سفر اخیری که به ایران داشتم شدیدا احساس کردم که دیدگاه مردم و اطرافیان به من به عنوان یک دانشجوی مقیم خارج کاملا تغییر کرده. بین صحبت ها و برخوردهایی که بین اطرافیان و توی ادارات و ... داشتم دائم احساس می کردم که در مظن اتهام به وطن فروشی و ول کردن مملکت و خانواده در این وضعیت و ... قرار دارم. ولی تا جایی که یادمه زمانی که ما هنوز نیومده بودیم اینجا دیدگاه مردم به دانشجوهای مقیم خارج خیلی بهتر بود. می خواستم ببینم شما هم چنین برداشتی داشتین یا نه. شاید من فقط به خاطر عذاب وجدان خودم چنین برداشتی دارم؟ این متن زیر هم نامربوط به مساله ای که مطرح کردم نیست. این رو در واکنش به قضایای ارز دانشجویی نوشتم.
یک سلسله اتفاقاتی افتاده این چند وقت از جمله چندبرابر شدن عوارض خروج و حذف ارز دانشجویی و صدایی که از مردم می شنویم تقریبا یک دست سفرخارجی و تحصیل در خارج رو اصولا همراستای اشرافی گرایی میدونن و حتی با یک تنفری از آدم های خارج برو حرف میزنن. متاسفانه این عزیزان دقت ندارن که هرچی می کشیم از همین ایزوله بودن مملکت از بقیهی دنیاست. ملت باید برن ببینن چارگوشهی دنیا کشورهای پیشرفته چطوری مدیریت می کنن. راه حل نفرت پراکنی علیه آدم های خارج برو و دانشجوی مقیم خارج نیست. همین الان هم که این همه مانع سر راه رفتن و ادامه تحصیل در خارج هست بسیاری از دانشگاه ها و صنایع ما وجودشون مدیون همین تحصیلکرده های خارج هست که تخصص رو منتقل کردن به مملکت. برای مثال ۲۶ نفر از ۳۶ استاد دانشکده ی کامپیوتر دانشگاه شریف دکتری شون رو از دانشگاه های خارجی گرفتن. این یعنی اگر این فارق التحصیلان دانشگاه های خارجی نبودند احتمالا چیزی به اسم دانشکده ی کامپیوتر در شریف وجود نداشت. حتی اگر درصد بسیار کوچکی به ایران برگردند بعد از فارق التحصیلی باز هم با کمی حساب و کتاب هنوز معاملهی سودآوری برای ایران است. خصوصا در مورد دانشجوهای فولفاند که از پایه و اساس گفته میشه هیچ حقی ندارند که تسهیلات بگیرن. دوست عزیز دانشجوی دکتری فولفاند متوسط در طول تحصیلش چند صد هزار دلار فاند میگیره که البته همش نصیبش نمیشه و بخش بزرگیش هزینهی شهریه و اجاره و … میشه. حالا این فاند که توسط یک دولت خارجی برای آموزش این دانشجو خرج شده با برگشتن دانشجو به کشور به طور غیر مستقیم وارد چرخهی اقتصادی مملکت میشه. حالا تسهیلاتی که دولت به دانشجوی مقیم خارج می داد (حدود ۷۰-۸۰ یورو در ماه بعد از کسر کارمزد و کوفت و زهرمار و در قبالش تعهد خدمت می گرفت از دانشجو) رو مقایسه کنید با سرمایهای که به شکل تخصص حتی با برگشتن ۱۰ درصد از این دانشجوها وارد مملکت می شد و بعد با این همه نفرت از خوشگذرانی و عیاشی دانشجوهای فولفاند خارجی بگین. هیچ دانشجویی که از ایران میاد چه فولفاند چه نیمفاند چه بیفاند اینجا به اندازهی یک کارمند معمولی سیتیزن این کشورها هم رفاه نداره. شما زیاد دلهرهی این رو نداشته باشید که به ما خیلی داره خوش می گذره.
این هم چند نمونه از نظرات مردم توی توئیتر:
بیا #ارز دانشجویی هم قطع شد حالا بیچاره آقا زاده ها باید چیکار کنن که همگی تو اروپا و آمریکا هستند یا باید برگردن یا باباشون بره دلار ۶۰۰۰ تومنی بخره براشون. اگه نمیتونن باید براشون اینجا پول جمع کنیم
#ارز_دانشجویی، ارز شهریه دانشجو و ارز همراه همسر دانشجو حذف شده و دیگه نمیدن و ملت شاکی ان. اخه پرتوقع!!! چرا باید از جیب ملت بدبخت هزینه شه که شما بخوای راحت تر بهت بگذره و اون مملکت رو برای همیشه ترک کنی و بری! همینقدر هم که ضرر زدیم بسه. فلسفه ارز دانشجویی چیه؟ خوشحالم قطع شد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)