ازدواج یا اپلای؟

[MinaToo]

نه من گزینه مشخصی ندارم ولی اون چیزی که احتمالا پیش بیاد رو خدمتتون عرض کردم.... من حرف شما رو قبول دارم که ازدواج خیلی نکات مثبت دیگه ای داره ولی میخام یه چیزی بهتون بگم خوب دقت کنید...
ما ادمها معمولا هرجا باشیم فکر میکنیم کل دنیا همون جاست و از بین ادمهای اونجا یکی رو انتخاب میکنیم... ولی مساله اینه که با ورود به محیط بازتر میبینم واووووو چقدر گزینه های بهتری هست که خیلی نزدیک تر به اون چیزی هست که ما میخایمم ... منظورم در کل اینه که نمیشه گقت ازدواج تو یک محیط کوچیک با افراد کم کار درست یا غلطی است و اگرم بگید عشق چی میشه این وسط من میگم پایه عشق هورمون هایی که تو جوونی ترشح میشه و فقط باعث میشه انتخاب های ما رو به انحراف بکشونه.... مساله اینه که درسته تو ازدواج فداکاری کرد ولی به چه قیمتی و چرا؟؟
آیا عاقلانه هست به خاطر یک نفر دیگه که یک سال برای مثال باهاش اشنا شدیم بیاییم زندگیمونو ریسک کنیم ...البته اینها نظر شخصی منه و شاید از نظر شما خیلی درست نیاد ولی من به شخصه دوست ندارم به خاطر ازدواج گزینه های خوبی که احتمالا گیرم بیاد رو از دست بدم...
فکر میکنم ازدواج چیزی نیست که خیلی چیز سختی باشه شما با یکی ییک قرداد مینویسید که تا اخر عمر پیش هم بمونید و عاشق هم باشید و .... و اینکار تو هر زمانی ممکنه انجام بشه و هیچ دلیلی نداره به خاطر این که به خاطر یک عشق و هوس و... ریسکی صورت بگیره .... خوشحالم که گذر زمان به من نشون داد که تو 99 درصد زندگی باید عاقلانه زندگی کنم و تنها 1 درصد بقیه رو با دلم ....

شما به نظر من کسی هستید که بیشتر از ازدواج به دنبال منافع ازدواج هستید مثلا سودی که توش برای شما هست ! سودی که ازش بدست میارید و غیره ، دقت کن ازدواج تجارت نیست که بشه توش سود بدست آورد هر سودی هم که داشته باشه روزی تبدیل به ضرر میشه ، من بیشتر از سود عشق و علاقه رو قبول دارم ، به نظر من مطرح کردن هوس اصلا مناسب نیست آخه کدوم آدمی هست که بخاطر هوس بره زیر یه سری مثلا فشار ها یا یه سری سختی ها !!!
هر وقت دیدگاه شما از سود و تجارت تبدیل به واقعیت شد اونوقت میشه نظر داد در موردش ، شما خودت رو جا بزن به جای کسی که می خواد باهات ازدواج کنه ( خانم ) در کشور ( ایکسی ) به نظر شما 99% اون طرف عاقلانه برخورد کنه خوبه ؟ یا 1% با دلش ؟ خدایی اگه اون لحظه که شما دارید به خاطر چیزی که می خواید بال بال میکنید مثلا اقامت گرفتن و اون طرف هم مثل شما باشه و بعد از عمری دوستی و آشنایی یهو بگه 99% عقلم میگه ----> به نظر من تفسیر مناسبی نیست ازدواج ملاک و معیار داره برای هر کس هم متفاوت .

تو ازدواج فداکاری معنا داره چه فداکاری ؟ چه قیمتی ؟ مثالی که بالا برات زدم فکر کنم واضحترین مثال بود دیگه .
فکر کن همسر شما ( خانم ) به خاطر گرفتن اقامت شما از یه سری از بزرگترین آرزوهاش بزنه اون وقت تو راضی هستی بگی اون طوری که بالا گفتی ؟
همیشه باید در ازدواج جفت طرف فداکاری کنند ، با فداکاری زندگیشون تغییر می کنه تو این دنیایی که الان هستیم همه جا گرفتاری و مشکلات و سختی هست . ( کم و بیش )

کسی اصلا زور نکرده ازدواج کنی هیچ فشاری هم پشتت نیست با خیال راحت کارت رو ادامه بده اگر فکر می کنی که اونجا با آمار و احتمال بهترین گزینه ها روی میزت هست بفرمایید همونچا ازدواج کن ، به حرف عقلت گوش کن 99% .

[Lunaa]

1- آیا دو نفر که قصد اپلای دارند و ضمننا قصد ازدواج رو هم دارند اگه از جااهای مختلف( یکی کانادا یکی اروپا) پذیرش بگیره تکلیف چیه؟ ( با

توجه به یک عمر تلاش برای رسیدن به پذیرش با فاند برای مثال).

دوست عزیز. شما یه موقعیت بسیار خاص رو مثال میزنی که تصمیم گرفتن در موردش بسیار ویژه ست و فقط همون دو نفر میتونن تصمیم بگیرن. چون فقط همون دو نفر از خواست قلبی خودشون آگاهن. نمیشه یه نسخه تمام و کمال براشون پیچید و گفت باید اینکار رو کرد.
برای منی که دارم از بیرون نگاه میکنم به نظرم این نوع ازدواج درست نیست. ازدواجی که بخواد همون اولش با سالهای طولانی از تنهایی شروع بشه رو نمی پسندم.
و در ادامه به نظر من این مثال فقط برای این بود که از عقیده شخصی خودتون دفاع کنید که ازدواج قبل از اپلای خوب نیست.

[mohamadaliv]

دوست عزیز. شما یه موقعیت بسیار خاص رو مثال میزنی که تصمیم گرفتن در موردش بسیار ویژه ست و فقط همون دو نفر میتونن تصمیم بگیرن. چون فقط همون دو نفر از خواست قلبی خودشون آگاهن. نمیشه یه نسخه تمام و کمال براشون پیچید و گفت باید اینکار رو کرد.برای منی که دارم از بیرون نگاه میکنم به نظرم این نوع ازدواج درست نیست. ازدواجی که بخواد همون اولش با سالهای طولانی از تنهایی شروع بشه رو نمی پسندم.و در ادامه به نظر من این مثال فقط برای این بود که از عقیده شخصی خودتون دفاع کنید که ازدواج قبل از اپلای خوب نیست.

اتفاقن این یه مورد ویژه نیست و ممکنه واسه خیلی ها پیش بیاد به خصوص دو نفری که تو فرایند اپلای با هم آشنا شدن. اگه دو نفر پیش از اینها پایه دوستیشون شکل گرفته باشه به احتمال زیاد هر دو واسه یه جا پذیرش می گیرند. الته من هم با شما موافقم و فکر می کنم همچین ازدواجی به صلاح نیست.

[zhila594]

خوب من یه عالمه زوج میشناسم که در مقطع اپلای تلاششون رو کردن که اونقدر وسیع هر دوشون اپلای کنن که بالاخره بشه توی یه شهر جفتشون پذیرش بگیرن. حالا دیگه شهرش مهم نیست.
همه چی موازنه هدف و شرایطه. تهش یکی باید بیخیال دانشگاه رنک بالاش بشه و به خاطر اون یکی رضایت بده دیگه.


اینا هیچ منتی هم نداره. زندگی همینه دیگه. وقتی بخوان از هم دوری نکشن راهی جز این نیست.


اما اگه یکی اروپا و یکی کانادا به فرمایش شما پذیرش دارن عقل چی میگه؟ اگه خیلی ازدواجه رو میخوان و روی حساب درستی رابطه بنا شده, که یکیشون باید بیخیال شه و به دنبال یه گزینه دیگه بگردن (مثلا یکیشون بعد از عزیمت سعی کنه از همون شهر پذیرش بگیره -دقیقا کاری که منم کردم).


دیگه چرا اینقده سختش میکنید؟ سیستم مغزی آدمها اونقدر پیچیده و در عین حال انعظاف پذیره که در اینجور شرایط به خوبی میتونه تحلیل کنه چه کاری بهتره. ربات که نیست بر مبنای سیستم صفر و یک بخواد چیزی انتخاب کنه.

[alibihamta]

دوست عزیز. شما یه موقعیت بسیار خاص رو مثال میزنی که تصمیم گرفتن در موردش بسیار ویژه ست و فقط همون دو نفر میتونن تصمیم بگیرن. چون فقط همون دو نفر از خواست قلبی خودشون آگاهن. نمیشه یه نسخه تمام و کمال براشون پیچید و گفت باید اینکار رو کرد.
برای منی که دارم از بیرون نگاه میکنم به نظرم این نوع ازدواج درست نیست. ازدواجی که بخواد همون اولش با سالهای طولانی از تنهایی شروع بشه رو نمی پسندم.
و در ادامه به نظر من این مثال فقط برای این بود که از عقیده شخصی خودتون دفاع کنید که ازدواج قبل از اپلای خوب نیست.

این فقط یکی از معایبش بود من فکر میکنم خیلی معایب دیگه هم داره البته نمیخام با گفتن حرفام باعث بشم نظر یکی رو عوض کنم چون ازدواج یک امر مقدسیه من فقط میخاستم یه سری نکات گفته بشه که البته بسته به شرایط هرکس داره مثلا خود من که این حرفها رو میزنم شاید قبل اپلای با یکی اشنا شدم که دیدم مثلا ازدواج باهاش ارزششو داره که این معایب رو قبول کرد....

[alibihamta]

خوب من یه عالمه زوج میشناسم که در مقطع اپلای تلاششون رو کردن که اونقدر وسیع هر دوشون اپلای کنن که بالاخره بشه توی یه شهر جفتشون پذیرش بگیرن. حالا دیگه شهرش مهم نیست.
همه چی موازنه هدف و شرایطه. تهش یکی باید بیخیال دانشگاه رنک بالاش بشه و به خاطر اون یکی رضایت بده دیگه.


اینا هیچ منتی هم نداره. زندگی همینه دیگه. وقتی بخوان از هم دوری نکشن راهی جز این نیست.


اما اگه یکی اروپا و یکی کانادا به فرمایش شما پذیرش دارن عقل چی میگه؟ اگه خیلی ازدواجه رو میخوان و روی حساب درستی رابطه بنا شده, که یکیشون باید بیخیال شه و به دنبال یه گزینه دیگه بگردن (مثلا یکیشون بعد از عزیمت سعی کنه از همون شهر پذیرش بگیره -دقیقا کاری که منم کردم).


دیگه چرا اینقده سختش میکنید؟ سیستم مغزی آدمها اونقدر پیچیده و در عین حال انعظاف پذیره که در اینجور شرایط به خوبی میتونه تحلیل کنه چه کاری بهتره. ربات که نیست بر مبنای سیستم صفر و یک بخواد چیزی انتخاب کنه.

فرض کنیم من طبق فرمایشات شما عمل کردم بعدش رفتم خارج از کشور و اونجا با ورود به محیط جدید و تغییرات و... دیدم گزینه بهتری هست اونوقت باید چیکار کرد...چون من فکر میکنم با ورود به محیط بازتر و بزرگتر خیلی طرز فکر ادمها فرق میکنه بعدش شما اون معیارهایی که قبلا برای همسرت داشتی عوض میشه و معیارهای تازه ای شکل میگیره اونوفت باید چیکار کرد؟؟

[Paradise4]

فرض کنیم من طبق فرمایشات شما عمل کردم بعدش رفتم خارج از کشور و اونجا با ورود به محیط جدید و تغییرات و... دیدم گزینه بهتری هست اونوقت باید چیکار کرد...چون من فکر میکنم با ورود به محیط بازتر و بزرگتر خیلی طرز فکر ادمها فرق میکنه بعدش شما اون معیارهایی که قبلا برای همسرت داشتی عوض میشه و معیارهای تازه ای شکل میگیره اونوفت باید چیکار کرد؟؟

وقتی از همسر و از زندگیت راضی باشی و از همون ابتدا با معیارهای خودت و با چشم باز ازدواج کرده باشی، چرا باید معیارهات تغییر کنه؟ مگه لباسه که حالا چون رفتم کشور دیگه باید معیارهای همسریابی هم تغییر کنه؟ کسی که ازدواج میکنه مسلما یک شخص بزرگسال هست که دیگه شخصیتش شکل گرفته و از یک فرد سالم انتظار نمیره که معیارهای زندگیش اون هم در مورد انتخاب همسر هر روز تغییر کنه و تا این حد تحت تاثیر محیط قرار بگیره! اگر همچین فردی هستی یا همچین فردی رو میشناسی مطمئن باش زندگی در همین ایران هم برای آدم متزلزل و unstable میتونه این تغییرات رو به همراه داشته باشه. اگر قرار به تغییر معیار باشه که شما اگر چند کشور برین همش باید معیارهاتون تغییر کنه و در هر جا همسرهای متفاوتی بگیری. شما میگید اونجا محیط بازتر و طرز فکر آدمها فرق میکنه، خوب همینجا همسری با طرز فکر باز و روشنتر پیدا کن البته اگر خودتون هم همینطور هستید.اگر دو نفر حرف هم رو بفهمند، محیط باز و بسته همش بهانه است. فقط میتونم به شما یک توصیه دوستانه بکنم و اینکه شما نباید با این طرز فکر در اینجا ازدواج کنی، باید مدتی بری در کشور دیگه و اگر معیارهات تغییر کرد، اونجا فرد مورد نظرتو انتخاب کنی وگرنه هم خودتو بدبخت کردی هم یکی دیگه رو! چون متاسفانه نگاه شما به ازدواج مثل خریدن کالاست که هرجای دنیا هم که باشی میتونه برات مشکلاتی رو بعد از ازدواج ایجاد کنه. موفق باشی.

[Lunaa]

alibihamta ، به نظر من شما فعلا ازدواج نکن. بذار شرایط ت ثابت شه بعد اقدام کن (:

[Lunaa]

اتفاقن این یه مورد ویژه نیست و ممکنه واسه خیلی ها پیش بیاد به خصوص دو نفری که تو فرایند اپلای با هم آشنا شدن. اگه دو نفر پیش از اینها پایه دوستیشون شکل گرفته باشه به احتمال زیاد هر دو واسه یه جا پذیرش می گیرند. الته من هم با شما موافقم و فکر می کنم همچین ازدواجی به صلاح نیست.

منظور من از ویژه بودن اینه که نمیشه با بله یا خیر جوابش رو داد (:

دو نفری که تو فرآیند اپلای با هم آشنا میشن خودشون میشینن سبک و سنگین میکنند چی به نفعشونه (:

[alibihamta]

وقتی از همسر و از زندگیت راضی باشی و از همون ابتدا با معیارهای خودت و با چشم باز ازدواج کرده باشی، چرا باید معیارهات تغییر کنه؟ مگه لباسه که حالا چون رفتم کشور دیگه باید معیارهای همسریابی هم تغییر کنه؟ کسی که ازدواج میکنه مسلما یک شخص بزرگسال هست که دیگه شخصیتش شکل گرفته و از یک فرد سالم انتظار نمیره که معیارهای زندگیش اون هم در مورد انتخاب همسر هر روز تغییر کنه و تا این حد تحت تاثیر محیط قرار بگیره! اگر همچین فردی هستی یا همچین فردی رو میشناسی مطمئن باش زندگی در همین ایران هم برای آدم متزلزل و unstable میتونه این تغییرات رو به همراه داشته باشه. اگر قرار به تغییر معیار باشه که شما اگر چند کشور برین همش باید معیارهاتون تغییر کنه و در هر جا همسرهای متفاوتی بگیری. شما میگید اونجا محیط بازتر و طرز فکر آدمها فرق میکنه، خوب همینجا همسری با طرز فکر باز و روشنتر پیدا کن البته اگر خودتون هم همینطور هستید.اگر دو نفر حرف هم رو بفهمند، محیط باز و بسته همش بهانه است. فقط میتونم به شما یک توصیه دوستانه بکنم و اینکه شما نباید با این طرز فکر در اینجا ازدواج کنی، باید مدتی بری در کشور دیگه و اگر معیارهات تغییر کرد، اونجا فرد مورد نظرتو انتخاب کنی وگرنه هم خودتو بدبخت کردی هم یکی دیگه رو! چون متاسفانه نگاه شما به ازدواج مثل خریدن کالاست که هرجای دنیا هم که باشی میتونه برات مشکلاتی رو بعد از ازدواج ایجاد کنه. موفق باشی.

نه اصلا من همچین دیدگاهی ندارم فکر میکنم من نتونستم منظورمو خوب برسونم.... منظور من این بود که برای اینکه یک ازدواج داشته باشیم که هر روز از بودن با همسرمون لذت ببریم و بهترین زندگی رو داشته باشیم باید یک انتخاب خوب انجام بدیم که این انتخاب خوب یعنی وسواس خیلی زیاد در زمان و مکان ازدواج...باور کنید دلیل اکثر طلاق های ظاهری و باطنی همین چیزهاست که نمیتونیم بهترین گزینه رو انتخاب کنیم و با عشق سرخوئمونو شیره میمالیم.... طرز دیدگاه ادمها متفاوته من به شماها حق میدم قبول نکنید ولی شما هم باید احترام بزارید به دیدگاه من که میخام با عقل ازدواج کنم نه عشق و فداکاری و این جور چیزها... هدف من تجارت نیست هدف من داشتن یک نفر هست که بهترین و نزدیک ترین گزینه به اون چیزی باشه که از یک همسر انتظار دارم ... مشکل اینه که من به عشق قبل از ازدواج اصلا اعتقاد ندارم فکر میکنم اگه ازدواج عاقلانه باشه بعدش هزار برابر بیشتر عشق وارد میشه....
و اما در مورد این که چرا من میگم ممکنه بعد رفتن نظر ادمها عوض بشه اینه که آدمها عوض میشند هیچ دلیلی وحود نداره عقیده ها و معیارهای ادمها عوض نشه ... مخصوصا با ورود به یک جای دیگه با فرهنگ و ... متفاوت ....