صفحه 20 از 32 نخستنخست ... 101112131415161718192021222324252627282930 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 311

موضوع: کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

  1. #191

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    ببینید گرفتن DVM در امریکا هم هزینه بالایی داره و هم به دلیل کم بودن دانشکده ها ورود بهش خیلی سخته. افرادی که به کورسهای pre-vet بسنده نکردند و حتی phd انیمال ساینس رو به این نیت گرفتند که اپلیکیشن پکیجشونو واسه اپلای به vet school قوی کنند هم دیدم و باهاشون در این مورد و نیتشون و هدف ایندشون صحبت و مباحثه کردم. دو تا دختری که با فوق لیسانس انیمال ساینس از خوندن DVM بازموندند و تموم اپلایهایشون به تموم دانشکده های دامپزشکی امریکا ریجکت شده و اخر سر ناچار شدند حتی قبول کنند برن جزایر کاراییب DVM بخونند رو هم دیدم. کورسهایی که در دوره DVM امریکا اینها پاس میکنند رو باید بدون تعارف عرض کنم که کمر شکن هستند. واقعا خیلی زیر فشار درس قرار میگیرند و حجم دروس براشون به شدت بالاست. به طوری که امثال من که از ایران DVM گرفتیم و با ECFVG میتونیم مدرکمونو به تایید برسونیم یه حسی بهم دست میداد که انگار دورشون زدم و دلم براشون میسوخت که چقدر دهنشون سرویس میشه با این حجم غیر قابل بیان دروس که اونها در یک ترم باید پاس کنند. رسما حتی وقت نفس کشیدن ندارند.

    در مجموع، از یک طرف هزینه بالای خوندن DVM (یعنی زیر وام رفتن خیلی بالا که بعد تحصیل باید پرداخت کنند - چون همه هزینه رو از ففسا وام میگیرند)، و از طرف دیگه تعداد کم دانشکده های دامپزشکی در مقایسه با سایر رشته ها، از طرف سوم(!) کورسهای بسیار سنگین و حجم بالاشون که باید در هر ترم توسط وت ستیودنت ها پاس بشه، باعث شده که داشتن مدرک DVM یک اعتبار و احترام به نسبه ای که وقتی عمیقا نگاه کنید به نظرم کاذب هست (دلیلشو در ادامه عرض میکنم) همراه خودش میاره.

    حالا یک سوال مهم:
    اگه DVMگرفتن توی امریکا اینقدر برای خودش داستان داره چرا افرادی مثل من به جای پاس کردن ECFVG و NAVLE و به اعتبار رسوندن مدرکشون کلا تغییر رشته میدند؟

    ببینید، اول که میایید اینجا و امکانات فوق العاده بالای اینها و طرز برخورد بسیار عالی و پرستیژ عالی افراد در داخل دانشکده رو میبینید و با ایران مقایسه میکنید شوکه میشید. بعد از اینکه با امریکایی ها منظورم مردم عادی قاطی میشید و باهاشون زندگی میکنید میفهمید که تمام اون احترامات عالی چیزی هست که بین خود دامپزشکاست. یعنی دامپزشکهای اینجا برخلاف ایران به همدیگه خیلی احترام میزارند. دانشکده به دانشجوها پرستیژ خاصی میدند که وقتی مردم کیس آوردند به دانشجوها احترام بزارند.

    اما جواب سوال: تمام اینها چیزی هست که خود دامپزشکها واسه خودشون درآوردند و مردم عادی اگه نگیم همون طرز فکر ایرانو نسبت به دامپزشکها دارند حالا یکم احترام بیشتری میزارند ولی دیگه اونجوری که من قبل اومدن فکر میکردم که کشته مرده دامپزشکها باشند نیست. مثلا توی مردم عادی حتی مسخره کردن رو هم دیدم، مثلا یکی مریض بود و بهش میگفتند برو پیش vet ها ها ها ها. یعنی از این مسخره کردنهایی که توی ایران میدیدم اینجا هم وقتی قاطی مردم عادی میشی گاها میبینی.
    بزارید یه خاطره دیگه هم بگم:
    یه شب سه تا از دوستای امریکایی همین رفیقم اومدن پیشمون و رفیقم گفت اون اتفاقی که برات توی آموزشی سربازی افتاده رو تعریف کن براشون.
    ما هم شروع کردیم که آقا یه روز صبحگاه فرمانده پشت میکروفون گفت که دکترها از صف بیان بیرون و بیان پیش من. آقا این رفیقامون هی هولمون میدادند که فلانی برو دیگه، تو هم دکتری، نشنیدی میگه دکترها بیان بیرون. آقا ما هی به اینها میگفتیم منظورش پزشکان. اینها هی هولمون میدادند که برو، نه بابا، تو هم باید بری، منظورش دکتران. آقا ما هم راه افتادیم توی این صف پزشکها رفتیم پیشش. وقتی رسیدم پیشش خواستم make sure کنم که منم منظورش بودم یا نه. یواش بهش گفتم: جناب سرهنگ من دامپزشکم، منظورتون منم بودم؟ (آقا جناب سرهنگو داری، انگار بهش فحش خواهر مادر دادم، اگه چوبی چیزی داشت، یک کتک مفصلی ازش میخوردم.) گفت: چییییی؟؟؟ چیییی گفتییی؟ دامپزشکییی؟؟؟؟ هااااااا؟؟؟ دامپزشکک؟؟ دامپزشککییییی؟؟ کی بهت گفت بیای اینجا؟؟؟ هاااا؟؟؟ منو دست میندازی؟؟؟ فرمانده رو مسخره میکنیییی؟؟؟ هااااا؟؟؟ (اینقدرم بلند داد میزد و همشم توی بلند گو واسه هزار نفر تو صبحگاه پخش میشد که تو دلم میگفتم ای چیز دراز تو دهن این بچه ها، من احمقو نمیگی چرا به حرف اینا گوش کردم). گفتم: جناب سرررر..... گفت: چیییی؟؟؟ جواب منو میدی؟؟؟؟ کی بهت اجازه داد حرف بزنی؟؟؟؟ هاااااا؟؟؟ کی بهت گفت حرف بزنی؟؟؟؟ ادعات میشه؟؟؟ میدم درستت کنند..... میخواستم بگم غلط کردم اومدم، آقا اصلا نمیذاشت کلامت منعقد بشه. وقتی طرز برخورد بدشو دیدم تو دلم گفتم این عقب مونده چرا اینجوری میکنه، آبرو حیث نذاشت برامون، من که بهش نگفتم به اسب آبی تجاوز کردم. گفتم دامپزشکم.............. بعد از 5 دقیقه توپ و تشر، گفت برگرد سر جات.......خلاصه به جرم دامپزشک بودن، تا نزدیکای محاکمه صحرایی پیش رفتم.... اصلا نمیدونم چه جوری برگشتم توی صف، این پام به اون پام پنالتی میزد...... حالا وقتی وارد صف شدم و دیدم یه مشت لیسانسه گرگوری با ترحم به آدم دلداری میدادند و یاد 222 واحدی که توی DVM پاس کردم میفتادم، میخواستم قوانین ژئو فیزیک اجازه میداد که خودم رو از کره زمین پرت میکردم و با ملاج میخوردم به کف کره ماه طوری که روحمم در این صانحه جان سالم بدر نبره!

    همینطور که داشتم این خاطره رو تعریف میکردم، دیدم این امریکایی ها روی زمین فرش شدند، همچین با قهقه میخندیدند و یکیشون چنان اشکی از چشاش میومد که نمیتونستی بفهمی داره میخنده یا گریه میکنه.
    آقا ما تا این صحنه رو دیدیم که چقدر این خاطره براشون make sense کرده، انگار آب سردی بر سرمون ریخته باشند. گفتم ای وای، اصلا تعجب نکردند و مثه گاو دارند میخندند. یهو یکی که بینشون دختر بوده گفت: خب اون گفت دکترها بیان تو چرا رفتی؟؟ منم یه حالت جدی و عصبانی گرفتم که خب منم دکتر بودم دیگه. دیدم بچه پررو میگه: oh yeah. دیگه حالا چیزهایی که تو دلم نثار ایشون کردم اصلا قابل پخش نیست. بگذریم.


    اما دولت امریکا داره زور میزنه که به زور به مردم بقبولونه که این رشته خیلی با ارزشه ولی مردم همچنان ارزش خیلی بالایی برای این رشته قائل نیستند. بنابراین میخوام اینجا دو تا واقعیت رو در نظر داشته باشید. یکی اینکه آیا واقعیت اینه که مدرک دامپزشکی، اصلا دکتری حرفه ای هست یا خیر؟ جوابش بله هست. آیا قانونا دامپزشکان مدرک دکتری حرفه ای در امریکا و ایران دریافت میکنند؟ جوابش بله هست. پس واقعیت اول این هست که دامپزشکان دکتر هستند. حالا بریم سراغ واقعیت دوم: آیا مردم عادی دامپزشکان را به عنوان دکتر قبول دارند؟ جوابش خیلی گسترده تر از از یک کلمه ساده آره یا نه هست. این موضوع در برخورد با اقشار مختلف و از فرد به فرد جامعه که باهاشون برخورد میکنید و تجربه میکنید فرق داره. درصد زیادی از جامعه فرهنگ بالایی دارند و به اندازه کافی اجوکیتد هستند (نه از لحاظ درسی اجوکیتد، خواهید دید ادمهایی که پی اچ دی دارند ولی اون اجوکیتدی که منظورم هست نیستند، بلکه از لحاظ فرهنگی و بینش اجتماعی منظورم هست) و وقتی اینها رو consider میکنید جواب اون سوال بله میشه. اما متاسفانه دیدی که در بین درصدی از جامعه که ممکنه تعدادشون کم هم نباشه وجود داره و خیلی دردناک و علیرغم واحد های سنگین و زیادی که یک دامپزشک باید در طول دوره DVM خود بگذرونه نسبت به این قشرunfair هست اینه که جواب اون سوال رو نه میکنه.

    تمام این داستانهای بالا، تمامی این اتفاقات بالا (اگه احیانا در امریکا بیفته) مربوط به چه کسانی هست؟؟؟ بله برای DVMهایی که practice میکنند، نه برای شما که میخواهید پی اچ دی بخونید. برای DVM شدن که باید اون امتحانات (ECFVG و NAVLE) رو پشت سر بزارید که توضیحاتش در تاپیک داده شده، اما شما برای اومدن به امریکا نیاز دارین برای پی اچ دی یا مسترز اقدام کنید، اگه برای امتحان ECFVG اقدام کنید نمیشه به راحتی ویزا گرفت و ممکنه ده هزار دلار پولتون با نگرفتن ویزا بپره. مرکز برگزاری امتحان میگه که برای امتحان عملی باید ابتدا پول واریز گردد. بعد اینکه پول رو واریز کردین و موفق به دریافت ویزا نشدین، مرکز برگزاری هیچ مسئولیتی رو متقبل نمیشود و هیچ پولی به عنوان refund در کار نیست یعنی قابل استرداد نیست.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  2. #192

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    اینجا بعد DVM دو تا مسیر هست:1- تخصص گرفتن 2- پی اچ دی خوندن

    مسیر تخصص گرفتن که از طریق سایت VIRMP به عنوان مچ کننده و ابتدا با گذراندن یک انترنی و سپس رزیدنسی انجام میشه. که برای اقدام کردن باید ابتدا ECFVG رو داد و سپس برای انترنی اقدام کرد و بعد یک سال انترنی سپس برای رزیدنسی. اینجا به خارجی ها اجازه نمیدند (خیلی دقت کنید) در رشته های خوب مثل جراحی دام کوچک وارد بشند یا اصطلاحا مچ بشند. و تمام اپلایها ریجکت میشه چون با اونکه ECFVG رو گذروندند اونها میگن دوره DVM در امریکا گذرونده نشده و بنابراین یا سواد درست و حسابی ندارند یا اصلا کلا تبعیض قائل میشند. در هر صورت نمیذارند که در رشته های خوب مچ بشند یا به راحتی هر کسی نمیتونه مچ بشه. در رشته هایی مثل مامایی که درامدش حتی گاها از یک DVM هم میتونه کمتر باشه میزارند مچ بشند.
    امریکایی ها معمولا کمتر دنبال ادامه تحصیل بعد DVM میرند ولی اگه بخواند برند، 99 درصدشون این مسیر یعنی تخصص گرفتن رو انتخاب میکنند.


    مسیر دیگه خوندن پی اچ دی هست. برای این مسیر حتما لازم نیست که دامپزشکی خونده باشید. مثلا استاد بافت شناسیتون ممکنه حتی یک دانشجوی پی اچ دی بگیره که فوق لیسانس زیست شناسی یا مایکروبایالوجی یا از این جور رشته ها داره. (اگه دامپزشکی خوندین و میخواهید در رشته های علوم پایه دامپزشکی در دانشکده دامپزشکی ادامه تحصیل بدین طبیعتا شانستون از متقاضیان سایر دانشکده ها بیشتره چون فیلد تحصیلی قبلیتون دامپزشکی بوده). همین طور هست که افرادی که دامپزشکی خوندند میتونند در دانشکده های اون رشته ها ادامه تحصیل بدند (ولی چون دانشکده خودشون نیست پذیرش گرفتن، مخصوصا با فاندش سخت تر میشه). مثلا برند Food Science بخونند یا بقیه رشته های مربوط به ساینس. در این حالت میشه از هر رشته مربوط به ساینس به دیگری انتقال داد به شرط اینکه استادی از اون دانشکده شما رو بگیره. حالا یا این استادی که شما رو گرفته بهتون فاند میده یا نمیده و میگه خودتون باید تامین کنید. اگه طرف در زمینه استاد مقاله داده باشه و قوی کار کرده باشه به همون نسبت احتمال گرفتن فاند از استاد (که مربوط به دانشکده غیر دامپزشکی هست) بالا میره.


    امریکایی هایی که DVMشونو از امریکا میگیرند، شاید 1 درصدشون برای ادامه تحصیل این مسیر پی اچ دی گرفتن رو انتخاب میکنند (مخصوصا اونهایی که دیوانه استاد علوم پایه شدن هستند این مسیر رو انتخاب میکنند) چون یه چیزی اینجا هست که میگن از DVM به PHD رفتن یعنی خودتو downgrade کردن. (دقت کنید ما اینجا بحثمون سر پی اچ دی رشته های مهندسی نیست، بلکه پی اچ دی علوم دامپزشکی هست، در واقع علوم پایه دامپزشکی هست.) در امریکا دکتری حرفه ای دامپزشکی از پی اچ دی علوم دامپزشکی بالاتر هست به همین دلیل اونها میگن طرف خودشو downgrade کرده.

    از لحاظ اعتبار اول رزیدنسی رفتن و گرفتن تخصص هست و سپس DVM هست و بعدش PHD. تازه دامپزشکها که اونهایی که PHD میگیرند رو دیگه دامپزشک نمیدونند و میگن کارشون ساینس و ریسرچ هست و حق هم دارند چون کلا از کار درمانگاهی جدا میشند و کاری رو انجام میدند که یک فوق زیست شناسی یا هر رشته دیگه که مربوط به ساینس باشه هم میتونه انجام بده و نیازی به علم درمانگاهی دامپزشکی نیست. بنابراین اگه از یک دامپزشک امریکایی بخواهید که رتبه بندی کنه میگه اول رزیدنت ها هستند و بعدش ما DVM ها. این وسط اونها اصلا پی اچ دی ها یا مسترز ها رو وارد این کتگوری نمیکنند. و phd یا MS دقیقا چیزی هست که دامپزشکان ایرانی که میخوان بیان امریکا برای اپلای کردن بهش نیاز دارند و مسیر های دیگه رو رفتن تقریبا غیر ممکن هست چون ممکنه براش نتونند ویزا بگیرند. (مگر دامپزشکانی که یا از طریق ازدواج یا از طریق فامیلی یا از طریق برنده شدن در لاتری اومدند امریکا و حالا شروع میکنند واسه ECFVG و NAVLE خوندن و DVMشونو اینجا اعتبار گذاری میکنند. در غیر اینصورت راهی واسه اومدن دامپزشک به امریکا معمولا وجود نداره مگر از طریق اپلای برای مسترز یا phd.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  3. #193

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    خب دوستان عزیز، دوست گرامی که پیام دادند سوالشون این بوده:
    الان تو فکر بحث های میکروبی تو بهداشت و صنایع غذاییم چون شنیدم غیر کلینیکی احتمال فاند گرفتن بیشتری داره.
    و در ادامه پاسخی که براشون تایپ کردم رو میزارم:

    من اگه جای شما بودم در زمینه کنترل کیفی مواد غذایی پایان نامه بر میداشتم (همانطور که گفتین یه میکروبی در زمینه بهداشت و صنایع غذایی که دستتون برای علوم پایه دامپزشکی هم باز باشه) و بعدش برای دانشکده های Food Science اقدام میکردم (فود ساینس دانشکدشون جدای از دامپزشکی هست) + برای استادای علوم پایه دامپزشکی هم ایمیل میزدم (البته مهمترین چیز اینه که در زمینه علوم پایه بردارین، اینکه میگم کنترل کیفی دلیل خاص خودشو داره که در ادامه میگم، ولی مهمترین چیز اینه که با کلینیکی ها بر ندارین). چون دو تا بحث اینجا مطرحه 1- یافتن شغل 2- میزان درامد
    تقریبا بین بقیه رشته های علوم پایه دامپزشکی و رشته های دیگر مربوط به ساینس هم پیدا کردن شغل و هم از لحاظ میزان درامد، (تا اونجا که من فهمیدم ولی بازم با این حال حتما بیشتر تحقیق بکنید) Food Scienceها وضعشون از بقیه بهتره. (تاکید میکنم که حتما خودتون در این مورد بیشتر تحقیق کنید)
    شنیدم ولی هنوز با کسیشون برخورد نداشتم که پی اچ دی های فود ساینس تا نزدیک 90 هزار تا در سال هم درمیارند. اینجا لطفا.
    تنها دانشکده هایی که میتونم بگم برحذرتون میدارم animal science و poultry science هست چون اینها رو با چشام دیدم که بعد اینکه 5 سال طول کشید درسشونو تموم کنند و پی اچ دی بگیرند تازه اولا شغل براشون پیدا نمیشه و ثانیا دور و بر 40 هزار تا در سال عموما میگرده که همین پولو (حالا نه همین پول مثلا 10-15 هزار تا کمترشو) طرف میتونه با کار تو فروشگاههایی مثل Wal-Mart هم دربیاره و نیاز به گذاشتن اون همه عمر برای گرفتن پی اچ دی نبود. تازه همین شغلها با درامدهای پایین در شهرهایی خیلی کوچیک مثلا عموما 5000 تا 20000 جمعیت دارند و مردمش هم خیلی ردنک (redneck) یا نژادپرست هستند وجود داره.

    یه نکته دیگه: تمامی این نکاتی که گفتم زمانی که میایید اینجا براتون پر رنگ میشه و تازمانی که در ایران هستید care نمیکنید و میگید فقط برم امریکا کافیه حتی شده فوق دیپلم گچ بری (!) پذیرش بگیرم (دست کم من که اینطوری بودم). در هر صورت اگه هدف فقط اومدن به امریکاست که میشه برای تمامی دانشکده های ساینس اقدام کرد (البته بعلاوه دامپزشکی ها)، اما اگه تواما هدف اینه که بعد اینکه سالیانی از عمرتونو گذاشتین، یهو شوکه نشین که ای وای این چه رشته ای بود که براش عمرمو گذاشتم و چرا خودمو از چاله تو چاه انداختم (البته ممکنه الان این حس به ادم دست بده که ایران امروز چاله نیست بلکه قعر جهنمه و هر کجای بری این از چاله به چاه افتادن نیست. در هر صورت، هر کسی ممکنه یه جوری فکر کنه، من جاج نمیکنم ! :-) ) این نکاتی که گفتم رو در نظر بگیرید.


    حالا چرا اینها رو گفتم؟ همین دوستم که از سال 2008 اومده اینجا و DVMشو از ایران گرفته بود. اول اینجا 2 سال برای مسترز گذاشت. بعدش به همه جا رزومه فرستاد که کار بگیره اما دریغ از کار. مجبورا واسه اینکه از امریکا اخراج نشه شروع کرد به phd خوندن رو این حساب که phd هر چی باشه فرق میکنه. و یه ماه و نیم پیش phdشو در رشته animal science دفاع کرده، در همین حین خوندن پی اچ دی تونست گرین کارت بگیره. الان شش ماهی هست که دنبال کاره (نیازی نیست حتما دفاع کنید قبلش میتونید رزومتونو به جاهای مختلف بفرستید) و استاد راهنماش هم داره براش دنبال کار میکرده، اما دریغ از یک جاب بالای 40 هزار تا و دریغ از اینکه یه شهر حتی متوسط یه پوزیشنی پیدا بشه. همه شهر ها بسیار کوچیک هستند و چون بنده خدا بچه تهران تازه اونم سعادت اباد هست، کلا دچار افسردگی شده و تقریبا داره تصمیم نهاییشو این روزا میگیره که بره دالاس بنگاه ماشین بزنه. چیزی که براش افسرده کنندست میگه من که بیش از این پولو با خرید و فروش ماشین در دوره دانشجویی در میاوردم، ایکاش شش سال عمرمو واسه این رشته نمیزاشتم. در واقع رهنمودهای (!) اون باعث شده که من تصمیم بگیردم و بخوام پزشکی بخونم. میگه شش سال و خردی عمر من به فنا رفت نمیخوام عمر تو هم تلف بشه. اگه هر کس دیگه ای غیر تو بود بهش اینها رو انتقال نمیدادم و بهش میگفتم من که راضیم و میزاشتم خودش همه چیو تجربه کنه. نیتم از نوشتن این پست به این شکل تنها این بوده که همونطور که خیر این دوستم به من رسیده و منم میخوام با دوستام سهیم بشم و باهاتون به اشتراک بزارم. تنها و تنها این دلیلش بوده نه ایجاد یاس و ناامیدی. بلکه ایجاد یک پیش آگهی برای make decision صحیح و درست و آگاهانه بر اساس واقعیت های موجود جامعه. همین.


    تمامی این نکات رو در نظر بگیرید و بر اساس اهداف خودتون واسه خودتون برنامه ریزی کنید. گفتم دونستن این نکات پیش از اینکه بیایید میتونه بهتون کمک کنه که یه عمری رو در مسیر نادرست برنامه ریزی نکنید و خدای نکرده عمرتون واسه چیزی که ارزششو نداشت سرمایه گذاری نشه.

    اینکه میگم شهر های بزرگتر واسه اینه که امریکا واقعا شهرهایی داره که واسه ایرانیانی که در شهرهای بزرگ ایران زندگی کردند گاها میتونه دپرس کننده باشه و عموما این جور شهرها هستند که جابهای انیمال ریلیتد دارند. با گرفتن PHD در زمینه های علوم پایه دامپزشکی مثلا میشه بیشتر امیدوار بود که در شرکت های دارویی یا آزمایشگاههای بزرگی که در شهرهای بزرگتری هستند یا شعبه دارند جاب گیر آورد. اما واقعا سخت هست.


    بازم تاکید میکنم که همه اینها به جنبه های شخصیتی هر فردی برمیگرده و از فرد به فرد متفاوت هست. یکی ممکنه اصلا care نکنه که دیگران در مورد شغلش چه نظری دارند یا چه جوری فکر میکنند، پرستیژ شغلش چقدره (متاسفانه اینجور چیزها در امریکا هم وجود داره و پرستیژ شغلها هم در نگاه عموم متفاوت هست)، میزان درامدش چقدر هست و غیره. و تنها هدفش این باشه که در امریکا زندگی کنه.
    بنابراین اینجا دو دسته میتونند دو جور متفاوت به قضیه نگاه کنند. اول دسته ای که به دلایل مختلف اعم از محدودیت های اجتماعی و فرهنگی، آزادیها، و غیره طرف فقط میخواد بیاد امریکا (من قبل اومدن مطلقا جزو این دسته بودم) و دوم دسته ای که طرف میخواد بیاد امریکا که علاوه بر دلایل دسته اول دنبال بهبود مالی زندگیش و همچنین تا حدی احترام هست. که روی سخنم بیشتر با این دسته بوده و تمام گفته هام تنها و تنها یک هشدار بوده که براش یک پیش آگهی داشته باشند نه اینکه بخوام طرز فکری رو یا چیزی رو به دوستان القاء کنم. تنها واقعیاتی که دیدم و تجربه کردم رو گفتم و بازم تاکید میکنم که اینها تجربیات یک نفر هست و میتونه تجربیات از فرد به فرد متفاوت باشه.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  4. #194

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    من فکر میکنم از بهترین چیزها برای اونهایی که علاقه و تعصبی روی دامپزشکی دارند اینه که مسیر ECFVG و NAVLE رو انتخاب کنند و به عنوان DVM کار کنند. تا اینکه مسیر PHD را تا انتها تا 5 سال برند. اولا داخل پرانتز اینو بگم که دوره DVM ایران یه لیست واحدهای مسخره ای داره که واسه اینها اصلا میک سنس نمیکنه و تقریبا وقتی ریزنمراتتونو ریویو میکنند کمی گیجشون میکنه. چرا که اینها دوره DVM رو دوره professional doctor میدونند و در حقیقت هم همینطوری واحدها رو لیست بندی کردند. مثلا اونها اصلا درک نمیکنند که در دوره DVM چطور من پایان نامه گذروندم. و اینو استادم ازم سوال کرد که واقعا ریسرچ کردی، پس کی وقت میکردین کار دکتری کنید؟ یعنی DVM در ایران هم دوره دکترای حرفه ای هست و هم دوره گرجوات ستادی. یعنی وقتی اسم پایان نامه میاد وسط، شما باید یه سری ریسرچ هایی رو انجام بدین که اصلا کار ریسرچ کار گرجوات ستیودنت هاست نه کار دانشجویان دکتری حرفه ای. اینها در دوره DVMشون اصلا پایان نامه ندارند. دوره DVMشون 4 ساله هست. اما قبل اینکه وارد این دوره بشند الزامی هست که در کالج 90 واحد به اسم Pre-vet کورسها رو بردارند. بعدش اجازه دارند برای DVM اپلای کنند که این دوره، دوره کاملا دکتری هست و هیچ کورس ریسرچی شما نباید بردارید. بنابراین اینها consider میکنند که شما که DVM دارید هیچ کورس پایان نامه ای نباید قاعدتا پاس کرده باشید و قاعدتا هیچ تجربه ریسرچی ندارید. به همین دلیل 90 درصد DVM ها اول در مسترز پذیرش میگیرند. همانطور که منم پذیرشم مسترز بوده. اما سوال اینه که آیا اول باید دو سال مسترز رو تموم کنند و بعد باید پی اچ دی بخونند؟ در 90 درصد موارد نه. یعنی بعد یکسال مسترزتونو تبدیل به پی اچ دی میکنید و یسره تا اخر پی اچ دی میرید. خب، راهش چیه که مسترزم تبدیل به پی اچ دی بشه؟ هیچ کاری نداره. نه بیل و کلنگ میخواد نه هیچ چی دیگه. میرید به استادتون میگید که اگه فاند داره (اگه هم نداره خودتون باید بدین) مایلید مسترزتونو تبدیل به پی اچ دی کنید. میتونید بعد ترم یک هم این درخواست رو از استادتون کنید. استادتون فقط یه نامه مینویسه که اقا مسترزتونو تبدیل به پی اچ دی کنند و به همین راحتی مسترزتون تبدیل به پی اچ دی میشه. اتفاقا استادتون خیلی خوشحالترم میشه که کسی رو که یه ترم یا یه سال دیده که چقدر انرجتیک هست و شناخت ازش داره (و مخصوصا اینکه ترم اول و دوم که خیلی از زمانش برای یادگیری لب تکنیکهاشون میره و کسی که اینها رو یاد گرفته و حالا باید ثمره بده) رو در لبش حفظ کنه.
    اصولا فارغ التحصیل شدن به عنوان مسترز در رشته های نظیر ما اصلا معنی نداره. مسترز گرفتن مال مهندسی هاست که میخوان یه مدرکی از اینجا بگیرند که وقتی میخوان برند توی صنعت کار کنند بتونند. ماها اگه با مسترز فارغ التحصیل بشیم کار گیر آوردن کار حضرت فیله + حقوقها هم پایینه. مثله دوستم که با اونکه میتونست مسترزشو تبدیل به پی اچ دی کنه اما چون میخواست خیلی زود اینجا مشغول بکار بشه که ازش یه گرین کارت در بیاره، اصلا کوچکترین کاری نتونست گیر بیاره و مجبور شد دوباره پی اچ دی بخونه. گفتم این نکته رو هم بگم که در نظر بگیرید که اگه احیانا دارین واسه مسترز میایید بعد یه سال به استادتون بگید که تبدیل به پی اچ دی کنه. که اگه به سرتون زد که برگردین یا برید کشور دیگه یه مدرک با ارزش تری داشته باشید تا یه مسترز که از DVM ایرانتون همچین زیاد بالاتر نیست. اما واسه پذیرش و اومدن در 90 درصد مواقع بهتون واسه مسترز اکی میدند چون اونها در نظر میگیرند که شما به عنوان یه DVM مثه یه دانشجوی مسترز دو سال رو از 8 صبح تا 5-6 بعد ازظهر و گاها تا پاسی از شب (بسته به میزان مطالبی که باید برای میتینگ هفتگی آماده کنید) توی لب نگذروندین و قاعدتا تجربه توی لب بودن اونجوری مثه مسترزها رو ندارید. ولی همانطور که گفتم توی غالب موارد بعد اومدن میتونید تبدیلش کنید. پس نگران این قسمت که چرا اصلا پی اچ دی جواب نمیدند نباشید.
    حتما تفاوت کورسها رو برای DVM شدن در ایران و امریکا متوجه شدید. جفتشون حداقل 6 سال زمان میبره تا فرد DVM بشه. در ایران یکسره هست. ولی در امریکا 2 سالش رو عنوان pre-vet دادند که دروس رو میتونند در کالج و با شهریه های کمتری پاس کنند و سپس برای DVM چهار ساله اپلای کنند. اصولا خود DVM در امریکا 4 ساله هست نه شش ساله.


    سعی میکنم در ادامه و در پستهای آتی، اطلاعات و تجربیاتی که هر چه بهتر میتونه بهتون کمک کنه که برای پاس کردن امتحانات ECFVG و NAVLE برنامه ریزی کنید رو باهاتون به اشتراک بذارم که اگه حتی برای مسترز یا پی اچ دی میایید چه کاری را تا آمدن به اینجا انجام بدین از هیچی بهتره و کمترین زمان رو در امریکا خواهید گذاشت که این امتحانات پاس شوند. و همچنین منابع مطالعاتی مهم رو براتون معرفی و به ترتیب اولویت دسته بندی میکنم (منابع بسیار محدودتر از اونی که قبل اومدن فکرشو میکردم که باید 200 تا کتاب بخونید هست و اصلا از این خبرا نیست و با دو سه تا منبع کارتون راه میفته- اما خوندن همین منابع هم زمانبر هست- حداقل یکسال برای افرادی که از لحاظ سواد در سطح متوسطی هستند تا جفت BCSE و NAVLE رو پاس کنند) که حتی میتونید توی ایران و خونتون بخونید و وقتی مسلط شدین همونجا برای پاس کردنشون اقدام کنید تا اینکه بیایید اینجا و زیر خروارها کار ریسرچ برید که حتی وقت سر خاروندن ندارید و نمیشه به فکر پاس کردنشون بود. بعدش در مورد تفاوت BCSE و NAVLE از لحاظ سطح سوالات صحبت میکنیم. سپس در مورد مسائل مالی این امتحانات صحبت میکنیم از قسمت تئوری گرفته تا عملی، و بعدش در مورد کارهایی که یک DVM میتونه در اینجا انجام بده و ارزش گرفتن لایسنس دامپزشکی و کارهایی که میشه با اون کرد، اعم از اینکه به عنوان دکتر در بیمارستانها practice کنید یا اینکه خودتون وام بانکی برای دایر کردن کلینیک و بیمارستان دریافت کنید- مبلغ وامی که میدند و معرفی یکی از این بانکها، و سپس صحبتمونو ادامه میدیم که اصلا تایید مدرک و DVM شدن در امریکا با هزینه هایی که بر میداره ارزششو داره یا نه، و دغدغه هایی که حتی بین خود امریکایی هاست با معرفی یکی از فروم هاشون صحبت میکنیم. در نهایت امر میاییم در مورد اقامت صحبت میکنیم که بدون داشتنش عملا کاری نمیشه از پیش برد و راههایی که میتونید اقامت بگیرید رو میگیم. و امیدوارم که در مجموع همه اینها مفید واقع بشوند.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  5. #195

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    همون اوایل از دوستم پرسیدم که چرا اصلا دامپزشک ایرانی امریکا وجود نداره؟ دیدم زد زیر خنده و گفت چی، دامپزشک ایرانی اینجا نیست، اینجا پر دامپزشک ایرانی هست، میخواهی چند تا دامپزشک ایرانی رو بهت نشون بدم. گفتم راست میگی، پس چرا اون روز از دیدنم اینقدر ذوق کردی؟ گفت چون تو دیگه دامپزشک نیستی، من از دیدن ایرانی ای که دامپزشکی خونده بود و اینجا داره گرجوات ستادی میخونه ذوق کردم چون تعداد این دسته خیلی خیلی اندکه و من هنوز برخورد نداشتم، ولی سوالت در مورد دامپزشک ایرانی بوده. اونهایی که میگم اینجا دامپزشکن نه گرجوات ستیودنت. در واقع من و تو دامپزشک نیستیم. دامپزشک به کسی میگن که ECFVG و NAVLE رو پاس کرده و اینجا داره پرکتیس میکنه. تا موقعی که اینجا لایسنس نگرفتی و اجازه پرکتیس نداری یعنی اصلا دامپزشک نیستی. من و تو داریم رشته هایی رو میخونیم که هر کسی در دانشکده های دیگه بدون اینکه DVM گرفته باشند هم براش اپلای میکنند و الانشم خیلی هاشون دارند میخونند.
    بعدش گفت حالا چیزی که مهمه اینه که این دامپزشکهای ایرانی چه طوری اومدن اینجا که اصلا بتونند لایسنس بگیرند و پرکتیس کنند؟ گفت غالب دامپزشکهایی که میشناسه لاتری برنده شدن، درصد بسیار اندکیشون از طریق فامیلی و اقدامی که فامیل درجه یک براشون کرده گرین کارت گرفتند و تعداد بسیار معدودی هم از طریق ازدواج با مقیمهای اینجا یا شهروندان اینجا تونستند گرین کارت بگیرند. بعدش وقتی طرف اومده اینجا نگاه کرده که چی خونده، دیده بله دامپزشکی. بعد گفته چه کاری اینجا ازش بر میاد، دیده همون کار دامپزشکی ازش برمیاد اما برای پرکتیس کردن باید ECFVG و NAVLE رو پاس کنه. بعد نشسته براشون دو سالی وقت گذاشته (میگم چرا اینقدر زمان میبره) و اینها رو پاس کرده و دارند پرکتیس میکنند. ندیده دامپزشکی که با گرین کارت وارد امریکا بشه و بخواد و اعصابشو داشته باشه که خودشو با گرجوات ستادی downgrade کنه. چون خیالش از بابت اقامت راحته میره دنبال ECFVG و NAVLE.
    بعدش شروع کرد مثال زدن که فلانی توی شیکاگو سه سال طول کشید، فلانی توی کلیفرنیا اینها رو خوند و دو ساله گرفت، فلانی توی دالاس اینها رو خونده، فلانی توی کلرادو توی این زمان پاس کرده و فلان بیمارستان کار میکنه و ....
    بنابراین این فکر که امریکا دامپزشک ایرانی کمه رو از سرتون بندازین بیرون، اتفاقا بسیار هم زیادند اما کار دامپزشکی دارند میکنند نه اینکه درگیر اپلای و گرجوات ستادی و این بند و بساطا شده باشند.

    خب بحث اینه که من نوعی که گرین کارت ندارم چیکار کنم؟ نمیشه کار خیلی خاصی کرد مگر اینکه مقیم باشید، حتی اگه مقیم باشید هم کار خیلی خاصی نمیشه کرد مگر اینکه قبلش پولدار باشید. اما میشه یک کارهایی رو کرد که از هیچی بهتره. یعنی ECFVG و NAVLE را تا جایی که امکان داره در همون ایران پاس کنید. برای اینکه بدونیم تا چه مراحلی امکان داره که فردی که در ایران هست پیش بره میاییم اول مراحل این امتحانات رو میشکنیم. اول ECFVG: این امتحان مرحله اولش ثبت نام هست. همین الان میتونید وارد سایتشون بشید و ثبت نام کنید و 1000 دلار رو از طریق کارت اعتباری پرداخت کنید. سپس در پایان ثبت نام بهتون رسیدی داده میشه که اونو به همراه یک نسخه از مدرک و ریزنمره ترجمه شدتون (نه اصل مدرک) رو براشون باید پست کنید. دقت کنید که رسیدی که بعد ثبت نام بهتون داده میشه یه جایی داره که باید عکستون رو بهش بچسبونید و یه سری جاهای خالی رو پر کنید و سپس اونو ثبت محضریش یا notarize کنید (حتما اینکار رو انجام بدین وگرنه ثبت نامتون incomplete میشه، من این اشتباهو کردم و بعد دو هفته باهام تماس گرفتند و گفتند باید دوباره این رسید رو پر کنم و یه عکس دیگه بچسبونم و ثبت محضریش کنم و حتما بعدش براشون پست کنم و اسکن و ایمیل شدشو قبول نمیکنند.) نمیدونم توی ایران چه جاهایی اینکار رو انجام میدهند فکر کنم از دارالترجمه ها بپرسید بدونند، یا خودشون انجام میدهند یا معرفیتون میکنند به جای درستی که اینکارو میکنند.
    رسید ثبت محضری شده + یک عکس اضافه + ریزنمرات و مدرک ترجمه شده رو برای آدرسی که در رسید هست پست کنید. از پست TPG استفاده کنید بهتر و قابل اعتماد تره. چون بهتون tracking number میدند و میتونین محمولتونو ردگیری کنید که کجاست. ولی در هر صورت به محض اینکه دریافت کنند شما در پروفایل ECFVGتون مشاهده میکنید که این قسمت زده شده کامل و رسیده دستشون. برای من چون در امریکا بوده در کمتر از یه هفته توی پروفایلم زدند که دستشون رسید.

    بعد از اینکه دستشون رسید اونها یه نسخه رو میفرستند به دانشگاتون و تاییدشونو میخوان. یا همون استعلام میکنند ازشون. به گفته خودشون این روند میتونه بین 3 تا 6 ماه زمان بگیره اما داوطلب تا زمانی که جواب استعلام دستشون برسه میتونه تا آخر مرحله 3 که امتحان BCSE هست رو پیش بره و فقط برای امتحان عملی اینقدر باید منتظر باشه تا جواب استعلام بدست اونها برسه. (شما که هنوز تو ایرانید این موضوع براتون استرس کمتری داره چون خودتون میتونید برید دانشگاهتون و پیگیری کنید که همچین چیزی از ECFVG دریافت کردند یا چرا جواب استعلام رو اینقدر دیر دارند میدند. یعنی دانشگاتونو push کنید که کارها رو زود انجام بدند.)

    اگه ثبت نام کردید و از ادامه راه پشیمون شدید تا 60 روز بعد ثبت نام فرصت دارید که withdraw کنید. اگه زیر 60 روز ویددرا کردین 725 دلار refund میکنید. من دو روز مونده بود به 60 روز ویددرا کردم. اگه از 60 روز بگذره کل 1000 دلارتون پریده.

    حالا مرحله 2 یعنی نمره زبان رو باید سابمیت کنید. اگه تا الان امتحان زبانی ندادید و سطح زبانتون متوسط هست، به شدت از انتخاب تافل برحذرتون میدارم چون نمره سپیکینگ 26 که گفته تقریبا آوردنش از خود ecfvg رو پاس کردن سخت تره چون اصلا همچین نمره ای رو مصحح های ETS به راحتی به کسی نمیدند. بقیه سکیل ها باند معقولتری براش در نظر گرفتند ولی سپیکینگ کار رو برای انتخاب تافل خراب کرده. به نظرم (بازم تصمیم با خودتونه) انتخاب ایلتس خیلی بهتره. نمره ها از 2 سال پیش تا الان قابل قبولند یعنی نمرتون تا دو سال واسه سابمیت شدن به ECFVG اعتبار داره.
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  6. #196

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    مرحله 3 که امتحان تئوری هست و اسمش BCSE.
    برای پاس کردن این امتحان نیازی نیست که حتما بیایید امریکا بلکه همون تو ایران که هستین هم میتونید بدین. اول منابعش رو میخونید و بعد برای امتحان باید ثبت نام کنید. امتحان کامپیوتری هست و در ترکیه برگزار میشه. میتونید از طریق پرومتریک کشور ترکیه رو انتخاب کنید و فی امتحان رو پرداخت کنید. وای که چی بگم از هر جهت دارند پوست میکنند، من تقریبا سه ماه پیش که ثبت نام کردم فی این امتحان بود 80 دلار، اما الان که چک میکنم فی اون از سال 2015 شده 210 دلار. خدا به خیر کنه.
    The fee to apply for the BCSE is $210.00. The fee can be paid via credit card payment when submitting the application through ECFVG Online or in the form of a money order or cashier's check after completing the online application
    به همین دلیل هست که میگم اگه قصدتون جدیه هر چه زودتر ثبت نام کنید که مشمول تغییرات آینده (که هر ساله دارند گرگ تر میشند) نشید. در زمان ثبت نام هر قانونی اعم از فی و دیگر قانون ها که بوده (منظورم اون ثبت نام 1000 دلار اول و فرستادن مدرک هست نه ثبت نام امتحان BCSE) شما مشمول همون قانونها میشید و تغییرات آینده در مورد شما اعمام نمیشه بلکه برای افرادی که از اون تغییرات به بعد ثبت نام میکنند اعمال میشه.
    سه بار در سال میتونید امتحان بدین و محدودیت در تعداد امتحان نداره. یعنی بینهایت بار میتونید امتحان بدید ولی هر بار باید این فی که الان شده 210 دلار رو پرداخت کنید (البته تا الان- حالا تغییراتی که در اینده میدند اگه شامل این قسمت یعنی عدم محدودیت تعداد امتحان هم نشه)

    خب تا اینجا رو پس تا موقعی که در ایران هستین میتونید پیش برید و فقط مرحله 4 میمونه.

    NAVLE که امتحان بورد دامپزشکی هست رو هم میتونید در ایران که هستین بدین. میتونید برید ترکیه، قطر یا امارات و این امتحان رو بدید. از طریق پرومتریک محل امتحانیتونو انتخاب میکنید و فی اون که فکر کنم پونصد و خردی دلار بود رو پرداخت میکنید (فی دقیق رو در سایت نولی ببینید). برای اینکه بهتون اجازه بدند در امتحان نولی ثبت نام کنید باید قبلش BCSE رو پاس کرده باشید. بنابراین پاس کردن BCSE پیش نیاز NAVLE هست.
    NAVLE امتحانی هست که هم خارجی ها و هم امریکایی ها باید پاس کنند. اما BCSE فقط مال خارجی هاست.
    NAVLE به مراتب امتحانی سخت تر از BCSE هست. یعنی BCSE پیش نولی بچه بازی هم نیست. خود امریکایی ها هم از این امتحان که برای گرفتن لایسنس باید پاسش کنند وحشت دارند.
    این امتحان محدودیت تکرار دارد یعنی به هر فرد فقط اجازه میدهن تنها 5 بار این امتحان رو بدهد و اگه بعد این 5 بار نتواند پاس کند دیگر کار خود را تما شده فرض کند!
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  7. #197

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    حالا منابع مطالعاتی برای BCSE و NAVLE:

    منابع برای مطالعه امتحان BCSE:

    این دو تا منبع رو بخونید این امتحان پاس هست:

    1- دو کتاب مربوط به NVMS
    اولی: Small Animal Internal Medicine
    دومی: Large Animal Internal Medicine

    فکر کنم اگه اشتباه نکنم هر دوی این کتابها رو میتونید از انتشارات چنگیزی تهیه کنید. اگه شهرستان هستین بهشون تلفن بزنید تا براتون بعد کارت به کارت کردن مبلغ پست کنند.

    2- منبع بینظیر این امتحان ZUKU

    برای کسانی که وقت کمتری دارند زوکو واسه BCSE کفایت میکنه. بازم میگم که BCSE اصلا امتحان سنگینی نیست و خیلی از سوالات حالت کلی دارند که حتی با دانش کسی که تازه فارغ التحصیل شده (نه کسی که سالهاست فارغ التحصیل شده و همه چی یادش رفته) قابل پاس شدن هست، و اصلا قابل مقایسه با امتحان سنگینی مثل امتحان بورد دامپزشکی یا همون NAVLE نیست. من اکانت شش ماهه 225 دلاری شو خرید کرده بودم و تمام سوالاتشو زدم. بینظیر هستند. سیستمش اینطوری هست که اینقدر یه مبحث رو از زیر و روش سوال میده که پدر اون بیماری، یا عامل بیماری که ویروس یا انگل خاص هست، یا مثلا ساید افکت یه داروی خاص و غیره رو در میاره. رسما دیگه همه چیزشو حفظ میشین. جوابهای سوالاش که فوق العاده بینظیرند. دو حالت داره. یکی اینکه خودش اومده به شکل خلاصه وار توضیح میده و البته نکات مهمی که حتی حوالی اون سوال هستند رو هم خلاصه وار در همون جوابش میاره و بعلاوه اینکه تمام بیماریها و عامل و داروها رو به کتاب انلاین مرک واسه مطالعه بیشتر لینک میده. برتری بالای زوکو به هر منبع دیگه اینه که دقیقا چیزهایی که روز امتحان باهاش برخورد میکنید رو هدف قرار داده و همونها رو بسط داده. من با دکتر استیو (صاحب سایت زوکو) با ایمیل تماس گرفته بودم. یه جمله بسیار زیبایی گفت. گفت ببین علم دامپزشکی، اون همه بیماری و اون همه دارو که تمومی نداره و آدم اگه بخواد ریز همشو حفظ کنه که 200 تا کتاب باید بخونه و پیر میشه. ولی توی مجموعه زوکو ما چیزهایی رو هدف قرار دادیم که های فرکوانسی هستند، یعنی به مقدار زیاد در امتحان تکرار میشند و از اون مباحث در سوالات میان. و همیشه با افراد جدیدی که امتحانات جدید رو میدند در ارتباطیم و باهاشون مشورت میکنیم و در هر چه اپدیت کردن پکیجمون از تجربه امتحاناتشون و مباحثی که ازشون اومد استفاده میکنیم.
    یکی از بچه هایی که 3-4 سال پیش BCSE رو پاس کرد باهاش که صحبت میکردم گفت اونموقع که من شروع کرده بودم سایت زوکو 700 تا سوال هم راجع به BCSE نداشت و چون خود امریکایی ها فقط NAVLE رو باید بدند فقط قسمت نولی رو به طور کامل داشت. اما الان سایتش به شدت کامل شده. من با همون قدر پاس کردم. الان با این تعداد سوال و کاملی که هست مطمئن باش همین زوکو رو بخونی پاسی.

    روی قسمت SUBSCRIBE که کلیک کنید این سه تا رو میاره:



    اولی پکیج مربوط به نولی هست و دومی پکیج مربوط به BCSE و سومی پکیج مربوط به امتحان لایسنس تکنسین های دامپزشکی. که شما با دو تای اول کار دارین و سومی مال شما نیست.

    حتی من پیشنهادم اینه که اول زوکو رو کار کنید و یه امتحان ثبت نام کنید و بدین. اگه خدای نکرده قبول نشدید NVMS ها رو هم بخونید. من مطمئنم که با دو سه ماه خوندن زوکو خودتون میفهمید که چطور علمتون و دیدتون نسبت به سوالات تکون خورده و همتون با همین پکیج، BCSE رو پاسید.


    منابع برای مطالعه امتحان NAVLE:

    1- ZUKU

    2-VetPrep
    ممکنه این منبع یعنی VetPrep براتون آشنا نباشه، برای دوستانی که با این منبع برخورد نداشتند عرض کنم که این منبع دقیقا کارش مثل زوکو هست. در واقع برای نولی دو منبع که کارشون مثل همدیگه هست وجود دارند. برخی از امریکایی ها زوکو رو بهتر میدونند و برخی از اونها وت پرپ رو بهتر میدونند. VetPrep تنها برای امتحان NAVLE پکیج داره و برای امتحان BCSE هیچی نداره (البته تا الان). و برای BCSE بهترین منبع همون زوکو هست.
    اینجا دانشجویان امریکایی که میرند سال چهارم (یعنی همون سال اخرشون) شروع میکنند اکانت یکی از این دو منبع رو خریدن و شروع میکنند به خوندن برای اماده شدن برای نولی. گاهی بعضی ها از اواخر سال سه شروع میکنند به خوندن واسه نولی. همون طور که گفتم نولی یا امتحان بورد دامپزشکی امتحان سنگینی هست که برخلاف BCSE تنها با دو ماه خوندن نمیشه به راحتی پاسش کرد و مینیمم میگن 6 ماهی زمان نیازه تا پاسش کرد.
    من با چند تا از بچه های سال آخری اینجا که صحبت کردم نظرشون متفاوت بود برخی زوکو و برخی وت پرپ رو انتخاب میکردند ولی تعداد اونهایی که زوکو رو انتخاب کرده بودند بیشتر بود. اما چیزی که جالب بود این بود که اکثرشون به من میگفتند که تو که باید حتما واسه نولی هم زوکو رو بخونی چون تو یه بار واسه BCSE از زوکو استفاده کردی و با فرمت سایتش عادت کردی و سرعت خوندنت بالاتر میره باهاش. تا بیایی با فرمت سایت وت پرپ عادت کنی ممکنه برات یکم زمان بگیره. ضمنا زبون زوکو رو دیگه میفهمی و برات بهتره. یکیشون دقیقا اینو گفت که با زوکو یه بار امتحان بده اگه پاس نکردی بعدش برو سراغ وت پرپ و برای بار دوم وت پرپ رو هم بخون و امتحان بده اینجوری دیگه هر دو رو خوندی. و چیزی که جالب بود این بود که اخرش میگفتند هر کدومو خوب بخونی پاسی فقط یکیشو خوب بخون.
    ویرایش توسط Michael82 : January 11th, 2015 در ساعت 02:49 PM
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  8. #198

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    خب بعد پاس کردن این دو امتحان حال نوبت مرحله 4 امتحان ECFVG یا همون CPE میرسد که باید در خاک امریکا باشید. بیشترین باری که این امتحان برگزار میشود در مرکزی هست در لاس وگاس.
    برای ثبت نام CPE پاس کردن نولی الزامی نیست اما پاس کردن BCSE الزامی هست.
    در مورد امادگی برای این امتحان دو تا راه دارید:
    1- در دوره هایی که به همین منظور طراحی شدند شرکت کنید که معمولا شش ماهه هستند که هزینه معادل 26 هزار تا برای شهریه و 12-14 هزار تا برای مخارج زندگی بر میدارد. فعلا دو دانشگاه در امریکا این دوره را دارند یکی لوایزیانا و دیگری اوکلاهما. که باید براشون اپلای کنید.

    یک چیز جالب در مورد دوره اوکلاهوما با خوندن این فرم به نظرم رسیده. برید صفحه 12 و 13. میبینید که میتونید برای I20 درخواست بدین. این همون فرمی هست که وقتی مسترز یا پی اچ دی پذیرش گرفتین براتون از طرف دانشگاه صادر میشه و این چیزی هست که باهاش وقت سفارت میگیرید و میرین ویزای دانشجویی میگیرید. مثل اینکه برای این دوره هم میتونید مثل مسترز و پی اچ دی به I20 برسید و از این طریق برای ویزا اقدام کنید. من اصلا اصلا مطمئن نیستم خودتون به اوکلاهما ایمیل بزنید و بپرسید که به عنوان یه ایرانی که BCSE و NAVLE رو پاس کردین اگه در دوره اونها پذیرش بگیرید میتونید به I20 برسید و باهاش برای ویزا اقدام کنید یا نه.

    2- در هر صورت، سوای این دو دوره، منابع بسیار مهمی در اینترنت وجو دارند که مثل این دوره ها شما رو برای CPE آماده میکنند و میتونید ویدئوهای اونو ببینید. این منبع رو هم همین دوست عزیزم بهم معرفی کرد و گفت اگه نمیخوای اون همه هزینه کنی ویدئو هایی هستند که رسما با دیدنشون اکثر چیزهارو یاد میگیری.
    این هم لیست ویدئو ها:

    (اینم ویدئوها. این مورد فکر کنم براتون دیوار کشی شده و قند شکن نیاز داره): https://www.youtube.com/user/VETeLib
    این هم یه فروم فوق عالی منابع دامپزشکی که هر چی دلتون بخواد توش هست (نه فقط برای امتحان مرحله 4) : http://www.vetelib.com/index.php
    اینم یه سایت عالی دیگه (نه فقط برای امتحان مرحله 4) : http://en.wikivet.net/Veterinary_Education_Online

    هزینه مرحله 4 هم به این ترتیب هست:

    For CPEs administered in 2014, 2015, and 2016, the following full examination fee structure will apply:

    • 2014 administrations: $6,200 (USD)
    • 2015 administrations: $6,400 (USD)
    • 2016 administrations: $6,600 (USD)
    ویرایش توسط Michael82 : January 11th, 2015 در ساعت 02:50 PM
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  9. #199

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    خب ما در نظر میگیریم که با مسترز اومدین امریکا و تا زمانی که در ایران بودین هم BCSE رو پاس کردین و هم NAVLE رو.

    حالا جایی هست که باید صحبت کنیم که بدون داشتن اقامت عملا اصلا کاری نمیشود کرد و با داشتنش هم کار زیاد خاصی نمیشود کرد مگر اینکه اینقدر پولدار باشید که برای اون دوره دور و بر 40 هزار تا هزینه کردن و 10 هزار تا هم پول امتحان که مجموعا 50 هزار تا میشود برایتان مهم نباشد. برای گرفتن اقامت راههای مختلفی وجود دارد من جمله برنده شدن در لاتری، از طریق فامیلی یعنی فامیل درجه یک براتون درخواست میده. و یکی دیگه از راهها که خیلی ها انتخاب میکنند ازدواج با مقیم یا سیتیزن هست. که میتونه یه ایرانی مقیم یا سیتیزن باشه یا یه امریکایی یا یه مکزیکی یا هر کشور دیگه. فقط باید قبلش مقیم یا سیتیزن باشه. یکی از دامپزشکها رو میشناسم که با ویزای توریستی اومد دالاس و یه مکزیکی رو گرفت و بلافاصله شروع کرد کورسهای پیش نیاز دندانپزشکی رو در کالج برداشتن و بعد اتمام این کورسها برای دندان پزشکی اپلای کرد و پذیرش گرفت و الان در حال خوندن دندان هست و داره از ففسا وام میگیره. زنشم بعد سه سال که خودش سیتیزن شد طلاق داد (من اینجا بحث اخلاقی و غیر اخلاقی بودن عمل رو نمیکنم، فقط دارم میگم بعضی ها هر راهی لازم باشه میرند). و راههای زیاد دیگه که به خاطر قوانین فروم از گفتنش معذوریم. حالا اگه اقامت داشته باشید فایدش تو خوندن همون رشته های تاپ هست وگرنه به نظر شخصی خیلی ها مثل همون بنده خدای بالایی ارزشی نداره واسه دامپزشکی همچین کاری کرد و کار چندان خاصی با اقامت در رشته دامپزشکی نمیشود کرد چون اگه میخواهید وام بگیرید (برای اون دوره های شش ماهه) باید از بانکها بگیرید که بانکها هم cosigner قوی ازتون میخوان. منظور یه cosigner قوی ای که در امریکا هست. بعدش با اون همه خوندن و این همه هزینه کردن آخرش میشید یه DVM که سالی 70 تا بسازه.


    در مورد کارهایی که میتونید به عنوان یه دامپزشکی که لایسنسشو گرفته بکنید: یکی اینه که برید توی بیمارستانهای دیگه و استخدام بشید و پرکتیس کنید. بیمارستان مال یه دامپزشکی هست که میاد دامپزشکهای دیگه و چند تا تکنیسین یا به طور اختصار تک رو استخدام میکنه. حقوق ها برای صفر کیلومترها معمولا از سالی دور و بر 50 تا 60 هزار تا معمولا شروع میشه (بدون کسر مالیات). بعضی ها بعد سه چهار سال کار کردن واسه دیگران خودشون میان کلینیک کوچک یا یه بیمارستان بزرگ میزنند. برای دایر کردن بیمارستان برخی بانکها یه وامی دارند که به دامپزشکهایی که لایسنس دارند میدهند. مثلا bank of america که باهاشون صحبت کردم میگفتند مبلغ 400 هزار تا به ازای هر لایسنس میدهند. مثلا میتونید دو نفر بشید و 800 هزار تا بگیرید. دایر کردن بیمارستان چقدر درامد دارد؟؟؟ اصولا بیمارستان زدن با دامپزشکی یه فرق اساسی داره به این معنی که بیمارستان زدن یعنی بیزنس کردن. معمولا بیزنس در امریکا 20 درصد سود میدهد اگه همه چیز خوب پیش برود. بنابراین اگه بیمارستانتون یک میلیون گردش مالی داشته باشد 200 هزار تا سود شماست و بقیه مالیات و حقوق تک ها و پرسنل و بقیه هزینه های جانبی ساختمان. اما چرا همه دامپزشکان بیمارستان دایر نمیکنند و میرند برای یکی دیگه کار میکنند؟؟؟ به خاطر اینکه اینجا هم مثل ایران یه چیزی وجود دارد به اسم جا افتادن. یعنی اون بیمارستانهایی که قبلا دایر شدند و مشتری خاص خودشونو دارند، اسم و رسمی دارند و شما نمیتونید به این راحتی مشتری های اونها رو بگیرید. اگه شما کیس نداشته باشید از این طرف حقوق پرسنل و قسط وام بانکی و هزینه جانبی ساختمان فرا رسیده و این باعث بالانس منفی هزینه ها و در نهایت ورشکستگی شما میشود. نمونه هایی از دامپزشکان که ور شکست شدند رو هم میشناسم.
    یه شب به اتفاق یکی از دوستای بنگاهی همین دوستم رفتیم بار تو دالاس، و همین بحث مطرح شد. (همه میرن بار، ما هم میریم بار با این رشته اونجا هم زهر مارمون میشه!) اون بنده خدا حرف قشنگی زد که اگه میخواهید بیزنس کنید رستوران بزنید که خیالتون راحته که مردم میان غذا میخورند چرا دو تا خاورمیانه ای (اینجا یکی از چیزهای تلخ اینه که امریکایی ها وقتی ببینند شما وایت امریکایی نیستید پیشتون کیس نمیارند مگه اینکه کل بقیه پرسنل رو وایت استخدام کنید که به این شکل بیمارستان شکل وایت به خودش بگیره و اونها احساس راحتی کنند) میخواهید برید زیر 800 هزار تا لون و میخواهید کیس امریکایی ها رو از دستشون دربیارین. بیزنس بیزنسه، همشون 20 درصدن.
    خب با نکته بالا حتما میبینید که اینجا هم از اون باند بازیهایی که در ایران بوده هم وجود داره. این فروم و همین صفحه رو تا آخرش خوب بخونید تا با درد دلهای خود امریکایی ها آشنا شوید. اینجا بود که من به این نتیجه رسیدم که ذات این رشته خودش این جور باند بازی ها و این همه استرس کیس اومدن و نیومدن و حقوق خوب میدن نمیدن و از این جور چیزها رو میطلبه و ربطی به کشور نداره. به همین دلیل مسیر زندگیمو به سمت پزشکی تغییر دادم. البته دلیل دیگه هم این بود که اینجا که هستین دیگه دوست ندارید کاری که باهاش حال نمیکنید و دوس ندارین رو انجام بدین. دوس دارین دنبال علاقتون برید و از این جور تغییر رشته ها اینجا که خیلی دیده میشه. یه مثال دیگه مثلا برادر همین دوستم که بعد از اینکه phdشو در رشته مهندسی عمران اینجا گرفت و پست داکشو هم گذروند. در یک شرکتی کار گرفت با حقوق 70 هزار تا در سال. زن گرفت و دو تا بچه داشت. یهو گفت حق من که شریف خوندم این نیست که اینجا بهم 70 هزار تا بدند. شروع کرد توی کالج واحدهای پیش نیاز پزشکی رو گرفتن، بعدش امتحان MCAT رو با نمره عالی پشت سر گذاشت و از یکی از دانشگاهها پذیرش گرفت و الان سال اول پزشکی هست (اوایل ترم دوم) با 41 سال سن. چرا چون با رشتش و مهمتر از رشتش با درامدی که از رشتش داشت در میاورد حال نکرد. خیلی از هم رشته ای هاش هم هستند که با همون حقوق و همون رشته خیلی خودشون رو خوشبخت میدونند و اتفاقا یکیشون هیوستن کار میکنه و پایه بارمون هم هست، وقتی که باهاش صحبت کردم گفت همین بستمه، میخوام چیکار. اینجاست که افراد متفاوتند و متفاوت میبینند. این پست رو به عنوان مثال بخونید تا ببینید که افراد متفاوت در رشته های متفاوت چطور فکر میکنند. یکی که داره داروسازی که ممکنه آرزوی خیلی ها میتونه باشه را میخونه چرا میگه دارم احساس سرخوردگی میکنم. چون دیدش با دید افراد دیگه فرق میکنه.

    بازم میگم، اینها زمانی براتون پررنگ میشه که اینجا باشید وگرنه باید هر کاری بکنید که اولا به اینجا برسید. ممکنه کسی اینها رو بخونه و بگه تو همون ایران پزشکی بخونم ممکنه بهتر باشه که برم امریکا با وضعی که برای این رشته ممکنه در انتظارم باشه و واقعیت ممکنه با تصوراتم فرق داشته باشه. یکی هم میگه این کشور هیچ چیش دیگه برام قابل تحمل نیست و (مثل من که قبل اومدن فقط میگفتم باید برم) بگه من میخوام برم و care نمیکنم که درامد و احترام و اینها در چه سطحیه. تمام اینها به نیت کمک بهتون گذاشته شدند. یکی از یک نکتش استفاده میکنه یکی از ده تاش، یکی فقط از منابعی که معرفی کردم و یکی هم همه اینها رو میدونسته و استفاده ای نمیکنه! امیدوارم در کل براتون مفید بوده باشه.

    ممکنه تا مدتها به علت کمبود وقت، وقت نشه به اینجا سر بزنم ولی از صمیم قلب براتون بهترینها رو آرزو میکنم و امیدوارم بهترین و خیرترین تصمیمات رو برای زندگیتون بگیرید و همیشه شادکام و پیروز باشید.
    ویرایش توسط Michael82 : January 11th, 2015 در ساعت 02:52 PM
    Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts
    Charles Dickens

  10. #200
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال‌ها
    10

    پیش فرض پاسخ : کار و ادامه تحصیل دامپزشکان در خارج

    دکتر جات خالی بود این چند وقت.خوش اومدی
    یه سوالی داشتم که جاش خالیه تو forum:
    یه سری دامپزشکا هستن که میرن خارج یه دوره ای میگذرونن و بر میگردن ایران دوباره.دوره های چند ماهه یا چند ساله میرن مثلا فلان تکنیکو یاد میگیرن و برمیگردن ایران میشه اگه اطلاعاتی داری بگی چجوریه؟
    این دسته دامپزشکا میرن دانشگاه های اونجا course میگذرونن یا مثلا volunteer میشن تو یه بیمارستان و یه چیزایی یاد میگیرن؟
    اگه سایتی هم میشناسی کمک کنه لطفا معرفی کن.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •