سلام دوست من,
- ترجمه دانشنامه و ریزنمرات من تایید و تمر دادگستری داره ولی وزارت خارجه نه، این مشکل زا هست؟
این موضوع از دانشکده به دانشکده و از کشور به کشور متفاوته. یعنی برخی تنها تایدیه یکی را میخوان و برخی تایدیه هر دو را.
راه بهتر اینه که با دانشکده مربوطه چک کنید, ولی بهترین راه اینه که به تایدیه هر دو برسونین که حرف و حدیثی توش نباشه.
- این که می فرمایید سعی کنم مقاله isi جور کنم، با توجه به این که از فارغ تحصیلی من می گذره و با محیط و آدمای آکادمیک ارتباطی ندارم، ممکن هست؟ یه چیزایی ولی شنیدم از کسانی که مبالغ بالایی دریافت می کنن برای اینکه اسمتون رو توی مقاله بیارن، صحتش نمی دونم در چه حده
احتمالا صحت داشته باشه ولی منظورم این نبود. مثلا از بین همکلاساتون اگه کسی phd خونده باهاش واسه یه مقاله برنامه ریزی کنید و یا شما رو به کسی که میشناسه معرفی کنه که باهاش کار کنید و یا در شهری که سکونت دارین یه سر به دانشکدش بزنین و با یه چند تایی استاد صحبت کنید که نیاز مبرم به مقاله دارین و آمادگی هر گونه همکاری رو دارین و احتمالا اولین چیزی که استادی اگه قبول کنه باهاتون کار کنه ازتون میخواد اینه که مسائل مالی این کار رو شما پوشش بدین و فراتر از اون تایم باید بذارین چون تمام کارهای عملی و تحقیقاتی با شما میشه و ایشون فقط بهتون خط و راهنمایی میده.
- اگر لطف کنین و یه توضیحی بدین در مورد این نحوه جواب دادن استاد که؛ من می خام برای فاند اپلای کنم ولی تو هم دنبال اسکالرشیپ باش. ینی که تنها امید تو اسکالرشیپ هست یا اینکه اگه با
فاند موافقت شد دیگه اسکالرشیپ لازم نیس؟
این یکی از کارهای موازی هست که عرض کردم. استاد میخواد پروپزالشو برای فاند بنویسه, ولی هیچ استادی به قطع و یقین نمیدونه که پروپزالش تصویب میشه, بنابراین اگه الان بهتون بگه من فاند دارم و شما اپلای کنی, دانشگاه برای پذیرش دادن میخواد منبع مالی کار معلوم بشه, یعنی یا شما هستین با ارائه Bank Statement و توانایی ساپورت شخصی یا استاد هست با ارائه تصویبیه فاند. اگه در موقع بررسی مدارکتون هیچ کدوم اینها به دانشگاه ارائه نشه, دانشگاه به کسی که ساپورت مالیش معلوم نیست پذیرش نمیده.
راه دیگه اینه که دانشجو به اسکولارشیپ نائل بشه. وقتی به این پشتوانه مالی ناشی از اسکولارشیپ نائل میشین دیگه لزوما برای دانشگاه ارائه یکی از دو مدرک بالا یعنی BS یا فاند استاد برای دادن پذیرش لازم نیست.
خب , استاد مورد نظر الان فاند نداره, ولی شما رو میخواد, بنابراین شما رو برای کسب منبع مالی دیگه ای تشویق میکنه که اسکولارشیپ هست. چیزی که مهمه اینه که استاد شما رو میخواد. اکی؟ به نظرم شما میتونین سه جور عمل کنید: (ولی قبل هر کاری باید همین الان CVتونو بنویسین, بدون CV اصلا شروع به میل زدن نکنید, چرا؟ چون یه بنده خدایی اگه بخوادتونم میگه CVتو بفرست ببینم, حالا شما نمیتونی بهش بگی یه هفته صبر کن من CVمو بنویسم, یا به خاطر اینکه CV ننوشته یه هفته به میلش دیر جواب بدین تا CVتونو آماده کنین. هر دو جورش بی احترامی و توهین به استاده هست)
1- بهش بگین این CV بندست, من دوست دارم طبق چیزی که گفتین اپلای و برای اسکولارشیپ اقدام کنم, ولی قبلش میخواستم باهاتون مشورت کنم که آیا با توجه به CV بنده که همه چیش به نظرم عالیه و فقط یه publication نداره, آیا من شانسی برای نائل شدن به اسکولارشیپ دارم؟ اگه نه من مایلم برای یه زمانی که فاند قطعی میشه دوباره باهاتون هماهنگ کنم و اونموقع اپلای کنم, میتونم بدونم چه زمانی میتونه یه موقع مناسب برای check back باشه که فاند امکانش هست قطعی شده باشه؟ (البته میتونین این دو سوال را در دو میل پشت سر هم بزنین, یعنی اول سوال اول رو بپرسین اگه جوابش این بود که امکانش خیلی کمه, سوال دوم رو بپرسین)
2- دل رو به دریا بزنین و خیر یه application fee رو بخورین و همین الان اپلای کنین. به استاده میل بزنین که من آمادگی اپلای دارم, لطفا به بنده بفرمایین که چطور عمل کنم و برای اسکولارشیپ تقاضا بدم که ایشون علاوه بر پاسخ, ایمیل کسی که هماهنگی لازم رو باهاش بکنین بهتون میده. فقط نکته اساسی اینه که اینجا شما احتیاج به نمره زبان دارین به طور بسیار زود, نمره زبانی که سیدنی و ملبورن میخوان 100 تافل هست و 7 ایلتس و نمره زبانی که اون سه دانشکده دیگه میخوان 90 تافل با باند فکر کنم 21 یا 23 دقیقا نمیدونم توی رایتینگ, و 6.5 با باند 6 در هر چهار قسمت ایلتس هست. خب اگه همین الان اپلای کنین و نتونین نمره زبانو meet کنین کل زحمتتون هدر میره.
بزارین یه نکته اساسی رو خدمتون عرض کنم که یه Alarm دوستانه بهتون داده باشم, و اونم راجع به زبانه, چون من خودم دو سال بود که به دلیل نداشتن پایه پشت خط گرفتن مدرک زبان مونده بودم و اهمیت این مدرک رو برای اپلای با تمام وجودم درک میکنم:
برای کسی که مدرک زبان داره, یعنی 99 درصد راه رو پیموده, و کسی که همه چیز دیگه رو داره (اعم از معدل, ISI, تجربه کاری و غیره) الا مدرک زبان یعنی فقط 1 درصد راه رو پیموده.
کسی که مدرک زبان داره دیر یا زود یه پوزیشن گیر میاره, فقط کافیه استوار, خستگی ناپذیر و با روحیه باشه, و به محض گیر آوردن یه پوزیشن یعنی اپلای کردن و تمام. اما کسی که مدرک زبان نداره ( ولی معدل عالی, ISI, تجربه کاری و غیره همرو داره) هر چی پوزیشن به دلیل قدرت رزومش گیر میاره رو از دست میده.
این موضوع را عرض کردم که همین الان در برنامه ریزیتون توجه ویژه به زبان داشته باشین چون زبان واجب کفایی هست برای اپلای و بقیه مستحب کفایی :-) :-)
بعد دو تا سوال غیر مرتبط با مباحث قبلی:
- این که گواهی بگیریم از استادی در ایران، که شرایط تحصیل در مقطع دکترا از طریق شرکت در آزمون دکترای ایران رو داشتیم ولی نرفتیم می تونه پوئن مثبتی برای رزومه مون محسوب بشه؟
به نظرم در recommendation letter این استاد به این موضوع با آب و تاب صحبت کنه بهتره و در پروسه ارزیابی مدارکتون برای پذیرش تاثیر خوبی داره. بهتره متنشو خودتون با آب و تاب بنویسین و آماده داشته باشین, چون اکثر استادای ایرانی زبانشون اونقدر خوب نیست که بتونند خوب موضوع رو با آب و تاب تعریف کنند, البته قبلش از استاده اجازه بگیرین و بگین من یه متنی اینجوری آماده کردم, اشکالی نداره براتون میل کنم و شما همینو در ریکام بیارین؟ یا مایلین خودتون یه متن دیگه ای بنویسین؟ معمولا اگه قبلش اجازه بگیرین و با احترام برخورد کنین موافقت میکنند.
- اپلای کردن برای دکترا محدودیت سنی نداره؟ یا دست کم این که اگر ببینن سنت بالا رفته وجهه خوبی نداشته باشه؟ از این بابت می پرسم چون مجبورم توی این راه مقداری آهسته قدم بردارم
تنها کشوری که دیدم محدودیت سنی برای اپلای به دوره phd گذاشته بود آلمان بود, که اگه اشتباه نکنم 30 سال بوده.
در آمریکا من وقتی لیست پذیرفته شدگان DVM رو تازه نگاه میکردم 40 ساله هم توشون بودند.
سن ممکنه یه مقدار برای ویزا گرفتن مهم باشه, چون باید افیسر را توجیه کنید که چرا مثلا بین فارغ التحصیلی و ادامه تحصیلتون 5-6 سال فاصله افتاده و یهو قصذ ادامه تحصیل پیدا کردین که همه جوره میشه توجیهش کرد. مسئله ویزام که کلا چیزهای عجیب غریب زیاد توش اتفاق میفته و یه 22 ساله ریجکت میشه و یه 35 ساله یه ماهه Clear میشه. کلا در اون موقع فقط باید به خدا توکل کرد.
یه مسئله دیگه هم که به دور از تعارف می خواستم خدمتتون عرض کنم این بود که وجود آدمایی که با انگیزه و پشتکار به موفقیت می رسن و بعدم ابایی ندارن از این که خیر این موفقیت به بقیه هم برسه، آدم رو به تلاش و ادامه راه امیدوار می کنه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)