صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31

موضوع: آیا تماس با اسانید، rec ،SOP , GRE و غیره بر Reject از دانشگاهها تاثیر گذارند؟

  1. #1

    پیش فرض آیا تماس با اسانید، rec ،SOP , GRE و غیره بر Reject از دانشگاهها تاثیر گذارند؟

    به Zohreh_d :

    من هم در حکایت رد شدن شما موندم. حکایت توصیه نامه های اساتید شریف رو شنیدم ولی برای شما هم با اون سابقه درخشان در شریف بد مینویسن؟!!! تنها چیز دیگه ای که آدم به ذهنش میرسه SOP-ه.

    نمیدونم شما چه جور نوشتید.
    ...زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند.

  2. #2
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    ارسال‌ها
    58

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    در جواب دوستی که در مورد Penn State پرسیده بودن: من در تاریخ 26 مارس از طریق ایمیل ریجکت شدم، یکی از دوستام هم 10 روز قبلش ریجکت شد، من برای فیزیک اپلای کرده بودم و دوستم آسترونومی، حالا باز ممکنه دانشکده ی شما شرایط خودشو داشته باشه. بهشون میل بزنید و بپرسید که بررسی پرونده ی شما تو چه مرحله ایه، یکم دیر جواب میدن اونجا ولی بالاخره جواب میدن.

    در جواب دوستی که در مورد SOP من مطلبی پرسیده بودن، باید بگم که من خیلی رو SOP ایم کار کردم و سعی کردم کاملا گویای تجربیات گذشته و فعالیت های علمی آیندم باشه اما خوب به نظرم کمتر باید علایقمو محدود می کردم و تمایل خودمو به کار کردن در حوزه ی وسیع تری اعلام می کردم که در نتیجه تعداد استادایی که منو به زمینه ی تحقیقاتیشون نزدیک می دیدن بیشتر می شد و احتمال پذیرشم بالاتر می رفت. اشکال نداره حالا دفعه ی بعد! توصیه ی من به دوستان دقیقا همین مطلبه، اگر مطمئنید که تعدادی استاد در زمینه ی خاص مورد نظر شما کار می کنن و برای سال تحصیلی آینده پوزیشن خالی تحقیقاتی دارن، به طور خاص ازون زمینه ی کاری تو SOP تون نام ببرید. کمیته ی بررسی ممکنه فکر کنه که شما فقط و فقط مایلید تو زمینه ی محدودی که نام بردید کار کنید و چون استاد راهنمایی اون زمینه رو پوشش نمیده از پذیرش شما حتی با شرایط خوب صرفنظر می کنن. پس SOP تون رو طوری ننویسید که به جای استفاده ازش سواستفاده بشه.
    &quot;برای کودکانی که شب هم آغوش نگاه معصومشان شده است سرآغاز طلوعی دگرباره باشیم.&quot;<br /><br />http://egoft.com/index.php?topic=1494.0

  3. #3
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    ارسال‌ها
    58

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    و حالا در جواب دوستی که از خراب شدن جو فروم نگران بودن:

    مسلما هیچ کدوم از ما از لحن توهین و ناسزا خوشمون نمیاد و قصد نداریم که به ناحق فردی یا گروهی یا دانشگاهی رو زیر سوال ببریم، اونچه که ما می نویسیم شرح توصیفی از تجارب خودمون یا افرادیه که میشناسیم. اگر من مینویسم به نظرم میاد که توصیه نامه های استادام در ریجکتای من بی تاثیر نبوده از سر خالی کردن عقده های درونیم یا انداختن بار شکستم به دوش دیگری نبوده، واقعیتی بوده که باهاش دست و پنجه نرم کردم و از سر ایمان و اطمینان کافی بوده که به خودم اجازه دادم همچین انتقادی بکنم. اگر هم در این مقطع این مطلبو بیان می کنم به جهت توهین به استادی یا زیر سوال بردن همه نیست، به این خاطره که تجارب خودمو در اختیار دیگران قرار داده باشم و اهمیت موضوع ریکامندیشن رو نشون داده باشم، چه بسا استادی با نیت خیر ناخواسته شما رو از راهی که در اون میرید باز داشته باشه، چرا که خیلی از استادای ما حداقل تعدادی که من در شریف می شناسم، راه و رسم نوشتن توصیه نامرو بلد نیستن و وقت و نیروی کافی رو برای آماده کردن یه توصیه نامه ی خوب برای دانشجوشون نمیذارن. به این توصیه نامه توجه کنید:
    I have known Ms. ...since fall 2007, when she had the ... course with me. She was among the top 5% of my class.
    I strongly recommend her as PhD student to your program.
    همین! می دونید من کی فهمیدم که استادم همچین ریکامندیشنی برام نوشته؟ وقتی که این جملات ناقابل برا دانشگاهای اول لیستم مثل Berkeley، Ohio و Minnesota و جاهای دیگه رفته بود نمی فهمم که چرا این استاد باید با کلی تعریف و تمجید از من و تایید سابقه ی علمیم همچین توصیه نامه ای تو پرونده ی علمیم بذاره، استادی که پروفسور و دانشمنده، کلی شان علمی و اجتماعی داره و چه و چه... از کجا می دونم که ریکامندیشنای دیگم هم همچین وضعی نداشتن؟ گاهی وقتا ما آدما محکوم به شکستی میشیم که دیگران بیشتر از خودمون توش نقش داشتن و این اصلا سزاوار نیست. من تو شرایطی درس خوندم که با سعی و تلاش همیشه بهترین نمره ها رو بین هم کلاسیام داشتم و 2 سال تمام به عنوان TA در خدمت اون استادا و اون دانشکده بودم، اما این ها همه ارزش این رو نداشت که 10 دقیقه وقت برام گذاشته بشه و توانایی ها و پتانسیل هام به درستی بیان بشه تا حداقل اثر منفی نداشته باشه اگه قراره اثر مثبت هم نداشته بشه.

    دوست عزیزی که نگران جو فروم هستید، اجازه بدید همچین حرفایی گفته بشه چون فقط حرف دل من نیست، بسیاری رو در شریف می شناسم که همچین سرنوشتی داشتن. باید به همه گفته بشه که در انتخاب استاد دقت کنن، مرتبه ی علمی استاد فقط نیست که باید بهش توجه کنید، اول ببینید که اون استاد چقدر ارزش های انسانی و حداقل های زندگی حرفه ای دانشگاهی رو رعایت می کنه، ببینید سال های قبل برای بچه های دیگه چجور ریکامندیشن هایی نوشته و چه اثری داشته. ببینید که چقدر برای شما ارزش قایله وقتی وارد اتاقش میشید سرشو بالا می گیره جواب سلامتونو بده یا... شرح مصایبی که من در شریف کشیدم کم نیست و مجالی هم نیست که این همرو بیان کرد از این همه گفتن چه سود؟ آیا گفتن این ها باعث میشه که سال بعد دانشجویی مثل من به خاطر بی مسئولیتی ریکامندراش پروسه ی اپلایش تا یک ماه بعد از ددلاین دانشگاها هم به انجام نرسه، باعث میشه که اگر استاد محترمی قولی مبنی بر انجام ریکامندیشن به دانشجوش داد انکار نکنه؟ باعث میشه که استاد راهنمای فوق لیسانست پس از کلی تلاش و مشقت تو توی یه پروژه ی سنگین تئوری به خاطر حفظ تو در دوره ی دکترا به عنوان دانشجوی خودش از نوشتن توصیه نامه برات خودداری کنه و برای استادای دیگه هم شورای فوق العاده تشکیل نده که از انجام همچین کار قبیحی! نهیشون کنه؟ باعث میشه نمره ای که در کارنامه ی تو به اشتباه 6 نمره کمتر وارد شده در پرونده ی علمیت تصحیح بشه و بعد از این دانشجویی به خاطر اشتباه استادش مورد بدترین و ناعادلانه ترین برخوردهای مسدولای دانشگاهش قرار نگیره؟ همه ی این اجحاف ها در این دانشگاه نمونه! بر من رفت اما... نه مطمئنا همه ی اینها در مملکتی که ما داریم ازش فرار می کنیم ادامه پیدا می کنه، چه من زبان به شکایت باز کنم و چه نه...
    دوست عزیزم جو فروم خراب نمیشه چون انتقاد میسازه خراب نمیکنه پس صبور باش...
    &quot;برای کودکانی که شب هم آغوش نگاه معصومشان شده است سرآغاز طلوعی دگرباره باشیم.&quot;<br /><br />http://egoft.com/index.php?topic=1494.0

  4. #4

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zohreh_d
    و حالا در جواب دوستی که از خراب شدن جو فروم نگران بودن:

    مسلما هیچ کدوم از ما از لحن توهین و ناسزا خوشمون نمیاد و قصد نداریم که به ناحق فردی یا گروهی یا دانشگاهی رو زیر سوال ببریم، اونچه که ما می نویسیم شرح توصیفی از تجارب خودمون یا افرادیه که میشناسیم. اگر من مینویسم به نظرم میاد که توصیه نامه های استادام در ریجکتای من بی تاثیر نبوده از سر خالی کردن عقده های درونیم یا انداختن بار شکستم به دوش دیگری نبوده، واقعیتی بوده که باهاش دست و پنجه نرم کردم و از سر ایمان و اطمینان کافی بوده که به خودم اجازه دادم همچین انتقادی بکنم. اگر هم در این مقطع این مطلبو بیان می کنم به جهت توهین به استادی یا زیر سوال بردن همه نیست، به این خاطره که تجارب خودمو در اختیار دیگران قرار داده باشم و اهمیت موضوع ریکامندیشن رو نشون داده باشم، چه بسا استادی با نیت خیر ناخواسته شما رو از راهی که در اون میرید باز داشته باشه، چرا که خیلی از استادای ما حداقل تعدادی که من در شریف می شناسم، راه و رسم نوشتن توصیه نامرو بلد نیستن و وقت و نیروی کافی رو برای آماده کردن یه توصیه نامه ی خوب برای دانشجوشون نمیذارن. به این توصیه نامه توجه کنید:
    I have known Ms. ...since fall 2007, when she had the ... course with me. She was among the top 5% of my class.
    I strongly recommend her as PhD student to your program.
    همین! می دونید من کی فهمیدم که استادم همچین ریکامندیشنی برام نوشته؟ وقتی که این جملات ناقابل برا دانشگاهای اول لیستم مثل Berkeley، Ohio و Minnesota و جاهای دیگه رفته بود نمی فهمم که چرا این استاد باید با کلی تعریف و تمجید از من و تایید سابقه ی علمیم همچین توصیه نامه ای تو پرونده ی علمیم بذاره، استادی که پروفسور و دانشمنده، کلی شان علمی و اجتماعی داره و چه و چه... از کجا می دونم که ریکامندیشنای دیگم هم همچین وضعی نداشتن؟ گاهی وقتا ما آدما محکوم به شکستی میشیم که دیگران بیشتر از خودمون توش نقش داشتن و این اصلا سزاوار نیست. من تو شرایطی درس خوندم که با سعی و تلاش همیشه بهترین نمره ها رو بین هم کلاسیام داشتم و 2 سال تمام به عنوان TA در خدمت اون استادا و اون دانشکده بودم، اما این ها همه ارزش این رو نداشت که 10 دقیقه وقت برام گذاشته بشه و توانایی ها و پتانسیل هام به درستی بیان بشه تا حداقل اثر منفی نداشته باشه اگه قراره اثر مثبت هم نداشته بشه.

    دوست عزیزی که نگران جو فروم هستید، اجازه بدید همچین حرفایی گفته بشه چون فقط حرف دل من نیست، بسیاری رو در شریف می شناسم که همچین سرنوشتی داشتن. باید به همه گفته بشه که در انتخاب استاد دقت کنن، مرتبه ی علمی استاد فقط نیست که باید بهش توجه کنید، اول ببینید که اون استاد چقدر ارزش های انسانی و حداقل های زندگی حرفه ای دانشگاهی رو رعایت می کنه، ببینید سال های قبل برای بچه های دیگه چجور ریکامندیشن هایی نوشته و چه اثری داشته. ببینید که چقدر برای شما ارزش قایله وقتی وارد اتاقش میشید سرشو بالا می گیره جواب سلامتونو بده یا... شرح مصایبی که من در شریف کشیدم کم نیست و مجالی هم نیست که این همرو بیان کرد از این همه گفتن چه سود؟ آیا گفتن این ها باعث میشه که سال بعد دانشجویی مثل من به خاطر بی مسئولیتی ریکامندراش پروسه ی اپلایش تا یک ماه بعد از ددلاین دانشگاها هم به انجام نرسه، باعث میشه که اگر استاد محترمی قولی مبنی بر انجام ریکامندیشن به دانشجوش داد انکار نکنه؟ باعث میشه که استاد راهنمای فوق لیسانست پس از کلی تلاش و مشقت تو توی یه پروژه ی سنگین تئوری به خاطر حفظ تو در دوره ی دکترا به عنوان دانشجوی خودش از نوشتن توصیه نامه برات خودداری کنه و برای استادای دیگه هم شورای فوق العاده تشکیل نده که از انجام همچین کار قبیحی! نهیشون کنه؟ باعث میشه نمره ای که در کارنامه ی تو به اشتباه 6 نمره کمتر وارد شده در پرونده ی علمیت تصحیح بشه و بعد از این دانشجویی به خاطر اشتباه استادش مورد بدترین و ناعادلانه ترین برخوردهای مسدولای دانشگاهش قرار نگیره؟ همه ی این اجحاف ها در این دانشگاه نمونه! بر من رفت اما... نه مطمئنا همه ی اینها در مملکتی که ما داریم ازش فرار می کنیم ادامه پیدا می کنه، چه من زبان به شکایت باز کنم و چه نه...
    دوست عزیزم جو فروم خراب نمیشه چون انتقاد میسازه خراب نمیکنه پس صبور باش...
    خب شما کمی حرف قبلیتون رو نقض کردید!شما در پست قبلی فقط بنا رو بر حدس گذاشته بودید و الان یه نمونه رو آوردید! که اون هم علی رغم حجم کم اصلا اثر منفی نداره!(top5percent)!در هر صورت به نطر من این حرف ها هیچ اثر مثبتی ندارد که شما میگید که آیندگان از این تجربه استفاده کنند!! چون نه اسمی ذکر میشه و نه جزییات دیگه ای و بخشی زیادی از این حرف ها حدس و گمان شماست و نه مستند،من دلیل اینکه شما با این قطعیت دلیل ریجکت رو ریکام میدونید اصلا نمیفهمم!
    هوای خونه برگشته/تموم جاده بارونه/یه حسی تو دلم میگه/تو نزدیکی به این خونه

  5. #5
    ApplyAbroad Superstar Countdown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2008
    رشته و دانشگاه
    Mechanical-Georgia Inst. of Technology
    ارسال‌ها
    2,237

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    Again I beleived in my words; it is not important who is gonna write a Rec., rather it is vital what they r gonna write
    Yes; you should be totally aware of prof. you are asking to write Recs
    Recs are beyond of somebody's mind- they can easily collaps your Toefl,GRa and GPA.
       

  6. #6
    ApplyAbroad Veteran
    farhan6155 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    ارسال‌ها
    601

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    متاسفانه این مشکل گریبان ما رو هم تو شریف گرفته. همسرم واسه 5 تا از بهترین دانشگاهها ریکام استاد راهنماشو بدون اینکه از متنش مطلع باشه فرستاد. ما از طریق یکی از اساتیدی که قبلا باهاش در تماس بود فهمیدیم که خیلی بد نوشته. الان هم یکی یکی داریم جوابای ریجکت از این 5 دانشگاه میگیریم. این در حالیه که همسرم شاگرد اول لیسانس و فوق هست و 17 مقاله و نمره های زبانشم خوبه.

    این واقعیتی هست که وجود داره و من هم با زهره کاملا موافقم. نمیدونم این استاد پیش خودش واقعا چی فکر کرده؟ دانشجویی که بدون گرفتن هیچ پولی کلی براش پروژه های صنعتی شو انجام داده و هر چی خواسته و هر وقت خواسته انجام داده. واقعا برای این استادای عقده ای متاسفم. کاش فقط می گفت که می خواد بد بنویسه یا حداقل می گفت نمی نویسم. مگه آدم چند بار می خواد این پروسه رو طی کنه؟

    من از همین جا از همه دوستایی که تازه می خوان وارد پروسه اپلای شوند خواهش می کنم قبل از این که از متن نامه ها باخبر نشدین، نفرستیدشون.
    اصلا هم به رابطه خودتون با استاد و یا وضع رزومه تون، به عنوان تضمینی برای متن ریکام ها اعتماد نکنید.

  7. #7
    Senior Member zahraaa آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    رشته و دانشگاه
    Civil Engineering
    ارسال‌ها
    580

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    من هم وقتی نوشتم department این جوریه چون اصلا academic background جالبی نداشتند. روی هم رفته یک کتاب اقتصاد مهندسی نوشته بودند که راحت ترین کتاب برای نوشتنه اونم فکر کنم ده سال یا بیشتر پیش !!

    بعضی هاشون از اعضا هیات علمی شون اصلا email ندشتن باید بهشون نامه می نوشتی

    میانگین سنی شون هم حول وحوش 60 سال بود !!

    به این خاطر به هم برخورد !

    منم با مشکل recom برخورد داشتم متنش مشکل نداشت فقط اشتباه داشت استاد ارجمند 2008/12/1 امضا فرمودند یعنی یکسال پیش !!

    ولی همسر من هم با مشکل recom شریف چندین و چند بار برخورد داشت
    كشف حقيقت به هردوي ما محتاج است:يكي آن را بيان كند و ديگري آن را بفهمد(جبران خليل جبران)

  8. #8

    پیش فرض پاسخ : آیا تماس با اسانید، rec یا SOP بر Reject از دانشگاهها تاثیر گذارند؟

    خانم zohre_d جسارتا من فکر میکنم دلیل اصلی رد شدن شما رشته ای هست که برای اون apply کردین نه مسئله توصیه نامه.
    چون اولا شما واقعا رزومه خیره کننده ای دارین و ثانیا این نمونه recommend که شما گذاشتین اصلا بد نیست.

  9. #9

    پیش فرض پاسخ : نتايج : Reject

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zohreh_d
    به این توصیه نامه توجه کنید:
    I have known Ms. ...since fall 2007, when she had the ... course with me. She was among the top 5% of my class.
    I strongly recommend her as PhD student to your program.
    بی تعارف میگم اگر واقعا چنین توصیه نامه ای براتون نوشتن این یک فاجعه است. وقتی شما برای برکلی اقدام میکنید اینکه شما جز 5 درصد باشید یه بایده و نه یه نکته که شما رو از بقیه ممتاز کنه. فکر میکنید بقیه ی رقبا در اونجا مثلا روی سی درصد و چهل درصد براشون نوشته شده؟ یا رزومه ی ضعیفی دارن. این چینی هایی که برای اونجا اقدام میکنن استادهاشون اونا رو جز یکی دو درصد مینویسن. اصلا توصیه نامه نقشش اینه که بعضی از خصوصیات رو که از طریق نمرات نمیشه فهمید رو بگه. کسی از این توصیه نامه چیزی از خصوصیات حرفه ای و اخلاقی این دانشجو میفهمه؟ اساتید من هم توصیه نامه هاشون کوتاه بود و لی حداقل چهارتا خصوصیت اخلاقی و کاری رو که معتقد بودن من دارم رو برام نوشتن. دقیقا هم روی این خصو صیات با من بحث می کردن که شما بنا به این دلیل این خصیصه رو داری یا نداری. این چیزی که این استاد خانم زهره نوشتن دقیقا نمونه ی یه توصیه نامه است که معمولا خبرگان این طریقت اون رو به عنوان یه توصیه نامه بد مثال میزنن.
    ...زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند.

  10. #10
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    ارسال‌ها
    58

    پیش فرض پاسخ : آیا تماس با اسانید، rec یا SOP بر Reject از دانشگاهها تاثیر گذارند؟

    بهرحال من حرف خودم رو نقض نکردم، من بجز استادی که ذکرش رفت، 4 تا ریکامندر دیگه داشتم! البته فقط به این خاطر که هرکدوم یکی 2 تای اولو مینوشتن و بعد از اون شونه خالی می کردن یا انقدر دیر میفرستادن که دانشگاه کلی بهم اخطار می داد و من مجبور می شدم دنبال استاد دیگه ای بگردم... خلاصه اینکه من نمی دونم که استادای دیگه چه ریکامندیشنی برام تهیه کردن، در نوشته ی اول من بنا رو بر قطعیت نذاشتم و علتش این مسئله بود. اما در نوشته ی دوم من یکی از توصیه نامه ها، تاخیر استادا در فرستادن ریکاما و کم لطفی استاد راهنمام را مطرح کردم که کاملا عینیه و حق دارم که با قطعیت در موردش صحبت کنم. پس دلیل موضع گیری شما رو نمیفهمم. در مورد اثر مثبت یا منفی طرح همچین مسایلی رو هم یکی از دوستان بعد از من به خوبی به اون اشاره کرد. سعی کنید استادایی رو انتخاب کنید که به شما اجازه ی بازنگری و تایید توصیه نامرو میدن، هر چند که اینکار نوعی تقلب محسوب میشه اما قبح اون بیشتر از زشتی فرستادن یه توصیه نامه ی ضعیف برای یک دانشجوی قوی نیست اون هم در حالیکه با دانشجو طوری برخورد کنی که گویی بهترین ریکامندیشن ممکنو براش نوشتی! خوشحالم که یکی از دوستان به خوبی منظور منو از یه ریکام خوب یا بد بخوبی تفسیر کردن و جای بحثی نمیمونه.

    با نظر شما هم موافقم که نوع رشته ی من هم کمی کار پذیرشمو سخت تر کرده اما مشخصه که تو این رقابت دشوار قضیه ی ریکام های خوب چقدر می تونست به من کمک کنه که اینطور نبود.

    راستی به نظر نمیرسه که طرح اسم و جزییات در این انجمن به طور عمومی مناسب باشه، اما اگر دوستی میخواد از دانشکده ی فیزیک شریف اقدام به گرفتن توصیه نامه بکنه می تونه به من ایمیل بزنه تا جزییات رو هم با کمال میل در اختیارش بذارم.

    برای همسر شما و بقیه ی دوستانی هم که ازین مسئله متضرر شدن صمیمانه آرزوی موفقیت می کنم معتقدم که آدمای محق و کوشا به هر نحوی که شده به جایگاه واقعیشون می رسن و هیچ عاملی حداقل در بلندمدت نمی تونه اونا رو از هدفای بزرگشون دور کنه. در این مورد دوست دارم که اینجا قضیه ای رو براتون نقل کنم که شاید خالی از لطف نباشه. یکی از اساتید ما نقل می کرد که چند سال پیش دختر خانمی دانشجوی من بود که به شدت کوشا و باهوش بود و از سال های اول کارشناسی به علت علاقه ای که به پروژه های من نشون میداد به آزمایشگاه من میومد و کنار دانشجهای ارشد و دکترا می ایستاد که چیزی یاد بگیره یا اگه از دستش برمیاد کمکی بده، اما اونقدر توی زندگی چه در محیط دانشگاه و چه بیرون بدبیاری اورد که نتونست نمره های خوبی کسب کنه و خودشو بالا ببره، بعد از مدتی که تونسته بود خودشو از بین کلی مشکلات ریز و درشت احیا کنه تصمیم به اپلای می گیره بلکه شاید در یه محیط آزادتر، راحت تر بتونه به آرزوهای بزرگش برسه، از یه دانشگاه متوسط آمریکا به هر نحوی پذیرش می گیره اما وقتی با هزار امید و آرزو به سفارت آمریکا تو ترکیه میره برای ویزا، یه بد بیاری دیگه میاره و کنسول بهش ویزا نمیده. استادمون میگفت که برگشت اون به ایران در حکم نابودی کامل اون بوده چرا که مشکلات خانوادگی که باهاش گریبانگبر بوده راهی جز یه ازدواج اجباری و خونه نشینی و انزوای کامل پیش پاش نمیذاره... تصورشو بکنید که در این شرایط چجوری یه اتفاق ساده راه زندگیشو عوض میکنه. یک مرد ترکیه ای در سفارت طی صحبت اتفاقی با این دختر متوجه میشه که اون در زمینه ی کاری ابررسانایی رزومه ی خوبی داره و به خوبی با کار آزمایشگاهی آشناست. ازون دعوت میکنه که به مدت 6 ماه در آزمایشگاه اون در ترکیه که بیشتر حالت تجاری داشته کار کنه! بالطبع اون می پذیره و کارشو شروع می کنه. استادمون می گفت که این دختر به قدری خودشو در اون آزمایشگاه نشون میده و کارهای ارزنده ای می کنه که وقتی بعد از 6 ماه به واسطه ی مقاله هایی که تو این مدت نوشته راهی یه دانشگاه تاپ کانادا میشه ، مرد ترکیه ای هرگز حاضر نیست اون رو از دست بده و بهترین پیشنهادای کاری رو در موسسش به اون میده. اما دختر راهشو پیدا کرده و برای فوق لیسانس به کانادا میره... استادمون می گفت آخرین خبری که ازش داشتم این بوده که ظاهرا تو دانشگاه هاروارد پست دکترا بوده و با یه ایرانی دیگه تو هاروارد ازدواج کرده. استادمون می گفت که شرایط جامعه ی ما به گونه ای ای که خیلی از استعدادها به محیط دیگه ای برا شکوفا شدن نیاز دارن و من اینو به عینه در مورد حداقل خانم ها مشاهده کردم.

    بگذریم به احتمال زیاد این فروم هم جای مناسبی برای طرح این موضوع نبود و مدیر محترم اونو به جای دیگه ای انتقال میدن. اما حرف هایی هم هستن که لازمه گفته بشن هرچند در قالب معینی نمیگنجن.

    وای از شنبه باز درس و دانشگاه و پایان نامه برای من شروع میشه و مسلما دیگه نمی تونم اینقدر بنویسم. از همه ی دوستان به خاطر نوشته های طولانیم عذر می خوام و برای همه آرزوی موفقیت میکنم.
    &quot;برای کودکانی که شب هم آغوش نگاه معصومشان شده است سرآغاز طلوعی دگرباره باشیم.&quot;<br /><br />http://egoft.com/index.php?topic=1494.0

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •