صفحه 4 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 130

موضوع: زندگی دانشجویی در فرانسه

  1. #31
    Member massoud آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    رشته و دانشگاه
    Ingénierie des Systèmes Automatisés (ISA) SUPELEC
    ارسال‌ها
    315

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    عرض سلام و درود خدمت سرکار خانم. خسته نباشید بابت اینکه تجربیات (و البته مشاهدات) خودتون رو به اشتراک میگذارین.
    خوب عرض شود ابتداً که بنده مدتی بحثها را دنبال کردم و سعی کردم اظهار نظری نداشته باشم. به دلیل آنکه خوب موارد خوبی مطرح شده بود و اجازه بدید عرض کنم علیرغم برخی مسائل که اشاره داشتید، موارد زیادی نیز با دیدگاهها و تجربیات این مدت بنده در تضاد هست!! و تأمل برانگیز ! در نتیجه سعی شد ازین جهت که حمل بر سؤ برداشت یا اختلاف نظر نباشد وارد بحث نشوم...
    اما بطور خلاصه عرض شود خیلی از آیتمهای اشاره شده خصوصاً ار همان پستهای ابتدایی (مسائل بانک، برخی مسائل دانشگاهی، بازار کار و غیره) از منظر بنده جسارتاً ناشی از بی اطلاعی یا کم تجربگی و عدم شناخت یا مسائلی ازین دست هستند. به هرحال کلیه مسائل یک به یک قابل بحث و بررسی هستند اما بدلیل طولانی بودن و اینکه هر موضوع نیز بازۀ گسترده ای از بحثها را دربر میگیرد فکر میکنم فرصت و مجال کافی برای باز کردن کلیه موارد مطروحه نباشد..
    به هر صورت خیلی از نتیجه گیریهایی که مطرح شد بنده عرض کنم چنانچه در این مدت 4-5 ساله در اندک زمانی به آن رسیده بودم و حس کرده بودم به محیطی مهاجرت کرده ام که بسیار بدتر و رقّت بارتر از شرایط زندگی گذشته ام هست قطعاً بی درنگ عمر، سرمایه و خانوادۀ خود را هدر نکرده و به محیط گذشته ای که بسیار آرامش بخش تر و راحت تر از شرایط غربت بود مراجعت مینمودم چراکه این روند عقبگرد و تضرر کامل هست.
    حقیقاً پس از این زمانها و گذران شرایط دانشجویی و کاری و پایداری نسبی با آنچه مورد گفتگو بود تعارضات زیادی دیدم و البته مثل عامیانه معروفی همواره در زندگی پیش رو داشتم که یاد آور میشد: " یکی قشنگی منظره رو میبینه یکی کثیفی پنچره رو. و این تو هستی که تصمیم میگیری چطور بنگری."
    هرچند که سالها پستی بلندیهای زیادی در این ایام را تجربه نموده ام و البته شاید جز معدود افرادی بوده ام که نامساعدترین شرایط ممکن اداری و قانونی را از همان ابتدا (مراحل صدور ویزا... که در همین تاپیکهای انجمنها نیز اعلام شده بود تا تبدیلات و استقرار و ...) سپری نموده بودم.
    این نکته رو هم بیفزایم که البته در موطن خود نیز خدارو شکر هیچگونه کم کاستی نداشتم و در فعالیت حرفه ای (خدای نکرده حمل بر خودستایی نباشد) نیز جایگاه نسبتاً مناسبی داشته و از سر استیصال سر به خروج از وطن یا صرفاً فرار از ناتوانیهای فردی نزدم و با هدفی بلند مدت و عقبه ای مناسب عزیمت نمودم. اما بطور ساده اگر عرض کنم و چندین بار شاید در همین فروم و میان دوستان عرض کرده بودم : این مدت 2سال تحصیل (سالهای M1 ,M2 اکول انجنیور) در فرانسه برای بنده معادل یا حتی بیش از آن 16 سال دوران تحصیل از بدو زندگی بنده برآورد و بار مفید سازنده داشت که هرگز نمیتوانم آنرا با تحصیلات گذشتۀ خود مقایسه نمایم و خوشبختانه سکوی بسیار مناسبی نیز جهت فعالیت حرفه ای در یزرگترین صنایع بین المللی در این کشور شده است. بازهم شکر خدا دوستان زیادی را دارم که در همین مسیر موفق پیش رفته اند و جایگاههای مناسبی کسب نموده و رضایت نسبی از شرایط زندگی خود در کنار خانواده هایشان در این کشور بدست آورده اند.
    پوزش از جهت اطالۀ کلام آرزوی موفقیت برای همۀ دوستان، چنانچه کمک یا راهنمایی از دست بنده بر بیاید در خدمت خواهم بود.

  2. #32

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    مسعود جان تمام مطالبی که نوشتید درست هستش ، راست میگید اینکه 1ماه علاف شدم تا یه حساب باز کنم و اینکه هنوز یه جای مناسب ندارم و هرروز اسباب اثاثم رو دوشم هست به دلیل نااشنایی و اطلاعات کم هستش اما خوب کسی که تازه میاد اینجا با این وضع زبان و توی این محیط قرار میگیره مشخصا راه و چاه رو بلد نیست اگه تجربه الان رو من داشتم همون روز اول دوم حساب باز کرده بودم و الان توی یه اتاق 9 متری نبودم !
    راستش ما هم نگفتیم فرانسه بدرد نمیخوره اتفاقا خیلی هم خوب هستش همین متزی که من هستم بیش از 10 تا ایرانی رو دیدم که همه هم راضی هستند البته خوب اونها 7-8 تاشون زبان فرانسه میخونند ولی خوب شما اکول بودی و شرایطت فرق میکنه از نظر یادگیری و بازار کار خیلی فرق میکنه ! من هم خودم دوست دارم اینجا تغییر رشته بدم و اگه بتونم برم اکول مهندسی ! اما خوب نه شما تمام دانشگاه های فرانسه رو دیدید و نه من که بتونیم در مورد سطح علمی دانشگاه ها صحبت کنیم واسه همین هر کسی داره تجربیات شخصیش رو مینویسه که منم واقعیاتی که میبینم مینویسم ولی خوب مطمئنا قرار نیست همه جا مثل هم باشه واسه همین اختلاف سلیقه وجود داره
    در مورد هزینه هم خوب درسته که فرانسه واقعا نسبت به امریکا و کانادا مفت هستش !

  3. #33

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط massoud نمایش پست ها
    عرض سلام و درود خدمت سرکار خانم. خسته نباشید بابت اینکه تجربیات (و البته مشاهدات) خودتون رو به اشتراک میگذارین.
    خوب عرض شود ابتداً که بنده مدتی بحثها را دنبال کردم و سعی کردم اظهار نظری نداشته باشم. به دلیل آنکه خوب موارد خوبی مطرح شده بود و اجازه بدید عرض کنم علیرغم برخی مسائل که اشاره داشتید، موارد زیادی نیز با دیدگاهها و تجربیات این مدت بنده در تضاد هست!! و تأمل برانگیز ! در نتیجه سعی شد ازین جهت که حمل بر سؤ برداشت یا اختلاف نظر نباشد وارد بحث نشوم...
    اما بطور خلاصه عرض شود خیلی از آیتمهای اشاره شده خصوصاً ار همان پستهای ابتدایی (مسائل بانک، برخی مسائل دانشگاهی، بازار کار و غیره) از منظر بنده جسارتاً ناشی از بی اطلاعی یا کم تجربگی و عدم شناخت یا مسائلی ازین دست هستند. به هرحال کلیه مسائل یک به یک قابل بحث و بررسی هستند اما بدلیل طولانی بودن و اینکه هر موضوع نیز بازۀ گسترده ای از بحثها را دربر میگیرد فکر میکنم فرصت و مجال کافی برای باز کردن کلیه موارد مطروحه نباشد..
    به هر صورت خیلی از نتیجه گیریهایی که مطرح شد بنده عرض کنم چنانچه در این مدت 4-5 ساله در اندک زمانی به آن رسیده بودم و حس کرده بودم به محیطی مهاجرت کرده ام که بسیار بدتر و رقّت بارتر از شرایط زندگی گذشته ام هست قطعاً بی درنگ عمر، سرمایه و خانوادۀ خود را هدر نکرده و به محیط گذشته ای که بسیار آرامش بخش تر و راحت تر از شرایط غربت بود مراجعت مینمودم چراکه این روند عقبگرد و تضرر کامل هست.
    حقیقاً پس از این زمانها و گذران شرایط دانشجویی و کاری و پایداری نسبی با آنچه مورد گفتگو بود تعارضات زیادی دیدم و البته مثل عامیانه معروفی همواره در زندگی پیش رو داشتم که یاد آور میشد: " یکی قشنگی منظره رو میبینه یکی کثیفی پنچره رو. و این تو هستی که تصمیم میگیری چطور بنگری."
    هرچند که سالها پستی بلندیهای زیادی در این ایام را تجربه نموده ام و البته شاید جز معدود افرادی بوده ام که نامساعدترین شرایط ممکن اداری و قانونی را از همان ابتدا (مراحل صدور ویزا... که در همین تاپیکهای انجمنها نیز اعلام شده بود تا تبدیلات و استقرار و ...) سپری نموده بودم.
    این نکته رو هم بیفزایم که البته در موطن خود نیز خدارو شکر هیچگونه کم کاستی نداشتم و در فعالیت حرفه ای (خدای نکرده حمل بر خودستایی نباشد) نیز جایگاه نسبتاً مناسبی داشته و از سر استیصال سر به خروج از وطن یا صرفاً فرار از ناتوانیهای فردی نزدم و با هدفی بلند مدت و عقبه ای مناسب عزیمت نمودم. اما بطور ساده اگر عرض کنم و چندین بار شاید در همین فروم و میان دوستان عرض کرده بودم : این مدت 2سال تحصیل (سالهای M1 ,M2 اکول انجنیور) در فرانسه برای بنده معادل یا حتی بیش از آن 16 سال دوران تحصیل از بدو زندگی بنده برآورد و بار مفید سازنده داشت که هرگز نمیتوانم آنرا با تحصیلات گذشتۀ خود مقایسه نمایم و خوشبختانه سکوی بسیار مناسبی نیز جهت فعالیت حرفه ای در یزرگترین صنایع بین المللی در این کشور شده است. بازهم شکر خدا دوستان زیادی را دارم که در همین مسیر موفق پیش رفته اند و جایگاههای مناسبی کسب نموده و رضایت نسبی از شرایط زندگی خود در کنار خانواده هایشان در این کشور بدست آورده اند.
    پوزش از جهت اطالۀ کلام آرزوی موفقیت برای همۀ دوستان، چنانچه کمک یا راهنمایی از دست بنده بر بیاید در خدمت خواهم بود.
    دوست گرامی ممنون از نظرات تون. اما این تاپیک صفحه شخصی من نیست که اظهار نظر نکنید. اتفاقا از همه دوستانی که در فرانسه هستند میخوام که بیان و نظر بدن تا همه تجربیات مون رو به اشتراک بگذاریم. به همین دلیل که دوستانی که میخوان تازه وارد فرانسه بشن با دید بازتری بیان و اشتباهاتی که ما مرتکب شدیم رو تکرار نکنند.
    من سعی کردم همه جا به این نکته اشاره کنم که قصد ندارم سیاه نمایی کنم. مطمئنا هرجای دنیا حتی آمریکا که برای همه مدینه فاضله هست بدی ها و خوبی ها رو توام داره. مثل ایران. اما این بستگی به هر آدمی داره که کدوم بدی ها و خوبی ها رو ترجیح میده. و صد البته تجربیات انسان ها با هم متفاوت خواهد بود. چون انسان ها هم با هم متفاوت هستند. همین طور طرز فکر مون مثل هم نیست. به عنوان مثال یه اتاق 9 متری شاید برای کسی خیلی بزرگ و عالی باشه اما برای کسی دیگه مثله زندان باشه!! چون گذشته هیچ کدوم از ما مثل هم نبوده. همه این خوبی ها و بدی ها نسبی هست و اصلا مطلق نیست. من هم سعی کردم اظهارنظرهای نسبیتی نکنم. مثلا نمیگم بلیط اتوبوس گرون هست! گفتم 56 یورو هست. چون 56 یورو ممکنه برای کسی گرون و برای کسی دیگه مناسب باشه!!
    راجع به سیستم بانکی، اینکه نمیشه پسورد کارت تون رو عوض کنید خب این دیگه ربطی به بی تجربگی نداره. از لحاظ امنیتی مشکل داره این مسئله.
    راجع به سطح علمی هم باز نسبی هست. بستگی به پیشینه و دانش فعلی هر فرد داره. به شخصه بعضی مباحث درسی چون برای من تکراری هست و سال ها پیش مطالعه کرده بودم پیش پا افتاده هست از طرفی بعضی درسها برام جدید هست. وصد البته دانشگاه ها محتلف باهم فرق میکنن. همون طور که تو ایران هم دانشگاه شریف داریم هم دانشگاه دوقوزآباد!
    در مورد مقایسه هزینه ها، باز هم نسبی هست. به عنوان مثال هزینه اجاره خونه در فرانسه نسبت به لندن خیلی پایین تر هست اما از طرفی هزینه موادغذایی در فرانسه خیلی بالاتر از لندن هست.
    لطفا تجربیات خودتون رو در این تاپیک به اشتراک بگذارید تا همه بتونیم استفاده کنیم.

  4. #34

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    چند روز پیش فرصت شد تا با تعدادی از دوستان فرانسوی برای نهار بیرون بریم و کمی راجع به مسایل غیر درسی صحبت کنیم.
    یکی از همکلاسی ها تئاتر هم کار میکنه و طبیعتا با دنیای نمایش و فیلم آشنایی داره. اولین چیزی که ازمن پرسید این بود که فیلم "پرسپولیس" رو دیدم یا نه!! نمیدونم این فیلم رو میشناسید یا نه . میتونید سرچ بکنید و ببینید متاسفانه به جای اینکه ما ایرانی ها سفیران صلح و خوبی باشیم و زیبایی های ایران رو به دنیا نشون بدیم، بدتر از غربی ها بدی های ایران رو به دنیا نشون میدیم.
    من هم سعی کردم که به این دوست فرانسوی دست و پا شکسته بفهمونم که ایران فقط این فیلم نیست. و به جاش " اصغر فرهادی" رو بهش معرفی کردم و بهش پیشنهاد دادم که فیلم "گذشته" که اتفاقا به فرانسوی هست رو ببینه.
    راجع به آب و هوای ایران صحبت شد که آیا سردتر از فرانسه هست یا نه. که براش توضیح دادم بستگی به شهرش داره. همین الان تو ایران بعضی شهرها داره برف میاد و بعضی شهرها هنوز گرمه! و تو صحرا حتی بارون هم نمیاد. و همه شون تعجب کرده بودن که چه طور این همه تنوع آب و هوایی وجودداره. و براشون خیلی جالب بود که تو ایران کویر و صحرا داریم. اینقدر اینجا سرسبزی دیدن انگار خیلی صحرا دوست دارن!
    از کوه آتشفشان دماوند براشون گفتم. یکی شون با افتخار داشت میگفت تو فرانسه ما جزیره داریم و .... ( شاید عده ای از دوستان ندونن که جزایر فرانسه نزدیک خود فرانسه نیست و جز دم تم فرانسه هست)
    و من گفتم که ما در نزدیکی ایران کلی جزیره کوچک و بزرگ داریم و ...
    اما بعد از همه اینها خواستم تو اینترنت چندتا عکس از ایران بهشون نشون بدم که طرز فکرشون از اون ایران سیاه و سفید و بد فیلم پرسپولیس عوض بشه.
    متاسفانه تا سرچ کردم Iran،کلی عکس بدتر اومد!! از اعدام و خشونت و ....
    بعد اصفهان و شیراز رو براشون نشون دادم و گفتم پرسپولیس واقعی اینجاست ( تخت جمشید) نه اون فیلم سیاه و سفیدی که تو دیدی . سایت برج میلاد رفتم و کلی حال کردن برج میلاد رو دیدن و البته تعجب هم کرده بودن که تو ایران همچین چیزی داریم. و داشتن برج میلاد رو با برج ایفل مقایسه میکردن و ....
    بعد فرانسه رو سرچ کردیم و خیلی جالب بود که یکی شون با کنایه گفت کلی عکس های قشنگ آورد!! که گفتم "دقیقا همینه!! این رسانه هست که میخواد فقط از ایران سیاهی ها رو نشون بده! و متاسفانه عده ای هستند که فقط این رو میخوان. بهش گفتم در حالیکه تو فرانسه که کشور پیشرفته ای هست هم چیزهای بد هست مثل همه جای دنیا. اما کمتر گفته میشه".
    اینها رو گفتم که از همه دوستانی که در خارج از ایران هستند و یا میخوان برن خارج کشور، خواهش کنم که لطفا وقتی کسی از تون راجع به ایران میپرسه اینقدر از بدی هاش نگید. شاید برای ما بدی های ایران خیلی به چشم میاد، اما وقتی ما خودمون فقط بدی ها و محدودیت های ایران رو برای خارجی ها بگیم، تصویری که رسانه های دنیا از ایران برای غربی ها ساختن باورشون میشه. من نمیگم که تو ایران اعدام و خشونت و ... نیست اما در کنارش خیلی زیبایی ها هم داریم. این خیلی حس بدیه که یک فرانسوی ، ایران رو با فیلم پرسپولیس بشناسه!! و یا تجربه یکی از دوستانم این بود که یک نروژی فکر کرده بود ایرانی ها بادیه نشین هستن و مثل عرب ها سوار شتر میشن و ... وقتی پیش خانواده دوستس رفته بود، خانواده اش گفته بودن که از این دوست ایرانیت دوری کن. اگه با این اززدواج کنی خانواده اش از ایران میان تو رو میکشن و...
    با سیاه نمایی مسائل ایران، هیچ کدوم از مسائل ایران و مشکلات ما ایرانی ها بر طرف نمیشه جز اینکه تو دنیا منزوی تر میشیم. اما فکر کنید اینهمه ایرانی که تو سراسر دنیا هستن اگه هرکدومشون حتی نظر یکی از دوستان خارجی شون رو نسبت به ایران عوض کنن چقدر وضعیت متفاوت میشه. اپر هرکدوم یکی از دوستان خارجی شون رو به ایران دعوت کنن اونوقت اونها هم خوبی های ایران رو به مردم کشورشون میگن.
    به عنوان مثال از ما پرسیدن تو ایران مک دونالد و کی اف سی و .. هست. ما گفتیم نه. همسرم داشت شروع میکرد غر زدن که توایران نیست و ... که سریع حرفش رو قطع کردم و گفتم چیزای بد نگو بهشون. بعدش گفتیم توایران رستوران های دیگه ای هست که همبرگرهاش خیلی خوشمزه تر از مک دونالد هست و یه همبرگر بزرگتر از این تو ایران خیلی ارزون تره و ... که اونا هم نالیدن که آره تو فرانسه از آمریکا هم گرون تره و ...
    با همین تاکتیک کوچیک توپ رو انداختیم تو زمین اونا! و اونا شروع کردن غر زدن!

  5. #35

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali739 نمایش پست ها
    خیلی ممنون از این تایپیک، اینکه با یه دید واقع بینانه تری دست به انتخاب بزنیم خیلی مفیدتره. من خودم میخواستم برای ادادمه تحصیل به فرانسه بیام و فکر می کردم فرانسه ( کلا خارج) چقدر باید متفاوت باشه. که الان نگاهم فرق کرد.
    منم دقیقا همین فکر رو میکردم اما دوستانی که واقعا هدفشون فرانسه هست روی این تاپیک تصمیم گیری نکنند و بخوان ناامید بشن، اینم در نظر بگیرید میتونید کل اروپا رو بگردید با ویزاتون که فرصت خوبی هستش البته اگه خیلی خرخون نباشید ، ولی خوب حتما توی انتخاب دانشگاهتون دقت کنید ، شهری که میرید هم بسیار مهمه ، قبلش حتما تحقیق کنید و بعد بیاید نه اینکه مثل من بیاید تازه بفهمید هر روز کلاس دارید ، بفهمید واسه کاراموزی باید برید یه شهر دیگه چون شهرتون شرکت خوبی واسه کاراموزیتون نداره ! هر کاری میخواید بکنید همین ایران بکنید نگید حالا زبان رو اینجا B1 رو میگیرم میرم اونجا تو محیط 3 سوت زبانم ردیف میشه چون اینا همش حرفه و وقتی بیاید اینجا فقط راه رفتنتون هستش که هزینه نداره وگرنه برای هر کاری باید یورو خرج کنید !

  6. #36

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    دوستان قصد من اصلا منصرف کردن کسی نیست فقط میخوام بادید باز بیایید و به چیزهایی که از ماهواره و اینور واونور میبینید اکتفا نکنید که زندگی خارج خیلی راحته و ....
    و تجاربی که هر روز میبینم و برام اتفاق میفته رو به اشتراک میگذارم.
    کتابخونه دانشگاه مون خیلی خیلی بزرگه هم وسعت خیلی زیادی و چندین طبقه هست. اکثر کتاب ها به زبان فرانسوی هست. تا جایی که من کشف کردم چند ریف هم کتاب هایی به زبان های دیگه از جمله انگلیسی، لاتین و ... داره. (هنوز بخش فارسی رو پیدا نکردم!)
    و من هروقت به کتابخونه میرم حسرت میخورم که ای کاش زبان فرانسه ام اینقدر خوب بود که میتونستم همه این کتاب ها رو بخونم!!
    بچه ها هم خیلی به کتابخونه میرن و سر هر میزی 7-8 تا کتاب دور و برشون هست.
    توی کتابخونه یه تعدادی کامپیوتر (در حدود 20-25) هست که به اینترنت وصل هست و بچه ها میتونن استفاده کنن.
    اما یه جای جدید تو دانشگاه مون پیدا کردم .یک بخشی هست که مخصوص دانشجوهای ارشد هست. و فقط بچه های ارشد با تایید کارت دانشجویی با دستگاه های کارتخون میتونن وارد این اتاق بشن.
    تو این اتاق هم 20-30 تا کامپیوتر هست و مهمترین تفاوتش با کتابخونه این بود که اولا خیلی گرم تر از کتابخونه بود و دوم اینکه تقریبا نصف این کامپیوترها مک بودند و خیلی برام جالب بود که اینهمه هزینه کردند! کلا لپ تاپ همه استادها هم مک هست. چون کامپیوترهای کتابخونه به شدت کند هستند و حتی یه ایمیل چک کردن و جستجوی ساده تو اینترنت جون آدم به لب آدم میاد!
    اما نکته ای که تو دانشگاه ماهست اینه که هیچ سایت مشخصی برای دانشجوهای کامپیوتر وجود نداره که بتونن از کامپیوتر اونجا برای درس شون استفاده کنن ( شاید هم من تا الان کشف نکردم) منظورم اینه که روی کامپیوترها نرم افزارهای مورداستفاده درس ها قرار نداره!! به جز سر کلاس های لابراتوار که خب فقط همون 2 ساعت سر کلاس هستی. البته کامپیوترهای این کلاس هاخیلی کند هستند و عموما بچه ها لپ تاپ همراهشون میارن.
    اما جای دیگه ای وجود نداره که بشه کار کرد. خود من جابه جایی لپ تاپ برام خیلی سخته! و دوست داشتم ساعت های بیکاری تو دانشگاه رو بشینم درس بخونم اما جایی نیست که بتونم این کار رو بکنم.
    اما برای کسایی که لپ تاپ میارن اوضاع فرق میکنه چون همه جای دانشگاه میتونن به اینترنت دانشگاه وصل بشن و بدون محدودیت استفاده کنن.

  7. #37
    Member massoud آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    رشته و دانشگاه
    Ingénierie des Systèmes Automatisés (ISA) SUPELEC
    ارسال‌ها
    315

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    ممنون از حسن نظر شما، جسارتاً اجازه بدید توضیحاتی رو عرض کنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط monaquebec نمایش پست ها
    راجع به سیستم بانکی، اینکه نمیشه پسورد کارت تون رو عوض کنید خب این دیگه ربطی به بی تجربگی نداره. از لحاظ امنیتی مشکل داره این مسئله.
    عذر میخوام از شما مواردی که فرمودید

    نقل قول نوشته اصلی توسط monaquebec نمایش پست ها
    5.سیستم بانکی شون هم واقعا خنده دار هست!! رمز کارت بانکی تون رو نمیتونید عوض کنید!!! رمزی که بار اول بهتون بانک میده باید از اون استفاده کنید و هیچ دستگاه ای تی امی این قابلیت رو نداره. از طرف دیگه جابه جایی آنلاین پول در واقع بی معنی هست اینجا. چون زودترین زمانی که شمامیتونید پول رو جابه جا کنید 3 روز هست!! و وقتی به مسئول بانک گفتیم که خب این آنلاین نمیشه که! گفت " اشکال نداره، ما که به اندازه کافی وقت داریم!!!!!! اینجا فرانسه هست!!"
    حالا شما فرض کنید که برید جایی و به پول نیاز داشته باشید!! و از کسی بخواهید از راه دور بهتون پول برسونه!! باید 3 روز صبر کنید تا پول به حساب تون بیاد!!
    ...از طرفی ساعت کاری بانک هاشون هم جالب هست. هر بانکی و هر شعبه ای ساعت کاری مخصوص به خودش رو داره!! و حتما باید قبل از رفتن به یک شعبه خاص چک کنید که باز باشه. البته باز تضمینی وجود نداره که کارتون انجام بشه چون ممکنه اون موقع کارمند بانک حوصله نداشته باشه کارتون رو انجام بده. بماند که کارمندهای بانک شون در حد دوران راهنمایی ما هم انگلیسی بلد نیستن و یا نمیخوان صحبت کنن!
    و یا اون کاری که شما میخواهید انجام بدید ممکنه در اون شعبه انجام نشه!
    مثل اینکه من میخواستم پول به حسابم بریزم و به شعبه اصلی خودم رفتم و گفتن که باید پول تون رو از طریق دستگاه به حساب تون بریزید و این دستگاه رو بعضی شعبه ها دارند! و نمیدنست کدوم شعبه ها!! ما هم دونه دونه شعبه هایی که اطراف خونه بود و فکر میکردیم مرکزیت بیشتری دارند رو رفتیم تا بالاخره تونستیم پول به حساب بریزیم!
    البته این ساعت کاری مختص بانک ها نیست. تقریبا تمام ادارات و سازمان ها و مغازه ها و ... هر کدوم ساعت کاری و استراحت و نهار مخصوص به خودشون رو دارند.
    باز تو ایران تکلیف مون معلوم بود که 12 تا1 ساعت نماز و نهار هست!!
    حالا شما تصور کنید اگه یکی از این بی نظمی ها در ایران بود، همین جناب فرانسه چندتا مقاله علیه ایران می نوشت!!
    و عرض شد ناشی از کم اطلاعی هست خدای نکرده سؤ برداشت نباشد هدف صرفاً ارائۀ راهکار راهنمایی یا تبادل نظر هست.
    -اینطور نیست که امکان تغییر رمز کارت پرداخت شما وجود نداشته باشد! آیا شما آیین نامۀ اوپراسیونهای بانکتون رو زمانی که قرارداد امضا کردید مطالعه کرده بودید؟
    من بطور نمونه عرض میکنم که فرمهای بانک خود ما هست : societe generale چنانچه رجوع بفرمایید به صفحۀ 5 بند مربوط به cartes -operations diverses مشاهده میفرمایید که réedition du code secret des cartes de paiement لحاظ شده هرچند که این مورد از طریق دستگاههای خودپرداز یا DAB میسر نیست اما از طریق خود شعبۀ مربوطه میتوانید از conseiller خودتون برای این منظور rdv گرفته و اقدام نمایید. حال اینکه این مسآله ضعف امنیتی هست!! یا بهبود و نحوۀ نگرش به آن را میسپارم به خود شما یا احیاناً مطالعه کنندگان.
    داخل پرانتز اضافه کنم یک تجربه جالب خودم رو اخیراً چون مورد مقایسه ای بود چندی قبل که پس از مدتها به وطن سفری داشتم در حاشیه همین موضوع امنیتی کارتهای بانکی برای من بسیار جالب بود که در فروشگاه فروشنده کارت خریدار را میگرفت و حتی مواردی که فروشنده از آن سر فروشگاه با صدای بلند از مشتری میپرسید؟ رمز کارتتون رو بگین و آن بندۀ خدا هم بخوبی پاسخ میدادند!! (البته این هم بدبینانه عرض نکردم اما اندکی اختلافات در این زمینه به نظرم آمد..)

    - انتقال وجه از یک حساب به حساب دیگر نیز 3 روز زمان نمیبرد! آن هم شرایط خاص خود را دارد که اگر نیاز داشتید بفرمایید عرض کنم.. در حسابهای بانکی داخلی که کاملاً به روز (کاری) انجام پذیر هست (مگر تعطیلات آخر هفته و ایام غیرکاری مشابه همه جا) و جابجایی پول نیز کاملاً بصورت غیرنقدی یا اینترنتی ست اصولا (هرچند که روشهای دیگری نیز وجود دارند) البته تا این زمان مشکلی با انتقال وجه یا ناکارآمد بودن آن برخورد نکردیم!
    در رابطه با بی نظم بودن یا فک میکنم عبارات دیگری که در خصوص ساعات کارکرد بانکها مؤسسات بود تفاوت در هر شعبه و مواردی ازین دست نیز عرض کنم که تقریباً روند کاری کلیه بانکها مشابه یکدیگر هست. و 2 شنبه ها تعطیل روزهای دیگر نیز از ساعت حدود 9 تا 13 ظهر و بعد ازون حوالی 14تا17 بعد از ظهر هست. روزهای شنبه نیز بصورت نیم روز بانکها باز هستند درصورتی که عملاً روز کاری فعالی نیز حساب نمیشود. به عنوان مورد نمونه :

    image_horaires_744929.png

    حال برای شعبات دیگر هم در همین محدوده کاری هست اینطور نیست که فرضاً یک شعبه ساعت 10 صبح شروع به کار کند دیگری 7:30 یا یکی 4 بعد از ظهر ساعت پایان باشد و یکی 7 شب!! ممکن هست که اندکی اختلاف زمان شروع و پایان باشد در حد یکربع اندکی کم و بیش.. فرضاً شعبه ای 8:45 شروع به کار داشته باشد یا 9:15 و بهمین ترتیب ساعات پایان و غیره اما اختلاف نامنظم هر کس به سلیقۀ خود نیست!!
    بعد ازون مورد نیز اینکه اصلاً عملکرد بانک در اینجا با ایران کاملاً متفاوت هست. (بازهم خوب یا بدش با عزیزان..) به اینصورت که مشتری عملاً کاری با بانک ندارد.. و شعبات بانک نیز بنوعی شبیه به مطب دکتر هست! (با تمثیلی مزاح گونه) به این صورت که معمولاً با تعیین وقت قبلی با مسئول حساب شما یا conseiller تون به بانک مراجعه صورت میگیرد. البته مراجعه بدون وقت نیز غیر ممکن نیست اما جهت امورات اداری معمولاً sur rendez-vous انجام میپذیرد.
    خود بنده شاید در این چند سال به تعداد انگشتان دست به بانک مراجعه نداشته ام و حتی ابتدای ورود که شهرستان مستقر بودیم حساب در پاریس افتتاح شده بود. در نتیجه این را خواستم عرض کنم که واقعاً نیاز خاصی به مراجعه بانک نبود.
    همۀ کارها بصورت آنلاین امکان پذیر هست و نهایتاً در بدترین شرایط با تماس با مسئول شعبه تون هرگونه مشکلی رو هماهنگ میکنید (فرضاً افزایش/کاهش سقف پرداخت) اعلام مفقودی و ... که البته معمولاً این آیتمها روشهای سریعتری نیز دارد.
    بطور کلی موضوع عدم ارتباط مستقیم با ارگانها و ارتباطات غیر فردی قطعاً در مراحل مختلف زندگی بیشتر مشاهده و لمس خواهید کرد.. (برق، تلفن، اینترنت، ارگانهای پولی و مالی، بیمه و و و) اکثر تماسها بر روی اپراتور اوتوماتیک هست که شما را تا آخرین مرحله به مسیر هدایت میکند و نهایتاً اگر نیازی بود اپراتور شخص متصل خواهد شد.
    در خیلی از مواقع نیز نامه نگاری و مکاتبات هستند که بایستی کاملاً با آنها مأنوس شد و بخش دیدگاه منفی یا بی نظم یا اسفناک و طولانی بودن بماند برای توضیحاتی که ارائه شده بود و اندک مزیت آن ازین جهت که نیاز به مراجعه و روبرو شدن افراد و اتلاف وقت انتظار و غیره نیز در یک پرانتز مختصر. فرضاً شخص بنده با مشغلات کاری امکان اینکه بخواهم یکروز مسائل بیمه ای را بصورت حضوری و .. به انجام برسانم ندارم..
    به همین دلایل نیز واقعاً تسلط بسیار خوب به زبان جهت ارتباطات غیرحضوری، (تلفن و ایمیل)، نگارش نامه های اداری و درخواستها و ... از ضرورتهای لاینفک زندگی در فرانسه هست که خوب قاعدتاً با آن دیدگاه به آن اشاره شد.
    ویرایش توسط massoud : December 16th, 2013 در ساعت 04:59 AM

  8. #38
    Member massoud آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    رشته و دانشگاه
    Ingénierie des Systèmes Automatisés (ISA) SUPELEC
    ارسال‌ها
    315

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    ادامه: -------------------
    مختصری در مورد سیستم آموزشی اینکه در دورۀ مستر 2ساله طبق سیستم کادر واحد اروپایی یا ECTS تعداد 120 واحد در طی 2سال تحصیلی ارائه میشود که جزئیات قوانین و مسائل مربوط به آنرا میتوانید بر روی منابع اینتزنتی مطالعه بفرمایید. اطلاع ندارم دوستانی که میفرمایید مشابه دبستان پیوسته درس جهت مطالعه و تئوریک دارند و اینکه سیستم آموزشی احیاناً آشنایی به روال ندارد عرض کنم که بنده و چندتن از دوستانمون که در این سیستم تحصیل کرده بودیم، در سال اول هر ترم متوسط 4 یا 5 درس تئوری داشتیم که آزمایشگاه و پروژه نیز در آنها موجود بود. (که از دید شخصی بسیار پرحجم و البته مفید بودند) دروس سالM1 اشتراکات زیادی با سال 4 لیسانس یا bac+4 دارند به این دلیل که سیستم آموزشی اصولاً بصورت کارشناسی ارشد پیوسه هست و شما 5 ساله مدرک مسترز دریافت میکنیدو در همان دورۀ M1 نیز پروژۀ پژوهشی طی کردیم و یک پروژۀ صنعتی که دقیقاً اختلاف سیستم و سطح آموزشی همینجا مشخص شد. به اینصورت که پروژه های ارائه شده از سوی شرکتهای بزرگ فرضاً شرکت برق EDF یا حمل نقل مثل RATP یا Alstom بود.. دروسی هم که تدریس میشد کاملاً کاربردی و در بطن صنایع و مسائل فنی و تکنولوژیکی آنها بود. بطور مثال 2 3 مورد از دروس و واحدها توسط متخصصین مستقیم ارائه شد که در یک درس تا پایان ترم یک استاد از شرکت Airbus حدود 1/3 دوره را برعهده داشت یک مدرس فنی از شرکت PSA یا پژو سیتروئن و همچنین دروسی داشتیم که از طریق مدرسان ERDF یا GDF suez ارائه کرده بودند و این موارد در سال 2 مستر بارزتر و بیشتر شد. در سال 2 M2 نیمی از سال دورۀ دروس بود و 6 ماه غیر درس و کار برروی پروژۀ صنعتی بود.. و ارائۀ پایان نامه که در همان شرکتهای مذکور معمولاً جلسات دفاع صورت میگرفت.
    اینکه دروس زیاد بودند واقعاً همینطور بود و البته فشار آموزشی نیز مضاعف. بطوری که در یکسال بطور پیوسته مشغول تئوری و عملی و پروژه بودیم که واقعاً کاربردی هم بودند مستقیما مرتبط با صنعت و صرفاً جهت رسیدن به انتهای یک دوره آموزشی و مدرک پایانی نبود. تربیت نیروی متخصص به معنای واقعی.. که به پشتوانۀ همان آموزش بتوانیم بلافاصله در صنایع مشغول به کار شویم.
    بسیاری از دوستان هم داشتیم که اساساً پروژه و پایان نامۀ اونها یکساله بود و یا اینکه واحدهای تئوریک کمتر و تمرکز بر پروژه و فعالیت صنعتی بود. (مسترهای i رو شاید در همین انجمنها مطالعه کرده باشید.)
    به هرصورت نمیدانم تجربۀ سایر دوستان چگونه بوده است و تصور میکنم در انتخاب دورۀ مطلوب خودشون دقت کافی صورت نگرفته بهر حال تنوع سیستمها و دوره های آموزشی بسیار گوناگون هست در فرانسه و شاید دورۀ مناسبی جهت تحصیل انتخاب نشده باشد .. که نظری در این ارتباط ندارم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط monaquebec نمایش پست ها
    ...
    اما باز همین استادها حرف از امتحان که میشه ماها که خارجی هستیم رو تهدید میکنن که باید به زبان فرانسه جواب بدید ، فرانسه تون رو قوی کنید خیلی مهمه اگه بد باشه نمره نمیگیرید و ....
    امروز هم جلسه ای برای کاریابی بود که تعدادی از شرکت های فرانسوی آمده بودند که رزومه دانشجوها رو بررسی کنند برای جذب نیروی کار آموزی و کار... اما همشون بلا استثنا گفتند که باید زبان فرانسه تون خیلی خوب باشه. زبان انگلیسی به درد ما نمیخوره!!
    خب این خیلی ناامیدکننده هست که ببینی کسی قابلیت های عملی داره خیلی بیشتر از فرانسوی زبان ها!! اما نتونه نمره بگیره یا کار پیدا کنه!
    ببینید سرکارخانم این مطلب رو بنده به عینه مشاهده و تجربه کردم که دانستن زبان فرانسه درسطح بسیار خوب از ضرورتهای لاینفک در کشوری که زبان رسمی آن فرانسه هست محسوب میشه. و در دوران تحصیل که بارها اشاره کرده بودید اصلاً نمی شود ازین جنبه گریز رفت. واقعاً صرف تأکید به زبان انگلیسی نمیتوان در این کشور به بازار کار دستیابی پیدا کرد! متأسفانه دوستانی رو داشتیم که یا با شناخت اندک یا اصولاً بدون دونستن زبان فرانسه و تنها تأکید بر سطح بالای انگلیسی اومدند و بعد ازون در محیط بشدت سرخورده شدند خصوصاً اینکه جهت دورۀ کارورزی پایان دوره یا اشتغال امکان ارائه جالب اینجا بود که بعضاً حتی علاقه ای هم به زبان فرانسه نداشته و جهت یادگیری تلاشی نمیکردند و سرانجام بالاجبار به وطن بازگشتند..

    در رابطه با اینکه در صحبتهای اشاره شده بود که سیستم نمره دادنها به چه صورت هست تجربۀ شخصی خودم و چندتن از دوستان همدوره ای در اکولها رو عرض کنم که بشدت سختگیرانه و نگران کننده بود. فرضًا اینکه برای بنده ای که گرفتن نمرۀ مردودی در یک درس در دوران تحصیلات غیر قابل تصور بود (در مقطع لیسانس امکان پایان رشته الکترونیک بصورت 7ترمه را داشتم که بدلیل پروژه تنها به ترم هشتم کشیده شد و نمرات ردی و مشروطی هرگز در سوابقم رقم نخورده بود) بشدت دچار مشکل شدم به اینصورت که نمرات آزمون بسیار پایین و سختگیرانه صادر میشد در انتهای دوره. یعنی برخی دروس براحتی میانگین کلی 7 یا 8 را از جدول نمرات 10-15 نفرۀ دانشجویان کلاس میشد دید!! که تاپترین نمره بعضاً به سختی به 12 میرسد و اساتید نیز به هیچ عنوان تعارف با کسی نداشتند. (نمودار و تغییر نمره در این سیستم اصلاً معنایی نداشت!)
    فرض مثال اینکه در ایران دوستان ما پس از نمره نیاوردن در درسی به مذاکره با استاد میپرداختند به این ترتیب که واحد پاس نشده با نمرۀ پایین را نهایت با 9.75 ختم کنند اما در اینجا جالب بود که در صورت اعتراض استاد برگۀ امتحانی دانشجو را در میاورد و توضیح میداد که نمرۀ این برگه فرضاً 4 هست و نمرۀ امتحانی شما همین چیزی ست که ثبت شده و اصلاً تعارفی هم با کسی ندارند که ارفاق یا لطفی به دانشجو صورت گیرد (در خیلی از مواقع معنای واقعی این عبارت که تحصیل کردن در خارج از کشور بارها مشکل تر از داخل هست را چشیدم) خصوصاً مواقعی که در حوالی ایام امتحانات پایان ترم از شدت فشار درسها در یک هفته شبانه روز تنها 5 ساعت توانسته بودم استراحت کنم... کلاً سیستم نمره دهی برخلاف ایران کاملاً ناامید کننده است و معدله پایین نمرات امری طبیعی و پذیرفته شده است (جهت تصور میزان پیچیدگی!! معدل قبولی هر تک درس را 7 درنظر گرفته بودند و معدل قبولی یک ترم حداقل 10. یعنی اگر نمره درسی 7 دریافت میشد درصورتی که با نمرۀ دیگری فرضاً 13 میانگین ترم بطور کلی 10 جبران میشد قابل پذیرش بود در غیر اینصورت ...)
    در خصوص حضور غیاب نیز علاوه بر این که مدرسین بسیار on-time بوده و اکثر کلاسها رأس ساعت 8 صبح شروع میشد، بسیار در این موضوع سختگیرانه و حتی درصورت تأخیر ورود دانشجویان اساتید با اوقات تلخی چنان عکس العمل نشان میدادند که موجب شرمساری دانشجو بود!! غیبت non-justifié نیز تا مرز عدم ادامۀ تحصیل ریسک jury آموزشی داشت.
    در ارتباط با مردودی یا redoubelement نیز که اشاره شده بود بسیار به دید پیش پا افتاده مینگرند، در اکول ما که ناشی از بی توجهی و عدم جدی گرفتن تدریس نبود. در آنجا واقعاً بر این موضوع تأکید میشد که دانشجویانی که مشکل آموزشی دارند سال تحصیلی را redoubler کنند و همان دروس را مجدد در سال بعد بگذرانند تا نهایتاً با سطح علمی مطلوب فارغ التحصیل شوند و مورد اعتبار آن مجموعه نباشند. خوب این موضوع ازین جهت برای آنها ساده و طبیعی بود که تمام همدوره ایهای ما نوجوان بودند تقریباً و دانشجوی فرانسوی که در این سیستم وارد آموزش عالی میشود سنین 18-19 سالگی و در 23 سالگی مدرک master s دارد. در نتیجه برای آنها این مسأله نگران کننده نبود که دانشجو مجبور به گذراندن مجدد یکدوره باشد و حال آنکه برای بنده نوعی با 9-28 سال سن این یک مسألۀ غیرقابل تصور بود.. جالب اینجاست که در سن 4-23 سالگی میتوانند در دورۀ PhD مشغول به تحصیل باشند و یکی از دوستان خوابگاهی بنده با همین سن، سال 2 دکترا بود! پس این عقب بودن ما و دوره های طولانی کم بازده (4 سال لیسانس با دروس عمومی غیر کاربردی و حتی تخصصی مربوط به دوران نچندان تازه). بطور کلی دروس کاملاً بر اساس سیستم کاربردی صنعتی به روز و کاربردی بود و خارج از آن چارچوب (دروس وصایا و روخوانی و اعتقادات ...) چیزی مشاهده نشد در این مدت.

  9. #39
    Member massoud آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    رشته و دانشگاه
    Ingénierie des Systèmes Automatisés (ISA) SUPELEC
    ارسال‌ها
    315

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    ادامه: -------------------
    و بحث دید خارجیها به ما یا مشخصاً فرانسویها به ما ایرانیها نیز چیزی که من بارها برخورد داشتم و جالب بود که بخوبی از تاریخ و سرگذشت ایران و امپراتوری perse مطلع هستند!! و جالب تر آنکه بخوبی حساب مارا نیز از عربها جدا میداندند! اولین بار چنین مواردی را در همان اکول برخورد داشتم که یکی از استادها چقدر زیبا در مورد من دانشجوی ایرانی و سرگذشت و اعتبار وطنم بحث میکند. بطور کلی چیزی که مورد توجه بود برای من موضوع دید آنها به ما بود که تا امروز به هیچ وجه جنبۀ بدبینی و نژادپرستی را در برابر خود از سوی فرانسویها احساس نکردم. درصورتی که ممکن است ملیتهای دیگری باشند که بیشتر مورد انتقاد باشند اما ایرانی در فرانسه ارج غرب بسیار خوبی داشته است تا آنجا که من در این زمانها برخورد داشته ام. در همین تناقضات حتی میتوانم به پروژه و فعالیتهای حرفه ای فعلی خود هم اشاره کنم که دقیقاً در حوزه ای مشغول به همکاری شده ام که موضوع جدال غربیها با کشور من است!! و عجیب بود که بشود چنین موضوعی را پذیرفت اما به هرحال در محیط اجتماع نیز کمتر مورد دید منفی به کشور خود دیدم و حتی در خیلی از گفتگوهای دوستانه نیز مشاهده کردم که اکثراً حساب جامعۀ مردم را از مسائل سیاست و نظامها جدا میداندند و همین موضوع دید باز آنها برای بنده جالب توجه بود!

    به هرحال بحث و تجربه در این زمینه ها نیز زیاد هست که شاید بتوان از آن یک کتاب نوشت ...
    پیشنهاد میکنم چنانچه از موزۀ لور تابحال باز دید نداشته اید حتماً مراجعه نمایید تا با گذاری در آن بیش از هرچیز به جایگاه و اعتبار خود در تمدن جهانی افتخار کنید و ببالید.

    پوزش به هرصورت اما برخی مطالبی که ارائه شده بود جنبۀ کلی داده شده بود که بعض از مقیاس کوچک یا موردی تعمیم داده شده بود.. بطور مثال اینکه ساعت کار فروشگاهها در فرانسه 7 یا 8 شب هست صحیح نیست. من در شهرستان که بودم فروشگاههای بزرگ تا 8:30 باز بودند، در حال حاضر هم خیلی از فروشگاههای این محدوده تا 9 شب باز هستند حتی تعداد زیادی روزهای یکشنبه نیز باز هستند تا همین ساعت. بسیاری از مغازه های کوچک خورده فروشی محلی نیز (بقول معروف epicerie) که مالکیت ع ر بها هستند تا ساعت 10-11 شب باز هستند.

    در بخشی دیدم دوستان یک تاپیک مفید را جهت مطالعه معرفی کرده بودند بدین شرح:
    شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن


    که بنظرم اندکی مروری بر آن بد نباشد. البته مجموعه تاپیکهای خوبی در آن انجمن قبلاً گردآوری شده است.
    اما ختم کلام آنکه برخی تفاوتها در محیطهای مختلف کاملاً طبیعی هست و زمانی که بحث انتگرسیون در محیط جدید پیش میآید دقیقاً هماهنگ شدن افراد در محیط جدید. حال برخی بخوبی با شرایط کنار آمده و اختلافها را با روند خود تطبیق میدهند مثل مسائل مختلف مطرح شده و امورات اداری و هرآنچه که در زندگی روزمره هست، برخی نیز با آن امکان هماهنگی را نمیابند و بعبارتی در محیط intégré نمیشوند که خوب موضوعی میشود برخی از دوستان نیز تجربه کردند و با دلی آزرده به وطن بازگشتند و در آنسو نیز همواره ایام تلخی از تجربیات را داشتند.
    به هرترتیب همواره هر محیط و شرایطی نقاط مثبت و منفی داراست که همگی با آن استراک نظر داریم و دید افراد نیز از شرایط متفاوت هست. ممکن ست بهترین جاهای این دنیا برای کسی واقعاً جهنم باشد و از طرفی نیز خیلی از افراد نیز از زندگی در وطن خود احساس رضایتمندی کنند که این کاملاً فردی هست. به همین دلیل نیز بنده در خیلی موضوعات مشورتی که راهنمایی خواسته شده بود خدمت دوستان عرض کردم:
    فرانسه يا کشوری دیگر


    نقل قول نوشته اصلی توسط massoud نمایش پست ها
    ..
    اما خود شما باید ارزیابیهاتون رو از گزینه هاتون با معیارهای شخصیتون انجام بدید و بعد انتخاب مناسب رو انجام بدید.
    مزایا، معایب، هزینه ها، دوری، نزدیکی، اداری، اقامتی، کاری، فرهنگی، اجتماعی و پارامترهای مختلف دیگری که به ذهنتون بیاد..
    نهایتاً یقین داشته باشید که انتخابی که خودتون انجام میدید، بهترین انتخاب هست و نه نظرات فردی. دریچۀ دنیا از دید هر شخص متفاوت است.
    موفق باشید.
    و اینکه به اتفاق معتقدیم مدینۀ فاضلۀ مطلق یا UTOPIA در این دنیا نداریم .
    بهترین جا آنجاست که شما از زندگی خود رضایتمند باشید و بس.
    پوزش البته یک مقداری بحثها گسترده شد و موضوع بیشتر مربوط به تجربیات زندگی دانشجویی هست که دوستان راهنمایی خواهند نمود.

  10. #40
    ApplyAbroad Hero hassanrouhi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    رشته و دانشگاه
    Electrical Engineering
    ارسال‌ها
    1,566

    پیش فرض پاسخ : زندگی دانشجویی در فرانسه

    به اعتقاد منم تغيير يكباره ي محيط و احيانا دوري از خانواده و دوستان و فشار هاي روحي حاصل از اون باعث شده يه خورده نيمه ي خالي ليوان رو ببيند.منظورم اين نيست كه مشكلي وجود نداره.100% وجود داره .اما در مورد شدتش موافق نيستم.مطمئنم اگر اين دوستان 1 سال بعد به همين تاپيك برگردند خيلي از حرفهاشون رو تصحيح خواهند كرد
    واقعا خوشحالم!! يكي از بهترين خبر هاي سال 92 بود برام. تبريك ميگم به همه ي فوتبال دوستان انتخاب CR7 مقدس رو به عناون بهترين بازيكن جهان.اشكهاش بيانگر اراده و پشتكار غيرقابل توصيفش بود.واقعا تبريك به اسطوره ي صبر و پشتكار. بالاخره مسي نفرت انگيز رو پشت سر گذاشت

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •