و اونم به بچه ها میداد.
    البته این موضوع فاند گیر آوردن و پذیرش گرفتن همه جورش هست. از اونی که 10 تا جا اپلای میکنه و هیچی گیر نمیاره تا اونی که فقط یه جا اپلای میکنه و اتفاقا همون یه جا هم ردیف میشه واسش.
    یه شب توی تاپیک مربوط به مصاحبه با استاد توی همین اپلای ابرود میخوندم که توی یه پستی یکی گفته بود که وقتی توی مصاحبه صحبتمون با استاده تموم شد ازم استاده پرسید که به چند دانشگاه اپلای کردی، گفتم به 10 تا دانشگاه فقط اپلای کردم، بعد گفت استاده چشماش مثله اسمیکر ارباب حلقه ها از حدقه زد بیرون و حاج و واج گفت راست میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر اعتماد به نفس داری که فقط به ده جا اپلای کردی، وای ی ی ی ی ی، بعد همین طور خشکش زده بود.
    ببینین دوست من، این پستها فکاهی توی تاپیک های مختلف این فروم زیاده، و بین دوستاتونم توی زندگی روزمره ممکنه زیاد پیش بیاد که بشنوید. اما خوندن این پستها فقط به درد این میخوره که وقتی سریال friends رو تموم کردین یه چیزی واسه خندیدن داشته باشین که حال و حواتونو عوض کنه. بله این موضوع فکاهی هست، اشتباه نکنین، هیچ کس نباید به خاطر پولدار بودن باباش از کسی عذر خواهی کنه، فکاهیه چون واقعا این آدما اعتماد به نفس بالایی دارند که وقتی به 10 دانشگاه اپلای میکنند تازه خودشونو آدمهای دارای اعتماد به نفس که اینقدر رزومشون قویه میدونند که زندگیشونو به خاطر اپلای کردن به تعداد کمی از دانشگاه ها به خطر انداختند. اینجاش هست که فکاهیه، نه پولدار بودنشون. من nتا آدم میشناسم که فقط به یک دانشگاه اپلای کردند و پذیرش گرفتند و ویزا گرفتن و رفتند.
    منظور اینکه همه جور آدمی هست، اونی که فقط به یک جا اپلای میکنه و اونی که به چندین دانشگاه اپلای میکنه. ولی دلیلی نداره که اونی که به یک جا اپلای کرده همون یه جاش ردیف نشه و همچنین دلیلی نداره که اونی که به ده جا اپلای کرده قطعا پذیرش بگیره. ببینین، احتما پذیرش گرفتن در هر کیسی جداست، یکی ممکنه رزومش قویتر باشه و نه فاند گیر بیاره و نه پذیرش بگیره، از اون طرف یکی باشه که رزومه ضعیف تری داشته باشه ولی یه استادی ازش خوشش بیاد و فاند بده و اتفاقا پذیرشم بگیره. بنابراین چون مشت قلی با تافل 120 و جی ار ای 340 یا همون 1600 که به 2500 تا دانشگاه اپلای کرده و نتونسته نه فاند بگیره نه پذیرش حق نداره به اونی که تافل 80 داره و جی ار ای 1100 بگه تو هم نمیتونی نه فاند بگیری نه پذیرش چون اتفاقا من دیدم اونهایی که تافل 80 داشتند و جی ار ای 1100 بهتر از اونهایی که نمره های توپ داشتند فاند گیر آوردند چون در میل زدن استوار تر و با پشتکار تر بودند و به این راحتیها با جوابهای بدی که میگرفتند از پا در نیومدند.

    خب ملاحظه می کنید که چه راه پر پیچ و خمی در پیش است . دوست من، شما بقیه مخارج رو در نظر بگیرین، آیا فقط هزینه رفتن به سفارت که ممکنه اون کشور لزوما ترکیه نباشه و ارمنستان که ارزونتر در میاد مثلا باشه، که هر کشوری باشه از دو یا سه تومن بیشتر در نمیاد و میدونم اگه هر کسی بخواد میتونه توی این دوره زمونه جورش کنه، ارزش داره که شما آیندتونو براش خراب کنید. تازه برای پیک آپ ویزا هم نمیخواد یه بار دیگه برین اون کشور و میتونین با صد یا صد و پنجاه تومن به این شرکتهایی که نمایندگی واسه پیک آپ دارند بدین یا به بچه هایی که توی همین فروم اپلای ابرود گروه میشن و یکی نماینده میشه و میره ویزای بقیه رو میگیر اکیپ بشین و عملا پول زیادی واسه دوباره رفتن به سفارت و پیک آپ ویزا پرداخت نکنین.
    شما گفتین : حتی اگر مراحل پیدا کردن استاد و اپلای کردن برای آمریکا رو هم با موفقیت پشت سر بذارم، هزینه سفر به ترکیه برای مصاحبه ی گرفتن ویزا رو نمی تونم متقبل بشم
    ببینین دوست من، بدون تعارف خدمتتون عرض کنم تا اینکه اهمیت موضوع بیشتر دستتون بیاد: اگه بدونید که تا اینکه اونی که گفتین (یعنی یه paid position که براش پذیرشم از دانشگاه گرفتین که حالا کار به ویزا بکشه) رو بدست بیارین باید از چه هفت خانی بگذرین، ممکنه دیگه این موضوع براتون اهمیتی نداشته باشه و حتی سه برابر پول رفتن به سفارت رو از هر کجا باشه ردیف میکنین. چون زندگیتون کاملا عوض میشه. مردم گاهی اوقات وام میگیرند، قرض میگیرند، یا موقعیتهای سختی رو مجبورند بپذیرند و تحمل کنند، چون بعدش زندگیشون کمی بهتر بشه، ولی اینجا زندگیتون بلکل عوض میشه. یعنی بهتره بگیم تازه میفهمیم زندگی یعنی چی. پس لطفا حرف الحقیر رو بپذیرید که به خاطر این یه فقره لطفا آیندتونو خراب نکنید.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •