دوستان سلام،
با خوندن تجربیات دوستان در این تاپیک من هم می خوام بعضی تجربیاتم رو با شما در میون بگذارم...
من 30 سالگی اومدم فرانسه... اینجا از لیسانس شروع کردم، سال اول مستر رو هم خوندم و تو همه این سالها جزء 3 تا شاگرد اول بودم... بعد کنکور دادم و به مدرسه عالی مهندسی Arts et Métiers رفتم و مدرک مهندسیم رو تا یک ماه دیگه می گیرم(اینجا دیگه شاگرد اول نیستم
)... این خلاصه تجربه 5 ساله زندگی دانشجویی من در شهر های Lille،Paris و Cannes اه:
من پیش از اومدن به فرانسه، فرانسه و آلمانی رو نسبتاً خوب خوندم... (فرانسه DELF B2، آلمانی ZD خیلی خوب و اواسط سطح B2 بودم که ویزای فرانسه ام اومد) انگلیسیم خیلی خوب بود...
اولویت هام هم تحصیل با هزینه کم (یعنی کشور های آنگلوساکسون کلاً به کنار)، کیفیت تحصیل بالا (رنک دانشگاهها رو خیلی بهش دقت نکنین... بیشتر تبلیغاته تا واقعیت) و آینده بهتر بود (پس کشورهای بزرگتر مثل آلمان و فرانسه که ثبات اقتصادی خوبی هم دارند (نسبت به اسپانیا و ایتالیا و کشور های کوچکتر در اولویت بودند))... برای کار قصد برگشتن نداشتم و ندارم... نکته دیگر هم که برام مهم بود نزدیکی به ایرانه...هر جای اروپا هر زمان که اراده کنین ماکزیمم 24 ساعت بعد ایران هستین...
یه سری نکات پیش از اومدن رو می خواستم برای دوستانی که می خوان اقدام کنن می نویسم که امیدوارم به دردشون بخوره:
1- اصولاً مهاجرت چه برای تحصیل و چه برای کار نیاز به انگیزه قوی داره... چون مشکلاتش خیلی زیاده... اگه انگیزه تون قوی نیست منصرف بشید
2- زبانتون (انگلیسی "و" زبان کشوری رو که می خواید بهش مهاجرت کنید) رو تا می تونید توی ایران قوی کنید... برای فرانسه و آلمانی حداقل B1 رو توصیه می کنم (حتی برای درس خوندن به زبان انگلیسی) ولی توصیه موکدم B2 ست. توی فرانسه اگه می خواید شاگرد خوبی باشید فرصت چندانی برای یاد گرفتن زبان ندارید.
3- زندگی دانشجویی یعنی زندگی با حداقل ها... اگه ایران تو خونه بزرگ زندگی می کنین و برای تا سر کوچه رفتن هم ماشین سوار می شین و احیاناً میلیاردر نیستین، اصولن دور زندگی دانشجویی رو خط بکشید... زندگی دانشجویی برای آدم مجرد یعنی زندگی تو یه اتاق 9 متری... استفاده از وسایل نقلیه عمومی... آشپزخونه و چه بسا حمام و دستشویی و تقریباً حتماً ماشین رختشویی مشترک... یعنی حساب خرجت رو تا آخر ماه یا آخر ترم یا آخر سال داشته باشی... یعنی پیش بینی بکنی ممکنه پولی که منتظرش بودی با تاخیر برسه... یعنی اگه لازم شد آخر هفته ها تعطیلی نداشته باشی و کار کنی که دخل و خرجت با هم بخونه... در عین حال درست رو هم خوب بخونی... در مقابل، مزد همه این سختی ها استقلاله و یه شخصیت قوی که در ادامه زندگی به دادتون می رسه
4- پیش از اومدن بزرگ شده باشید: منظورم اینه که بدونید مسوول بد و خوب هر کاری که می کنید خودتون هستید... مسوولیت کارهاتون و انتخابهاتون رو به عهده بگیرین... سعی کنید خودتون مشکلاتتون رو حل کنید... اگه امکان گرفتن مشاوره (از باز کردن حساب بانکی تا ثبت نام و پیدا کردن خونه و غیره) بود حتماً استفاده کنین ولی آویزون کسی نباشین
5- مودب باشید: اگه کسی بهتون لطفی می کنه یا اطلاعاتی می ده تشکر کنین، به کسی صد در صد اعتماد نکنین و پیش از عمل، همه اطلاعات رو با سورس های رسمیش مطابقت بدین... در عین حال، حتی کسی که اطلاعات غلط بهتون می ده در مقابل تصمیم شما مسوول نیست (مگه طرف وکیل شما باشه)
6- اگه متاهل میاید همه شرایط بالا برای شما هم صدق می کنه + یه سری مسایل دیگه: همسر شما باید علاوه بر همراهی شما در این سفر انگیزه قوی خودش رو هم داشته باشه (منظورم از انگیزه "زندگی در خارجه" نیست... ) هر دو خودتونو برای سختی کشیدن و نداری و حتی مشارکت در جور کردن مخارج آماده کنین... و هر دو برای اینجا برنامه داشته باشین... از خوندن زبان تا ادامه تحصیل و حتی کار... سطح توقعتون رو خیلی پایین بیارید... اگه همسر شما هدفش اینه که "خانوم خونه اش" باشه و زندگیش به نگاه کردن سریال های صدتا یه غاز و شاپینگ و اینا بگذره، دور مهاجرت رو خط بکشید... در دوره دانشجویی خونه یه زوج خلاصه میشه تو یه سوییت یا ماکزیمم یه آپارتمان یه خوابه حدود 20 متری (معمولاً بدون تلویزیون و ماشین لباسشویی)
7- همه جا گرفتاری های خاص خودش رو داره... دزد و کلاهبردار و زور گیر و کیف قاپ همه جا هست... ولی به طور کلی امنیت توی فرانسه و آلمان به نسبت از ایران خیلی بالاتره
8- ممکنه همزبون و هم صحبت به راحتی پیدا نکنین... خصوصاً تو شهر های کوچیک تعداد ایرونی ها می تونه خیلی کم باشه
9- خودتون رو برای آشنایی با آدمهای جدید و فرهنگهای جدید آماده کنین... خیلی اوقات کسانی رو می بینین که از جاهایی میان که اسمشون رو هم (جز تو جوک) نشنیدین... از سیاه پوستها و عربها نترسین، همه چشم بادومی ها عجیب و غریب نیستن... بینشون آدمهای خوب و بد همه جوره پیدا میشه... چه بسا بعضی هاشون دوستان نزدیکتون شدند.
10- روی کار دانشجویی حساب باز نکنید... دانشجو بودن توی فرانسه کار فول تایمه:35 ساعت در هفته... لیسانس و مستر و دکترا هم نداره... با این وجود در تعطیلات تحصیلی و آخر هفته امکان کار هست... به هر حال لازمه پیش از اومدن، حدود سالی 10.000-12.000یورو داشته باشین
11- با توجه به هزینه خیلی پایین تحصیل، شانس بورس و کمک هزینه تحصیلی در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس زیاد نیست... برای پیدا کردن بورس به بخش مربوطه در سایت کامپوس فرانس و بعد از اون با بخش فرهنگی سفارت فرانسه تماس بگیرید.
12- اگه عاشق نظم و ترتیب آهنین هستید، یا منتظرید همه چیز رو بهتون بگن، ازتون بخوان و بهتون توضیح بدن بهتره بی خیال فرانسه بشید.... آلمان برای شما انتخاب بسیار بهتریه
13- شانس گرفتن پذیرش از لیسانس به شرط دونستن زبان فرانسه خوب اصلاً پایین نیست... در حقیقت، برای بچه هایی که مهندسی می خونن به شدت توصیه می کنم با مدرک کاردانی اقدام کنن (به شرط داشتن معدل بالا، زبان انگلیسی و فرانسه خوب و ریاضی و فیزیک قوی)و با این مدرک می تونید کنکور بدید و وارد مدارس عالی مهندسی دولتی بشید بدون اینکه یک سال عقب بیافتید... در غیر این صورت هم می تونید ظرف 3 سال فوق لیسانستون رو دریافت کنید
14- خیلی از دوستان از وضع صدور ویزای سفارت می نالند: جز در شرایط بسیار استثنایی (تشابه اسمی با لیست تروریستها و چیز هایی از این دست) سه و یا چهار فاکتور مهم می تونه احتمال گرفتن ویزاتون رو خیلی بالا ببره:
1-زبان فرانسه متوسط (B1) به بالا
2-پذیرش از موسسه اموزش عالی معتبر و انگیزه نامه قوی
3-پول کافی در حساب خودتون یا اگه خانواده تون هزینه تون رو تامین می کنند والدینتون (داشتن شغل خوب والدین هم کمک می کنه)
4-ادب و نزاکت در زمان مصاحبه حضوری
توجه بفرمایید که کسانی هستند که با کمتر از اینها ویزا گرفتند... ولی کمتر کسی رو دیدم که با داشتن همه اینها ویزا نگرفته باشه.
با این وجود دلسرد نشید... من به شخصه فکر می کنم بهترین تصمیمی که توی عمرم گرفتم مهاجرت به فرانسه بوده... فرانسه (و آلمان) کشوریه با تنوع فرهنگی بسیار بالا... با صنایع پیشرفته، با جمعیت زیاد، با نژاد پرستی به نسبت پایین (هر وقت حس کردین اروپاییا نژاد پرستند، رفتار هم وطنانمون رو با برادران و خواهران افغان و عرب و... به یاد بیارین)، زبانش دومین زبان بین المللی دنیاست... مدارک دانشگاهیش تقریباً در سراسر دنیا مورد قبوله، هزینه تحصیلش بسیار پایینتر از کشور های دیگه است (تقریباً برابر با آلمانه)... بازار کار مناسبی برای آدمهای کاربلد داره و امکان موندن و تابعیت دوگانه رو هم خواهید داشت. به بیان دیگه این که میگن فرانسه کشور مهاجر پذیری نیست، به این معناست که فقط به کسانی تابعیت می ده که به دردش بخورند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)