نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: راهنمای کامل اپلای برای رشته‌ی فلسفه در آمریکا و کانادا

  1. #1
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    18

    پیش فرض راهنمای کامل اپلای برای رشته‌ی فلسفه در آمریکا و کانادا

    مواردي كه در زير گفته مي‌شود تقريباً همه هم درمورد ايالات متحده‌ي آمريكا و هم درمورد كانادا صادق هستند مگر اين كه خلاف آن ذكر شود. (بعضی از نکات ذکر شده فقط درمورد رشته‌ی فلسفه و رشته‌های مشابه صادق هستند و ممکن است با شرایط پذیرش در مهندسی و علوم متفاوت باشند.)

    چه مقطعي را بايد انتخاب كرد؟
    در ايالات متحده‌ي آمريكا و كانادا دو نوع دوره‌ي تحصيلات تكميلي (graduate) وجود دارد: مستر (master) و دكترا (PhD).
    دوره‌هاي دكترا پنج ساله هستند كه شامل دو سال درس و سه سال پايان‌نامه مي‌شوند. تحصيل در دوره‌ي دكترا معمولاً بلافاصله بعد از دوره‌ي كارشناسي (undergraduate) شروع مي‌شود.
    دوره‌هاي مستر دو ساله هستند و شبيه به كارشناسي ارشد در ايران، ولي اهداف و كاركردشان با آن چيزي كه به نام كارشناسي ارشد در ايران وجود دارد زمين تا آسمان فرق دارد. دوره‌هاي مستر اجباري نيستند و هدف از آن‌ها عمدتاً دو چيز است: يك: براي كساني كه مي‌خواهند در زمينه‌اي اطلاعات مختصري كسب كنند، ولي نمي‌خواهند درحد دكترا روي آن كار تخصصي كنند گزينه‌ي مناسبي است؛ دو: براي كساني كه رشته‌شان در مقطع كارشناسي چيز ديگر‌ي بوده و حالا مي‌خواهند رشته‌شان را عوض كنند و براي دكترا رشته‌ي ديگر‌ي بخوانند نقش يك دوره‌ي مياني را ايفا مي‌كند. مثلاً من (شاهين) با مدرك كارشناسي فيزيك دوره‌ي مستر فلسفه را آغاز كردم. البته معمولاً گرفتن حداقل چهار-پنج درس فلسفه در دوره‌ي كارشناسي براي پذيرش در دوره‌هاي مستر لازم است.
    اما به جز اين‌ها دلايل ديگري هم براي انتخاب مقطع مستر وجود دارد: اولاً پذيرش در رشته‌ي فلسفه اصولاً سخت‌تر از رشته‌هاي ديگر است و شانس پذيرش كم‌تر. ولي چون پذيرش مستر از دكترا خيلي راحت‌تر است، اگر براي مستر اقدام كنيد شانس پذيرش گرفتن‌تان بيش‌تر خواهد بود. ثانياً اگر اول در يك دانشگاه آمريكايي يا كانادايي مستر بگيريد برايتان سكوي پرتاب مي‌شود، يعني احتمال اين كه براي دكترا يك جاي خيلي عالي برويد خيلي بيش‌تر از وقتي است كه از ايران بلافاصله براي دكترا اقدام كنيد. ثالثاً مي‌توانيد پرونده‌ي بهتري درست كنيد: احتمالاً الآن اساتيد فلسفه‌اي كه بخواهند برايتان توصيه‌نامه بنويسند خيلي نمي‌شناسيد، يا اين اساتيد خيلي شناخته‌شده نيستند، احتمالاً درس‌هاي فلسفه زياد نگرفته‌ايد، در نوشتن مقاله تمرين زيادي نداريد و ... . در دوره‌ي مستر همه‌ي اين توانايي‌ها را بهتر خواهيد كرد. پس دلايل زيادي وجود داريد كه براي مستر اقدام كنيد.
    از طرفي اگر شانس پذيرش خود را براي دكترا بالا مي‌بينيد طبيعي است كه لزومي ندارد دو سال از عمر خود را صرف گرفتن مدرك مستر كنيد. بخصوص اگر پيشاپيش مدرك كارشناسي ارشد در رشته‌ي فلسفه يا فلسفه‌ي علم داريد و يك نمونه نوشته‌ي باكيفيت آماده داريد دليلي ندارد كه شانس خود را براي پذيرش دكترا امتحان نكنيد. (دانشجويان پسري كه سربازي‌شان را نگذرانده‌اند اجازه ندارند براي تحصيل در "مقطع مشابه" به خارج از كشور بروند. بنابراين اگر در مقطع كارشناسي ارشد تحصيل مي‌كنيد نمي‌توانيد براي مستر اقدام كنيد مگر اين كه از سربازي معاف شويد.)
    اصولاً بايد دست‌كم براي حدود ده الی بيست دانشكده اپلاي كنيد تا شانس پذيرش‌تان خوب باشد. برنامه‌هاي دكترا زياد هستند ولي تعداد برنامه‌هاي مستر آن‌قدرها زياد نيست. بااين‌حال مي‌شود حدود پانزده يا بيست تا برنامه‌ي مستر خوب پيدا كرد (پايين را ببينيد).

    تأمين هزينه‌ي تحصيل (fund يا financial aid):
    براي تأمين خرج تحصيل، دانشكده‌ي فلسفه به عنوان دستيار آموزشي يا همان Teaching Assistantship به شما حقوق مي‌دهد و شهريه نيز يا كاملاً يا عمدتاً حذف مي‌شود. باصطلاح شهريه waive مي‌شود. اما در رشته‌ي فلسفه دستيار پژوهشي يا همان Research Assistantship شغل نادري ست. بااين‌حال بعضي وقت‌ها ممكن است دانشكده مثلاً براي يك ترم تابستان به عنوان دستيار پژوهشي استخدام‌تان كند. وظایف دستیار آموزشی شامل گرداندن جلسات بحث هفتگی برای دانشجوها زیر نظر استادی که درس را تدریس می‌کند و تصحیح برگه می‌شود. با این که این کار (بخصوص قسمت درس دادن) ممکن است کار سختی به نظر برسد، اگر زبان انگلیسی را تا حد معقولی بلد باشید هیچ جای نگرانی نیست. تقریباً همه‌ی دانشجوها از پس این کار برمی‌آیند.
    درمورد اين كه چطور مي‌شود كمك‌هزينه‌ي تحصيلي دريافت كرد:
    براي اين كه براي كمك مالي درنظر گرفته شويد كار خاصي لازم نيست انجام دهيد. همين كه براي پذيرش اپلاي مي‌كنيد خود به خود براي كمك مالي هم در نظر گرفته مي‌شويد. در آمريكا (برخلاف كانادا و اروپا) استاد در ارايه‌ي كمك‌هزينه به شما خيلي نقشي ندارد. بخصوص در رشته‌ي فلسفه كه استاد بصورت فردي اصلاً تصميم‌گيرنده نيست (بنابراین – و به تجربه‌ی خود من – مکاتبه‌ی قبلی با اساتید در شانس پذیرش گرفتن یا کمک مالی گرفتن شما تأثیر چندانی ندارد، گرچه اگر سوال خاصی درمورد دانشکده داشته باشید معمولاً جوابگو خواهند بود). تمام تصميم‌ها، ازجمله اين كه آيا كمك مالي دريافت مي‌كنيد يا نه، توسط كميته‌ي پذيرش دانشكده‌ي فلسفه گرفته مي‌شود. معمولاً اکثریت غالب کسانی که پذیرش می‌گیرند حقوق هم می‌گیرند و از دادن شهریه معاف می‌شوند.
    حقوقي كه مي‌گيريد تماماً خرج زندگي خودتان مي‌شود (به جز بخش كوچكي كه همان‌طور كه گفته شد در برخي دانشگاه‌ها از شهريه باقي مي‌ماند كه بايد پرداخت كنيد). معمولاً اين حقوق يك درآمد بخور-و-نمير برايتان خواهد بود و نياز به كار ديگري نخواهيد داشت. البته معمولاً هركس براي خودش چند هزار دلار از ايران مي‌آورد. من (شاهين) حدود سه هزار و پانصد دلار از ايران آوردم. چند ماه بعد هم مجبور شدم از خانواده‌ام در ايران درخواست كنم حدود دو هزار دلار ديگر برايم بفرستند. ولي به غير از آن ديگر نيازي به پول نداشتم و به احتمال زياد از اين به بعد هم نخواهم داشت. معمولاً هزینه‌های زندگی یکی از نگرانی‌های اصلی کسانی است که از من درمورد اپلای کردن سوال می‌کنند. حقیقت این است که اگر برای پذیرش در آمریکای شمالی اپلای می‌کنید، این باید آخرین نگرانی‌تان باشد!
    اگرچه نیازی به شغل دوم نخواهید داشت، اما بد نیست کمی هم درباره‌ی شرایط داشتن شغل دوم گفته شود. طبق قوانین مهاجرت شما فقط اجازه دارید تعداد ساعات مشخصی کار کنید: در طول ترم بیست ساعت در هفته و در طول تعطیلات (تابستان و بین دو ترم) چهل ساعت در هفته. شغل دستيار آموزشي ممکن است بین ده تا بیست ساعت از ساعات مجاز كاري‌تان را اشغال کند (این که ده ساعت است یا بیست ساعت به دانشکده‌تان بستگی دارد). اگر ساعت اضافه بیاورید مي‌توانيد در خود دانشگاه كار دانشجويي كنيد (مثلاً در كتابخانه‌ي دانشگاه). حقوق اين شغل‌ها معمولاً كم است (حدود ساعتي هشت تا ده دلار كه طبق قوانين فدرال حداقل دستمزد كارگر است)، ولی درآمد جانبی خوبی خواهد بود. بعد از يك سال كه در ايالات متحده باشيد مي‌توانيد مجوز بگيريد كه خارج از دانشگاه هم كار كنيد. این کار باید مرتبط با رشته‌تان باشد و ضروری محسوب شود. البته حجم كاري تحصيل در مقطع گرجويت وقت اضافي چنداني براي شما باقي نمي‌گذارد.

  2. #2
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    18

    پیش فرض پاسخ : راهنمای کامل اپلای برای رشته‌ی فلسفه در آمریکا و کانادا

    مداركي كه بايد فرستاده شود:
    1- نمونه نوشته (writing sample): اولين و مهم‌ترين قسمت پرونده‌ي شما در رشته‌ي فلسفه نمونه نوشته‌ي شما ست. نمونه نوشته يك مقاله‌ي فلسفي پانزده-بيست صفحه‌اي يك خط درميان يا همان double spaced است درمورد هر موضوعي كه به آن علاقه و در آن تخصص داريد. اين مقاله بايد بارها و بارها بازنگري و ويرايش‌اش شود. بسيار مهم است كه اساتيد مختلف آن را بخوانند و نظر بدهند.
    برخي معتقد اند كه نمونه‌ي نوشته بايد حتماً در يكي از زمينه‌هاي جريان اصلي سنت فعلي، مثل معرفت‌شناسي، متافيزيك، فلسفه‌ي ذهن، فلسفه‌ي زبان، و يا فلسفه‌ي منطق باشد. میزان درستی این ادعا خیلی مشخص نیست. بیش از هر چیز به نظر می‌رسد نمونه نوشته بايد در زمينه‌اي باشد كه شما در آن مهارت داريد و حداقل يك يا دو استاد در آن دانشكده‌هايي كه اپلاي مي‌كنيد در آن رشته فعال باشند. به عبارت ديگر، نمونه نوشته بايد در زمينه‌اي باشد كه دست‌كم يك نفر در آن دانشكده پيدا بشود كه آن را بخواند و بطور بالقوه از آن خوش‌اش بياد. شايد علت اين كه بعضي فكر مي‌كنند نمونه نوشته حتماً بايد در يكي از موارد مذكور باشد اين است كه براي آن موارد مذكور در همه‌ي دانشگاه‌ها استاد هست ولي مثلاً براي فلسفه‌ي دين همه‌جا استاد وجود ندارد. اما اگر فرض كنيم كه شما مي‌خواهيد فلسفه‌ي دين كار كنيد و براي دانشگاه نوتردام (Notre Dame) هم اپلاي مي‌كنيد، يك نمونه نوشته درزمينه‌ي فلسفه‌ي دين به نظر من نه تنها بد نيست بلكه خيلي هم خوب است، چرا كه اين آن چيزي است كه در آن دانشكده روي آن كار مي‌شود. درهرحال چيزي كه بايد در نظر داشته باشيد اين است كه شما بايد حدود پانزده الي بيست جا اپلاي كنيد تا شانس معقولي براي پذيرش داشته باشيد. بنابراين نمونه نوشته را بايد در زمينه‌اي بنويسيد كه در همه‌ي آن بيست دانشكده آدمي وجود داشته باشد كه از آن سردربياورد و بطور بالقوه از آن خوش‌اش بيايد. اگر فرصت کار کردن همزمان روی دو نمونه نوشته‌ی مختلف را دارید، می‌توانید برای بعضی دانشکده‌ها یکی را بفرستید و برای دانشکده‌های دیگر آن یکی را. این به انتخاب خودتان، علایق فلسفی‌تان، و جاهایی که اپلای می‌کنید بستگی دارد. بیش‌تر دانشجوها از یک نمونه نوشته برای همه‌ی جاهایی که اپلای می‌کنند استفاده می‌کنند.
    نکته‌ی مهم: فرض نکنید که مقاله‌ی شما را همان استادی می‌خواند که در زمینه‌ی کاری شما فعال است. مثلاً اگر برای دانشگاه نیویورک اپلای می‌کنید و روی نظریات تامس نیگل کار کرده‌اید، نباید فرض کنید که تامس نیگل نمونه نوشته‌ی شما را خواهند خواند. خیلی از دانشکده‌های فلسفه یک کمیته‌ی پذیرش دارند که هر سال متشکل از جمع تصادفی از اساتید است که همه‌ی مقاله‌ها را می‌خوانند. البته تأکید می‌کنم که روال در هر دانشکده‌ای متفاوت است.
    درمورد محتوا و ساختار مقاله صحبت زیاد است. اگرچه ادعای مقاله باید جالب و تحریک‌کننده باشد، و لازم است حتماً از خودتان ایده‌ای داشته باشید، لازم نیست شالوده‌های فلسفه را در مقاله‌تان به لرزه درآورده باشید! بهتر است موضوع ساده و لحن‌تان تخصصی باشد. استفاده‌ی به‌جا از منطق و ریاضیات در مقاله‌ی فلسفه معمولاً چشم کمیته‌ی پذیرش را می‌گیرد و به نفع‌تان است. اگرچه باید به چند کار مهم و اخیر ارجاع داده بدهید، سعی نکنید گستردگی مطالعات‌تان را بیش از حد به رخ بکشید. پیدا کردن نقطه‌ی تعادل در این زمینه‌ها می‌تواند کمی مشکل باشد. به همین دلیل (و دلایل دیگر) بهتر است از چندین ماه (حتی یک سال) قبل از تاریخ اپلای شروع به کار کردن و ویرایش مقاله‌تان بکنید. در دانشکده‌های با گرایش فلسفه‌ی تحلیلی به سادگی و روان‌خوانی متن تا حد وسواس اهمیت داده می‌شود، بنابراین از کلمات و جملات دهان‌پرکن پرهیز کنید. جملات‌تان را تا می‌شود کوتاه و ساده نگه دارید.
    2- توصيه‌نامه (recommendation letter): بايد حداقل از سه استاد فلسفه توصيه‌نامه بگيريد. توصيه‌نامه يك نامه‌ي يك تا دو صفحه‌اي است كه استاد در تعريف از شما مي‌نويسد. بهتر است اساتيدي را انتخاب كنيد كه واقعاً از كار شما خوش‌شان مي‌آيد و از نزديك شما را مي‌شناسند (ولی لازم نیست این اساتید از دانشگاه خودتان باشند). سعی کنید از سه توصیه‌نامه حداقل دو تای آن از اساتید فلسفه باشد. سومی می‌تواند از استاد رشته‌ای غیر از فلسفه باشد به شرطی که این شخص کار شما بشناسد. اعضاي كميته‌ي پذيرش معمولاً در تشخيص تعريف و تحسين‌هاي ساختگي و سرسري مهارت دارند. اگر اساتیدتان بتوانند چیزی درمورد شما بگویند که به چشم بیاید و شما را منحصر به فرد کند بسیار خوب است. از آن‌جایی که اساتید فلسفه‌ای که درحال‌حاضر در ایران هستند در آمریکا عمدتاً ناشناخته هستند، این که چه کسی برایتان توصیه‌نامه بنویسد خیلی اهمیتی ندارد. فقط مهم است که خوب و تآثیرگذار نوشته شده باشد. در اين مورد توضيح چندان ديگري لازم نيست چون اساتيد شما احتمالاً خودشان مي‌دانند نوشتن توصيه‌نامه به چه صورت است.
    3- SOP: يك نوشته‌ي يك يا دو صفحه‌اي درمورد خودتان و اين كه به چه چيزي علاقه داريد و روي چه چيزي مي‌خواهيد كار كنيد. سعي كنيد خودتان را شخص با انگيزه و هيجان‌انگيزي نشان دهيد. اس-او-پي نبايد شرح رزومه‌ي شما باشد. اس او پی با research proposal هم فرق دارد. گرچه در اس او پی هم باید درباره‌ی علایق تحقیقاتی خود صحبت کنید، اما برخلاف research proposal نباید زمینه‌ی کاری‌تان را خیلی ریز و تخصصی نشان بدهید. البته این به این معنا نیست که بهتر است خودتان را همه‌فن‌حریف و جامع‌الاطراف نشان بدهید، چون در این صورت به نظر می‌رسد که در کارتان حرفه‌ای نیستید. پیدا کردن این تعادل و بطور کلی نوشتن اس او پی کار سختی است، بنابراین ناامید نشوید و تا می‌توانید ویرایش‌اش کنید! شاید بد نباشد از کسانی که قبلاً اپلای کرده و موفق بوده‌اند بخواهید که اس او پی‌شان را برایتان بفرستند تا از طرح کلی یک اس او پی خوب ایده‌ی بهتری داشته باشید.
    4- نمرات دو امتحان TOEFL و GRE: اين نمرات هم مهم هستند، ولي به‌هيچ‌وجه فاكتور اصلي نيستند و فقط بعد از نمونه نوشته، توصيه‌نامه‌ها، و اس-او-پي اهميت پيدا مي‌كنند. معمولاً نمره‌ي تافل (اينترنتي) حول و حوش صد (از صد و بيست) خوب است. جمع نمره‌ي قسمت verbal و قسمت رياضي جي-آر-اي بهتر است بالاتر از هزار و سيصد بشود (جی آر ای قدیمی). در جی آر ای جدید بهتر است جمع بیش‌تر از سیصد و بیست بشود. دانشکده‌های فلسفه ممکن است به نمره‌ی writing و speaking شما بیش‌تر از مثلاً دانشکده‌های مهندسی اهمیت بدهند، پس سعی کنید روی این توانایی‌ها کار کنید.
    5- كارنامه (transcripts): كارنامه‌ي تمام مقاطع قبلي كه درشان تحصيل كرده‌ايد را بايد بفرستيد. معدل‌تان بهتر است (اما ضروري نيست) بالاتر از هفده باشد. این که در کدام دانشگاه درس خوانده‌اید خیلی اهمیتی ندارد، چون در آمریکا (بخصوص در دانشکده‌های فلسفه) هیچ‌کدام از این دانشکده‌ها شناخته شده نیستند. بنابراین یک مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران احتمالاً با مدرک مشابه از دانشگاه آزاد شهرستان خیلی برایشان فرقی ندارد. اگر از دانشگاه خوبی فارغ‌التحصیل شده‌اید شاید بتوانید بنحو ظریفی که در ذوق خواننده هم نزند این موضوع را در SOP یا یکی از توصیه‌نامه‌هایتان بگنجانید (مثلاً به یکی از اساتیدتان بگویید در توصیه‌نامه‌اش جمله‌ای به این مضمون بنویسد: "پذیرش گرفتن در دانشکده‌ی فلسفه‌ی دانشگاه ... بسیار مشکل است و صرف قبول شدن ایشان نشان‌دهنده‌ی استعداد بالای‌شان می‌باشد"). نمرات‌تان گرچه مهم هستند، ولی زیاد نگران آن نباشید. اگر مدرک کارشناسی ارشد دارید نمرات کارشناسی‌تان بسیار کم‌اهمیت‌تر خواهند شد. اگر در اوایل تحصیل‌تان نمرات بدی داشته‌اید ولی در سال‌های آخر معدل‌تان خوب شده است، سعی کنید در SOP به نحوی این موضوع را توضیح بدهید (در سال‌های اول چه مشکلاتی داشتید که نمرات‌تان خوب نشد؟).
    6- رزومه (Resume/CV): آخرین مدرکی که می‌فرستید رزومه یا خلاصه‌ی فعالیت‌ها و افتخارات‌تان است. این مدرک احتمالاً کم‌تر از آن چیزی که فکر می‌کنید اهمیت دارد. سعی کنید تا جایی که می‌شود خودتان را دانشجوی فعال و موفقی نشان بدهید، ولی زیاد روی تأثیرگذاری چیزهایی که در رزومه می‌نویسید حساب نکنید، بخصوص که احتمالاً مقاله‌ای در نشریات معتبر ندارید. ذکر مقاله‌هایی که ممکن است به زبان فارسی یا به زبان انگلیسی اما در نشریه‌های نامعتبر چاپ کرده باشید قطعاً ضرری ندارد، ولی این که چقدر به قبول شدن‌تان کمک می‌کند نامشخص است.
    به‌همین‌ترتیب دانستن زبان‌های خارجی (آلمانی، فرانسوی، ...) و ذکر آن در رزومه خیلی تأثیری در پذیرش شما ندارد، گرچه ضرر هم ندارد.
    7- ایمیل‌بازی با اساتید مورد علاقه در دانشگاه مورد نظر: گرچه این کار در رشته‌های علوم و مهندسی بسیار رایج است و بخش مهمی از فرایند پذیرش محسوب می‌شود، طبق تجربه‌ی من و کسانی که در اطراف خود دیده‌ام، در فلسفه ایمیل زدن به استاد مورد نظرتان هیچ تأثیری در پذیرش شما ندارد. استاد مربوطه احتمالاً خواهد گفت: «حالا اپلای کن تا ببینیم چه خواهد شد» و ممکن است اصلاً جزو کمیته‌ی پذیرش نباشد که بخواهد تأثیری بگذارد. توجه کنید که در رشته‌ی فلسفه، برخلاف علوم و مهندسی، شما از ابتدای ورود برای یک استاد کار نمی‌کنید. ابتدا دو سال واحد می‌گذرانید و حتی بعد هم که وارد مرحله‌ی تحقیق شدید خودتان تعیین می‌کنید که چه کاری انجام بدهید و استاد نفع و ضرری در موضوع پایان‌نامه‌ی شما ندارد. پس طبیعی است که علاقه‌ای هم به اعمال نفوذ در مرحله‌ی پذیرش نداشته باشد.
    ویرایش توسط ShaahinK : March 1st, 2014 در ساعت 08:09 PM

  3. #3
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    18

    پیش فرض پاسخ : راهنمای کامل اپلای برای رشته‌ی فلسفه در آمریکا و کانادا

    كدام دانشگاه را انتخاب كنيم؟
    اين سايت معروف‌ترين رتبه‌بندي (ranking) دانشكده‌هاي فلسفه در كشورهاي انگليسي‌زبان است. اين قسمت مربوط به برنامه‌هاي مستر:
    http://www.philosophicalgourmet.com/maprog.asp
    و اين قسمت هم مربوط به برنامه‌هاي دكترا است:
    http://www.philosophicalgourmet.com/overall.asp
    دقت كنيد كه دانشگاه‌هايي كه برنامه‌ي مستر خوبي دارند با دانشگاه‌هايي كه برنامه‌ي دكتراي خوب دارند فرق مي‌كنند. معمولاً هر دانشگاهي يكي از اين دو را دارد، نه هردو را. برخي دانشگاه‌ها كه هم برنامه‌ي مستر و هم برنامه‌ي دكترا دارند معمولاً به دانشجويان مستر كمك مالي (financial aid) نمي‌دهند.
    اين قسمت هم دانشكده‌هاي فلسفه را به تفكيك زيرشاخه رتبه‌بندي كرده است:
    http://www.philosophicalgourmet.com/breakdown.asp
    دقت كنيد كه دانشگاهي كه در زيرشاخه‌ي مورد علاقه‌ي شما قوي است لزوماً رتبه‌ي بالايي در رتبه‌بندي كلي ندارد.
    توجه كنيد كه اين رتبه‌بندي (معروف به "گزارش لايتر") صددرصد بي‌طرف نيست و به سمت فلسفه‌ي تحليلي گرايش دارد. ولي در نسخه‌هاي اخيرتر اين جهت‌مندي تعديل شده است و اطلاعات خوبي درمورد دانشكده‌هاي فلسفه قاره‌اي هم مي‌شود در گزارش لايتر پيدا كرد، بخصوص در اين صفحات:
    http://www.philosophicalgourmet.com/...reakdown27.asp
    http://www.philosophicalgourmet.com/...reakdown29.asp
    در نظر داشته باشيد كه فلسفه‌ي قاره‌اي (سنتي كه شامل هرمنوتيك، اگزيستانسياليسم، نظريه‌ي انتقادي مكتب فرانكفورت، پساساختارگرايي و پسامدرنيسم مي‌شود) در ايالات متحده‌ي آمريكا اولاً در اقليت قرار دارد و ثانياً در نوعي "تفكيك نژادي" به سر مي‌برد. بيش‌تر دانشگاه‌هاي معروف فقط يا عمدتاً روي فلسفه‌ي تحليلي (سنتي كه شامل فلسفه‌ي علم، فلسفه‌ي ذهن، فلسفه‌ي دين، فلسفه‌ي زبان، متافيزيك و معرفت‌شناسي مي‌شود) كار مي‌كنند. دانشكده‌هايي هستند كه فقط يا عمدتاً روي فلسفه‌ي قاره‌اي كار مي‌كنند، ولي معمولاً منزوي هستند. اما همه‌ي اين‌ها به اين معني نيست كه در آمريكا نمي‌شود در فلسفه قاره‌اي با كيفيت بالا تحصيل كرد. بعضي از بهترين فلاسفه‌ي قاره‌اي در آمريكا هستند. از طرفي خوشبختانه دانشگاه‌هايی هم هستند (و به نظر مي‌رسد تعدادشان بمرور زيادتر هم مي‌شود) كه هم اساتيد فلسفه‌ي تحليلي دارند و هم اساتيد فلسفه‌ي قاره‌اي. خيلي از اين دانشگاه‌ها، مثل دانشگاه كلمبيا، دانشگاه بركلي، دانشگاه استنفورد، و دانشگاه شيكاگو از معتبرترين دانشگاه‌هاي دنيا هستند و در گزارش لايتر نيز رتبه‌ي بالايي دارند. فلاسفه‌ي معدود (اما در حال افزايشي) هم روي پروژه‌ي آشتي دادن اين دو سنت كار مي‌كنند. براي يك رتبه‌بندي غيررسمي از دانشكده‌هاي منحصراً يا عمدتاً قاره‌اي به اين لينك نگاه كنيد:
    http://mypage.siu.edu/hartmajr/report/report.html
    اگر به فکر این هستید که بعد از تحصیل کار پیدا کنید، در نظر داشته باشید که کار کردن روی فلاسفه‌ی قاره‌ای یا روی پروژه‌ی آشتی دو سنت ممکن است بازار کار خوبی نداشته باشد. راه مطمئن‌تر (و البته بزدلانه‌تر) این است که ابتدا جا بیفتید و بعد این گونه خطرها را بپذیرید.

    سايت خود دانشكده‌ها:
    توضيحات درمورد جزييات اپلاي كردن و غيره بصورت خيلي روشن و كامل در وب‌سايت همه‌ي دانشكده‌ها در قسمت Admissions يا Application for Admission نوشته شده است. اگر هيچ كدام از اين دو گزينه در منوي وب‌سايت نبود حتماً تحت منوي Graduate Studies پيدايشان خواهيد كرد. مهم است كه مقدار زيادي از وقت‌تان را صرف خواندن اين سايت‌ها كنيد تا با شرايط اپلاي كردن آشنا شويد. خوشبختانه نظام دانشگاه‌هاي ايالات متحده و كانادا بسيار يكدست است و معمولاً دانشكده‌ها همگي شرايط و قوانين مشابهي دارند. ضمناً حتماً به قسمت هيأت علمي يا همان faculty برويد و ببينيد كه آيا كساني هستند كه روي موضوع مورد علاقه‌ي شما كار كنند يا نه. مهم است كه فقط به فكر اين نباشيد كه "يك‌جايي قبول بشويد". با توجه به تنوع ذاتي رشته‌ي فلسفه، قبول شدن در جايي كه شاخه‌ي مورد علاقه‌ي شما جدي گرفته نمي‌شود (يا بدتر از آن تحقير مي‌شود) شايد بهتر از پذيرش نگرفتن نباشد.
    ویرایش توسط ShaahinK : March 1st, 2014 در ساعت 08:10 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •