سوالات مرتبط با گرامر و معادل لغات و جملات زبان انگلیسی

[tuxic]

دوستان کسی معادل مناسبی واسه اصطلاح "فرصت مطالعاتی" واسه دانشجویان دکتری داره؟ یه دانشجوی دکتری ایرانی ایمیل زده بود به استاد راهنمای من که می خوام واسه sabbatical بیام با شما کار کنم. استاد راهنمام هم ایمیلو فوروارد کرده به من نوشته تا حالا در مورد sabbatical دانشجوی دکترای ایرانی چیزی شنیده بودی؟؟؟ (سه تا علامت سؤال جلوش گذاشته بود، این قدر به نظرش غیر عادی میومد). من داستانو واسش توضیح دادم و رفع ابهام شد اما معادل مناسبی واسه فرصت مطالعاتی به ذهنم نمی رسه.

[maxi1]

دوستان کسی معادل مناسبی واسه اصطلاح "فرصت مطالعاتی" واسه دانشجویان دکتری داره؟ یه دانشجوی دکتری ایرانی ایمیل زده بود به استاد راهنمای من که می خوام واسه sabbatical بیام با شما کار کنم. استاد راهنمام هم ایمیلو فوروارد کرده به من نوشته تا حالا در مورد sabbatical دانشجوی دکترای ایرانی چیزی شنیده بودی؟؟؟ (سه تا علامت سؤال جلوش گذاشته بود، این قدر به نظرش غیر عادی میومد). من داستانو واسش توضیح دادم و رفع ابهام شد اما معادل مناسبی واسه فرصت مطالعاتی به ذهنم نمی رسه.

سلام
معمولا در ایمیل ها می نویسند as a visiting research student . موفق باشید

[saghihk]

سلام این سوال :
?who went to the party
از چه کسی پرسیده میشه؟ از کسی که خودش به مهمونی رفته؟یا کسی که نرفته؟

[alikanosala]

سلام این سوال :
?who went to the party
از چه کسی پرسیده میشه؟ از کسی که خودش به مهمونی رفته؟یا کسی که نرفته؟

از کسی که خودش مهمونی نرفته ولی احتمالا می‌دونه که چه کسایی رفتن

[alikanosala]

دوستان کسی معادل مناسبی واسه اصطلاح "فرصت مطالعاتی" واسه دانشجویان دکتری داره؟ یه دانشجوی دکتری ایرانی ایمیل زده بود به استاد راهنمای من که می خوام واسه sabbatical بیام با شما کار کنم. استاد راهنمام هم ایمیلو فوروارد کرده به من نوشته تا حالا در مورد sabbatical دانشجوی دکترای ایرانی چیزی شنیده بودی؟؟؟ (سه تا علامت سؤال جلوش گذاشته بود، این قدر به نظرش غیر عادی میومد). من داستانو واسش توضیح دادم و رفع ابهام شد اما معادل مناسبی واسه فرصت مطالعاتی به ذهنم نمی رسه.

Research opportunity

[saghihk]

از کسی که خودش مهمونی نرفته ولی احتمالا می‌دونه که چه کسایی رفتن

آخه اینجا انگار از کسی که خودش مهمونی رفته سوال شده

[hfml]

سلام دوستان

ما تو فارسی خیلی وقتها از کلمه "کار" در معانی مختلف استفاده میکنیم. مثلا میگیم:

ما برای جشن نوروز کارهای زیادی میکنیم. (مهمونی رفتن و سبزی پلو و ...)
من برای اینکه شما را خوشحال کنم حاضرم هر کاری بکنم.
و ...

برای این دو مورد چه معادلی را پیشنهاد میکنید؟

سپاس

[soroosh96]

سلام دوستان

ما تو فارسی خیلی وقتها از کلمه "کار" در معانی مختلف استفاده میکنیم. مثلا میگیم:

ما برای جشن نوروز کارهای زیادی میکنیم. (مهمونی رفتن و سبزی پلو و ...)
من برای اینکه شما را خوشحال کنم حاضرم هر کاری بکنم.
و ...

برای این دو مورد چه معادلی را پیشنهاد میکنید؟

سپاس

we do lot's of THINGS for norouz
i'll do everyTHING to make you happy

[am8in]

vampires emotional یعنی چی؟

[dsptop10]

خون آشامهای عاطفی