قبل از این که نظر شخصی خودم رو بگم یک تجربه شخصی را با کمال احترام با شما در میان می گذارم. امیدوارم به کسی بر نخورد !
اگر با خودتان رو راست باشید متوجه خواهید شد که خیلی از ایرانی ها (از جمله خود خود خود خود من) وقتی برای اولین بار به یک کشور خارجی مهاجرت می کنند (منظورم به طور کلی سفر برای هدفی به جز تفریح) در سال های اول همیشه دنبال
یک سری بهانه های واهی می گردند که به خودشان بقبولانند که "نه ایران از اینجا بهتر است". این مقاومت تا مدتی باقی می ماند (من تقریبا دو سالی اینطوری بودم!) و برای بعضی ها (مخصوصا کسانی که از نظر سنی بزرگتر از من هستند) این حس هرگز پایانی ندارد. نظر شخصی من این هست که این مقاومت در برابر
اعتراف به این که کشورمان از دنیا و
حتی از مالزی در اکثر موارد عقب افتاده تر هست در بیشتر مواقع یک دروغ "معصومانه" است فقط و فقط برای این که خودمان را دلداری بدهیم... هرچه باشد انسان ها به آب و خاک و میهنشان علاقه دارند و خواسته یا ناخواسته با تعصب به قضیه نگاه می کنند. بگذریم که دسته ی زیادی از هم وطنان گرامی ما هم هستند که به زبان ساده و بدون تعارف نژادپرست درجه یک هستند و صبحشان با فحش و بد و بیراه گفتن به مالایی ها و چینی ها و هندی ها شب می کنند ! مثلا هموطن ما معدلش 2.5-3.0 است و بعد از چهار سال درس خواندن 4 کلمه انگلیسی هم بلد نیست صحبت کند بعد مالایی ها را "خنگ و تنبل" خطاب می کند (فرض کن!!!) !
به نظر شخص من یک ناظر بی طرف اگر بخواهد از نظر صنعت و فرهنگ و اقتصاد و تکنولوژی مالزی را با ایران مقایسه کند قطعا رای به برتری مالزی خواهد داد. به عنوان یک ایرانی که 4 سال در مالزی زندگی و تحصیل کرده از هم وطنانی که خلاف این امر را باور دارند دوستانه خواهش می کنم حداقل برای من یک نفر روشن کنند که در کدام مورد ما
حتی همسطح با مالزی هستیم.
در جمع دوست و هم کلاسی که بحث می کنیم معمولا پاسخ ها یا به آریایی و داریوش و کوروش و تخت جمشید و 2500 سال (و بعضی ها هم که 10000 سال!) خلاصه می شود که ربطش را بنده هرگز با ایران قرن 21 درک نکرده ام یا با بهانه جویی هایی مثل "این ها نژادپرست هستند" و "مالایی خنگ تنبل" و "هندی ها که همه راننده تاکسی هستند" و از این دست جملات قصار !
با کمال احترام برای هموطن گرامی simon هم ربط پله برقی دو طرفه و میوه ی 1500 تومانی (دوست عزیز تقصیر مالزی است که رینگیت 1200 تومان شده؟) را متوجه نمی شوم مخصوصا اگر درآمد و نرخ تورم و نرخ بیکاری در مالزی را در نظر بگیرید ! ای کاش در ایران هم هلو کیلویی 50000 تومان بود ولی وضع بی کاری و اقتصاد و فرهنگ مردم (که خودم هم جزئی از این مردم هستم) و صنعت کشور مثل مالزی بود ! ای کاش مشکلات اقتصادی ما هم مثل مالزی بود !
چند شب پیش بود که (با کمال تعجب البته!) شبکه یک تلویزیون دولتی ایران برنامه جالبی راجع به وضعیت اقتصاد و کارآفرینی و صنعت در این چند سال اخیر پخش کرد ... نمی دانم چطور می توانیم چشم را به همه عقب ماندگی و بدبختی و کمبود ها ببندیم وقتی خود صاحب خانه صدایش درآمده ! تا زمانی که اعتراف به عقب ماندگی نکنیم مشکلی هم حل نخواهد شد چون اصولا در مخیله خود مشکلی را متصور نیستیم که کمر همت به از میان برداشتنش ببندیم !
وضعیت اقتصادی مالزی به گونه ای است که کرایه ی اتوبوس و تاکسی و قطاری که سال 2008 می دادم تا فوریه سال 2013 که هنوز در مالزی بودم ثابت مانده بود !
قیمت گوشت و مرغ و میوه و نان هم همینطور !
از نظر درآمد هم اگر مثل دوست گرامی simon با تومان حساب کنیم زمانی که دوره کارآموزی خودم را می گذراندم درآمدم از پدرم با 30 سال سابقه کار و فوق لیسانس صنایع از میشیگان بیشتر بود !
سال 2008 که من به مالزی رفتم 1 دلار آمریکا 3.45 رینگیت مالزی بود در فوریه 2013 1 دلار آمریکا 3.05 رینگیت مالزی ! فکر نمی کنم لازم باشد چیزی راجع به ارزش ریال و مقایسه سال 2008 با 2013 بگویم !
سرعت اینترنت...
مالزی vs
ایران این یکی هم نیازی به بحث ندارد (*****ینگ 90% اینترنت هم فراموش نکنیم) !
یک گشت کوچک در سایبرجایا بزنید و ساختمان های اداری عظیم HP, Intel, AMD, DELL, Microsoft Research Centre, IBM, HSBC, BMW (و Western Digital در نزدیکی sunway) را ببینید و بعد هم نگاهی به صنایع و وضعیت سرمایه گذاری خارجی در ایران بیاندازید !
سرمایه گذاری Petronas شرکت نفت و گاز مالزی در ایران برای استخراج گاز مایع از پارس جنوبی نشانه ی چیست؟!
فرودگاه بین المللی تهران را با
کوالا لامپور مقایسه کنید !
نرخ بیکاری و تورم و پیشرفت اقتصادی ایران vs مالزی ! (مخصوصا با توجه به آمار ارایه شده توسط دکتر مسعود نیلی در شبکه یک)
شخصا نیازی به توضیح بیشتر نمی بینم ! فقط یک بار دیگر یادآوری می کنم که من هم مثل اکثر هموطنان عزیزمان تا همین 2 سال پیش منکر اکثر کاستی ها و عقب ماندگی های کشورمان بودم اما مقاومت در برابر حقیقت بی فایده است و دردی را دوا نمی کند.
در آخر هم باید اضافه کنم که اگر به فکر تحصیل در مالزی هستید به نظر من جای خوبی برای شروع است البته اگر خودتان هم تلاش کنید. بعضی از هموطنان عزیزمان پایشان که به مالزی می رسد
همه کاری می کنند به جز درس خواندن بعد هم بهانه می آورند که "استادها نژادپرست بودند نمره ندادند" !
این هم نظر شخصی بنده (امیدوارم مورد لطف و عنایت متعصبان قرار نگیرم !)
علاقه مندی ها (Bookmarks)