من سرم تو کار خودم بود و داشتم مدارکم رو آماده افسر اصلی می کردم یه دفعه همون افسر گنده کچله اومدگفت کی میتونه به انگلیسی حرف بزنه؟ بعد من گفتم من می تونم. گفت بیا. رفتم جلوی همون باجه ۸. یک زوج تقریبا ۶۵ ساله جلوی گیت بودن که می خواستن مدارکشون رو تحویل بدن. حدس زدم که یک مشکلی پیش اومده براشون و ازم کمک خواستن. اون افسر پشت باجه اول ازم تشکر کرد و گفت یک مشکلی برای این زوج به وجود اومده که ازت کمک می خوام برای ترجمه. منم گفتم با کمال میل در خدمتم. مشکل از این قرار بود که فرم دی اس ۱۹۰ اون زوج رو دخترشون پر کرده بوده. بعد دخترشون به جای اینکه نوع ویزای درخواستیشون رو بزنه B1 &B2 زده بود H1 & H2 (آخه اشتباه هم تا این حد!!!!) هیچی دیگه افسر اینا رو گفت و گفت که تا ساعت ۳ وقت دارن که برن فرم رو تصحیح کنن (الان ساعت ۲:۱۰ بود) وگرنه باید برن مجددا وقت بگیرن. منم طوری برای زوج توضیح دادم که استرس نداشته باشن. بیچاره زنه که اینقد رنگش پرید بود. شوهرش می گفت نگران نباش عزیزم. خودم درستش می کنم. دلم براشون سوخت بنده خداها. هیچی دیگه بنده خداها مجبور شدن برگردن شهر و اینکه آیا تا ۳ برگشتن یا نه خبر ندارم دیگه. امیدوارم که حل شده باشه. پس توصیه دومم اینکه حتما نوع ویزاتون رو مطمن باشید (مخصوصا اگه کسی دیگه داره براتون پر می کنه) آقا من نشستم تا نوبت بهم برسه. کلا افسر های مصاحبه کننده ۲ نفر بودن. همون پسر خوشتیپ جوون که حدود ۳۰ تا ۳۸ سال سن داشت. عینکی و خوشتیپ. اون یکی افسره مرد میانسال (۴۰ تا ۴۵) با ریش که سفید و سیاه با هم قاطی بود و هیکل درشت. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا رو در نظر بگیرید. بهش یک ریش و سیبیل و یک عینک بدید میشه همون افسره
!!!!
دو تا افسره کاملا جدی بودن.
شماره ۱ یک پسر و ۱ مادر پیر( حدود ۸۰ سال) اومده بودن و رفتن با اون افسر ریشوه. مادره گرین کارت برنده شده بود گویا !! و گویا می خواستن برن اونجا. پسره ۲۹ سالش بود . انگلیسی اصلا بلد نبود. چون موقعی که می خواست مدارکش رو بده افسر باجه ازش کارت پایان خدمتش رو خواسته بود که اونم برگشت به ما ها گفت دوستان Militiry Service Card چیه که منم گفتم کارت پایان خدممتون بده.از همونجا با هم رفیق شدیم. فک کنم تونستن بگیرن.
بعدش یک خانواده توریستی (پدر مادر و دختر) رفتن با همون افسر خوشتپه که درجا ریجکت!! شدن. کلا فک کنم ۱ دقیقه هم نرفتن تو کابین. فک کنم با قیافشون حال نکرد کلا. بعد من رفتم تو باجه ۱۰ همون خوشتیپه.
توجه شما رو جلب می کنم به گفتگوی بنده با افسر مربوطه:
me: Hello Sir, It ,s my Pleasure to Meet you.
Officer: My Pleasure too.
.
.
.
Officer: Could you please put your Fingers on device?
دقیقا یک انگشت نگاری مثل دفعه قبل اینجا هم انجام دادم.
(Check my Documents . Specify my I-20 Form)
Okay.. Could you Please give some information about your University?
me: ....
Officer: How many University did you apply for.
me: ....
who recommend you this university?
me: ...
do you know about your University,s Rank?
me: ...
officer: who support you ?
me: my father
what is you father do now?
me: He is Retired Sir
Officer: What did he do?
me: ....
( در اینجا من برگه ای که پدرم برای ساپورت مالی من نوشته بود رو به افسر دادم)
officer: It seems every things is okay .
در اینجا یک برگه بهم داد و گفت برو تو سایت چک کن هروقت شمارت اومد بیا ویزاتو
(ادامه دارد)
علاقه مندی ها (Bookmarks)