کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

[Michael82]

سلام دوست عزیز Michael82 .واقعا ممنون از اطلاع رسانی بسیار خوبتون.سوالی ازتون داشتم.شما اطلاعاتی راجع به تحصیل در تخصص رشته بهداشت آبزیان در خارج از کشور هم دارید؟

سلام دوست من،

خواهش میکنم، متاسفانه در مورد بهداشت آبزیان بنده اطلاعی ندارم. شرمندم دوست من

[Michael82]

سلام دکتر های گرامی لطفا من را در این زمینه راهنمایی کنید
من در ایمیل هایی که به اساتید می زنم می نویسم I am writing to express my interest in studying as a PHD or MSc student و اینکه عنوان پایان نامه ام چیست و علاقه اصلی ام را می گویم و چند تا طرح و مقاله دارم بعد هم می گم که به زمینه کاری آن ها با توجه به آنچه در مقاله ها و سایتشون هست علاقمندم .در نهایت I'd like to continue my studies as a PhD or MSc student under your supervision و بعد I appreciate if you let me know whether you currently accept students or research assistant under your supervision. رزومه ام را هم attach می کنم. اما در جواب هایی که از اکثر آن ها دریافت کردم اینطور نوشتند که :
I appreciate your interest in the lab. Unfortunately we have no current openings for students or research assistants.
و یا
I do not have a research laboratory.
چرا؟ من که قصدم ادامه تحصیل در phd یا mscاست چرا position در labratori و ...
کلا اینکه استادی بخواهد به ما fund بدهد به چه صورت است؟
با تشکر

سلام دوست عزیز،

بابت تاخیر طولانی عذر میخوام. یه مقدار درگیر گرفتن ویزا بودم و تا اکی نشده بود حس نوشتن نبود. ببینید، شما وقتی میخواهید در مقطع MS یا Ph.D. ادامه تحصیل بدین باید یه استاد راهنما داشته باشید. همه استادا Lab دارند و شما در اون برای موضوع تزتون تحقیق میکنید. وقتی استاد شما رو RA میکنه، در ازای تحقیقی که در آزمایشگاه برای موضوع تزتون انجام میدین فاند میگیرن. این بهترین نوع کمک هزینه هست چون خواه یا ناخواه شما باید زیر نظر استاد و در آزمایشگاش و برای موضوع تزتون تحقیق کنید. گاها هر استادی میتونه دو تا دانشجو بگیره و گاها استادی آزمایشگاه قوی ای داره و پروف تمام هست و میتونه تا شش تا دانشجو هم بگیره. استادی که دانشجوی لازم که آزمایشگاشو فول کنه رو برداشته بهتون میگه دیگه جا ندارم. اونی هم که میگه فاند ندارم یعنی جا دارم ولی منبعی واسه تامین هزینت ندارم. یعنی نمیتونم RA بکنمت.
در کنار تز که روش در آزمایشگاه استادتون کار و تحقیق میکنید یه چند واحدی کورس هم باید پاس کنید. میزان کورسهایی که در امریکا پاس میکنین بالاست. در کانادا کمی کمتر و در انگلیس و استرالیا تقریبا نزدیک صفر هست یعنی فقط در آزمایشگاه روی تزتون کار میکنید. اما امریکاییها علاوه بر اینکه روی تزتون کار میکنید و از استادتون پول میگیرن ازتون میخوان که فلان قدر کورس هم پاس کنید.

پس این سوالتون که مگه من باید برم توی آزمایشگاه کار کنم؟؟؟؟؟ من که میخوام مستر یا پی اچ دی بخونم؟؟؟؟؟
بله باید توی آزمایشگاه کار کنید پس کجا میخواهین آزمایشهای مربوط به تزتونو انجام بدین. اما کورس هم پاس میکنین. به عنوان یک graduate student یه افیس مجهز هم بهتون میدند. در واقع استاد شما شهریه دانشگاه یا همون شهریه ای که واسه کورس پاس کردن هست رو هم با RA کردنتون پرداخت میکنه. بنابراین شد هم کورس پاس کردن و هم در آزمایشگاه روی موضوع تزتون کار کردن.

یه نوع دیگر کمک هزینه ها TA هست. در این نوع شما یا به جای استاد سر برخی کلاسهای undergraduate ها مثل آزمایشگاهها میرین و درس میدین یا برگه امتحانی تصحیح میکنین و یا هر کار دیگری غیر تز رو که ازتون خواسته بشه انجام میدین. در این نوع کمک هزینه، شهریه شما به طور کامل waive میشه و ضمنا یک حقوق ثابت ماهانه دارین واسه living expenses تون. این کمک هزینه از بالایی یه لول پایین تره نه از لحاظ مبلغ پول بلکه به خاطر کار اضافی ای که باید انجام بدین. هم تز و هم کارهای دیگه به عنوان TA رو دوشتون هست.

و کمک هزینه های دیگه که اینجا رو بخونین.

قبلا که رزومتونو نگاه کردم شما ریسرچ اینترستتونو مثلا نوشتین جراحی دام کوچک و همین رزومه رو بدون تغییر میفرستین واسه کسی که پاتولوژی یا داخلی دام بزرگ یا غیره کار میکنه. این موضوع مثله ببخشیدا فحش میمونه واسه استاد. چطور این استاد به ایمیلتون جواب بده. اگه ریسرچهایی که کردینو نمیتونین تغییر بدین، باید ریسرچ اینترستتونو لااقل با استادی که میل میزنین مچ کنید. دیگه تغییر ندادنش یعنی توهین به استاد.

موفق باشید.

[Michael82]

دکتر جان واقعا ممنون از آگاهی دادن بسیار خوبتون
راستش اگه وقت کردید میشه یه توضیحی راجب هزینه های این قسمت ارائه فرمایید...
مثل این که هزینه های این دوره آموزشی خیلی خیلی بالاست

خواهش میکنم دکتر جان، آره متاسفانه هزینه یه سال این دوره همانطور که جمله زیر آدرس میده بسیار بالاست، چون شهریش خیلی بالاست:

Participants will pay the official LSU out-of-state tuition fee for two semesters

طبق این جدول که مال شهریه DVM هاست ترمی حدود 26 هزار تا و برای یه سال 52 هزار تا فقط شهریش هست. نمیدونم راهکار دیگه ای وجود داره یا نه، ولی اگه کسی از دوستان اطلاعی داره لطفا با دوستانشون share کنه.

[Michael82]

سلام دکتر Michel عزیز
بنده تمامی موضوعات مورد بحث در ابن فروم رو از page اول تا اینجا خوندم... چای تشکر و تقدیر داره.
من مدتی هست که تصمیم به مهاجرت گرفتم و قبل از اشنایی با این سایت تونسته بودم اطلاعاتی نچندان کامل در این رمینه پیدا کنم ؛ ولی انجا با استفاده از مطالب شما خیلی بیشتر تونستم اونارو کنار هم بذارم ؛ به این نتشجه رسیدم که بهتربن و اسانترین راه میتونه ادامه تحصیل باشه. با توجه به اینکه چندین سالی هست که دنباله یادگیری زبان انگلیسی هستم و در سطح تقریبا بالایی هستم ولی مشغله و سهل انگاری اجازه نداده بود که دنباله مدرک برم؛ ولی بالاخره برای 28 June 2014 ثبت نام کردم واسه IELTS. کشور مورد نظرم هم کانادا هست. چند سوالی داشتم از محظرتون با توجه به رزومه ای که عارض میشم:
مدرک DVM با معدل 15.35 فارق التحصیل 1390
حدود 3 سال سابقه کار کلینیکی Large animals و طیور
1مقاله ISI
سن 28 سال و متاهل (فرزندی ندارم )

سوال اول بنده: متاهل بودن تو گرفتن پذیرش فاند و در نهایت ویزا تاثیر + داره یا - ؟
سوال دوم: با توجه به اینکه یکی از دوستام در کانادا و نزدیک به یکی از دانشکده های دامپزشکی زندگی میکنه ، به نظرتون چه جوری میتونم از کمک این دوستم استفاده کنم برای گرفتن فاند از استادای اون دانشگاه؟ به نظرتون فرستادن مدارک و رزومه برای اون دوستم و مراجعه اش به استادها و ارایه مدارک بهشون بصورت حضوری مثمر ثمر واقع مشه؟
سوال سوم: وقتی به آخرین page این فروم رسیدم همش این سوال به ذهنم میاد که شما موفق به گرفتن فاند شدید بالاخره یا خیر ! میدونید یه جورایی امدواری به آدم میده که یک نفر هم رشته ای من تلاش کرده و به هدفش هم رسیده باشه البته شاید فضولی باشه این سوال اخرم ببخشید.

بازهم بابت وقت و زحمتی که به خرج میدید تشکر میکنم...

سلام دکتر جان،

1- چیزی که حداقل اونها سعی میکنند حرفشو بزنند و عمل هم بکنند اینه که هیچ تاثیر منفی یا مثبتی نداره. اونا میگن فارغ از رنگ پوست، نِژاد، سن و سال، ملیت، تاهل و غیره پروندتون برای پذیرش بررسی میشه، و میگن همه حق تحصیل دارند. در گرفتن ویزا ممکنه (البته من اصلا در مورد ویزا اطلاع خاصی ندارم، پس این حرفم زیاد مورد اطمینان نیست) کمی و فقط کمی تاثیر منفی داشته باشه.

2- چون استادا تعداد ایمیل بالایی دریافت میکنند و ممکنه ایمیلتونو اصلا باز نکرده و نخونند، مراجعه حضوری دوستتون به افیس استاد مورد نظرتون و رسوندن علاقمندیتون به ایشون و دادن رزومه پرینت گرفته شده شما به ایشون از این لحاظ میتونه خوب باشه که لااقل استاد رزومتونو دیده و بعدا تصمیم به آره یا نه گفتن گرفته. این تنها کاری هست که به نظرم دوستتون میتونه براتون انجام بده.

3- آقا کلاتو بنداز هوا چون من نه تنها فاند گرفتم بلکه ویزامم گرفتم، پس شاد باش حالا از شوخی گذشته ببین برادر من، به نظرم یه معادله سادست، یا شما به یه چیزی علاقه دارین یا ندارین. اگه دارین که فارغ از اینکه دیگران چه کردند و سرنوشتشون چی شده تا آخر پای هدفتون وای میستین و اگه دودل باشین، این راه سختی زیادی داره که مال آدمهای دودل نیست. پس با خودتون رو راست باشین و یه تصمیم جدی فارغ از اینکه دیگران چه کردند یا میکنند بگیرید. قبل از من تعداد زیادی از دامپزشکان از امریکا پذیرش گرفتند و فارغ التحصیل شدند و یا حتی در حال تحصیل هستند. اصلا چیز غریبی نیست که یه دامپزشک این مسیر رو طی کنه. حالا دوستان نمیان تجربیاتشونو در میون نمیذارند بحث دیگریست. ولی هم بسیار بودند و هم بسیار همین الان در حال تحصیلند، کمااینکه با مراجعه به اسامی graduate students میتونین به این موضوع پی ببرین و هم بعد ها خواهند بود. ایشالا تمامی کسانی که زحمت میکشند به مزد زحماتشون برسند.

با آرزوی بهترینها

[Michael82]

سلام دوست گرامی
من و همسرم نیز مثل شما قصد ادامه تحصیل و اپلای داریم .شما از شرایط جدیدی که الان برای کانادا اعلام کردند اطلاع دارید؟ و آیا تا به حال به اساتید آنجا ایمیل زدید؟

سلام دوست عزیز،

شرایط جدید برای گرفتن نیروی کار یا برای ادامه تحصیل؟؟؟!!! در هر دو صورتش نه متاسفانه بنده اطلاعی در موردشون ندارم
قبلا، شاید بشه گفت دیگه الان دوسالی شده، بهشون ایمیل زدم و صد در صدشون از نداشتن فاند می نالیدند، اما اینکه الان اوضاعشون چطوره خبر ندارم.

موفق باشید

[fahime92]

ممنون Michael82 گرامی بابت وقتی که گذاشتید و پاسخ هایی که دادی و تبریک بابت پذیرفته شدن شما و این یک دلگرمی برای همه ما است. من طی مدتی برای استرالیا نیز تحقیق کردم در ارتباط با ویزا skill select برای اجازه کار برای دامپزشکان. امتحان آیلتس با در هر بخشش 7 را باید گذرانده و یکسری مدارک را برای ارزیابی مدرکمان برای موسسه AVBC باید ارسال می کردیم. اما طوری که من متوجه شدم با توجه به این سایت http://www.avbc.asn.au/nve دانشگاه ما باید لیست آنها باشد در غیر این صورت مجبور به گذراندن امتحان NEV پاس کردن آن هستیم که در کشور دیگری بر گزار می شود. سوال من این است که من همسرم نیز شرایط خوبی دارد و اگر این ویزا کار رادریافت کند و همراه او بروم باز هم در آنجا برای کار کردن دچار مشکل می شوم ؟ به خاطر مدرکم و ارزشیابی و ...
این اطلاعاتی بود که کسب کردم به نظرم آمد شاید برای برخی دوستان مفید باشد و لطفا اگر اطلاعی در این مورد نیز دارید ممنون می شم در اختیارم بگذارید. برای کانادا نیز شنیدم که شرایط مهاجرت برای ما سخت شده و خیلی سخت می گیرند .

[Michael82]

ممنون Michael82 گرامی بابت وقتی که گذاشتید و پاسخ هایی که دادی و تبریک بابت پذیرفته شدن شما و این یک دلگرمی برای همه ما است. من طی مدتی برای استرالیا نیز تحقیق کردم در ارتباط با ویزا skill select برای اجازه کار برای دامپزشکان. امتحان آیلتس با در هر بخشش 7 را باید گذرانده و یکسری مدارک را برای ارزیابی مدرکمان برای موسسه AVBC باید ارسال می کردیم. اما طوری که من متوجه شدم با توجه به این سایت http://www.avbc.asn.au/nve دانشگاه ما باید لیست آنها باشد در غیر این صورت مجبور به گذراندن امتحان NEV پاس کردن آن هستیم که در کشور دیگری بر گزار می شود. سوال من این است که من همسرم نیز شرایط خوبی دارد و اگر این ویزا کار رادریافت کند و همراه او بروم باز هم در آنجا برای کار کردن دچار مشکل می شوم ؟ به خاطر مدرکم و ارزشیابی و ...
این اطلاعاتی بود که کسب کردم به نظرم آمد شاید برای برخی دوستان مفید باشد و لطفا اگر اطلاعی در این مورد نیز دارید ممنون می شم در اختیارم بگذارید. برای کانادا نیز شنیدم که شرایط مهاجرت برای ما سخت شده و خیلی سخت می گیرند .

مرسی عزیز،

کلا ایلتسی که استرالیا واسه ویزاهای اقامت دائم و جذب نیروی کار و این دست چیزها میخواد معمولا بالاست اما چون به غیر از ویزای تحصیلی در این جور موارد ایلتس جنرال میخواد آوردن باند 7 در هر چهار اسکیل ایلتس جنرال دور از دسترس نیست و با یه برنامه ریزی درست میشه نائل شد.

در مورد کار هم همانطور که میدونید، گرفتن اقامت دائم یک کشور از این روشها (مثل اقامت گرفتن از طریق نیروی متخصص و ...) تظمینی برای گرفتن شغل مربوط به رشته تحصیلی در بدو ورود نیست، مگر اینکه شما از قبل یک کارفرمای مربوط به رشتتونو گیر آورده باشین. خیلی ها که از این طرق اقامت میگیرند اوایل مجبور میشند یا از جیب بخورند یا در کارهای نا مربوط به رشتشون (مثل رستوران، فروشگاهها، پمپ بنزین و ...) مشغول بشند تا گذران امور کنند. بعد از مدتی که جا افتادند ممکنه بتونند شغل مربوط به رشتشونو گیر بیارند. ولی کلا این جور اقامت ها معمولا تضمینی برای شغل نیست و گیر آوردن شغل حتی نامربوطشم بازم به عهده طرف هست.

در مورد سخت شدن شرایط در کانادا من فقط در مورد سخت تر شدن شرایط سیتیزنی شنیدم و اونم فعلا مثل اینکه در حد لایحه ای هست که به مجلسشون دادند و معلوم نیست تصویب بشه یا نه. کلا در مورد کانادا فکر کنم اگه با ghlobe جان عزیز که در همه زمینه ها و امور مربوطه به کانادا اطلاع دارند مشورت کنید بهتر هست و اطلاعات موثق تری کسب خواهید کرد.

موفق باشید

[MiladYLH]

سلام به جناب Michael82
بیشتر تاپیک رو خوندم
راستیتش یک چیز برام خیلی جالب بود
من خودم دانشجوی سال سوم دانشگاه ارومیه هستم از اونجایی که این دانشکده ، بیشتر استاداش محصل خارج هستند برای من تعجب برانگیز بود چرا شما اینقدر روی آمریکا اصرار دارید، چرا استادای ما همش حرف از نیوزلند ، استرالیا و هلند میزنند؟
همش تصورم اینطور بود که قطب دامپزشکی جهان همین سه کشور هستند
ممنون میشم در این مورد توضیحی بدید
دومین سوالی که از شما داشتم در مورد کشور آلمان بود
دانشگاه های این کشور رو در مورد دامپزشکی و علوم پایه پزشکی چطور ارزیابی می کنید
به نظر شما گرفتن ویزای تحصیل در این کشور از کشور های دیگر سخت تره
پیشاپیش سپاس

[Michael82]

سلام دوست عزیز،

بیشتر تاپیک رو خوندم
راستیتش یک چیز برام خیلی جالب بود
من خودم دانشجوی سال سوم دانشگاه ارومیه هستم از اونجایی که این دانشکده ، بیشتر استاداش محصل خارج هستند برای من تعجب برانگیز بود چرا شما اینقدر روی آمریکا اصرار دارید، چرا استادای ما همش حرف از نیوزلند ، استرالیا و هلند میزنند؟

اول کار عرض کنم که دانشکده های امریکا مال من نیست که روش اصرار داشته باشم. هر کجا حال میکنید میتونید برید. من مدتها طول کشید تا بفهمم که امریکا در تمامی زمینه های علمی یه سر و گردن از تمامی کشورها بالاتره و تنها کشوری هست که ارزششو داره که زندگیمو برای رسیدن به هدفم وقف کنم. این فقط یه چیز شخصی در مورد من هست، اما یکی تو اکراین حال میکنه، خب در پناه خدا، اصلا به من چه ربطی داره.
اصرار من روی اینه که هی میگم که به غیر از امریکا در مورد بقیه کشورها اطلاعی ندارم، چون از ابتدا از میل زدن به اساتید، اپلای، گرفتن پذیرش و دریافت I20 و نهایتا سفارت و گرفتن ویزاشو با تمام وجودم لمس کردم. چیزی که روش اصرار دارم اینه که اگه میخواهید در مورد بقیه کشورها بپرسید لطفا سوالتونو کلی و بدون ریفر به اسمم طرح کنید تا نه من مجبور بشم پستتونو پاسخ بدم و نه دوستان عزیزی که در اون کشورها در حال تحصیل هستند چون دیدن من به پست پاسخ دادم از پاسخ دادن مجدد امتناع بورزند.

حالا یه چند کلمه محض در راه خدا میگم، نه اینکه اصراری باشه (اصلا به من چه که اصراری داشته باشم) ولی تمامی دوستان به تمامی اساتید و دیگر افرادی که در کشورهای دیگه هستند و باهاشون مشورت میکنند بگن که آره همون کشورها که میگین قطب هستند و اونچه در ادامه میگمو جدی نگیرند!!!!!!


ببینید، در ایران هیچ دانشکده دامپزشکیش بیشتر استاداش تحصیل کرده خارج نیستند. ایران تمامی دانشکده های دامپزشکیش مثل 99 درصد دانشکده های دیگر رشته ها ضعیفه، و بسیار هم ضعیفه و مخصوصا در دامپزشکی گواهش قبول نداشتن دامپزشکان فارغ التحصیل ایران به عنوان کلینیسن. تنها بهشون فرجه میدند که امتحانات و دوره های سنگینشونو که اندازه یه بار دیگه دامپزشکیو از صفر خوندن سختی داره طی کنند تا مدرکشون تایید بشه واسه کلینیسن شدن. توی هر دانشکده ای تنها چند نفری هستند که phd رو از خارج گرفته باشند، نه بیشتر اساتید. مثلا در دانشکده ما از انگلیس، استرالیا و فرانسه یه چند تا استاد بودند.
ببینید، غالب اساتید یه فرصت مطالعاتی رفتند که در تمامی دانشکده ها فرصت مطالعاتی رفته ها خیلی زیادند اما چون 1- توان ایران اینقدر نیست که اساتیدشو به امریکا بفرسته ، 2- امریکا هم به راحتی برای فرصت، این اساتید ایران رو نمیپذیره و 3- اساتید همین چند تا کشوری که نام بردین رو فوقش دیدند و با ایران مقایسه کردند: هوش از سرشون پریده و یک سنت غلط که بدون پایه و اساس علمی و همین طور رو هوا این جمله رو میگن (و دانشجوهای هیچ جا ندیدشونم چشماشون گرد میشه و انگار یکیو دارند میبینند که از معراج برگشته و از عجایبش تعریف میکنه) که "استرالیا قطب دامپزشکی هست". بابا استرالیا دامپزشکیش قویه، از ایران و امثالهم خیلی خیلی خیلی هم قویتره اما در مقابل امریکا بچه هم نیست، یه بار اینجا گفتم، استرالیا تنها با 5 دانشکده دامپزشکی که به غیر از سیدنی و ملبورن اون سه تا اصلا قابل قیاس با دانشکده های اروپا هم نیستند چه برسه با غولهای امریکا، حرفی در مقابل امریکا با این 29 دانشکده غولشون ندارد. این میون اصلا صحبت کشور داغونی مثل نیوزلند با این دو دانشکده و کشوری مثله هلند که اونم فقط یه دانشکده دامپزشکی داره که دانشجوهای هلندی شونم جزو آرزوهای دست نیافتنیشون اینه که یه بار از نزدیک دانشکده Cornell ، Colorado، California Davis و غیره رو ببینند، نیست.


مطلب دیگه اینه که 99.99٪ کل جامعه دامپزشکی ایران (از استاد و دانشجو و دامپزشک و ...) اگه حتی بخوان هم نمیتونند وارد سیستم دامپزشکی امریکا بشند. خیلی ها با شب و روز تلاش و زجر از رسیدن به امریکا باز میمونند. اساتید بی سواد ایرانی رو امریکا راه نمیدند برادر. کل کشوری که دیدند همین چهار تا اروپایی ها و استرالیاست (میخواستم این آخر بنویسم "استرالیا و نیوزلند است" که خدایی یه حسی موقع تایپ کردن بهم دست داده که سرمو بکوبم به دیوار و کلهم خلاص بشم. وقتی اسم نیوزلند به عنوان قطب مطرح میشه چه ظلمی داره به کانادا با دانشکده غولی مثل اونتاریو و حتی کلگری و اون دانشکده های توپ دیگش میشه که حتی از استرالیا هم قویترند. این وسط من نمیدونم این بیسوادا نیوزلندو چطوری قطب میبینند)


به بیشتر استاداتون سلام گرم منو برسونید و بگین که مایکل گفته که خییییییییلیییییییییی شادیییییییییییییین، خییییییییلیییییییییی خوشحالیییییییییییین، خییییییییلیییییییییی شیررررررررررررررین میزنیییییییین.
اگه دیدین استاداتون بازم حرفهای قبلی رو میزنند، به قول اونوریا: I have nothing to say to them

اینم از من داشته باشین که نه تنها در دامپزشکی بلکه در تمامی علوم، امریکا به وعععععضی یه سر و گردن از بقیه کشورهای دیگر دنیا بالاتره که میشه دانشکده های کره زمین رو به دو دسته تقسیم کرد: امریکا و بقیه کشورها. میشه برای بقیه کشورها قطب بندی کرد ولی برای امریکا افت داره که با بقیه کشورها در رنکینگ بیاد!

فکر نکنین که چون بنده دارم میرم امریکا همچین حرفی میزنم، نه بزرگواران، من اگه از بورکینوفاسو هم پذیرش میگرفتم بازم میگفتم که حقیقت اینه که امریکا به واقع یه چیز دیگست که نمیشه در موردش به راحتی (امثال من بیسواد آموزش دیده زیر نظر استادای ایرانی بیسواد و بدتر از اون بد خواهانی که حتی از انتقال علم (مخصوصا اساتید کلینیکی که بعدا متوجه خواهید شد) به شاگرداشون امتناع میورزند) صحبت کرد و نظر داد.

[Michael82]

همش تصورم اینطور بود که قطب دامپزشکی جهان همین سه کشور هستند
ممنون میشم در این مورد توضیحی بدید

در این قطب جای کانادا با دانشکده غولی مثله انتاریو و کلگری چیه؟؟؟؟ اصلا صحبت هلند و نیوزلند نیست. وقتی با ایران مقایسه کنید، بله، بله، بهههههله، صحبت ایران نیست، اصلنم صحبت ایران نیست، اما وقتی جهانی صحبت میکنید و با بقیه کشورها مقایسه میکنید باید خیلی دقت کنید. این صحبتی که میکنید رو بقال سر کوچه که هیچی از دامپزشکی دنیا نمیدونه هم میگه چون از پدران و پدربزرگانش در مورد استرالیا و قطب دامپزشکی بودن شنیده، نه اینکه این صحبت مال یه آدمی که به درستی دانشکده های دامپزشکی دنیا رو میشناسه باشه.

دومین سوالی که از شما داشتم در مورد کشور آلمان بود
دانشگاه های این کشور رو در مورد دامپزشکی و علوم پایه پزشکی چطور ارزیابی می کنید
به نظر شما گرفتن ویزای تحصیل در این کشور از کشور های دیگر سخت تره

هیچ اطلاعی در مورد آلمان ندارم!!! لطفا دوستانی که در این کشور در حال تحصیل هستند یا اطلاعی دارند با شما share کنند.

اما چون هنوز خیلی جوون هستین و خیلی جا دارین، میخوام یه چیزی رو بدونین، اگه از هر کشوری، حتی از جزایر گوآگوآ هم پذیرش بگیرین بهتر از ایران، جامعه دامپزشکی ایران و اخلاق حاکم بر جامعه دامپزشکی ایران هست.
ببینین، به عنوان یه آدم تقریبا 32 ساله که 7 سال و خردی در دانشکده دامپزشکی و چندین سال در جامعه کاری دامپزشکی ایران تجربه دارم یه نصیحتی رو دوستانه بهتون میکنم بلکه در طی مسیر زندگیتون به دردتون بخوره و ضربات کمی از اطرافیان دریافت کنید، و اونم اینه که اگه میخواهید در عرصه علم و دانش دامپزشکی به قله های(!) موفقیت دست یابید از تمامی افراد تشکیل دهنده جامعه دامپزشکی ایران به شدت گریزان باشید.
خیلی خیلی خیلی از سرورانم که از این صفات دورند عذر میخوام، اما حقیقت تلخ اینه که، روم به دیوار، بی بخارترین، بی بخارترین و بازم بی بخارترین جامعه علمی این مملکت رو دامپزشکان دارند. حتی تلخ تر از اون هم حقیقت دیگه ای هست که 90 درصد افرادی که در جامعه دامپزشکی دیدم به وعضضضض بسیار غلیض و غیر طبیعی ای نسبت به همدیگه بدخواه و از پیشرفت همدیگه ناراحت میشند. بعضی وقتها در طی سالهای گذشته که این رفتارشونو میدیدم رسما هنگ میکردم، اصلا قابل هضم نبود برام که چرا اینجوری هستند. اصلا که چی؟؟؟؟

حتی شده برید با دانشجویان الهیات، ادبیات فارسی، جغرافیا و غیره در مورد رشته دامپزشکی سوال کنید ولی اگه به آیندتون علاقمندین، با دامپزشک ایرانی جماعت، با همکلاساتون و با امثالهم اصلا هدفتونو بروز ندین. البته اگه میخواهین مورد آماجی از بدخواهی و دلسرد کنندگی قرار بگیرین خود دانید، ولی امیدوارم الان جلوی این قضیه رو بگیرید تا بعدا با به یاد آوردن این متنی که میخونید افسوس نخورید! من اگه به این جمله تاسف باری که نوشتم ایمان نداشتم و به ایمان نمیرسیدم هرگز نمینوشتم. گفتم گفتنش شاید به درد چند نفری که این پستو میخونند و قصد ادامه تحصیل دارند بخوره و اونهایی هم که از سر تفنن میان اینجا و این پیج رو view میکنند تغییری در رفتارشون بدند!


با آرزوی بهترینها