ببینید گرفتن DVM در امریکا هم هزینه بالایی داره و هم به دلیل کم بودن دانشکده ها ورود بهش خیلی سخته. افرادی که به کورسهای pre-vet بسنده نکردند و حتی phd انیمال ساینس رو به این نیت گرفتند که اپلیکیشن پکیجشونو واسه اپلای به vet school قوی کنند هم دیدم و باهاشون در این مورد و نیتشون و هدف ایندشون صحبت و مباحثه کردم. دو تا دختری که با فوق لیسانس انیمال ساینس از خوندن DVM بازموندند و تموم اپلایهایشون به تموم دانشکده های دامپزشکی امریکا ریجکت شده و اخر سر ناچار شدند حتی قبول کنند برن جزایر کاراییب DVM بخونند رو هم دیدم. کورسهایی که در دوره DVM امریکا اینها پاس میکنند رو باید بدون تعارف عرض کنم که کمر شکن هستند. واقعا خیلی زیر فشار درس قرار میگیرند و حجم دروس براشون به شدت بالاست. به طوری که امثال من که از ایران DVM گرفتیم و با ECFVG میتونیم مدرکمونو به تایید برسونیم یه حسی بهم دست میداد که انگار دورشون زدم و دلم براشون میسوخت که چقدر دهنشون سرویس میشه با این حجم غیر قابل بیان دروس که اونها در یک ترم باید پاس کنند. رسما حتی وقت نفس کشیدن ندارند.
در مجموع، از یک طرف هزینه بالای خوندن DVM (یعنی زیر وام رفتن خیلی بالا که بعد تحصیل باید پرداخت کنند - چون همه هزینه رو از ففسا وام میگیرند)، و از طرف دیگه تعداد کم دانشکده های دامپزشکی در مقایسه با سایر رشته ها، از طرف سوم(!) کورسهای بسیار سنگین و حجم بالاشون که باید در هر ترم توسط وت ستیودنت ها پاس بشه، باعث شده که داشتن مدرک DVM یک اعتبار و احترام به نسبه ای که وقتی عمیقا نگاه کنید به نظرم کاذب هست (دلیلشو در ادامه عرض میکنم) همراه خودش میاره.
حالا یک سوال مهم:
اگه DVMگرفتن توی امریکا اینقدر برای خودش داستان داره چرا افرادی مثل من به جای پاس کردن ECFVG و NAVLE و به اعتبار رسوندن مدرکشون کلا تغییر رشته میدند؟
ببینید، اول که میایید اینجا و امکانات فوق العاده بالای اینها و طرز برخورد بسیار عالی و پرستیژ عالی افراد در داخل دانشکده رو میبینید و با ایران مقایسه میکنید شوکه میشید. بعد از اینکه با امریکایی ها منظورم مردم عادی قاطی میشید و باهاشون زندگی میکنید میفهمید که تمام اون احترامات عالی چیزی هست که بین خود دامپزشکاست. یعنی دامپزشکهای اینجا برخلاف ایران به همدیگه خیلی احترام میزارند. دانشکده به دانشجوها پرستیژ خاصی میدند که وقتی مردم کیس آوردند به دانشجوها احترام بزارند.
اما جواب سوال: تمام اینها چیزی هست که خود دامپزشکها واسه خودشون درآوردند و مردم عادی اگه نگیم همون طرز فکر ایرانو نسبت به دامپزشکها دارند حالا یکم احترام بیشتری میزارند ولی دیگه اونجوری که من قبل اومدن فکر میکردم که کشته مرده دامپزشکها باشند نیست. مثلا توی مردم عادی حتی مسخره کردن رو هم دیدم، مثلا یکی مریض بود و بهش میگفتند برو پیش vet ها ها ها ها. یعنی از این مسخره کردنهایی که توی ایران میدیدم اینجا هم وقتی قاطی مردم عادی میشی گاها میبینی.
بزارید یه خاطره دیگه هم بگم:
یه شب سه تا از دوستای امریکایی همین رفیقم اومدن پیشمون و رفیقم گفت اون اتفاقی که برات توی آموزشی سربازی افتاده رو تعریف کن براشون.
ما هم شروع کردیم که آقا یه روز صبحگاه فرمانده پشت میکروفون گفت که دکترها از صف بیان بیرون و بیان پیش من. آقا این رفیقامون هی هولمون میدادند که فلانی برو دیگه، تو هم دکتری، نشنیدی میگه دکترها بیان بیرون. آقا ما هی به اینها میگفتیم منظورش پزشکان. اینها هی هولمون میدادند که برو، نه بابا، تو هم باید بری، منظورش دکتران. آقا ما هم راه افتادیم توی این صف پزشکها رفتیم پیشش. وقتی رسیدم پیشش خواستم make sure کنم که منم منظورش بودم یا نه. یواش بهش گفتم: جناب سرهنگ من دامپزشکم، منظورتون منم بودم؟ (آقا جناب سرهنگو داری، انگار بهش فحش خواهر مادر دادم، اگه چوبی چیزی داشت، یک کتک مفصلی ازش میخوردم.) گفت: چییییی؟؟؟ چیییی گفتییی؟ دامپزشکییی؟؟؟؟ هااااااا؟؟؟ دامپزشکک؟؟ دامپزشککییییی؟؟ کی بهت گفت بیای اینجا؟؟؟ هاااا؟؟؟ منو دست میندازی؟؟؟ فرمانده رو مسخره میکنیییی؟؟؟ هااااا؟؟؟ (اینقدرم بلند داد میزد و همشم توی بلند گو واسه هزار نفر تو صبحگاه پخش میشد که تو دلم میگفتم ای چیز دراز تو دهن این بچه ها، من احمقو نمیگی چرا به حرف اینا گوش کردم). گفتم: جناب سرررر..... گفت: چیییی؟؟؟ جواب منو میدی؟؟؟؟ کی بهت اجازه داد حرف بزنی؟؟؟؟ هاااااا؟؟؟ کی بهت گفت حرف بزنی؟؟؟؟ ادعات میشه؟؟؟ میدم درستت کنند..... میخواستم بگم غلط کردم اومدم، آقا اصلا نمیذاشت کلامت منعقد بشه. وقتی طرز برخورد بدشو دیدم تو دلم گفتم این عقب مونده چرا اینجوری میکنه، آبرو حیث نذاشت برامون، من که بهش نگفتم به اسب آبی تجاوز کردم. گفتم دامپزشکم.............. بعد از 5 دقیقه توپ و تشر، گفت برگرد سر جات.......خلاصه به جرم دامپزشک بودن، تا نزدیکای محاکمه صحرایی پیش رفتم.... اصلا نمیدونم چه جوری برگشتم توی صف، این پام به اون پام پنالتی میزد...... حالا وقتی وارد صف شدم و دیدم یه مشت لیسانسه گرگوری با ترحم به آدم دلداری میدادند و یاد 222 واحدی که توی DVM پاس کردم میفتادم، میخواستم قوانین ژئو فیزیک اجازه میداد که خودم رو از کره زمین پرت میکردم و با ملاج میخوردم به کف کره ماه طوری که روحمم در این صانحه جان سالم بدر نبره!
همینطور که داشتم این خاطره رو تعریف میکردم، دیدم این امریکایی ها روی زمین فرش شدند، همچین با قهقه میخندیدند و یکیشون چنان اشکی از چشاش میومد که نمیتونستی بفهمی داره میخنده یا گریه میکنه.
آقا ما تا این صحنه رو دیدیم که چقدر این خاطره براشون make sense کرده، انگار آب سردی بر سرمون ریخته باشند. گفتم ای وای، اصلا تعجب نکردند و مثه گاو دارند میخندند. یهو یکی که بینشون دختر بوده گفت: خب اون گفت دکترها بیان تو چرا رفتی؟؟ منم یه حالت جدی و عصبانی گرفتم که خب منم دکتر بودم دیگه. دیدم بچه پررو میگه: oh yeah. دیگه حالا چیزهایی که تو دلم نثار ایشون کردم اصلا قابل پخش نیست. بگذریم.
اما دولت امریکا داره زور میزنه که به زور به مردم بقبولونه که این رشته خیلی با ارزشه ولی مردم همچنان ارزش خیلی بالایی برای این رشته قائل نیستند. بنابراین میخوام اینجا دو تا واقعیت رو در نظر داشته باشید. یکی اینکه آیا واقعیت اینه که مدرک دامپزشکی، اصلا دکتری حرفه ای هست یا خیر؟ جوابش بله هست. آیا قانونا دامپزشکان مدرک دکتری حرفه ای در امریکا و ایران دریافت میکنند؟ جوابش بله هست. پس واقعیت اول این هست که دامپزشکان دکتر هستند. حالا بریم سراغ واقعیت دوم: آیا مردم عادی دامپزشکان را به عنوان دکتر قبول دارند؟ جوابش خیلی گسترده تر از از یک کلمه ساده آره یا نه هست. این موضوع در برخورد با اقشار مختلف و از فرد به فرد جامعه که باهاشون برخورد میکنید و تجربه میکنید فرق داره. درصد زیادی از جامعه فرهنگ بالایی دارند و به اندازه کافی اجوکیتد هستند (نه از لحاظ درسی اجوکیتد، خواهید دید ادمهایی که پی اچ دی دارند ولی اون اجوکیتدی که منظورم هست نیستند، بلکه از لحاظ فرهنگی و بینش اجتماعی منظورم هست) و وقتی اینها رو consider میکنید جواب اون سوال بله میشه. اما متاسفانه دیدی که در بین درصدی از جامعه که ممکنه تعدادشون کم هم نباشه وجود داره و خیلی دردناک و علیرغم واحد های سنگین و زیادی که یک دامپزشک باید در طول دوره DVM خود بگذرونه نسبت به این قشرunfair هست اینه که جواب اون سوال رو نه میکنه.
تمام این داستانهای بالا، تمامی این اتفاقات بالا (اگه احیانا در امریکا بیفته) مربوط به چه کسانی هست؟؟؟ بله برای DVMهایی که practice میکنند، نه برای شما که میخواهید پی اچ دی بخونید. برای DVM شدن که باید اون امتحانات (ECFVG و NAVLE) رو پشت سر بزارید که توضیحاتش در تاپیک داده شده، اما شما برای اومدن به امریکا نیاز دارین برای پی اچ دی یا مسترز اقدام کنید، اگه برای امتحان ECFVG اقدام کنید نمیشه به راحتی ویزا گرفت و ممکنه ده هزار دلار پولتون با نگرفتن ویزا بپره. مرکز برگزاری امتحان میگه که برای امتحان عملی باید ابتدا پول واریز گردد. بعد اینکه پول رو واریز کردین و موفق به دریافت ویزا نشدین، مرکز برگزاری هیچ مسئولیتی رو متقبل نمیشود و هیچ پولی به عنوان refund در کار نیست یعنی قابل استرداد نیست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)