ازدواج یا اپلای؟

[alibihamta]

اتفاقا اگر دقت کنید متوجه میشید که منظور من از تصمیم درست و منطقی در ازدواج قطعا چیزی جز تصمیم براساس عقل نیست. من به شخصه به عشق قبل از ازدواج اعتقادی ندارم چون عشق فقط باعث میشه یک سری چیزها رو نبینیم و مهمتر اینکه عشق حل کننده بسیاری از مشکلات زندگی نخواهد بود. اصلا یک کلمه در مورد عشق صحبتی نکرده بودم ولی صحبتهای شما دائم در مورد رد عشق بود. این نشون از دنیای ذهنی شما داره که به هر حال وارد توضیحاتش نمیشم.
و اما تغییرات، آدمها می تونند تغییر کنند ولی تغییرات ابعاد مختلفی دارند. خیلی باید خوب یک نفر رو بشناسیم تا مطمئن باشیم بعد از ازدواج تغییر می کنه یا نه که اصلا کار ساده ای نیست و هرچقدر هم بشناسی نمیتونی مطمئن باشی، مسئله دو دوتا چهارتا نیست. اینکه فرد بعد از ازدواج نظرش در مورد معیارهای انتخاب همسر تغییر کنه، بی معنیه و در واقع این مسئله نشان از این داره که از همون اول ازدواجش درست نبوده و مهمتر اینکه شخصی بی وفا و دمدمی مزاج هست و شما متاسفانه اسم تغییر معیار روی اون میگذارید که اصلا درست نیست و به نوعی اون رو موجه جلوه میدید وگرنه تغییر معیار ازدواج در مورد فرد مجرد کاملا می تونه درست باشه ولی نه در مورد فرد متاهل. وقتی ازدواج کردی، در ایران یا خارج، یعنی انتخاب کردی و تغییر معیار دیگه معنی نداره.

درنتیجه اگر تغییر معیار در مورد مجردین باشه حرفتون صحیحه وگرنه در مورد فرد متاهل که دیگه انتخابش رو کرده، بی معنی خواهد بود.

پس اون همه طلاق که دوستان هم ذکر کرده بودند بعد از ورود به کشور جدید کجا میره؟؟ من میگم اینکه شما اینجا ازدواج کنید وبرید ریسک زیادی داره بنا به دلایل زیادی که تاکنون برشمردیم و از لحاظ عقلانی درست در نمیاد اینکار حالا بستگی به شرایط فرد هم داره شاید برای یک نفر اصلا ازدواج اینور خوب باشه اکی الان مشکل شما کجاست؟؟؟
ببینید من نظر خودم رو گفتم شما هم نظر خودتو حالا قضاوت رو میزاریم واسه کسی که بعدها میخاد این تاپیک رو بخونه...

[alibihamta]

چون آقایون از مسئولیت پذیری میترسند بخصوص در اوایل ازدواج میترسند که هزینه زندگی در کشور دیگر رو نتونند به راحتی تامین کنند و همیشه فکر میکنند شاید فرد بهتری رو بتونند پیدا کنند. ناگفته نماند برای خانمها هم استرس های خودش رو داره، اگر متاهل باشند مهمترینش ترس ازدست دادن همسر و جاذبه های محیط جدید و اگر مجرد ترس از پیدانشدن فرد مناسب و یا مزاحمت سایر افراد.
ممنون پاسختون درست بود پس همین دلیل حمایت همه خانومای این تاپیک از ازدواج تو ایرانه
البته شخصا معتقده ام تفاهم خیلی مهمه و ابعاد وسیعی از زندگی رو شامل میشه. دو نفر که می خوان ازدواج کنند باید در مورد اهداف آینده و محل زندگی با هم به توافق برسند پس ناگزیر در مورد مسائلی چون کدام کشور و .... قبلش به نوعی صحبت میشه، وگرنه هیچ آدم عاقلی نمیاد با کسی ازدواج کنه که برنامه زندگیش 180 درجه با خودش متفاوته.
درسته کاملا ولی برای ماها که مشکل ویزا و ... داریم یکم سخت نیست دقیقا یک جا بریم؟؟
نکته مهم این هست که بسیاری از خانمها و حتی آقایانی که در کشورهای دیگه زندگی می کنند حتی بعد از سالها نتونستند به راحتی یک فرد مناسب برای ازدواج پیدا کنند. اکثر آقایونی که می شناسم در نهایت برای ازدواج به ایران اومدند و بعد همسرشون رو بردند چون خارجی ها معیارها و تعاریف خودشون رو دارند که برای کسی که در ایران بزرگ شده قابل قبول نیست. من خودم کسی رو میشناسم که بعد از سی سال زندگی در آمریکا در سن 50 سالگی در مسافرتهای مداوم به ایران دنبال همسر هست. البته همیشه موارد موفقی هم هستند.
درسته به این دلیل که نتونستند فرهنگ جدید رو بپذیرند البته طبق گفته خودتون اومدن ایران بعدا و به راحتی ازدواج کرده و همسر خودشونو بردند. منم با این مشکلی ندارم چون اون وقت دیگه مشکلی نداره کاملا تو خارج جاش تثبیت شده،
پس موارد موفقی هم بوده
در نهایت مشکل اصلی ما ایرانی ها محدودیت های مختلفی هست که در کشورمون داریم، هیچکس در بیرون خودش نیست و تظاهر زیاد شده. وقتی دختر ایرانی مرد ایرانی رو میبینه که به اسم آزادی در کشورهای دیگه هر کاری می کنه، قطعا حاضر نمیشه در خارج تن به ازدواج با همچین فردی بده و یا آقایان میبینند دخترهای ایرانی بعد از خروج از ایران چگونه عقده های خودشون رو خالی می کنند، نظرش در مورد ایرانی ها برمیگرده. مشکل ما همینهاست یعنی شخصیت بیشتر ما ثابت نیست و شدیدا تحت شرایط محیط قرار میگیره. اگر از حق انتخابمون برای بهتر شدن استفاده کردیم و نه برای خالی کردن عقده های درونیمون، آدم سالمی هستیم وگرنه اینطوری طرف مقابلمون رو هم به نوعی تشویق کردیم که مثل ما رفتار کنه و مشکل از اونجا شروع میشه که فقط حق آزادی رو برای خودمون قائل هستیم و نه طرف مقابل. برای همین ازدواج در خارج در بسیاری موارد سخت تر از ایران هست، شاید هم علتش این هست که به دلیل آزادی های فردی بهتر می تونند بدی ها و خوبی های هم رو بشناسن و برای همین اکثرا در مرحله دوستی حفظش می کنند تا ازدواج.
این بند اخر دیگه جواب خودتونو فکر کنم دادید، بعله همانطور که بنده هم پیشتر گفته بودم با ورود به جوامع آزاد متاسفانه ایرانیا چهره اصلی خودشونو نشون میدند و احتمال طلاق هم زیاد میشه به این دلیل که آقای ایرانی همسرشو با توجه به فرهنگ قبلیش تو ایران قبول کرده بود و الان وقتی میبینه همسرش داره عوض میشه از لحاظ فرهنگی تحملش خیلی خیلی سختتر میشه و چه بسا فرد بخاد همسرشو ول کنه.

[ApPleAA]

این نگاه و در واقع این شیوه زندگی، شیوه فوق العاده سنتی هست دوست عزیز. والله من الان تعداد مثالهایی که سراغ دارم دختر پا به پای پسر داره کار میکنه و درآمد جفتشون مال زندگی مشترکشونه، خیلی بیشتر از مثالهایی هست که دختره نشسته تو خونه و این چیزایی که شما میگید.
توی این دوره زمونه دختری که بخواد منتظر بشینه یکی نون بیاره تو خونه که اون بخوره، به درد لای جرز میخوره.

ولی انصافا در عجبم واسه چی اینقده آقایون خیال میکنن مسئولیت های زندگی فقط واسه اوناست که زیاد میشه. همه عالم و آدم شاهدن که معمولا خانمهای شاغل مسئولیت امور منزل و آشپزی و نظافت و اینا رو هم به دوش میکشن در حالیکه آقایون عموما نه! یعنی این یه رقم رو هیچ جوری باهاتون موافق نیستم.

تقریبا همه این خصوصیات رو دارند و مسولیت پذیری بیشتری دارند قشر دخترایی که الان اپلای میکنن وپذیرش میگیرن بقول یکی از دوستان تیپ گزینه رویایی! در مقابل دختر بابا و خانه نشین لیسانسه خوب وضعیتش خیلی فرق داره . کسی که دنبال گزینه نوع صرفا خانه دار غیرمدرن هست _البته اغلب مدرن در ظاهرش و خرقه اش رعایت شده_ دیگه اون فرد بحثش جداست و بار بیشتری رو دوششه مسلما تو زمینه های مالی بنا به طرز تفکرش. البته نظر هرکسی با دید خودش به زندگی محترمه چه پسر چه دختر.

[Paradise4]

ببخشید پس میشه لطفا بگید چیکار میکنند؟ یعنی همه ایرانیای اطراف شما تنها زندگی میکنند و یا قدرت برقراری ارتباط با یکی رو ندارند که بخواند ازدواج کنند؟ واقعا جالب بود که کسی نتونه ازدواج کنه و منتظر یه معچزه باشه

نگاه شما به زندگی و ازدواج در آمریکا بیش از حد رویایی و خارج از واقعیت هست!
اون دوست عزیز در مورد عدم قدرت ارتباط ایرانی ها صحبت نکرد، متاسفانه در اثر نظرات شخصی ای که دارید مدام سو ء برداشتهای خودتون رو به دیگران نسبت میدید.
اینکه فردی دارای روابط اجتماعی زیادی باشه، دلیل نمیشه بتونه قطعا فرد مناسبی رو برای ازدواج هم پیدا کنه. دوستی و ازدواج دو مسئله متفاوت هستند. می توانید با فردی خیلی دوست صمیمی باشید ولی نمی توانید به عنوان یک زوج زندگی مشترکی داشته باشید چون تفاوتها در عالم دوستی قابل چشم پوشی هست و در بسیاری از موارد مشکلی ایجاد نمیکند ولی این تفاوتها در بسیاری از موارد در زندگی مشترک بسیار مشکل ساز خواهند بود، چون بر ابعاد مختلف زندگی طرف مقابل هم تاثیر منفی می تونه بگذاره.
اینکه برداشت شما از معجزه چیست، صرفا به دنیای ذهنی خود شما مربوط میشه، اما بیشتر منظور این هست که پیدا کردن فرد مناسب برای ایرانی ها خیلی مشکل هست و اینکه چه افرادی در سر راه شما قرار بگیرند خودش مثل یک معجزه می مونه. کاملا با s.m.h.sh موافقم که برای بسیاری از ایرانی ها گزینه آمریکایی اصلا مطرح نیست و البته بسیار هم منطقی هست.
شما هم بهتره بجای جوابهای تند و در عین حال مسخره کردن صحبتهای دوستان، کمی به منطقی که پشت اون صحبت وجود داره دقت بفرمایید. اینطور که مشخص میشه شما معتقدید که ازدواج در خارج درست ترین هست و انتخابهای بهتر با توجه به تغییر معیارها وجود خواهد داشت، خوب این نظر شماست ولی اصلا دلیل نمیشه که نظرات دیگران را به سخره بگیرید و در بسیاری موارد هم سوء برداشتهای خودتون رو به دیگران نسبت بدهید. تحمل نظریات مخالف و نوع برخورد با آنها هم خودش هنریست. موفق باشید.

[milad2009]

هیچوقت با این قطعیت توی استدلالتون تعمیم کلی ندید دوست عزیز. به قول جناب بنجامین فرانکلین هیچ چیز در دنیا قطعی نیست به جز مرگ و مالیات. اگه موردی که من اشاره کردم اصلا وجود نداشت که من هم نمیدونستم و بهش اشاره نمیکردم. خیلی وقتها شما با کسی که مطابق خواسته هاتونه آشنا نمیشید چون شبیه اون آدم نیستید! یعنی با خواسته های اون مطابقت ندارید! باید ببینید آیا به خواسته های همچین دختری نزدیک هستید یا خیلی فاصله دارید که بهش برنمیخورید. دوست خوبم به نظرم تجربه شما در این زمینه ها خیلی زیاد نیست. ازدواج با یک دختر خارجی هم مصائب خودش رو داره. که البته اگه کسی بدونه چی میخواد و چی توی ذهنشه، اصلا خارجی و داخلی واسش مسئله نیست، مهم اینه که اون فرد با معیارهاش همخوانی داشته باشه. من با توجه به چیزی که در اطراف خودم میبینم میگم اختلاف فرهنگی بین دو خانواده ی اهل یک شهر میتونه یک ازدواج رو خراب کنه، چه برسه به یک فرهنگ خارجی. البته باز هم میگم بستگی داره شما بدونید از زندگی چی میخواهید. اگه فقط میخواهید همسرتون خارجی باشه که خب مسیرتون مشخصه.

من با نظر این دوستمون (Cedar)موافقم... واقعا فرهنگ افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند خیلی با دیدگاه ما ایرانی ها فرق می کنه...من مدتی هست که خارج از ایران هستم و تقریبا اکثر فرهنگ ها را دیدم. واقعا نمیشود با اونها زندگی کرد...البته استثنا پیدا میشود که دختر یا پسر مناسب برای یک فردی شود اما نادر هست. ساده ترین مورد اینکه: گاهی وقتها ساده ترین احساسات شما برای اونها تعریف نشده هست و این موقع دو مشکل برات پیش میاد: یا اینکه باید عمرت به همراه کلی انرژی را بزاری تا فرد مقابلت به این احساس تو عادت کنه تا ازش پاسخ دریافت کنی یا اینکه بعد از مدتی این احساس تعریف نشده در فرد مقابل برای شما که ایرانی هستی خسته کننده میشود و حاضر به جدایی میشوی و یا روابط سردتر.... به نظر من، فرد بهتر است اول مدتی خارج زندگی کند و ببیند اصلا جو خارج از ایران چطور هست؟؟؟ اون موقع همه شرایط دستش میاد که باید چه جور فردی به عنوان شریک زندگی براش مناسب هست (چون هم افراد خارج ایران را دیده و هم فرد داخل ایران را) و دوم اینکه آیا جو خارج براش سازگار هست برای زندگی دائمی یا نه....

تنها خواستم آنچه که از خارج از ایران کسب کرده بودم تا الان را بگم...شاید من هنوز فرد کاملی نباشم که قطعا همین طور هست...

[alibihamta]

نگاه شما به زندگی و ازدواج در آمریکا بیش از حد رویایی و خارج از واقعیت هست!
اون دوست عزیز در مورد عدم قدرت ارتباط ایرانی ها صحبت نکرد، متاسفانه در اثر نظرات شخصی ای که دارید مدام سو ء برداشتهای خودتون رو به دیگران نسبت میدید.
اینکه فردی دارای روابط اجتماعی زیادی باشه، دلیل نمیشه بتونه قطعا فرد مناسبی رو برای ازدواج هم پیدا کنه. دوستی و ازدواج دو مسئله متفاوت هستند. می توانید با فردی خیلی دوست صمیمی باشید ولی نمی توانید به عنوان یک زوج زندگی مشترکی داشته باشید چون تفاوتها در عالم دوستی قابل چشم پوشی هست و در بسیاری از موارد مشکلی ایجاد نمیکند ولی این تفاوتها در بسیاری از موارد در زندگی مشترک بسیار مشکل ساز خواهند بود، چون بر ابعاد مختلف زندگی طرف مقابل هم تاثیر منفی می تونه بگذاره.
اینکه برداشت شما از معجزه چیست، صرفا به دنیای ذهنی خود شما مربوط میشه، اما بیشتر منظور این هست که پیدا کردن فرد مناسب برای ایرانی ها خیلی مشکل هست و اینکه چه افرادی در سر راه شما قرار بگیرند خودش مثل یک معجزه می مونه. کاملا با s.m.h.sh موافقم که برای بسیاری از ایرانی ها گزینه آمریکایی اصلا مطرح نیست و البته بسیار هم منطقی هست.
شما هم بهتره بجای جوابهای تند و در عین حال مسخره کردن صحبتهای دوستان، کمی به منطقی که پشت اون صحبت وجود داره دقت بفرمایید. اینطور که مشخص میشه شما معتقدید که ازدواج در خارج درست ترین هست و انتخابهای بهتر با توجه به تغییر معیارها وجود خواهد داشت، خوب این نظر شماست ولی اصلا دلیل نمیشه که نظرات دیگران را به سخره بگیرید و در بسیاری موارد هم سوء برداشتهای خودتون رو به دیگران نسبت بدهید. تحمل نظریات مخالف و نوع برخورد با آنها هم خودش هنریست. موفق باشید.

من کسی رو به سخره نمیگرم ولی اینکه نتونی با کسی ارتباط داشته باشی برایم قابل سوال بود. اینکه به ازدواج به صورت رویایی فکر کنیم هم کاملا کار اشتباهی است من دنبال زیباترین و بهترین دختر دنیا نیستم. چیزی که من دنبال ان هستم این است که تصمیمی بگیرم که در آینده موجبات نارضایتی من نشود من فقط معایب ازدواج قبل از خروج و اپلای رو گفتم خدمتتون. و اینکه یکی بره خارچ زن خوب گیرش بیاد یا نیاد رو دیگه نمیدونم چون بستگی به خود فرد دارد که ازدواج را چگونه تفسیر کند. ولی تا جایی که من تو زندگیم متوجه شدم ازدواج حداقل برای من ارزشش را ندارد که قید موقعیت های ایندمو به خاطرش بزنم. ازدواج یک قمار است و احتمال باختم زیاد من هم ادم محتاطی هستم پس اجازه نمیدهم آرمانهای خوبی که دارم به خاطر ازدواج از بین برود. خیلی از آدمها رو میشناسم که قبل از ازدواج به خاطر دختره جوونشو میدادند ولی بهد سه ماه زندگی میشند دشمن خونین البته نمونه های موفقم داریم. فقط میخام اینو بگم اگر زندگی خودمان را بسازیم و ازدواج کنیم میتوانیم گزینه های بهتری را داشته باشیم. البته اینا کلا نظرات شخصی منه و کسی رو مجبور نمیکنم طوری فکر کنه که من میکنم. ضمننا من از شما تو پست های بالایی یه سری سوال پرسیده بودم ولی جواب نداید...امیدوارم جواب مناسبی براشون داشته باشید.

[Paradise4]

سوالی ندیدم که به طور خاص از من پرسیده باشید ! اگر منظورتون پستی هست که در لابلای حرفهای من نظرات خودتون رو گفته بودید، اکثرا موافق صحبت کرده بودید و نکته خاصی به نظرم نیومد تا اضافه کنم. اگر بحث دیگری بوده که احتمالا از قلم افتاده، بفرمایید تا اگر لازم بود نظر خودم رو بگم.

[zhila594]

دوست عزیز، شما کلا ایشالا وقتی رفتین و خارج زندگی کردین، تموم این نکاتی که دوستان گفتن تازه براتون محرز و هویدا میشه.
اینکه میگیم زن خارجی گرفتن اون چیز هیجان انگیزی نیست که فکرشو میکنی، اینکه الزاما ازدواج مانعی در راه بقیه آرمانها نیست، و خیلی چیزای دیگه.
هستن خیلی خیلی زیاد آدمهای به ظاهر سوپر موفقی که تنها هستن و اگه باهاشون حرف بزنی میگن درسته الان توی زندگیم به همه چی رسیدم، اما کاش اون موقعی که جوونتر بودم حواسم به اینم میبود که دنبال یه رابطه نرمال و پایدار باشم تا الان تنها نباشم. فکر نکن اینکه تنها باشی یعنی دنیا به کامته. بعدها دوستای متاهلت رو خواهی دید که از مجردها تنهایی و دلتنگی های کمتری دارن.
و در ضمن، فکر نکن اینکه سن ازدواج یه نقطه بهینه ای داره، فقط در مورد خانمها صادقه. مرد موفقِ کرک و پر ریخته ممکنه برای یه سری دخترایی جذاب باشه، ولی برای دختری که دنبال یه رابطه نرماله نه. (تازه بماند که موفقیت رو چی تعریف میکنیم!)
به هرحال قصد ماها توجیه شما نیست برای اینکه الانه سه سوت برید به فکر ازدواج بیفتید.
اینا همه مصادیق اون ضرب المثل معروفه که میگه اون چیزی که پیرها توی خشت خام میبینن جوونا توی آینه نمیبینن. و صد البته که ماها اول جوونیمونه و در اینجا پیر به معنی فردیه که پیراهن بیشتری از شما پاره کرده

[alibihamta]

دوست عزیز، شما کلا ایشالا وقتی رفتین و خارج زندگی کردین، تموم این نکاتی که دوستان گفتن تازه براتون محرز و هویدا میشه.
اینکه میگیم زن خارجی گرفتن اون چیز هیجان انگیزی نیست که فکرشو میکنی، اینکه الزاما ازدواج مانعی در راه بقیه آرمانها نیست، و خیلی چیزای دیگه.
هستن خیلی خیلی زیاد آدمهای به ظاهر سوپر موفقی که تنها هستن و اگه باهاشون حرف بزنی میگن درسته الان توی زندگیم به همه چی رسیدم، اما کاش اون موقعی که جوونتر بودم حواسم به اینم میبود که دنبال یه رابطه نرمال و پایدار باشم تا الان تنها نباشم. فکر نکن اینکه تنها باشی یعنی دنیا به کامته. بعدها دوستای متاهلت رو خواهی دید که از مجردها تنهایی و دلتنگی های کمتری دارن.
و در ضمن، فکر نکن اینکه سن ازدواج یه نقطه بهینه ای داره، فقط در مورد خانمها صادقه. مرد موفقِ کرک و پر ریخته ممکنه برای یه سری دخترایی جذاب باشه، ولی برای دختری که دنبال یه رابطه نرماله نه. (تازه بماند که موفقیت رو چی تعریف میکنیم!)
به هرحال قصد ماها توجیه شما نیست برای اینکه الانه سه سوت برید به فکر ازدواج بیفتید.
اینا همه مصادیق اون ضرب المثل معروفه که میگه اون چیزی که پیرها توی خشت خام میبینن جوونا توی آینه نمیبینن. و صد البته که ماها اول جوونیمونه و در اینجا پیر به معنی فردیه که پیراهن بیشتری از شما پاره کرده

من کاملا بر حرفهای شما موافقم ولی میخام بدونم کلا میشه با خارجی های ازدواج کرد یا نه؟ خب همه میدونیم که خیلی با ماها فرق دارند ولی میخام اینو بگم که بالاخره توشون یکی پیدا میشه که دورگه باشه دیگه...ثعنی شماها میخایین بگین اصلا نمیشه دختر خارجی رو به عنوان همسر آینده دید...من تا حدودی با افکار و کارهای خارجیها آشنا هستم ولی باور کنید چندان فرقی ندارند با ماها....اونها به نظر من شاید توشون کسی رو پیدا کنی که وفادارتر هم باشه از ایرانیا.... و اینکه یعنی به نظر شما ازدواج اینقدر مهمه...آخه مساله اینه که وقتی به آمار طلاق و مشکلات ازدواج نگاه میکنم واقعا فکر میکنم کار اشتباهی باشه که بخام حتی بهش فکر کنم حداقلش اینه که ریسکش زیاده شما تصور کن من با یه دختر خوب ... ازدواج کردم اصلا فردا روز دختره نتونست از مامان باباش دل بکنه یعنی اون لحظه اخر گفت نمتونه بیاد باهام اونوفت من چیکار کنم؟؟
و اینکه فردا روز اصلا دختره نتونست خارج بمونه چه می دونم دلش واسه مامان باباش تنگ شد باز چیکار کنم؟ حالا این خوشبینانه ترین حالت بوداااا
از طرف دیگه مگه شما چن سالتونه که خودتونو پیر میدونیددد

[Paradise4]

من کاملا بر حرفهای شما موافقم ولی میخام بدونم کلا میشه با خارجی های ازدواج کرد یا نه؟ خب همه میدونیم که خیلی با ماها فرق دارند ولی میخام اینو بگم که بالاخره توشون یکی پیدا میشه که دورگه باشه دیگه...ثعنی شماها میخایین بگین اصلا نمیشه دختر خارجی رو به عنوان همسر آینده دید...من تا حدودی با افکار و کارهای خارجیها آشنا هستم ولی باور کنید چندان فرقی ندارند با ماها....اونها به نظر من شاید توشون کسی رو پیدا کنی که وفادارتر هم باشه از ایرانیا.... و اینکه یعنی به نظر شما ازدواج اینقدر مهمه...آخه مساله اینه که وقتی به آمار طلاق و مشکلات ازدواج نگاه میکنم واقعا فکر میکنم کار اشتباهی باشه که بخام حتی بهش فکر کنم حداقلش اینه که ریسکش زیاده شما تصور کن من با یه دختر خوب ... ازدواج کردم اصلا فردا روز دختره نتونست از مامان باباش دل بکنه یعنی اون لحظه اخر گفت نمتونه بیاد باهام اونوفت من چیکار کنم؟؟
و اینکه فردا روز اصلا دختره نتونست خارج بمونه چه می دونم دلش واسه مامان باباش تنگ شد باز چیکار کنم؟ حالا این خوشبینانه ترین حالت بوداااا
از طرف دیگه مگه شما چن سالتونه که خودتونو پیر میدونیددد

شما پرسیدید که "یعنی به نظر شما ازدواج انقدر مهمه ..." دوست عزیز ازدواج شاید الان مهم نباشه، ولی در نهایت برات مهم میشه و اون زمان ممکنه انتخابهای مناسبی با توجه به زندگی در کشور دیگه نتونی داشته باشی. حالا شما هنوز ازدواج نکردی، به آمار طلاق فکر می کنی؟ اینطوری که دیگه کلا کسی نباید بری دنبال ازدواج! اگر فکر می کنی ازدواج به خاطر ریسکش کار اشتباهیه، دیگه چرا از ازدواج با خارجی حمایت میکنی؟ یعنی اونجا ریسک نداره؟

نکته بعدی شما گفتی خیلی خارجی ها ممکنه پیدا بشن که وفادارتر هم باشن؟ آیا به نظر شما وفادار بودن به تنهایی برای ازدواج موفق کافیه؟ و فقط در کنار تو زیر یک سقف بمونه و خیانت نکنه بسه؟ یعنی فرهنگ، میزان تحصیلات، درک و فهمش از زندگی، توقعات و .... مهم نیستند؟! هموم آدم می تونه در فرهنگ خودش بارها با افراد مختلف رابطه داشته و یا زندگی می کرده، این مسئله برای شما مشکلی ایجاد نمی کنه، می تونی به راحتی باهاش کنار بیای ؟ یعنی این فرهنگ الان برای شما جاافتاده؟

سوم اینکه اون شما گفتی "تصور کن من با به دختر خوب ... ازدواج کردم و ....." باز شما میپرسی لیلی زنه یا مرد؟! عزیز من قبلا این رو گفته بودیم، شما قبل از ازدواج همه اینا رو باید با طرفت تموم کنی. محل زندگی و ..... اگر به این باشه، چرا راه دوری میری فکر کن همین فردا بعد از عقد طرف میگه باهات خارج میام ولی قبلش مهریه منو رد کن بیاد، چکار می کنی؟ یا با یک خارجی ازدواج میکنی، دو روز بعدش می فهمی با یکی دیگه رابطه داره یا برگشت به سمت عشق سابقش! چرا شما فقط بدترین حالت رو در مورد ازدواج قبل از رفتن میگی و اونوقت میای از نکات مثبت ازدواج با خارجی ها صحبت میکنی؟ اینکه نشد مقایسه! بدیهای یکی با خوبی های دیگری؟!؟! دست مریزاد!
شما خودت بری خارج دلت برای خانوادت تنگ نمیشه؟ مطمئن باش اگر همسرت، همراه و همزبون داشته باشه برای دیدن خانواده خیلی بی تابی نخواهد کرد بویژه اگر مشغله کاری یا تحصیلی داشته باشه. الان هم ماشاا.. مردم هر روز با هم ویدئو چت می کنن. دیگه بهانه دلم تنگ شده مشکل هر روز زندگی متمدن نیست که شما برزگش می کنی. تازه لازم هست خدممتون بگم با توجه به نوع ویزایی که بعد از پذیرش می گیرند در بسیاری از موارد، باید دوباره بعد از خروج برای ویزا درخواست کرد که خودش کلی مشکل داره و حتی ممکنه هنوز دانشجو باشه ولی بهش ویزا ندن. مطمئنا همسرت میدونه که چیزی رو که به این سختی به دست آورده، به راحتی نباید از دست بده.

در پایان ممنون میشم اگر لطف کنید حداقل سه مزیت در مورد ازدواج قبل از رفتن به خارج اگر به ذهنتون میرسه، بگید و سه عیب احتمالی هم در مورد ازدواج با خارجی ها لطفا ذکر کنید. باتشکر.