صفحه 34 از 35 نخستنخست ... 242526272829303132333435 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 331 تا 340 , از مجموع 342

موضوع: ازدواج یا اپلای؟

  1. #331
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina_mina_919 نمایش پست ها
    مرسی جواب دادین
    یه بار قبلا بهش گفته بودم .. که میترسم شاید مثلا خانواده هامون راضی نباشن،
    گفت که خب اینم یه ترسه، منم همیشه کلی ترس دارم.. ولی میان ترس ها باید ما کارامون رو بکنیم

    در مورد آمریکا هم، پارتنرم میگه که آب و هوای خوبی داره ولی اروپا سرده. و میگه آمریکا جای پیشرفت داره، مالیاتش کمتره، خونه هاشون بزرگ تره و..
    من خودم از شهر سردی هستم شاید با هوای اروپا اوکی ترم
    من بیشتر دنبال زندگی آروم و معمولی ام. یعنی هنوز خودمم کامل مطمئن نشدم دارم تحقیق میکنم
    فقط همین حس خوبی دارم به اروپا. شاید چون قبلا یه بار مسافرت رفته بودم.
    مثلا همین اسلحه که گفتید یکم اذیتم میکنه حالا میدونم خیلی احتمال این اتفاقا کمه ولی مثلا از فرهنگ اروپا خوشم میاد که جرم و جنایت اینا خیلی کمتره.

    خیلی ممنونم به موردایی که گفتین فکر میکنم
    سلام دوست عزیزم،
    ممنونم که اینها رو مطرح کردید.
    چالش ها و نگرانی های شما به جا هست.
    و من عمیقا باور دارم هر چقدر بیشتر بخونید و بپرسید زودتر و بهتر جواب می گیرید، و به هدفتون هم می رسید. دنیا همینه، به هرچی فکر کنی میرسی بهش.
    اینها رو جداگانه می پرسم (که از خودتون بپرسید، مجبور نیستید اینجا بنویسید):
    چرا از خانواده های هر دو طرف نمی پرسید که بدونید چی بگن؟ اینطوری خیالتون راحت میشه. به مرور دغدغه ها بیشتر می شن همون بهتر آدم این چیزا رو بپرسه درشو ببنده.
    آمریکا خیلی دیورس (متنوع) هست آب و هواش. خیلی زیاد. از آب و هوای قطبی الاسکایی بگیر تا گرم و استوایی هاوایی، گوام، و پوئرتوریکو. وسطای امریکا زمستان های سخت داره (واقعا سخت و بد)، و دو ماه تابستون فقط هوا گرمه و غیر زمستانی، و اونم اینقدر گرم و شرجی میشه که شهادتش رو آدم میگه.
    ایست کوست امریکا مخصوصا بالاها زمستانی های سرد و تابستان های متوسط و گرم داره و شرجی. پایینای امریکا واقعا شرجی و گرم میشه. غرب امریکا زمستان های وحشتناک سرد داره، و وست کوست هم اب و هوای معتدل داره. ولی از بالا به پایین هوا خیلی عوض میشه به خاطر افتاب و شرایط جغرافیایی. من و همسرم همه این جاها رو دیدیم از نزدیک و اگه میخواید میتونم براتون بیشتر توضیح بدم.
    شما معلوم نیست کجا پذیرش بگیرید. اینو هم بهتن بگم، اگه بخواید، و اپلای کنید، خیلی جاها ممکنه پذیرش بگیرید. امریکا نیروی کاری به درد بخور کم داره.
    ایده ال امریکاییا معمولا وارث کلی مال و ثروت شدن در یک کشور اروپایی و رفتن به اونجاست. بنابراین خیلی هاشون بیشتر عمرشون رو تو یک کار معمولی با بی انگیزگی سپری میکنن و فانتزی میزنن که اگه اون بشه چی میشه. و بعد میمیرن. حتی میتونید این رو توی فیلمهاشون ببینید. بیشتر امریکاییا یک کشور مورد علاقه جایی سراغ دارن که هیچی هم ازش نمیدونن.
    در نتیجه تو این کشور یک مهاجر میتونه خیلی پیشرفت کنه. مهاجرا حواسشون جمعه و خیلی کاری هستن اغلب (نه همیشه).
    امریکا عین جنگل میمونه. اگه زون خودت رو پیدا کنی میتونی لذت ببری از زندگی.
    اگه دنبال زندگی معمولی هستید، تو امریکا هم بهش میرسید، ولی امریکا کشور سرمایه داریه. تو این کشور ممکنه سال های اول خیلی سختی بکشید، چون هم قواننی سخت برای مهاجر داره، هم بدون سرمایه کار سختیه زندگی رو شروع کردن، هم اینکه کلا به هم ریخته هست.
    امریکا دراما زیاد داره. ایرانیا دراما خیلی دوست دارن به صورت کلی (نه همه، حرف من رو بد برداشت نکنید، من ایران بزرگ شدم و دارم میگم که ایرانیا دراما دوست دارن)، و ازین جهت ممکنه امریکا جای خوبی باشه. منتها دراماها و مشکلات امریکا معمولی نیست. بده و سخت. کمتر از 48 ساعت قبل یک نوجوان سیاه پوست تو میزری (کنزس سیتی، وسطای امریکا)، رفت زنگ دری رو زد. رفته بوده برادر خواهرش رو از خونه دوستشون برداره. همه ادرس درست بود، فقط به جای terrace، street رو اشتباهی رفته بود. یک مرد سفید از پنجره دیده بودتش، بدون جواب دادن اول یک گلوله زده سرش، بعد یکی دیگه زد سرش. بعدم زنگ نزد بیمارستان یا پلیس. بعدم ازاد شد. الانم اون جوون تو کماست. و از طرفی امریکا مشکل جدی هلث کر داره. دارن براش پول جمع میکنن که هزینه ش رو بدن.
    هر کدوم ما چقدر ادم دور و برمون داریم، یا خودمون برامون پیش اومده یک جایی رو اشتباه بریم؟ خیلی. تصور کنید این اتفاق برای شما میفتاد.
    اروپا اسپانیا و ایتالیا هم داره که گرمتر از خیلی ایالت های امریکان.
    اگه دنبال زندگی عادی هستید به نظرم بهترین جا سوئد هست. سوئد سالهاست که داره سیاست امریکا ولی بهترش رو میره جلو.
    هنوز برای مهاجرا ایده ال نشده ولی بچه هاتون میتونن بهتر زندگی کنن. استرالیا و نیوزیلند هم همینه.
    ببینید اگه فیلمهای امریکایی رو نگاه کنید، جوک هاشون ساده هست، و همیشه حواسشون معطوف چیزای ساده هست. و وقتی همین ادم های ساده ریسیست میشن و با نفهمی با شما ریسیستی رفتار میکنن خیلی ازار میده. من دیدم که برای پسرها زندگی تو امریکا سخته. چون ما دخترا معمولا بی ازارتر به نظر میرسیم همه جا. امریکاییا اغلب به خاطر دینشون و فرهنگشون به زن به چشم "ضعیفه" و بی خطر نگاه میکنن. با ایران فرق داره. من تقریبا هر پسر ایرانی که دیدم حداقل هشت نه سال اول واقعا اذیت شده. البته همه جا تقربا برای پسر ایرانی همینه ولی کم و زیاد داره. ولی به عنوان دختر ایرانی میگم که احتمال اینکه به شما خوش بگذره و همه بهتون خوبی کنن خیلی زیاده، مگر یکی به شما علاقه داشته باشه و بفهمن شما نامزدی چیزی دارید. هر دختر یک مادر محسوب میشه تو امریکا. شما میتونید 5 تا بچه برای اینها بیارید و نفری یک تفنگ دستشون بگیرن و عکس کریسمس بگیرن.
    اگه باورتون نمیشه اینو گوگل کنید:
    Americans holding a gun + Christmas photos
    ایرانیا معمولا باورشون نمیشه و با اون دیکتاتورشیپ ذاتی که از ژن و فرهنگ میاد سعی میکنن طرف مقابل رو تخریب کنن و لیبل بزنن، پابلیک شیمینگ کنن تا make a point کنن. ولی همین ایرانیا وقتی اون مرد ایرانی از تگزاس اومد و استاکینگ کرد این زن ایرانی رو تو واشنگتن، و بعد عصبی شد (چون تو سر پسر ایرانی اغلب نمیره یک دختر بگه "نمیخوامت"یا انتقادی ازش بکنه، چون این با اموزه های مامی ش جور درنمیاد و هر پسر ایرانی یک mama's big boy هست، یک راه پیدا میکنه برای اینکه نشون بده اون شما رو نمیخواد و چون به مقصودش نرسیده باید حتما انتقامی چیزی بگیره یا حداقل به همه و به خود اون دختر بگه "من تو رو نخواستم". اینها تجربه های واقعی منه و حرف من تو دو سه تا پسر اثر گذاشت، ازین وضع دراومدن و زندگیشون بهتر شد.)، و اومد هر دو رو کشت و مادر همسر رو هم زخمی کرد. برای کشتنش نیومده بود، یک گلوله بهش زد و پرتش کرد اون طرف. و وقتی این نفر از دنیا رفتن، و پلیس قبل و بعدش کلا هیچ کاری نکرد، ایرانیا تازه فهمیدن که این ازادی اسلحه خخیلی هم عالی نیست، یا وقتی همه مینالن که پلیس امریکا هیچ کاری نمیکنه، این یک چیز واقعی هست، یا چرا همه ادمهایی که نسبتا مرفهن یا سلامتیشون براشون مهمه سکیوریتی میگیرن (کاری که ما ایرانیا هم داریم انجام میدیم) یا چرا همه خونه شون رو تو محله های امن میگیرن، تازه میفهمن که وای این خطر واقعی بود. چون من فهمیدم انسان فارغ از ایرانی بودن، تا وقتی یک چیز رو به چشمش نبینه، و تجربه ش نکنه، باور نمیکنه. برای ایرانیای امریکا هم قابل باور شد وقتی این رو دیدن.
    برای همینه میگم تا میتونید اینجا رو بخونید، ولی خیلی اهمیتی ندید. نهایتا شما برای زندگیتون تصمیم میگیرید. به نظرم کار درستی میکنید که میپرسید. تا میتونید بپرسید. be curious.
    اروپا مخصوصا بالاها ارام تر هست. سیاست سوئد رو در برابر کووید ببینید. چقدر اروم و بی حاشیه فقط فاصله میزها رو از هم بیشتر کردن و همه فعالیت ها ادامه دادن. امریکا انواع مختلف دراماها رو اجرا کرد و اخرم اشوبی ایجاد شد که هنوزم از بین نرفته هر روز داره شدیدتر میشه.
    به نظرم سوالاتتون رو توی توئیتر بپرسید، یا سوشال میدیایی که بازدید میشه توسط ایرانیا و خارجیا. اینجا کسی سر نمیزنه و خیلی از ماها چون خاطره داریم یا نوستالژی و یا فکر میکنیم شاید حرفامون به درد کسی بخوره چون این یک فروم علمی هم هست، اینجا میایم. تو توییتر ادمها خیلی نظر میدن و میتونید حتی ترند فکری ایرانیا رو ببینید. حتی میتونید سوالاتو به فارسی و انگلیسی بپرسید و ببینید چی میگن.
    مراقب خودتون باشید و به سوال پرسیدن ادامه بدید. اگه خواستید امریکا بیاید باید بدونید که اینجا جای خیلی خوبیه. جاتون رو پیدا میکنید. و خوشبخت میشید. یادتون نره ما ایرانی هستیم. شرایط سخت زیاد دیدیم. we will make it.
    یک پیشنهاد هم میدم. اگه میتونید، شروع کنید به ایمیل زدن به استادهای اروپا و امریکا و کانادا. ببینید چی میگن و چقدر جواب میدن. این فروم یک بخش مفصل درباره این داره. دستتون میاد شانستون برای کدام کشور بالاتره. حتی اگه بگن کامیتی نظر میده و اپلای کن، بازم جواب خوبیه. نمیدونم بعد از کووید چقدر شرایط عوض شده. کلا دنیا داره به سمت تنش میره و مردم on edge هستن. همه جا تقریبا همینه. ولی شما محکم باشید و دست برندارید از هدفتون.
    موفق باشی دوست خوبم.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  2. #332

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    سلام دوست عزیزم،
    ممنونم که اینها رو مطرح کردید.
    چالش ها و نگرانی های شما به جا هست.
    و من عمیقا باور دارم هر چقدر بیشتر بخونید و بپرسید زودتر و بهتر جواب می گیرید، و به هدفتون هم می رسید. دنیا همینه، به هرچی فکر کنی میرسی بهش.
    اینها رو جداگانه می پرسم (که از خودتون بپرسید، مجبور نیستید اینجا بنویسید):
    چرا از خانواده های هر دو طرف نمی پرسید که بدونید چی بگن؟ اینطوری خیالتون راحت میشه. به مرور دغدغه ها بیشتر می شن همون بهتر آدم این چیزا رو بپرسه درشو ببنده.
    آمریکا خیلی دیورس (متنوع) هست آب و هواش. خیلی زیاد. از آب و هوای قطبی الاسکایی بگیر تا گرم و استوایی هاوایی، گوام، و پوئرتوریکو. وسطای امریکا زمستان های سخت داره (واقعا سخت و بد)، و دو ماه تابستون فقط هوا گرمه و غیر زمستانی، و اونم اینقدر گرم و شرجی میشه که شهادتش رو آدم میگه.
    ایست کوست امریکا مخصوصا بالاها زمستانی های سرد و تابستان های متوسط و گرم داره و شرجی. پایینای امریکا واقعا شرجی و گرم میشه. غرب امریکا زمستان های وحشتناک سرد داره، و وست کوست هم اب و هوای معتدل داره. ولی از بالا به پایین هوا خیلی عوض میشه به خاطر افتاب و شرایط جغرافیایی. من و همسرم همه این جاها رو دیدیم از نزدیک و اگه میخواید میتونم براتون بیشتر توضیح بدم.
    شما معلوم نیست کجا پذیرش بگیرید. اینو هم بهتن بگم، اگه بخواید، و اپلای کنید، خیلی جاها ممکنه پذیرش بگیرید. امریکا نیروی کاری به درد بخور کم داره.
    ایده ال امریکاییا معمولا وارث کلی مال و ثروت شدن در یک کشور اروپایی و رفتن به اونجاست. بنابراین خیلی هاشون بیشتر عمرشون رو تو یک کار معمولی با بی انگیزگی سپری میکنن و فانتزی میزنن که اگه اون بشه چی میشه. و بعد میمیرن. حتی میتونید این رو توی فیلمهاشون ببینید. بیشتر امریکاییا یک کشور مورد علاقه جایی سراغ دارن که هیچی هم ازش نمیدونن.
    در نتیجه تو این کشور یک مهاجر میتونه خیلی پیشرفت کنه. مهاجرا حواسشون جمعه و خیلی کاری هستن اغلب (نه همیشه).
    امریکا عین جنگل میمونه. اگه زون خودت رو پیدا کنی میتونی لذت ببری از زندگی.
    اگه دنبال زندگی معمولی هستید، تو امریکا هم بهش میرسید، ولی امریکا کشور سرمایه داریه. تو این کشور ممکنه سال های اول خیلی سختی بکشید، چون هم قواننی سخت برای مهاجر داره، هم بدون سرمایه کار سختیه زندگی رو شروع کردن، هم اینکه کلا به هم ریخته هست.
    امریکا دراما زیاد داره. ایرانیا دراما خیلی دوست دارن به صورت کلی (نه همه، حرف من رو بد برداشت نکنید، من ایران بزرگ شدم و دارم میگم که ایرانیا دراما دوست دارن)، و ازین جهت ممکنه امریکا جای خوبی باشه. منتها دراماها و مشکلات امریکا معمولی نیست. بده و سخت. کمتر از 48 ساعت قبل یک نوجوان سیاه پوست تو میزری (کنزس سیتی، وسطای امریکا)، رفت زنگ دری رو زد. رفته بوده برادر خواهرش رو از خونه دوستشون برداره. همه ادرس درست بود، فقط به جای terrace، street رو اشتباهی رفته بود. یک مرد سفید از پنجره دیده بودتش، بدون جواب دادن اول یک گلوله زده سرش، بعد یکی دیگه زد سرش. بعدم زنگ نزد بیمارستان یا پلیس. بعدم ازاد شد. الانم اون جوون تو کماست. و از طرفی امریکا مشکل جدی هلث کر داره. دارن براش پول جمع میکنن که هزینه ش رو بدن.
    هر کدوم ما چقدر ادم دور و برمون داریم، یا خودمون برامون پیش اومده یک جایی رو اشتباه بریم؟ خیلی. تصور کنید این اتفاق برای شما میفتاد.
    اروپا اسپانیا و ایتالیا هم داره که گرمتر از خیلی ایالت های امریکان.
    اگه دنبال زندگی عادی هستید به نظرم بهترین جا سوئد هست. سوئد سالهاست که داره سیاست امریکا ولی بهترش رو میره جلو.
    هنوز برای مهاجرا ایده ال نشده ولی بچه هاتون میتونن بهتر زندگی کنن. استرالیا و نیوزیلند هم همینه.
    ببینید اگه فیلمهای امریکایی رو نگاه کنید، جوک هاشون ساده هست، و همیشه حواسشون معطوف چیزای ساده هست. و وقتی همین ادم های ساده ریسیست میشن و با نفهمی با شما ریسیستی رفتار میکنن خیلی ازار میده. من دیدم که برای پسرها زندگی تو امریکا سخته. چون ما دخترا معمولا بی ازارتر به نظر میرسیم همه جا. امریکاییا اغلب به خاطر دینشون و فرهنگشون به زن به چشم "ضعیفه" و بی خطر نگاه میکنن. با ایران فرق داره. من تقریبا هر پسر ایرانی که دیدم حداقل هشت نه سال اول واقعا اذیت شده. البته همه جا تقربا برای پسر ایرانی همینه ولی کم و زیاد داره. ولی به عنوان دختر ایرانی میگم که احتمال اینکه به شما خوش بگذره و همه بهتون خوبی کنن خیلی زیاده، مگر یکی به شما علاقه داشته باشه و بفهمن شما نامزدی چیزی دارید. هر دختر یک مادر محسوب میشه تو امریکا. شما میتونید 5 تا بچه برای اینها بیارید و نفری یک تفنگ دستشون بگیرن و عکس کریسمس بگیرن.
    اگه باورتون نمیشه اینو گوگل کنید:
    Americans holding a gun + Christmas photos
    ایرانیا معمولا باورشون نمیشه و با اون دیکتاتورشیپ ذاتی که از ژن و فرهنگ میاد سعی میکنن طرف مقابل رو تخریب کنن و لیبل بزنن، پابلیک شیمینگ کنن تا make a point کنن. ولی همین ایرانیا وقتی اون مرد ایرانی از تگزاس اومد و استاکینگ کرد این زن ایرانی رو تو واشنگتن، و بعد عصبی شد (چون تو سر پسر ایرانی اغلب نمیره یک دختر بگه "نمیخوامت"یا انتقادی ازش بکنه، چون این با اموزه های مامی ش جور درنمیاد و هر پسر ایرانی یک mama's big boy هست، یک راه پیدا میکنه برای اینکه نشون بده اون شما رو نمیخواد و چون به مقصودش نرسیده باید حتما انتقامی چیزی بگیره یا حداقل به همه و به خود اون دختر بگه "من تو رو نخواستم". اینها تجربه های واقعی منه و حرف من تو دو سه تا پسر اثر گذاشت، ازین وضع دراومدن و زندگیشون بهتر شد.)، و اومد هر دو رو کشت و مادر همسر رو هم زخمی کرد. برای کشتنش نیومده بود، یک گلوله بهش زد و پرتش کرد اون طرف. و وقتی این نفر از دنیا رفتن، و پلیس قبل و بعدش کلا هیچ کاری نکرد، ایرانیا تازه فهمیدن که این ازادی اسلحه خخیلی هم عالی نیست، یا وقتی همه مینالن که پلیس امریکا هیچ کاری نمیکنه، این یک چیز واقعی هست، یا چرا همه ادمهایی که نسبتا مرفهن یا سلامتیشون براشون مهمه سکیوریتی میگیرن (کاری که ما ایرانیا هم داریم انجام میدیم) یا چرا همه خونه شون رو تو محله های امن میگیرن، تازه میفهمن که وای این خطر واقعی بود. چون من فهمیدم انسان فارغ از ایرانی بودن، تا وقتی یک چیز رو به چشمش نبینه، و تجربه ش نکنه، باور نمیکنه. برای ایرانیای امریکا هم قابل باور شد وقتی این رو دیدن.
    برای همینه میگم تا میتونید اینجا رو بخونید، ولی خیلی اهمیتی ندید. نهایتا شما برای زندگیتون تصمیم میگیرید. به نظرم کار درستی میکنید که میپرسید. تا میتونید بپرسید. be curious.
    اروپا مخصوصا بالاها ارام تر هست. سیاست سوئد رو در برابر کووید ببینید. چقدر اروم و بی حاشیه فقط فاصله میزها رو از هم بیشتر کردن و همه فعالیت ها ادامه دادن. امریکا انواع مختلف دراماها رو اجرا کرد و اخرم اشوبی ایجاد شد که هنوزم از بین نرفته هر روز داره شدیدتر میشه.
    به نظرم سوالاتتون رو توی توئیتر بپرسید، یا سوشال میدیایی که بازدید میشه توسط ایرانیا و خارجیا. اینجا کسی سر نمیزنه و خیلی از ماها چون خاطره داریم یا نوستالژی و یا فکر میکنیم شاید حرفامون به درد کسی بخوره چون این یک فروم علمی هم هست، اینجا میایم. تو توییتر ادمها خیلی نظر میدن و میتونید حتی ترند فکری ایرانیا رو ببینید. حتی میتونید سوالاتو به فارسی و انگلیسی بپرسید و ببینید چی میگن.
    مراقب خودتون باشید و به سوال پرسیدن ادامه بدید. اگه خواستید امریکا بیاید باید بدونید که اینجا جای خیلی خوبیه. جاتون رو پیدا میکنید. و خوشبخت میشید. یادتون نره ما ایرانی هستیم. شرایط سخت زیاد دیدیم. we will make it.
    یک پیشنهاد هم میدم. اگه میتونید، شروع کنید به ایمیل زدن به استادهای اروپا و امریکا و کانادا. ببینید چی میگن و چقدر جواب میدن. این فروم یک بخش مفصل درباره این داره. دستتون میاد شانستون برای کدام کشور بالاتره. حتی اگه بگن کامیتی نظر میده و اپلای کن، بازم جواب خوبیه. نمیدونم بعد از کووید چقدر شرایط عوض شده. کلا دنیا داره به سمت تنش میره و مردم on edge هستن. همه جا تقریبا همینه. ولی شما محکم باشید و دست برندارید از هدفتون.
    موفق باشی دوست خوبم.
    ممنونم از کامنت های شما. ما ایرانیان، به پاس فرهنگ غنی خود، سعی می کنیم به خود label و برچسپ نزنیم و خود را خواهر و برادر خود عنوان می کنیم. در آمریکای شمالی از label: Black or White, Gay, Lesbian, Straight or Transgender, Poor or Rich,Stupid or Smart, Fat or Skinny,Hispanic or Latino و غیره اغلب استفاده می شه و اصطلاحا مورد Bully قرار میگیرند که طبق فرمایش شما Label زدن و تخریب کردن خود و دیگران نباید انجام بشه و جایز نیست. من در جلسات https://www.earscornell.org/ ، Counseling یکی از ده دانشگاه برتر اونجا که بودم یکی از بحثها این مشکلات و Label ها بود.
    ویرایش توسط Plus_Energy : April 18th, 2023 در ساعت 11:46 AM
    As a Mazani, I invite you to Enjoy & Get familiar with our vegetation, Hyrcanian forest, sysangan, 1, 2, 3, 4, 5
    Others: a, b, c






  3. #333
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2022
    ارسال‌ها
    32

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    هموطنای گرامی. شماها عموما اون قسمت خوب خارج رفتن و زندگی رو میبینین. یه خصلتی که ما داریم میدونین چیه؟ چون خودمم این خصلتو دارم. اینکه اگه ۹۹ درصد بهمون بد بگذره رو جایی نمیگیم. ولی از اون ۱ درصد میگیم.
    اینجا هم یه سایت هست که اکثر افرادی که میان دنبال تجربه ی واقعی هستن. نه چیزی کم نه زیاد.
    همین دیروز اخبار sr.se رو میخوندم. اون پدری که بچه شو به قتل رسوند اونم به خاطر اختلاف با همسرش، حبس ابد گرفت. منظور حبس ابد سوعدیه. دادگاه دیروز بود. یعنی ۱۹ اپریل

    و تو همین پرونده که طرف بچه شو میکشه. بچه ی حدودا ۸ ساله. اتفاقا از ۳۰ سال پیش تو سوئد زندگی میکرده پدره. کارشون به طلاق میکشه، طلاق میدن ولی بچه دارن. دادگاه هم رای میده پدر بچه رو میتونه ۲ بار ببینه. حالا اینجا پای یه موضوع کلیشه ایی وسط میاد. مادر همسر سابق . دخالت مادر اون همسرش. حالا جزئیاتی که عمومی شده رو میگم. که مادره انگار دنبال این بوده شوهر سابق دخترش بچه شونو نبینه. بارها تهمت میزنه شکایت میکنه که پدره میخواد بچه رو بدزده. تو سوعد هم شکایت طوری هست طرف از نصف زندگی ساقط میشه. حالا فقط یکی مرض داشته باشه شکایت الکی کنه. پدره پروفسور تو دانشگاه بوده. ولی خب میرن رو اعصابش. طرف بچه شو میکشه. خودشم میکشه یا خودزنی میکنه که انگار اوژانس سر میرسه و زنده میمونه.

    اعصابم از دیروز بهم ریخت. چون خودم این دخالتای بیجا رو خیلی دیدم.

  4. #334

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    سلام نمیدونم چرا کامنتای اینجا چرا اینقدر منفی هست و چرا به زندگی از جنبه منفی نگاه میکنید به آدم ها انواع اقسام برچسب رو میزنید و نگاه جنسیتی دارید به همه چیز
    باور کنید آدم های کشور های دیگه هم آدم هستن. نباید چند خبر بد که تو سوشال مدیا داره دست به دست میچرخه اینقدر تاثیر بد داشته باشه که کل یه کشور رو نا امن نشون بدید.

    به دوستانی که تازه این تاپیک رو نگاه میکنن:
    هیچ اتفاق در ابعاد بزرگی و خاص (بدی) تو آمریکا یا جاهای دیگه نیافتاده. بله ممکنه یه جای دنیا قتل هم اتفاق بیافته ولی ایا میشه گفت کل اون کشور شده قتلگاه؟ نه. بعضی از دوستان نگاه خیلی منفی ای به قضایا دارن و جنبه های مثبت زندگی تو خارج از ایران رو تعطیل کردن.
    همین آمریکایی ها که ازشون اینجا صحبت میشه، یه اعتقاد محکمی دارن و اونم اینه که generalization ممنوع ولی با این وجود دوستان اینجا با خیال راحت جنرالایز میکنن و میگن فلان تیپ غلطه یا فلان جا بده یا فلان جا خوبه و یا فلان کل جنسیت ذهنیت اش اینه.
    یاد همین ایران خودمون میافتم با دقیقا همین ذهنیات رادیکال.

  5. #335
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    ببینید، جامعه ایرانی از مشکلات زیادی رنج می بره، که یکیش جنرلایز کردنه، یکیش استریوتایپ ساختنه، یکیش در درجه اول مسخره کردن یک نفر هست وقتی یک کاری می کنه.
    شما برید پست های قبلی من رو ببینید، بارها به خاطر نوشتنم مسخره شدم. کسی خبر نداره این نوشتن برای اون ادم چه فایده ای داره، و چرا مینویسه توی فروم یا چرا یک کتاب مینویسه به جای تایپ کردن توی تلگرم و وتس اپ و تیک تاک. وقتی شما قدم ها موفقتون رو برمیدارید، تازه شروع میکنن میفتن دنبال شما که بریم ازش یاد بگیریم.
    شما جو روگن رو ببینید، پادکست های اولش رو پیدا کنید، تنهایی نشسته، صدا و تصویر ضبط کردن خیلی بده و تاپیک ها در حال دیویلاپ شدن هستن، مهمان ها رو کسی نمیشناسه، و اسکریپت و کلا ویزاین اماده نیست. بعد از سیزده چهارده سال تازه یک پیشرفت بزرگ کرد و الان میلیارد دلار درمیاره. جو روگن اوایل هیچ تبلیغاتی نداشت و بعدها خودش قبول نمیکرد تا یک توی رایت تایم و رایت پلیس پیدا شد و الان ایمپیکتش از رییس جهور مثلا بهترین کشور دنیا بیشتره. همین جو روگن دو تا دکتر اورد و کانادا به هم ریخت و بقیه کشورها هم، به خاطر حرف اون دو تا دکتر.
    ولی کسی ندید چطوری جو روگن اون پله ها رو اومد بالا. کسی اون رو نمیبینه. هم جامعه امریکایی و هم ایرانی (قبلا گفتم که جامعه امریکایی مثل جنگله، خیلی شبیه ایرانه)، فکر میکنه اون مسیر یهویی اوت او د بلو طی شده. فکر میکنن خب بریم پادکست بزنیم به فارسی، یا انگلیسی و کارمون میگیره. میدونید هر روز چقدر ادم چه ایرانی چه غیرایرانی پادکست میزنن و هیچوقت کارو دنبال نمیکنن؟
    هر کاری، صبر و علاقه مطلق میخواد. بدون اون، تبدیل به چیزی که باید بشید، نمیشید.
    درباره سوشال مدیا، قبول دارم. نباید یک استوری رو به یک کشور تعمیم داد. اما اگه اون برای شما یا نزدیکانتون اتفاق بیفته یا مشابهش رو تجربه کرده باشید، قطعا فرق میکنه. اونی هم که میخونه میدونه که این ماجرا مال تمام اون کشور نیست.
    مشکلاتی که ایشون درباره سوئد اشاره میکنن، دیده نمیشه خیلی، چون خیلی وقتها ایرانیا حتی ابعاد ریز یک کشور رو نمیفهمن. در حد درینک و ساختمون های خوشگل و تیپ زدن میمونن. ولی کشورهای اسکاندیناوی مشکلات زیادی دارن. اتفاقا این رو خیلی از ادمهایی که اونجا زندگی کردن اشاره کردن. امریکا از مشکلات تفنگ رنج میبره. هر روز ادمها کشته میشن. دیده نمیشه. چون نه دوست دارن بولد کنن و نه کسی پی ش میره. فقط وقتی میخوان ازون خبر استفاده کنن بولدش میکنن. امریکا جنرالیزیشن هم زیاد داره. ادمهایی که ما میبینیم معمولا یا تحصیل کرده ن یا فرهیخته. چند وقت قبل یک نفر فقط اسم منو شنیده بود، وقتی منو دید همون استروتایپ خاورمیانه ای سوار بر شتر و همون القابی که همه مون میدونیم رو انتظار داشت داشته باشم. دقت کنید اینجا امریکاست. همون لحظه دلم برای همه اونهایی که اسمشون رو عوض کردن سوخت. ولی گفتم این مشکل اون ادمه نه من. چه احمقی هست که وقتی یک اسم طولانی یا شبه خاورمیانه ای میبینه فوری منو رو شتر تصور میکنه. و خب براش توضیح دادم که درسته تهیه کننده های هالیوود احمقن یا عمدا این صتویر رو از ما نشون میدن، این به این منزله نیست که عوام هم باید احمق باشن و بهتره استریوتایپ "امریکاییا خنگ ترین ادمهای کره زمینن" رو برای همه مردم دنیا جا نندازن. اتفاقا کشورهای غربی خیلی استریوتایپ زیاد میسازن. برید با اونهایی که توی اسکنادیناوی یا کشورهای نوردیک زندگی میکنن، حرف بزنید.
    من یادمه تو کانادا هر دختر فرست نیشنی که درباره مشکلات فرست نیشن ها حرف میزد، یا ریسرچ میکرد، چند ماه بعد توی ترانک یک ماشین وسط سرما پیدا میشد. چقدر درباره ش حرف میزنن؟ میدونید چقدر همجنس گرا رو هر شب یک نفر از جلوی بار و کلاب و پاب همجنس گراها کیدنپ میکردو میکشت؟ چقدر درباره ش حرف زدن؟ الان میدونید فرانسه چه خبره؟ چقدر درباره ش حرف میزنن؟
    هر کشوری مشکلات خودش رو داره. ما مهاجر هستیم. ما نمیدونیم استوری مشکلات هر کشور چیه. و وقتی میایم تو درگیر کلی مسئله میشیم و غرق در اون لحظه میشیم. و فشار مشکلات قبلی اون جامعه و فشار خودشمون هم رو ما بیشتر میشه. طبیعیه که فراستریتد میشیم. طبیعیه که قتل اعصابمون رو به هم میریزه. طبیعیه که طلاق بقیه ما رو به تعجب وامیداره یا به فکر کردن.
    سریال the simpsons ها رو ببینید. ریشه خیلی از مشکلات رو خوب توضیح میده.
    آدم ادم هست. چیزی که من فهمیدم اینه که اگه بری جاهای دوردست کانادا، امریکا، و استرالیا (و احتمالا نیوزیلند)، و مقایسه کنید با جاهای دوردست ایران، میبینی چقدر ادمها شبیه همن.
    بقیه تفاوت اونها از نوع فرهنگ و سیستم اون شهر میاد. ادمها خیلی شبیه همن. تقریبا از هر صد هزار نفر تو هر کشور، فقط یک نفرش تفاوت فاحش داره با بقیه، و برای بقیه کشورها هم تقریبا همینه.
    به نظرم ادم فقط باید بخونه این پست ها رو، و رد شه بره پی کارش. همین. این جنبه های منفی بخشی از زندگی واقعی هستن. منفی هستن چون هپی اندینگ نیستن، چون سخت و سرد هستن. ولی واقعی هستن. مثل همه دنیا، مثل صدها میلیون و میلیارد سال قبل، که کلی چیز از دنیا رفتن و کلی اومدن. دنیا همینه. کسی جنبه های مثبت زندگی تو خارج از ایران رو قطع نکرده. اگه خارج بد بود، همه ما جمع میکردیم میومدیم ایران. ولی اینجا هستیم. که نشون میده مثل هر جایی، یک چیزهایی به دست میاری.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  6. #336

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    با تعریف از وجود مزایایی برای ایرانیان در خارج از ایران ولی در مورد خط اول صحبت شما عرض کنم که عدم تطابق فرهنگ غنی ایرانی (کباب و دوغ ) با فرهنگ غربی (می و شراب، همجسگرایی، فردگرایی، کمرنگ تر بودن اخلاق در جامعه و ...)، کم رنگ تر بودن و کم توجهی به قضیه مسايل حرام و حلال، بودن در کلونی ایرانی و بعضا تنهایی و انزوا و عدم پشتیبانی از یکدیگر، مشکلات روحی و روانی را می توان از دیگر مشکلات ایرانیان خارج از ایران، مخصوصا کانادا و استرالیا عنوان کرد به طوری که طبق شنیده ها زیاد از آمدن ایرانی به اونجا توسط ایرانیان ساکن استقبال چندانی نمی شود.
    ویرایش توسط Plus_Energy : May 7th, 2023 در ساعت 10:04 AM
    As a Mazani, I invite you to Enjoy & Get familiar with our vegetation, Hyrcanian forest, sysangan, 1, 2, 3, 4, 5
    Others: a, b, c






  7. #337

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Plus_Energy نمایش پست ها
    طبق شنیده ها زیاد از آمدن ایرانی به اونجا توسط ایرانیان ساکن استقبال چندانی نمی شود.
    یه عده جهان را دوست دارند، یه عده میهن را.
    ۵۰ سال پیش هم بودند کسانی که از ایران مهاجرت می کردند، امروز هم هستند کسانی که در ژاپن متولد شدند و دوست دارند در خارج زندگی کنند.

    صرفا همه کسانیکه که مهاجرت می کنند برای فرار از شرایط کشور خودشون نیست، و قطعا این افراد هدفشون از مهاجرت تجربه زندگی جدید و عدم تشکیل کلونی با هم‌ وطنانشون در خارج هست که بی هیچ وجه به معنی تنفر از ذات و ریشه نیست. اینها فقط جهان و تجارب جدید را بیشتر از جبر جغرافیایی دوست دارند.

    دوست داشتن چیزی که خودمون در انتخابش نقشی نداشتیم، به نظر من معنا دار نیست. من از مصاحبت و نزدیکی با یک آفریقایی را خیلی بیشتر از ایرانی دوست دارم، و از دیدن اینکه هموطنانم دوست خارجی دارند لذت می برم. و همیشه از دیدن اینکه ملت های مختلف در کنار هم تعامل دارند خرسندم تا اینکه مردم هر کشور دور هم جمع بشوند و به ریشه اشون افتخار کنن. چون همه قبل از اینکه شهروند و متولد کشور خاصی باشیم، انسان هستیم که بسیار مهم تر از زبان و فرهنگ و هر چیز دیگری هست.

    اینکه همه آدم هستیم مهمتر از سرو و یوزپلنگ و کیوی و خروس و سمبل کشور و مرز و خط کشی ها هست.

    من نرفتم خارج که گم شده باشم و در جستجوی ایرانی ها باشم. لکن بعضی فکر می کنند من از هموطن متنفر هستم، که این خیال خودشان است. من عاشق جهان هستم و از خودپسندی بیزار. از هر تجربه جدیدی هم لذت می برم و نمی گذارم گذشته ام آینده ام را تعیین کنه.

    تشکر می کنم از جناب آقای farinwest به خاطر صداقت و مخلصانه حرف زدنشون. ایشون کلی گویی نکردند، فقط بد و خوب را باهم گفتند که به نظرم به واقعیت نزدیک تر هست.

    اگه می خواید بقیه شما را دوست داشته باشند، شما هم بقیه را دوست داشته باشید. عنقدر نگید ما دوغیم و اونها بی اخلاق و بی تمدن.
    خودشیفته فقط خودش را دوست داره و همه ازش دوری می کنند، به خاطر همین خودشیفته همیشه دنبال همزاد و هم وطن می گرده و هر چیز غیر از خودش را خیانت کار و بی ریشه می دانه.

    من ایرانی نیستم من آدم هستم. و برام مهم نیست میهن پرست های افراطی چه برچسب هایی به من میزنند. بله اونها همیشه نهایت سعی شون را می کنند تا تمام انتخاب های من را نقد و فحاشی کنند. ولی مهم نیست، من ۱۰۰ سال پیش هم از ایران مهاجرت می کردم و از دیدن افراد جدید لذت می بردم و تا حد ممکن از دیدن هموطن در خارج دوری می کردم، چون ایرانی را که میشه در ایران دید، آفریقایی را نمیشه دید که باید در خارج دید و دوست شد. دوغ نمی خورم، هر چی بشر بسازه و بهم تعارف کنه می ریزم تو گلو و تشکر می کنم. اون بشر هم می تونه بره کشور من دوغ بخوره و امیدوارم مثل من لذت ببره، همانطور که من از پذیرایی او لذت بردم.

    شما تصور کنید ممکن بود هر جای دیگه به دنیا بیاد، و اون وقت یکی بیاد بگه ما دوغ داریم و تو شرابخوار و بی ریشه و تمدن هستی.... چقدر افتخار به میهن و ریشه مسخره است واقعا، هر میهن و ریشه ای که می خواد باشه.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  8. #338

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    یه عده جهان را دوست دارند، یه عده میهن را.

    من ایرانی نیستم من آدم هستم. و برام مهم نیست میهن پرست های افراطی چه برچسب هایی به من میزنند. بله اونها همیشه نهایت سعی شون را می کنند تا تمام انتخاب های من را نقد و فحاشی کنند. ولی مهم نیست، من ۱۰۰ سال پیش هم از ایران مهاجرت می کردم و از دیدن افراد جدید لذت می بردم و تا حد ممکن از دیدن هموطن در خارج دوری می کردم، چون ایرانی را که میشه در ایران دید، آفریقایی را نمیشه دید که باید در خارج دید و دوست شد. دوغ نمی خورم، هر چی بشر بسازه و بهم تعارف کنه می ریزم تو گلو و تشکر می کنم. اون بشر هم می تونه بره کشور من دوغ بخوره و امیدوارم مثل من لذت ببره، همانطور که من از پذیرایی او لذت بردم.

    شما تصور کنید ممکن بود هر جای دیگه به دنیا بیاد، و اون وقت یکی بیاد بگه ما دوغ داریم و تو شرابخوار و بی ریشه و تمدن هستی.... چقدر افتخار به میهن و ریشه مسخره است واقعا، هر میهن و ریشه ای که می خواد باشه.
    لطفا کسی به خود نگیرد و جسارت نیز نباشد ولی: افسرده دل افسرده کند انجمنی را.
    As a Mazani, I invite you to Enjoy & Get familiar with our vegetation, Hyrcanian forest, sysangan, 1, 2, 3, 4, 5
    Others: a, b, c






  9. #339

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Plus_Energy نمایش پست ها
    لطفا کسی به خود نگیرد و جسارت نیز نباشد ولی: افسرده دل افسرده کند انجمنی را.
    من از اینکه از ایرانی ها دور هستم، خیلی هم خوشحالم.
    بلعکس، اینکه دورم ایرانی جمع بشه افسرده ام می کنه.

    باسه شما گفتم که گفتید چرا بعضی ایرانی ها از بقیه ایرانی ها استقبال نمی کنند.

    کدوم افسرده دل؟ وقتی دورم تایلندی و روس و قزاق و اندونزی هست، چرا افسرده باشم. اتفاقا چیزی که به سرعت افسرده ام می کنه اینکه یک ایرانی بخواد من را از این جمع خارجی بکنه و از دوغ و فسنجون حرف بزنه و بگه فرهنگ خارجی ها به ما نمی خوره.

    شاید چیزی که شما را افسرده می کنه، دقیقا همون چیزی هست که من را خوشحال می کنه. و چیزی که برای شما خوشحالی می آره، دقیقا برای من عامل ناراحتی باشه.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  10. #340

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    الان یک دختر ایرانی در کره برای تحصیل رفته و شوهر کره ای گرفته. خیلی هم خوشحال هست.

    حالا فرض کنید شما چند سال قبل از اینکه ازدواج کنه،‌ می دیدنش. احتمالن فکر می کردید که خیلی افسرده است چون داخل جمع ایرانی ها نیست.... نه خیر آقای محترم، ایشون خیلی هم خوشحال هست. به جای فارسی حرف زدن داشته زود کره ای یاد می گرفته و نهایتا هم همسر دلخواهش را پیدا کرده.

    شاید دیدن اون شما را افسرده کنه، چون فک می کنید شرایط زندگیش با خواسته های شما زمین تا آسمون فرق داره، ولی خاطر جمع باشید، اون اگر یک روز مثل شما زندگی کنه، از ناراحتی دق می کنه.

    واقعا آدم از یک کشور بره و بعد هر جای دنیا رسید دائم هموطنهاش جلو روش سبز بشن. آقا ما افسرده نیستیم، شما نزدیک میشید افسرده امون می کنه. لول

    خیلی ممنونم که گفتید ایرانی های ساکن از بقیه ایرانی ها استقبال نمی کنند. خیلی خوشحالم کردید از این حرف. نشون میده خیلی های دیگه مثل من هستند. اینو می دونستم، شما هم گفتید بهتر شد.
    تا حالا دیدید یک آلمانی بره خارج و دم به ساعت بگه بقیه آلمانی ها کجا هستند؟ دق کردم، لطفن آلمانی ها را بیارین پیش من.... نه، ندیدید. حالا یکسری ایرانی ها هم همین طور هستند: رفتند خارج، خارجی ببیند، دوست خارجی داشته باشند، فرهنگ خارج را دوست دارند، هم صحبتی با هموطن نمی خواهند. اوکی؟

    شما می خواید از ایران براتون همسر پست کنند استرالیا، اون دختر داشته در کره نهایت سعی اش را می کرده که شوهر ایرانی جلو روش سبز نشه. چیزی که یک نفر را خوشحال می کنه، ممکنه برای فرد دیگری عذاب آور باشه. شاید شما خیلی غصه می خورید که چرا اون دختر شوهر ایرانی نتونست پیدا کنه... نه بابا، اون اگر شوهر کره ای پیدا نمی کرد ناراحت میشد.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •