ممنون میشم اگه بهم بگید این جمله به چه معنی هست؟
"I was miles away "
ممنون میشم اگه بهم بگید این جمله به چه معنی هست؟
"I was miles away "
سلام
این اصطلاح به معنی "پرت بودن از موضوع" و "در عالم دیگری سیر کردن" هست...
مثلا "او داشت در مورد مشکلات مالی اش تلویحا صحبت می کرد، ولی من کلا در عالم دیگری سیر می کردم..."
He was pointing to his financial issues, implicitly, whereas I was totally miles away
براتون آرزوی موفقیت دارم
ویرایش توسط Matinking : February 9th, 2015 در ساعت 08:29 AM
صرف فعل have رو نگاه کنید:نوشته اصلی توسط EyeOpening
اگر سالهای سخت تمام شده، در فارسی می گویید «داشتم» (گذشته ی ساده) در انگلیسی هم می گویید I had
حال آبنده گذشته آینده در گذشته ساده have, has will have had would have استمراری am having, is having, are having will be having was having, were having would be having کامل has had, have had will have had had had would have had کامل استمراری has been being, have been having will have been having had been having would have been having
اگر سالهای سخت همین الآن هم ادامه دارد، در فارسی می گویید «داشته ام» (ماضی نقلی = حال کامل) در انگلیسی هم می گویید I have had
بنابراین لازم نیست و نباید بدون توجیه از زمان های استمراری، و یا از آینده در گذشته استفاده کنید
کاربرد آینده در گذشته فقط برای وقتی که نقل قول از کسی داریم که در «گذشته» «درباره ی آینده اش» صحبت می کرده، یا برای وقتی که جمله ی شرط در زمان گذشته باشد که جمله ی پاسخ شرط باید در زمان آینده در گذشته باشد، یا این که لازم باشد لحن جمله بیانگر نوعی احتمال باشد. من خودم هم هیچ وقت آینده در گذشته رو نفهمیدم.
در مورد اصل جمله تان هم بلد نیستم که اصطلاح «سالهای سخت داشتن» چه جوری ترجمه میشه. برای همین پاسخ شما رو در این تاپیک دادم که اساتید بتوانند راهنمایی کنند. که از این بابت عذرخواهی می کنم.
معنی این عبارت چی میشه؟
Even artists do not agree on whether the goverment should support the arts.
اینجا کلمه even معنیش میشه چی؟ یعنی حدود نیمی از هنرمندان(یعنی به همون اندازه که موافقن، موافق نیستن؟)
ممنون
معنی این عبارت چیه؟
What a bunch of nuts
سلام دوستان چند تا سوال
Setting knowledge-based goals: where particular combinations of organizational antecedents (1) identify appropriate goals for the organization. For example, the PBO's (project-base organization) structure, institutional context and the integrative role of PMOs serve (2), among others, as the context for achieving knowledge goals for the organization.
(1) توی این جمله antecedents به چه معناست ؟ آیا معنای سوابق میده ؟ تو جمله پایین هم فک کنم تو همین معنا باشه
Providing means to achieve those goals: the antecedents influence the interests, values, preference, knowledge, etc., which collectively form the micro conditions for individuals to act in certain ways. For example, the intensity of knowledge sharing in PBOs may vary from one context to the next based on differences in incentive systems, which sets the stage for interests, beliefs, values, etc.
(2) بعد اینگه تو For example فعل جمله serve هست ؟؟؟ چی مخواد بگه ؟؟؟ من تو ذهنم فعل رو فقط می تونم مجهول درک کنم اینجا مجهول نگفته
ممنون از راهنماییتون
nothing in the world can bother you as much as your own mind, I tell you.
in fact others seem to be bothering you, but it is not others, it is your own mind.
sri sri ravi shakar
علاقه مندی ها (Bookmarks)